⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۳۷۶ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

قرارداد مشارکت و همکاری تجاری ( قرارداد سرمایه گذاری شخصی ) چه آثاری دارد؟

با انعقاد قرارداد شراکت‌نامه تجاری شرکتی در راستای آن تشکیل می‌شود که مدیرانی از بین خود شرکا وظیفه هدایت شرکت را بر عهده می‌گیرند. نحوه تعیین مدیران شرکت به این صورت است که شرکا و یا شرکایی که بیش از نصف سرمایه را در اختیار دارند مدیرانی را از بین خودشان انتخاب می‌کنند که این مدیران از زمان تشکیل شرکت تا انحلال شرکت در این سمت باقی می‌مانند. تعداد مدیرانی که باید انتخاب شوند اصولا ۵ نفر است که وظیفه نظارت و مدیریت نوع و نحوه سرمایه‌گذاری شرکت را بر عهده دارند. از بین این مدیران یک نفر به عنوان مدیر اجرائی انتخاب می‌شود که تنها اوست که حق‌الزحمه دریافت می‌کند. پس هنگام نوشتن قرارداد شراکت‌نامه تجاری به آن دقت کنید.

قرارداد‌های مشارکت مدنی به افراد این امکان را می‌دهد که بدون نیاز به ثبت شرکت و پرداخت مالیات، بتوانند فعالیت‌هایی شبیه به فعالیت‌های تجاری انجام دهند.

۲۴ دی ۹۹ ، ۱۶:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرارداد مشارکت مدنی چیست؟

قرارداد مشارکت مدنی قراردادی است که از طریق آن اشخاص حقیقی یا حقوقی سرمایه (مادی یا معنوی) خود را به صورت سهم الشرکه نقدی یا غیرنقدی تقویم کرده و به صورت مشاع و برای انجام کار معین در زمینه فعالیت‌های تولیدی، بازرگانی و خدماتی برای مدت محدود و به قصد انتفاع بکار می‌گیرند. به عبارتی ساده‌تر قراردادمشارکت مدنی همان شکل مرسوم نمونه قرارداد مشارکت در کار و سرمایه است که به وسیله آن افراد سرمایه‌های خود را با هم تجمیع کرده و کسب‌وکاری راه می‌اندازند حال این سرمایه می‌تواند مادی باشد و یا به صورت ایده باشد.

۲۴ دی ۹۹ ، ۱۶:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پنهان کردن : مواردی که پنهان کاری و اخفای آن ها ممنوع است

همه ما تمایل به مخفی کردن برخی از کارهای خودمان داریم؛ زیرا همه لازم نیست از کار ما سر در بیاورند. پنهان نگه‌داشتن وجوه مختلف زندگی از دیگران حق ماست و شرع و قانون هر دو تجسس در کار دیگران را ممنوع می‌کنند؛ اما گاهی مخفی کاری و پنهان‌کاری نه‌تنها حمایت نمی‌شود بلکه جرم است و مجازات دارد.
 

پنهان‌کاری به خودی خود، جرم نیست اما گاهی به این دلیل که با مخفی‌کاری نظم عمومی و امنیت کشور را به مخاطره می‌اندازیم قانونگذار برخی از شکل‌های پنهان‌کاری را جرم اعلام کرده است. مواردی که در آنها پنهان‌کاری جرم است به این شرح است:

  • اخفای ادله جرم
  • اخفای اسناد دولتی
  • اخفای جسد
  • اخفای زندانی
  • اخفای طفل
  • اخفای جاسوسان
  • اخفای مال مسروقه
  • و اخفای ماهیت واقعی عواید حاصل از جرم

در ادامه، این پنهان‌کاری‌های ممنوع را بررسی می‌کنیم.

اخفای ادله جرم

معمول‌ترین نوع مخفی‌کاری که مجازات برای آن در نظر گرفته شده است مخفی کردن دلایل وقوع جرم است. این کار با هدف کمک به مجرم برای رهایی او از محاکمه و محکومیت انجام می‌شود و بر اساس ماده ۵۵۴ قانون مجازات اسلامی ممکن است از یک تا سه سال حبس به دنبال داشته باشد. وقتی گفته می‌شود مخفی کردن دلایل برای کمک به مجرم جرم است این جرم کمک به مباشر و معاون جرم را هم در برمی‌گیرد و جرایم عمدی و غیرعمدی هر دو در دایره این جرم قرار می‌گیرند. البته باید ثابت شود که در مخفی کردن دلایل وقوع جرم قصد خلاصی مجرم از محاکمه و محکومیت وجود داشته است.

 

پنهان کردن اسناد دولتی

پنهان کردن اسناد دولتی شکل دیگری از پنهان‌کاری است که مجازات دارد. اگر هر یک از مستخدمین دولتی، نوشته‌ها و اوراق و اسنادی را که حسب وظیفه به آنان سپرده شده یا برای انجام وظایفشان به آن‌ها داده شده است، مخفی کند یا از بین ببرد، علاوه بر جبران خسارت وارده به حبس از سه سال تا یک سال محکوم خواهد شد. شرط وقوع این جرم این است که اسناد دولتی به عنوان وظیفه در اختیار کارمند دولت گذاشته شده باشد.

پنهان کردن جسد

پنهان کردن جسد ممکن است چندان اتفاق معمولی نباشد؛ اما این پنهان‌کاری هم جرم است. گذشته از این همیشه جرم مخفی کردن درباره پنهان کردن جسد مقتول اتفاق نمی‌افتد ممکن است یک جسد معمولی موضوع این جرم باشد. اما در خصوص این جرم باید دانست که جسد و جنازه‌ای که پنهان می‌شود باید به گونه‌ای باشند تا عرفا صدق جنازه یا جسد بر آنها ممکن باشد؛ بنابراین نمی‌توان به تکه‌ای از بدن یا جنین اطلاق جنازه یا جسد کرد یا به اسکلتی که پوست و گوشت ندارد، جسد گفت. پنهان کردن جسد شامل صورتی هم می‌شود که مرتکب، خود قاتل باشد؛ اما انصراف ماده از چنین شخصی، منطقی‌تر است. سوزاندن جسد مقتول نیز نوعی مخفی کردن به حساب می‌آید. در ارتکاب این جرم فرقی نمی‌کند که انگیزه مجرم چه چیزی است؛ بنابراین کسی که به دلیل علاقه به مرده او را مخفی می‌کند همان اندازه مجرم است که دیگری به دلیل مخفی نگه داشتن خبر مرگ او از دیگران یا انتقام‌گیری از مرده این کار را می‌کند.

پنهان کردن زندانی

یکی دیگر از پنهان‌کاری‌هایی که برای آن مجازات تعیین شده است مخفی کردن زندانی است. ماده ۵۵۳ قانون مجازات اسلامی در این خصوص بیان می‌دارد:

«هر کس شخصی را که قانوناً دستگیر شده و فرار کرده یا کسی که متهم است به ارتکاب جرمی و قانونا امر به دستگیری او شده است مخفی کند به ترتیب مقرر در قانون مجازات خواهد شد.»

بنابراین فرقی نمی‌کند که مأمور باشیم یا نباشیم، به هر حال پنهان کردن زندانی جرم است. البته اگر پنهان کردن زندانی همراه مساعدت در فرار یا کوتاهی در دستگیری باشد در این صورت مرتکب علاوه بر کیفر ماده ۵۵۳ به مجازات‌های دیگری نیز محکوم خواهد شد، مگر اینکه از نظر عرف، هر دو عنوان مجرمانه در قالب یک عمل رخ دهد که در این صورت مقررات تعدد معنوی اعمال می‌شود.

اخفای طفل

پنهان کردن کودک یکی از آن پنهان‌کاری‌هایی است که قانون برای آن مجازات در نظر گرفته است. شرط وقوع این جرم این است که کودک تازه متولد شده باشد. مراد از طفل تازه متولد شده، کودکی است که قابل جابه‌جایی با کودک دیگر باشد یا چهره او قابل تمایز با کودکان دیگر نباشد. این جرم طبق ماده ۶۳۱ مشمول مجازات شش ماه تا سه سال حبس خواهد شد. یکی از شرایط جرم بودن این عمل این است که والدین کودک مشخص باشند؛ بنابراین مخفی کردن کودک سر راهی نمی‌تواند جرم مخفی کردن موضوع ماده ۶۳۱ قانون مجازات اسلامی باشد.

پنهان کردن مال مسروقه

نه‌ تنها سرقت جرم است، مخفی کردن مال مسروقه هم جرم محسوب می‌شود. منظور از این جرم این است که شیء دزدیده‌شده قبول و نگهداری شده تا به این طریق از کشف جرم جلوگیری کند. این عمل از جرایم مستمر است که در ماده ۶۶۲ قانون مجازات اسلامی مجازات آن بیان شده است. البته این مخفی کردن اگر از سوی شخصی غیر از سارق باشد، جرم خواهد بود چون مخفی کردن مال مسروقه از سوی سارق نتیجه منطقی جرم سرقت است؛ بنابراین نباید مجازات‌های متعدد در مورد وی اعمال شود.

 

مخفی کردن ماهیت واقعی عواید حاصل از جرم

گفتیم که پنهان‌کاری و مخفی کردن امور وقتی با نظم عمومی جامعه در تعارض باشد معمولاً نظم عمومی بر حریم خصوصی مقدم داشته می‌شود. البته در این مواقع قانونگذار عمل را جرم می‌داند و بر اساس تعریفی که او از جرم ارائه می‌دهد مجازات تعیین می‌شود. انواع پنهان‌کاری‌های مجرمانه در قانون مجازات اسلامی بیان شده است؛ اما یکی از این موارد در ماده ۲ قانون مبارزه با پول‌شویی (مصوب اسفند ماه ۱۳۸۶ مجلس شورای اسلامی) پیش‌بینی شده است که مقرر می‌کند: «اخفا یا پنهان یا کتمان کردن ماهیت واقعی، منشأ، منبع و محل نقل و انتقال، جابه‌جایی یا مالکیت عوایدی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در نتیجه جرم تحصیل شده باشد، یکی از مصادیق پول‌شویی به شمار می‌رود.» بنابراین اخفای ماهیت واقعی مال حاصل از جرم یکی از مصادیق جرم پول‌شویی محسوب می‌شود.

پنهان‌کردن جاسوسان

اخفای جاسوسان در دسته جرایم علیه امنیت دسته‌بندی می‌شود و زمانی واقع می‌شود که فردی بدون آنکه خود جاسوسی کند، جاسوسان دشمن را مخفی کند و در نتیجه موجب تسهیل کار آن‌ها و دستگیر نشدن ایشان شود. ماده ۵۱۰ قانون مجازات اسلامی در این خصوص می‌گوید: «هرکس به قصد برهم زدن امنیت ملی یا کمک به دشمن، جاسوسانی را که مأمور تفتیش یا وارد کردن هرگونه لطمه به کشور بوده‌اند شناخته و مخفی نماید یا سبب اخفای آن‌ها بشود، به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم می‌شود.» در این پنهان‌کاری فرقی ندارد که جاسوس را در منزلمان پناه دهیم یا اینکه کلید خانه متروکی در شهری دور افتاده به او بدهیم تا آنجا مخفی شود. حتی ممکن است این جرم با گریم کردن چهره جاسوس یا انجام عمل جراحی روی او واقع شود.

علاوه بر این ممکن است شخصی سبب پنهان شدن جاسوس شود مثل اینکه با اقداماتی از قبیل تشویق، تحریک، تهدید، و … موجب اخفای جاسوسی را فراهم کرده باشد. در صورتی که این پنهان‌کاری از سوی نیروهای مسلح باشد مجازات آن شدیدتر هم می‌شود. تبصره ۲ ماده ۲۴ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح مصوب سال ۱۳۸۲ در این خصوص می‌گوید: «معاونت در امر جاسوسی و یا مخفی کردن و پناه دادن به جاسوس جرم محسوب و مرتکب به تبع مجرمان اصلی نظامی در دادگاه‌های نظامی محاکمه و در مواردی که مجازات جاسوس مجازات محارب و یا اعدام است به حبس از سه سال تا پانزده سال محکوم می‌شود.»

حریم خصوصی افراد همیشه محترم است و قانون و شرع هر نوع تجسس در حریم خصوصی دیگران را ممنوع و حرام اعلام می‌کند. اصل ۲۵ قانون اساسی مقرر می‌دارد «بازرسی و نرساندن نامه‌ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آن‌ها، استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون.» حتی قانون‌گذار در مواردی سرک کشیدن به مکالمات و مراسلات مردم را جرم دانسته است.

قانون مجازات اسلامی در ماده ۵۰۲ می‌گوید: «هر یک از مستخدمان و مأموران دولتی مراسلات یا مکالمات تلفنی اشخاص را در غیر مواردی که قانون اجازه داده است حسب مورد مفتوح یا توقیف یا معدوم یا بازرسی یا ضبط یا استراق سمع کند یا بدون اجازه صاحبان آن‌ها مطالب را افشا کند به حبس از یک تا سه سال یا جزای نقدی از شش تا ۱۸‌میلیون ریال محکوم خواهد شد.» با این وجود همیشه امور مخفی و پنهان مورد احترام قانون قرار ندارد. در صورتی که پنهان‌کاری و مخفی‌کاری نظم عمومی جامعه را به خطر بیندازد، در این زمان قانون با ممنوعیت این عمل به تعیین مجازات برای آن می‌پردازد.

۲۴ دی ۹۹ ، ۱۶:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه قرارداد شراکت کاری بین دو نفر در مغازه

شراکت در مغازه عموماً زمانی اتفاق می‌افتد که حضور فرد به تنهایی برای شروع کار در مغازه، کفایت نمی‌کند. هدف از این قرارداد مشارکت نمونه ، مشخصاً جنبه اقتصادی آن است و در صورتی که راه‌های رسیدن به آن به درستی انتخاب شود، در مدت کوتاهی، رونق کاری و سود قابل توجهی بدست خواهد آمد به همین دلیل از مهم‌ترین اقداماتی که باید قبل از شروع شراکتتان انجام دهید.

قرارداد همکاری و شراکت در راه اندازی فروشگاه و مغازه چیست و چه کاربردی دارد؟

نمونه قرارداد شراکت در مغازه با عنوان مشارکت مدنی شناخته می‌شود. طبق تعریف ارائه شده در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، مشارکت مدنی به معنای درآمیختن سرمایه و دارایی‌های نقدی یا غیر نقدی متعلق به اشخاص حقیقی یا حقوقی متعدد به منظور انتفاع و تقسیم سود می‌باشد‫.‬ از این روی این قرارداد برای مشارکت در موضوعات مختلف و گوناگونی کاربرد دارد که قرارداد حاضر مربوط به همکاری و شراکت در انواع اصناف مربوط به فروشگاه‌هایی آفلاین (بازرگانی و تجاری و غیره) بطور مثال قرارداد شراکت مغازه بین دو نفر، مورد استفاده قرار گیرد.

در قرارداد مشارکت مدنی راه‌اندازی مغازه چه نکته‌ای حائز اهمیت است؟

در این قرارداد باید به طور دقیق موضوع قرارداد مشخص شود. همچنین آورده هر یک از دو طرف باید به تفصیل در قرارداد ذکر شود. به عنوان مثال آورده یکی از شرکا می‌تواند سرمایه نقدی و آورده طرف دیگر می‌تواند کار و تخصص وی در زمینه‌ای خاص باشد.

آیا قرارداد مشارکت مدنی منتج به تشکیل شخصیت حقوقی می‌شود؟

خیر، برخلاف شرکت‌های موضوع قانون تجارت، مشارکت مدنی فاقد شخصیت حقوقی منفک و مستقل از شرکا می‌باشد.

سایر اسامی قراردادشراکت در راه‌اندازی مغازه و فروشگاه چیست؟

 

  • قرارداد همکاری در راه‌اندازی فروشگاه
  • قرارداد همکاری در فروشگاه
  • قرارداد شراکت در راه‌اندازی فروشگاه
  • قرارداد شراکت در فروشگاه
  • قرارداد مشارکت در راه‌اندازی فروشگاه
  • قرارداد مشارکت در فروشگاه
  • قرارداد مشارکت مدنی در راه‌اندازی فروشگاه
  • قرارداد مشارکت مدنی در فروشگاه
  • قرارداد همکاری در راه‌اندازی مغازه
  • قرارداد همکاری در مغازه
  • قرارداد شراکت در راه‌اندازی مغازه
  • قرارداد شراکت در مغازه
  • قرارداد مشارکت در راه‌اندازی مغازه
  • قرارداد مشارکت در مغازه
  • قرارداد مشارکت مدنی در راه‌اندازی مغازه
  • قرارداد مشارکت مدنی در مغازه
۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پرکاربردترین قراردادهای شراکت بین دو نفر

تمامی قراردادهای شراکت میان دو نفر شامل تعهداتی ‌است که آنها در ارتباط با یک موضوع کاری، تجاری، خرید و فروش و… با یکدیگر دارند و مشخص‌کننده میزان سهم هر فرد در مشارکت مربوطه است.

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اما هدف از بستن و نوشتن قرارداد شراکت چیست؟

باید بگوییم تعیین وظایف طرفین در برابر کار یا هر موضوعی که برای آن قرارداد بسته شده است، میزان سهم هر فرد در برابر سود و زیاد و موارد متعددی که مد نظر دو طرف است، هدف عمده و اصلی عقد قرارداد شراکت محسوب می‌شود.

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرارداد شراکت بین دو نفر چیست؟

قرارداد شراکت که با نام قرارداد مشارکت مدنی نیز شناخته می‌شود عبارت است از تعهدی که دو یا چند نفر برای همکاری در ارتباط با یک موضوع کاری، تجاری، خرید و فروش و… با یکدیگر دارند و مشخص کننده میزان سهم هر فرد در مشارکت مربوطه است. در واقع این شراکت نامه می‌تواند میان افراد حقیقی، حقوقی، شرکت‌ها، ادارات دولتی و خصوصی بسته شود که با توجه به موضوع آن نحوه تنظیم قراردادها نیز با یکدیگر متفاوت خواهد بود.
قرارداد مشارکت مدنی یکی از قراردادهای پرکاربرد برای رونق کسب و کار است.

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پایه سنوات چیست و چه تفاوتی با حق سنوات دارد؟

مفهوم دیگری که ممکن است گاهی با حق سنوات اشتباه گرفته شود، موضوع پایه سنوات است.

به طور خلاصه پایه سنوات، مبلغی متفاوت از حق سنوات است که برای جبران حداقل دستمزد کارگر و با اهداف حمایتی به صورت ماهانه و غالبا همراه با حقوق ماهانه به کارگر پرداخت می‌شود.

از نظر حقوقی، بر خلاف حق سنوات، پایه سنوات به اتمام سال یا خاتمه قرارداد کار ارتباطی ندارد. پایه سنوات همانطور که گفته شد تنها جنبه حمایتی از کارگر دارد و به حقوق پایه کارگر افزوده می‌شود.

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حق سنو‌ات چقدر است و چگونه محاسبه می‌شود؟

حق سنوات سالانه، اصولا مبلغی معادل آخرین حقوق یک ماه کارگر است. اما ممکن است اشتغال کارگر کمتر از یک سال باشد. به همین خاطر بایستی فرمول خاص محاسبه حق سنوات را دانست و از آن استفاده کرد.

به طور خلاصه روش محاسبه حق سنوات این گونه است:

تعداد روزهای کار کارگر × (تعداد روز سال ÷ حقوق پایه کارگر)

مثال: اگر پایه حقوق وزارت کار در سال ۱۳۹۹ را در حدود ۱.۸۰۰.۰۰۰ (حقوق پایه) تومان در نظر بگیریم، برای کارگری که ۱۵۰ روز (تعداد روزهای کار کارگر) در کارگاهی مشغول به کار بوده است، حق سنوات مطابق فرمول فوق‌الذکر، حدود ۷۳۹.۰۰۰ به دست می‌آید.

مثال: اگر کارگری به مدت یکسال کامل در کارگاهی با حقوق ۲.۵۰۰.۰۰۰ تومان مشغول به کار بوده است، پس از اتمام قرارداد کار، مبلغ ۲.۵۰۰.۰۰۰ تومان (معادل حقوق کامل یک ماه کارگر) به پرداخت شود.

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حق سنوات چه مفهومی دارد؟

حق سنوات یا حق سنوات پایان خدمت که با نام‌های مزایای پایان خدمت یا مزایای اتمام کار هم شناخته می‌شود، یکی از مزایای مالی اجباری است که کارفرما موظف است آن را به کارگر در پایان مدت خدمت او پرداخت کند.

به ساده‌ترین بیان، حق سنوات نوعی پاداش مالی است که کارفرما در پایان خدمت کارگر، به هر دلیلی که اتفاق افتاده باشد، باید آن را پرداخت کند.

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکات مهم استخدامی در قرارداد کار طبق قانون کار

۱- دوره آزمایشی

مطابق ماده ۱۱ طرفین می‌توانند با توافق یک‌دیگر مدتی را به نام دوره آزمایشی کار تعیین نمایند. در خلال این دوره هر یک از طرفین حق دارد بدون اخطار قبلی و بدون آن‌که ملزم به پرداخت خسارت باشد رابطه کار را قطع نماید. در صورتی که قطع رابطه کار از طرف کارفرما باشد، وی ملزم به پرداخت حقوق تمام دوره آزمایشی خواهد بود و چنانچه کارگر رابطه کار را قطع نماید، کارگر فقط مستحق دریافت حقوق مدت انجام کار خواهد بود. مدت این دوره باید در قرارداد کار مشخص شود.

 

۲- ساعت کار

 مطابق ماده ۵۱ ساعت کار در این قانون مدت زمانی است که کارگر نیرو یا وقت خود را به منظور انجام کار در اختیار کارفرما قرار می‌دهد. به غیر از مواردی که در قانون استثنا شده است، ساعات کار کارگران در شبانه‌روز نباید از ۸ ساعت تجاوز نماید. مطابق تبصره ۱ همین ماده کارفرما با توافق کارگران می‌تواند ساعات کار را در بعضی از روزهای هفته کمتر از میزان مقرر و در دیگر روزها اضافه بر این میزان تعیین کند به شرط آن‌که مجموع ساعات کار هر هفته از ۴۴ ساعت تجاوز نکند.

۳- تعطیلات و مرخصی‌ها

مطابق ماده ۶۲ روز جمعه روز تعطیل هفتگی کارگران با استفاده از مزد می‌باشد. مطابق ماده ۶۴ مرخصی استحقاقی سالانه کارگران با استفاده از مزد و احتساب ۴ روز جمعه جمعا یک ماه است. برای کار کمتر از یک سال مرخصی مزبور به نسبت مدت کار انجام یافته محاسبه می‌شود.

۴- مزد

مطابق ماده ۳۵ مزد عبارت است از وجوه نقدی و غیر نقدی و یا مجموع آن‌ها که در مقابل انجام کار به کارگر پرداخت می‌شود. مزد باید در فواصل زمانی مرتب و در روز غیر تعطیل و ضمن ساعات کار به وجه نقد رایج کشور پرداخت شود. چنانچه براساس قرارداد یا عرف کارگاه مبلغ مزد به صورت روزانه یا ساعتی تعیین شده باشد، پرداخت باید پس از محاسبه در پایان روز یا هفته یا پانزده روز یکبار به نسبت ساعات کار و یا روزهای کارکرد صورت گیرد. اگر پرداخت مزد به صورت ماهانه باشد، این پرداخت باید در آخر ماه صورت بگیرد. در این حالت مزد مذکور حقوق نامیده می‌شود.

۵- بیمه

مطابق ماده ۱۴۸ کارفرماهای کارگاه‌های مشمول این قانون مکلفند براساس قانون تامین اجتماعی نسبت به بیمه نمودن کارگران واحد خود اقدام نمایند.

 

این مطالب اساسی ترین نکات رایج در بحث استخدام می‌باشند که دانستن این نکات تضمین کننده حقوق دو طرف قرارداد و مانع رخ دادن اختلاف نظرها میان آن‌ها در آینده خواهد بود.

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرارداد کار به سه دسته تقسیم می‌شود:

1- قرارداد کار با مدت غیر موقت یا دائمی

مطابق تبصره ۲ ماده ۷ قانون کار در کارهایی که طبیعت آن‌ها جنبه مستمر دارد در صورتی که مدتی در قرارداد ذکر نشود، قرارداد دائمی تلقی می‌شود.

2- قرارداد کار با مدت موقت

همانطور که از عنوان آن پیداست در قراردادهای کاربامدت موقت خاتمه مدت قرارداد ذکر می‌شود و با فرا رسیدن آن موعد قرارداد خاتمه می‌یابد.

3- قرارداد کار برای انجام کار معین

این نوع از قرارداد صرفا برای امر مشخصی تشکیل می‌شود و با انجام شدن آن قرارداد خاتمه می‌یابد. نکته قابل توجه این است که در این قرارداد کارگر با لوازم و ابزار کارفرما کار را به سرانجام می‌رساند. مرز قرارداد کار معین و قراردادپیمانکاری به هم نزدیک است. با این حال این دو قرارداد تفاوت‌هایی با یک‌دیگر دارند. از جمله این‌که پیمانکار با ابزار خودش کار را انجام می‌دهد و ملزم است در تاریخ مشخصی کار را تحویل دهد. دیگر آن‌که دریافتی‌های پیمانکار عموما به صورت مبلغی یک‌جا و یا در چندین قسط تعهد می‌شود در حالی که در قرارداد کار معین حقوق براساس کارکرد کارگر در بازه زمانی خاص عموما یک ماهه پرداخت می‌شود.

اگر قرارداد کار برای مدت موقت و یا برای انجام کار معین منعقد شده باشد، هیچ یک از طرفین به تنهایی حق فسخ آن را ندارند.

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مسئولیت مدنی الزامات خارج از قرارداد (بخش دوم)

مسئولیت مدنی الزمات خارج از قرارداد 

بخش دوم 

 

آثار اداره مال غیر  

اداره مال غیر آثاری بر مالک و اداره کننده دارد و حقوق و تکالیفی برای آنان ایجاد می کند و در خصوص اشخاص ثالث نیز دارای آثاری است  و اداره کننده اصولا مسئول تلف و یا نقص مال نیست .

اثر اداره مال غیر در رابطه با مالک 

 

اداره مال غیر وظائفی برای شخص اداره کننده و تکلیف و الزامی برای مالک به وجود می آورد و اما وظائف اداره کننده چیست ؟

الف )مراعات مصلحت صاحب مال 

ب)عدم افراط و تفریط 

ج ) ناتمام نگذاشتن کاری که آغاز نموده است 

د)پرداخت حساب زمان تصدی خود  به مالک 

که البته در قانون مدنی ایران  فقط به پرداخت حساب زمان تصدی به مالک اشاره شده است .

 

با توجه به اینکه اداره مال غیر به نوعی شبیه عقد وکالت است می توان مقررات وکالت را تا حدی برای آن اجرا نمود البته تا حدی که ممکن باشد .

 

وظیفه ی مالک چیست ؟

 

اگر کسی به قصد احسان مال غیر را اداره کند و قصد انتفاع نیز نداشته باشد نبادی در این راه متضرر گردد به همین دلیل قانون مالک را موظف و ملزم می نماید تا مخارجی را که اداره کننده در زمان تصدی متحمل شده است را بپردازد .

نکته : هر گاه امری در زمان انجام دادن آن بر حسب عرف لازم نموده ولی بعدها غیر لازم و بی فایده بودن آن آشکار شود این امر مانع رجوع اداره کننده به مالک برای طلب  هزینه های ان کار نیست .

نکته :اگر اداره کننده در زمان اداره مال دچار آسیب و یا صدمه ای شود می تواند هزینه درمان خود را بعنوان هزینه ازم از مالک طلب نماید .

 

و اما اثر اداره مال غیر نسبت به اشخاص ثالث 

همانگونه که مطلع هستیم تصرفات اداره کننده مال غیر قانونا مجاز هستند و مانند تصرفات وکیل به شمار می روند که این تصرفات ممکن است نسبت به اشخاص ثالث نیز دارای اثر باشند .

فرضا" اداره کننده برای تعمیرات منزل با یک تعمیرکار قراردادی ببندد.که در این خصوص دو حالت وجود دارد یا اداره کننده خود شخصا و از طرف خودش اقدام به عقد قرارداد می نمایند که در اینصورت شخصا نیز طرف تعهدات خواهد بود و یا ممکن ایت به نام مالک قراردادی را ایجاد نماید که در این صورت اثر قرارداد برای مالک خواهد بود .

 

عدم مسئولیت اداره کننده 

ید اداره کننده امانی است 

چون اداره کننده به منزله وکلی قلمداد می شود و در واقع امین مالک به شمار می رود در نتیجه مسئول تلف و یا نقص مال هم نیست مگر اینکه مرتکب افراط و تفریط و یا تعدی و تقصیر شده باشد که در این صورت ید امانی او به ید ضمانی تبدیل می شود .

 

نکته : امانت مدیر مال غیر ،امانت قانونی است نه قراردادی ،زیرا اختیارات وی ناشی از حکم قانون است نه قرارداد .

 

تصرفات مدیر مال غیر در موراد زیر موجب ضمان و مشمول مقررات غصب شده و در نتیجه از شمول ماده 306 قانون مدنی خارج می گردد :

1-اگر مالک یا نماینده مالک وی را از عمل اداره منع کرده باشد 

2-اگر تحصیل اذن مالک به موقع و پیش از ضرر به او مقدور بوده باشد 

3-اگر تاخیر در امر اداره موجب ضرر مالک نباشد 

4-اگر مدیر مال غیر مال را در غیر غبطه و صلاح مالک به کار برده باشد 

5-اگر مدیر پس از اقدام به اداره در اسرع وقت ممکن اقدام خود را به اطلاع مالک نرسانده باشد .

 

نکته : تمام موارد فوق از مصادیق تعدی و یا تفریط به شمار می آیند که موجب مسئولیت اداره کننده است .

 

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مسئولیت مدنی الزمات خارج از قرارداد (غصب).

مسئولیت مدنی  الزمات خارج از قرارداد 

 

غصب 

 

غصب به چه معناست ؟

قانونگذار در ماده 308 قانون مدنی غصب را اینگونه تعریف می کند " غصب استیلاء بر  حق غیر است به نحو عدوان ،اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز هم در حکم غصب است .

برای تحقق غصب سه شرط لازم است :

الف ) استیلاء

ب)بر حق غیر 

ج)به نحو عدوان 

 

استیلاء:

استیلاء به معنای تسلط است یعنی برای تحقق غصب ،استیلاء یعنی تسلط بر مال دیگری لازم است و مال دیگری باید به صورت مادی و علمی تصرف شده باشد و صرف تصرف حقوقی مانند فروش مال دیگری برای تحقق غصب کافی نیست .

نکته : اگز شخصی مالک را از تصرف به مال خود مانع شود ولی بدون انکه خود بر مال مالک تسلط یابد غاصب محسوب نمی شود ولیکن در صورت اتلاف و یا تسبیب ضامن خواهد بود .

 بر حق غیر :

برای تحقق غصب باید استیلاء و تسلط لزوما بر حق و مال غیر باشد .

به نحو عدوان :

برای تحقق غصب باید استیلاء و تسلط بر مال غیر به صورت و به نحو عدوان باشد و منظور از عدوان در اینجا ظلم و ستم است و عدوان زمانی صدق پیدا می کند که فرد علیرغم آگاهی از عدم استحقاق و عدم اجازه تصرف بر مال و حق دیگری استیلاء یابد و در واقع نیت متصرف شرط تحقق غصب است .

نکته : اگر فرد گمان کند که مال دیگیر متعلق به وی است و در نتیجه بر ان تسلط یابد عمل او غصب محسوب نمی شود هر چند که در حکم غصب و موجب ضمان خواهد بود .

 

مسئولیت غاصب چیست ؟

 غاصب علاوه بر اینکه در بسیاری از موارد از نظر کیفری مجرم شناخته می شود قانونگذار وی را از لحاظ مدنی نیز مسئول رد عین مال و یا بدل مال مغصوب و رفع ایراد و نقص وارده به مال و حق می داند .

ماده 311 قانون مدنی صراحت دارد :غاصب باید مال مغصوب را عینا" به صاحب آن رد نماید و اگر عین تلف شده باشد باید مثل آن را بدهد و اگر به علت دیگری رد عین مال ممکن نباشد باید بدل ان را بدهد .

 

نکته : اگر ارزش و بهای مال مغصوب بر اثر کار غاصب افزایش یافته باشد مالک می تواند عین مال را بخواهد بی آنکه چیزی بابت افزایش قیمت به غاصب بدهد زیرا غاصب عمل نامشروعی انجام داده و به زیان خود اقدام نموده است و از این جهت حقی نسبت به افزایش قیمت ندارد .اما اگر این افزایش بها ناشی از اضافه نمودن عین مال غصاب به مغصوب باشد بهای اضافی متعلق به غاصب است .

ماده 314 قانون مدنی :

اگر در نتیجه عمل غاصب قیمت مال مغصوب زیاد شود غاصب حق مطالبه قیمت زیادی را ندارد مگر اینکه زیادتی عین باشد که در این صورت عین زاید متلق به خود غاصب است .

نکته : هرگاه عین مال مغصوب تلف شده باشد  غاصب باید مثل آن را (در صورتی که مثلی باشد )یا قیمت آن را بدهد .

ممکن است مال تلف نشده باشد اما به دلیلی غیر از تلف شدن رد عین مقدور نباشد در این صورت غاصب مکلف به رد بدل (عوض ) یعنی مثل یا هم قیمت آن است  این بدل را اصطلاحا بدل حیلوله گویند .

 نکته : آیا اگر غاصب بدل حیلوله را رد کرده و تحویل مالک داد و پس از مدتی مال اصلی قابلیت رد شدن را پیدا نمود تکلیف چیست ؟! در پاسخ این سئوال بادی گفت که مالک می تواند با پس دادن بدل مال اصلی خود را از غاصب دریافت نماید .

 

زمان تقویم :

در بحث غصب و رد  بدل مال به مالک قیمت زمان تلف مال ملاک عمل است و اگر در فاصله بین تلف مال و پرداخت قیمت ،بهای مال کم و زیاد شود تاثیری در مسئولیت غاصب ندارد .

ماده 312 قانون مدنی :

هرگاه مال مغضوب مثلی بوده و مثل ان پیدا نشود غاصب باید قیمت حین الاداء را بدهد و اگر مثل موجود بوده و از مالیت افتاده باشد باید آخرین قیمت آن را بدهد .

 

مکان تقویم :

 

هرگاه قیمت مکان غصب با قیمت مکان تلف متفاوت باشد قیمت کدام محل بادی به مالک داده شود ؟از آنجا که در مکان تلف ضمان غاصب از رد عین به دادن قیمت در مال قیمی تبدیل شده است به نظر می رسد قیمت همان مکان باید ملاک عمل قرار گیرد  با وجود این هرگاه قیمت مکان غصب بیشتر باشد  مالک می تواند تفاوت قیمت را نیز از باب مسئولیت  مدنی مطالبه نماید .به این شکل خسارت مالک به صورت کامل جبران می شود.

 

مسئولیت غاصب در صورت نقص و عیب مال مغضوب 

 

جبران خسارت 

اگر در زمان تصرف غاصب در مال مغصوب نقص و عیبی ایجاد شود غاصب مسئول و مکلف به جبران خسارت است اگر چه نقص و عیب وارد شده بر مال در نتیجه فعل او نباشد .

 

ماده 315 قانون مدنی :غاصب مسئول هر نقص و عیبی است که در زمان تصرف او به مال وارد شده باشد هر چند مستند به فعل او نباشد .

 

 

مسئولیت غاصب نسبت به منافع مال مغصوب 

 

غاصب نه تنها ضامن عین و یا بدل مال مغصوب می باشد بلکه نسبت به مناغع آن نیز مسئولیت دارد .حتی اگر از ان استفاده نکرده باشد .

ماده 320 قانون مدنی : نسبت به منافع مغصوب ،هر یک از غاصبین به اندازه منافع زمان تصرف خود و مابعد خود ضامن است اگر چه استیفاء منفعت نکرده باشد ....

 

 

مسئولیت غاصبین متعدد 

 

ماده 316 قانون مدنی :اگر کسی مال مغصوب را از غاصب غصب کند آن شخص نیز مثل غاصب سابق ضامن است اگرچه به غاصبیت غصب اولی جاهل باشد .

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مسئولیت مدنی الزامات خارج از قرارداد (غصب )

رابطه بین مالک و غاصبین 

 

مسئولیت تضامنی :

مالک می تواند عین و در صورت تلف شدن عین ،مثل یا قیمت تمام یا قسمتی از مال مغصوب را از غاصب اولی یا از هر یک از غاصبین بعدی که بخواهد مطالبه کند .

قانون برای حفظ حقوق مالک به وی اجازه داده است که عین مال مغصوب و در صورت تلف آن مثل یا قیمت آن را از هریک از غاصبین بخواهد و اگر تشخیص دهد که هیچکدام از غاصبین به تنهایی قادر به پرداخت همه قیمت نیستند می تواند آن را به چند جزء تقسیم و پرداخت هر جزء را از یکی از غاصبین مطالبه نماید البته مالک نمی تواند حق خودرا چند مرتبه دریافت نماید 

 

نکته : در خصوص منافع مال مغصوب هر یک از غاصبین فقط به اندازه زمان تصرف خود و غاصبین بعد از خود ضامن است اگرچه استیفای منفعت هم نکرده باشد .

نکته : هرگاه مالک ذمه ی یکی از غاصبین را نسبت به مثل یا قیمت مال مغصوب ابراء کرده باشد دیگر نمی تواند به غاصبین دیگر رجوع کند زیرا ابراء یکی از موجبات سقوط دین و مانند ادای دین است 

 

رابطه بین غاصبین :

 رجوع هر یک از غاصبین به دیگری 

 

قانونگذار رابطه بین غاصبین را با یکدیگر در مورد بدل عین و منافع تنظیم کرده و شرایطی برای آن مقرر نموده است .

نکته : هرگاه مالک به غاصبی رجوع کند که مال مغصوب در دست او تلف شده است آن شخص حق رجوع به غاصب دیگر را ندارد و نمی تواند خساراتی را که پرداخت کرده است از غاصب دیگر مطالبه نماید ولی اگر مالک به غاصب جز آن کسی که مال در دست او تلف شده مراجعه نموده و مثل ویا قیمت ان را از وی بگیرد این غاصب می تواند به غاصبی که مال در دست او تلف شده است مراجعه کرده و طلب خسارت نماید .

 

ماده 318 قانون مدنی :

هر گاه مال رجوع کند به غاصبی که مال مغصوب در ید او تلف شده است آن شخص حق رجوع به غاصب دیگر ندارد ولی اگربه  غاصب دیگری به غیر آن کسی که مال در ید او تلف شده است رجوع نماید مشارالیه نیز می تواند به کسی که که مال در ید او تلف شده است رجوع کندیا به یکی از لاحقین خود رجوع کند تا منتهی شود به کسی که مال در ید او تلف شده است و به طور کلی ضمان برعهده کسی مستقر است که مال مغضوب در نزد او تلف شده است .

 

فرض غرور 

 

هرگاه یکی از غاصبان دیگری را مغرور کرده باشد چنانکه به ادعای اینکه مال متعلق به خود اوست آن را به تصرف دیگری داده باشد نمی تواند برای انچه به مالک پرداخته است به مغرور رجوع کند هرچند که مال مغصوب در دست او یعنی مغرور تلف شده باشد .

 

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا می توان با فرد قرارداد پیمانکاری داشت بدون آنکه مشمول قانون کار گردد ؟

ماهیت و شکل قرارداد پیمانکاری با قرار داد کارگری کاملا متفاوت می باشد ابتداء به مواد ذیل اشاره می گردد.

الف ) کارگر از لحاظ این قانون فردی است که به هر عنوان در مقابل دریافت حق‌السعی اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار می‌کند. ( ماده ۲ قانون کار )

ب ) کارفرما شخصی است حقیقی یا حقوقی که کارگر به درخواست و به حساب او در مقابل دریافت حق‌السعی کار می‌کند. مدیران و مسئولان و به طور عموم کلیه‌ی کسانی که عهده‌دار اداره‌ی کارگاه هستند نماینده‌ی کارفرما محسوب می‌شوند و کارفرما مسئول کلیه‌ی تعهداتی است که نمایندگان مذکور در قبال کارگر به عهده می‌گیرند. در صورتی که نماینده‌ی کارفرما خارج از اختیارات خود تعهدی بنماید و کارفرما آن را نپذیرد در مقابل کارفرما ضامن است.( ماده۳ قانون کار )

ج ) قرارداد کار عبارت است از قرارداد کتبی یا شفاهی که به موجب آن کارگر در قبال دریافت حق‌السعی کاری را برای مدت موقت یا مدت غیرموقت برای کارفرما انجام می‌دهد. ( ماده ۷ و تبصره های آن )

 

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا امکان فعالیت همزمان در چند رشته وجود دارد؟

انجام فعالیت همزمان در چند شغل خانگی در صورت تائید دستگاه اجرایی ذیربط و چنانچه مجموع ساعات کارخانگی توسط هر یک از شاغلین خانگی از ۴۴ ساعت کار در هفته بیشتر نگردد، بلامانع است.

۲۰ دی ۹۹ ، ۲۲:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ماترک متوفی

ماترک متوفی چیست؟

ماترک واژه ای عربی است که به فارسی یعنی آنچه باقی مانده است . به همین منظور ما تَرَک متوفی یعنی دارایی به جا مانده متوفی (مورث) بعد از وفات است که خود این اموال آثار حقوقی برای بعد از فوت شخص دارد.در زمان فوت شخص مفهوم تَرَکه بوجود می آید. این اموال یا دارایی خود به 2 بخش مثبت و منفی است.

منظور از ترکه:

به ارثی که از شخص متوفی باقی میماند ترکه گفته میشود.

ترکه دارای دو بخش است:

1-دارای مثبت

2-دارایی منفی

منظور از دارایی مثبت چیست ؟:

یعنی اموال و حقوق و مطالبات متعلق به متوفی است که به وارث می رسد.

منظور از دارایی منفی چیست:

یعنی دیون و تعهداتی که بر گردن متوفی است که باید از محل دارایی یا ماترک متوفی پرداخت یا برداشت شود.

مصادیق ماترک یعنی چه؟

ماتَرَک متوفی فقط املاک و خودرو و پول نیست بلکه بدهی های متوفی چه به صورت وجه نقد و چه به صورت تعهد بر گردن متوفی و طلب های وصول نشده یا اینکه تاریخ وصول آن نرسیده است نیز جزو ماترک محسوب میشود.

ذکر این نکته الزامی است که در زمان فوت شخص مفهوم ترکه پیش می آید که بین وارثین یک شراکت اجباری پیش می آید که با میل و رغبت خودشان نیست بلکه به دستور و حکم قانون است.

اما برای اینکه بتوان تَرکه متوفی را بین وارثین تقسیم نمود باید اول بخش منفی ترکه تصفیه شود (طبق ماده 868 قانون مدنی)

در حقیقت فقط بخش مثبت ترکه متوفی است که بین ورثه قابل تقسیم میباشد.

اما این نکته هم قابل توجه است که مفهوم ماترک و سهم الارث متفاوت است.

 معنی سهم الارث:

سهم الارث منظور سهمی است که هر یک از وراث از اموال متوفی نصیبش میشود.

فرق ماترک و سهم الارث در چیست؟

ماترک هر آنچه که جزو دارایی های متوفی اعم از منقول و غیرمنقول تا قبل از تصفیه دیون وی میباشد اما سهم الارث هر آنچه که اعم از منقول و غیر منقول بعد از تصفیه دیون متعلق به وراث میباشد.

مراحلی که باید برای تقسیم ماترک طی شود:

1-انحصار وراثت

2-مهر و موم ماترک

3-تحریر ماترک

4-قبول یا رد ترکه

5-تصفیه ماترک

6-تقسیم ماترک

 

چه افرادی میتوانند درخواست تقسیم ترکه دهند:

1-تمام ورثه متوفی

2-در صورتیکه متوفی وصی برای خود تعیین نموده باشد،وصی انتخاب شده حق درخواست تقسیم ترکه را دارد.

3-در صورتیکه برای وراثی که محجور هستند قیم مشخص شده باشد،قیم محجور حق درواست ترکه را دارد.

4-در صورتیکه بین ورثه جنینی وجود داشته باشد که فاقد ولی و یا قیم باشد، برای اداره سهم الارث وی از سمت دادگاه یک امین انتخاب میشود که علاوه بر اداره سهم الارثی که به جنین میرسد حق درخواست تقسیم ترکه متوفی را دارد.

5-موصی له اختیار دارد وصیت را قبول یا رد کند. و در صورت قبول، حق درخواست تقسیم ترکه متوفی را دارد.

مرجع صالح برای رسیدگی به ماترک متوفی:

در دادگاه محلی اقامه می شود که آخرین اقامتگاه متوفی در ایران ، آن محل بوده و درصورتیکه که آخرین اقامتگاه متوفی معلوم نباشد ، رسیدگی به دعاوی مذکور در صلاحیت دادگاهی است که آخرین محل سکونت متوفی در ایران ، در حوزه آن بوده است.

 

۲۰ دی ۹۹ ، ۱۹:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آشنایی با انواع قرارهای تامین کیفری

پس از آنکه متهم نزد مقام قضایی حضور و به او تفهیم اتهام شد مقام قضایی از او تامین کیفری می گیرد. قانون گذار در ماده ۲۱۷ ق.آ.د.ک  اقسام و انواع قرارهای تامین و ضوابط و شرایط آنها را تعیین نموده است. قرارهای تامین کیفری معمولا با ۲ هدف صادر می شوند.

  1. تضمین حضور به موقع متهم
  2. تضمین خسارتی که به بزه دیده وارد شده است.

بنابراین جزای نقدی را از محل تامین کیفری نمی توان برداشت کرد زیرا جزای نقدی مجازات است و جنبه ضرر و زیان ندارد مگر آنکه خود متهم آن تامین را داده باشد مثلا اگر متهم خودش وثیقه داده باشد جزای نقدی را می توان برداشت اما اگر شخص ثالث وثیقه داده باشد جزای نقدی را نمی توان از محل آن برداشت با توجه به این نکات بنابراین از وجه الکفاله هرگز نمی توان جزای نقدی را وصول کرد زیرا وجه الکفاله را یک شخص ثالثی بنام کفیل می دهد اما وجه التزام همواره می توان جزای نقدی را برداشت کرد زیرا وجه التزام را لزوما خود متهم می دهد.

انواع قرارهای تامین کیفری

  1. قرار قول شرف
  • الف: الزام به حضور با قول شرف
  • ب: الزام به عدم خروج از حوزه ی قضایی با قول شرف
  1. قرار وجه التزام
  • الف: الزام به حضور با تعیین وجه التزام
  • ب: الزام به عدم خروج از حوزه قضایی با تعیین وجه التزام
  • پ: الزام به معرفی نوبه ای هفتگی ماهیانه
  • ت: الزام به حضور با تعیین وجه التزام از محل مستمری و کشوری و لشکری
  • ح: الزام به عدم خروج از منزل یا محل کار با تعین وجه التزام
  1. قرار کفالت
  2. قرار وثیقه
  3. قرار بازداشت موقت

 

قرار التزام به حضور با قول شرف

نوعی تعهد کتبی که از متهم گرفته می شود تا در هر مرحله ای از مراحل تحقیق و دادرسی، حضورش لازم دانسته شد، حاضر شود و چنانچه حاضر نشود قاضی می تواند این قرار را تشدید کند. این قرار خفیف ترین قرار تامین کیفری محسوب می شود که ضمانت اجرایی ندارد و در صورتی که متهم از قرار استنکاف کند حسب مورد به قرار وجه التزام یا کفالت تبدیل می شود یعنی اگر الزام به حضور با قول شرف باشد به قرار وجه التزام تبدیل می شود و اگر الزام به عدم خروج از حوزه ی قضایی با قول شرف باشد به کفالت تبدیل می شود.

قرار وجه التزام

این قرار عبارت است از نوعی تعهد که از متهم گرفته می شود تا در هر مرحله ای از مراحل تحقیق و دادرسی حضورش لازم شد، حاضر شود وچنانچه حاضر نشود باید مبلغی را که در قرار به پرداخت آن ملتزم شده (متعهد شده) را به صندوق دادگستری بپردازد. و اگر بدون عذر موجه شخص ملتزم در دادسرا یا دادگاه یا اجرای احکام حاضر نشود، مبلغ مذکور از او اخذ می شود. این قرار یک نوع تعهد پولی است یعنی متهم تعهد می کند که اگر بعدا حضور نیافت یا از حوزه ی قضایی خارج شد آنگاه بیاید و پولی بپردازد.در قرار وجه التزام، در صورت استنکاف متهم این قرار به کفالت تبدیل می شود.در ۲ مورد یعنی وجه التزام از محل مستمری کشوری و لشکری و عدم خروج از منزل بحث استنکاف منتفی است.زیرا صدور این دو قرار مستلزم موافقت قبلی متهم است و اگر آن موافقت نباشد نمی توان وجه التزام را تشدید کرد و آن را به نوع به کفالت تبدیل نمود بلکه باید آن را به نوع دیگری از قرار وجه التزام یا قرار خفیف تر یعنی قول شرف تبدیل کرد.

باید توجه داشت که خروج از حوزه ی قضایی با اجازه ی مقام قضایی امکان پذیر است اما خروج از منزل حتی با مجوز مقام قضایی هم امکان پذیر نیست و برای خروج از منزل لازم است تا قرار را تبدیل نمود.


قرار کفالت

نیز یک تعهد پولی است منتهی بجای آنکه خود متهم این تعهد را بدهد شخص ثالثی(اعم از حقیقی یا حقوقی )با عنوان کفیل تعهد می کند تا متهم را حاضر نماید.بنابراین قرارهای وجه التزام و کفالت یک تعهد پولی هستند و قرار بر این است که بعداً یک پولی پرداخت شود و از این رو اگر متهم یا کفیل معسر شوند این قرار ها لغو می شوند .

تفاوت قرار التزام با قرار کفالت، در این است که التزام با وجه هیچ گونه مدرک و سندی درخواست نمی شود .اما در قرار کفالت، کفیل باید مدرکی جهت احراز ملائت به قاضی ارائه نماید. اما وجه اشتراکشان در این است که نه در قرار التزام و نه در قرار کفالت هیچ گونه وجهی در ابتدا دریافت نمی شود.

نکته های قرار کفالت

  • نخست آن است که در قرار کفالت موافقت متهم لازم نیست و هرکس می تواند کفیل متهم بشود ولکن شرط قبول کفالت ملائت آن فرد است و همانگونه که قبلا هم گفته ایم اگر بازپرس ملائت آن فرد را احراز نکند مراتب را فورا به نظر دادستان می رساند و دادستان  هم همان روز باید نظرش را اعلام کند که در نظرش در این زمینه برای بازپرس لازم الاتباع است.
  • اگر متهم بخواهد بجای معرفی کفیل وثیقه بسپارد مقام قضایی مکلف به قبول این تقاضا و تبدیل قرار کفالت به وثیقه است هم چنین متهم می تواند در هر زمانی که می خواهد کفیل معرفی می کند.

قرار وثیقه

این قرار یک تعهد پولی نیست بلکه در اینجا متهم یک مالی را (اعم از منقول، غیرمنقول)وجه نقد و ضمانت نامه بانکی به عنوان وثیقه نزد مقام قضایی می سپارد.

  • سابقا در ماده ۲۱ قانون بیمه اجباری در تصادم رانندگی مقام قضایی مکلف بود بیمه ثالث را به عنوان وثیقه قبول کند اما امروزه ماده ۲۱ قانون بیمه اجباری نسخ صریح شده است و بنابراین حتی اگر شخص بیمه نامه ثالث را داشته باشد نسبت به جنبه عمومی جرم باید قرار تامین کیفری صادر شده .البته ثمره داشتن بیمه آن است که در مقام برداشتن خسارت و دیه ابتدا به سراغ بیمه می رویم و درصورت عدم تکافوی بیمه نوبت به تامین کیفری می رسد.
  • در جرایم غیر عمدی اصولا قرار یا کفالت نمی توان صادر کرد مگر آنکه تضمین حقوق بزه دیده به طریق دیگری جز کفالت یا وثیقه امکان پذیر نباشد.
  • قرارهای کفالت و وثیقه قطعی و غیر قابل اعتراض هستند اما اگر متهم به جهت عجز یا امتناع از معرفی کفیل یا تودیع وثیقه بازداشت شود استثناً در این جا می تواند به قرارهای کفالت و یا وثیقه اعتراض نماید.

تفاوت های قرار بازداشت موقت با سایر قرار ها

این قرار شدیدترین قرار تامین کیفری که موجب سلب آزادی اشخاص می گردد. وبنابراین با سایر قرارهای تامین کیفری چند تفاوت اساسی دارد که عبارتند از:

  • این قرار برخلاف سایر قرارهای کیفری نیازمند موافقت دادستان است در حالی که اگر مثلا بازپرس وثیقه صادر کند این وثیقه نیازی به موافقت دادستان ندارد حتی اگر به جهت عجز یا امتناع از ایداع وثیقه متهم بازداشت شود.البته استثناً اگر بازپرس در مقام اجرای نیابت قراری صادرکند هم قرار بازداشت موقتش نیاز به تایید دادستان دارد و هم سایر تامین های منتهی به بازداشتش.
  • قرار بازداشت موقت نه تنها صدورش بلکه ابقا، فک یا تخفیفش هم نیازمند موافقت دادستان است.و اگر او مخالف باشد حل اختلاف با دادگاه صالح است سابقا قرار بازداشت موقتی را که دادگاه صادر می کرد نیازمند تایید رئیس حوزه ی قضایی بود اما امروزه چنین تاییدی لازم نیست و قرار بازداشت صادره از دادگاه، از همان آغاز لازم الاجرا است.
  • قرارهای تامین کیفری قطعی وغیر قابل اعتراض هستند اما قرار بازداشت موقت قابل اعتراض است که اگر این قرار را دادسرا صادر کرده باشد، مرجع اعتراض دادگاهی است که صلاحیت رسیدگی به اصل جرم را دارد.اما اگر دادگاه صادر کرده باشد مرجع اعتراض، با توجه به اطلاق ماده ۲۴۱ در هر حال دادگاه تجدید نظر استان است ولو آنکه دادگاه کیفری ۱ این قرار را صادر کرده باشد.
  • قرارهای تامین کیفری مقید به مهلت نیستند و تا زمانی که پرونده مختومه نشده باشد به قوت خود باقی هستند.اما قرار بازداشت موقت و کل بازداشت ها (عجز از معرفی وکیل یا تودیع وثیقه)حداکثر یک ماه اعتبار دارند البته استثنا در جرایم موضوع الف تا ت ماده ۳۰۲ تا ۲ ماه اعتبار دارند.که البته این مدت ها قابل تمدید هستند و آن را حداکثر تا ۱ سال می توان تمدید کرد.البته در جرایم مستوجب حبس در صورتی می توان بازداشت تا ۱ سال تمدید کرد که حداقل قانونی حبس بیش از یک سال باشد وگرنه باید به همان حداقل قانونی اکتفا کنیم .
  • قرار بازداشت موقت و به طور کلی هر بازداشتی (عجز از تودیع و وثیقه)در میزان مجازات موثر است وبعدا ًقاضی باید آن را در میزان محکومیت محاسبه نماید و اگر قاضی چنین نکند قاضی اجرای احکام راسا آن را از مجازات کسر می نماید. بدین شکل که هر روز بازداشت قبلی یک روز از حبس یا ۳ ضربه شلاق تعزیری یا ۴۰ هزارتومان از جزای نقدی یا یک روز از جزای نقدی روزانه یا ۸ ساعت از خدمات عمومی رایگان یا ۵ روز از دوره ی مراقبت کسر می نماید.در مورد محکومان نظامی هر روز بازداشت قبلی ۳ روز اضافه خدمت ۴ روز از انفصال موقت یا ۵ روز از محرومیت از ترفیع رتبه کسر می شود.گفتنی است اگر شخصی کمتر از ۲۴ ساعت در بازداشت یا تحت نظر بوده باشد به میزان ۱ روز محاسبه می شود .
  •  در قبال قرارهای تامین کیفری نمی توان خسارت گرفت اما در قبال قرار بازداشت موقت و سایر بازداشت ها در صورتی که بی گناهی متهم اثبات شود می تواند خسارت این ایام مطالبه کند.
  • مهم ترین تفاوت قرارهای تامین کیفری نیازی به توجیه قانونی ندارند اما قرار بازداشت موقت تنها قراری است که نیازمند توجیه قانونی است و موارد صدور آن را خود قانون گذار در م ۲۳۷ احصاء کرده است و به جز این موارد صدور قرار بازداشت موقت توجیه غیر قانونی محسوب می شود.
۲۰ دی ۹۹ ، ۱۸:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اصطلاح حجر در قانون

اصطلاحات حقوقی در قانون بسیار گسترده و متنوع می باشند که برخی از افراد ممکن است تا به حال اسم برخی از این اصطلاحات را نشنیده باشند؛ که یکی از این ناشناخته ترین اصطلاحات حقوقی در قانون اصطلاح حجر می تواند باشد. حجر در لغت به معنای منع کردن می باشد.

حجر تقسیم بندی های مختلفی دارد:

  • حجر عام و حجر خاص
  • حجر حمایتی و حجر سوء ظن
  • حجر قانونی و حجر قضایی
  • حجر مبتنی بر فقدان اراده و حجر نقص اراده
  • حجر در امور مالی و حجر غیر مالی

حجر عبارت است از افرادی که به دلیل نداشتن برخی صلاحیت ها، حق معینی در قبال برخی از اعمال ندارند و به کسی که که دارای حجر بوده محجور گفته می شود. از جمله افراد محجور می توان به افراد زیر سن قانونی که به آن در اصطلاحات حقوقی صغر گفته می شود، اشاره کرد.

۲۰ دی ۹۹ ، ۱۷:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر