یک دادگاه بدوی در صلاحیت عمومی مجاز به رسیدگی به نوعی پرونده مدنی یا کیفری است که منحصراً به دادگاه دیگری ارتکاب نشده است. رسیدگی به کلیه پرونده ها در دادگاه های صلاحیت عمومی کشور نیست. دادگاه بدوی با صلاحیت محدود مجاز است فقط به موارد مشخصی رسیدگی کند. دادگاه های بدوی با صلاحیت محدود ممکن است در صلاحیت موضوعی محدود باشند یا از طریق روش های دیگر مانند دادگاه های دعاوی کوچک در بسیاری از استان ها برای پرونده های مدنی با بحث و جدال کم. دادرسی های دیگر به هیچ وجه در دادگاه ها انجام نمی شود بلکه در نهادهای شبه قضایی یا در دستگاه های اداری با قدرت قضاوت ایجاد شده توسط اساسنامه برای تعیین تصمیمات لازم با روش های رویه ای ساده مانند داوری انجام می شود.
در دادگاه بدوی شواهد و شهادت تحت قوانین شواهدی که توسط قانون آیین دادرسی قابل اجرا تعیین شده است پذیرفته می شوند و تعییناتی به نام یافته های واقعیت براساس شواهد انجام می شود. دادگاه به ریاست یک یا چند قاضی نتایج قانون را بر اساس قانون قابل اجرا ارائه می دهد. در بیشتر حوزه های قضایی قانون عادی دادگاه بدوی اغلب با یک هیئت منصفه و یک قاضی تشکیل می شود. در چنین دادرسی های هیئت منصفه هیئت منصفه به عنوان حقیر عمل می کند. در بعضی موارد قاضی یا قضات با اساسنامه عرف یا توافق طرفین به عنوان قانونگذاران حقوقی و حقیقی عمل می کنند. در مورد بیشتر قضات که از طریق روند دادرسی دادرسی به پرونده ها رسیدگی می کنند و آن ها ترجیح می دهند که به همه طرفین فرصت داده شود که یک پرونده قوی و قوی ارائه دهند به این ترتیب که اشتباهات در شهادت، رویه ها، اساسنامه و غیره رشد نکند.
فرجام خواهی از تصمیمات دادگاه های بدوی معمولاً توسط دادگاه های بالاتر با قدرت رسیدگی به تجدیدنظر صورت می گیرد (دادگاه های تجدیدنظر). بیشتر دادگاه های بدوی دادگاه هایی می باشند که در آن ها سابقه ارائه شواهد ایجاد می شود و باید به دادگاه تجدیدنظر رسیدگی یا ارسال شود. سابقه دادگاه بدوی توسط دبیر دادگاه بدوی تأیید و به هیئت تجدیدنظر منتقل می شود. اکثر دادگاه های تجدیدنظر صلاحیت استماع شهادت یا گرفتن ادله را ندارند بلکه در عوض فقط در مورد موارد قانونی حکم می دهند.
روند برگزاری دادگاه
در دادگاه متهم ممکن است توسط قاضی به تنهایی یا توسط قاضی و هیئت منصفه محاکمه شود. هدف از دادرسی ارائه کلیه شواهد قابل قبول مربوطه به دادگاه است. هیئت منصفه درباره گناه یا بی گناهی فرد متهم تصمیم خواهد گرفت.
در بیشتر موارد امور در یک دادگاه علنی برگزار می شود و ممکن است افراد عمومی در آن حضور داشته باشند.
اگر متهم نوجوان باشد در دادگاه کودکان حاضر خواهد شد.
متهم در سکو ظاهر می شود و سندی توسط دادستان ارائه می شود که به عنوان کیفرخواست شناخته می شود. کیفرخواست جزئیات جرم ادعایی را بیان می کند. توسط همیار قاضی برای متهم خوانده می شود که از او خواسته می شود “مجرم” یا “بی گناه” را قبول کند.
اگر متهم جرم خود را اعلام کند توسط قاضی محکوم می شود. اگر متهم به “بی گناهی” اعتراف کند دادگاه آغاز می شود.
دادستان ابتدا با خطاب به هیئت منصفه پرونده دولت علیه متهم را تشریح می کند و سپس شاهدان را برای ارائه شواهد فرا می خواند که دفاعیات می توانند از آن ها بازجویی کند. پس از پایان بازجویی دادستان می تواند شاهد را مجدداً مورد بازجویی قرار دهد. پرونده دفاعی نیز از همین رویه پیروی می کند.
پس از ارائه کلیه شواهد ، دادستانی و دفاع پرونده های خود را در آخرین سخنرانی به هیئت منصفه بررسی می کنند. سپس قاضی شواهد را روشن می کند و در آن موارد مربوط به هیئت منصفه را روشن می کند.
هیئت منصفه برای در نظر گرفتن شواهد دادگاه را ترک می کند و سعی در صدور حکم دارد و قربانیان حق دارند از روند دادرسی های دادگاه مطلع شوند.