جلب ثالث یکی از دعاوی طاری است. اصولاً دعوا بین دو نفر خواهان و خوانده مطرح می شود و جلب ثالث وقتی روی می دهد که طرفین دعوایی که در جریان رسیدگی است یا یکی از آنها ثالثی را به دعوا می خواند تا او را وادار نماید که از اصحاب آن شود. طرفی که ثالث را جلب می کند جالب و ثالثی که جلب می شود مجلوب ثالث نامیده می شود. این که ثالث به چه انگیزه ای به دعوا وارد شود متفاوت است، گاه ثالث جلب می شود تا مستقلاً در برابر جالب محکوم شود. گاه یکی از اصحاب دعوا ثالث را برای این جلب می نماید که او نیز همراه طرف مقابل محکوم شود تا اعتبار امر مختومه مشمول او نیز شود و از اعتراض ثالث احتمالی در امان باشد. طبق ماده ۱۳۵ ق.آ.د.م؛ هر یک از اصحاب دعوا که جلب شخص ثالثی را لازم بداند، می‌تواند تا پایان جلسه اول دادرسی جهات و دلایل خود را اظهار کرده و ظرف سه روز پس از جلسه با تقدیم دادخواست از دادگاه درخواست جلب او را بنماید، چه دعوا در مرحله نخستین باشد یا تجدیدنظر.

شرایط جلب ثالث چیست؟

طبق قانون آیین دادرسی مدنی؛ محکومٌ علیه غیابی در صورتی که بخواهد درخواست جلب شخص ثالث را بنماید، باید دادخواست جلب را با دادخواست اعتراض توأماً به دفتر دادگاه تسلیم کند، معترض علیه نیز حق دارد در اولین جلسه رسیدگی به اعتراض جهات و دلایل خود را اظهار کرده و ظرف سه روز دادخواست جلب شخص ثالث را تقدیم دادگاه نماید. دادخواست جلب شخص ثالث و رونوشت مدارک و ضمایم باید به تعداد اصحاب دعوا به علاوه یک نسخه باشد. جریان دادرسی در مورد جلب شخص ثالث، شرایط دادخواست و نیز موارد ردّ یا ابطال آن همانند دادخواست اصلی خواهد بود. نظر به این‌ که اولاً طبق ماده ۱۳۷ ق.آ.د.م. ۱۳۷۹ جریان دادرسی در مورد دعوی جلب ثالث باید همانند دادخواست اصلی باشد و ثانیاً چون موضوع دعوی جلب ثالث از ناحیه هریک از طرفین مؤثر در حقوق طرف مقابل است لذا علاوه بر مجلوب ثالث، طرف مقابل نیز باید از جریان دعوی مطلع گردد.

طبق ماده ۱۳۸ ق.آ.د.م؛ درصورتی که از موقع تقدیم دادخواست تا جلسه دادرسی، مدت تعیین شده کافی برای فرستادن دادخواست و ضمایم آن برای اصحاب دعوا نباشد دادگاه وقت جلسه دادرسی را تغییر داده و به اصحاب دعوا ابلاغ می‌نماید.

طبق ماده ۱۳۹ همان قانون، شخص ثالث که جلب می‌شود خوانده محسوب و تمام مقررات راجع به خوانده درباره او جاری است. هرگاه دادگاه احراز نماید که جلب شخص ثالث به منظور تأخیر رسیدگی است می‌تواند دادخواست جلب را از دادخواست اصلی تفکیک نموده به هریک جداگانه رسیدگی کند.

طبق ماده ۱۴۰؛ قرار رد دادخواست جلب شخص ثالث، با حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر است. در صورتی که قرار در مرحله تجدیدنظر فسخ شود، پس از فسخ قرار، رسیدگی به آن با دعوای اصلی، در دادگاهی که به عنوان تجدیدنظر رسیدگی می‌نماید، به عمل می‌آید.

طرفی که می خواهد ثالثی را جلب کند می تواند تا پایان اولین جلسه دادرسی جهات و دلایل خود را اظهار کرده و ظرف سه روز پس از جلسه دادخواست جلب را تقدیم نماید چه دعوا در مرحله نخستین و یا تجدیدنظر باشد. جلب ثالث در مرحله تجدیدنظر نیز ممکن است حتی اگر جلب ثالث در مرحله نخستین نیز بوده باشد.جلب ثالث در مرحله تجدیدنظر نیز باید حداکثر در اولین جلسه با ذکر جهات و دلایل اظهار شده و ظرف سه روز دادخواست آن تقدیم شود.

آیین و نحوه جلب ثالث

شروع رسیدگی به دعوای جلب ثالث مستلزم تقدیم دادخواست است. دادخواست جلب ثالث و پیوست های آن باید به تعداد اصحاب دعوای اصلی به علاوه یک نسخه باشد و در دعوای مزبور جالب خواهان و مجلوب ثالث خوانده دعوا شمرده می شوند. شرایط دادخواست آن نیز طبق ماده۵۱ق.آ.د.م که مقرر داشته؛ دادخواست باید به زبان فارسی در روی برگ‌های چاپی مخصوص نوشته شده و حاوی نکات زیر باشد:

  1. نام، نام خانوادگی، نام پدر، سن، اقامتگاه و حتی‌الامکان شغل خواهان.
    1. تبصره- در صورتی که دادخواست توسط وکیل تقدیم شود مشخصات وکیل نیز باید درج گردد.
  2.  نام، نام خانوادگی، اقامتگاه و شغل خوانده.
  3. تعیین خواسته و بهای آن مگر آنکه تعیین بها ممکن نبوده و یا خواسته، مالی نباشد.
  4. تعهدات و جهاتی که به موجب آن خواهان خود را مستحق مطالبه می‌داند به طوری که مقصود واضح و روشن باشد.
  5. آنچه که خواهان از دادگاه درخواست دارد.
  6. ذکر ادله و وسایلی که خواهان برای اثبات ادعای خود دارد، از اسناد و نوشتجات و اطلاع مطلعین و غیره، ادله مثبته به ترتیب و واضح نوشته می‌شود و اگر دلیل، گواهی گواه باشد، خواهان باید اسامی و مشخصات و محل اقامت آنان را به طور صحیح معین کند.
  7. – امضای دادخواست دهنده و در صورت عجز از امضا، اثر انگشت او.
  • اقامتگاه باید با تمام خصوصیات از قبیل شهر و روستا و دهستان و خیابان به نحوی نوشته شود که ابلاغ به سهولت ممکن باشد.
  • چنان‌چه خواهان یا خوانده شخص حقوقی باشد، در دادخواست نام و اقامتگاه شخص حقوقی نوشته خواهد شد.

طبق ماده ۵۷ همان قانون خواهان باید رونوشت یا تصویر اسناد خود را پیوست دادخواست نماید. رونوشت یا تصویر باید خوانا و مطابقت آن با اصل گواهی شده باشد. مقصود از گواهی آن است که دفتر دادگاهی که دادخواست به آنجا داده می‌شود یا دفتر یکی از دادگاه‌های دیگر یا یکی از ادارات ثبت اسناد یا دفتر اسناد رسمی و در جایی که هیچ یک از آنها نباشد بخشدار محل یا یکی از ادارات دولتی مطابقت آن را با اصل گواهی کرده باشد در صورتی که رونوشت یا تصویر سند در خارج از کشور تهیه شده باید مطابقت آن با اصل در دفتر یکی از سفارتخانه‌ها و یا کنسولگری‌های ایران گواهی شده باشد. هرگاه اسنادی از قبیل دفاتر بازرگانی یا اساسنامه شرکت و امثال آنها مفصل باشد، قسمت‌هایی که مدرک ادعاست خارج نویس شده پیوست دادخواست می‌گردد. علاوه بر اشخاص و مقامات فوق، وکلای اصحاب دعوا نیز می‌توانند مطابقت رونوشت‌های تقدیمی خود را با اصل تصدیق کرده پس از الصاق تمبر مقرر در قانون به مرجع صالح تقدیم نمایند.

دعوای جلب ثالث مانند سایر دعاوی طاری در همان جلسه دادرسی که به دعوای اصلی اختصاص یافته مورد رسیدگی واقع می شود بنابراین پس از رسیدن دادخواست جلب اگر تکمیل باشد و یا پس از اخطار رفع نقص اگر تکمیل شود در صورتی که تا جلسه دادرسی دعوای اصلی مدت برای فرستادن دادخواست و پیوست های آن برای اصحاب دعوا کافی باشد تاریخ همان جلسه برای رسیدگی برای دعوای جلب نیز تعیین و ابلاغ می شود در غیر این صورت دادگاه وقت جلسه را تغییر داده و به اصحاب دعوا ابلاغ می نماید.

آثار جلب ثالث

شخص ثالثی که جلب می شود خوانده به شمار می رود و تمام مقررات راجع به خوانده درباره او جاری است. بنابراین می تواند از تمامی راههای دفاعی استفاده کند. روشن است که اگر مجلوب ثالث مدعی حقی علیه هرک از اصحاب دعوا باشد باید عندالاقتضاء دعوای متقابل اقامه کند. از سوی دیگر در اقامه دعوای جلب ثالث باید تمامی شرایط اقامه دعوا را رعایت نماید. دعوای جلب باید با دعوای اصلی ناشی از یک منشأ باشد و یا دارای ارتباط باشد.

اگر در مرحله تجدیدنظر قرار رد دعوا یا دادخواست جلب ثالث فسخ شود به دعوای جلب ثالث با دعوای اصلی در همان دادگاه تجدیدنظر رسیدگی می شود این البته اگرچه برخلاف ترتیبی است که درمورد دعاوی اصلی پیش بینی شده است. طبق ماده۳۵۳؛ دادگاه تجدیدنظر در صورتی‌که قرار مورد شکایت را مطابق با موازین قانونی تشخیص دهد، آن را تأیید می‌کند. در غیر این صورت پس از نقض، پرونده را برای رسیدگی ماهوی به دادگاه صادرکننده قرار عودت می‌دهد.

مجلوب ثالث اگر در دعوای جلب محکوم شود در اجرای قواعد عام خسارات دادرسی دعوای جلب ثالث علی القاعده به وی تحمیل می شود و اگر حاکم شود خسارات دادرسی که به او وارد شده در اجرای همان قواعد به وسیله جالب علی القاعده باید جبران شود.(ماده۵۱۵-۵۱۷ ق.آ.د.م.)

طبق ماده۵۱۵ ق.آ.د.م. خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تأخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به ادعای حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد، همچنین اجرت‌المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تأخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می‌تواند خساراتی را که عمداً از طرف خواهان با علم به غیر محقق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یاد شده میزان خسارت را پس از رسیدگی معیّن کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکومٌ‌علیه را به تأدیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد.

  • تبصره۱- در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلاً یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارت‌های موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست.
  • تبصره۲- خسارت ناشی از عدم‌النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تأخیر تأدیه در موارد قانونی قابل مطالبه می‌باشد.

طبق ماده۵۱۶ همان قانون چنان‌چه هریک از طرفین از جهتی محکومٌ‌له و از جهتی دیگر محکومٌ‌علیه باشند در صورت تساوی خسارت هریک در مقابل خسارت طرف دیگر به حکم دادگاه تهاتر خواهد شد در غیر این صورت نسبت به اضافه نیز حکم صادر می‌گردد.

و مطابق ماده۵۱۷ ؛دعوایی که به طریق سازش خاتمه یافته باشد، حکم به خسارت نسبت به آن دعوا صادر نخواهد شد، مگر این‌که ضمن سازش نسبت به خسارات وارده تصمیم خاصی اتخاذ شده باشد.

 

چند نکته در مورد جلب ثالث

با توجه به این‌ که مطابق ماده ۷ ق.ا.د.م.۱۳۷۹ به ماهیت هیچ دعوایی نمی‌توان در مرحله بالاتر رسیدگی نمود تا زمانی که در مرحله نخستین در آن دعوی حکمی صادر نشده باشد و با عنایت به این‌ که مطابق ماده۳۴۹ قانون مرقوم مرجع تجدیدنظر فقط به آن‌چه که مورد تجدیدنظر خواهی است و در مرحله نخستین مورد حکم قرار گرفته رسیدگی می‌کند لذا دادگاه تجدیدنظر نمی‌تواند نسبت به موضوعاتی که در مرحله بدوی رسیدگی ماهوی نشده رسیدگی نماید و در فرضی که تجدیدنظر خواه شخص را که در مرحله بدوی باید خوانده قرار می‌داده و نداده در مرحله تجدیدنظر نمی‌تواند وی را به عنوان مجلوب ثالث به دادرسی جلب کند و دعوی جلب ثالث وی غیر قابل استماع است.

هرچند خواسته جلب ثالث در دعوی جلب ثالث بر مبنای خواسته اصلی مطرح می‌شود ولی می‌تواند با آن متفاوت باشد. خواسته دعوی جلب ثالث بر مبنای خواسته دعوی اصلی باید باشد در غیر این صورت دعوی جلب ثالث ارتباطی با دعوی اصلی نخواهد داشت و در نتیجه دعوی مستقلی بوده و باید جداگانه اقامه شود بنابراین هر خواسته‌ای نمی‌تواند موضوع دعوی جلب ثالث باشد بلکه خواسته‌هایی می‌توانند در این مقوله مطرح گردند که بر مبنای خواسته دعوی اصلی باشند.

چنانچه خواهان در قبال مدافعات خوانده جلب شخص ثالثی را ضروری دانسته لکن با توجه به مقررات ماده ۱۳۵ ق.آ.د.م ۱۳۷۹ خواهان جلب در جلسه نخستین دادرسی اعلام جلب شخص ثالث را نکرده باشد و نیز در مورد خوانده وی مقررات ماده۱۴۳ از همان قانون را رعایت نکرده و در مهلت قانونی اقدام به طرح دعوی تقابل ننموده باشد هیچ یک از دعاوی مذکور همراه با دعوی اصلی قابل رسیدگی نیست.