⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖بابیش از10سال سابقه حقوقی

شکایت کیفری نزاع دسته جمعی و ضرب و جرح عمدی

دادستان معظم شهرستان ……

 

سلام علیکم

 

با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام نزاع دسته جمعی و ضرب و جرح عمدی به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

 بدواً خلاصه ماوقع:

 

1) به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

 الف) تحقق جرم موضوع ماده ۶۱۵ ق.م.ا. منوط به مداخله در واقعه درگیری و منازعه است. هرچند خود مرتکب مبادرت به ایراد صدمه نکرده باشد.

 

ب) با استعمال عبارت عد‌ه‌ای در ماده ۶۱۵ ق.م.ا. می‌توان گفت که برای تحقق جرم یاد شده حضور حداقل سه نفر ضروری است.

 

پ) مرتکب نباید در ماده ۶۱۵ ق.م.ا. معلوم باشد، منظور مرتکب اصلی صدمات وارده است. زیرا اگر بتوان مرتکب را شناخت با او در حدود مواد راجع به ضرب و جرح عمدی رفتار می‌شود نه این ماده

 

ت) منازعه مقید به نتایج خاص یعنی قتل نقص عضو ضرب و جرح است، و صرف ورود به نزاع کافی نمی‌باشد.

 

ث) رفتار شرکت کنندگان در منازعه باید علنی باشد تا دخالت جامعه را برای جرم شناختن این عمل توجیه نماید.

 

ج) باید میان منازعه و صدمات وارد آمده، رابطه سببیت وجود داشته باشد به طوری که اگر

 

منازعه نبود صدمه‌ای هم وارد نمی‌شد چ شخصیت مجنی علیه در نزاع مهم نمیباشد، همچنین لازم نیست که مجنی علیه حتماً خودش از شرکت کنندگان در منازعه باشد.

 

ح) عمد یا قصد شرکت در منازعه برای تحقق جرم کافی است، و این جرم نیاز به سوء نیت خاص برای نتایج موضوع ماده ۶۱۵ ق.م.ا. ندارد. عمدی بودن خود نزاع قابل تسری به نتایج آن نیست و نتایج نزاع حسب مورد ممکن است، عمدی یا شبه عمد باشد و خطای محض منتفی است. مضروب و منقوص نیز به علت شرکت در منازعه مجازات خواهد شد و ضرب دیدگی یا نقص عضو او را از مجازات معاف نخواهد کرد.

رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور به شماره ۵۶- ۱۳۵۲/۷/۲۵: «‌هرگاه دخالت متهم در منازعه ثابت و مورد لحوق حکم قرار گرفته باشد، دادگاه نمی‌تواند به این استدلال که مرتکب ضرب و جرح معلوم نیست و تاوان خواه خود از جمله مجرمین قضیه می‌باشد، دعوی خصوصی ناشی از جرم را رد نماید».

 

اکنون ضرر و زیان تحت عنوان دیه مطرح است، و به نظر می‌رسد که اقتضای عدالت بالسویه دیه میان متنازعات که مسئول هستند باشد.

 

– ماده ۱۷۵ مکرر شامل موردی است که از طرف اشخاص مورد هجوم ضرب و جرحی به مهاجمین وارد نشود بنابراین اگر مقتول یا مضروب یا مجروح از هر دو طرف باشد، مسلماً مورد از مصادیق ماده ۱۷۵ اصلی است.

 

(حکم شماره ۸۵۲- ۱۸/۴/۱۴ شعبه ۵ ماده ۱۷۵ مکرر ق.م.ع. ناظر به ضرب و جرح در غیر موارد منازعه بوده است.)

 

«‌اگر مسلم باشد که کسی در اثر ایراد ضرب از ناحیه دو نفر کشته شده و معلوم هم نباشد که ضربه کدام یک از آنها در فوت او مؤثر بوده است. مورد از مصادیق قاضی ماده ۶۱۵ ق.م.ا. است».

 

(حکم شماره ۱۸۵۶- ۱۸/۸/۱۰ شعبه ۲ دیوانعالی کشور)

 

«‌قسمت اول ماده ۶۱۵ ق.م.ا. هم شامل موردی است که قتل در حین نزاع ضرب یا جرحی وارد شود که ضرب و جرح مزبور بعداً منتهی به فوت شود یعنی این ماده ناظر به ایجاد سبب است، و در هر دو مورد گفته می‌شود که قتل در اثنای منازعه واقع شده»

 

(حکم شماره ۱۴۴۵- ۱۷/۶/۱۶ شعبه ۵ دیوانعالی کشور)

 

«‌اگر در حین نزاع بین دو نفر کسی به عنوان میانجی وارد شود و ضربتی یابد و فوت کند و تشخیص نشود که ضربه وارده از ناحیه کدام یک از آنها بوده است، مورد از مصادیق ماده ۶۱۵ ق.م. است.

 

(حکم شماره ۳۱۴- ۱۸/۲/۲۳ شعبه ۵ دیوانعالی کشور)

 

«‌تعدد نتایج حاصل از نزاع موجب تعدد بزه مداخله کنندگان نیست، مثلاً اگر منازعه منجر به قتل چند نفر و ضرب و جرح چند نفر دیگر باشد مثل این است که در اثنای منازعه فقط یک نفر به قتل رسیده است، و اگر منجر به جرح چند نفر و ضرب عده دیگر باشد مثل این است که فقط یک نفر مجروح شده است، و مداخله کنندگان در هر مورد فقط به مجازات نتیجه شدید حاصله از نزاع محکوم خواهند شد‌».

 

(حکم شماره ۱۸۷۷- ۱۶/۹/۱۷ شعبه ۲ دیوانعالی)

 

«‌کشور تفکیک پرونده و رسیدگی به اتهام یک نفر در مورد ماده ۱۷۵ ماده ۶۱۵ ق.م.ا. (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) جایز نیست چه بین عمل متهمین ارتباط کامل وجود دارد و عدم رعایت این امر و محکومیت یک نفر موجب نقض دادنامه است‌».

 

(حکم شماره ۱۶۳۷/۱۱- ۲۸/۱۵/۲۵ شعبه ۲ دیوانعالی کشور)

 

با حفظ مقدمات فوق که ذکر آن رفت شکایت موکل علیه متهمان وارد می‌باشد.

 

چه اولاً: مداخله متهمان در نزاع حادث شده در تاریخ …… محرز و ثابت است. چـه گزارش مرجع انتظامی اظهارات اولیه متهمان در بازجوئی و شهادت شهود مؤید آن است.

 

ثانیاً: گواهی پزشکی قانونی دلالت بر مصدومیت موکل توسط متهمان دارد.

 

ثالثاً: عدۀ متهمان بیش از ۳ نفر بوده و موضوع مشمول ماده ۶۱۴ ق.م.ا. می‌گردد. رسیدگی و تعقیب متهمان و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری بی احتیاطی منجر به حادثه و جرح غیر عمدی

دادستان معظم شهرستان ……

 

سلام علیکم / با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام بی‌احتیاطی منجر به وقوع حادثه و جرح غیر عمدی به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

بدواً خلاصه ماوقع:

 

۱- به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

منظور از بی‌احتیاطی آن است که شخص بدون توجه به کاری که عرفاً قابل پیش‌بینی است. اقدام به عملی کند که منتهی به قتل و یا صدمات بدنی دیگری و یا ضرر بر او شود و بی‌احتیاط کسی است که بدون این پیشبینی‌های لازم و متعارف اقدام به عملی کند که منجر به جرم شود. شخص بی‌احتیاط در یک حالت خلاء ذهنی محض و در یک عالم بی‌خبری و نادانی اقدام به عمل ضرر آور ارادی می‌کند.

 

برای تشخیص بی‌احتیاطی باید به عرف مراجعه شود. حالت نفسانی مرتکب و علم به اینکه آیا متهم واقعاً احتمال وقوع حادثه را می‌داده یا خیر؟ مورد توجه و مطلوب نیست آنچه باید تشخیص داده شود این است که آیا عمل واقع شده در زمان و مکان معین و در تحت شرایط خاص عرفاً قابل پیش‌بینی بوده و آیا یک نفر شخص محال اندیش و محتاط متوسط الحال و نه خیلی باهوش مطابق عرف زمان و مکان می‌توانسته آن را پیش‌بینی کند و آیا عرفاً وقوع نتیجه مجرمانه به میزانی محتمل بوده که احتراز از آن ضرورت داشته یا خیر؟

 

پس رانند‌ه‌ای که بدون کم کردن سرعت و گرفتن ترمز، از کوچه فرعی دفعتاً وارد خیابان اصلی شده و شخصی را زیر بگیرد یا با ماشین دیگری

 

برخورد و منجر به فوت یا مجروح ساختن سرنشینان ماشین مذکور گردد، بی‌احتیاطی کرده چرا که یک چنین پیشامدی عرفاً قابل پیش‌بینی است.

 

همچنین رانند‌ه‌ای که در خیابان بر ترافیک با سرعت غیر مجاز رانندگی کند با رفتن مارپیچ‌های متعدد با شخص عابری تصادف و او را مجروح می‌سازد مرتکب بی‌احتیاطی شده است.

 

به همین ترتیب، متصرف هر حیوانی که از احتمال حمله آن آگاه است، و آن را بدون مراقبت در معبر رها کند و آن حیوان به دیگری صدمه وارد سازد، مرتکب بی‌احتیاطی شده است یا کندوکاری بدون رعایت احتیاط، کندوکار را دود بدهد و زنبوران عسل وحشت زده به عابری حمله کرده و او را شدیداً مجروح نمایند همچنان مرتکب بی‌احتیاطی شده است.

 

گفته شده است اگر چند نفر در ایراد صدمه شرکت داشته باشند به نحو مساوی مسئول پرداخت دیه خواهند بود (نظریات مشورتی ۷/۱۶۵۲- ۷۰/۷/۱۰ و ۷/۹۵۳۰- ۱۳۷۱/۱۱/۱۳ اداره حقوقی قوه قضائیه) و تفاوت میان تقصیر شرکاء تأثیری در میزان مسئولیت آنان برای پرداخت دیه ندارد و عد‌ه‌ای میزان مسئولیت را بر پایه میزان تقصیر قرارداده‌اند. عد‌ه‌ای میان تصادفات رانندگی و سایر جراحات، تفکیک کرده‌اند و میزان تقصیر در صورت دوم تأثیر دارد و عد‌ه‌ای علت تامه را مقصر می‌دانند که درصد تقصیر او بیشتر از پنجاه درصد باشد.

 

(مجموعه نشست‌های قضائی، مسایل قانون مجازات اسلامی، ج ۴، ص ۱۲۸)

 

در قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ در ماده ۵۲۶ مقنن در باب شرکت مباشر و سبب در وقوع جنایت از نظریه «‌تساوی مسئولیت» بهره گرفته است.

 

با حفظ مقدمات مذکور شکایت موکل علیه متهم بدلایل ذیل وارد است.

 

اولاً: سمت متهم در سرایداری ساختمان واقع در …… محرز محرز است.

 

ثانیاً: بی‌احتیاطی یاد شده در تاریخ منجر به وقوع آتش سوزی و مجروح شدن موکل شده است.

 

ثالثاً: گزارش آتش نشانی بشماره …… تاریخ دلالت بر بی‌احتیاطی طرف شکایت دارد. رسیدگی و تعقیب متهم و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری بازداشت غیر قانونی

دادستان معظم شهرستان ……

 

سلام علیکم

 

با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام بازداشت غیر قانونی به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

بدواً خلاصه ماوقع:

 

1) به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

عنصر مادی موضوع ماده ۵۷۰ ق.م.ا. سلب آزادی شخصی افراد و محروم کردن آنان از حقوق مقرر در قانون اساسی است که ممکن است، بالمباشره یا بالتسبیب ارتکاب یابد.

 

مقصود از مقامات و مأمورین دولتی نیز در ماده ۵۷۰ ق.م. کسانی است که صلاحیت اعمال و اجرای قانون یا قانون اساسی را داشته و به عبارتی حافظ قانون اساسی باشند و مطابق نظریه اداره حقوقی کلیه کارمندان دولت در محدوده وظایف خود مقامات رسمی محسوب می‌شوند توجه می‌دهد: مقامات مأمورین دولتی در ماده ۵۷۰ ق.م. در معنی اخص خود بکار رفته و شامل همه مأمورین و مقامات دولتی نمی‌گردد. عبارت برخلاف قانون نیز در صدر ماده ۵۷۰ ق.م.ا. قرینه‌ای بر اثبات این مدعی است.

 

جرم موضوع ماده ۵۷۰ ق.م.ا. از جرائم عمدی است که عنصر معنوی آن سوء نیت عام به معنی قصد که انجام فعل مجرمانه است. در ارتکاب این بزه سوء نیت خاص شرط نیست و عمد عام برای تحقق عنصر روانی این بزه کفایت می‌کند.

 

ماده ۵۷۵ .. ما نیز به نوعی سلب آزادی اشخاص آزادی تن وسیله مقامات و مسئولین در دولتی اشاره گردیده که در نگاه اول در تعارض با ماده ۵۷۰ …م. به نظر می‌رسد لیکن باید توجه داشت که موضوع ماده ۵۷۵ ق.م.ا. صرفاً در خصوص صدور دستور یا قرار بازداشت شخصی برخلاف قانون و با سوء نیت است. بدون اینکه عملاً آزادی فرد سلب شود، در حالی که موضوع ماده ۵۷۰ ق.م.ا. سلب عمل آزادی اشخاص است.

 

همچنین مرتکب جرم در ماده ۵۷۰ ق.م.ا. مقامات و مأمورین دولتی هستند در حالی که مرتکب جرم در ماده ۵۷۵ قانون مزبور مقامات قضائی یا مأمورین ذی صلاحی هستند که صلاحیت صدور قرار بازداشت یا مجرمیت اشخاص را دارند.

 

موضوع ماده ۵۸۳ ق.م.ا. سلب آزادی تن و توقیف غیر قانونی است که نسبت به ماده ۵۷۰ ق.م.ا. اخص به نظر می‌رسد؛

 

از این رو باید عنوان داشت که سلب آزادی تن یا توقیف غیر قانونی از شمول ماده ۵۷۰ که شامل آزادی‌های شخصی است. خارج بوده و مشمول ماده ۵۸۳ ق.م.ا. می‌باشد.

 

با حفظ مقدماتی که مذکور شد شکایت موکل علیه متهم یاد شده بدلایل ذیل وارد می‌باشد:

 

چه اولاً: بازداشت اینجانب در تاریخ به اتهام توسط کلانتری …… از طریق دستور مقام قضائی شعبه …… بازپرسی محرز و ثابت است.

ثانیاً:

 

پس از حضور در شعبه بازپرسی و اخذ توضیح دستور بنحو قابل دسترسی آزاد است، توسط بازپرس صادر گردید.

 

ثالثاً: افسر پرونده (متهم) آزادی اینجانب را منوط به تودیع ضمانت نامه ملکی نمود و بعلت عجز از تودیع پیش از ۲۴ ساعت در بازداشت مجدد قرار گرفتم رسیدگی و انجام تحقیقات و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکایت کیفری ضرب و جرح عمدی منتهی به شکستگی و نقصان

دادستان معظم شهرستان ……………….

 

سلام علیکم / با احترام، خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم به اتهام ………………. به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

 

بدواً خلاصه ماوقع:

 

۱) به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

بر طبق ماده ۱۷۲ ماده ۶۱۴ ق.م.ا. (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) این است که ضارب یا جارح فقط باید در ایراد ضرب و جرح قصد و تعمد داشته باشد و در حصول نتیجه (قطع، شکستن، نقص عضو) به خصوص قصد، شرط تحقق جرم نیست، بنابراین اگر کسی فقط به قصد زدن، ضرباتی به کسی وارد آورد، ولی منتهی به نقصان عضو شود، مورد از مصادیق ماده ۶۱۴ ق.م.ا. است. گرچه نتیجه حاصله زاید بر قصد او بوده است. (حکم شماره ………………. ۲۳۸- ۱۳۱۶/۱۲/۲ شعبه ۲ دیوانعالی کشور)

 

«‌اگر در نتیجه ایراد ضرب دندان مضروب بشکند مورد مشمول ماده ۶۱۴ ق.م.ا. است‌».

 

(حکم شماره ۷۲۸- ۱۷/۳/۳۰ شعبه ۵ دیوانعالی کشور)

 

«‌به مجرد قطع یا شکستن یا نقصان عضوی از اعضای بدن در نتیجه ایراد ضرب و جرح مشمول ماده ۶۱۴ ق.م.ا. است. گرچه بعداً التیام باید و یا بهبود حاصل شود.»

 

(حکم شماره ۳۰۳۹- ۱۸/۱۲/۱۲ شعبه ۵ دیوانعالی کشور)

 

«‌اگر یک دندان را عضوی از بدن تلقی نکنیم بلکه مجموع دندان‌های دهان را عضوی از اعضای بدن بدانیم باز شکستن یک یا چند تا از آن نقصانی است. در عضو مزبور پس در هر صورت شکستن دندان در اثر ایراد ضرب مشمول ماده ۶۱۴ ق.م.ا. است‌».

 

(حکم شماره ۱۸۲- ۲۹/۱/۲۵ شعبه ۲ دیوانعالی کشور)

 

«‌از کار افتادن هر عضوی از اعضای بدن انسانی به اعتبار کار و عملی است که طبیعتاً از آن عضو برمی‌آید. بنابراین از بین رفتن قوه شنوائی از یک گوش یا قوه بینایی از یک چشم و امثال آن از کار افتادن آن عضو محسوب و مشمول ماده ۶۱۴ ق.م.ا. خواهد بود.»

 

(حکم شماره ۵۴۵- ۱۶/۴/۱۷ شعبه ۲ دیوانعالی کشور)

 

با حفظ مقدماتی که سبق ذکر آن رفت شکایت موکل علیه متهم یاد شده وارد می‌باشد.

 

چه اولاً: وقوع درگیری در تاریخ …… در منطقه …… مابین صحابه دعوی محرز و ثابت است.

 

ثانیاً: گزارش پزشکی قانونی دلالت بر مجروح شدن و شکستگی جمجمه و دندان موکل در روز حادثه دارد.

 

ثالثاً: با استماع گواهی گواهان و گزارش مرجع انتظامی، دعوی موکل علیه متهم مدلل می‌گردد. رسیدگی و تعقیب متهم و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکوائیه ورود بدون اجازه به حریم شخصی

مشخصات شاکی؛……

 

نشانی دقیق ……

 

مشخصات مشتکی عنه؛ ……

 

نشانی دقیق ……

 

تاریخ وقوع جرم؛ ……

 

ساعت؛ ……

 

محل وقوع جرم ……

 

نوع جرم؛ ورود به حریم خصوصی و ایجاد مزاحمت و کبوترپرانی رعب و وحشت

 

ریاست محترم دادسرای عمومی و انقلاب …… 

 

سلام علیکم؛ با نهایت ادب و احترام به استحضار عالی می‌رساند؛ که مشتکی عنه فوق که در همسایگی این جانب زندگی می کند و مدام از طریق کبوترپرانی بروی پشت بام ایجاد مزاحمت نموده و در تاریخ مذکور ساعت ۸ و نیم شب در حالی که بنده تنها در منزل در حال استراحت بودم از ورودی بهار خواب وارد منزلم شده و ایجاد رعب و وحشت نمود و قصد هنک و حرمت داشت که با سروصدای بنده منزل را ترک کرد شاهد دارم و صورت جلسه پلیس به پیوست می باشد. استدعای رسیدگی و تعقیب و مجازاتش را دارم.

 

با تشکر و تجدید احترام

 

دلایل و مدارک له شرح ذیل تقدیم می شود؛

 

1-اسامی شهود و آدرس آنها

2-دلائل و مدارک دیگر

نام و نام خانوادگی ……

 

امضاء و تاریخ ……

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکوائیه دخالت مشاغل دولتی بدون سمت

دادستان معظم شهرستان ……

 

خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، شکایت موکل علیه مشتکی عنه / عنهم بــه اتهام دخالت در مشاغل دولتی بدون داشتن سمت و کلاهبرداری به دلایل ذیل وارد بوده و متهم / متهمان مذکور شایسته تعقیب و تحمل کیفر قانونی می‌باشند.

بدواً شرح خلاصه ماوقع:

 

۱) به موجب مستفاد از قانون مجازات اسلامی:

 

مرتکب جرم موضوع ماده ۵۵۵ ق.م.ا. ممکن است، فرد عادی یا کارمند یا مستخدم دولتی باشد مستخدم یا کارمند دولتی تنها در صورتی مشمول مفاد حکم این ماده قرار می‌گیرد که فاقد سمت رسمی و یا اذن از طرف دولت در امری باشد که خود را شاغل در آن معرفی کرده است.

 

جرم موضوع ماده ۵۵۵ ق.م.ا. از جرایم مطلق است از این رو صرف اینکه فردی بدون سمت رسمی یا اذن از طرف دولت خود را در مشاغل دولتی دخالت دهد یا معرفی نماید جرم محقق شده و ضرورتی ندارد که نتیجه‌اش نیز از این امر حاصل شود یا نشود.

 

با حفظ مقدماتی که مذکور شد شکایت متهم صدر العنوان بدلایل ذیل وارد می‌باشد.

 

چه اولاً: متهم خود را بعنوان مدیر ..ل معرفی و با غصب عنوان مبلغ ریال از موکل دریافت نموده است.

 

ثانیاً: در جرائم حصری رابطه سببیت بین فعل مجرمانه و نتیجه مجرمانه لازم است. در کلاهبرداری هم لازم است. تسلیم ناشی از اغفال و اغفال ناشی از جهل مجنی علیه ثابت گردد تا عناصر ثلاثه کلاهبرداری محقق شده فرض گردند که در مانحن فیه اغفال موکل توسط متهم با اختیار عنوان غاصبانه و تسلیم وجه نقد به موجب …… و تصرف متهم در آن محرز و مدلل است.

رسیدگی و تعقیب مشارالیه و صدور قرار جلب به دادرسی تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

۲۸ آذر ۰۴ ، ۱۶:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست توقف موقت اعمال ماده ۹

ریاست محترم دادگاه های تجدید نظر دیوان عدالت اداری

 

با سلام و احترام

 

اینجانب …………………. مالک پلاک ثبتی ۳۶۹ به نشانی …………………. جنب پل …………………. به استحضار می‌رساند:

پس از احداث بزرگراه پلاک موصوف در طرح خیابان …………………. قرار گرفته و هم اکنون شهرداری منطقه 3 با توسل به مراجع قضایی ماده ۹ را داشته و به طور مداوم بر اجرای ماده مذکور اصرار میورزد. با توجه به اعلام آمادگی توافق با شهرداری محترم منطقه 3 و از آنجایی که ملک مذکور محل امرار معاش می‌باشد، و همچنین به علت اینکه محل مورد نظر در حال حاضر مشغول ارایه امور خدماتی و مواد غذایی فاسد شدنی است. استدعای دستور ارایه توقف اعمال ماده ۹ به منظور نقل مکان به محل دیگر را دارم.

 

نام و نام خانوادگی

 

امضا

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست اعتراض به قرار بازداشت موقت

ریاست محترم شعبه مرجوع الیه دادگاه (کیفری دو)

 

از طریق شعبه ……

 

بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ……

 

موضوع: اعتراض به قرار بازداشت موقت موکل آقای حسین …… مدیر عامل شرکت ……

 

سلام علیکم

 

با احترام، به وکالت از ناحیه متهم دائر بر کلاهبرداری خاطر عالی را مستحضر می‌دارم، قرار بازداشت یاد شده به دلایل ذیل فرد اجلای خلاف بیّن شرع و قانون می‌باشد:

 

چه اولاً: موکل فاقد هرگونه سابقه کیفری می‌باشد.

 

ثانیاً: شخصیت موکل یک شخصیت حقوقی می‌باشد.

 

ثالثاً: هر لحظه بازپرس محترم اراده فرموده‌اند موکل حضور یافته و پاسخ لازم را داده است، و بیم تبانی و اخفاء و امحاء هیچ ادله جرمی وجود ندارد.

 

رابعاً: موضوع مانحن فیه به علت حاکمیت قرارداد مابین شرکت موکل با شکات و وضعیت معاملات انجام شده در فرض صحت فاقد وصف جزائی بوده و دارای جنبه حقوقی می‌باشد. (به پیوست رونوشت لایحه تقدیمی به محضر بازپرس محترم شعبه ……… تقدیم است).

بناء به مراتب و معنونه در فوق:

رسیدگی و نقض قرار بازداشت موقت موکل و تبدیل آن به قرار وثیقه تحت استدعاست. خاطر نشان می‌سازد چنانچه موکل با قرار بازداشت امکان حضور در شرکت و سایت‌های پرورش کرم خاکی را نداشته باشد این موجودات زنده تلف شده و جبران آن در آتیه با تعذر و تعسر مواجهه خواهد شد.

 

با تشکر و تجدید احترام

 

وکیل شاکی ……

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست قبولی اعسار به تقسیط جزای نقدی

ریاست محترم دادگستری / مجتمع قضایی …… 

 

سلام علیکم

 

با احترام به استحضار می‌رساند:

اینجانب خواهان …… که به اتهام …… مدت …… سال ماه است که در زندان …… تحمیل کیفر می‌نمایم و رضایت شاکی را با اخذ، لاشه چک یا ……. اخذ نموده‌ام. ولی به علت مداومت حبس قادر به پرداخت جزای نقدی به صورت دفعتاً واحده نمی‌باشم، لذا تقاضا دارد.

ضمن قبول این دادخواست، حکم به تقسیط جزای نقدی مذکور صادر و زندگی یک خانواده را از فروپاشی نجات دهید.

 

با کمال احترام

 

نام و نام خانوادگی

 

امضاء

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در دعاوی حقوقی تنظیم دادخواست ضروری است؟

برای طرح دعوا در پرونده‌های حقوقی تنظیم دادخواست یک امر الزامی است.

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه تجدید نظر خواهی نزاع

ریاست محترم دادگاه‌های کیفری دو …… (شعبه مرجوع الیه)

 

سلام علیکم

 

با احترام، اینجانب …… در اعتراض به قرار منع تعقیب مورخ …… شماره …… تصدیری از شعبه …… بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مجتمع قضائی شهید …… بر علیه مشتکی عنه …… خاطر عالی را مستحضر می‌دارد؛ قرار یاد شده فرد اجلای خلاف بیّن شرع و قانون بوده و به دلایل ذیل مآلاً واجب النقض است.

 

چه اولاً: شهود تعرفه شده همگی گواهی داده‌اند درگیری بین اینجانب و مشتکی عنه واقع شده است. هرچند صحنه درگیری را ندیده‌اند. لکن در پایان درگیری حضور یافته و شاهد جر و بحث مابین اینجانب و یاد شده بوده‌اند، که خود آمار‌ه‌ای است. کاشف از وقوع درگیری که قاضی محترم دادسرا از کنار آن بی‌اعتنا گذشته است.

ثانیاً: گواهی پزشکی قانونی حکایت از مصدومیت اینجانب بر اثر اصابت جسم سخت داشته است که به لحاظ (بند اول شهادت شهود) و مواجهه حضوری، توجه اتهام را مدلّل می‌دارد.

ثالثاً: مشتکی عنه پس از مضروب نمودن اینجانب سعی در وارونه نمودن قلب حقیقت نموده و از طریق همسر منقطع خود (خانم راضیه …… در شعبه …… دادیاری (کلاسه……) اقدام به طرح شکایت ضرب و جرح و …… علیه اینجانب نموده تا از اتهام و شکایت اینجانب محفوظ بماند.

 

مضافاً مشتکی عنه در پرونده مطروحه در شعبه …… دادیاری به عنوان شاهد خود را معرفی نموده و ادعا داشته اینجانب خانم راضیه را مضروب نموده‌ام و از گفتن رابطه خود با خانم راضیه امتناع نموده که در مواجهه حضوری قاضی محترم به این معنا پی برد.

 

لذا با عنایت به اینکه پرونده دیگری نیز عیناً راجع به همین درگیری در شعبه …… دادیاری کلاسه …… فی الحال علیه اینجانب مطرح و تحت رسیدگی می‌باشد. صدور قرار منع تعقیب بدون توجه به آن پرونده علی رغم اعلام چند باره به قاضی محترم محل اشکال قانونی می‌باشد.

رابعاً: به قول استاد اخترنیا، معنی و مفهوم قضاوت با دیدن شنیدن، خواندن و بالاخره سنجیدن مصداق می‌یابد که اگر این اصول در دادرسی رعایت می‌شد این نکات مورد تأمل و اعتنا قرار می‌گرفت قطعاً و نفس الامر موثر می‌شود و کار به استنکاف از احقاق حق نمی‌انجامید و من حیث المجموع از نحوه رسیدگی در مرحله دادسرا در بی‌توجهی به ادله ابرازی قلندروار اظهار تأسف باید نمود.

بناءً به مراتب و معنونه در فوق: رسیدگی و نقض قرار یاد شده تحت استدعاست.

 

با تشکر و تجدید احترام

 

وکیل شاکی ……

منظور از مرجوع الیه، موضوع یا دعوا یا دادخواستی است که به صلاحیت آن مرجع احاله می گردد و آن مرجع احاله گیرنده را مرجوع الیه می نامند.

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه تجدید نظر خواهی قرار عدم صلاحیت

ریاست محترم شعبه  دادگاه تجدیدنظر استان ……

 

از طریق شعبه …… دادگاه عمومی حقوقی ……

 

سلام علیکم

 

با احترام، و اختیار حاصله از مدلول یک برگ وکالتنامه ملصق به تمبر مالیاتی مرحله تجدید نظر و به وکالت از ناحیه تجدیدنظرخواه آقای / خانم …… در برابر تجدیدنظر خوانده آقای / خانم …… به استناد بندهای …… و …… از بنود حصری ذیل ماده ۳۴۸ ق.آ.د.م. خاطر عالی را مستحضر می‌دارد؛

رأی مندرج در دادنامه شماره …… مورخ …… بتاریخ ابلاغ …… متضمن رد دعوى موکل بخواسته پرداخت قیمت روز یک قطعه زمین داخل طرح بزرگراه و فضای سبز حاشیه خالی از اعتبار قانونی بوده و مآلاً سزاوار نقض و از هم گسیختن است. مقدمتاً و خلاصتاً مطالبی از باب نیک اندیشی و اخذ نتیجه مطلوب‌تر به استحضار رسانده و جیز‌های که باید بدواً در ابتدا و از نمای نزدیک مورد تأمل و امعان نظر قرار گیرد استدلال فاقد استغنای حقوقی ریاست محترم محکمه بدوی می‌باشد.

قطع نظر از آنکه بدور از عدل و انصاف است. پذیرش آن بر قوه تصور ثقیل می‌آید و قبول آن هم از طریق حکمت و هـم سـبیل معرفت میسور نمی‌باشد. نگارنده معتقد است.

قلم همواره در کنار حقیقت آرام می‌گیرد و لا تقف مالیس لک به ‌علم در این خصوص ربط انشائی خواهد یافت و عظمت اشکال استدلال و استنادات محکمه نخستین زمانی آشکارتر خواهد شد که با اندکی ذوق و استشمام اثبات شود احتجاج معموله ناشی از سوء استنباط دون شأن یک مقام قضائی و امر خطیر قضاوت بوده که با «‌دیدن»، «‌شنیدن»، «‌خواندن و بالاخره «‌سنجیدن مصداق می‌یابد چه به هر طریق عدالت به معنای اجرای دقیق قانون و قراردادن هر چیز در وضع شایسته و قانونی آن است که در موضوع مانحن فیه چنین نشده و از احقاق حق استنکاف شده است.

چه مالکیت موکلین حسب مستندات ابرازی نسبت به زمین ادعایی محرز است، و حسب نظریه کارشناسان منتخب در پرونده کلاسه …… شعبه …… دادگاه عمومی ‌…… و توافقنامه ابرازی از ناحیه موکل بعنوان تجدیدنظرخواه که حکایت از توافق مالکین مشاعی پلاک ثبتی …… مذکور با شهرداری را دارد مؤید تصرفات تجدیدنظر خوانده در زمین متنازع فیه می‌باشد و رأی وحدت رویه استنادی دادگاه بدوی با توجه به تصرفات شهرداری فاقد محمل قانونی بوده و دعوی مطروحه در صلاحیت محاکم عمومی می‌باشد. نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته و اعاده پرونده جهت رسیدگی ماهوی به دادگاه بدوی مزید امتنان خواهد بود.

 

با تشکر و تجدید احترام

 

وکیل ……

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اظهارنامه اعلام انفساخ عقد وکالت به وکیل

مخاطب محترم

 

با سلام و دعای خیر

 

احتراماً به تجویز ماده ۱۵۶ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مطالب ذیل رسماً و قانوناً به شما ابلاغ می‌گردد:

نظر به اینکه اینجانب به موجب قرارداد وکالت شماره …… وکالت جهت فروش پلاک ثبتی …… به شما اعطاء نمودهام، و در حال حاضر اینجانب خود شخصاً پلاک موصوف را فروخته ام، لذا با ارسال این اظهارنامه مراتب انفساخ عقد وکالت اعلام می‌گردد.

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اظهارنامه تخلیه بعد از انقضای قرارداد اجاره

مخاطب محترم

 

با سلام و دعای خیر

 

احتراماً به تجویز ماده ۱۵۶ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مطالب ذیل رسماً وقانوناً به شما ابلاغ می‌گردد

نظر به اینکه حضرتعالی یک باب منزل مسکونی را از تاریخ به مدت یکسال از اینجانب اجاره کرده‌اید و مدت قرارداد نیز منقضی شده است. لذا با ارسال این اظهارنامه به شما اخطار میشود ظرف یک به تخلیه عین مستاجره اقدام نمائید. وگرنه از طریق مراجع قانونی بطرفیت شما اقامه دعوا خواهم نمود.

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۲:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اظهارنامه مطالبه ثمن معامله

مخاطب محترم

 

با سلام و دعای خیر

 

احتراماً به تجویز ماده ۱۵۶ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مطالب ذیل رسماً و قانوناً به شما ابلاغ می‌گردد:

 

نظر به اینکه حضرتعالی به موجب بیعنامه مورخ …… یک باب باغ مشجر از اینجانب به مبلغ …… ریال خریداری نموده و مبلغ …… ریال به اینجانب نقداً پرداخت نموده و مابقی آن را به اینجانب بدهکار می‎باشد.

 

لذا با ارسال این اظهارنامه به شما ابلاغ می‌گردد ظرف مدت دو روز نسبت به پرداخت مابقی ثمن معامله اقدام نمائید و گرنه از طریق مراجع قانونی علیه شما خواهم نمود.

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۱:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اظهارنامه خریدار مبنی بر فسخ معامله به لحاظ خیار غبن

مخاطب محترم

 

با سلام و دعای خیر

 

احتراماً به تجویز ماده ۱۵۶ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مطالب ذیل رسماً وقانوناً به شما ابلاغ می‌گردد:

 

نظر به اینکه اینجانب در روز گذشته یک قطعه زمین دارای پلاک ثبتی …… از شما خریداری نمودهام، پس از تحقیق در مورد قیمت پلاک مذکور از همجواران و اهل خبره متوجه شدهام که قطعه زمین مذکور را به سه برابر قیمت واقعی از شما خریداری نمودهام. لذا با ارسال این اظهارنامه به استناد به ماده ۴۱۶ قانون مدنی مراتب فسخ معامله و بیع نامه را به شما اعلام مینمایم.

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۱:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

درخواست تعیین کارشناس معاضدتی

بسمه تعالی

 

موضوع: تقاضای تعیین کارشناس معاضدتی (توسط خواندگان)

 

 ریاست محترم دادگاه عمومی شهر ……

 

با سلام و تحیت؛ احتراماً در خصوص کلاسه پرونده …… معروض می‏دارد:

 

نظر به اینکه اینجانبان ۱- …… ۲- …… ۳- …… خواندگان کلاسه پرونده یاد شده با طرفیت خواهان مندرج در آن به خواسته تقسیم ماترک می‌باشم.

 

نظر به اینکه در راستای کلاسه پرونده امر قرار ارجاع امر به هیئت کارشناسی ۳ نفره صادر گردیده است. توجهاً به اینکه اینجانب حسب شهادت شهودی که حاضر به ادای شهادت می‌باشند، فاقد هرگونه مال و اموالی می‌باشیم لذا توانایی پرداخت حق‌الزحمه کارشناسی به مبلغ …… تومان را نداریم و تنها مجتمعاً قادر به پرداخت مبلغ ……تومان یعنی هر نفر …… تومان از کل هزینه کارشناسی می‌باشیم.

 

لذا تقاضای رسیدگی و صدور دستور مقتضی را در این راستا مورد استدعاست.

 

با تجدید مراتب احترام؛ …… 

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۱:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه استرداد لاشه چک

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی

 

با سلام و احترام

خواهان

 

خوانده

 

خواسته: استرداد لاشه چک شماره … مورخ ……

 

متن خواسته

 

۱.اینجانب چکی را به شماره …… به تاریخ ….. صرفاً به عنوان تضمین و متعهد بودن به اجرای تعهدات قراردادی در اختیار خوانده قرار داده ام. چک سپرده شده صرفا جنبه تضمین داشته و فاقد وصف تجاری و پرداختی است.

 

۲.مدارک ضمیمه شده به پرونده موید آن است که اینجانب به تعهدات خود عمل کرده ام لذا خوانده حقی ندارد که لاشه چک را نزد خود نگه دارد و بایستی آن را استرداد کند.

 

۳. به منظور الزام خوانده به استرداد لاشه چک، اینجانب نیز اظهارنامه رسمی به شماره ……. در تاریخ …… تنظیم کرده و برای خوانده نامبرده ارسال کرده ام. اما همچنان خوانده ممانعت به عمل آورده و لاشه چک را در موعد مقرر قانونی مسترد نکرده است.

 

۴. لذا به شرح دادخواست و مستندات پیوستی، که نشان دهنده ماهیت تضمینی چک و انجام شدن تعهدات از سوی اینجانب است و با استناد به مفاد ۱۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی، ماده ۲۶۵ قانون مدنی و ۶۷۴ قانون مجازات تعزیرات )خواهشمند استرداد لاشه چک هستم.

 

پاسخ لایحه دفاعیه استرداد لاشه چک از سوی خوانده

 

اینجانب به عنوان خوانده در پاسخ به دعوی خواهان، که خواستار استرداد لاشه چک است دفاعیات ذیل را در قالب لایحه تقدیمی به محضر دادگاه محترم تقدیم می دارم:

 

۱.چک …. به شماره …… در تاریخ ……. از سوی خواهان که متعهد به انجام تعهدات بوده من باب تضمین به اینجانب سپرده شده است.

 

۲.خواهان نامبرده که مدعی استرداد لاشه چک است به تعهدات خود عمل نکرده است. که مدارک پیوستی مثبت ادعای اینجانب می باشد.

 

۳.لذا اینجانب در مقام دفاع از حقوق خود و الزام متعهد به انجام تعهد الزامی به استرداد لاشه چک ندارم.

 

۴.لذا از مقام محترم قضایی تقاضا دارم که دعوی خواهان مبنی بر استرداد لاشه چک به شماره کلاسه …….. و شماره بایگانی …….. را رد نماید.

۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۱:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه  موضوع: تبادل

 

ریاست محترم شعبه  دادگاه تجدید نظر استان ...

از طریق شعبه ... دادگاه خانواده ...

 

سلام علیکم، با احترام در پاسخ به دادخواست تجدید نظرخواهی خانم ... ،خاطر عالی را مستحضر میدارم، تجدید نظر خواهی با جهات موجه نقض تطابقی داده نشده و صرفاً رفع تکلیفی با استفاده از ظرفیت تجدید نظر خواهی انجام شده و دلیلی که توش و توان نقض رأی تجدید نظر خواسته را داشته باشد ارائه نگردیده، بلکه به کلی گویی و استفاده از کلمات کلیشه بدون قید ریشه و خاصه بحث مصلحت طفل البته از دیدگاه خواه و نه از دیدگاه قانون ،اکتفا شده است .

به سخن اخری کلیت دوسیه مطمح ابصار، به تلاش بدون جهت و بدون سند و تلقین صرفه و صلاح و مصلحت‌ ، معطوف گردیده تا بار احساسی را بر بار قانونی غلبه دهد .

رد تجدیدنظر خواهی و توشیح حکم تجدید نظر خواسته مورد استدعاست. 

با تشکر و تجدید احترام

تجدیدنظر خوانده 

توشیح در لغت به معنی آراستن، زینت دادن. نوشته‌ای را به مهر و امضای خود آراستن.

۲۶ آذر ۰۴ ، ۱۴:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه  موضوع : اخطار ارائه اصول

 

ریاست محترم شعبه ... دادگاه حقوقی 

 

سلام علیکم ، با احترام اینجانب ... در اجرای دستور متضمن ارائه اصول خاطر عالی را مستحضر میدارم:

نظر به اینکه مطالبه اصول با ابراز ادعای انکار یا تردید خوانده ، اخذ میگردد و با عدم تعرض خوانده ، ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی مدنی خاصیتی برای خوانده نخواهد داشت، و لکن امر والامقام فراتر از قانون و مطاع و بر روی دیده است ، بهمین دلیل ضمن ارسال لایحه ، حضوراً جهت تقدیم آخرین بیع نامه صوری مابین خدمت رسیده و اصل ارائه خواهم داد .

 

با تشکر و تجدید احترام 

 

 

۲۶ آذر ۰۴ ، ۱۳:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر