یگر آزاری ذهنی (Mental Sadism)
گونه ای از دیگر آزاری است که در آن فرد مبتلا، یا نمی تواند و یا به دلایلی نمی خواهد که به دیگران آسیب بزند. در این حالت به تصور صحنه های اعمال دیگر آزارانه نظیر خون، شکنجه ی فردی خاص، تجاوز جنسی به دیگران، سوزاندن افراد و ... می پردازد و با غرق شدن در خیالات خود و تجسم حالاتی از رنج و درد در دیگران به لذت می رسد. مشکلاتی که افراد مبتلا به دیگر آزاری ذهنی در صورت تثبیت و عدم پیشروی، ممکن است ایجاد کنند به صورت هرزه نگاری در قالب نوشتار، نقاشی، عکاسی و انتشار در مجلات و روزنامه ها و یا سایت های اینترنتی خواهد بود. به علاوه خطر ابتلای چنین فردی به دیگر بیماری های روانی از قبیل ترس و اضطرای مرضی، وسواس، پارانویا و در اغلب موارد عادات ناپسند رفتاری از قبیل خود ارضایی به شدت افزایش می یابد.
دیگر آزاری سمبولیک (Symbolic Sadism)
نوعی اختلال دیگر آزاری است که فرد در اثر ابتلا به آن سعی می کند از راه های غیر متعارف به لذت برسد. برای مثال رئیسی که از کارمند خود می خواهد برای اخراج نشدن دست او را ببوسد و از این طریق به رضایت خاطر دست می یابد.
دیگر آزاری واقعی (Real Sadism)
در این نوع از دیگر آزاری آن چه صورت می پزیرد آزار مستقیم و واقعی افراد توسط آزارگر است. تفاوت این نوع از دیگر آزاری با دیگر آزاری ذهنی در این است که در مورد اخیر، فرد فقط تصور آزار دادن دیگران را دارد اما در این نوع، واقعا نسبت به آزار جسمی و روحی افراد مبادرت می ورزد. تفاوت دیگر آزاری واقعی با دیگر آزاری سمبولیک نیز در این است که فرد برای آزار دادن دیگران به شیوه غیر معمولی روی نیاورده و از مکانیزم های ایجاد درد جسمی و روحی بی واسطه به رضایت می رسد. مثلا به جای مجبور کردن دیگران به بوسیدن دستش، یا به آزار دادن بدن قربانی می پردازد یا با گفتار و رفتار خود و قرار دادن افراد در شرایط روحی خاص، روان آن ها را مورد آزار و اذیت قرار می دهد. آن چه از منظر جرم شناسی، روان شناسی جنایی و اصولا حقوق کیفری حائز اهمیت است دیگر آزاری واقعی است که معمولا مصادیق آن، عناوین مجرمانه هستند. زیرا در دیگر آزاری ذهنی، رفتار مجرمانه فرد منحصر به اوهام، خیالات و انگیزه های درونی وی است که نمود خارجی نمی یابد. در دیگر آزاری سمبولیک نیز فرد عمدتا راه های غریبی را برای کسب لذت برمی گزیند که معمولا نه تنها مجرمانه نیستند، بلکه در راستای ارتباط عقلانی با کسب لذت حیوانی و شهوانی نیز قرار ندارند و فرد به علت انحراف ذهنی و اخلاقی خود از مسأله ای بی ربط به ارضا دست می یابد. همانند فردی که از دیدن سرفه بیماران مسلول به ارضا می رسیده است.