اگر دادخواست طلاق از طرف زن باشد و دلیل موجه طلاق را هم دارا باشد و زوج با وجود ابلاغ، در دادگاه حضور نیابد و لایحه نیز نفرستد و یا ابلاغیه به خود شخص زوج داده نشود، رای دادگاه غیابی محسوب میشود. چند حالت را میتوان برای درخواست طلاق از سوی زوجه متصور شد:
۱. خودداری یاعدم توانایی شوهردردادن نفقه- طبق ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی، اگر شوهر از دادن نفقه خودداری کند و یا توانایی مالی پرداخت نفقه را نداشته باشد و دادگاه نتواند او را ملزم به اجرای حکم و دادن نفقه کند، زن میتواند از دادگاه تقاضای طلاق کند. در اینصورت، دادگاه شوهر را مجبور به طلاق میکند و اگر شوهر از آن خودداری کند و زن را طلاق ندهد، نماینده دادگاه بهجای شوهر اقدام به طلاق و امضای سند آن خواهدکرد. در حالت دوم یعنی طلاق زن توسط قاضی، درصورتیکه شوهر در داگاه حضور نیابد و لایحه ندهد یا ابلاغ به او واقعی نباشد، رای غیابی خواهد بود.
۲. عسروحرج طبق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، اگر ادامه زندگی مشترک موجب عسر و حرج زن باشد، میتواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق نماید. چنانچه عسر و حرج در دادگاه اثبات شود، دادگاه میتواند شوهر را مجبور به طلاق کند و درصورتیکه اجبار میسر نباشد، زن با اجازه دادگاه طلاق میگیرد. منظور از عسر و حرج در این ماده آن است که وضعیتی به وجود آید که زندگی را برای زن با سختی و مشقت همراه کند و تحمل آن برایش مشکل باشد؛ همچون اعتیاد شوهر به مواد مخدر، محکومیت به حبس به مدت ۵ سال یا بیشتر، آزار و اذیت و بدخلقی مستمر شوهر نسبت به زن بهگونهای که نتواند تحمل کند و … . در این مورد هم اگر دادگاه در غیبت شوهر یا عدم ابلاغ واقعی وقت رسیدگی به او حکم طلاق را صادر کند، رای غیابی خواهد بود.
۳. مطابق ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی، هرگاه کسی چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد، زن او میتواند با حکم دادگاه، طلاق بگیرد. دادگاه زمانی حکم طلاق را صادر میکند که پس از دریافت درخواست طلاق از سوی زن، در یکی از روزنامههای محل و یکی از روزنامههای کثیرالانتشار تهران، سه دفعه متوالی و هر کدام به فاصلهی یک ماه آگهی شود و نیز اشخاصی را که ممکن است از غائب خبری داشته باشند، دعوت نماید که اخبار خود را به اطلاع دادگاه برسانند. پس از گذشت یکسال از تاریخ انتشار اولین آگهی، اگر زنده بودن فرد غائب ثابت نشود، دادگاه حکم طلاق را صادر میکند. بنابراین مجموعا باید حداقل پنج سال از تاریخ آخرین خبر از شخص غائب بگذرد وگرنه دادگاه به علت غیبت شوهر، حکم را صادر نمیکند. بعد از طلاق، زن باید عده ی وفات نگه دارد؛ یعنی به مدت چهار ماه و ده روز از شوهر کردن خودداری نماید. اگر در این مدت شخص غائب بازگردد، میتواند درصورت تمایل، اثر طلاق را از بین ببرد و به ازدواج خود ادامه دهد اما اگر بعد از سپری شدن مدت عده برگردد، دیگر حقی نسبت به زن سابق خود ندارد. در طلاق از غایب مفقودالاثر از لحاظ تشریفات رسیدگی، زن بایستی به عنوان خواهان به دلیل عدم اطلاع او از نشانی همسرش، در دادخواست طلاق همسرش را مجهولالمکان معرفی کند، ولیکن الزاماًً به استناد تبصره ماده8 قانون حمایت بایستی آخرین اقامتگاه او را به دادگاه اعلام کند.
۴. وکالت زن درطلاق همان طور که پیشتر بیان شد، ممکن است شوهر در ضمن عقد نکاح به زن وکالت برای طلاق داده باشد که در صورت تحقق بعضی امور و یا حتی مطلق و در هر شرایطی، بتواند از طرف شوهر، خود را طلاق بدهد. در این حالت هم اگر شوهر در دادگاه حضور نیابد یا لایحه نفرستد و یا ابلاغیه را شخصا دریافت نکرده باشد، حکم طلاق غیابی خواهدبود.
در پایان این بحث ذکر این موضوع ضروری است که رای دادگاه درخصوص درخواست طلاق از ناحیه زوج، گواهی عدم امکان سازش نام دارد و مهلت اعتبار آن سه ماه است؛ لیکن رای دادگاه در خصوص پذیرش درخواست طلاق از ناحیه زوجه حکم طلاق نام دارد و مدت اعتبارش شش ماه است.