٢- کارکرد دعوى جلب ثالث در آنجا که توسط خوانده و به منظور جلب ثالث براى پاسخگویی به دعوى اصلى مطرح میشود، همان کارکرد ایراد عدم توجه دعوى است، لکن نکته مهم، تشخیص مرز این انتخاب است. اگر خوانده بر این باور است که شخص ثالث باید جوابگوى دعوى باشد، چرا با طرح ایراد عدم توجه دعوى خود را از مخمصه پاسخگویی خلاص نمیکند؟؟ تفاوت در عدم توجه دعوى در ظاهر( بدون نیاز به ورود در ماهیت ) و عدم توجه دعوى در ماهیت است. آنجا که دعوى در ظاهر توجه به خوانده دارد لکن خوانده مدعى است که على رغم این ظاهر، ثالثى باید پاسخگو باشد و رسیدگى به این ادعا ملازمه با ورود در ماهیت دارد، ایراد عدم توجه دعوى عاجز است و باید دست به دامان دعوى جاب ثالث شد.
٣-دعوى جلب ثالث در هر یک از مراحل بدوى، واخواهى و تجدید نظر خواهى قابل طرح است. زمان طرح آن براى کسى که در جلسه اول دادرسى دلایل و جهات خود را اظهار کرده است، تا سه روز پس از جلسه است.
٤- محکوم علیه غیابى اگر بخواهد شخص ثالثى را جلب کند، باید دادخواست جلب را با دادخواست واخواهى( دو دادخواست مستقل) توامان به دفتر دادگاه تسلیم نماید. بدیهى است در اینصورت ناچار از پرداخت دو هزینه دادرسى خواهد بود.
٥-از اطلاق ماده ١٣٥ ق ا د م که با عبارت" چه دعوى در مرحله نخستین باشد یا تجدید نظر" چنین استنباط میشود که زمان طرح دعوى جلب ثالث در مرحله تجدید نظر، محدود به زمان تقدیم دادخواست تجدید نظر خواهى( بر خلاف واخواهى) نیست و تجدید نظر خواه میتواند دادخواست خود را به دادگاه تجدید نظر نیز تقدیم نماید.
٦- دعوى جلب ثالث با تقدیم دادخواست است و دادخواست آن از تمام شرایط دادخواست بدوى برخوردار است. هزینه دادرسى تابع خواسته بدوى است مگر اینکه جلب ثالث به منظور پاسخگویی به بخشر از دعوى باشد که در این صورت هزینه دادرسى تابع همان بخش است.
جریان دادرسى در مورد جلب ثالث و موارد رد یا بطلان، همان شرایط دادخواست اصلى است، هر چند در مرحله تجدید نظر تقدیم شده باشد.
٧- شخص ثالث که به دعوى جلب میشود، خوانده محسوب میشود و از تمامى حقوق و تکالیف خوانده برخوردار است و از جمله به همین دلیل ، خود میتواند ثالث دیگرى را به دعوى جلب نماید.
٨- قرار رد دعوى( فقط قرار رد) جلب ثالث، مستقلاً قابل تجدید نظر نبوده و فقط به همراه اصل دعوى قابل تجدید نظر است. در صورت نقض قرار در مرحله تجدیدنظر( بر خلاف تمام قرارهاى دیگر) رسیدگى بعد از نقض، همراه با اصل دعوى،با دادگاه تجدید نظر است.
٩-در هر مورد که دعوى از حیث خواندگان، به نحو غیر قابل استماع مطرح شده باشد، مثل آنکه در دعوى تخلیه به جهت انتقال به غیر،مستاجر جدید طرف دعوى نباشد و یا در دعوى الزام به تنظیم سند، تعاقب ایادى لحاظ نشده باشد، دعوى محکوم به قرار رد است و با طرح دعوى جلب ثالث به طرفیت کسى که باید طرف دعوى واقع میشد اما نشده است، نمیتوان ایراد دعوى را بر طرف نمود.
١٠- پس از رسیدگى به دعوى جلب ثالث، چنانچه دادگاه دعوى را واردتشخیص دهد، مبادرت به صدور حکم به محکومیت مجلوب ثالث در برابر خواهان اصلى و رد دعوى به طرفیت خوانده اصلى مینماید( بر خلاف نظریه مشورتى که محکومیت مجلوب ثالث را در هر صورت خلاف قانون دانسته است) زیرا در غیر اینصورت هیچ فایده عقلانى بر دعوى جلب ثالث مترتب نخواهد بود.
دکتر عبدالعلى محمدى- استاد یار دانشگاه
منبع: تلگرام جناب آقای دکتر عبدالعلی محمدی