اگر به دنبال بهترین نحوه رضایت گرفتن از شاکی هستید، باید بدانید که همراهی با شاکی در این کار به شما کمک می کند. در همین راستا ارائه تضمین های لازم برای اجرای تعهدات، مانند پرداخت دیه یا خسارت، می تواند شاکی را به گذشت ترغیب کند.
اگر به دنبال بهترین نحوه رضایت گرفتن از شاکی هستید، باید بدانید که همراهی با شاکی در این کار به شما کمک می کند. در همین راستا ارائه تضمین های لازم برای اجرای تعهدات، مانند پرداخت دیه یا خسارت، می تواند شاکی را به گذشت ترغیب کند.
در برخی موارد که امکان مذاکره مستقیم وجود ندارد، میتوان از یک واسطه قابل اعتماد برای میانجیگری و حل قضیه استفاده کرد.
در بسیاری از موارد بهترین نحوه رضایت گرفتن از شاکی، مذاکره مستقیم و رو در رو با شاکی است. برقراری گفتوگو و مذاکره، یکی از موثرترین و کم دردسر ترین روش ها برای جلب رضایت شاکی است. در این مرحله، طرفین می توانند به بررسی نیاز ها و خواسته های یکدیگر، راه حلی مناسب برای رفع اختلافات خود، پیدا کنند.
نحوه رضایت گرفتن از یکی از مراحل کلیدی در جریان حل و فصل اختلافات است. این مسئله به ویژه در اختلافات حقوقی و کیفری، می تواند در تسریع در رسیدگی به پرونده ها کمک بسیاری کند. در ادامه روشها و اصول حقوقی مرتبط با نحوه رضایت گرفتن از شاکی معرفی شده است :
مذاکره مستقیم
واسطه گری
تضمین اجرای تعهدات
توجه به احساسات شاکی
عذر خواهی و پذیرش مسئولیت
مشاوره حقوقی
الف- عدم مباشرت، مشارکت و معاونت در ارتکاب جرائم مستوجب مجازات محاربه ، افساد فی الارض و بغی
ب- عدم ارتکاب جاسوسی به نفع اجانب
پ-عدم ارتباط مستقیم با عوامل سرویس های اطلاعاتی خارجی
ت-عدم ارتکاب قتل و جرح عمدی
ث- عدم ارتکاب تخریب و احراق عمده تاسیسات دولتی، نظامی و عمومی
ج- عدم عضویت و وابستگی گروه های معاند و برانداز
چ- نداشتن بیش از دو فقره سابقه محکومیت موثر کیفری
ح- نداشتن شاکی یا مدعی خصوصی یا حسب مورد اعلام رضایت آنان یا جبران ضرر و زیان
خ- اظهار ندامت و تعهد کتبی مبنی بر عدم تکرار جرم امنیتی مشابه
د-عدم ارتکاب جرم جدید مستوجب مجازات درجه یک تا پنج در زمان محکومیت، اجرای حکم و یا در زمان مرخصی
عفو خصوصی که به پیشنهاد رییس قوه قضاییه و موافقت مقام رهبری اعطا می شود به دو دسته عفو معیاری و عفو موردی تقسیم می شود. در عفو معیاری همانطور که از نام و عنوان چنین عفوی پیداست نیاز به معیارها و ضوابط خاصی می باشد که از طریق کمیسیون عفو مرکزی قوه قضائیه تعیین و به رهبر پیشنهاد می شود و با موافقت رهبر، اشخاصی که ان معیارها و شرایط را دارند می توانند از عفو بهره گیرند. در واقع در چنین عفوی فرد ملاک نمی باشد بلکه وجود یکسری شرایط و یا نوع محکومیت خاص معیار استفاده از عفو قرار می گیرد، اما در عفو موردی ابتدا درخواستهای عفو به صورت موردی در کمیسیونهای عفو استانی و یا در سازمان قضایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و یا در سازمان تعزیرات حکومتی مورد بررسی قرار میگیرد، و بعد از طی مراحل مقدماتی در صورت موافقت کمیسیونهای بدوی، پرونده عفو جهت اظهارنظر نهایی به کمیسیون مرکزی عفو و بخشودگی قوه قضائیه ارسال میشود.
در صورتی که با درخواست عفو موافقت شود، فهرست نهایی افرادی که مورد عفو قرار گرفتهاند، برای ریاست قوه قضائیه ارسال میشود، سپس به محضر مقام معظم رهبری میرسد و چنانچه مقام معظم رهبری با عفو موافقت فرمایند، مراتب جهت اعمال و اجرای عفو به مراجع قضایی و سازمانهای مربوطه اعلام میشود.
جرائمی که از شمول عفو مستثنی بوده به استناد ماده 26 آئین نامه کمیسیون عفو از قرار ذیل می باشند:
1=قاچاقچیان حرفهای.
2= موارد حقالناس.
3=سرقت مسلحانه.
4=تجاوز به زنای به عنف.
5=مصادیق مهم جرائمی از قبیل: جاسوسی، محاربه، قاچاق سلاح و مهمات، اختلاس،ارتشاء و آدم ربایی.
6=محکومین به جرائم مستوجب حدشرعی اعدام و رجم مانند زنای محصنه و لواط مشروط بر اینکه جرم آنان با شهادت شهود عادل ثابت شدهباشد.
تبصره ـ حرفهای بودن و تعیین تصادیق مهم مقرر در این ماده به تشخیص رئیس قوهقضائیه است.
تفاوت های عفو عمومی و خصوصی از قرار ذیل می باشند:
.عفو عمومی مشمول متهمان و محکومان است در حالی که عفو خصوصی تنها در خصوص محکومان به حکم قطعی اعمال می شود.
.عفو خصوصی موجب سقوط تمام یا قسمتی از مجازات محکوم می شود در حالی که عفو عمومی سبب زوال محکومیت و آثار آن خواهد شد.
.عفو عمومی برخلاف عفو خصوصی که جنبه شخصی و فردی دارد، عمومیت داشته و مشمول تمامی افراد از جمله شرکاء و معاونان جرم خواهد شد.
.عفو عمومی تنها در خصوص جرائم تعزیری اعمال می شود در حالی که عفو خصوصی علاوه بر جرائم تعزیری در دیات نیز تحت شرایطی ممکن است اعمال شود.
.عفو در جرایم حدی هم ممکن است اعمال شود و گرچه دادگاه حق ندارد که نوع و میزان و یا کیفیت مجازات حدود را تغییر بدهد یا آن را تعطیل کند، اما زمانی که مجرمین محکوم به مجازات حد قبل از اثبات جرم و یا بعد از اثبات با اقرار خود به جرم توبه کنند و خواهان بخشش باشد مجازات آنها تبدیل یا تقلیل خواهد شد.
.در عفو عمومی قانون حکم فرما بوده و نیاز به گذشت شاکی خصوصی و احراز اصلاح و ندامت نمی باشد.
براساس ماده 25 آیین نامه کمیسیون عفو، در صورتی که شخصی محکوم به اعدام شده و براساس عفو خصوصی، مجازات وی به حبس ابد تقلیل یافته باشد وی می تواند بعد از تحمل 10 سال حبس از عفو قبلی، مجدداً درخواست عفو بنماید. همچنین در خصوص محکومین به حبس ابد نیز امکان عفو مکرر وجود دارد به این صورت که این محکومان بعد از تحمل 10 سال حبس می توانند درخواست عفو نموده و در صورتی که حبس آنها به 15 سال تقلیل یافت، بعد از گذشت 5 سال از تاریخ عفو قبلی دوباره می توانند درخواست عفو کنند.
نکته: براساس 26 آیین نامه کمیسیون عفو، جرائمی از قبیل جاسوسی، اختلاس، ارتشاء، قاچاق حرفه ای، آدم ربایی و سرقت مسلحانه مشمول عفو نمی شوند.
طبق ماده ۲ آئین نامه ۲۷۱ کمیسیون عفو و بخشودگی، اعطای عفو منوط به درخواست محکوم علیه یا خانواده او یا قاضی اجرای حکم یا رئیس زندان محل گذران حکم است. درخواستهای مذکور باید ابتدا در هیئت های مرکز استان و شهرستان مرکب از رئیس دادگستری، قاضی تحقیق زندان و رئیس زندان بررسی بشود و پس از اخذ نظریات اداره اطلاعات، ستاد مبارزه با مواد مخدر، گزارش کاملی از وضع محکومان به کمیسیون عفو ارسال میشود. پس از بررسیهایی در کمسیون عفو، رئیس کمسیون عفو فهرست اسامی محکومان مستحق عفو را تقدیم رئیس قوه قضائیه کرده و رئیس قوه قضائیه حداقل ۱۵ روز قبل از یکی از مناسبتهای عفو به مقام رهبری پیشنهاد میکند و رهبر در قبول یا رد چنین پیشنهادی مختار می باشد.
عفو خصوصی عفوی است که با پیشنهاد ریاست قوه قضاییه و موافقت مقام رهبری انجام می شود و بدین وسیله تمام یا قسمتی از مجازات محکوم بخشیده می شود این عفو برخلاف عفو عمومی، سبب زوال آثار محکومیت نمی شود و آثار تبعی محکومیت همچنان پابرجاست.
براساس بند یازده اصل 110 قانون اساسی و ماده 96 قانون مجازات اسلامی، عفو یا تخفیف مجازات محکومیت در حدود موازین اسلامی، جزو وظایف و اختیارات رهبری به شمار می رود که این امر پس از پیشنهاد رئیس قوه قضائیه صورت می گیرد.
نکته: عفو خصوصی در جرائم تعزیری و حدودی که با اقرار ثابت شده باشند غیر از قذف بعد از توبه مجرم اعمال می شود.
نکته: مجازات قصاص و دیات به دلیل جنبه خصوصی داشتن و حق الناس بودن مشمول عفو خصوصی قرار نمی گیرند.
نکته: در صورتی در خصوص محکومان عفو خصوصی اعمال می شود که محکومیت در حال اجرا باشد و یا اینکه محکوم مقداری از مجازات را گذرانده باشد بنابراین محکومانی که هنوز به مرحله اجرا نرسیده اند از دایره شمول این عفو خارجند.
نکته: برای اعمال عفو خصوصی وضعیت محکوم به لحاظ ندامت و اصلاح مورد بررسی قرار می گیرد.
نکته: عفو خصوصی معمولاً در اعیاد ملی و مذهبی یا به مناسبت های سیاسی و اجتماعی خاص اجرا می شود.
عفو عمومی یا همان عفو عام، عفوی است که به موجب قانون و تصویب مجلس شورای اسلامی در پی انقلاب و یا حوادث سیاسی اعمال می شود، در واقع عفو عمومی ازجمله موارد سقوط مجازات می باشد براساس ماده 97 قانون مجازات اسلامی : عفو عمومی که به موجب قانون در جرائم موجب تعزیر اعطاء می شود، تعقیب و دادرسی را موقوف می کند. در صورت صدور حکم محکومیت، اجرای مجازات موقوف و آثار محکومیت نیز زائل می شود.
براساس ماده فوق، عفو عمومی تنها در جرائم تعزیری اعمال می شود و در خصوص حدود، قصاص و دیات نمی توان از عفو عمومی مدد جست، همچنین براساس این ماده، عفو عمومی سبب توقف اجرای مجازات و رفع آثار محکومیت کیفری می شود.
نکته: عفو عمومی در اختیار قوه مققنه بوده و علاوه بر توقف اجرای مجازات سبب زوال آثار محکومیت نیز خواهد شد این عفو برخلاف عفو خصوصی علاوه بر محکومان مشمول متهمان نیز می شود البته در مواردی مقام رهبری می تواند با استفاده از صدور حکم حکومتی متهمان را نیز مورد عفو قرار دهد.
نکته: براساس ماده 98 قانون مجازات اسلامی، دیه و ضمان مالی از شمول عفو مستثنی بوده و با عفو محکوم و متهم این دو مقوله پابرجا بوده و محکوم علیه و یا متهم، ملزم به پرداخت دیه و ضمان مالی می باشد مگر اینکه شاکی در این خصوص گذشت نماید.
نکته: عفو عمومی سبب می شود که رفتاری که سابقاً جرم بوده وصف مجرمانه خود را از دست دهد و محکومان و متهمان به این رفتار از پیگرد قانونی معاف شوند.
نکته: براساس بند (پ) ماده 13 قانون آئین دادرسی کیفری عفو عمومی از موارد سقوط دعوی عمومی به شمار میآید.
عفو در لغت به معنای بخشش، آمرزش و گذشت آمده است اما در اصطلاح حقوقی مراد از عفو، اقدامی است که بعد از دستور رهبری و تصویب مجلس شورای اسلامی سبب توقف تعقیب، اجرای تمام یا قسمتی از مجازات می شود. برای اینکه عفو به مرحله اجرا برسد مقتضی ست که شرایط آن مهیا شده و مراحلی نیز طی شود. عفو علاوه بر اینکه در کاهش آسیب به اشخاص و جامعه موثر می باشد، می تواند کاهش دهنده و ترمیم کننده اشتباهات قضایی نیز باشد. لازم به ذکر است که عفو جنبه عمومی مجازات را متوقف کرده و همچنین آثار محکومیت را (در صورتی که عفو عمومی باشد) زائل می کند اما در خصوص جنبه خصوصی جرم مثل دیه و خسارات وارده تاثیرگذار نبوده و در این خصوص عفو اثری ندارد. عفو به دو دسته عفو عمومی و عفو خصوصی قسمت می شود، در قسم اول تصویب و تقنین مجلس شورای اسلامی مجازات را زائل کرده و هم مشمول محکومین و هم متهمین می شود در حالی که در قسم دوم براساس قانون اساسی و همچنین ماده 96 قانون مجازات اسلامی، تنها در صورت موافقت مقام رهبری و در خصوص مجرمینی که حکم محکومیت آنها قطعی شده است اعمال می گردد، بنابراین چنین عفوی در خصوص متهمان قابل اعمال و اجرا نخواهد بود.
نکته: عفو خصوصی تنها درخصوص محکومان اعمال می شود نه متهمان.همچنین اینکه این عفو در خصوص محکومیت های قطعی است و محکومانی که محکومیت آنها قطعی نشده و امکان واخواهی، تجدید نظر یا فرجام خواهی دارند، نمی توانند از این عفو استفاده نمایند.
برای اثبات این جرم شخصی که مورد ضرب و جرح واقع شده است شخص باید طرح دعوی نموده و باید سریعا به پزشکی قانونی مراجعه کند. نامه ی پزشکی قانونی را در خصوص میزان جراحات وارده بگیرد و به عنوان مدرک در دعوی ارائه کند. هر چه مدت بیشتری مراجعه به پزشکی قانونی طول بکشد، امکان کمتر شدن یا از بین رفتن اثر جراحات بیشتر است. البته این نکته نیز قابل توجه باشد که گرفتن نامه ی پزشکی قانونی تنها یکی از دلایل است ولی دلیل قطعی ای بر مقصر بودن طرف مقابل نیست و همه چیز بستگی به رای و نظر قاضی و دادگاه دارد.
از آن جا که به جریان افتادن این جرم نیاز به شکایت شاکی خصوصی دارد، این جرم در صورتی که مجازات آن قصاص باشد در زمره جرایم قابل گذشت قرار می گیرد و شاکی در هر مرحله می تواند گذشت کند. اما در جایی که شخص به مجازات ماده 614 محکوم شود یا اینکه بخشیدن او و عدم اجرای مجازات باعث بهم ریختن نظم عمومی جامعه شود در اینجا، حتما مجازات در خصوص او اجرا خواهد شد.
اگر در دعوا و درگیری ای، ضرباتی به شخص وارد شود که هیچ اثری بر روی بدن او برجای نگذارد مثلاً کبود یا متورم نشود، در اینجا قصاص و دیه وجود ندارد اما در این خصوص، قانون گذار مجازات تعزیری برای شخص ضارب در نظر گرفته است. بر اساس ماده 567 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 مجازات ضرب و جرح بدون اثر به شرح زیر است:
« در مواردی که رفتار مرتکب نه موجب آسیب و عیبی در بدن گردد و نه اثری از خود در بدن برجای بگذارد ضمان منتفی است لکن در موارد عمدی در صورت عدم تصالح، مرتکب به حبس (نود و یک روز تا شش ماه) یا شلاق تعزیری (یازده تا سی ضربه) درجه هفت محکوم می شود.»
ضرب به معنای به آسیب خشک و بدون خونریزی است مثلاً وقتی مچ دست شخص در می رود یا کوفتگی و تورم و خون مردگی ایجاد می شود.
جرح به معنای جنایت علیه جسم است که آسیبی همراه با خون ریزی است. مثلا وقتی که به وسیله جسم تیزی، پوست شخص خراش داده می شود و خونریزی می کند یا حتی گاهی عضوی از بدن شخص را قطع می کنند.
اما اصطلاحی داریم به عنوان ضرب و شتم که با ضرب و جرح تفاوت دارد. شتم به معنای فحاشی و توهین است. پس به معنای دعوایی است که با آسیب جسمانی بدون خونریزی و فحاشی و توهین همراه است که می تواند تحت عنوان جرایم افترا یا توهین یا قذف قرار بگیرد. به دلیل همین تفاوت معنای این واژه ها باید در انتخاب عنوان دعوای خود دقت لازم را داشته باشید.
آسیب رساندن به دیگران به دو صورت امکان پذیر است. گاهی اوقات افراد به صورت عمدی و با قصد و نیت به دیگران آسیب می رسانند که به آن ضرب و جرح عمدی می گویند. گاهی اوقات نیز افراد بدون اینکه قصد آزار و آسیب رساندن به دیگران را داشته باشند بصورت غیر عمدی باعث آسیب دیدن دیگران می شود. که به آن ضرب و جرح غیر عمدی می گویند.
بله، در برخی موارد، به ویژه اگر ملک در طول زندگی مشترک خریداری شده باشد، ممکن است نیاز به رضایت همسر باشد.
– مشخصات طرفین (واگذارکننده و واگیرنده)
– مشخصات ملک (آدرس، متراژ، شماره پلاک، مشخصات ثبتی)
– شرایط واگذاری (قیمت، نحوه پرداخت، شرایط خاص)
– تاریخ و امضا طرفین
بله، میتوانید با قید شرطهایی مانند حق استفاده از ملک برای خود در حین حیات، ملک را به فرزند واگذار کنید. در این موارد تنظیم قرارداد دقیق و مشاوره حقوقی اهمیت زیادی دارد.