براساس ماده ۷۹۵قانون مدنی، هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را به رایگان به شخص دیگری تملیک میکند؛ به عبارت دیگر او مال خود را به طور مجانی به ملکیت دیگری در میآورد.
💥 در این عقد سه طرف وجود دارد
۱_واهب
۲_متهب
۳_عین موهوبه
واهب کسی است که مالش را تملیک میکند، متهب کسی است که مال به ملکیت او در میآید و عین موهوبه هم مالی است که مورد هبه واقع میشود.
💥دریافت و قبض مال، لازمه وقوع عقد هبه است
طبق قانون، عقد هبه واقع نمیشود، مگر با قبول متهب و قبض او. با توجه به این تعریف، مادامی که متهب مال را قبض (دریافت) نکرده باشد، عقد هبه منعقد نشده است؛ بنابراین رجوع هم موضوعیت نمییابد و واهب میتواند هر زمان که بخواهد آن مال را پس بگیرد.
اگر عقد هبه منعقد و عین موهوبه هم قبض شده باشد، واهب در صورتی میتواند از عقد رجوع کند و مال موهوبه را پس بگیرد که دو شرط محقق شده باشد:
۱-عین موهوبه موجود باشد
۲-حق رجوع واهب از بین نرفته باشد. شرط اول که روشن است؛ چنانچه عین مال از بین رفته باشد؛ دیگر امکان رجوع وجود نخواهد داشت.
💥مزیت هبه نامههای رسمی
هبههای با سند رسمی (هبهنامههای رسمی) دارای یک مزیت به خصوص هستند؛ مزیتی که تنها مختص به آنها است و در دیگر انواع هبهها یافت نمیشود.در مورد هبهنامههای رسمی امکان انکار و تردید وجود ندارد؛ بنابراین هیچیک از خواهان و خوانده نمیتواند مدعی شود که در صحت و اصالت سند مزبور مردد است؛ چرا که این ادعا از نظر قانونی پذیرفتنی نیست.
اما در مورد هبهنامههای غیر رسمی یا عادی ادعای انکار و تردید مسموع خواهد بود و با طرح هر یک از دو ادعای انکار یا تردید دادگاه موظف میشود تا بدون تعلل سند را مورد بررسی قرار دهد و بعد از دقت فراوان در مورد اعتبار آن حکم کند.
💥رجوع از هبه
برای رجوع از هبهنامه، واهب به دادگاه حقوقی مراجعه و دادخواست ارائه میکند. در محکمه نیز یکی از این دو حالت دیده میشود: نخست اینکه هبه ثبت شده و دارای سند رسمی است. در این حالت واهب بدون اینکه نیاز باشد هبه را به اثبات برساند درخواست رجوع خود را مطرح میکند.
اما دیگری، زمانی است که هبه به صورت رسمی به ثبت نرسیده است. (هبهنامه عادی یا هبه شفاهی). در این حالت واهب مکلف است تا در دادگاه نخست انعقاد عقد هبه را به اثبات برساند آنگاه اعلام کند که میخواهد از عقد رجوع کند.