در صورتی که منجر به آسیب های شدیدی در بدن قربانی شود یا آلت جرم اسلحه باشد؛ خیر
در صورتی که منجر به آسیب های شدیدی در بدن قربانی شود یا آلت جرم اسلحه باشد؛ خیر
بسته به نوع آسیبی که وارد می شود مجازات متفاوت خواهد بود.
خیر؛ ضرب به معنای صدماتی است که باعث خونریزی نمی شود ولی جرح صدماتی است که موجب خونریزی و از هم گسیختگی بافت های بدن می شود.
با سلام احتراماً به استحضار می رساند آقای/خانم … در تاریخ … در محل … (مکان وقوع جرم) به بنده حمله ور شده و اینجانب را با … (وسیله ضرب و جرح) مورد ضرب و جرح قرار دادند که از ناحیه … دچار جراحات و آسیب شدیدی شده ام که به بیمارستان منتقل شده و به مدت … بستری بودم. همچنین با معرفی اینجانب به پزشکی قانونی در گزارشی به … در تاریخ … شماره … وضعیت بنده را شرح دادند. در حال حاضر نیز به دلیل شدت جراحات بهبودی کامل پیدا نکردهام. لذا با استناد به دلایل اینجانب از جمله شهادت شهود، استشهادیه و نامه پزشکی قانونی و همچنین به استناد ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی تعزیرات رسیدگی و مجازات متهم را استدعا دارم. در ابتدا نیز با توجه به خسارات وارده به بنده به مبلغ … ریال صدور قرار تامین خواسته و اجرای فوری آن را تقاضا دارم.
با سلام
احتراماً به استحضار می رساند:
اینجانب طبق عقدنامه شماره ……… در تاریخ …….. در دفترخانه شماره …… شهرستان …….. به عقد دائم مشتکی عنه درآمده ام. حاصل زندگی مشترک در طول مدت …… سال ….(تعداد) فرزند دختر/ پسر میباشد. متاسفانه همسر بنده بارها اقدام به ضرب و شتم عمدی اینجانب کرده است که به دلیل صبر و بردباری، مصلحت زندگی مشترک و وساطت بزرگان فامیل و آشنایان چشم پوشی کرده ام. اما صبر و بردباری اینجانب و نصیحتها و راهنماییهای اقوام و آشنایان تغییری در ایشان ایجاد نکرد و همچنان رفتارهای غیر انسانی خود را ادامه و بنده را مورد ضرب و شتم قرار می دهند. در حال حاضر نیز به دلیل ضرب و شتم ایشان وضعیت مناسبی ندارم و صدماتی شامل ……… به بنده رسیده است که با معرفی به پزشکی قانونی طی گزارشی به …….. در تاریخ …… و شماره ……… وضعیت اینجانب را شرح دادند. لذا با توجه به ادله اینجانب که شامل: ۱- شهادت شهود ۲- گواهی پزشکی قانونی در تاریخ …….. به شماره ……… است و همچنین با استناد به ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات و مجازات های بازدارنده، رسیدگی و تعقیب و مجازات متهم را استدعا دارم. در ابتدا نیز با توجه به جراحات وارده به بنده صدور قرار تامین خواسته و اجرای فوری آن قبل از ابلاغ و سپس محکومیت مشتکی عنه به پرداخت دیه را استدعا دارم.
مطابق مقررات پیش بینی شده در قانون مجازات اسلامی جنایت بر اشخاص که ضرب و جرح را هم نیز شامل می شود ممکن است به صورت عمدی یا غیرعمدی واقع شود و حسب اینکه جرم مذکور به صورت عمد یا غیرعمد واقع شده باشد؛ قانونگذار مجازات متفاوتی را برای آنها در نظر گرفته است.
هرگاه مرتکب، قصد زدن ضربه و یا وارد کردن جراحت را داشته باشد و در عمل هم ضربه را بزند و جراحت را وارد کند؛ مرتکب جرم عمدی ضرب و جرح شده است.
با سلام
احتراماً به استحضار می رساند:
اینجانب درتاریخ … در خیابان….توسط مامور نیروی انتظامی به نام…. از کلانتری ….مورده مواخذه قرار گرفتم و علی رغم پاسخ به سوالات وی و احراز اوراق شناسایی خود با دشنام و ضرب و جرح مامور مربوطه روبه شدم. گواهی پزشکی قانونی و استشهادیه اهالی محل نیز مویید اظهارات اینجانب می باشد.حال با عنایت به موارد گفته شده خواستار تعیین مجازات مطابق با قانون مجازات اسلامی و قانون جرائم نیروهای مسلح و الزام به پرداخت دیه به اینجانب مورد استدعا می باشد.
طبق ماده ۷ قانون آیین دادرسی کیفری؛ در تمام مراحل دادرسی کیفری، رعایت حقوق شهروندی مقرر در «قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب ۱۵ /۲ /۱۳۸۳» از سوی تمام مقامات قضایی، ضابطان دادگستری و سایر اشخاصی که در فرآیند دادرسی مداخله دارند، الزامی است. متخلفان علاوه بر جبران خسارات وارده، به مجازات مقرر در ماده (۵۷۰) قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده) مصوب ۲ /۳ /۱۳۷۵ محکوم میشوند، مگر آنکه در سایر قوانین مجازات شدیدتری مقرر شده باشد.اگر مورد تعرض مامور نیروی انتظامی قرار گرفتید می توانید به دادگاه کیفری محل وقوع جرم مراجعه و شکواییه تقدیم کنید که اگر ادله کافی مبنی بر کتک زدن مامور ارائه کنید می توانید مامور را محکوم به مجازات کنید. همچنین با مراجعه به دفاتر خدمات قضایی و پرداخت هزینه دارسی شکایت خود را ازمامور مربوطه به ثبت برسانید.
خیر- شکنجه متهم اصلا و ابدا جایز و قانونی نمی باشد. طبق بند ۹ و ۱۰ قانون احترام به آزادی های مشروع شکنجه ممنوع است.
۹ – هرگونه شکنجه متهم بهمنظور اخذ اقرار و یا اجبار او به امور دیگر ممنوع بوده و اقرارهای اخذ شده بدینوسیله حجیت شرعی و قانونی نخواهد داشت.
۱۰ – تحقیقات و بازجوییها، باید مبتنی بر اصول و شیوههای علمی قانونی وآموزشهای قبلی و نظارت لازم صورت گیرد و با کسانی که ترتیبات و مقررات را نادیدهگرفته و در اجرای وظایف خود به روشهای خلاف آن متوسل شدهاند، براساس قانون برخورد جدی صورت گیرد.
مطابق با قانون مجازات اسلامی ماده۱۵۷، درصورتی که نیروی نظامی از حدود وظیفه خود خارج شود به طور مثال برای بازداشت یک متهم اورا مورد ضرب شتم قرار دهد و همچنین احتمال این باشد که این اقدامات منجر به آسیب جسمی ،شرفی و… شود دفاع جایز است.
۶ – در جریان دستگیری و بازجویی یا استطلاع و تحقیق، از ایذای افراد نظیر بستنچشم و سایر اعضاء، تحقیر و استخفاف به آنان، اجتناب گردد.
۷ – بازجویان و مأموران تحقیق از پوشاندن صورت و یا نشستن پشت سر متهم یا بردن آنان به اماکن نامعلوم و کلاً اقدامهای خلاف قانون خودداری ورزند.
با توجه به دو بند فوق به طریق اولی کتک زدن متهم نیز مجاز نمی باشد.
با عرض سلام و احتراما به استحضار عالی می رساند:
اینجانب…………………به نشانی …………………………………………………. هستم.
در تاریخ……………………. آقای ……………….. که مامور نیروی انتظامی است اقدام به بازداشت اینجانب به اتهام وجود و مصرف مقداری مواد مخدر در کیف بنده نمود.
مشتکی عنه در هنگام دستگیری بنده اقدام به فحاشی و توهین کرده و بعد از اعتراض اینجانب چند ضربه مشت و لگد نیز به بنده وارد نمود.
فلذا با عنایت به شرح موضوع با کیفیت فوق و با توجه به اینکه اقدام مشتکی عنه از مصادیق بارز نقض بند اول ماده واحده قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب ۱۳۸۲، ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی و ماده ۶۳ آیین دادرسی کیفری است، اعزام اینجانب به پزشکی قانونی و النهایه درخواست کیفر برای مشتکی عنه صدرالذکر را از محضر مقام معظم دادستان تقاضا دارم.
– همچنین با توجه به خسارات وارده به اینجانب که مبلغ …………… ریال است، بدوا تقاضای صدور و اجرای فوری تامین خواسته را دارم.
پیشاپیش کمال امتنان خود را از توجه مقام قضایی محترم ابراز مینمایم.
زمانی که در مهلت مقرر پس از صدور اجراییه، مرد نسبت پرداخت مهریه اقدام نکند و یا زمانی که پس از قسط بندی مهریه اقساط آن معوق بماند امکان جلب وجود دارد.
در صورتی که دادخواست اعسار بدهد و نداری خود را ثابت کند؛ حبس نمی شود و مهریه قسط بندی می شود.
خیر؛ اجرا ثبت تنها صلاحیت توقیف اموال را دارد و دستور جلب مخصوص دادگاه است.
در برگه جلبی که صادر می شود باید مدتی در آن قید شده باشد و در صورت تمام شدن مهلت مامور نمی تواند آن را اجرا کند.
نکته مهم دیگر حکم جلب تنها در حوزه قضایی صادر شده اعتبار دارد و اگر شاکی آن برگه، دستور جلب را در حوزه و مثلا شهر دیگر به ضابطان ارائه کند ایشان حق دستگیری متهم را ندارند.
برای جلب متهم امکان ورود به خانه و منزل وجود ندارد مگر آنکه در ضمن دستور این امر مجوز داده شده باشد.
در ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی به این امر اشاره شده است که مطابق آن:
ماده ۳ – اگر استیفای محکومٌ به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد؛ محکومٌ علیه به تقاضای محکومٌ له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکومٌ له حبس می شود.
چنانچه محکومٌ علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه، ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود، دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود، مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود.
تنظیم دادخواست طلاق به درخواست زوجه در دفاتر خدمات قضایی
ارجاع دعوا به یکی از شعب دادگاه خانواده
مشخص ستد وقت رسیدگی و ارائه دلایل و اثبات عسر و حرج
ارجاع دعوا به داوری توسط قاضی جهت گرفتن گواهی عدم امکان سازش
صدور حکم طلاق
در صورت قطعی شدن اجرای صیغه طلاق
ریاست محترم شعبه ………….. دادگاه خانواده ……….. شهر…………
باسلام؛ احتراماً در خصوص پرونده کلاسه …………………. مطروحه در آن شعبه به استحضار می رساند:
اینجانب ……………… مطابق سند نکاحیه شماره ……………… در دفتر ازدواج شماره ……………… شهر …………… با آقای ………. (خوانده) ازدواج نمودم ولیکن پس از ازدواج و شروع زندگی مشترک متوجه شدم که ایشان به مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه اعتیاد داشته و در طول این مدت بارها به کمپ های ترک اعتیاد مراجعه لیکن موفق به ترک اعتیاد نشده است همچنین بارها در کلینیک های پزشکی نیز بستری شده است ولیکن هر بار پس از ترخیص مجدداً به استعمال مواد مذکور مبادرت نموده است و اعتیاد ایشان به حدی رسیده است که دیگر توان کار کردن و تأمین مخارج زندگی مشترک و تأمین هزینه های زندگی و فرزندان را ندارد. لذا با توجه به این که اعتیاد ایشان به اساس زندگی مشترک خلل وارد نموده است تقاضای صدور حکم طلاق را از محضر دادگاه محترم دارم.
همچنین برای اثبات ادعای خود مبنی بر اعتیاد زوج تقاضای معرفی وی به پزشکی قانونی را دارم.
معمولا مستند مهریه نکاح نامه است و بدون پیچیدگی خاصی حکم به پرداخت صادر می شود مگر آنکه سندی ارائه شود مبنی براینکه زن مهر خود را بخشیده است در غیر این صورت صحبت کردن در جلسه مهریه جز در موارد ضروری لازم نیست.