⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖بابیش از10سال سابقه حقوقی

۲۰۷۰۴ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

لایحه دفاعیه (قابل کپی)

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه ………… دادگاه/دادسرا/هیأت رسیدگی‌کننده

 

شماره پرونده: ……………………… کلاسه: ……………………… مرجع: ………………………

موضوع: لایحه دفاعیه در پرونده ……………………… (حقوقی/کیفری/اداری)

 

مشخصات طرفین:

خواهان/شاکی: ……………………… خوانده/متهم/مشتکی‌عنه: ………………………

وکیل/نماینده قانونی (در صورت وجود): ………………………

 

الف) شرح مختصر سابقه و اوضاع و احوال:

۱) ………………………………………………………………………………………………………

۲) ………………………………………………………………………………………………………

 

ب) دفاعیات و مستندات:

۱) از حیث واقع: …………………………………………………………………………………

۲) از حیث حقوقی/کیفری: با استناد به مواد …………… قانون …………… و اصول …………

۳) ادله و پیوست‌ها: ۱- ……… ۲- ……… ۳- ………

 

ج) پاسخ به ادعاها/اتهامات طرف مقابل:

۱) ………………………………………………………………………………………………………

۲) ………………………………………………………………………………………………………

 

د) نتیجه‌گیری و خواسته:

با عنایت به مراتب فوق، صدور حکم/قرار به شرح زیر مورد استدعاست:

۱) ………………………………………………………………………………………………………

۲) ………………………………………………………………………………………………………

 

با احترام

نام و نام‌خانوادگی/وکیل: ………………… امضاء تاریخ: …………………

پیوست‌ها: ۱) ……… ۲) ……… ۳) ………

۲۸ آذر ۰۴ ، ۲۰:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست بطلان معامله بعلت فساد منعقده

ریاست محترم دادگستری شهرستان …… 

 

سلام علیکم، با احترام،

 

خاطر عالی را به وکالت از ناحیه خواهان مستحضر می‌دارد:

 

1) مبایعه نامه مورخ …… به شماره …… حکایت از وقوع عقد بیع صحیح شرعی و قطعی عرفی نسبت به دانگ از شش ۱۶۵ متر مربع یک قطعه زمین به مساحت کل ۳۵۰ متر مربع قطعه …… تفکیکی شماره ……… پلاک ثبتی …… واقع در قریه …… ذیل ثبت …… صفحه …… دفتر …… دارد.

 

2) فروشنده این زمین (مورث خواندگان ردیف دوم) مرحوم …… بعنوان وکیل مدنی (که در دفتر ثبت …… تنظیم شده) و از طرف اصیل (مؤسسه …… ) اقدام به امضاء ذیل بیع نامه صدرالذکر نموده است.

 

3) در محضر دادگاه نیاز به توضیح نمی‌باشد که بر اساس ماده ۳۶۲ ق.م. به مجرد وقوع عقد بیع مشتری مالک مبیع می‌گردد که در مانحن فیه به مجرد انعقاد عقد بیع مابین اینجانب و خوانده ردیف سوم (مؤسسه …… ) که مورث خواندگان ردیف دوم به وکالت از ناحیه مالک اقدام به امضاء ذیل بیع نامه نموده است. موکل مالک شرعی و قانونی رقبه مورد ترافع می‌باشد.

 

4) معذلک: (مورث خواندگان ردیف دوم) مرحوم …… بعد از امضاء عقد بیع پیش گفته اقدام به انتقال رسمی تمامی شش دانگ پلاک ثبتی …… مارالذکر به خوانده محترمه ردیف اول از طریق دفتر …… به شماره سند …… مورخ …… نموده است.

 

که در مانحن فیه با مقدماتی که مذکور شد برای مورث خواندگان ردیف دوم به وکالت از ناحیه اصیل خوانده ردیف سوم، مؤسسه …… اختیاری نبوده تا رقبه‌ای که سه دانگ آن بصورت قطعی عرفی و شرعی به موکل اینجانب تملیک شده را به نام خوانده ردیف اول بصورت ششدانگ منتقل نماید و به سبب دلایلی که مذکور شد منعقده مابین خوانده ردیف اول و مورث خواندگان ردیف دوم نسبت به ۳ دانگ تحت مالکیت موکل اینجانب از بدو انعقاد عملی منبطل بوده و به تبع آن تنظیم سند رسمی انتقال بنام خوانده ردیف اول نسبت به ۳ دانگ باطل و بلااثر می‌باشد.

 

5) با اثبات مالکیت موکل نسبت به ۳ دانگ از ششدانگ و ابطال نقل و انتقال رسمی ابطال سند انجام شده نسبت به ۳ دانگ بنام خوانده ردیف اول، تنظیم سند رسمی به نام موکل که از متفرعات و نتایج قهری و قانونی عقد بیع به شمار می‌آید بر خوانده ردیف سوم (مالک) امری مفروض است.

 

بناء به مراتب و معنونه در فوق:

 

و استناداً به مواد ۱۰ و ۲۱۹ و ۲۲۰ و ۲۳۱ و ۳۳۸ و ۳۶۲ و ۳۶۵ قانون مدنی و ۱۹۸ و ۵۱۹ .ق.آ.د.م.

رسیدگی و استماع خواسته و نفس الامر صدور حکم به شرح ستون خواسته از محضر دادگاه تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۲۰:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرارداد معاوضه اتومبیل با یک قطعه زمین، مساحت …… متر مربع

معاوض: آقای / خانم …… فرزند …… شماره شناسنامه …… صادره از …… متولد …… ساکن …… تلفن ……

 

متعاوض: آقای / خانم …… فرزند …… شماره شناسنامه …… صادره از …… متولد …… ساکن …… تلفن ……

 

مورد عوض: یک دستگاه اتومبیل پژو پارس مدل …… به شماره پلاک …… شماره شاسی…… شماره موتور …… به شماره سند …… مالکیت به نام معاوض و با جمیع شرعیه و لواحق عرضیه آن.

 

مورد معوض: شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت …… متر مربع دارای پلاک ثبتی…… فرعی از ……

 

اصلی واقع در اراضی …… بخش …… ثبتی شهرستان …… محدوده و مورد قبت سند مالکیت شماره…… مورخ / / ……. ۱۳ ۱۳ صفحه……جلد ……به شماره چاپی …… صادره به نام و ملکی متعارض و با جمیع توابع شرعیه و لواحق عرضه آن منافع مورد عوض و معوض قبلاً به کسی واگذار نشده و معارض و متعاوض با رویت آن، وقوف کامل از محل وقوع و حدود و مشخصات، قبول و اقرار به قبض و متصرف مورد عوض و معوض نمودند.

 

ارزش عوضین:

 

مبلغ …… ریال رایج تقویمی جهت اخذ حق الثبت و طرفین اقرار نمودند، که هیچگونه وجهی یا مالی بعنوان ما به‌التفاوت ارزش عوضین یکدیگر تأدیه با تسلیم ننموده‌اند و هرگونه دعوی احتمال در این مورد را بر یکدیگر از خود اسقاط می‌نمایند

 

بخشنامه شماره 130/10 – 14/1/85 ثیت کل به طرفین تذکر داده شده و متعاملین مسئول شناسایی یکدیگر گردیدند.

 

طرفین در خصوص بدهیهای احتمالی در عوضین را به یکدیگر تهاتر نمودند.

 

ضمن العقد حاضر و ضمن العقد خارج لازم (به اقرار عقد خارج لازم فی مابین طرفین بطور شفاهی منعقد گردیده) طرفین هرگونه ادعا و اعتراض احتمالی و بعدی را ولو به عنوان تضرر و غیره وقتی احتیاطاً کافه خیارات هر چند خیار غبن فاحش را از خود سلب و ساقط نموده‌اند.

 

این قرارداد در سه نسخه با اعتبار واحد تنظیم و بین طرفین مبادله گردید و نسخه‌ای از آن در دفترخانه یا بنگاه معاملات ملکی بایگانی می‌باشد.

 

امضاء معاوض ……          

 

امضاء متعاوض ……

 

خانه اسناد رسمی / مدیر بنگاه معاملات ملکی ……          

 

امضاء شهود ……

۲۸ آذر ۰۴ ، ۲۰:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری سقط جنین

دادستان معظم شهرستان ……

 

سلام علیکم

 

با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام سقط جنین به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

بدواً شرح خلاصه ماوقع:

 

به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

سقط جنین عبارت است از خاتمه دادن و به دوران حاملگی خواه از راه سلب حیات از جنین در حالی که در رحم مادر بوده است. خواه از طریق اخراج آن پیش از موعد طبیعی به نحوی که قابل زیستن نباشد. در کتب حقوقی غالباً سقط جنین را اخراج پیش از موعد جنین به نحوی که زنده یا قابل زیستن نباشد تعریف کرده‌اند برخی دیگر اخراج غیر طبیعی پیش از موعد را به نحوی که جنین زنده یا قابل زیستن نباشد سقط جنین دانسته‌اند با این توضیح که منظور از اخراج غیر طبیعی خروج به طریقی غیر از زایمان است.

 

در حالی که در سقط جنین جنایی ملاک سقط شدن جنین سلب حیات آن است. نه اخراج آن (هر چند که جنین سلب حیات شده ممکن است، پیش از موعد خارج شود)

 

سقط جنین اعم از اینکه در اولین روز‌های انعقاد نطفه باشد که هنوز شکل و صورتی ندارد. یا در روز‌های آخر بارداری که شکل یک انسان کامل به خود گرفته است.

 

سقط جنین جرمی است. مقید که نتیجه آن سقط شدن جنین است.

 

برای تحقق عنصر مادی جرم سقط جنین انجام هر نوع فعل مثبت مادی بر روی زن باردارخواه از طریق مباشرت و خواه از طریق معاونت کافی است.

 

در جرایم مواد ۶۲۳ و ۶۲۴ ق.م.ا. ما (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) که مباشر و شرکای جرایم افرادی غیر از خود زن باردار باشند خود وی با تمکین به سقط جنین یا حمل بعنوان تسهیل در وقوع جرم عالماً، عامداً به عنوان معاون جرم تلقی می‌شود (بر طبق ماده ۴۳ ق.م.ا. ۱۳۷۰ و ماده ۱۲۶ ق.م.ا. ۱۳۹۲) و مستوجب حداقل مجازات مندرج در این مواد خواهد بود.

 

چنانچه شخصی ضربه‌ای به زنی وارد کند و جنین متولد شود و پس از چند روز بمیرد و پزشکی قانونی علت فوت مولود را ضربه وارده به وی پیش از تولد بداند، عمل مرتکب سقط جنین است.

 

در مورد سقط جنین عمدی باید احراز نمود که عمد ناظر به ایراد صدمه است، و یا عمد در سقط جنین و در حالت اخیر باید سقط جنین را عمدی تلقی نمود.

 

واژه «‌قصاص‌» در ماده صدرالذکر در مورد شخص مادر به کار رفته است، و حبس مورد ممکن است، قصاص نفس یا عضو باشد.

 

چنانچه صدمه وارد به مادر در حد قصاص عضو نباشد، مرتکب به پرداخت دیه نسبت به مادر از جهت صدمه وارده به یک تا سه سال حبس تعزیری و پرداخت دیه از جهت سقط جنین محکوم می‌شود.

 

با حفظ مقدمه‌ای که سبق ذکر آن رفت شکایت موکل علیه متهمان یاد شده بدلایل ذیل وارد است.

 

چه اولاً: زواج دائم مابین موکل با متهمه ردیف اول به موجب عقد نکاح موضوع سند نکاحیه پیوست محرز و ثابت است.

 

ثانیاً: متهمه ردیف اول در تاریخ …… بعد از مشاجره با موکل از منزل مشترک خارج و به محل اقامت پدری خود مراجعه نموده است.

 

ثالثاً: براساس مدارک و آزمایشات سونوگرافی متهمه ردیف اول حین ترک زندگی مشترک باردار بوده است.

 

رابعاً: حسب اظهارات موکل متهمه ردیف اول به تحریک و آمریت متهمه ردیف دوم (مادر متهمه ردیف اول) اقدام به سقط جنین متعلق به موکل نموده‌اند.

 

رسیدگی و انجام تحقیقات و ارجاع موضوع به پزشکی قانونی و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۲۰:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری استنکاف از استرداد طفل مشترک

دادستان معظم شهرستان ……

 

سلام علیکم / با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام استنکاف از استرداد طفل مشترک به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

بدواً خلاصه ماوقع:

 

به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

ماده واحده مربوط به حضانت مصوب ۱۳۶۵/۴/۲۲

 

الف) چنانچه به حکم دادگاه مدنی خاص یا قائم مقام آن دادگاه حضانت طفل به عهده کسی قرار گیرد و پدر یا مادر یا شخص دیگری مانع اجرای حکم شود و یا از استرداد طفل امتناع ورزد دادگاه صادر کننده حکم وی را الزام به عدم ممانعت یا استرداد طفل می‌نماید، و در صورت مخالفت به حبس تا اجرای حکم محکوم خواهد شد.

 

ب) جرم موضوع ماده ۶۳۲ ق.م.ا. از مصادیق جرم ترک فعل است.

 

ج) برای تحقق جرم موضوع ماده ۶۳۲ ق.م.ا. چند شرط لازم است.

 

طفل از دارنده آن مطالبه شده باشد.

 

جرم موضوع ماده ۶۳۲ ق.م.ا. جرمی است. مطلق و مستمر

 

با حفظ مقدمات مذکور، شکایت موکل علیه متهم پیش گفته وارد می‌باشد.

 

چه اولاً: براساس حکم شماره مورخ …… تصدیری از شعبه …… دادگاه خانواده …… حضانت طفل مشترک بنام …… بر عهده موکل می‌باشد.

 

ثانیاً: بر طبق حکم موضوع دادنامه شماره …… مورخ …… تصدیری از همان شعبه، متهم حق ملاقات با طفل را به مدت ۲۲ ساعت از ساعت ۱۷ عصر هر پنجشنبه لغایت ۱۷ عصر جمعه داشته است.

 

ثالثاً: در تاریخ …… طفل مشترک براساس حکم دادگاه در کلانتری …… تحویل شده و طفل با بیش از گذشت ۷۲ ساعت به موکل استرداد نشده است.

 

رابعاً: گزارش کلانتری …… مؤید صحت اظهارات است.

 

رسیدگی و تعقیب متهم و صدور قرار جلب به دادرسی مشارالیه تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۹:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری آدم ربائی و تفخیذ

دادستان معظم شهرستان ……

 

سلام علیکم / با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام آدم ربائی و تفخیذ به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

بدواً خلاصه ماوقع:

 

1) به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

مادی

 

با توجه به متن ماده ۶۲۱ ق.م.ا (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) و عبارت به هر نحو دیگر می‌توان آدم ربائی را چنین تعریف :کرد جابه جا کردن غافلگیرانه فرد، بدون رضایت وی عبارت بدون رضایت شامل عنف، حیله تهدید و هر نحو دیگر خواهد بود.

 

آدم ربایی جرمی است آنی.

 

ممکن است، گاهی عملیات اجرایی ربودن مجنی علیه را مباشر، شخصاً انجام نداده باشد و عنصر مخفی کردن یا ربودن مجنی علیه را توسط شخص دیگری انجام دهد، چنین شخصی که به دستور دیگری و با فقدان قصد خاص مطالبه وجه یا مال یا انتقام یا به هر منظور دیگری و تنها با فعل خود وقوع جرم را تسهیل کرده است، معاون در آدم ربائی تلقی خواهد شد عبارت…… یا توسط دیگری …… برباید موید همین معنا است.

 

تعدد اشخاص ربوده شده موجب تشدید مجازات است. نه جمع مجازاتها.

 

اگر کسی شخصی را برباید و او را مخفی کند مستوجب یک مجازات است، زیرا مخفی کردن شخص ربوده شده مجنی علیه توسط آدم ربا و نتیجه آدم ربایی است. مخفی کردن جرمی است. مستمر و ممکن است، محل آن جایی مقفل، محفوظ و دور از انظار باشد.

 

آدم ربایی جرمی است. عمدی و بنابراین باید قصد مجرمانه و یا سوء نیت مرتکب جرم در دادگاه احراز شود با این حال انگیزه اعم از شرافتمندانه و غیر شرافتمندانه در تحقق آن بی‌تأثیر است، و تنها می‌تواند موجب تخفیف یا تشدید مجازات شود.

 

منظور از آسیب حیثیتی سوء استفاده جنسی است که آبروی فرد را در معرض خطر قرار می‌دهد.

 

در تمامی صور بالا (سن قربانی) وسیله ارتکاب ورود آسیب جسمی یا حیثیتی چنانچه آدم ربائی یا مخفی کردن با جرم دیگری همراه باشد قاعده جمع مجازاتها جاری است. در ق.م.ا. ۱۳۷۰ با توجه به متن ماده ۲۵ آن قانون و عدم ذکر شروع به آدم ربائی در ماده ۳۰ قانون مجازات شروع به آدم ربائی قابل تعلیق بود اما در ق.م.ا. ۱۳۹۲ با توجه به بند ب ماده حکم و اجرای مجازات شروع به آدم ربائی مانند خود جرم آدم ربائی قابل تعلیق و تعویق نیستند

 

با حفظ مقدماتی که ذکر آن رفت شکایت موکل علیه متهمان صدرالذکر شایسته پذیرش می‌باشد.

 

چه اولاً: متهم ردیف اول با تهدید چاقو موکل را از پارک روبه روی منزل متهم ردیف دوم ربوده و به داخل منزل انتقال داده و مبادرت به انجام فعل شنیح تفخیذ نموده‌اند.

 

رسیدگی و تعقیب متهم و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۷:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری توهین و اخلال در آرامش

دادستان معظم شهرستان ……

 

سلام علیکم

 

با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکى عنه / عنهم به اتهام توهین و اخلال در آرامش به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

 

 

بدواً خلاصه ماوقع:

 

به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

جرم موضوع ماده شکایت موکل مقید است. یعنی عملاً باید در نظم و آرامش عمومی اخلال ایجاد شده باشد یا مردم از کسب و کارشان بازداشته شوند.

 

یکی از مصادیق ماده ۶۱۸ ق.م.ا. عمل کسانی است که در دل شب در حالی که دیگران در حال استراحت و نیازمند آرامش می‌باشند به آوازخوانی و هلهله کردن غیر متعارف در خیابانها می­پردازند. ماهیت و منشاء صدا ممکن است، خود انسان بوده یا صدا ناشی از وسایل موسیقی مستقیم یا موسیقی ضبط شده باشد. صدای حیوانات با تحریک عمدی نیز از مصادیق ماده ۶۱۸ ق.م.ا. می‌باشد.

 

محل انتشار صدای ناهنجار و غیر عادی ممکن است، کوچه و خیابان یا محل عمومی مانند اداره و شرکت و یا آپارتمان و خانه باشد.

 

اصولاً فریاد و جار و جنجال‌های توهین آمیز، مشمول جرم توهین نسبت به افراد است. لکن سر و صدا‌های غیر متعارفی که به ویژه شب هنگام در آرامش افراد اخلال ایجاد می‌کنند موضوع جرایم بر ضد آرامش افراد است.

 

با حفظ مقدمه‌ای که ذکر آن رفت شکایت موکل علیه طرف شکایت یاد شده بدلایل ذیل شایسته اجابت می‌باشد.

 

چه اولاً: اقدامات مستمر متهم پیش گفته در ایجاد سر و صدا‌های غیر متعارف در هنگام شب به استناد شهادت شهود محرز می‌باشد.

 

ثانیاً: در پی تذکر موکل به متهم صدر العنوان نه تنها به اقدامات ضد آرامش خاتمه داده نشده بلکه نسبت به هتک حرمت موکل نیز اقدام گردیده است. رسیدگی و تعقیب متهم و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۷:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری تظاهر و قدرت نمایی با چاقو / اخلال در نظم عمومی

دادستان معظم شهرستان ……

 

سلام علیکم

 

احتراماً خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام تظاهر و قدرت نمایی با چاقو اخلال در نظم عمومی به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

بدواً خلاصه ماوقع:

 

به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

جرم موضوع شکایت موکل مطلق است. یعنی اینکه موفقیت فرد در اخاذی یا تهدید شرط نیست و با صرف قدرت نمایی جرم واقع می‌شود.

 

اسلحه ماده ۶۱۷ ق.م.ا. اعم است از سلاح سرد یا گرم و چنانچه اسلحه گرم باشد مرتکب در مجازات حمل اسلحه غیر مجاز را نیز خواهد داشت.

 

به نظر می‌رسد که گلاویز شدن هم باید با اسلحه باشد و صرف گلاویز شدن مشمول این ماده نشود پیشینه ماده ۶۱۷ ق.م.ا. یعنی ماده ۱ لایحه قانونی مجازات حمل چاقو و سلاح سرد مصوب ۱۳۳۶ که مقرر می‌داشت …… یا بدان وسیله (یعنی با اسلحه سرد) تهدید یا با کسی گلاویز شود موید همین نظر است.

 

عمل مرتکب تا زمانی که قدرت نمایی و تظاهر باشد مشمول ماده ۶۱۷ ق.م.ا. است، و اگر با چاقو یا اسلحه ضرب یا جرحی به دیگری وارد آورد مشمول مواد مربوط به ضرب و جرح عمدی است.

 

چنانچه گلاویز شدن منازعه تلقی شود مشمول ماده ۶۱۵ ق.م.ا. (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) خواهد بود. کلمه اسلحه مذکور در ماده ۶۱۷ ق.م.ا. تعزیرات و مجازات‌های به لحاظ اطلاق و عموم بازدارنده اسلحه گرم و سرد هر دو مشمول این ماده می‌باشند (۷/۳۵۸۳- ۷۲/۶/۲ ا.ح.)

 

با حفظ مقدماتی که ذکر آن رفت شکایت موکل علیه متهم / متهمان مذکور شایسته پذیرش می‌باشد.

 

چه اولاً: بر طبق تصاویر مضبوط در پرونده و شهادت شهود اقدام مشتکی عنه / عنهم در حضور در محل سکونت موکل و عربده کشی و تظاهر و قدرت نمایی با چاقو محرز و ثابت می‌باشد.

 

ثانیاً: با اقدام ایشان در تظاهر و قدرت نمایی به وسیله سلاح سرد نظم عمومی در محل به هــم خورده و مردم از کار و زندگی بازداشته شده‌اند.

 

رسیدگی و تعقیب متهم / متهمان و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۷:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری بی مبالاتی منجر به وقوع حادثه و ورود خسارت مادی و جرح غیر عمدی

دادستان معظم شهرستان ……

 

سلام علیکم

 

با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام بی‌احتیاطی منجر به وقوع حادثه و ورود خسارت مادی و جرح غیر عمدی به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

 

 

بدواً خلاصه ماوقع:

 

به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

بی مبالاتی: فاعل فعل پیش‌بینی ورود ضرر را از ناحیه عمل خود به غیر می‌کند ولی معذلک: لاقیدی و سهل انگاری و مسامحه و فراموشی او را به طرف ارتکاب جرم سوق می‌دهد. در واقع بی‌مبالاتی عکس بی‌احتیاطی است، و آن وقتی است که کسی کاری را که باید انجام دهد انجام نمی‌دهد؛ مثلاً رانند‌ه‌ای می‌داند که ماشینش دارای عیب و نقص فنی است، و با وجود این، اتومبیل خود را به احتمال اینکه حاد‌ثه‌ای رخ نخواهد داد برای حمل بار و یا مسافر حرکت می‌دهد و اتفاقاً منجر به بروز صدمه و یا فوت دیگری می‌شود.

به این ترتیب بی‌مبالاتی مهمتر از بی‌احتیاطی است. چرا که:

 

اولاً: بی‌احتیاطی یک عمل آنی است. در حالی که در بی‌مبالاتی یک نوع کاربرد عقلی از قبل وجود دارد؛

 

ثانیاً :بی احتیاطی از عمل و فعل مرتکب منتج می‌گردد. در حالی که بی‌مبالاتی از اهمال و مسامحه و سهل انگاری و فراموشی و به عبارت دیگر

 

از ترک فعل حاصل می‌گردد. مانند رانند‌ه‌ای که در سراشیبی خیابان جهت تعویض لاستیک پنچر شده سنگ بزرگی را پشت چرخ عقب اتومبیل می‌گذارد و بعداً فراموش می‌کند که آن را از سر راه بردارد و متعاقباً دوچرخه سواری حین حرکت با این سنگ برخورد و نقش زمین شود.

 

در این حالت این فرد مرتکب بی‌مبالاتی شده است یا پرستاری که مأمور مراقبت از مریض خطرناکی بوده آمپولی را که می‌بایست سر ساعت معین به بیمار تزریق کند تزریق نمی‌نماید، و مریض می­میرد یا مأموران سازمان آب و برق و گاز و تلفن حفر‌ه‌ای در خیابان ایجاد می‌کنند و چراغ خطر در کنار آن نصب نمی‌نمایند.

 

همچنین هرگاه شخصی در محل‌هایی که توقف در آنها مجاز نیست، توقف نماید یا شیء و یا حیوانی را در این محلها مستقر سازد و یا چیز لغزند‌ه‌ای در آن قرار دهد و دیگری بدون توجه به آنها در اثر برخورد یا لغزش مصدوم شود یا فوت کند و یا خسارت مالی ببیند، شخص متوقف یا کسی که آن شیء یا حیوان را مستقر نموده یا راه را لغزنده کرده است.

 

مرتکب بی‌مبالاتی شده مگر آنکه عابر با وسعت راه و محل عمداً با آن برخورد کند که در این صورت خسارت به او تعلق نمی‌گیرد.

 

با حفظ مقدمه مذکور شکایت موکل علیه متهم یاد شده بدلایل ذیل وارد می‌باشد.

 

چه اولاً: براساس تصاویر دوربین پلیس، خودروی شماره انتظامی ناجا …… بعلت نقص فنی در محدوده …… متوقف می‌گردد.

 

ثانیاً: متهم بعنوان راننده خودروی مذکور اقدام به برچیدن سنگ‌های متعدد در اتوبان می‌نماید.

 

ثالثاً: بعد از رفع نقص فنی اقدامی در برچیدن سنگها توسط متهم معمول نمی‌گردد.

 

رابعاً: تمامی موارد فوق در دوربین پلیس مضبوط شده است.

 

خامساً: بعلت حدوث تاریکی هوا موکل دقیقاً با همین سنگها برخورد نموده و خودروی وی واژگون و مصدوم می‌گردد.

 

رسیدگی و تعقیب متهم و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری نزاع دسته جمعی و ضرب و جرح عمدی

دادستان معظم شهرستان ……

 

سلام علیکم

 

با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام نزاع دسته جمعی و ضرب و جرح عمدی به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

 بدواً خلاصه ماوقع:

 

1) به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

 الف) تحقق جرم موضوع ماده ۶۱۵ ق.م.ا. منوط به مداخله در واقعه درگیری و منازعه است. هرچند خود مرتکب مبادرت به ایراد صدمه نکرده باشد.

 

ب) با استعمال عبارت عد‌ه‌ای در ماده ۶۱۵ ق.م.ا. می‌توان گفت که برای تحقق جرم یاد شده حضور حداقل سه نفر ضروری است.

 

پ) مرتکب نباید در ماده ۶۱۵ ق.م.ا. معلوم باشد، منظور مرتکب اصلی صدمات وارده است. زیرا اگر بتوان مرتکب را شناخت با او در حدود مواد راجع به ضرب و جرح عمدی رفتار می‌شود نه این ماده

 

ت) منازعه مقید به نتایج خاص یعنی قتل نقص عضو ضرب و جرح است، و صرف ورود به نزاع کافی نمی‌باشد.

 

ث) رفتار شرکت کنندگان در منازعه باید علنی باشد تا دخالت جامعه را برای جرم شناختن این عمل توجیه نماید.

 

ج) باید میان منازعه و صدمات وارد آمده، رابطه سببیت وجود داشته باشد به طوری که اگر

 

منازعه نبود صدمه‌ای هم وارد نمی‌شد چ شخصیت مجنی علیه در نزاع مهم نمیباشد، همچنین لازم نیست که مجنی علیه حتماً خودش از شرکت کنندگان در منازعه باشد.

 

ح) عمد یا قصد شرکت در منازعه برای تحقق جرم کافی است، و این جرم نیاز به سوء نیت خاص برای نتایج موضوع ماده ۶۱۵ ق.م.ا. ندارد. عمدی بودن خود نزاع قابل تسری به نتایج آن نیست و نتایج نزاع حسب مورد ممکن است، عمدی یا شبه عمد باشد و خطای محض منتفی است. مضروب و منقوص نیز به علت شرکت در منازعه مجازات خواهد شد و ضرب دیدگی یا نقص عضو او را از مجازات معاف نخواهد کرد.

رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور به شماره ۵۶- ۱۳۵۲/۷/۲۵: «‌هرگاه دخالت متهم در منازعه ثابت و مورد لحوق حکم قرار گرفته باشد، دادگاه نمی‌تواند به این استدلال که مرتکب ضرب و جرح معلوم نیست و تاوان خواه خود از جمله مجرمین قضیه می‌باشد، دعوی خصوصی ناشی از جرم را رد نماید».

 

اکنون ضرر و زیان تحت عنوان دیه مطرح است، و به نظر می‌رسد که اقتضای عدالت بالسویه دیه میان متنازعات که مسئول هستند باشد.

 

– ماده ۱۷۵ مکرر شامل موردی است که از طرف اشخاص مورد هجوم ضرب و جرحی به مهاجمین وارد نشود بنابراین اگر مقتول یا مضروب یا مجروح از هر دو طرف باشد، مسلماً مورد از مصادیق ماده ۱۷۵ اصلی است.

 

(حکم شماره ۸۵۲- ۱۸/۴/۱۴ شعبه ۵ ماده ۱۷۵ مکرر ق.م.ع. ناظر به ضرب و جرح در غیر موارد منازعه بوده است.)

 

«‌اگر مسلم باشد که کسی در اثر ایراد ضرب از ناحیه دو نفر کشته شده و معلوم هم نباشد که ضربه کدام یک از آنها در فوت او مؤثر بوده است. مورد از مصادیق قاضی ماده ۶۱۵ ق.م.ا. است».

 

(حکم شماره ۱۸۵۶- ۱۸/۸/۱۰ شعبه ۲ دیوانعالی کشور)

 

«‌قسمت اول ماده ۶۱۵ ق.م.ا. هم شامل موردی است که قتل در حین نزاع ضرب یا جرحی وارد شود که ضرب و جرح مزبور بعداً منتهی به فوت شود یعنی این ماده ناظر به ایجاد سبب است، و در هر دو مورد گفته می‌شود که قتل در اثنای منازعه واقع شده»

 

(حکم شماره ۱۴۴۵- ۱۷/۶/۱۶ شعبه ۵ دیوانعالی کشور)

 

«‌اگر در حین نزاع بین دو نفر کسی به عنوان میانجی وارد شود و ضربتی یابد و فوت کند و تشخیص نشود که ضربه وارده از ناحیه کدام یک از آنها بوده است، مورد از مصادیق ماده ۶۱۵ ق.م. است.

 

(حکم شماره ۳۱۴- ۱۸/۲/۲۳ شعبه ۵ دیوانعالی کشور)

 

«‌تعدد نتایج حاصل از نزاع موجب تعدد بزه مداخله کنندگان نیست، مثلاً اگر منازعه منجر به قتل چند نفر و ضرب و جرح چند نفر دیگر باشد مثل این است که در اثنای منازعه فقط یک نفر به قتل رسیده است، و اگر منجر به جرح چند نفر و ضرب عده دیگر باشد مثل این است که فقط یک نفر مجروح شده است، و مداخله کنندگان در هر مورد فقط به مجازات نتیجه شدید حاصله از نزاع محکوم خواهند شد‌».

 

(حکم شماره ۱۸۷۷- ۱۶/۹/۱۷ شعبه ۲ دیوانعالی)

 

«‌کشور تفکیک پرونده و رسیدگی به اتهام یک نفر در مورد ماده ۱۷۵ ماده ۶۱۵ ق.م.ا. (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) جایز نیست چه بین عمل متهمین ارتباط کامل وجود دارد و عدم رعایت این امر و محکومیت یک نفر موجب نقض دادنامه است‌».

 

(حکم شماره ۱۶۳۷/۱۱- ۲۸/۱۵/۲۵ شعبه ۲ دیوانعالی کشور)

 

با حفظ مقدمات فوق که ذکر آن رفت شکایت موکل علیه متهمان وارد می‌باشد.

 

چه اولاً: مداخله متهمان در نزاع حادث شده در تاریخ …… محرز و ثابت است. چـه گزارش مرجع انتظامی اظهارات اولیه متهمان در بازجوئی و شهادت شهود مؤید آن است.

 

ثانیاً: گواهی پزشکی قانونی دلالت بر مصدومیت موکل توسط متهمان دارد.

 

ثالثاً: عدۀ متهمان بیش از ۳ نفر بوده و موضوع مشمول ماده ۶۱۴ ق.م.ا. می‌گردد. رسیدگی و تعقیب متهمان و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری بی احتیاطی منجر به حادثه و جرح غیر عمدی

دادستان معظم شهرستان ……

 

سلام علیکم / با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام بی‌احتیاطی منجر به وقوع حادثه و جرح غیر عمدی به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

بدواً خلاصه ماوقع:

 

۱- به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

منظور از بی‌احتیاطی آن است که شخص بدون توجه به کاری که عرفاً قابل پیش‌بینی است. اقدام به عملی کند که منتهی به قتل و یا صدمات بدنی دیگری و یا ضرر بر او شود و بی‌احتیاط کسی است که بدون این پیشبینی‌های لازم و متعارف اقدام به عملی کند که منجر به جرم شود. شخص بی‌احتیاط در یک حالت خلاء ذهنی محض و در یک عالم بی‌خبری و نادانی اقدام به عمل ضرر آور ارادی می‌کند.

 

برای تشخیص بی‌احتیاطی باید به عرف مراجعه شود. حالت نفسانی مرتکب و علم به اینکه آیا متهم واقعاً احتمال وقوع حادثه را می‌داده یا خیر؟ مورد توجه و مطلوب نیست آنچه باید تشخیص داده شود این است که آیا عمل واقع شده در زمان و مکان معین و در تحت شرایط خاص عرفاً قابل پیش‌بینی بوده و آیا یک نفر شخص محال اندیش و محتاط متوسط الحال و نه خیلی باهوش مطابق عرف زمان و مکان می‌توانسته آن را پیش‌بینی کند و آیا عرفاً وقوع نتیجه مجرمانه به میزانی محتمل بوده که احتراز از آن ضرورت داشته یا خیر؟

 

پس رانند‌ه‌ای که بدون کم کردن سرعت و گرفتن ترمز، از کوچه فرعی دفعتاً وارد خیابان اصلی شده و شخصی را زیر بگیرد یا با ماشین دیگری

 

برخورد و منجر به فوت یا مجروح ساختن سرنشینان ماشین مذکور گردد، بی‌احتیاطی کرده چرا که یک چنین پیشامدی عرفاً قابل پیش‌بینی است.

 

همچنین رانند‌ه‌ای که در خیابان بر ترافیک با سرعت غیر مجاز رانندگی کند با رفتن مارپیچ‌های متعدد با شخص عابری تصادف و او را مجروح می‌سازد مرتکب بی‌احتیاطی شده است.

 

به همین ترتیب، متصرف هر حیوانی که از احتمال حمله آن آگاه است، و آن را بدون مراقبت در معبر رها کند و آن حیوان به دیگری صدمه وارد سازد، مرتکب بی‌احتیاطی شده است یا کندوکاری بدون رعایت احتیاط، کندوکار را دود بدهد و زنبوران عسل وحشت زده به عابری حمله کرده و او را شدیداً مجروح نمایند همچنان مرتکب بی‌احتیاطی شده است.

 

گفته شده است اگر چند نفر در ایراد صدمه شرکت داشته باشند به نحو مساوی مسئول پرداخت دیه خواهند بود (نظریات مشورتی ۷/۱۶۵۲- ۷۰/۷/۱۰ و ۷/۹۵۳۰- ۱۳۷۱/۱۱/۱۳ اداره حقوقی قوه قضائیه) و تفاوت میان تقصیر شرکاء تأثیری در میزان مسئولیت آنان برای پرداخت دیه ندارد و عد‌ه‌ای میزان مسئولیت را بر پایه میزان تقصیر قرارداده‌اند. عد‌ه‌ای میان تصادفات رانندگی و سایر جراحات، تفکیک کرده‌اند و میزان تقصیر در صورت دوم تأثیر دارد و عد‌ه‌ای علت تامه را مقصر می‌دانند که درصد تقصیر او بیشتر از پنجاه درصد باشد.

 

(مجموعه نشست‌های قضائی، مسایل قانون مجازات اسلامی، ج ۴، ص ۱۲۸)

 

در قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ در ماده ۵۲۶ مقنن در باب شرکت مباشر و سبب در وقوع جنایت از نظریه «‌تساوی مسئولیت» بهره گرفته است.

 

با حفظ مقدمات مذکور شکایت موکل علیه متهم بدلایل ذیل وارد است.

 

اولاً: سمت متهم در سرایداری ساختمان واقع در …… محرز محرز است.

 

ثانیاً: بی‌احتیاطی یاد شده در تاریخ منجر به وقوع آتش سوزی و مجروح شدن موکل شده است.

 

ثالثاً: گزارش آتش نشانی بشماره …… تاریخ دلالت بر بی‌احتیاطی طرف شکایت دارد. رسیدگی و تعقیب متهم و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری بازداشت غیر قانونی

دادستان معظم شهرستان ……

 

سلام علیکم

 

با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام بازداشت غیر قانونی به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

بدواً خلاصه ماوقع:

 

1) به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

عنصر مادی موضوع ماده ۵۷۰ ق.م.ا. سلب آزادی شخصی افراد و محروم کردن آنان از حقوق مقرر در قانون اساسی است که ممکن است، بالمباشره یا بالتسبیب ارتکاب یابد.

 

مقصود از مقامات و مأمورین دولتی نیز در ماده ۵۷۰ ق.م. کسانی است که صلاحیت اعمال و اجرای قانون یا قانون اساسی را داشته و به عبارتی حافظ قانون اساسی باشند و مطابق نظریه اداره حقوقی کلیه کارمندان دولت در محدوده وظایف خود مقامات رسمی محسوب می‌شوند توجه می‌دهد: مقامات مأمورین دولتی در ماده ۵۷۰ ق.م. در معنی اخص خود بکار رفته و شامل همه مأمورین و مقامات دولتی نمی‌گردد. عبارت برخلاف قانون نیز در صدر ماده ۵۷۰ ق.م.ا. قرینه‌ای بر اثبات این مدعی است.

 

جرم موضوع ماده ۵۷۰ ق.م.ا. از جرائم عمدی است که عنصر معنوی آن سوء نیت عام به معنی قصد که انجام فعل مجرمانه است. در ارتکاب این بزه سوء نیت خاص شرط نیست و عمد عام برای تحقق عنصر روانی این بزه کفایت می‌کند.

 

ماده ۵۷۵ .. ما نیز به نوعی سلب آزادی اشخاص آزادی تن وسیله مقامات و مسئولین در دولتی اشاره گردیده که در نگاه اول در تعارض با ماده ۵۷۰ …م. به نظر می‌رسد لیکن باید توجه داشت که موضوع ماده ۵۷۵ ق.م.ا. صرفاً در خصوص صدور دستور یا قرار بازداشت شخصی برخلاف قانون و با سوء نیت است. بدون اینکه عملاً آزادی فرد سلب شود، در حالی که موضوع ماده ۵۷۰ ق.م.ا. سلب عمل آزادی اشخاص است.

 

همچنین مرتکب جرم در ماده ۵۷۰ ق.م.ا. مقامات و مأمورین دولتی هستند در حالی که مرتکب جرم در ماده ۵۷۵ قانون مزبور مقامات قضائی یا مأمورین ذی صلاحی هستند که صلاحیت صدور قرار بازداشت یا مجرمیت اشخاص را دارند.

 

موضوع ماده ۵۸۳ ق.م.ا. سلب آزادی تن و توقیف غیر قانونی است که نسبت به ماده ۵۷۰ ق.م.ا. اخص به نظر می‌رسد؛

 

از این رو باید عنوان داشت که سلب آزادی تن یا توقیف غیر قانونی از شمول ماده ۵۷۰ که شامل آزادی‌های شخصی است. خارج بوده و مشمول ماده ۵۸۳ ق.م.ا. می‌باشد.

 

با حفظ مقدماتی که مذکور شد شکایت موکل علیه متهم یاد شده بدلایل ذیل وارد می‌باشد:

 

چه اولاً: بازداشت اینجانب در تاریخ به اتهام توسط کلانتری …… از طریق دستور مقام قضائی شعبه …… بازپرسی محرز و ثابت است.

ثانیاً:

 

پس از حضور در شعبه بازپرسی و اخذ توضیح دستور بنحو قابل دسترسی آزاد است، توسط بازپرس صادر گردید.

 

ثالثاً: افسر پرونده (متهم) آزادی اینجانب را منوط به تودیع ضمانت نامه ملکی نمود و بعلت عجز از تودیع پیش از ۲۴ ساعت در بازداشت مجدد قرار گرفتم رسیدگی و انجام تحقیقات و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری ضرب و جرح عمدی منتهی به شکستگی و نقصان

دادستان معظم شهرستان ……………….

 

سلام علیکم / با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام ………………. به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

بدواً خلاصه ماوقع:

 

۱) به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

بر طبق ماده ۱۷۲ ماده ۶۱۴ ق.م.ا. (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) این است که ضارب یا جارح فقط باید در ایراد ضرب و جرح قصد و تعمد داشته باشد و در حصول نتیجه (قطع، شکستن، نقص عضو) به خصوص قصد، شرط تحقق جرم نیست، بنابراین اگر کسی فقط به قصد زدن، ضرباتی به کسی وارد آورد، ولی منتهی به نقصان عضو شود، مورد از مصادیق ماده ۶۱۴ ق.م.ا. است. گرچه نتیجه حاصله زاید بر قصد او بوده است. (حکم شماره ………………. ۲۳۸- ۱۳۱۶/۱۲/۲ شعبه ۲ دیوانعالی کشور)

 

«‌اگر در نتیجه ایراد ضرب دندان مضروب بشکند مورد مشمول ماده ۶۱۴ ق.م.ا. است‌».

 

(حکم شماره ۷۲۸- ۱۷/۳/۳۰ شعبه ۵ دیوانعالی کشور)

 

«‌به مجرد قطع یا شکستن یا نقصان عضوی از اعضای بدن در نتیجه ایراد ضرب و جرح مشمول ماده ۶۱۴ ق.م.ا. است. گرچه بعداً التیام باید و یا بهبود حاصل شود.»

 

(حکم شماره ۳۰۳۹- ۱۸/۱۲/۱۲ شعبه ۵ دیوانعالی کشور)

 

«‌اگر یک دندان را عضوی از بدن تلقی نکنیم بلکه مجموع دندان‌های دهان را عضوی از اعضای بدن بدانیم باز شکستن یک یا چند تا از آن نقصانی است. در عضو مزبور پس در هر صورت شکستن دندان در اثر ایراد ضرب مشمول ماده ۶۱۴ ق.م.ا. است‌».

 

(حکم شماره ۱۸۲- ۲۹/۱/۲۵ شعبه ۲ دیوانعالی کشور)

 

«‌از کار افتادن هر عضوی از اعضای بدن انسانی به اعتبار کار و عملی است که طبیعتاً از آن عضو برمی‌آید. بنابراین از بین رفتن قوه شنوائی از یک گوش یا قوه بینایی از یک چشم و امثال آن از کار افتادن آن عضو محسوب و مشمول ماده ۶۱۴ ق.م.ا. خواهد بود.»

 

(حکم شماره ۵۴۵- ۱۶/۴/۱۷ شعبه ۲ دیوانعالی کشور)

 

با حفظ مقدماتی که سبق ذکر آن رفت شکایت موکل علیه متهم یاد شده وارد می‌باشد.

 

چه اولاً: وقوع درگیری در تاریخ …… در منطقه …… مابین صحابه دعوی محرز و ثابت است.

 

ثانیاً: گزارش پزشکی قانونی دلالت بر مجروح شدن و شکستگی جمجمه و دندان موکل در روز حادثه دارد.

 

ثالثاً: با استماع گواهی گواهان و گزارش مرجع انتظامی، دعوی موکل علیه متهم مدلل می‌گردد. رسیدگی و تعقیب متهم و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکوائیه ورود بدون اجازه به حریم شخصی

مشخصات شاکی؛……

 

نشانی دقیق ……

 

مشخصات مشتکی عنه؛ ……

 

نشانی دقیق ……

 

تاریخ وقوع جرم؛ ……

 

ساعت؛ ……

 

محل وقوع جرم ……

 

نوع جرم؛ ورود به حریم خصوصی و ایجاد مزاحمت و کبوترپرانی رعب و وحشت

 

ریاست محترم دادسرای عمومی و انقلاب …… 

 

سلام علیکم؛ با نهایت ادب و احترام به استحضار عالی می‌رساند؛ که مشتکی عنه فوق که در همسایگی این جانب زندگی می کند و مدام از طریق کبوترپرانی بروی پشت بام ایجاد مزاحمت نموده و در تاریخ مذکور ساعت ۸ و نیم شب در حالی که بنده تنها در منزل در حال استراحت بودم از ورودی بهار خواب وارد منزلم شده و ایجاد رعب و وحشت نمود و قصد هنک و حرمت داشت که با سروصدای بنده منزل را ترک کرد شاهد دارم و صورت جلسه پلیس به پیوست می باشد. استدعای رسیدگی و تعقیب و مجازاتش را دارم.

 

با تشکر و تجدید احترام

 

دلایل و مدارک له شرح ذیل تقدیم می شود؛

 

1-اسامی شهود و آدرس آنها

2-دلائل و مدارک دیگر

نام و نام خانوادگی ……

 

امضاء و تاریخ ……

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکوائیه دخالت مشاغل دولتی بدون سمت

دادستان معظم شهرستان ……

 

خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم بــه اتهام دخالت در مشاغل دولتی بدون داشتن سمت و کلاهبرداری به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

بدواً شرح خلاصه ماوقع:

 

۱) به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

مرتکب جرم موضوع ماده ۵۵۵ ق.م.ا. ممکن است، فرد عادی یا کارمند یا مستخدم دولتی باشد مستخدم یا کارمند دولتی تنها در صورتی مشمول مفاد حکم این ماده قرار می‌گیرد که فاقد سمت رسمی و یا اذن از طرف دولت در امری باشد که خود را شاغل در آن معرفی کرده است.

 

جرم موضوع ماده ۵۵۵ ق.م.ا. از جرایم مطلق است از این رو صرف اینکه فردی بدون سمت رسمی یا اذن از طرف دولت خود را در مشاغل دولتی دخالت دهد یا معرفی نماید جرم محقق شده و ضرورتی ندارد که نتیجه‌اش نیز از این امر حاصل شود یا نشود.

 

با حفظ مقدماتی که مذکور شد شکایت متهم صدر العنوان بدلایل ذیل وارد می‌باشد.

 

چه اولاً: متهم خود را بعنوان مدیر ..ل معرفی و با غصب عنوان مبلغ ریال از موکل دریافت نموده است.

 

ثانیاً: در جرائم حصری رابطه سببیت بین فعل مجرمانه و نتیجه مجرمانه لازم است. در کلاهبرداری هم لازم است. تسلیم ناشی از اغفال و اغفال ناشی از جهل مجنی علیه ثابت گردد تا عناصر ثلاثه کلاهبرداری محقق شده فرض گردند که در مانحن فیه اغفال موکل توسط متهم با اختیار عنوان غاصبانه و تسلیم وجه نقد به موجب …… و تصرف متهم در آن محرز و مدلل است.

رسیدگی و تعقیب مشارالیه و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست توقف موقت اعمال ماده ۹

ریاست محترم دادگاه های تجدید نظر دیوان عدالت اداری

 

با سلام و احترام

 

اینجانب …………………. مالک پلاک ثبتی ۳۶۹ به نشانی …………………. جنب پل …………………. به استحضار می‌رساند:

پس از احداث بزرگراه پلاک موصوف در طرح خیابان …………………. قرار گرفته و هم اکنون شهرداری منطقه 3 با توسل به مراجع قضایی ماده ۹ را داشته و به طور مداوم بر اجرای ماده مذکور اصرار میورزد. با توجه به اعلام آمادگی توافق با شهرداری محترم منطقه 3 و از آنجایی که ملک مذکور محل امرار معاش می‌باشد، و همچنین به علت اینکه محل مورد نظر در حال حاضر مشغول ارایه امور خدماتی و مواد غذایی فاسد شدنی است. استدعای دستور ارایه توقف اعمال ماده ۹ به منظور نقل مکان به محل دیگر را دارم.

 

نام و نام خانوادگی

 

امضا

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست اعتراض به قرار بازداشت موقت

ریاست محترم شعبه مرجوع الیه دادگاه (کیفری دو)

 

از طریق شعبه ……

 

بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ……

 

موضوع: اعتراض به قرار بازداشت موقت موکل آقای حسین …… مدیر عامل شرکت ……

 

سلام علیکم

 

با احترام، به وکالت از ناحیه متهم دائر بر کلاهبرداری خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، قرار بازداشت یاد شده به دلایل ذیل فرد اجلای خلاف بیّن شرع و قانون می‌باشد:

 

چه اولاً: موکل فاقد هرگونه سابقه کیفری می‌باشد.

 

ثانیاً: شخصیت موکل یک شخصیت حقوقی می‌باشد.

 

ثالثاً: هر لحظه بازپرس محترم اراده فرموده‌اند موکل حضور یافته و پاسخ لازم را داده است، و بیم تبانی و اخفاء و امحاء هیچ ادله جرمی وجود ندارد.

 

رابعاً: موضوع مانحن فیه به علت حاکمیت قرارداد مابین شرکت موکل با شکات و وضعیت معاملات انجام شده در فرض صحت فاقد وصف جزائی بوده و دارای جنبه حقوقی می‌باشد. (به پیوست رونوشت لایحه تقدیمی به محضر بازپرس محترم شعبه ……… تقدیم است).

بناء به مراتب و معنونه در فوق:

رسیدگی و نقض قرار بازداشت موقت موکل و تبدیل آن به قرار وثیقه تحت استدعاست. خاطر نشان می‌سازد چنانچه موکل با قرار بازداشت امکان حضور در شرکت و سایت‌های پرورش کرم خاکی را نداشته باشد این موجودات زنده تلف شده و جبران آن در آتیه با تعذر و تعسر مواجهه خواهد شد.

 

با تشکر و تجدید احترام

 

وکیل شاکی ……

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست قبولی اعسار به تقسیط جزای نقدی

ریاست محترم دادگستری / مجتمع قضایی …… 

 

سلام علیکم

 

با احترام به استحضار می‌رساند:

اینجانب خواهان …… که به اتهام …… مدت …… سال ماه است که در زندان …… تحمیل کیفر می‌نمایم و رضایت شاکی را با اخذ، لاشه چک یا ……. اخذ نموده‌ام. ولی به علت مداومت حبس قادر به پرداخت جزای نقدی به صورت دفعتاً واحده نمی‌باشم، لذا تقاضا دارد.

ضمن قبول این دادخواست، حکم به تقسیط جزای نقدی مذکور صادر و زندگی یک خانواده را از فروپاشی نجات دهید.

 

با کمال احترام

 

نام و نام خانوادگی

 

امضاء

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در دعاوی حقوقی تنظیم دادخواست ضروری است؟

برای طرح دعوا در پرونده‌های حقوقی تنظیم دادخواست یک امر الزامی است.

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه تجدید نظر خواهی نزاع

ریاست محترم دادگاه‌های کیفری دو …… (شعبه مرجوع الیه)

 

سلام علیکم

 

با احترام، اینجانب …… در اعتراض به قرار منع تعقیب مورخ …… شماره …… تصدیری از شعبه …… بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مجتمع قضائی شهید …… بر علیه مشتکی عنه …… خاطر عالی را مستحضر می‌دارد؛ قرار یاد شده فرد اجلای خلاف بیّن شرع و قانون بوده و به دلایل ذیل مآلاً واجب النقض است.

 

چه اولاً: شهود تعرفه شده همگی گواهی داده‌اند درگیری بین اینجانب و مشتکی عنه واقع شده است. هرچند صحنه درگیری را ندیده‌اند. لکن در پایان درگیری حضور یافته و شاهد جر و بحث مابین اینجانب و یاد شده بوده‌اند، که خود آمار‌ه‌ای است. کاشف از وقوع درگیری که قاضی محترم دادسرا از کنار آن بی‌اعتنا گذشته است.

ثانیاً: گواهی پزشکی قانونی حکایت از مصدومیت اینجانب بر اثر اصابت جسم سخت داشته است که به لحاظ (بند اول شهادت شهود) و مواجهه حضوری، توجه اتهام را مدلّل می‌دارد.

ثالثاً: مشتکی عنه پس از مضروب نمودن اینجانب سعی در وارونه نمودن قلب حقیقت نموده و از طریق همسر منقطع خود (خانم راضیه …… در شعبه …… دادیاری (کلاسه……) اقدام به طرح شکایت ضرب و جرح و …… علیه اینجانب نموده تا از اتهام و شکایت اینجانب محفوظ بماند.

 

مضافاً مشتکی عنه در پرونده مطروحه در شعبه …… دادیاری به عنوان شاهد خود را معرفی نموده و ادعا داشته اینجانب خانم راضیه را مضروب نموده‌ام و از گفتن رابطه خود با خانم راضیه امتناع نموده که در مواجهه حضوری قاضی محترم به این معنا پی برد.

 

لذا با عنایت به اینکه پرونده دیگری نیز عیناً راجع به همین درگیری در شعبه …… دادیاری کلاسه …… فی الحال علیه اینجانب مطرح و تحت رسیدگی می‌باشد. صدور قرار منع تعقیب بدون توجه به آن پرونده علی رغم اعلام چند باره به قاضی محترم محل اشکال قانونی می‌باشد.

رابعاً: به قول استاد اخترنیا، معنی و مفهوم قضاوت با دیدن شنیدن، خواندن و بالاخره سنجیدن مصداق می‌یابد که اگر این اصول در دادرسی رعایت می‌شد این نکات مورد تأمل و اعتنا قرار می‌گرفت قطعاً و نفس الامر موثر می‌شود و کار به استنکاف از احقاق حق نمی‌انجامید و من حیث المجموع از نحوه رسیدگی در مرحله دادسرا در بی‌توجهی به ادله ابرازی قلندروار اظهار تأسف باید نمود.

بناءً به مراتب و معنونه در فوق: رسیدگی و نقض قرار یاد شده تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

 

وکیل شاکی ……

منظور از مرجوع الیه، موضوع یا دعوا یا دادخواستی است که به صلاحیت آن مرجع احاله می گردد و آن مرجع احاله گیرنده را مرجوع الیه می نامند.

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر