طبق قانون مزبور در صورتی که اجاره بها پرداخت شود از تخلیه جلوگیری می شود.
طبق قانون مزبور در صورتی که اجاره بها پرداخت شود از تخلیه جلوگیری می شود.
طبق قانون سال ۵۶ در این صورت تحت شرایطی موجر می تواند تخلیه مستاجر را بخواهد.
طبق قانون سال ۵۶ موجر در صورتی که مستاجر از پرداخت اجاره بها امتناع کند می تواند درخواست تخلیه عین مستاجره را بخواهد. به ابن صورت که ابتدا با ابلاغ اظهارنامه از موجر رسما مطالبه اجاره بها را بخواهد. در صورتی که ظرف ۱۰ روز پرداخت نکرد اگر اجاره نامه رسمی بوده از طریق دفترخانه و اگر به صورت عادی بوده از طریق دادگاه درخواست تخلیه مورد اجاره را بخواهد.
در قانون روابط موجر و مستاجر سال ۵۶ و ماده ۶ آن که ماده مفصلی نیز هست به موردی که مستاجر اجاره بها را نمیپردازد اشاره کرده است.
طبق این ماده اگر موجر یا نماینده وی از گرفتن اجاره بها خودداری کند، مستاجر موظف است که آن را به صندوق ثبت بسپارد و قبض و رسید دریافت دارد.
اگر اجاره نامه رسمی بوده قبض رسید را به دفترخانه مربوطه تنظیم میکند.و اگر سند عادی بوده یا اصلا اجاره نامه ای تنظیم نشده این قبض را به یکی از دفاتر رسمی نزدیک محل اقامت موجر تسلیم کند و رسید دریافت دارد.
از طرف دیگر دفترخانه به موجر اطلاع میدهد که برای دریافت اجاره بها مراجعه کند.
در صورتی که میزان اجاره بها در قرارداد معین نشده باشد لازم است که طبق آنچه بین طرفین مقرر شده پرداخت شود حال اگر بین طرفین هم توافقی راجع به مبلغی انجام نشده باشد؛ باید مبلغی را که در املاک مشابه برای آن پرداخت می شود، پرداخت کند.
طبق آنچه در ماده ۶ قانون روابط موجر و مستاجر سال ۵۶ ذکر شده است مستاجر مکلف است که در زمان هایی که بین طرفین مشخص و تعیین شده است مال الاجاره یا اجاره بها را پرداخت کند.
حال در صورتی که مدت اجاره به اتمام رسید و با این حال مستاجر به تصرف خود ادامه داد می بایست که به همان میزانی که قبلا پرداخت کرده است در بازه زمانی ۱۰ روز آن را پرداخت نماید.
ماده ۶ – مستأجر مکلف است در موعد معین در اجارهنامه اجرتالمسمی و پس از انقضاء مدت اجاره اجرتالمثل را به میزان اجرتالمسمی آخر هر ماه اجاری ظرف ده روز به موجر یا نماینده قانونی او بپردازد و هرگاه اجارهنامهای در بین نباشد اجارهبها را به میزانی که بین طرفین مقرر و یا عملی شده و در صورتی که میزان آن معلوم نباشد به عنوان اجرتالمثل مبلغی که متناسب با اجاره املاک مشابه تشخیص میدهد برای هر ماه تا دهم ماه بعد به موجر یا نماینده قانونی او پرداخت یا در صندوق ثبت و یا بانکی که از طرف سازمان ثبت تعیین میشود سپرده و قبض رسید را اگر اجارهنامه رسمی است به دفترخانه تنظیمکننده سند و هرگاه اجارهنامه عادی بوده یا اجارهنامهای در بین نباشد قبض رسید را با تعیین محل اقامت موجر به یکی از دفاتر رسمی نزدیک ملک تسلیم و رسید دریافت دارد. دفترخانه باید منتهی ظرف ده روز به وسیله اداره ثبت محل مراتب را به موجر یا نماینده قانونی او اخطار کند که برای دریافت وجه تودیع شده به دفترخانه مزبور مراجعه نماید.
مخاطب محترم ……….
سلامعلیکم
همانطوری که مستحضرید:
۱. جنابعالی هنگامی خاکبرداری برای ساختن ساختمان واقع در ………. به سبب بیاحتیاطی قسمتی از خانه ملکی اینجانب را تخریب نموده و بهعلاوه مقداری از دیوار اتاق، اشیاء خانگی منقول را نیز از حیز انتفاع خارج نمودهاید.
۲. طبق نظر کارشناس مبلغی معادل ………. ریال به اینجانب خسارت وارد کردید. (کپی مصدق نظر کارشناس پیوست میباشد)
۳. نظر بهمراتب یادشده تقاضا دارم از تاریخ ابلاغ این اظهارنامه ظرف ۲۰ روز خسارت موردنظر را پرداخت و جبران نمایید، در غیر این صورت مجبور به اقدام قضائی از طریق محاکم دادگستری خواهم برد.
مخاطب محترم
با سلام
احتراماً همانطوری که مستحضرید:
۱. جنابعالی یک قطعه زمین واقع در ………. را تصرف نمودهاید و در آن احداث بنا کردهاید این تصرف به نحوه عدوان انجامشده مراجعات مکرر در جهت متقاعد کردن جنابعالی بر تحویل ملک اینجانب و رفع تصرف تأثیری نداشته است.
۲. حکم محکومیت شما مبنی بر رفع تصرف و قلع و قمع بنا و پرداخت اجرتالمثل دوران تصرف از طرف شعبه ………. دادگاه عمومی ………. صادر شده است. (کپی دادنامه پیوست میباشد)
۳. از حضرتعالی تقاضا دارم ظرف ۱۵ روز از تاریخ دریافت این اظهارنامه تصمیم خود را مبنی بر (خرید ملک موصوف به قیمت روز یا فروش بنا و پرداخت اجرتالمثل دوران تصرف) عملی نمایید و الا اقدام به اجرای حکم از طریق مراجع قضائی ذیصلاح خواهم نمود.
با تشکر
امضاء- تاریخ
مخاطب محترم
با سلام
احتراماً، همانطوری که مستحضرید:
۱. اینجانب بر اساس مبایعهنامه عادی یک دستگاه آپارتمان دارای آب و برق و گاز و تلفن و انباری و پارکینگ واقع در ………. از حضرتعالی خریدم.
۲. نظر به اینکه حسب قرارداد تنظیمی مورد معامله عبارت بوده از یک دستگاه آپارتمان دارای (آب و برق و گاز و تلفن و انباری و پارکینگ) ولی در حال حاضر به لحاظ مشکلات و ضوابط شهرداری مورد معامله فاقد پارکینگ میباشد.
۳. تقاضا دارم با جلب نظر کارشناس با کسر بهای پارکینگ از کل ثمن معامله بعد از تاریخ ابلاغ اظهارنامه به مدت ۱۵ روز در دفترخانه حاضر شده و نسبت به انتقال رسمی سند اقدام نمایید در غیر این صورت از طریق مراجع قضائی اقدام خواهم نمود.
با تشکر
امضاء- تاریخ
مخاطب محترم
با سلام
احتراماً، همانطوری که مستحضرید:
۱. جنابعالی طی اجارهنامه رسمی مورخ ………. یک باب مغازه واقع در ………. از اینجانب به مدت ………. ماهیانه به مبلغ ………. را اجاره نمودهاید.
۲. با مراجعات مکرر اینجانب به محل متوجه این امر شدم که جنابعالی قسمتی از مغازه را به غیر واگذار نمودهاید.
۳. از تاریخ ابلاغ این اظهارنامه به جنابعالی ۱۰ روز فرصت داده میشود وضعیت ملک به سابق اعاده نمایید در غیر این صورت از مراجع قضائی تخلیه ملک موردنظر را جهت واگذاری آن به غیر درخواست خواهم نمود.
با تشکر
امضاء- تاریخ
مخاطب محترم
با سلام
احتراماً، همانطوری که مستحضرید:
۱. بهموجب سند عادی مورخ ………. تمامی حقوق اعیانی را به اینجانب ………. انتقال قطعی دادهاید.
۲. جنابعالی سال گذشته ………. اقدام به تفکیک غیر ثبتی بقیه اراضی و واگذاری حقوق به اشخاص دیگر در قبال اخذ منافع قابل توجه نمودهاید.
۳. نظر به اینکه اعمال حضرتعالی با حقوق واگذاری اینجانب در تعارض بوده، برای اینکه این اقدامات در جهت تضییع حق اینجانب نباشند از حضرتعالی تقاضای تنظیم سند رسمی انتقال حقوق اعیانی را دارم.
۴. در صورتی که جنابعالی ظرف ۱۰ روز از تاریخ رؤیت این اظهارنامه نسبت به تنظیم سند رسمی اقدام ننمایید، مجبور به پیگیری این موضوع از طریق مراجع ذیصلاح قضائی خواهم بود.
با تشکر
امضاء- تاریخ
به موجب مواد 301 و 309 قانون امورحسبی اگر احدی از ورثه سهمالارث خود را به ثالث منتقل نموده است درخواست تقسیم ترکه از سوی منتقلالیه قابلیت استماع دارد.
چه پدر و چه مادر فوت کند پسر دو برابر دختر ارث میبرد. اینکه بعضی تصور میکنند که اگر مادر فوت کند پسر و دختر بطورمساوی از مادر ارث میبرند باور غلطی است.
اگر حصه مشخص شد برای تعلق آن به وراث توافق میشود ولی اگر پس از تصمیم، وراث به تعیین حصه تراضی نکنند دادگاه اقدام به قرعهکشی سهام میکند. صورتمجلس تعیین و تقسیم حصه توسط دادگاه تنظیم و به امضاء یا مهر صاحبانشان و امضای دادرس میرسد. این صورتمجلس در دفتر دادگاه باقی میماند.
اگر مال که بطور معمول اموال غیرمنقول منظور است قابل تقسیم و تعدیل نباشد فروخته شده و بهای آن تقسیم میشود. اگر ماترک تنها شامل اموال غیرمنقول باشد میتوان درخواست فروش را بعنوان خواسته مطرح نمود.
در رسیدگی به درخواست تقسیم، ابتدا دادگاه به توافقات احتمالی وراث توجه مینماید. در صورتی که برای تقسیم بین وراث توافقی حاصل شد بصورت مکتوب صورتجلسه میشود. و به امضای آنها میرسد اما اگر توافق در این زمینه حاصل نشد با دستور دادگاه، کارشناس تعیین میشود. وانگهی کارشناس باید بهای اموال مورد دادخواست تقسیم و قابل قسمت یا قابل قسمت نبودن آنها را معین نماید.
هر یک از ورثه میتوانند جداگانه درخواست تقسیم سهم خود را بدهند. اگر بین وراث، محجور یا غایبی باشد، ولی محجور و امین غایب میتوانند این درخواست را مطرح کنند. همچنین درخواست تقسیم موصیبه از موصیله و وصی نیز پذیرفته میشود.
اگر در خلال رسیدگی یکی از وراث فوت کند یا محجور شود بعلت تأثیر مستقیم بر دعوای مطروحه و سایر ورثه، میبایست مطابق ماده 105 قانون آیین دادرسی مدنی دادرسی متوقف گردد.
اموال به جا مانده از متوفی اعم از منقول و غیرمنقول میتواند از سوی وراث مورد مطالبه قرار گیرد. این اموال مابین وراث مشاع است و ممکن است آنها بخواهند سهم خود را بطور مفروز مشخص و جدا نمایند.
در این حالت که تقسیم شرکت(شرکت حقوقی، شرکت مدنی، شرکت قهری) است. میبایست تمامی شرکا طرف دعوا قرار گیرند؛ زیرا هر نوع اقدام و تصمیم در مورد ترکه ناگزیر مؤثر در حقوق سایر اصحاب دعوی(وراث) است.
پس از گذشت 10 سال از اتمام تحریر ترکه و پیدانشدن وارث قانونی برای شخص، اموال او به حساب خزانه دولت واریز میشود و عهده دار اداره و اجرای این امور نیز قاضی میباشد.