در دنیای معاصر هم دمکراسی به عنوان «حکومت مردمی» ، «حکومت به وسیله مردم» ، «حکومت مردم بر خود» و «حکومت توسط مردم» معروف شده است. «حکومت مردم بر خود» یا «حکومت به وسیله مردم» چندان عاری از ابهام نیست و می تواند به طرق مختلفی تعبیر و تفسیر شود. دیوید هلد، برخی از آنها را به شرح زیر فهرست کرده است:
- همه باید در قانون گذاری، تصمیم گیری در باره خط مشی کلی، به کار بستن قوانین و اداره امور حکومت دخالت داشته باشند.
- همه باید شخصا در تصمیم گیریهای مهم؛ تصمیم گیری در باره قوانین عمومی و مسایل مربوط به خط مشی کلی، دخیل باشند.
- حاکمان باید در مقابل حکومت شوندگان پاسخگو باشند. به عبارت دیگر، باید اعمال خود را برای حکومت شوندگان توجیه کنند و حکومت شوندگان بتوانند آنها را کنار بگذارند.
- حاکمان باید در مقابل نمایندگان حکومت شوندگان پاسخگو باشند.
- حاکمان باید توسط حکومت شوندگان انتخاب شوند.
- حاکمان باید توسط نمایندگان حکومت شوندگان انتخاب شوند.
- حاکمان باید به نفع حکومت شوندگان عمل کنند.
ابهام موجود در دمکراسی هم در مفهوم «مردم» و هم در مفهوم «حکومت کردن» است. اینکه مردم شامل چه کسانی و چه تعدادی از آنها می شود، از یونان باستان تا امروز وجود داشته است و در نهایت به «اکثریت» تأویل شده است. مفهوم «حاکمیت» مردم نیز در فرایند زمان، در عمل از «تصمیم گیری» و «اعمال قدرت مردم» به «تصمیم گیری توسط نمایندگان منتخب مردم» تقلیل یافته است. بر این اساس، دمکراسی یک نظام حکومتی است که در آن همه اشخاص بالغ در چارچوب مقررات از این حق برخوردارند که به گونه ای برابر در وضع خط مشی و قوانین همگانی شرکت کنند.