ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی
مرحوم....... (مورث موکلین قبل از فوت بلاکهای را طی صلح نامه رسمی شماره مورخ – به دختر بزرگ خود (خوانده ردیف اول) از بابت حق فرزندی صلح می نماید لیکن حقوق صنفی و سرقفلی دو مغازه واقع در پلاک های مذکور را در همان سند صلح از موضوع صلح بدین شرح منشی می نماید. با توجه به اینکه مورد معامله سند شماره ، مورخ ، دفترخانه هیچ گونه ارتباطی با حقوق صنفی و سرقفلی مغازه های أحدانی در پلاک های فوق نداشته و نخواهد داشت و سرقفلی مغازه ها متعلق به دیگری است. دلیل این استثناء کردن روشن و مبرهن است چرا که طی یک سند عادی حقوق صنفی و سرقفلی مغازه های واقع در پلاک های فوق از بابت حق فرزندی به دو دفتر دیگر خود به نام های … (خواهان پرونده منتقل کرده بود بعد از فوت مرحوم «» مشخص می شود سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت دو باب مغازه واقع در پلاک فوق الذکر به موکلین صلح شده است نظر به اینکه خواسته تنفیذ تأیید صلح نامه در جلسه اول دادرسی به خواسته مربوط به دعوای اصلی افزوده شده است و این افزایش خواسته مربوط به تمامی حقوق ورات می باشد و مجلوب هم مطابق گواهی حصر ورائت پیوست یکی از ورات می باشد و به نوعی ذی نفع این دعر محسوب می گردد و به عبارتی حضور همگی درات برای اثبات أسر تنفیذ صلح نامه لازم و ضروری می نماید لذا با تقدیم این دادخواست به عنوان دوای جلب ثالث، جلب، خوانده ردیف اول – و صدور حکم به تنفیذ صلح نامه به طرفیت تمامی خواندگان به علاوه محکومیت خواندگان اصلی دعوا به خواسته دعوای اصلی ابتدا به مواد ۱۳۵ و ۱۳۷ قانون آیین دادرسی مدنی و مواد ۷ ۸ ۹ قانون روابط موجر و مستأجر ۱۳۵۶ به همراه سایر خسارات قانونی تقاضا داریم.