یعنی ازدواجی که سند آن در دفترخانه ازدواج ثبت نشده است و بین طرفین است.
یعنی ازدواجی که سند آن در دفترخانه ازدواج ثبت نشده است و بین طرفین است.
تعدیل نفقه فرزند در طلاق توافقی یا سایر انواع طلاق که در مقاله طلاق چیست به همه آنها اشاره کردیم، امری امکانپذیر است. بهتر است بدانید که تعدیل نفقه فرزند میتواند هم از جانب پدر انجام شود و هم از سوی مادر. طرفی که ادعای تعدیل نفقه کرده ملزم است که ادعای خود را در دادگاه اثبات کند.
درصورتیکه زوجه هیچگونه دلیل منطقی و قانونی برای ترک منزل و قهرکردن نداشته باشد، مرد میتواند به طور قانونی او را با رأی دادگاه به خانه بازگرداند اگر زن از برگشت به منزل امتناع کرد قانون زن را از نفقه محروم میکند و مرد قادر است نفقه را به زوجه نپردازد.
از مواد مختلف قانون مدنی نظیر مواد 1106، 1108 و 1085 دررابطهبا نفقه در دوران عقد نتیجه میگیریم که:
1. نفقه زوجه در دوران عقد بر ذمه شوهرش قرار میگیرد.
2. پدرخانم هیچ مسئولیتی نسبت به پرداخت نفقه دخترش پس از ازدواج ندارد.
3. منظور از عقد، صرفاً عقد دائم است. ازاینرو، به خانمی که در عقد موقت یا در دوران نامزدی است، نفقه تعلق نمیگیرد.
4. اگر زن ناشزه باشد؛ یعنی بدون دلیل موجه از انجام وظایف زناشویی امتناع کند، نمیتواند از شوهر خود نفقه بگیرد.
5. چنانچه خانم در دوران عقد از حق حبس خود استفاده کند تا مهریهاش را بگیرد، همچنان نفقه به او تعلق میگیرد.
مبلغ نفقه در هیچ قانونی مشخص نشده است و هیچگاه نمیتوان عدد دقیقی را برای نفقه ارائه کرد. بر همین اساس، نفقه یک خانم نسبت به یک خانم دیگر متفاوت خواهد بود. ماده 1107 قانون مدنی در این زمینه گفتهاست: نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینههای درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج بهواسطه نقصان یا مرض.
"از مواد مختلف قانون مدنی نظیر مواد 1106، 1108 و 1085 دررابطهبا نفقه در دوران عقد نتیجه میگیریم که:
1. نفقه زوجه در دوران عقد بر ذمه شوهرش قرار میگیرد.
2. پدرخانم هیچ مسئولیتی نسبت به پرداخت نفقه دخترش پس از ازدواج ندارد.
3. منظور از عقد، صرفاً عقد دائم است. ازاینرو، به خانمی که در عقد موقت یا در دوران نامزدی است، نفقه تعلق نمیگیرد.
4. اگر زن ناشزه باشد؛ یعنی بدون دلیل موجه از انجام وظایف زناشویی امتناع کند، نمیتواند از شوهر خود نفقه بگیرد.
5. چنانچه خانم در دوران عقد از حق حبس خود استفاده کند تا مهریهاش را بگیرد، همچنان نفقه به او تعلق میگیرد."
"ازآنجاییکه زن، مالک تمام اموال موجود در جهیزیه است، میتواند هر زمان که بخواهد نسبت به استرداد جهیزیه، آن هم بدون اجازه از شوهر، اقدام کند. استرداد که به معنی بردن یا بازستاندن جهیزیه است، در اینجا از سوی زوجه و طی یک دعوای حقوقی انجام میشود. در واقع، خانم میتواند بدون ارائه دادخواست طلاق نیز تقاضای بردن جهیزیه از منزل مشترک را مطرح کند. حال چنانچه زن، سیاهه جهیزیه را داشته باشد که به امضای زوج و چند نفر شاهد رسیده است، فرایند راحتتری برای بردن جهیزیهاش پیش رو دارد تا زمانی که هیچ لیستی از جهیزیهاش ندارد."
منظور از دعوای حضانت فرزند، همان سرپرستیکردن و اداره فرزند است که درباره حضانت مطابق قانون گفته شده:
حضانت فرزند برعهده پدر ومادرش است و درصورت فوت هرکدام از پدر یا مادر، حضانت برعهده آنکه زنده است، میباشد.
مثلاً اگر پدر فوت کند، حضانت با مادر است که زنده است و برعکس. گاهی پس از جدایی پدر و مادر و یا فوت پدر دادگاه به تقاضای ولیِ قهری (منظور از ولی قهری همان پدر یا جدّ پدری است یا دادستان)، دادن حضانت به مادر را خلاف مصلحت فرزند تشخیص میدهد.
· کارت ملی و شناسنامه فرد خواهان حضانت
· کپی طلاقنامه در صورت جدایی پدر و مادر
· اگر والدین هنوز از یکدیگر طلاق نگرفتهاند، اثبات جدا زندگی کردن آنها از طریق مدارکی مانند اظهارنامه ضروری است
· کپی سند ازدواج (عقدنامه)
· در صورت ضربوجرح کودک، ارائه گواهی پزشکی قانونی
· درخواست تحقیقات و معاینه محلی از دادگاه برای اثبات مواردی مثل فساد و فحشا
· درخواست استعلام از مراجع ذیصلاح مثل کلانتری در مواردی که فرد مرتکب جرم شده یا اعتیاد دارد
عمده دلایلی که باعث میشوند حضانت از پدر یا مادر گرفته شود (موارد سلب حضانت)، عبارتاند از:
1. اعتیاد به الکل، مواد مخدر یا قمار (سلب حضانت از پدر معتاد)
2. ارتکاب کارهای منافی عفت (داشتن فساد اخلاقی و ارتکاب به فحشا)
3. ابتلا به بیماریهای روانی مثل جنون، با تشخیص پزشکی قانونی
4. ضرب و شتم کودک بیش از حد متعارف
5. اجبار طفل به انجام کارهای خلاف قانون مانند جیببری، تکدیگری، فحشا و...
6. ابتلا به بیماریهای واگیردار
7. سلب حضانت از مادر در صورت ازدواج مجدد پس از طلاق
البته باید تأکید کنیم که این موارد، میتوانند بیشتر از این هم باشند. در واقع موارد سلب حضانت طفل محدود به این 7 مورد نبوده و مثلاً اگر پدر مکانی برای زندگی و شغلی برای امرار معاش نداشته باشد، بدون تردید صلاحیت حضانت کودکش را ندارد.
"برحسب مواد 1168 و 1169 قانون مدنی، حضانت فرزند (چه دختر باشد یا پسر) در هر حال بر دوش پدر و مادر او قرار دارد. بااینوصف اگر والدین جدای از یکدیگر زندگی کرده یا طلاق بگیرند، تا هفت سالگی حضانت طفل با مادر بوده و پس از آن، پدر عهدهدار سرپرستی خواهد شد. بعد از این سن، در صورت وجود اختلاف نظر میان والدین، دادگاه تشخیص میدهد که چه کسی واجد صلاحیت حضانت طفل است."
در کشورهایی مانند ایران که قوانین اسلامی مبتنی بر شریعت اسلام را به عنوان منبع قانونی خود قرار دادهاند، قوانینی برای حفظ حقوق و تعهدات در عقد موقت وجود دارد. در ایران، عقد موقت به عنوان یکی از انواع ازدواج توسط قانون شخصی اسلامی (مدنی) تنظیم میشود.
در این قانون، برای اعتبار و اعمال حقوق و تعهدات در عقد موقت مقرراتی وجود دارد. برای مثال، بر اساس این قانون، عقد موقت باید با رضایت طرفین صورت گیرد و شروط و مقررات مربوط به عقد موقت باید در قرارداد ازدواج موقت ذکر شود. همچنین، مدت زمان مشخصی برای این نوع ازدواج تعیین میشود و پس از پایان این مدت، عقد به طور خودکار فسخ میشود.
همچنین، در قوانین ایران، تعهدات مالی در عقد موقت نیز مورد توجه قرار گرفته است. طرفین میتوانند در قرارداد ازدواج موقت تعهدات مالی خاصی را نیز در نظر بگیرند که در طول مدت ازدواج به آن تعهد داشته باشند.
در قانون شخصی اسلامی (مدنی) ایران، مدت زمان مشخصی برای عقد موقت تعیین شده است. طبق این قانون، مدت ازدواج موقت بین طرفین باید با رضایت آنها تعیین شود و در قرارداد ازدواج موقت ذکر گردد. مدت زمان مشخص شده در این نوع ازدواج ممکن است بر اساس توافق طرفین و شرایط و موقعیتهای خاص متفاوت باشد.
معمولاً، مدت ازدواج موقت در ایران معمولاً برای یک مدت معقول و مشخص تعیین میشود، که ممکن است از چند روز تا چند سال متغیر باشد. اما برای اینکه این نوع ازدواج معتبر باشد، مدت آن باید مشخص و قابل اندازهگیری باشد و نباید به شکلی نامشروع و بیمورد به طولانی شدن بپیوندد.
مدت زمان ازدواج موقت میتواند در طول ازدواج تمدید شود، اما با رضایت طرفین و با رعایت قوانین مربوطه. در قانون شخصی اسلامی (مدنی)، امکان تمدید مدت زمان ازدواج موقت در صورت موافقت طرفین وجود دارد.
طرفین میتوانند قبل از پایان مدت ازدواج موقت، با توافق مشترک و با رعایت قوانین و مقررات مربوطه، مدت زمان را تمدید کنند. این تمدید باید به صورت قانونی ثبت شود و شروط و مقررات تمدید نیز باید در قرارداد ازدواج موقت جدید مشخص شوند.
مهم است بدانید که تمدید مدت زمان ازدواج موقت باید با رضایت طرفین انجام شود و هر دو طرف باید موافقت خود را به صورت آزادانه و بدون اجبار اعلام کنند. همچنین، تمدید مدت زمان ازدواج موقت نباید به شکلی نامشروع و بیمورد انجام شود و باید با رعایت مقررات و قوانین مربوطه انجام گیرد.
در قانون شخصی اسلامی (مدنی) ایران، تمدید مدت زمان ازدواج موقت میتواند بیشتر از یک بار انجام شود، با این شرط که طرفین با رضایت آزادانه خود تمدید را مورد توافق قرار دهند و با رعایت مقررات و قوانین مربوطه اقدام کنند.
بنابراین، اگر طرفین تصمیم به تمدید مدت زمان ازدواج موقت بعد از پایان مدت قبلی داشته باشند، میتوانند با توافق مشترک و با رعایت قوانین، مدت زمان را دوباره تمدید کنند و قرارداد ازدواج موقت جدید را بر اساس شروط و مقررات توافق شده منعقد کنند.
مهم است تا طرفین در هر مرحله از تمدید مدت زمان ازدواج موقت موافقت خود را به صورت آزادانه و بدون اجبار اعلام کنند. همچنین، تمدید مدت زمان ازدواج موقت باید با رعایت قوانین و مقررات مربوطه انجام شود و به شکلی قانونی ثبت شود.
مدت زمان یک نکاح منقطع برای هر طرف بر اساس توافق قبلی و شروط تعیین شده میتواند متفاوت باشد. اما در عمل، مدت زمان معمول برای یک نکاح منقطع معمولاً بین یک تا پنج سال است. این مدت زمان میتواند با توافق طرفین تمدید یا پایان یابد.
در ایران، نکاح منقطع یا عقد موقت برای هر دو جنس قابل انجام است. این نوع ازدواج برای زن و مرد قابل انجام است و هر دو طرف میتوانند به اتفاق یکدیگر را برای مدت زمان مشخصی به عنوان همسر قانونی انتخاب کنند. در این نوع ازدواج، مرد و زن با توافق قبلی و بر اساس شروطی که آنها تعیین کردهاند، به صورت موقت ازدواج میکنند.
باید توجه داشت که مقررات و شرایط مربوط به نکاح منقطع برای هر دو جنس در ایران ممکن است متفاوت باشد و ممکن است قوانین و مقررات در آینده تغییر کنند.
تفاوت نکاح منقطع یا عقد موقت با سایر انواع ازدواج به علت ماهیت و شرایط آن متفاوت است. در ادامه، به برخی از تفاوتهای اصلی بین نکاح منقطع یا عقد موقت و سایر انواع ازدواج اشاره خواهیم کرد:
1. مدت زمان: یکی از تفاوتهای اساسی بین نکاح منقطع یا عقد موقت و سایر انواع ازدواج، مدت زمان آنهاست. در نکاح منقطع یا عقد موقت، ازدواج برای یک مدت زمان مشخص انجام میشود، در حالی که در ازدواجهای دائم، زوجین برنامهریزی میکنند که برای همیشه با یکدیگر زندگی کنند.
2. قرارداد و توافق: در نکاح منقطع یا عقد موقت، ازدواج بر اساس توافق طرفین برای مدت زمان مشخص منعقد میشود و معمولاً با تعیین شروط و قوانین خاصی صورت میگیرد. در حالی که در ازدواجهای دائم، زوجین تصمیم میگیرند به صورت دائمی با یکدیگر ازدواج کنند و توافقات بلندمدت را انجام دهند.
3. حقوق و تکالیف: در نکاح منقطع یا عقد موقت، تکالیف و حقوق زوجین در طول مدت زمان تعیین شده و براساس شروط توافق شده تعیین میشود. در ازدواجهای دائم، تکالیف و حقوق زوجین بر اساس قوانین و مقررات عام مربوط به ازدواج تعیین میشود و به طور دائمی اعمال میشود.
4. روابط اجتماعی و قانونی: در برخی جوامع و قوانین، نکاح منقطع یا عقد موقت قابل قبول است و به صورت قانونی تنظیم میشود. اما در برخی دیگر از جوامع و قوانین، این نوع ازدواج توسط قوانین ممنوع شده است. به طور کلی، قوانین و روابط اجتماعی در مورد نکاح منقطع یا عقد موقت در برخی کشورها و مناطق متفاوت است.
از این رو، نکاح منقطع یا عقد موقت با سایر انواع ازدواج در مدت زمان، شرایط قرارداد، حقوق و تکالیف، و قوانین و روابط اجتماعی تفاوت دارد. این تفاوتها ممکن است در فرهنگها و قوانین متفاوت باشند.
برای انجام نکاح منقطع یا عقد موقت، لازم است طرفین با رضایت آزادانه خود توافق کنند و قرارداد ازدواج موقت را بر اساس شروط و مقررات توافق شده منعقد کنند. همچنین، تمدید مدت زمان ازدواج موقت نیز با رضایت طرفین و با رعایت قوانین مربوطه امکانپذیر است.
مدت زمان نکاح منقطع معمولاً براساس توافق طرفین و شرایط خاص تعیین میشود. ممکن است این مدت زمان از چند روز تا چند سال متغیر باشد. برای معتبر بودن این نوع ازدواج، مدت زمان باید مشخص و قابل اندازهگیری باشد و نباید به شکلی نامشروع و بیمورد به طولانی شدن بپیوندد.