در موردی که ولی یا قیم محجور، مالی را که در قبض خود دارد، به مولی علیه خود هبه نماید، نیازی به قبض نیست و با وقوع تراضی، عقد هبه واقع می شود.اما هرگاه مال موهوب هنوز به تصرف واهب در نیامده باشد، مانند: مبیع پیش از تسلیم به خریدار یا مالی که دیگری راغصب نموده ،قبض باید به ولایت و قیومت واقع شود

  • اگر حیوانی توسط واهب به متهب هبه داده شود و حیوان دارای حمل شود حمل از نمائات و منافع منفصل محسوب می شود. بنابراین اگر در این حالت که حمل درشکم مادر است،واهب(هبه دهنده) رجوع کند،حمل متعلق به متهب(هبه گیرنده) می شود.
  • هرگاه در اثرکار و عمل متهب درعین مال مورد هبه،ارزش و قیمتی اضافه گردد،درحالتی که واهب از هبه ی خود رجوع کند ،متهب مستحق افزایش قیمتی خواهد بود که در اثر کار او در عین موهوبه بوجود آمده است
  • واهب می تواند محل مصرف آنچه را که بخشیده است معین کند.مثلا اگر فردی بنام محمد میزان ۲۰۰میلیون به دوستش پرداخته تا صرف هزینه درمان مادرش رابدهداین هبه صحیح میباشد حتی اگر هزینه درمان بیش از مبلغ ۲۰۰ میلیون بشود.
  • اگر شخصی مالی را به مکان، یا موسسه یا سازمانی هدیه کند که خود او هم از آن منتفع شود هبه صحیح است. وقتی شخصی مکانی جهت احداث انجمن علمی هبه کند و خود در آن شرکت کند واز آن مکان منتفع شود هبه صحیح می باشد.
  • اگر شخصی به موجب قرارداد یا شرط ضمن عقد تعهد نماید که مالی را به دیگری ببخشد، مثل اینکه فرد بگوید اگر به فرزندم ریاضی یاد بدهی ماشینم را به تو هدیه می دهم و خود هبه پس ازتحویل خودرو اتفاق می افتد این اقدام راباید تعهد به هبه نامید و خود هبه با ایفا و اجرای تعهد واقع می شود.
  •  هبه عقد تملیکی است و موضوع آن باید مال باشد( عین،منفعت،دین )،بنابراین حقوق غیر مالی مانند ولایت، زوجیت، اهلیت و عناصر احوال شخصیه نمی تواند موضوع هبه باشد این درحالی است اثرهبه انتقال مالکیت و شامل انتقال حقوق نمی شود مانند حق ارتفاق، حق انتقاع، حق تحجیر، حق شفعه.