خُلع و مُبارات دو نوع طلاق توافقی در فقه اسلامی است که در آن زن در ازای مالی به مرد، از او طلاق میگیرد.
خُلع و مُبارات دو نوع طلاق توافقی در فقه اسلامی است که در آن زن در ازای مالی به مرد، از او طلاق میگیرد.
طبق قانون برخی اوقات زن میتواند مهریه بخشیده شده را پس گیرد.
با توجه به مواردی که عنوان کردیم شاید برای شما هم سوال پیش بیاید که بخشش مهریه به چه روش اعتبار دارد؟ باید بدانید تنها روش قانونی که برای بخشش مهریه وجود دارد مراجعه خانم به دفتر ثبت اسناد رسمی است. برای این کار باید خانم به همراه مدارک هویتی و سند ازدواج و پدر خود به دفتر ثبت اسناد رسمی مراجعه کند و بسته به شرایطی که دارد یک سند برای بخشش مهریه تنظیم و امضا کند. این بخشش مهریه میتواند در ازای گرفتن یک ملک یا مال، در ازای گرفتن حق طلاق و … باشد.
در این روش خانم به صورت شفاهی نزد تعدادی شاهد یا همسر خود اعلام میکند که مهریه خود را بخشیده و دیگر ادعایی نسبت به آن ندارد. هر چند که شاهد وجود دارد و شهادت میدهد که خانم با خواست خود این کار را انجام داده ولی همچنان این روش هیچ اعتباری نزد قانون ندارد، خانم و آقا نمیتوانند ادعا کنند که مهریه بخشیده شده.
یکی از روشهای مرسوم بخشیدن مهریه به صورت دست نوشته است. در این روش خانم با دستخط خودش مینویسد، امضا میکند و تاریخ را درج میکند که همه مهریه خود یا بخشی از آن را بخشیده و دیگر ادعایی نسبت به مهریه خود ندارد. باید بدانید که از نظر قانونی این روش به هیچ وجه اعتباری ندارد و آقا با استناد به این موضوع نمیتواند ادعا کند که مهریه خانم بخشیده شده و دیگر نیاز به پرداخت آن نیست.
خیر، وکالت بلاعزل قابل فسخ توسط مرد نیست.
بله، اگر زن وکالت بلاعزل در طلاق داشته باشد یا بتواند عسر و حرج خود را در دادگاه ثابت کند.
در صورت اثبات عسر و حرج توسط زن، مرد نمیتواند از طلاق جلوگیری کند، مگر اینکه بتواند ادعاهای زن را رد کند.
زن میتواند با اثبات عسر و حرج یا استفاده از وکالت بلاعزل در طلاق، بدون رضایت مرد درخواست طلاق دهد.
داشتن سلامت عقلانی و روانی
مسلمان بودن
داشتن محل سکونت امن
عدم ازدواج مجدد زن
سلامت جسمانی و عملی برای نگه داری فرزند
طبق ماده 1169 قانون مدنی، حضانت طفلی که والدین اوازهم طلاق گرفته اند یا به هر دلیلی به صورت جدا از یکدیگر زندگی می کنند، تا 7 سال با مادر و بعد از آن با پدر می باشد و طبق اصلاحیه سال 1382 بین فرزند دختر و پسر در این خصوص تفاوتی وجود ندارد.
اما دختر بعد ازسن 9 سالگی و پسر بعد از سن 15 سالگی، خودشان می توانند انتخاب کنند که با چه کسی زندگی کنند.
طبق قانون هریک از والدینی که فرزند تحت حضانتش نمی باشد، حق دارد با فرزند خود ملاقات حضوری داشته باشد و زمان و مکان و سایر جزئیات ملاقات با توافق طرفین انجام می شود و اگر در این موارد بین پدر و مادر اختلاف وجود داشته باشد، دادگاه وارد عمل می شود.
حتی داشتن فساد اخلاقی هم باعث نمی شود که حق ملاقات از والدین گرفته شود بلکه در این خصوص ملاقات با حضور اشخاص مورد اعتماد انجام می شود.
طول مدت ملاقات معمولا بین 24 تا 48 ساعت می باشد.
همچنین شرایطی نیز وجود دارد که در صورت وقوع آنها، سرپرستی کودک از پدر سلب شده و در اختیار مادر و یا سایر نزدیکان قرار میگیرد. مواردی که در قانون به آنها اشاره شده به شرح زیر است:
اعتیاد زیانآور به الکل یا مواد مخدر
اعتیاد به قمار
اشتهار به فساد اخلاقی یا فحشا
مبتلا شدن به بیماریهای روانی
سوءاستفاده اخلاقی از کودک برای وادار مردن وی به کارها و مشاغلی مانند گدایی و …
ضربوجرح کودک در حد خارج از عرف
شرایط شغلی پدر و عدم داشتن فرصت کافی برای تربیت کودک
عدم توجه پدر به سلامت و تربیت کودک
این موارد نکاتی هستند که در صورت وقوع امکان سلب سرپرستی کودک از پدر وجود داشته و در این شرایط این وظیفه به عهده مادر و یا سایر نزدیکان خواهد بود.
به طور کلی طبق ماده 1173 قانون مدنی، هرگاه پدرو یا مادری که فرزند تحت حضانت اوست دارای یکی ازشرایط فوق الذکر باشد، سلامت جسمانی و روانی طفل در معرض خطر می باشد بنابر این حضانت از او سلب می گردد و طبق ماده 1175 قانون مدنی هیچ گاه نمی توان بدون وجود دلیل و علت قانونی، طفل را از پدر یا مادری که طفل تحت حضانت او می باشد، پس گرفت.
حضانت فرزندان دختر و پسر بعد از طلاق در شرایط عادی تا سن 7 سالگی به عهده مادر است. اما شرایطی وجود دارد که وقوع آنها میتواند باعث سلب سرپرستی کودک از مادر شود. یکی از این دلایل که به آن اشاره کردیم، ازدواج دوباره مادر در این محدوده است. اما دلایل دیگی نیز برای این موضوع وجود دارد که به شرح زیر است:
طبق ماده 1170 قانون مدنی درصورتیکه در این مدتی که سرپرستی کودک به عهده مادر است، وی دچار جنون و دیوانگی شود، سرپرستی از وی سلب خواهد شد.
طبق ماده 1173 قانونی مدنی در مواردی که سلامت جسمانی و یا شرایط تربیتی فرزند در حضور مادر در خطر باشد، این امکان برای نزدیکان کودک وجود دارد که با ارائه دادخواست سرپرستی کودک را از مادر بگیرند.
اجبار و وادار نمودن طفل به ورود به مشاغلی که ضد اخلاقی می باشند مانند تکدی گری، فروش مواد مخدر و یا فساد و فحشا که مصداق سواستفاده از طفل می باشد.
اعتیاد شدید و زیان آور به هرگونه مواد مخدر سنتی و صنعتی و همچنین مشروبات الکلی
اشتهار به فساد اخلاقی و فحشا
ابتلا به هرگونه بیماری اعصاب و روان با تشخیص و گواهی پزشکی قانونی
سوءاستفاده از کودک برای مشاغل غیراخلاقی
ضرب و جرح شدید و خارج از حد متعارف طفل و تکرار آن به تشخیص پزشکی قانونی
اینها از مواردی هستند که در صورت وقوع هر یک، امکان سلب سرپرستی کودک از مادر وجود دارد.
پس از جدایی والدین از یکدیگر، حضانت و نگه داری فرزند (دختر و پسر تفاوتی ندارد.) تا سن 7 سالگی با مادر می باشد و حضانت دختر بعد از 7 سالگی تا سن بلوغ (9 سال قمری) و حضانت پسر از 7 سالگی تا سن بلوغ (15 سال قمری) با پدر می باشد که به ترتیب پس از سن 9 و 15 سالگی از حضانت خارج می شوند و دادگاه تعیین می کند که حضانت با چه کسی است.
البته در هر صورت تامین مخارج و هزینه های زندگی فرزند (نفقه) به عهده ی پدر می باشد خواه فرزند با مادر زندگی کند خواه با پدر زندگی کند.
حضانت بیشتر به معنای نظارت بر نگه داری جسمی کودک می باشد اما ولایت اختیار و قدرتی است که پدر و جد پدری بر اساس قانون دارند تا امور کودک را براساس مصلحت او اداره نمایند.
یعنی ازدواجی که سند آن در دفترخانه ازدواج ثبت نشده است و بین طرفین است.
تعدیل نفقه فرزند در طلاق توافقی یا سایر انواع طلاق که در مقاله طلاق چیست به همه آنها اشاره کردیم، امری امکانپذیر است. بهتر است بدانید که تعدیل نفقه فرزند میتواند هم از جانب پدر انجام شود و هم از سوی مادر. طرفی که ادعای تعدیل نفقه کرده ملزم است که ادعای خود را در دادگاه اثبات کند.
درصورتیکه زوجه هیچگونه دلیل منطقی و قانونی برای ترک منزل و قهرکردن نداشته باشد، مرد میتواند به طور قانونی او را با رأی دادگاه به خانه بازگرداند اگر زن از برگشت به منزل امتناع کرد قانون زن را از نفقه محروم میکند و مرد قادر است نفقه را به زوجه نپردازد.
از مواد مختلف قانون مدنی نظیر مواد 1106، 1108 و 1085 دررابطهبا نفقه در دوران عقد نتیجه میگیریم که:
1. نفقه زوجه در دوران عقد بر ذمه شوهرش قرار میگیرد.
2. پدرخانم هیچ مسئولیتی نسبت به پرداخت نفقه دخترش پس از ازدواج ندارد.
3. منظور از عقد، صرفاً عقد دائم است. ازاینرو، به خانمی که در عقد موقت یا در دوران نامزدی است، نفقه تعلق نمیگیرد.
4. اگر زن ناشزه باشد؛ یعنی بدون دلیل موجه از انجام وظایف زناشویی امتناع کند، نمیتواند از شوهر خود نفقه بگیرد.
5. چنانچه خانم در دوران عقد از حق حبس خود استفاده کند تا مهریهاش را بگیرد، همچنان نفقه به او تعلق میگیرد.