شما میتوانید تحت عنوان توهین یا قذف حسب مورد و با توجه به نوع گفته شکایت نمایید .
شما میتوانید تحت عنوان توهین یا قذف حسب مورد و با توجه به نوع گفته شکایت نمایید .
زمانی که پدر خانواده از دنیا میرود با توجه به اینکه پرداخت نفقه زن و فرزندان برعهده پدر است، وضعیت نگهداری و تامین هزینههای مالی فرزند برعهده چه کسی خواهد بود. قانون در این باره شخص خاصی را تعیین نکرده است. بسیار مشاهده شده است که پس از فوت پدر در بین اعضای خانواده اختلافاتی نیز برسر حضانت فرزندان و نگهداری از فرزندان ایجاد میشود. اما معمولا به دلیل رابطه احساسی و غیرقابل کتمان فرزندان با مادر اولویت حضانت با اوست. در واقع اگر مادر از لحاظ اخلاقی و صلاحیت شخصی و مالی مشکلی برای نگهداری از فرزندان نداشته باشد و اگر در این خصوص اختلافی ایجاد شود، حضانت فرزندان را به مادر میدهد.
با توجه بهتصریح بند «ب» ماده ۱۰۹ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ و نصاب مقرّر در ماده ۳۶ و تبصره ذیل آن از قانون مذکور فقط کلاهبرداری بیش از یک میلیارد ریال مشمول ممنوعیت مرور زمان مقرّر در ماده ۱۰۹ مذکور میباشد و بزه کلاهبرداری کمتر از نصاب مذکور مشمول مقررات مرور زمان است.
باید 3 فرض متفاوت را در نظر گرفت: فرض اول : هنگامی است که زوجه در خصوص مهریه ، مافی الذمه زوج را ابراء کند در این حالت برائت مرد را اعلام می کند و اظهار می دارد که از نظر من مرد دیگر تکلیفی نسبت به پرداخت مهریه ندارد و بری الذمه است در این فرض تکلیف مرد در ادای مهریه به طور کلی ساقط است . فرض دوم : اما فرض دیگر انست که زوجه در قبال طلاق مهریه خود را به همسرش می بخشد که در این حالت فقط زن در مدت عده فرصت دارد که از بخشش خود رجوع نماید. فرض سوم : زمانی است که زوجه مهریه خود را به همسرش هبه می کند و اظهار می دارد که من مهریه خود را به تو بخشیدم در این حالت تکلیف شوهر در پرداخت مهریه به طورر کل از بین نمی رود و زن هر زمان که بخواهد تحت شرایطی می تواند از هبه خود رجوع کند و مهریه خود را مطالبه نماید .
( اِ ) [ ع . ] (مص م .)1 - استوار کردن ، محکم کردن کار . 2 - پافشاری کردن ، اصرار کردن . 3 - به ستوه درآوردن . 4 - شکوفه برآوردن .
خیر دیوان بررسی ماهوی نمی کند پس صدور حکم از وظایف دیوان نیست در صورتی که رای دادگاه قبلی را نقض کند پرونده برای اتخاذ تصمیم به شعبه هم عرض ارجاع خواهد شد که در متن مقاله توضیح داده شده است .
ابراء معمولا قابل رجوع نمی باشد چرا که نوعی اسقاط دین است و از اسباب سقوط تعهد است .
بر اساس ماده 1029 قانون مدنی ، " هرگاه شخصی چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد ، زن او می تواند تقاضای طلاق کند و در این صورت با رعایت ماده 1023 حاکم او را طلاق می دهد "
بر اساس ماده 1023 قانون مدنی ، دادگاه هنگامی می تواند حکم طلاق زن را صادر کند که پس از دریافت درخواست طلاق از طرف زن ، در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار تهران سه دفعه متوالی و هرکدام به فاصله یک ماه آگهی کند و اشخاصی را که ممکن است از شخص غایب خبری داشته باشد دعوت کند که اگر خبری از وی دارند به اطلاع دادگاه برسانند . هرگاه یک سال از تاریخ نشر اولین آگهی بگذرد و حیات غایب ثابت نشود ، دادگاه حکم طلاق صادر می کند . بنابراین ، قبل از گذشتن لااقل پنج سال از تاریخ آخرین خبر از غایب دادگاه نمی تواند حکم طلاق به علت غیبت شوهر صادر نماید .
در مواردی که زوج ها برای طلاق به دادگاه خانواده مراجعه میکنند، به درخواست زن یا مرد دادگاه موضوع دعوای آن ها را به داوری ارجاع میدهد. پس از صدور قرار داوری، هر یک از زن و مرد، یک نفر را به عنوان داور خود معرفی میکنند. در طلاق به درخواست مرد یا زن، دادگاه به منظور ایجاد صلح و سازش بین طرف ها، موضوع را به داوری ارجاع میکند. دادگاه های خانواده با توجه به نظر داوران رأی صادر میکنند. ولی در مواردی که نظریه داوری مورد قبول دادگاه واقع نشود، آن را رد میکند.
قرار بازداشت موقّت متّهم مهمترین و شدیدترین قرار تأمین کیفری است. اگرچه صدور این قرار، حق آزادی شخصی را که مجرم بودنش هنوز به اثبات نرسیده، از بین میبرد، ولی فواید قابل توجه آن باعث شده تا در بسیاری از نظامهای حقوقی مورد پذیرش باشد. مثلاً علاوهبر تضمین حضور متّهم و تضمین خسارت بزهدیده که قبلاً به آن اشاره شد، در مواردی بیم آن میرود که اگر متّهم آزاد باشد، با همدستان خود تبانی کند و آثار جرم را از بین ببرد، شاکیان را تهدید کند، شاهدان را با وعده پول از ادای شهادت بازدارد یا آنها را به ادای شهادت دروغ تطمیع نماید و… بالعکس
برای آنکه بتوان متهم به جرم کلاهبرداری ثبتی را بر اساس قانون ثبت مورد تعقیب کیفری قرار داد ، لازم است مستند به ماده 109 موارد زیر طرح شود:
1. اثبات اینکه متهم نسبت به ملکی که در تصرف دیگری بوده ، خود را متصرف و مالک آن ملک معرفی کرده است. این ادعا باید با مستندات و شواهد مورد تأیید قرار گیرد.
2. لازم است متهم با ادعای تصرف خود بر ملک ، تقاضای ثبت مالکیت داده باشد. این تقاضا نیز باید در مراجع مرتبط و دفاتر ثبت به ثبت برسد.
3. ادعای مالک واقعی مبنی بر انجام کلاهبرداری ثبتی توسط دیگری جهت تقاضای ثبت ملک متعلق به او.(در این مورد، تشخیص کلاهبرداری توسط مقامات قضائی صورت میگیرد).
4. در نهایت با احراز کلاهبرداری توسط مرجع قضایی، متهم با استناد به ماده 105 تا 117 قانون ثبت تحت تعقیب قرار میگیرد. مجازات متهم معمولاً شامل حبس و یا جریمه خواهد بود، که توسط دستگاه قضائی تعیین میشود.
ماهیت جرم کلاهبرداری ثبتی در قانون ثبت تعریف شده است . متعاقباً مجازات مرتبط با این جرم نیز در این قانون تعیین شده است.
در این نوع از مصادیق کلاهبرداری ، شخصی به نام خودش با استفاده از شیوه های متقلبانه و گاه با همکاری دیگران ، سعی در ثبت ملکی به نام شخص دیگر دارد.
یک مصداق دیگر ، شخصی به نفع خودش معامله معارضی را انجام میدهد با ادعای مالکیت معامله.
در این نوع از کلاهبرداری ، فردی در هنگام تنظیم و تسلیم اظهارنامه ثبتی ، از اظهار وجود حقوق و امتیازات ثبتی در ملک دیگری امتناع میکند.
یکی دیگر از این نوع کلاهبرداری ، تقاضا و ثبت ملک متعلق و در تصرف دیگری به نام تقاضا کننده غیر متصرف میباشد.
در این نوع از ارتکاب جرم ، شخصی ادعای مالکیت ملکی را دارد که به نام خودش نیست و برای آن ملک تقاضای ثبت میدهد.
این موضوع نیز خود یک خطا یا به عبارت بهتر جرم ثبتی است. میتوان از این عمل نیز به عنوان کلاهبرداری ثبتی یاد کرد.
وقتی با این مصداق از جرم مواجه میشویم که فردی خودش واجد شرایط ثبت ملک نیست و سعی میکند با نام دیگری تقاضای ثبت ملک کند.
در این نوع عمل متقلبانه ، فرد تقاضاکننده در حقیقت مدعی ثبت ملکی میشود که مدعی است متعلق به او است در حالی که چنین نیست.