تنزل شغلی کارگر یعنی آنکه کارگر از شغلی که وی تصدی آن را به عهده دارد به شغل دیگری که گروه آن پایین تر است، منصوب گردد.
تنزل شغلی کارگر یعنی آنکه کارگر از شغلی که وی تصدی آن را به عهده دارد به شغل دیگری که گروه آن پایین تر است، منصوب گردد.
با توجه به تبصره 2 ماده (12) دستورالعمل اجرایی طرحهای طبقه بندی مشاغل در هیچ شرایطی ارتقاء نباید موجب کاهش مزد مبنای کارگر شود، مگر آنکه این امر کتباً مورد موافقت وی قرار گرفته باشد.
در دستورالعمل اجرایی طرحهای طبقه بندی مشاغل محدودیتی از نظر تعداد گروههایی که یک فرد می تواند ارتقاء یابد پیش بینی نشده است به شرط آنکه فرد ذیربط شرایط احراز برای ارتقاء به گروه مورد نظر را داشته باشد.
قرار گرفتن فرد به شغلی که در گروه بالاتری نسبت به شغل مورد تصدی قرار دارد را ارتقاء شغلی می گویند.
خیر، این مبلغ طی چهار نوبت اعطای پایه که بر اساس مصوبات شورای عالی کار اعلام می شود مستهلک شده و باقیمانده احتمالی کماکان جدا از مزد گروه و پایه به کارگر پرداخت می شود .
کارگرانی که پس از اجرای طرح طبقه بندی مشاغل مزد مبنای آنان نسبت به مزد ثابت قبل از اجرای طرح کاهش می یابد، مبلغ مزبور تحت عنوان تفاوت تطبیق در مورد آنان بر قرار می شود.
تفاوت مزد ثابت روزانه پرداختی کارگر قبل از اجرای طرح با مزد مبنای روزانه تعیین شده در طرح طبقه بند مشاغل را ما به التفاوت مزد ناشی از اجرای طرح می گویند.
کلیه کارگران با توجه به وظایفی که عملاً در زمان تهیه طرح طبقه بندی مشاغل عهده دار باشند، با شغل مر بوط تطبیق خواهد یافت.
کلیه کارگران مشمول قانون کار در کارگاه ، اعم از دائم ، موقت ، فصلی... از زمانی که کارگاه حد نصاب لازم برای اجرای طرح طبقه بندی را داشته باشد، مشمول اجرای طرح می باشند.
از تاریخ تصویب پیش نویس طرح.
طبق دستورالعمل شماره 61429 مورخ 19/7/83 کلیه پیمانکاران اعم از حقیقی یا حقوقی با هر نوع فعالیت و هر تعداد کارگر مشمول اجرای طرح طبقه بندی مشاغل می باشند.
طبق دستورالعمل شماره 61429 مورخ 19/7/83 کلیه پیمانکاران اعم از حقیقی یا حقوقی با هر نوع فعالیت و هر تعداد کارگر مشمول اجرای طرح طبقه بندی مشاغل می باشند.
به زبان ساده اگر شما مالک ملکی باشید و شخصی به زور و با قهر و غلبه ملک را از تصرف شما خارج کند و بدون رضایت شما در ملک تصرف و از آن بهره برداری کند بدون اینکه شما قادر باشید از حق خود استفاده کنید در تعریف قانون چنین شخصی عمل تصرف عدوانی را انجام داده است.
لازم به ذکر است که دعوای تصرف عدوانی حقوقی و کیفری صرفاً در مورد اموال غیر منقول مثل زمین یا خانه را شامل میشود. به طور مثال اگر شخص خودروی شما را به زور تصرف و مورد استفاده قرار دهد شما نمیتوانید به عنوان دعوای تصرف عدوانی شخص مورد نظر را مورد پیگرد قانونی قرار دهید و باید با عناوین دیگری طرح شکایت کنید.
قانون تعریف خاصی از تصرف عدوانی ننموده و صرفاً به تدوین موارد تمثیلی در قانون اکتفا نموده است . به عبارتی تصرف عدوانی استیلا و تصرف شخصی غیر از مالک یا متصرف قانونی به قهر و غلبه یا به طور نامشروع و غیرقانونی بر ملک یا حق دیگری است.
بی شک یکی از دعاوی پرتکرار در دادگاه ها دعاوی تصرف عدوانی میباشد.دعوای تصرف عدوانی از دعاوی محسوب می شود که هم میتواند جنبه کیفری داشته باشد هم جنبه حقوقی و همیشه بحث مالکیت و تصرف مال باعث بروز اختلاف بین افراد بوده است. دعوای تصرف عدوانی از زمانی که مالکیت مفهوم خود را در جوامع بشری پیدا کرده ظهور نمود و اختلاف در اشکال مختلف بر سر مالکیت نیز شکل خود را نشان داد.
1.موضوع اختلاف مال غیر منقول باشد مثل زمین ،خانه ،مغازه و…
2.خواهان مدعی تصرف قبلی در مال غیر منقول مزبور بوده :(یعنی خواهان مدعی باشد ملک مزبور مدتها در تصرفش بوده )و خواهان مدعی تصرف فعلی خوانده به طور عدوانی باشد .(خواهان مدعی باشد ملکی را که مدتها در تصرف داشته خوانده به زور از دست او گرفته )
3. خوانده انکار کند .(خوانده همه ادعا های خواهان را انکار کند و مدعی تصرفات خودش
مطابق ماده 170 قانون آیین دادرسی مدنی مستاجر که متصرف قانونی ملک است در این صورت دعوای تصرف عدوانی مطرح می کند .
«سرایدار ،خادم ،کارگر و به طور کلی هر امین دیگری ،چنانچه پس از ده روز از تاریخ ابلاغ اظهار نامه مالک یا ماذون از طرف مالک یا کسی که حق مطالبه دارد مبنی بر مطالبه مال امانی از آن رفع تصرف نکند متصرف عدوانی محسوب می شود.
در دعوای تخلیه ید خواهان مدعی است که خوانده قبلا به موجب قانون یا قرار دادی مثل قرار داد اجاره متصرف در ملک من بوده ولی حالا که قانونا مهلت تصرف او تمام شده یا مدت قراردادش تمام شده همجنان در ملک من مانده و ملک را تخلیه نمی کند و خوانده نیز قبول دارد که خواهان مالک ملک است ولی به زور از ملک خارج نمی شود.
برای مثال :آقای الف مستاجر و ساکن ملک اقای ب می باشد و عقد اجاره بین آنها به مدت یک سال منعقد شده است بعد از پایان یک سال آقای ب که مالک ملک (موجر) است به آقای الف (مستاجر) می گویند مهلت اجاره تمام شده و خانه را تخلیه کن ولی با این حال آقای الف (مستاجر ) خانه را تخلیه نمی کند و در واقع در این صورت ادامه سکونت مستاجر قانونی نیست و عدوانی است و خواهان در این مورد دعوای تخلیه ید اقامه می کند .
دعوای خلع ید (یا همان دعوای مالکیت ) : در واقع دعوای مالکیت دعوایی است که در آن دادگاه در صورتی حکم علیه خوانده صادر می نماید که خواهان با ارایه ادله متناسب ،مالکیت خود را نسبت ملک مورد دعوا که خوانده آن را انکار می نماید و نیز غاصبانه بودن ید خوانده را اثبات می کند. :در یک مثال ساده :آقای ب در یک منزل مسکونی ساکن و متصرف می باشد و آقای الف مدعی است که این منزل که آقای ب متصرف آن است ملک آلف بوده و سند مالکیت دارد و آقای ب به زور و عدوان آن را متصرف شده و الف در خواست خلع ید را دارد .
دعوای تصرف عدوانی :سبق تصرف خواهان و عدوانی بودن تصرف خوانده محور رسیدگی است .در دعوای تصرف عدوانی مطابق ماده 162 قانون آیین دادرسی مدنی ابراز سند مالکیت دلیل سابقه تصرف خواهان می باشد مگر اینکه خوانده استفاده از حق را به طریق دیگر ثابت کند .
یعنی در دعاوی تصرف عدوانی مهم این است که خواهان سابقه تصرف در مال غیر منقول (ملک ،زمین ) داشته باشد و خوانده به زور مال غیرمنقول را از دست خواهان گرفته باشد و خودش تصرف کند .
در یک بیان کلی :در تصرف عدوانی مهم نیست ملکی که خواهان قبلا در تصرف داشته مال خواهان بوده یا نه مهم این هست که ملک را در تصرف و اختیار داشته و به مالکیت خواهان توجه نمی کنیم و مهم این است که خواهان ادعا می کند ملکی را که در اختیار داشته دیگری (خوانده )به زور از چنگ او خارج کرده است ولی در دعوای خلع ید خواهان ادعا می کند که مالک ملک است و خوانده به زور آن را از اختیار او خارج کرده است.
خیر، تصرف عدوانی در رابطه اموال غیر منقول مانند زمین ،خانه ،مغازه ،و…مطرح می شود در رابطه با اموال منقول مثل اتومبیل جای بحث جرایم دیگر می باشد.