در نگاه کلی قانون خانواده، معمولا اعسار و تقسیط اگـر خارج از زندان ارائه شود، بخصوص درباره مهریههای سنگین مورد پذیرش قرار نمیگیرد یا اینکه قاضی با تخفیف اندکی و با تعیین یک پیش قسط سنگین مهریه را قسط بندی میکند و در بهترین حالت یک سوم مهریه را پیش و مابقی آن را به شکل ماهی یک سکه دریافت میکند.
به این مساله توجه کنید تنها در صورتی اعسار مرد پذیرفته میشود که زن نتواند مال یا اموالی را به دادگاه معرفی کند. شیوه معرفی هم بسیار ساده است. مثلا زن عنوان میکند همسرش در یک بانک یا جایی سرمایهای دارد و بعد دادگاه با ارائه نامه ای به آن محل خاص و دادن نامه به زن، از آنجا میخواهد تا اموال مرد را توقیف و گزارش آن را به دادگاه اعلام کنند.
با چنین نامهای حتی پول پیش خانه ای که زن و شوهر در آن زندگی میکنند، طلبی که شوهر از دیگری دارد، پولی که بابت پیش خرید خانه یا خودرو داده شده، ودیعه بانکی برای دریافت وام مسکن و… هم قابل توقیف است و اگر ثابت شود که جایی خلاف دستور دادگاه عمل کرده و این مال را توقیف نکردهاند، با آنها برخورد قانونی سختی خواهد شد و کار آنها در حکم یک عمل مجرمانه تلقی میشود.
زندان در نظام قضایی جایگاه ویژهای دارد و رفتن به زندان از نظر قاضی به این معنی است که مرد واقعا توان پرداخت مهریه را ندارد و هیچ کلکی در کار نیست. به همین سبب برخی از مردان بعد از دادخواست اعسار و تقسیط به زندان میروند، برخی نیز بلافاصله بعد از حـضــور در زنــدان دادخــواسـت اعـسـار مـیدهـنـد.
دادخواست از زندان این مزیت را دارد که سبب میشود پرونده به سرعت در مرحله رسیدگی قرار بگیرد. اساسا این امتیاز یک زندانی است که خیلی زود پروندهاش رسیدگی میشود چون طبق عرفی نانوشته در میان قضات فرد نباید بیدلیل در زندان بماند. یک نکته طلایی هم وجود دارد و آن این است که اگر مرد از زندان و با دستبند به جلسه دادگاه بیاید، این مساله تاثیر زیادی در تخفیف مجازات (در صورتی که واقعا معسر باشد و توان پرداخت کامل مهریه را نداشته باشد) دارد. به همین سبب در اغلب اوقات به زندان رفتن مرد کمک زیادی به حل مشکل مهریه او میکند و پرونده او را در مسیر حل شدن قرار میدهد.
اعسار از هزینه دادرسی، در دو صورت به وجود میآید:
به علت اینکه دارایی شخص کفاف پرداخت هزینه دادرسی را نمیکند.
به علت اینکه شخص بهطور موقت، به دلیل عدم دسترسی به مال خود قادر به پرداخت هزینه دادرسی نیست؛ مثلا مال طرف در رهن بانک است.
به عبارتی هر فردی نمیتواند به ادعای اینکه دچار اعسار میشود به دادگاه دادخواست اعسار دهد. ادعای اعسار مقید به این شرایط است:
شخص بدهکار باشد
اقامه دعوا از طرف مدعی و طلبکار
اثبات ادعای (اعسار) وی و صدور حکم به نفع طلبکار
صدور رأی قطعی بر محکومیت بدهکار
صدور اجرائیه از طرف دادگاه
بعد از تحقیق شرایط یادشده، مدعی اعسار میتواند با ارائه دادخواست در پی اثبات آن باشد.
اعسار از محکومبه چیست؟
اعسار به شرایط شخصی گفته میشود که به دلیل ناتوانی مالی، نمیتواند تکالیف مالی خود را انجام دهد؛ که در این صورت دادگاه به این شرایط رسیدگی میکند و اگر درخواست شخص را بپذیرد، حکم اعسار را برای وی صادر میکند. پرداخت قسطی بدهی، استفاده از وکیل معاضدتی و معافیت موقت از هزینههای دادرسی بخشی از مزایای حکم اعسار است. اعسار انواع مختلف دارد؛ اعسار از هزینه دادرسی و اعسار از پرداخت محکومبه یا وجه سند لازمالاجرا؛ شناخته شدهترین این انواع است.
در اعسار از پرداخت محکومبه، فرد به دلیل نداشتن مال یا نبود دسترسی به مال از دادن محکومبه عاجز میشود. این فرد «معسر از پرداخت محکومبه» است. یعنی به دلیل ناتوانی مالی نمیتواند موضوع حکم دادگاه را پرداخت کند.
دادخواست اعسار به چه صورتی تنظیم میشود؟
شرایط و مقررات حاکم بر تقدیم دادخواست اعسار از محکومبه با اعسار از هزینه دادرسی مشترک است. البته برای اعسار در خصوص محکومبه، مدعی اعسار باید شهادت کتبی حداقل دو نفر از اشخاصی را که از وضع معیشت و زندگی او مطلع باشند، به شهادتنامه خود ضمیمه کند. در شهادتنامه مزبور باید نام، شغل و نحوه گذران زندگی و تمکن او برای پرداخت محکومبه یا دین با تعیین مبلغ آن تصریح شود.
حضور طرف دعوای اصلی در جلسه اعسار بلامانع است و این به دلیل آن است که فرد ممکن است توضیحاتی برای رد دادخواست اعسار ارایه کند. باید توجه داشت که دعوای اعسار چه اعسار از محکومبه باشد و چه اعسار از هزینه دادرسی، یک دعوای مستقل شمرده میشود و دعوای اعسار قابل تجدید نظر است.
طرح دادخواست اعسار از محکومبه قبل از صدور حکم چگونه است؟
در دعوای مطالبه مهریه معمولا دادگاه حکم به نفع زوجه صادر و زوج را مکلف به پرداخت مهریه میکند. بعد از آن زوج دادخواست اعسار به دادگاه تقدیم میکند و با توجه به ناتوانی مالی، درخواست تقسیط مهریه می دهد که دادگاه به این درخواست رسیدگی میکند و با در نظر گرفتن شرایط و دلایل، مهریه را قسط بندی میکند. حالا فرض کنید زوج منتظر صدور حکم نشود و برای صرفهجویی در وقت پیش از آنکه حکم به نفع زوجه و به ضرر خودش صادر شود، دادخواست اعسار و تقسیط مهریه بدهد. در این صورت با توجه به اینکه هنوز حکمی صادر نشده است که بتوان از آن تقاضای اعسار کرد، آیا این رای پذیرفته میشود؟
رسیدگی به دعوای اعسار به چه صورتی است؟
کسی که دعوای اعسار طرح میکند، مثل همه کسانی که در محاکم طرح دعوا میکنند، باید مراحلی را پشت سر بگذارد. مدیر دفتر دادگاه، ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست اعسار، باید پرونده را به نظر قاضی برساند. چنانچه قاضی شهادت شهود را در دادگاه ضروری بداند، به مدعی اعسار اخطار میکند که در روز مقرر آنان را حاضر کند.
ممکن است دادگاه به همان شهادتنامه تفصیلی که ضمیمه دادخواست شده است اکتفا کند و ممکن است از مدعی اعسار بخواهد که شهود خود را حاضر کند.در این میان ذکر چند نکته ضروری است:
معافیت از هزینه دادرسی برای هر دعوا باید جداگانه دریافت شود، مگر آنکه چند دعوا، بهطور همزمان علیه یک نفر مطرح شده باشد که در این صورت، قبولی اعسار در یک دعوا در دعاوی دیگر نیز قابل استفاده است.
رای دادگاه در خصوص قبول اعسار، «حضوری» محسوب میشود، یعنی اگر خوانده اعسار در دادگاه حاضر نشود و هیچ لایحهای هم نفرستد و در نتیجه از جلسه رسیدگی اطلاع حاصل نکند، حکم باز هم حضوری است؛ حتی اگر اخطاریه هم در شکل « ابلاغ قانونی» باشد.
شخصی بودن حکم اعسار به چه معناست؟
اگر محکمه، حکم به اعسار شخصی صادر کرد، این حکم فقط در مورد شخص «مُعْسر» است و در مورد جانشینان او جاری نمیشود. پس اگر معسر فوت کند، ورثه نمیتوانند از حکم اعسار هزینه دادرسی مورث استفاده کنند. فوت مورث، در هر یک از دادرسیهای نخستین و تجدیدنظر و فرجام، مانع جریان دادرسی در آن مرحله نیست و هزینه دادرسی از ورثه مطالبه میشود، مگر آنکه ورثه نیز اعسار خود را ثابت کنند.
فرق اعسار با ورشکستگی چیست؟
چنانچه تاجری، وضع مالی مناسبی نداشته و مدعی اعسار باشد، باید با توجه به مقررات قانون تجارت، دادخواست ورشکستگی دهد و تنها در صورت اثبات این ادعا، میتواند از معافیت پرداخت هزینه دادرسی استفاده کند. نپذیرفتن اعسار از تاجر، به این دلیل است که رسیدگی به وضع مالی او نیاز به بررسی دقیقتری دارد و بهطورکلی در مورد تاجر باید سختگیری بیشتری کرد.
در این باره به دو نکته توجه داشته باشد:
تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجاری قرار داده است.
اینکه کسبه جزء، تاجر محسوب نمیشوند و میتوانند از مزایای اعسار استفاده کنند.