این مدت به شرایط پرونده و مراجع ذیربط بستگی دارد و ممکن است چند ماه طول بکشد.
این مدت به شرایط پرونده و مراجع ذیربط بستگی دارد و ممکن است چند ماه طول بکشد.
در برخی موارد، نظرات همسایگان تأثیرگذار است، اما تصمیم نهایی با مراجع قانونی است.
بله، تغییر کاربری بدون اخذ مجوز قانونی جرم محسوب میشود.
در صورتی که نیاز به استفاده متفاوت از زمین وجود داشته باشد و دلایل قانونی کافی ارائه شود.
ریاست محترم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان [نام شهرستان]
با سلام و احترام
موضوع: شکواییه بابت تسبیب در جنایت (آسیب به جسم و جان شاکی)
اینجانب [نام و نام خانوادگی شاکی] فرزند [نام پدر شاکی]، به شماره ملی [شماره ملی شاکی]، ساکن [آدرس کامل شاکی]، با تقدیم این شکواییه اعلام میدارم که متهم [نام و نام خانوادگی متهم]، فرزند [نام پدر متهم]، به شماره ملی [شماره ملی متهم]، ساکن [آدرس کامل متهم]، با اقدام به انجام عملی که به طور غیرمستقیم موجب آسیب جسمی و ضرر مالی به اینجانب شده است، مسئولیت حقوقی و کیفری تسبیب در جنایت را بر عهده دارد.
شرح ماجرا:
در تاریخ [تاریخ وقوع حادثه]، متهم [نام متهم] با انجام / ترک فعل [شرح عمل یا ترک فعل متهم] به گونهای عمل کرده که منجر به آسیب جدی جسمی و مالی به اینجانب شده است. متهم با ایجاد شرایط [توضیح شرایط، مانند قرار دادن شیء خطرناک در مسیر یا عدم رفع خطر در محیط] بدون هیچگونه اقدام مستقیم، به صورت غیرمستقیم مسبب این حادثه و آسیب وارده به اینجانب شده است.
بر اثر این اقدام، اینجانب دچار [شرح آسیبها و صدمات وارده] شدهام و برای درمان و جبران خسارات ناشی از آن، متحمل هزینههای مالی گزافی شدهام که بخشی از آنها به شرح زیر است:
هزینههای درمان: [مبلغ تقریبی هزینههای درمان]
خسارات مالی ناشی از عدم توانایی کار: [مبلغ تقریبی خسارات]
سایر هزینهها: [مبلغ تقریبی سایر هزینهها]
دلایل و مستندات:
1-گواهی پزشکی قانونی مبنی بر آسیبهای وارده به اینجانب
2-گزارش کارشناسی در خصوص علت وقوع حادثه و تأیید تسبیب از سوی متهم
3-شهادت شهود حاضر در صحنه حادثه (در صورت وجود)
4-تصاویر و مستندات حادثه (در صورت وجود)
درخواست:
با توجه به اینکه عمل متهم از مصادیق بارز تسبیب در جنایت محسوب میشود و بر اساس ماده ۵۲۶ قانون مجازات اسلامی، ایشان مسئول جبران خسارات وارده میباشند، تقاضای رسیدگی و صدور حکم مقتضی برای موارد زیر را دارم:
1-جبران خسارات مالی و هزینههای درمان که به علت این حادثه بر اینجانب وارد شده است.
2-پرداخت دیه یا ارش متناسب با نوع و شدت آسیب جسمی وارده.
3-مجازات کیفری برای متهم به دلیل تسبیب در جنایت و اهمال در انجام وظایف خود.
پیشاپیش از حسن توجه و دستور مساعد حضرتعالی کمال تشکر را دارم.
با احترام
امضاء شاکی:-تاریخ: [تاریخ تنظیم شکواییه]
ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان
اینجانب مبلغ [مبلغ مورد مطالبه به عدد و حروف] ریال به خوانده محترم [نام خوانده] در تاریخ [تاریخ پرداخت] به عنوان قرض پرداخت کردهام. این مبلغ به صورت شفاهی و بدون تنظیم سند رسمی یا عادی به ایشان پرداخت شده و مقرر بوده است که ایشان این وجه را در تاریخ [تاریخ بازپرداخت توافقی] به اینجانب بازگردانند.
اما متأسفانه پس از گذشت مدتها و پیگیریهای مکرر، خوانده تاکنون از بازپرداخت این مبلغ خودداری کردهاند و به تعهدات خود عمل نکردهاند. علیرغم نداشتن سند کتبی، اینجانب شواهد و قرائن قابل ارائهای دارم که بیانگر پرداخت این وجه به خوانده است؛ از جمله شهادت شهود (نام شهود: [نام شهودها و توضیحی کوتاه در مورد آنان]) که میتوانند وقوع این معامله و پرداخت وجه را تأیید کنند.
لذا با استناد به ماده ۱۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی و مواد ۲۶۵ و ۳۰۱ قانون مدنی، از دادگاه محترم تقاضا دارم نسبت به صدور حکم به پرداخت مبلغ مذکور به همراه خسارت تأخیر تأدیه و سایر هزینههای قانونی توسط خوانده محترم اقدام فرماید.
بسمه تعالی
خواهان:……………..، فرزند ………، شماره ملی:……………..، نشانی……………………………….، تلفن تماس:………………………….
خوانده: …………….، فرزند ………..، شماره ملی ………………، نشانی: ………………………………..، شماره تلفن: …………………………….
وکیل : ……………….
خواسته :
مطالبه وجه بر اساس رسید ضمیمه شده، مطالبه کلیه هزینههای دادرسی،مطالبه خسارت تأخیر تادیه، حق الوکاله وکیل
دلایل و منضمات:
1-وکالت نامه به شماره: …………………
2- اظهارنامه به شماره: ……………………
3- رسید امضا و مهر شده از فروشگاه …………
ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی
با سلام و تقدیم احترام
احتراماً مراتب دادخواهی موکل را به شرح ذیل به استحضار عالی می رساند ؛
براساس توافق شفاهی فی مابین موکل و خوانده یک سری لباس بانوان در تولیدی خواهان دوخته می شده و به فروشگاه خوانده فرستاده می شده در آخرین ارسالی، بسته ها لباس از خواهان گرفته شده و رسید امضا شده تحویل خواهان داده شده است.
خوانده محترم با امضاء ذیل رسید که مشخصات دقیق آن بشرح دادخواست پیوست می باشد متعهد گردیده مبلغ مندرج در رسید را به موکل پرداخت نمایند.
لیکن در مواعد مقرر علی رغم پیگیری های مکرر از پرداخت آن خودداری نموده و موکل نیز مبادرت به ارسال اظهارنامه نمود، و علی رغم مراجعاات مکرر و ارسال اظهارنامه از تادیه و پرداخت آن خودداری می کند.
لذا با عنایت به مراتب فوق و دلایل و مدارک ابرازی تقاضای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر محکومیت خوانده محترم وفق مقررات موضوعه و حکم بر الزام ایشان به پرداخت وجه مذکور در رسید پیوستی و نیز کلیه هزینه های دارسی و حق الوکاله وکیل و خسارت تاخیر تادیه در حق موکل از محضر حضرتعالی مورد استدعاست.
با تشکر و تجدید احترام
……………. وکیل خواهان
خواهان: آقای ....... فرزند ....... به کد ملی ....... به آدرس .......
خوانده: شرکت ....... به شناسه ملی ....... به آدرس .......
موضوع خواسته: صدور حکم ورشکستگی شرکت .......
دلایل و منضمات: برگه اظهارنامه - اساسنامه شرکت و ....
شرح ستون خواسته:
با سلام و احترام
ریاست محترم دادگاه شعبه .....
اینجانب .......، یکی از طلبکاران شرکت ......... که مطابق قانون ثبت شرکت ها، تشکیل شده، می باشم که ظاهرا و با توجه به مدارک موجود، شرکت، در حال ورشکستگی بوده و سرمایه و دارایی های آن، کفایت پرداخت طلب های طلبکاران و بدهی های شرکت را نمی کند. لذا با تقدیم این دادخواست، تقاضای رسیدگی و صدور حکم ورشکستگی شرکت ..... مورد استدعا می باشد.
با تشکر و تجدید احترام
تصرف در خصوص اموال غیر منقول مانند زمین به کار می رود. تصرف در خصوص اموال منقول مانند ماشین و گوشی موبایل به کار نمی رود، درباره اموال منقول، ممکن است عناوینی مانند سرقت، کلاهبرداری و خیانت در امانت استفاده شود.
باتوجه به اینکه تصرف عدوانی جزء جرایم قابل گذشت است که با رضایت و گذشت شاکی تعقیب آن موقوف می شود. بر اساس قانون مجازات اسلامی در جرایم تعزیری قابل گذشت هرگاه متضرر از جرم در مدت یک سال از تاریخ اطلاع از وقوع جرم، شکایت نکند، حق شکایت کیفری او ساقط می شود مگر اینکه تحت سلطه ی متهم بوده یا به دلیلی خارج از اختیار، قادر به شکایت نباشد که در این صورت مهلت مزبور از تاریخ رفع مانع محاسبه می شود. هر گاه متضرر از جرم قبل از انقضای مهلت مزبور فوت کند و دلیلی بر صرف نظر وی از طرح شکایت نباشد هر یک از ورثه وی در مهلت شش ماه از تاریخ وفات حق شکایت دارد.
در موضوع تصرف عدوانی کیفری، طبق قانون مجازات اسلامی قاضی موظف است پس از طرح شکایت، برابر آئین دادرسی کیفری رسیدگی کند و علاوه بر مجازات مجرم که شامل یک ماه تا یک سال حبس است، حسب مورد به رفع تصرف عدوانی حکم دهد. این ماده قانونی فقط درباره اموال غیرمنقول است و اموال منقول را شامل نمی شود.در تصرف عدوانی حقوقی در صورت تایید دادگاه، خوانده محکوم به رفع تصرف عدوانی و پرداخت خسارت وارده و حق الوکاله وکیل خواهد شد.مجازات تصرف غیر قانونی مجدد در صورتی که بعد از رفع تصرف توسط دادگاه، شخص متصرف دوباره اقدام به تصرف اموال غیرمنقول مورد نظر کند، نه تنها دوباره رفع تصرف خواهد شد بلکه به حبس از شش ماه تا دو سال نیز محکوم میشود.بهتر است بدانید که در این مواقع، دادگاه کاملا جدی عمل میکند.
یکی از اساسی ترین مشکلاتی که ممکن است در هریک از ساختمان های امروزی رخ دهد، دعوا در املاک مشاع است. تصور کنید که شما به همراه شریکتان، ملکی را خریداری کرده اید و از همان ابتدا؛ حد استفاده از این ملک میان خودتان تقسیم نموده اید اما به تدریج و بعد از گذشت مدتی، شریکتان از محدوده ی خود تجاوز کرده و بخشی از سهم شما را نیز به تصرف خود در آورده است. در چنین شرایطی میتوانید دادخواست خود را به دادگاه ارائه کنید. معمولاً در این شرایط، قاضی به رفع تصرف ملک مشاع رای میدهد و مشکل چندانی در این زمینه نخواهید داشت. البته توصیه می کنیم قبل از خریداری املاک مشاع، در مورد تقسیم بندی آن نهایت شفافیت و صراحت را به خرج دهید تا در آینده دچار مشکلات این چنینی نشوید.
در دعوای خلع ید، داشتن سند رسمی مالکیت الزامی است. در واقع، دعوای خلع ید، به نوعی دعوای مالکیت است. اما در دعوای تصرف، اثبات سابقه تصرف در ملک با هر دلیلی کفایت می کند و الزامی جهت ارائه سند رسمی نیست. در دعوای خلع ید، صدور رای نهایی و قطعی لازمه اجرای حکم است. اما این مسئله در مورد اخراج متصرف از ملک در دعوی تصرف صادق نیست. در دعوای تصرف عدوانی، امکان رسیدگی خارج از نوبت نیز وجود دارد، ولیکن چنین امکانی برای دعوی خلع ید فراهم نخواهد بود.دعوای خلع ید، دعوایی مالی است و هزینه دادرسی آن بر اساس قیمت منطقه ای ملک تعیین خواهد شد. اما دعوای رفع تصرف دعوایی غیرمالی و هزینه ای به مراتب کمتر از خلع ید خواهد داشت.
اثبات سابقه تصرف در ملک مورد دعوا توسط خواهان اثبات لحوق تصرف خوانده (یعنی اثبات اینکه تصرف خوانده بعد از تصرف خواهان است) غیر منقول بودن مال مورد دعوا اثبات عدوانی بودن تصرف ۱: خواهان دعوا باید بتواند اثبات کند که قبل از متصرف در ملک موضوع دعوی تصرف داشته است.
۲: خواهان دعوا باید بتواند ثابت کند که متصرف با زور و ظلم ، بدون رضایت او و همچنین بدون هرگونه مجوز قانونی، ملک را از تصرف او خارج کرده است.
انواع دعوای تصرف عدوانی تصرف غیرقانونی کیفری، تصرف حقوقی، تصرف کیفری در دعوای تصرف کیفری ، شاکی علاوه بر رفع تصرف متصرف از ملک خویش، مجازات متصرف را نیز از مقام قضایی درخواست می کند. تصرف حقوقی در صورتی که خواسته خواهان رفع تصرف متصرف و اعاده تصرف سابق خود باشد، دعوای تصرف غیر قانونی حقوقی علیه متصرف اقامه می گردد.
طرح دعوی: شخص متضرر باید دادخواست تصرف را به دادگاه صالح تقدیم کند. این دادخواست باید دارای جزئیات مربوط به ملک اشغال شده، نحوه اشغال، خسارات وارده و سایر موارد مرتبط باشد.
ارائه مدارک لازم برای شکایت تصرف عدوانی: متقاضی باید مدارکی همچون سند مالکیت، مستندات مربوط به تصرف غیرقانونی و هرگونه مدرک دیگری که ادعای وی را تأیید کند را به دادگاه ارائه دهد.
احضار طرف مقابل: پس از بررسی دادخواست و مدارک ارائه شده، دادگاه طرف متخلف را احضار می کند تا در جلسه محاکمه حضور یابد و به اتهامات پاسخ دهد.
جلسات رسیدگی: در جلسات رسیدگی، طرفین به ارائه ادله و مستندات خود میپردازند و دادگاه نیز به بررسی موضوع می پردازد. در صورت نیاز، دادگاه می تواند از کارشناسان و شهود نیز استعلام بگیرد.صدور رأی: پس از بررسی کامل پرونده، دادگاه رأی نهایی خود را صادر میکند. این رأی می تواند شامل الزام متخلف به تخلیه ملک، پرداخت خسارت و سایر احکام باشد. در طول مراحل شکایت، بهتر است متقاضی به صورت مستمر پیگیر پرونده خود باشد و یا از وکیل متخصص مشاوره دریافت نماید تا از روند رسیدگی مطلع شود. در صورتی که متخلف از اجرای رأی دادگاه خودداری کند، متقاضی می تواند از طریق واحد اجرای احکام اقدام به تخلیه ملک و وصول خسارات وارده نماید.
در برخی موارد نیز ممکن است نیاز به اقدامات تأمینی همچون توقیف اموال متخلف یا منع خروج از کشور باشد که در این صورت دادگاه می تواند این اقدامات را به عمل آورد. مراحل رسیدگی به پرونده های تصرف عدوانی ممکن است متفاوت با این توضیحات باشد و بستگی به شرایط هر پرونده دارد و باتوجه به اینکه قوانین و رویه های قضائی در این زمینه در طول زمان دچار تغییر می شود.
شروع مدت تعلیق حبس در قرار تعلیق اجرای مجازات که محکوم بایستی. در طول آن مدت مرتکب جرم عمدی موجب حد ، قصاص ، دیه یا تعزیر تا درجه ۷ نگردد. شروع مدت تعلیق از زمان صدور قرار تعلیق بوده. و در شرایطی که بخشی از مجازات یا یکی از مجازات های مورد حکم معلق گردد، مدت تعلیق از تاریخ خاتمه اجرای مجازات غیر معلق میباشد.
دو صورت قرار تعلیق لغو می شود و مجازات معلق شده در مورد شخص به اجرا در می آید:
اگرمحکومی که مجازات او تعلیق شده است در مدت تعلیق حبس مرتکب یکی از جرایم عمدی موجب حد و قصاص ،دیه یا تعزیر تا درجه ۷ شود ،پس از قطعیت حکم اخیر دادگاه صادر کننده رای قرار تعلیق را لغو می نماید و مراتب را به دادگاه صادر کننده قرار تعلیق حبس اعلام می نماید .
اگر شخص در صورت تعلیق حبس از دستورات دادگاه تبعیت ننماید برای بار اول دادگاه بایستی یکی از دو تصمیم را اتخاذ نماید یا قرار تعلیق را لغو نماید و یا یک یا دو سال به مدت تعلیق بیفزاید و در صورت تخلف برای بار دوم دادگاه باید قرار تعلیق را لغو نماید و مجازات تعلیق شده را در مورد وی به اجرا گذارد.
با صدور قرار تعلیق حبس ،اجرای مجازات معلق می شود و در صورت صدور قرار تعلیق در خصوص تمام مجازات ،اگر شخص بازداشت باشد فورا آزاد می شود. تعلیق در مورد اشخاصی که بخشی از مجازات آنها معلق شده است یا یکی از مجازاتها معلق شده است نیز قابل اجراست در این حالت زمان تعلیق از زمان خاتمه اجرای مجازات غیر معلق محاسبه خواهد شد.
مجازات معلق هیچ تاثیری در وضعیت استخدامی و اداری اشخاص ندارد .بنابراین اگر کارمندی محکوم به مجازاتی شود که در نتیجه آن انفصال کارمند از خدمت می باشد، در صورت تعلیق مجازات ، مجازات معلق و موجب انفصال نخواهد بود مگر اینکه در قانون قید شود که حتی مجازات معلق هم موجب انفصال خواهد بود .
همچنین اگر شخص محکوم از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق (یک تا پنج سال) مرتکب یکی از جرایم عمدی موجب حد ، قصاص ، دیه یا تعزیر تا درجه ۷ نشود محکومیت تعلیقی بی اثر خواهد بود به این معنا که از سجل کیفری وی حذف خواهد شد و اگر بعد از آن مرتکب جرم دیگری شود مشمول قواعد تکرار جرم نخواهد شد.
دادستان و قاضی اجرای احکام میتوانند بعد از سپری کردن یک سوم مجازات، درخواست تعلیق اجرای مجازات را از دادگاه صادرکنندهی حکم بکند. بنابراین، قانون مجازات اسلامی، تعلیق اجرای مجازات پس از سپری شدن یک سوم مجازات را نیز قبول کرده و دادستان میتواند تقاضای تعلیق اجرای بقیه مجازات را از دادگاه صادرکننده حکم قطعی را کند.
همچنین، فرد محکوم نیز پس از گذراندن یک سوم از مدت مجازات، در صورت داشتن شرایط قانونی، میتواند از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری، برای تعلیق مجازاتِ خود تقاضا کند.
کل، تعلیق مجازات فرصتی برای اصلاح رفتار محکوم است و در صورت رعایت شرایط، مجازات معلق خواهد ماند. اما پس از اجرای مجازات به طور کامل، تعلیق حبس لغو میشود و محکوم میبایست مجازات خود را تماماً اجرا کند.