اعلام فسخ 

 

ریاست محترم شعبه.....دادگاه حقوقی ...‌

سلام علیکم با احترام و در جایگاه وکیل خواهان و در پاسخ به مدافعات وکیل خوانده خاطر عالی را به موارد ذیل در شایستگی خواسته موکل مستحضر میدارم :

اولاً: هرچند ممکن است ضمن قرارداد، حق فسخ به موجب یکی از خیارات به «من له الخیار» داده شده باشد و مشارالیه در مهلت مقرر از این حق استفاده و به وسیله اظهارنامه اعلام فسخ نماید، رسیدگی به موضوع اعلام (فسخ، صحت یا عدم صحت) برخلاف عقیده عجیب وکیل خوانده با مشاور املاک نیست بلکه با دادگاه است .

 ثانیاً: با رسیدگی دادگاه و صدور حکم به اعلام فسخ قرارداد، با توجه به اینکه حکم دادگاه در این مورد جنبۀ کاشفیت دارد پس فسخ قرارداد و در نتیجه سلب رابطه حقوقی بین طرفین، از زمان استفاده از این حق توسط «من له الخیار» خواهد بود نه زمان صدور رأی ، لذا قید این مطلب از سوی وکیل خوانده ، جهت هموار نمودن ادعای فروش رقبه در حد فاصل ،اعلام فسخ تا صدور حکم است .

ثالثاً: با عنایت به رسیدگی به موضوع توسط دادگاه و صدور حکم اعلام فسخ قرارداد، در نتیجه صحت دعوی موکل، کشف می­شود که اعلام فسخ توسط موکل صحیح بوده و آثار حقوقی از زمان اعلام فسخ توسط مشارالیه خواهد بود. 

رابعاً: قبول دارم چون فسخ قرارداد در هر صورت عمل حقوقی است، این عمل حقوقی باید اعلام و طرف قرارداد از این عمل حقوقی اطلاع حاصل نماید و صرف اتخاذ تصمیم توسط «من له الخیار» بدون اعلام کافی نیست ، لکن با توجه به ماده ۴۹۹ قانون مدنی «فسخ به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن نماید حاصل می­شود» بنابراین در هر صورت این عمل حقوقی نیاز به اعلام دارد که توسط موکل از طریق ارسال پیامک و از طریق مشاور املاک واسطه و در حضور شهود ، مراتب به خوانده اعلام شده و در دادخواست نیز موضوع و نحوه اعلام به وضوح تصریح شده است ‌.

 ملحق به این مورد، حق فسخ در مواردی رأساً توسط یکی از متعاقدین در قرارداد قید می­شود (مانند خیار شرط و …) و در مواردی حتی بدون قید آن در عقد توسط قانونگذار تعیین می­شود .

 (خیار غبن یا عیب و …) 

در نتیجه ایراد به نحوه اعلام فسخ عقد ، نیز علاوه بر سایر موارد ، صحیح تشخیص نمیگردد. 

بنائا به مراتب و معنونه در فوق:

 ضمن رد مدافعات وکیل محترم خوانده ؛

رسیدگی و تصمیم شایسته مزید امتنان است. 

با تشکر و تجدید احترام