بدون تردید یکی از جرایمی که در هر بار ارتکاب انزاجار عمومی را به شدت بر می انگیزد، اسیدپاشی است.علت این انزجار را علاوه بر صدمات جدی و بعضاً جبران ناپذیری که به قربانی جرمی وارد می شود باید در انگیزه ی مرتکب جستجو کرد.این جرم که معمولاً روی صورت قربانیان انجام می گیرد،عموماً به انگیزه ی تباه ساختن آینده و گوشه نشین کردن دائمی قربانی انجام می گیرد که متاسفانه در عمل نیز چنین شده و قربانی جرم تا مدت های طولانی و حتی تا پایان عمر از بند لطمات جسمانی و روانی این جرم خلاصی نخواهد یافت.
با این وجود این جرم از جرایمی است که در کتب و مقالات حقوقی مهجور مانده و کم تر مورد تحلیل حقوق دانان و ارباب نظر قرار گرفته است.
به موجب لایحه ی قانونی مربوط به ۱۳۳۷ :
«هر کس عمداً با پاشیدن اسید یا هر نوع ترکیبات شیمیایی دیگر موجب قتل کسی بشود به مجازات اعدام و اگر موجب مرض دائمی یا فقدان یکی از حواس مجنی علیه گردد به حبس جنایی درجه یک و اگر موجب قطع یا نقصان یا از کار افتادن عضوی از اعضا شود به حبس جنایی درجه دو از دو سال تا ده سال و اگر موجب صدمه دیگری شود به حبس جنایی درجه دو از دو سال تا پنج سال محکوم خواهد شد.مجازات شروع به پاشیدن اسید به اشخاص،حبس جنایی درجه ۲ از دو سال تا پنج سال است.در کلیه ی موارد مذکور در این ماده در صورت اجرای ماده (۴۴) قانون کیفر عمومی بیش از یک درجه تخفیف جایز نیست.