⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖بابیش از8سال سابقه حقوقی

که مختصرا برخی از آنان عبارت اند از:

وجود اثر زراعت و کشاورزی یا آثار راه عبور در محدوده مورد نظر وجود قنات یا نهر آب و… که دلایلی بر ملی نبودن زمین هستند.

۰۱ فروردين ۰۲ ، ۲۱:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اما اگر زمینی به اشتباه جزو منابع ملی اعلام شده باشد تکلیف چیست؟

معیاری که در این زمینه برای تشخیص امر وجود دارد اسنادی است که در دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی موجود هستند.

مانند عکس های هوایی که در آن دهه از مناطق گوناگون برداشت شده که تصاویر سال ۱۳۴۰ برای همین منابع طبیعی گرفته شده است.

که این عکس ها می تواند در تشخیص احیا و غیر آن کمک کند. امکان خرید عکس های هوایی مزبور وجود دارد که با جستجو می توان از آن بهره برد.

عکس هوایی با تشخیص کارشناس مربوطه باید دارای آثاری تشخیص داده شود که در این آثار باید وجود بشر و فعالیت ها و تغییرات در آن را ثابت کند.

پس این تصاویر در جهت تشخیص امر مهم هستند و ویژگی های دیگری نیز وجود دارند که در جای خود به آن اشاره شده است.

۰۱ فروردين ۰۲ ، ۲۱:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

طبق ماده ۵۶

اگر زمین کشاورزی قبل از تاریخ تصویب این قانون احیا شده باشد از منابع طبیعی خارج می شود و ملی محسوب نخواهد شد در غیر این صورت جزو منابع طبیعی است و سند مالکیت آن باطل خواهد شد.

۰۱ فروردين ۰۲ ، ۲۱:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اثبات ممانعت از حق

اگر چنین اتفاقاتی که در بخش ممانعت از حق مطرح شد، برای شما هم پیش آمده باشد؛ شما به عنوان خواهان می توانید در دادگاه طرح دعوا کنید و در این دعوا باید اثبات کنید که ملک یا خانه ای که برای شماست قبل از هرگونه ممانعت یا مزاحمت در تصرف شما بوده است و شما از آن ملک یا خانه استفاده می کردید. در واقع تصرف شما حتما باید قانونی باشد و این موضوع باید در دادگاه ثابت شود.

در دعوای ممانعت از حق، شما با ارائه سند مالکیت می توانید سابقه ی تصرف و استفاده از حق قانونی تان را اثبات کنید. لازم به ذکر است که دادگاه در صورتی رای را به نفع شما به عنوان خواهان صادر می کند که در دادگاه ثابت شود، طرف مقابل دعوا (خوانده)، ملک را به زور تصرف کرده است و مانع از حق استفاده ی شما شده است.

۰۱ فروردين ۰۲ ، ۲۱:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه سلب حضانت از پدر

لایحه سلب حضانت از پدر معمولا لایحه ای است که مادر بعد از جدایی جهت گرفتن سرپرستی فرزند خود بکار می برد. در این لایحه ، مادر با اسناد و مدارک سعی می کند تا مسائل پدر در حمایت و مراقبت از کودک را به دادگاه اثبات کند.

مشکلات و دشواری ها در زندگی مشترک معمولا امری کاملا طبیعی است . ولی گاهی این مسائل به اندازه ای هستند که بقا زندگی امکان پذیر نیست و دو طرف تصمیم به جدایی می گیرند. سرپرستی فرزندان بعد از جدایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سرپرستی به مفهوم نگهداری فیزیکی، احساسی و.. فرزندان است. مراقبت از فرزندان بایستی در وضعیت مطلوبی صورت گیرد و به نیاز های عاطفی فرزند بها داده شود.

کودکان از روحیه ای آسیب پذیر و بدنی عاجز برخوردارند ، پس اماده سازی امکانات مرسوم برای آنها الزامی است. جدایی والدین برای فرزندان بسیار سخت و آسیب زا می باشد و بر روی روحیه آنها تاثیر ویرانگری خواهد داشت . در اینصورت بایستی بعد از جدایی محافظت های خاصی از فرزند به عمل آید. بدین جهت مقتن به این نکات توجه ویژه ای دارد.

مطابق ماده ۱۱۷۲ قانون مدنی پدر و مادر را مجبور به پذیرش حضانت فرزند کرده است. مطابق ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی بعد از طلاق مادر تا ۷ سالگی و بعد از آن سرپرستی فرزند با پدر است. ولی وضعیتی نیز وجود دارد که مادر می تواند با لایحه سلب حضانت از پدر با ارائه مدارک و اسنادی اثبات کند پدر شایستگی ، سرپرستی فرزند خود را ندارد و مجدد بعد از ۷ سالگی فرزند را از پدر بگیرد.

مادر با توجه به عاطفه عمیقی که به فرزند خود دارد نمی تواند از او بگذرد و سعی می کند تا سرپرستی فرزند را از پدر بگیرد . گاهی پیش می آید مادر برای این کار مهریه خود را می بخشد یا وجهی را به او پرداخت می کند.

۲۸ اسفند ۰۱ ، ۲۱:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست واخواهی نسبت به رای غیابی

بسمه تعالی

 

ریاست محترم دادگاه خانواده، شعبه .........

 

با سلام 

 

اینجانب .......، فرزند .........، به شماره ملی.........، در خصوص پرونده شماره.......... با موضوع ............ مراتب اعتراض خود، نسبت به دادنامه غیابی شماره ......... در تاریخ ........... را به شرح زیر، خدمت آن مقام محترم عرض می نمایم:

 

خواهان محترم، با ارائه مدارکی، نظیر برگه های عدم حضور این جانب در کلانتری، جهت تحویل فرزند مشترک، در روزهای ملاقات تعیین شده توسط دادگاه، همچنین، استشهادیه محلی، مبنی بر اعتیاد مضر اینجانب، متقاضی محدود شدن ساعات ملاقات بنده با دختر 9 ساله مان شده اند. دادگاه محترم نیز، با عنایت به مدارک فوق، ساعات ملاقات را از دو روز در هفته، به سه ساعت در بهزیستی شماره..... به آدرس.............. کاهش داده اند. 

 

با توجه به اینکه بنده معتاد به هیچگونه مواد مخدری نبوده و حاضر به انجام آزمایش، به دستور دادگاه نیز می باشم و با نظر به اینکه علت عدم حضور بنده، تحویل طفل، توسط ایشان در پارک نزدیک منزل خودشان بوده، از آن دادگاه محترم، تقاضای رسیدگی مجدد و نقض رای صادره را دارم. مدارک مثبت ادعای اینجانب (متن پیامک ها) مبنی بر تحویل فرزند، در پارک نزدیک منزل ایشان نیز، قابل ارائه به دادگاه محترم می باشد.

۲۸ اسفند ۰۱ ، ۲۱:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا دعاوی حقوقی و کیفری با هم متفاوتند؟

بله. این دو نوع دعوا از حیث‌های مختلف چون مرجع قضایی صالح، نحوه طرح دعوا، هزینه دادرسی و... با هم تفاوت دارند.

۲۸ اسفند ۰۱ ، ۲۱:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

منظور از دعاوی حقوقی و کیفری چیست؟

دعاوی مطرح شده در مراجع قضایی به دو دسته اصلی کیفری و حقوقی تقسیم می‌شوند که در متن نوشتار به بررسی مفهوم دقیق هریک پرداخته شده است.

۲۸ اسفند ۰۱ ، ۲۱:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت بین دعاوی حقوقی و کیفری در نحوه طرح دعوی

یکی از مهم‌ترین وجوه افتراق دعوای حقوقی و دعوای کیفری، نحوه‌ی طرح این دعاوی است. اقامه‌ی دعوای حقوقی نیازمند تنظیم و تقدیم دادخواست و در برخی از موارد قانونی، نیازمند تنظیم و تقدیم درخواست می‌باشد اما طرح دعوای کیفری مستلزم تنظیم شکوائیه است. بنابراین، نمی‌توان اموری را که فاقد جنبه‌ی کیفری است، از طریق طرح شکایت مورد پیگیری قرار داد. هم‌چنین اقامه‌ی این دعاوی بدون پرداخت هزینه‌ی دادرسی امکان‌پذیر نیست؛ با این تفاوت که هزینه‌ی دادرسی در تمامی دعاوی کیفری یکسان و برابر بوده اما در دعاوی حقوقی این هزینه براساس بهای خواسته متغیّر می‌باشد. بنابراین، به میزانی که بهای خواسته افزایش یابد، هزینه‌ی دادرسی نیز افزایش خواهد یافت. البته در صورتی که خواهان دعاوی حقوقی توانایی پرداخت این هزینه را نداشته باشد، می‌تواند در ابتدا با تقدیم دادخواست اعسار بدون پرداخت این هزینه در مراحل ابتدایی، دعوای حقوقی خود را طرح نماید. به طرفین دعوای حقوقی، «خواهان» و «خوانده» و به طرفین دعوای کیفری، «شاکی» و «مُشتکی‌عنه» گفته می‌شود.

۲۸ اسفند ۰۱ ، ۲۱:۱۳ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

طریقه اقدام و نمونه شکایت ضرب و جرح

برای شروع امرکیفری شکایت از انواع ضرب و جرح عمدی و به تبع آن مطالبه دیه ابتدا می بایست با مراجعه به پلیس محل وقوع جرم و بیان موضوع ثبت شکایت صورت بگیرد. پلیس با توجه به اظهارات شاکی و تحقیقات صورت گرفته در این زمینه با تکمیل پرونده موضوع را به دادسرای محل وقوع جرم ارسال می کند.

 

بازپرس پرونده جهت بررسی میزان آسیب وارده بر شخص، وی را به پزشکی قانونی ارجاع می دهد تا با اعلام نظر کارشناسی میزان دقیق آسیب و دیه مشخص شود. البته در مواردی که ممکن است آسیب و جراحات وارده از بین برود قبل از ارجاع موضوع به دادسرا نیز می توان نظر پزشکی قانونی را اخذ کرد.

پس از رسیدگی و ارجاع موضوع به دادگاه، دادگاه با بررسی تمام جوانب اقدام به صورت رای می کند و شخص مجرم علی رغم پرداخت دیه به آسیب دیده ممکن است به حبس یا جزای نقدی نیز محکوم شود. در بعضی موارد هم شخص مجرم متواری است یا به موجب قوانین درخصوص جرم وی عفو صورت گرفته است که در این خصوص دیه ساقط نمی شود و فرد می تواند با به همراه داشتن مدارک تصویر مصدق دادنامه، تصویر مصدق گزارش مرجع انتظامی، تصویر مصدق نظریه پزشکی قانونی و یا درصورت عدم مدارک فوق با درخواست استعلام پرونده، شهادت شهود و مطلعین، درخواست جلب نظر کارشناس، تحقیقات محلی، معاینه محلی، شماره پرونده استنادی، اتیان سوگند، سایر دلایل و منضمات درخواست مطالبه را نماید.

۲۵ بهمن ۰۱ ، ۰۰:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فرق ضرب و جرح با ضرب و شتم

شتم یا همان ناسزا در قانون مجازات اسلامی تحت عنوان توهین و قذف قابل طرح است. توهین را می‌توان به لحاظ مواد قانونی به توهین ساده و مشدّد تقسیم بندی نمود .

 

توهین ساده در ماده ۶۰۸ و توهین مشدّد در ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) پیش‌بینی شده است. این جرایم از جرایم مطلق محسوب می‌شوند یعنی به صرف این‌که لفظ توهین آمیز ادا شود بدون نیاز به وقوع نتیجه «که همان ناراحتی طرف مقابل است» جرم تحقق یافته است. البته در هر دو مورد آگاهی توهین کننده به معنای عرفی لفظی که بیان می‌کند شرط است. در توهین ساده تفاوتی میان اشخاص مختلفی که مورد توهین قرار می‌گیرند وجود ندارد ولی در توهین مشدّد می‌بایست براساس سِمَت طرف مقابل این امر صورت پذیرد.

۲۵ بهمن ۰۱ ، ۰۰:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اثبات ضرب و جرح با قسامه

ادله اثبات در قانون مجازات اسلامی عبارتند:

 

.اقرار

.شهادت شهود

.قسامه

.علم قاضی

قسامه به معنای سوگند خوردن اقوام و خویشاوندان مجنی علیه است و در مواردی مطرح می­شود که شاکی دلایل دیگری از جمله شهادت شهود و اقرار مرتکب جرم را نداشته باشد. قسامه در حقوق کیفیت و تعداد خاصی دارد که باید رعایت شود. برای اینکه ضرب و جرح با قسامه ثابت شود با توجه به میزان دیه­ای که به آن تعلق می­گیرد تعداد آن متفاوت خواهد بود.

 

مطابق مقررات قانون مجازات اسلامی نصاب قسامه در ضرب و جرح عبارت است از:

 

.شش قسم در جنایتی که دیه آن به مقدار دیه کامل است.

.پنج قسم در جنایتی که دیه آن پنج ششم دیه کامل است.

.چهار قسم در جنایتی که دیه آن دو سوم دیه کامل است.

.سه قسم در جنایتی که دیه آن یک دوم دیه کامل است.

.دو قسم در جنایتی که دیه آن یک سوم دیه کامل است.

یک قسم در جنایتی که دیه آن یک ششم دیه کامل یا کمتر از آن است.

 

برای اینکه ضرب و جرح با قسامه ثابت شود نیاز به وجود لوث است. لوث به معنای قرائن و اماراتی است که از طریق آن قاضی به ظن قوی دست یابد که جنایت توسط متهم ارتکاب یافته است.

۲۵ بهمن ۰۱ ، ۰۰:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ضرب و جرح در پزشکی قانونی

مهمترین مرجع معاینات پزشکی برای اثبات وقوع انواع ضرب و جرح عمدی نسبت به اشخاص پزشکی قانونی می­باشد که مرجعی وابسته به قوه قضاییه بوده و در تعیین میزان جراحات وارده یا تشخیص اینکه جنایتی به صورت عمدی یا غیرعمدی واقع شده گزارش صادر می­کند. زمانیکه ضرب و جرحی نسبت به یک فرد صورت می­گیرد مجنی­ علیه باید سریعا پس از طرح شکایت نامه ارجاع به پزشکی قانونی را از دادسرای مربوطه اخذ کرده و با ارائه به پزشکی قانونی سریعا مورد معاینه و آزمایش قرار گیرد. تاخیر در انجام معاینات و رجوع به پزشکی قانونی موجب از بین رفتن آثار جراحات ایجاد شده خواهد شد.

۲۵ بهمن ۰۱ ، ۰۰:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قابل گذشت بودن ضرب و جرح عمدی

انواع ضرب و جرح عمدی نسبت به تمامیت جسمانی افراد از جمله جرائم مربوط به قصاص کردن در قانون مجازات اسلامی محسوب می­شود و طبق مقررات موجود در قانون مذکور اجرای قصاص در صورتی امکانپذیر است که مجنی علیه آن را درخواست کرده باشد. بنابراین، جرم مذکور از جمله جرائم قابل گذشت محسوب شده و تا زمانی که مجنی علیه خود اقدام به شکایت کیفری علیه مرتکب جرم ننماید قاضی نمی­تواند خودش اقدام به اجرای قصاص علیه مرتکب جرم کند.

همچنین، پس از طرح شکایت علیه مرتکب جرم مجنی علیه می­تواند در هر مرحله از مراحل تعقیب، رسیدگی و حتی در زمان اجرای حکم از شکایت خود گذشت کرده و اجرای مجازات قصاص متوقف شود. اما باید به این نکته توجه داشت که مطابق مقررات موجود در بخش تعزیرات از قانون مجازات اسلامی چنانچه مجازات قصاص کردن به هر دلیلی اجرا نشود و بیم تجری و بر هم خوردن نظم جامعه باشد مرتکب جرم حسب مورد به مجازات­های پیش­بینی شده در قانون محکوم خواهد شد.

۲۵ بهمن ۰۱ ، ۰۰:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط قصاص کردن

برای اینکه جرح موجب قصاص شود، باید «شرایط عمومی قصاص کردن » و «شرایط اختصاصی قصاص عضو» وجود داشته باشد. شرایط عمومی قصاص در مواد ۳۰۱ به بعد قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ بیان شده است. البته در صورتی حکم به قصاص داده می‌شود که مرتکب جرح، پدر یا از اجداد پدری قربانی جرم نباشد و مجنیٌ‌علیه هم عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد. علاوه بر این، برای محکوم شدن به مجازات قصاص، مرتکب باید عمد داشته باشد. شرایط جنایت عمدی در ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی بیان شده است.

 

شرایط اختصاصی قصاص عضو نیز چنین‌اند:

– محل عضو مورد قصاص با مورد جنایت یکی باشد؛

 

– قصاص با مقدار جنایت مساوی باشد؛

 

– خوف تلف مرتکب یا صدمه بر عضو دیگر نباشد؛

 

– قصاص عضو سالم در مقابل عضو ناسالم نباشد؛

 

– قصاص عضو اصلی در مقابل عضو غیراصلی نباشد؛

 

– قصاص کردن عضو کامل در مقابل عضو ناقص نباشد.

 

در صورتی که هر یک از شرایط عمومی و اختصاصی قصاص کردن وجود نداشته باشد، مرتکب جرم به پرداخت دیه محکوم خواهد شد. بنابراین، در جنایت غیرعمدی بر اعضا و جنایت عمدی که قصاص ندارد یا قصاص در آن ممکن نیست یا بر دیه مصالحه شده است، دیه پرداخت می‌شود. مواد ۵۵۸ به بعد قانون مجازات اسلامی قواعد عمومی دیه اعضا را بیان کرده است.

۲۵ بهمن ۰۱ ، ۰۰:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انواع ضرب و جرح عمدی

۱. ضرب و جرح عمدی همسر:

ممکن است در اختلافاتی که بین زوجین در زندگی مشترک ایجاد می­شود وضعیت به گونه­ای شود که جدال و بحث بین آن­ها به ضرب و جرح کشیده شود. در این صورت چنانچه اختلاف مذکور منجر به انواع ضرب و جرح عمدی گردد حسب اینکه عمدی یا غیرعمدی باشد مجازات قصاص یا دیه را در پی خواهد داشت. در چنین حالتی، فردی که مورد ضرب و جرح واقع شده است باید سریعا به پزشکی قانونی مراجعه نموده و پس از انجام معاینات مورد نیاز و اخذ استعلام از مرجع مذکور آن را به مرجع قضایی مربوطه ارائه دهد تا بتواند برای اخذ دیه اقدام کند.

 

۲. اثبات ضرب و جرح همسر بدون شاهد:

مهمترین ادله اثباتی که قانونگذار برای اثبات جرائم در قانون مجازات اسلامی پیش­بینی نموده است عبارتند از:

اقرار مرتکب جرم

شهادت شهود

قسامه و سوگند

علم قاضی

مهمترین دلیلی که می­تواند مورد استناد قرار گرفته و قاضی دادگاه از طریق آن مبادرت به صدور رای نماید اقرار مرتکب جرم به ارتکاب آن از سوی خود می­باشد. بنابراین، چنانچه زوجه برای اثبات ادعای خود شاهدی نداشته باشد می­تواند در صورت اقرار متهم به انواع ضرب و جرح عمدی وی آن را به دادگاه ارائه دهد.

۳. ضرب و جرح عمدی با چاقو:

انواع ضرب و جرح عمدی با چاقو اغلب در منازعات و دعواهایی که بین دو نفر صورت می­گیرد رخ می­دهد. در چنین حالتی فردی که به وسیله چاقو جراحتی را به طرف مقابل وارد می ­آورد حسب شرایط پیش­ بینی شده در قانون ممکن است به قصاص یا پرداخت دیه به طرف مقابل محکوم شود. ضرب و جرحی که از طریق چاقو نسبت به طرف مقابل صورت می­گیرد طبق بند ۲ ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی عمدی محسوب می­شود.

 

ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی:

 

« هرگاه مرتکب، عمداً کاری انجام دهد که نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن، می­گردد، هرچند قصد ارتکاب آن جنایت و نظیر آن را نداشته باشد ولی آگاه و متوجه بوده که آن کار نوعاً موجب آن جنایت یا نظیر آن می شود.»

 

۴. ضرب و جرح با سلاح گرم:

ضرب و جرح با سلاح گرم یکی دیگر از صورت جنایاتی است که ممکن است نسبت به افراد ایجاد شود. در چنین مواردی حسب شدت جراحتی که از طریق سلاح گرم ایجاد می­شود ممکن است جراحت مذکور، منجر به قتل یا آسیب غیرقابل جبرانی شود که در این گونه موارد مطابق تعاریف پیش­بینی شده در قانون مجازات اسلامی جنایت مذکور می­تواند عمدی یا غیرعمدی باشد. باید به این نکته توجه داشت که ضرب و جرح با سلاح گرم می­تواند منجر به دو جرم شود که حمل و استفاده از سلاح غیرمجاز بخش دیگری از جرم مذکور است که مطابق بند پ ماده ۶ قانون حمل اسلحه به صورت ذیل قابل مجازات است. سلاح گرم سبک خودکار، قطعات مؤثر یا مهمات آن، به حبس از دو تا پنج سال.

۵. ضرب و جرح کودک توسط پدر:

ممکن است والدین طفل در چارچوب اقداماتی که برای تربیت آن انجام می­دهند یا حتی خارج از چنین اقداماتی دست به رفتارهایی بزنند که موجب ایراد صدمه و آسیب نسبت به طفل شود. چنین آسیب­هایی ممکن است به عمد یا غیرعمد ایجاد شود. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که اگر ایراد ضرب و جرح عمدی توسط پدر صورت گیرد و آسیب­هایی نسبت به جسم طفل ایجاد شود در چنین صورتی پدر در برابر فرزند خود قصاص نمی­شود و در صورت وجود سایر شرایط مطابق مقررات موجود در قانون مجازات اسلامی به پرداخت دیه و تعزیر مقرر در قانون محکوم خواهد شد.

 

ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی:

 

قصاص در صورتی ثابت می شود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنیٌ علیه نباشد و مجنیٌ علیه، عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد.

۲۵ بهمن ۰۱ ، ۰۰:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ضرب و جرح چیست؟

«ضرب» به صدماتی گفته می‌شود که بدون شکستگی یا خونریزی بر اعضای بدن وارد می‌شود و آثاری مانند کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد می‌کند.

«جرح» نیز به صدماتی گفته می‌شود که به از‌هم‌گسیختگی بافت‌های بدن منتهی شود. جرح اغلب با خونریزی همراه است، مانند خراشیدگی یا پارگی پوست یا شکستن استخوان و نقص یا قطع عضو.

۲۵ بهمن ۰۱ ، ۰۰:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکات مهم در خصوص جرم آدم ربایی

.مطابق ماده ۶۲۱ رفتار فیزیکی لازم برای تحقق جرم آدم ربایی «ربودن» است. ربودن یعنی جا به جا کردن دیگری بدون رضایت وی، خواه به طور پنهانی یا به صورت علنی.

با توجه به تعریف بالا، کارهایی مانند بستن در اتاق بر روی دیگری یا همراه کردن دیگری با خود با رضایت او آدم ربایی محسوب نمیشود، اما صرف رضایت اولیه کسی در سوار شدن به خودروی دیگری در صورتی که راننده بر خلاف میل مسافر تغییر مسیر دهد، موجب عدم تحقق جرم آدم ربایی نمیشود. همین طور رضایتی که ناشی از فریب باشد یا مواردی که فرد ربوده شده به دلایلی مثل بیهوشی و خواب قادر نیست مخالفت خود را اعلام کند، در حکم عدم رضایت است؛ مانند اینکه کسی خود را راننده سرویس مدرسه جا بزند و کودکی با این تصور سوار اتومبیل شود و بدین ترتیب راننده کودک را با خود همراه سازد.

.هرگاه رباینده با تهدید و عنف باعث شود که قربانی از روی ترس ظاهراً مقاومت نکند و با او همراه شود، جرم آدم ربایی تحقق می یابد.

.دادن وعده و وعید و ترغیب کردن شخص به همراهی با خود در صورتی که آن وعده انجام نشود، آدمربایی محسوب نمی شود، مثل اینکه پسری با وعدهی ازدواج، دختر را با خود به شهر دیگری ببرد، اما بعداً از انجام وعده سر باز زند.

اگر رباینده در مورد هویت و ویژگیهای شخصی که قصد ربودن او را دارد اشتباه کند و به عنوان مثال به جای دزدیدن فرزند یک فرد ثروتمند برای اخاذی از او، فرزند شخص فقیری را برباید، باز هم آدم ربایی تحقق می یابد.

.صرف وجود رابطه زوجیت یا رابطه سببی و نسبی مانع ارتکاب جرم آدم ربایی نمی شود. لذا اگر زن یا مردی که از همسر خود متارکه کرده، طفل مشترک را که تحت حضانت طرف مقابل است برباید، مرتکب جرم آدم ربایی شده است.

.برای تحقق آدم ربایی، مباشرت مجرم در ارتکاب جرم ضرورت ندارد؛ یعنی لازم نیست رباینده شخصاً قربانی را برباید، بلکه اگر این کار را «توسط دیگری» انجام دهد، مانند اینکه فرد دیوانه ای را ترغیب کند که کودکی را برباید، مجازات فاعل جرم برای او تعیین خواهد شد.

.آدم ربایی یک جرم آنی است؛ یعنی به محض اینکه رباینده فردی را می رباید، جرم محقق می شود و استمرار رفتار شرط نیست. لذا اگر رباینده بعد از ربودن قربانی جرم، او را مخفی کند، جرم دیگری تحت عنوان جرم توقیف یا مخفی کردن غیرقانونی مرتکب شده است.

.از لحاظ عنصر روانی، اولاً- آدم ربایی یک جرم عمدی است، بدین معنا که مرتکب باید «قصد ربودن انسان زنده ای را بر خلاف میل او» داشته باشد. بنابراین هر وقت کسی از وجود انسانی در صندوق عقب خودرو خود مطلع نباشد و خودرو را حرکت دهد، مرتکب جرم آدم ربایی در قانون نشده است. ثانیاً – انگیزه مرتکب از ربودن موثر نیست، اگرچه داشتن انگیزه شرافتمندانه میتواند موجب تخفیف مجازات مرتکب شود.

.اگر کسی شروع به ربودن دیگری کند، اما موفق به اجرای خواسته خود نشود، به مجازات شروع به جرم آدم ربایی (یعنی ۳ تا ۵ سال حبس) محکوم می شود. مثلا اگر شخصی که در صدد به زور سوار کردن دیگری به خودرو می باشد، بر اثر مقاومت شخص مورد نظر ناکام بماند یا به محض اینکه راننده مسیر خود را به قصد ربودن مسافر تغییر دهد، با اقدام به موقع مسافر در بیرون پریدن از خودرو مواجه شود، عمل او در حد شروع به جرم تلقی میشود.

۲۰ بهمن ۰۱ ، ۱۱:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مشارکت در جرم آدم ربایی

مشارکت در جرم طبق ماده ۱۲۵: «هر کس با شخص یا اشخاص دیگر درعملیات اجرایی جرمی مشارکت کند و جرم، مستند به رفتار همه آنها باشد خواه رفتار هر یک به تنهایی برای وقوع جرم کافی باشد خواه نباشد و خواه اثر کار آنان مساوی باشد خواه متفاوت، شریک در جرم محسوب و مجازات او مجازات فاعل مستقل آن جرم است. مجازات شریک جرم آدم ربایی، که به هر صورت از طریق تهیه شرایط و وسایل مورد نیاز به کمک مجرم آمده باشد، طبق ماده ۷۲۶ قانون مجازات اسلامی، به حداقل جزای در نظر گرفته شده برای اصل جرم آدم ربایی در قانون، که ۵ سال برای آدم ربایی و ۶ ماه برای نوزاد ربایی است محکوم می شود.

۲۰ بهمن ۰۱ ، ۱۰:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

معاونت در جرم آدم ربایی

هرگاه کسی با علم و عمده وسایل ارتکاب جرم آدم‌ربایی و نوزاد ربایی را تهیه کند و یا افراد را به ارتکاب جرم فوق تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع نماید و یا به هر طریق دیگر وقوع جرم را تسهیل کند به استناد ماده ۴۳ قانون مجازات اسلامی معاون در جرم شناخته شده و مجازات معاون طبق ماده ۷۲۶ قانون مجازات اسلامی حداقل مجازات مقرر در قانون برای همان جرم می‌باشد که در مورد جرم آدم ربایی در قانون پنج سال و نوزادربایی شش ماه حبس پیش‌بینی شده است.

۲۰ بهمن ۰۱ ، ۱۰:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر