مصادیقی از حقوق بشر در بخش پیشین بیان شد اما حقوق بشر صرفاً به این مصادیق منتهی نمی شود بلکه حقوقی از جمله:
- حق آزادی انتخاب شغل.
- حق آزادی انتخاب سرنوشت.
- حق راه.
- حق دادرسی منصفانه.
حق شهروندی و سایر نسل های حقوق بشر که کم و کیف رعایت و اجرای آنها در هر کشور به تناسب شرایط و مقتضیات آن کشور می باشد.
در برخی از کشورها نقض حقوق بشر جرم انگاری شده است و تفاوتی نمی کند که یک نهاد حاکمیتی مرتکب نقض حقوق بشر شود یا یک شخص حقیقی یا حقوقی.
اما در برخی دیگر از کشورها نقض سازمان یافته حقوق بشر تحقق می یابد بدون اینکه شخص، پاسخگو باشد یا اینکه مجازات شود و صرفاً کمیته حقوق بشر و سازمان های حقوق بشری اقدام به اعلام بیانیه ای در جهت آگاهی اذهان جامعه جهانی می کنند.
از جمله این موارد:
- کشتار مسلمانان در میانمار.
- شکنجه و استثمار مسلمانان اویغور در چین.
سرکوب حقوق اولیه یک انسان در کره شمالی و … از جمله مصادیق نقض سازمان یافته و حاکمیتی حقوق بشر محسوب می شود اما مهم تر از جرم انگاری برای نقض حقوق بشر، رعایت و پاسداری از آن است که چه بسا دشوارتر خواهد بود.
طبیعتاً اگر نقض حقوق بشر در یک جامعه متمدن حتی توسط حکومت آن کشور رخ دهد، سازمان های مردم نهادی هستند که نسبت به طرح شکایت یا اعتراض و یا راهپیمایی اقدام می کنند تا حق بنیادین بشریت که لوحی منزه و پاک است خدشه دار نشود.
البته در کشور ایران نیز سازمان های مردم نهاد یا غیردولتی هستند که برای حمایت از حقوق اقشار جامعه پیشتاز هستند و خود را داعیه دار حفظ کرامت انسانی می دانند.
از جمله این نهادها می توان به مؤسسه حمایت از کودکان سرطانی (محک) که در راستای حق حیات کودکان تلاش می کند تا با اقدامات پزشکی و روانپزشکی امید به زندگی را در کودکان مبتلا به بیماری سرطان زنده نگه دارد و یا کانون های وکلای دادگستری با دفاع از حقوق حقه مظلومین تلاش می کنند که با اقدامات معاضدتی در جهت حمایت از حقوق مردم در راستای حق عدالت و تعمیم آن تلاش کنند.