الف)عوامل موجه جرم کیفیاتی هستند که موجب زوال عصر قانونی جرم شده به طوری که مسئولیت کیفری مرتکب جرم به علت زائل شدن عنصر قانونی منتفی می گردد.

مصادیق عوامل موجه جـرم عبارتند از :

1)حکم یا اجازه قانون(ماده 158 ق م ا بند الف)

2)امر قانونی مقام ذیصلاح که خلاف شرع نباشد.(ماده 158 ق م ا بند پ)

3)لزوم ارتکاب رفتار برای اجرای قانون اهم(ماده 158 ق م ا بند ق)

4)دفاع مشروع(ماده 156 ق م ا)

5)اقدامات والدین و اولیای قانونی و سرپرستان در تعدیب و حفاظت صغار(صغیران) و مجانین مشروط بر اینکه در حد متعارف و حدود شرع باشد(ماده 158 ق م ا بند ت)

6)حالت ضرورت(ماده 152 ق م ا)

7)عملیات ورزشی و حوادث ناشی از آن مشروط بر اینکه سبب نقض مقررات مربوط به آن ورزش نباشد و این مقررات هم مغایر موازین شرعی(ماده 158 ق م ا بند ث)

8)عمل جراحی یا طبی مشروع با رضایت مجنی علیه (ضرر دیده) و رعایت موازین فنی و عملی و نظامات دولتی(ماده 158 ق م ا بند ج)

ب)عوامل رافع مسئولیت کیفـری :

    ارتکاب جرم در شرایط عادی موجب مسئولیت کیفری است. اما گاه به دلایلی نمی توان جرم را به مجرم نسبت داد و مسئولیت او زائل می گردد.

1)صغر سـن :

    افراد نابالغ مسئولیت کیفری ندارند. سن بلوغ در دختران 9سال تمام و در پسران 15 سال تمام قمری است. در مورد افراد نابالغ اقدامات تامینی و تربیتی اعمال می شود.

2)جنـون :

    هرگاه مرتکب در زمان جرم دچار اختلال روانی بوده به نحوی که فاقد اراده یا قوه تمییز باشد مجنون محسوب می شود و مسئولیت کیفری ندارد.

3)اجبـار و اکراه :

    اکراه یعنی وادار کردن دیگری بر عمل یا ترک عملی که از آن کراهت دارد مشروط بر اینکه وادار کردن یا تهدید جانی و مالی یا عرضی مهم از جانب اکراه کننده همراه باشد. هرگاه کسی بر اثر اکراه غیر قابل تحمل مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوب می شود مجازات نمی کنند. در جرایم موجب تعزیر تکرار کننده به مجازات فاعل جرم محکوم می شود. در جرایم موجب حد و قصاص طبق مقررات مربوط رفتار می شود. اجبار یعنی کسی دیگری را وادار کند بدون اختیار مبادرت به انجام عمل یا ترک عمل نماید. در قانون م ا مصوب 1332 اجبار حدف شده است.

 

4)اشتبـاه :

    عبارت است از تصوری خلاف واقع داشتن از امری اعم از موضوعی یا حکمی. وقتی شخصی مرتکب عملی می شود که جرم است باید به کیفیت و ماهیت و اوصاف عمل ارتکابی علم و آگاهی داشته باشد. حال اگر مرتکب اعلام کند که به واسطه اشتباه در حکم قانون یا در موضوع جرم مبادرت به انجام آن کرده است آیا می توان این دفاع را پذیرفت؟ اشتباه حکمی بنا به قاعده(جعل به قانون رافع مسئولیت نیست) و ماده 155 ق م ا موجب زائل شده عنصر معنوی رفتار مجرمانه نمی شود و جعل به قانون نمی تواند از موارد رفع مسئولیت کیفری تلقی شود.

اشتباه موضوعـی :

    در مواردی مسئولیت کیفری را رفع می کند. در جرایم عمدی در مواردی اشتباه موجب زائل شدن قصد مجرمانه است. مطابق ماده 223 ق م ا : هرگاه متهم به زنا مدعی زوجیت یا وطی به شبهه باشد ادعای وی بدون بینه و سوگند پذیرفته می شود مگر آنگه خلاف آن با حجت شرعی لازم ثابت شود و یا مطابق ماده 159 ق ا م هرگاه به امر غیر قانونی یکی از مقامات رسمی جرمی واقع شود... ماموری که امر آمر را به علت اشتباه قابل قبول و به تصور اینکه قانونی است اجرا کرده باشد مجازات نمی شود.

در جرایم غیر عمدی اشتباه موضوعی عنصر روانی جرم را زائل نمی کند و فاعل یا مرتکب جرم علی رغم اشتباه تعقیب و مجازات است.

5)مستـی :

    مستی حالتی است که شخص در اثر استعمال مواد سکر آور با میل خود بی اراده می شود. مستی و بی ارادگی حاصل از مصرف اختیاری مسکرات ، مواد مخدر ، روان گردان و نظایر آن ها مانع مجازات نیست. مگر اینکه ثابت شود مرتکب حین ارتکاب جرم به طور کلی مسلوب الاختیار بوده است. لاکن چنانچه ثابت شود مصرف این مواد به منظور ارتکاب جرم یا با علم به تحقق آن بوده است و جرم مورد نظر واقع شود به مجازات هر دو محکوم خواهد شد.

ـ در جرم ساب النبی(دشنام دادن به نبی) هرگاه متهم به سلب ادعا نماید اظهارات وی در حالت مستی بوده است ساب النبی محسوب نمی شود. سلب در حالت مستی موجب تعزیر تا 74 ضربه شلاق است.

ـ هرگاه بر اثر مستی و عدم تعادل روانی مرتکب به جنایت به کلی مسلوب الاختیار بوده است قصاص نمی شود و به مجازات تعزیری و دیه محکوم می شود. البته اگر ثابت شود مرتکب قبلا خود را برای چنین عملی مست کرده ... جنایت عمدی محسوب می شود.

ـ مستی موجب محکومیت راننده مست به بیش از دو / سوم حداکثر مجازات مواد جرایم ناشی از جرایم رانندگی خواهد شد و دادگاه  می تواند علاوه بر مجازات فوق ، مرتکب را برای مدت 1 تا 5 سال از حق رانندگی یا تصدی وسایل موتوری محروم نماید.

6)خواب و بی هوشـی :

    افرادی هستند که بدون اختیار در خواب راه می روند و یا اعمالی را انجام می دهند که در قلمرو شعور آگاه آنان نیست. ممکن است فردی در خواب یا در اثر بی هوشی یا تحت تاثیر هیپنوتیزم مرتکب جرمی گردد ، آیا چنینی فردی مسئولیت کیفری دارد یا خیر؟ هرکس در حالت خواب بی هوش و مانند آنها مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوب می شود مجازات نمی گردد مگر اینگه با علم به اینکه در حالت خواب یا بی هوشی مرتکب جرم می شود عمدا بخوابد و یا خود را بی هوش کند.

ـ جنایات در حالت خواب یا بی هوشی و مانند اینها عمدی نیست و خطای محض محسوب می شود.

عنصر مـادی :

    هر جرمی الزاما دارای یک عنصر مادی است. تحقق جرم موکول به بروز عوارض بیرونی اراده ارتکاب جرم است تا وقتی مظهر خارجی اراده به صورتهایی مانند فعل یا ترک فعل تحقق نیافته جرم واقع نمی شود. لذا صرف داشتن عقیده و اندیشه و قصد ارتکاب جرم بدون هیچگونه عمل مادی قابل تعقیب و مجازات نمی شود.

مراحل ارتکاب جـرم :

1)مرحله قصد ارتکاب جـرم :

     بذهکار بعد از میل به ارتکاب جرم و سنجش میان نفع حاصل از ارتکاب جرم و زیان ناشی از تعقیب و محاکمه و مجازات تصمیم به ارتکاب جرم می گیرد. مجرد قصد ارتکاب جرم اگر با عمل مادی توام نباشد قابل مجازات نیست. اما استثنائا در مواردی قصد و اراده فاعل از اینکه آثار خارجی پیدا کند به صورت مستقلی مطرح می شود مانند تهدید به قتل یا ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی یا به افشای سر(مواد 668 و 669 ق م ا) و همچنین تبانی برای ارتکاب جرایمی بر ضد امنیت داخلی و خارجی کشور یا بر علیه اعراض و نفوس به اموال مردم. در این موارد ممکن است بذهکار واقعا قصد انجام دادن موضوع تهدید را نداشته باشد و یا تبانی کنندگان عملا موضوع تبانی را انجام ندهند اما به خاطر پیش گیری و ایجاد امنیت اجتماعی نفس تهدید و اجتماع و تبانی صرف نظر از نتایج آن قابل تعقیب و مجازات است.