⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۹۳۱۰ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

قرارداد بیمه نامه آتش سوزی غیرصنعتی

 

توضیحات منظم به بیمه نامه آتش سوزی 

توضیحات  مربوط به بیمه نامه آتش سوزی شماره .................. که جزء لاینفک بیمه نامه می باشد  به شرح زیر

توضیحات :

1-   نرخ حریق ، صاعقه ، انفجار %7 در هزار ، نرخ زلزله 12/1 در هزار ، نرخ سرقت با شکست حرز 12  در هزار محاسبه و منظور گردید .

2-      بنا به اظهار بیمه گزار سازه ساختمان مورد بیمه از اسکلت فلزی می باشد .

3-   با عنایت به ماده 13 شرایط عمومی مندرج در ظهر بیمه نامه خسارت های مستقیم ناشی از زلزله وارد به مورد بیمه به استثناء سرقت در مقابل خطر زلزله بیمه می باشد و استثناء زمین لرزه مندرج در بند 2 ماده 31 شرایط مذکور شامل این بیمه نامه نخواهد بود . ضمناً از خسارت های ناشی از زلزله 15% به عنوان تعهد بیمه گزار (فرانشیز) کسر خواهد شد .

4-      حداکثر  تعهد شرکت بیمه در مقابل خسارت ناشی از خطر زلزله 80% مبلغ مورد بیمه در هر حادثه می باشد .

5-      مورد بیمه بند 2 بیمه نامه علاوه بر خطرات حریق ، صائقه ، انفجار ، زلزله در مقابل خطر سرقت با شکست حرز نیز بیمه می باشد .

6-   بیمه گر موافقت مینماید که بیمه گزار مبلغ ............. ریال از حق بیمه را نقداً و مابقی را در 6 قسط ........... ریالی به سررسید های ................. الی ................. پرداخت نماید چنانچه هر یک از اقساط مذکور در سررسید های معینه پرداخت نشود بیمه گر تعهدی نسبت به جبران خسارت وارد به مورد بیمه را نخواهد داشت .

7-      گرم و روشن نمودن محل مورد بیمه با نفت ، گاز ، گازوئیل ، و برق مجاز می باشد .

بیمه نامه آتش سوزی

شرکت سهامی بیمه ...................

شرکت سهامی بیمه ............... طبق پیشنهاد شماره ............. مورخ ............... بیمه گذار

به موجب این بیمه نامه و شرایط مندرج در ظهر آن متعهد است که پس از دریافت حق بیمه مقرر خسارتی که به علل خطرات مورد تعهد با اموال مشروحه زیر وارد شود جبران نماید .

 

نام بیمه گذار

نشانی بیمه گذار

مورد بیمه                                                         نوع مورد بیمه : غیر صنعتی

محل مورد بیمه :

 

شماره بیمه نامه                                                            تاریخ صدور :

شماره سال قبل :                                                          نمایندگی

مدت بیمه                   تاریخ شروع :                           تاریخ انقضاء

 

خطرات مورد تعهد : حریق ، انفجار ، صاعقه

شرح مورد بیمه

 

ارزش و مورد بیمه

 

نرخ

 

مورد بیمه عبارت است از ساختمان و اثاثیه و لوازم اداری دفتر مرکزی که متعلق به بیمه گذار بوده واقع در محل  مورد بیمه و به شرح زیر :

1-ساختمان دفتر مرکزی کلاً به ارزش

 

2-اثاثیه و لوازم اداری کلاً به ارزش

 

حداکثر هزینه پاکسازی محل مورد بیمه پس از وقوع  خطرات مورد تعهد بیمه نامه تا مبلغ :

 

توضیحات به شرح پیوست که جز ء لاینفک این بیمه نامه می باشد .

 

3% عوارض شهرداری -/055/20

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جمع به عدد

 

 

 

 

 

جمع کل سرمایه به حروف : نهصد و شصت میلیون ریال

 

 

 

 

 

 

 

مبلغ حق بیمه به حروف : چهار میلیون و هفتصد و پنجاه و هشت هزار و یکصد و پنجاه و نه ریال

 

 

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۷:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرارداد استخدام موقت (عمومی)

بر اساس مفاد ماده 2 قانون کار جمهوری اسلامی ایران ، این قرارداد کار بین  شرکت .....................
( سهامی خاص ) که در این قرارداد به اختصار (کارفرما ) نامیده می شود و

آقای / خانم : ..................... فرزند ................. دارای شناسنامه شماره .................. صادره از ............ ساکن .........................................................................................

که از این پس (کارگر) نامیده می شود منعقد می گردد.

تبصره : اینقرارداد جهت کار موقت با توجه به بند (و ) از ماده 10 قانون کار بین طرفین  تنظیم گردیده است.

1-  مدت قرارداد : مدت این قرارداد .................. ماه است که شروع آن از تاریخ ................. و پایان آن تاریخ ..................... می باشد و محل انجام کار ، واقع در دفتر مرکزی شرکت به نشانی ................ می باشد.

تبصره : 1/3 ماه از ابتدای مدت این قرارداد جنبه آزمایشی دارد و در حین و پایان مدت مذکور چنانچه نحوه خدمت کارگر فوق الذکر مورد تایید کارفرما نباشد طبق مقررات قانون کار به این قرارداد خاتمه داده خواهد شد.

2-  موضوع قرارداد : انجام خدمت در قسمت  ................ شرکت می باشد  و آقای / خانم ................... متعهد است که وظایف محوله را با رعایت مقررات و طبق شرح وظایف ابلاغ شده به ایشان انجام دهد .

3-  ساعت کار : ساعت کار شرکت معادل 44 ساعت کار در هفته می باشد و در صورت  انجام کار اضافی ، طبق مقررات قانون کار مزایای اضافه کار به کارگر پرداخت خواهد شد .

1-     حق السعی :

4-1) حقوق ماهیانه : ................... ریال

4-2) حق جذب ماهانه : ................ ریال

4-3) خواربار و مسکن : ............... ریال

4-4) کمک عائله مندی :.................... ریال

5-4) سایر مزایا : ......................... ریال

تبصره : مالیات بر حقوق و مزایا و کسورات مربوط به حق بیمه تامین اجتماعی و سایر کسورات قانونی از دریافتی ماهانه کارگر کسر و خالص پرداختی از طرف کارفرما به نامبرده  پرداخت خواهد شد.

5) خانم / آقای .................... طی مدتی که برای رکت کار می کنند حق استفاده از تعطیلات  رسمی و مرخصی استحقاقی سالیانه را براساس مقررات قانون کار دارا خواهد بود.

6) این قرارداد پس از پایان خدمت از سوی هر یک از طرفین قابل فسخ خواهد بود  ولی در حین اجرای آن نیز با توافق طرفین و پرداخت حق سنوات معادل یک ماه آخرین حقوق و مزایای دریافتی در ازای هر سال خدمت می توان این قرارداد را فسخ کرد مشروط بر اینکه این تصمیم یک ماه قبل به طرف مقابل اعلام شده باشد.

7) خانم / آقای .................... با دریافت مبلغ مذکور هر گونه ادعای بعدی در مورد دریافت مزایای پایان قرارداد کار را از خود سلب می نماید .

8) اختلافات ناشی از اجرای این قرارداد ، بدواً از طریق سازش بین طرفین حل و فصل و در صورت عدم سازش در مراجع حل اختلاف مذکور در قانون کار حل و فصل خواهد شد.

9) بقیه مواردی که در این قرارداد پیش بینی نشده باشد بر اساس قانون کار و سایر قوانین و مقررات مربوطه خواهد بود .

این قرارداد در 9 بند و 3 تبصره در تاریخ ..................... تنظیم و به امضاء طرفین رسید.

 

امضاء کارفرما ء                                                                        امضاء کارگر

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۷:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرارداد کار (عمومی)

بسمه تعالی

وزارت کار و امور اجتماعی 

نمونه قرارداد کار

این قرارداد به موجب ماده (10) قانون کار جمهوری اسلامی ایران و تبصره (3) الحاقی به ماده (7) قانون کار موضوع بند (الف) ماده (8) قانون رفع برخی از موانع تولید و سرمایه گذاری صنعتی مصوب 25/8/1387مجمع تشخیص مصلحت نظام، بین کارفرما / نماینده قانونی کارفرماو کارگر (کارمند) منعقد می شود.

1-مشخصات طرفین : کارفرما / نماینده قانونی کارفرما

آقای/خانم/شرکت .......................................فرزند..........................شماره شناسنامه/ شماره ثبت ...................... نشانی :  ........................................................................ و کارگر (کارمند) آقای/ خانم : .........................................فرزند.................. متولد................. شماره شناسنامه ................. شماره ملی ......................... میزان تحصیلات ..........................نوع و میزان مهارت ...........................................................

نشانی : استان: ............................................ شهر : .................................. منعقد می گردد.

آدرس کامل : .............................................................................................

2- نوع قرارداد:   دائم              موقت         کار معین

3- نوع کار یا حرفه یا حجم کار و یا وظیفه ای که کارگر به آن اشتغال می یابد: .............................

4- محل انجام کار استان : ................................ شهر ......................................

5- تاریخ انعقاد قرار داد :................................ 6- مدت قرارداد : ..................................................................

7- ساعات کار : ............................ میزان ساعات کار و ساعت شروع و پایان آن با توافق طرفین تعیین می گردد، ساعات کار نمی تواند بیش از میزان مندرج در قانون کار تعیین شود لیکن کمتر از آن مجاز است.

8- حق السعی:الف) مزد ثابت/مبنا روزانه/ساعتی .......................................ریال(حقوق ماهانه : ..................................... ریال)

ب- پاداش افزایش تولید یا بهره وری ........................................................... ریال که طبق توافق طرفین قابل پرداخت است.

ج- سایر مزایا: کمک هزینه مسکن ........................... عائله مندی ................................. کمک هزینه خواروبار .........................

مرخصی استحقاقی سالانه ........... روز مطابق قانون کار و مقررات تبعی) (تعطیل هفتگی ......................... روز مطابق قانون کار و مقررات تبعی)

9- حقوق و مزایا بصورت هفتگی/ ماهانه کارگر به حساب شماره ....................................... نزد بانک .................  شعبه...................... توسط کارفرما یا نمایده قانونی وی پرداخت می گردد.

10- بیمه : به موجب ماده 148 قانون کار، کارفرما مکلف است کارگر را نزد سازمان تامین اجتماعی و یا سایر دستگاه های بیمه گذار بیمه نماید.

11- عیدی و پاداش سالانه: به موجب ماده واحده قانون مربوط به تعیین عیدی و پاداش سالانه کارگران شاغل در کارگاه‌های مشمول قانون کار مصوب 6/12/1370 مجلس شورای اسلامی به ازای یک سال کار معادل شصت روز مزد ثابت/مبنا(تا سقف 90 روز حداقل مزد روزانه قانونی کارگران) به عنوان عیدی و پاداش سالانه به کارگر پرداخت می شود. برای کار کمتر از یک سال میزان عیدی و پاداش و سقف مربوط به نسبت محاسبه خواهد شد.

12- حق سنوات یا مزایای پایان کار: به هنگام فسخ یا خاتمه قرارداد کار حق سنوات مطابق  قانون و مصوبه 25/8/1387 مجمع تشخیص مصلحت نظام بر اساس نسبت کارکرد کارگر پرداخت می شود.

13- شرایط فسخ قرارداد: این قرارداد در موارد ذیل، توسط هر یک از طرفین قابل فسخ است.

فسخ قرارداد ........................ روز قبل به طرف مقابل کتبا اعلام می شود.

14- سایر موضوعات مندرج در قانون کار و مقررات تبعی از جمله مرخصی استحقاقی، کمک هزینه مسکن، کمک هزینه عائله بندی نسبت به این قرار داد اعمال خواهد شد.

15- این قرارداد در چهار نسخه تنظیم می شود که یک نسخه نزد کارفرما، یک نسخه دست کارگر، یک نسخه به تشکل کارگری (درصورت وجود) ویک نسخه نیز توسط کارفرما از طریق نامه الکترونیکی یا اینترنت یا سایر طرق به اداره کار و امور اجتماعی محل تحویل می شود.

 

محل امضاء کارفرما                                                            محل امضاء کارگر

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۷:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرارداد توام با رهن ، اجرای طرح با بانک

قرارداد شماره                 مورخ    /    /    طرح های صنعتی که در شهرک های صنعتی ایجاد می شود :

بین امضا کنندگان زیر :

الف : بانک                    ثبت شده به شماره                    در تهران مقیم                    با
 نمایندگی               معروف در همین دفتر طبق معرفی نامه مزبور که از این پس در این قرارداد بانک نامیده می شود از یک طرف و :

ب:

که از این پس شریک نامیده می شود و :

ج: (متعهدین که اسامی مشخصات اسناد سجلی و محل اقامت آنان در ماده 33 این قرارداد قید گردیده و ذیل این قرارداد را امضاء نموده می نماید )

و از این پس در این قرارداد (متعهدین )نامیده می شود از طرف دیگر قرارداد حاضر بر اساس قانون عملیات بانکی بدون ربا (بهره ) مصوب 8 شهریور 1362 مجلس شورای اسلامی و آیین نامه ها و دستور العمل های مربوطه منعقد گردید :

ماده 1-موضوع مشارکت مدنی عبارت است از سرمایه گذاری و اقدام در امر احداث یک باب کارخانه         که نسبت به آن موافقت اصولی شماره                مورخ                 از وزارت صنایع ، اداره کل صنایع            صادر و مشخصات دقیق کمی و کیفی آن به شرح گزارشات بررسی شده از طرف کارشناسان بانک می باشد. که شریک کاملاً از مفاد آن مطلع بوده و مورد تائید وی می باشد و از این به بعد در این قرارداد طرح نامیده می شود . طرح مزبور طبق ضوابط و مقررات مربوط در یک قطعه زمین که به موجب قرارداد                       مورخ    /    /    از طرف شهرک صنعتی                    به شریک واگذار شده است و مشخصات کامل آن به شرح ذیل می باشد احداث خواهد شد (مشخصات کامل زمین محل اجرای طرح )

 ماده 2-بانک و شریک موافقت نمودند که بانک سهم الشرکه خود را به حساب مشترک نزد بانک واریز نماید طبق ارزیابی انجام شده توسط بانک (که مورد قبول شریک می باشد ) شریک نیز قسمتی  از سهم الشرکه خود را به مصرف احداث قسمتی از طرح موضوع مشارکت رسانده و متعهد گردید بقیه سهم الشرکه خود را به تشخیص و تائید بانک به مصرف احداث بقیه طرح موضوع مشارکت برساند و به محض درخواست بانک سهم الشرکه را نقداً به حساب مشترک واریز نماید ، ضمناً طرح موضوع مشارکت به نسبت             درصد متعلق به بانک و               درصد متعلق به شریک می باشد تشخیص بانک در مورد مصرف شدن سهم الشرکه که شریک جهت احداث طرح موضوع مشترک و یا واریز آن به حساب مشترک مشارکت برای شریک معتبر و غیر قابل اعتراض می باشد .

تبصره 1- واریز سهم الشرکه که بانک به حساب مشترک و استفاده از وجوه حساب مشترک مندرج در ماده تدریجاً با رعایت شرایط قرارداد حاضر و مصرف شدن وجوه برداشت شده قبلی موکول به موافقت و تائید کتبی و قبلی  بانک در هر دو مورد می باشد .

تبصره 2-کلیه عایدات و وجوه حاصل از مشارکت در خلال مدت قرارداد حاضر باید به حساب مشترک واریز شود .

تبصره 3- در صورت تخلف شریک از هر یک از مفاد و شرایط قرارداد حاضر و یا عدم ایفاء هرگونه تعهدات دیگر وی و نیز در صورت فسخ قرارداد حاضر بانک می تواند حساب مشترک را مسدود نموده از وجوه موجود در حساب مشترک تمام یا هر قسمت از سهم الشرکه خود ، سود ، خسارت و زیان های حاصله و یا هرگونه مبالغ دیگری که به نفع بانک منظور گردیده و یا باید منظور گردد را برداشت نماید و شریک حق هرگونه اعتراضی را در این مورد از خود سلب و ساقط نمود .

 ماده 3- مدت این قرارداد از زمان انعقاد به مدت                 سال تعیین گردید و شریک حق رجوع و فسخ قرارداد را از خود سلب و ساقط نمود و همچنین شریک تعهد نمود ظرف مدت مذکور کار اجرا و احداث طرح موضوع مشارکت را انجام رساند .

تبصره :در هر زمان قبل از خاتمه مدت مندرج در این ماده بانک حق فسخ این قرارداد و یا تمدید آن را به صرف اعلام کتبی به شریک خواهد داشت .

 ماده 4- با توجه به بررسی های انجام شده از طرف بانک هزینه کل احداث طرح موضوع مشارکت طبق ارزیابی بانک که به اطلاع و امضا شریک رسیده ، میباشد و با پرداخت مبلغ                           ریال به عنوان سهم الشرکه به نسبت                         درصد طرح موضوع مشارکت شریک شد .

تبصره : مشارکت بانک و شریک در طرح موضوع مشارکت به صورت مشاع بوده به نحوی که شریک به تنهایی و مستقلاً بدون اذن و اجازه قبلی و کتبی بانک حق هیچ گونه معامله ای تحت هر عنوان نسبت به هیچ یک از اموال موضوع مشارکت را ندارد .

 ماده 5- اداره امور مشارکت مدنی با رعایت مفاد قرارداد حاضر و قوانین جاریه به عهده شریک و با نظارت بانک می باشد  و شریک متعهد و ملزم گردید کار اجرا و احداث طرح را طبق نقشه مصوب و پروانه مربوطه از هر حیث و هر جهت راساً و با نظارت بانک                    انجام دهد و از این جهت هیچ گونه مسئولیتی متوجه بانک نمی شود و مدیریت شریک تبرعاً و بدون هیچ گونه حق الزحمه ای خواهد بود و شریک حق مطالبه هر نوع وجهی را از این بابت از خود سلب و ساقط نمود .

تبصره : هر نوع تغییر در نقشه و پروانه طرح موضوع این قرارداد با کسب مجوز از مراجع ذیصلاح و موافقت کتبی بانک خواهد بود .

 ماده 6- چنانچه در اثر اقدامات شریک تمام یا قسمتی از مال که تلف یا ناقص شود شریک نسبت به آن مسئول بوده و بایستی معادل آن را به بانک پرداخت نماید . تشخیص تخلف شریک در این مورد با بانک بوده و شریک به نحو غیر قابل رجوع به بانک اختیار داد زیان های موضوع این ماده را راساً از هر گونه اموال وی و یا وجوه موجود در حساب مشترک برداشت نماید و شریک حق هرگونه ایراد و اعتراضی را از خود سلب نمود .

ماده 7- بانک به نسبت مشارکت ، در سود حاصله مشارکت مدنی سهیم خواهد بود و شریک تعهد نمود سود متعلقه سهمی بانک را طبق محاسبه و تشخیص بانک همزمان با تسویه مشارکت مدنی موضوع قرارداد حاضر به بانک بپردازد. 

ماده 8- شریک متعهد گردید که به هیچ وجه زائد بر میزان سرمایه مشارکت مدنی با انجام معامله و ایجاد تعهدات مالی مبادرت ننماید.

ماده 9- شریک قبول و تعهد نمود که در طول مدت مشارکت با بانک با هیچ شخص حقیقی و حقوقی دیگری هیچ گونه قراردادی نسبت به موضوع مشارکت منعقد ننماید.

ماده 10- شریک حق ندارد بدون موافقت کتبی و قبلی بانک هیچ گونه حقی از حقوق خود را در مورد سهم الشرکه خود و همچنین عرصه طرح موضوع مشارکت مدنی به هر صورت که باشد جزئاً و یا کلاً عینا یا منفعتاً تحت عنوان هیچ یک از عقود به دیگری واگذار نماید.

ماده 11- در صورتیکه بانک در مقام استرداد سهم الشرکه خود باشد و نیز در مواردی که شریک از هریک از تعهدات و شرایط و مقررات این قرارداد به تشخیص بانک تخلف نماید یا بانک در نتیجه رسیدگی تشخیص دهد اطلاعاتی را که شریک در مورد وضعیت خود داده است مطابق با حقیقت نبوده است  بانک می تواند سهم الشرکه و سود متعلقه و کلیه خسارات وارده را طبق اسناد و دفاتر مربوطه از طریق صدور اجرائیه و یا هر اقدام قانونی دیگر مطالبه و وصول نماید.

ماده 12- دفاتر و صورت حساب های بانک در هر مورد معتبر و غیر قابل اعتراض خواهد بود و تشخیص تخلف از هر یک از شرایط و تعهدات و مقررات این قرارداد و تعبیر و تفسیر مندرجات آن با بانک بوده و تشخیص و تعبیر و تفسیر بانک مورد قبول شریک خواهد بود و از نظر صدور اجراییه و یا محاسبات بعدی در جریان عملیات اجرایی صورت حساب و اعلام بانک در هر مورد (اعم از سهم الشرکه ، سود متعلقه ، زیان وارده و سایر هزینه ها ) قاطع و برای دفاتر اسناد رسمی و ادارات و دوایر اجرای ثبت کافی می باشد.

ماده 13- شریک تعهد نمود سیستم حسابداری صحیحی که مبین وضع مالی خود و مشارکت مدنی باشد برقرار نموده و در هر زمان که بانک به تشخیص خود گزارش مربوط به نحوه فعالیت شریک را مطالبه نماید شریک بلافاصله گزارش مربوطه را تهیه و تسلیم بانک نماید.

ماده 14- شریک قبول و تعهد نمود تمامی سرمایه مشارکت مدنی را منحصراً و با نظارت بانک جهت اجرای طرح موضوع قرارداد حاضر به مصرف رسانیده است و حق ندارد از سرمایه مشارکت مدنی به منظور دیگری به جز آنچه که در این قرارداد مشخص شده است استفاده دیگری بنماید.

ماده 15- شریک تعهد نمود که از اموال مشارکت مدنی به نحوه احسن محافظت نموده و فعالیت های خود را در حدود اصول متعارف انجام داده و در هیچ یک از اموال فوق تعدی و تفریط ننماید و در صورتیکه شریک در انجام هر یک از تعهدات مذکور تقصیر نماید مسئول پرداخت خسارت ناشی از اعمال خود می باشد احراز قصور یا تقصیر و به طور کلی تعدی و تفریط شریک و همچنین میزان خسارت وارده را به تشخیص بانک می باشد و شریک حق هرگونه اعتراضی را در این مورد از خود سلب و ساقط نمود.

ماده 16- مدت وکالت های یاد شده در موارد فوق از  تاریخ عقد قرارداد تا واریز کلیه بدهی مشتری اعم از اصل و سود و کارمزد و خسارات متعلقه و هزینه های : اجرایی و حق الوکاله و غیره می باشد و در تمامی موارد مذکور در فوق مشتری حق عزل وکیل و حق ضم وکیل دیگر را از خود سلب نمود .

در صورت انحلال و یا ورشکستگی شرکت قبل از انقضای مدت قرارداد ، قرارداد فسخ خواهد شد و بانک حق خواهد داشت مبلغ سهم الشرکه و سود متعلقه را به تشخیص خود چه به صورت وجه نقد و چه به صورت سایر دارایی ها برداشت و یا تامین نموده و از شرکت خارج نماید بدیهی است بانک می تواند در صورت اقتضاء با قایم مقام قانونی شریک قرارداد مشارکت را تجدید نماید.

ماده 17 –شریک تا تسویه کامل ناشی از این قرارداد به تشخیص بانک با شرط عدم حق عزل و عدم ضم امین و وکیل و غیره به بانک تفویض وکالت نموده تا بانک بتواند در صورت عدم پرداخت سهم الشرکه و یا سود متعلقه سهمی بانک و سایر حقوق عینیه و متصوره بانک و یا تخلف از هر یک از مقررات و شرایط این قرارداد به تشخیص خود به شرح ذیل عمل نماید :

1-   قرارداد مشارکت را فسخ و نسبت به فروش پلاک مندرج در ماده یک این قرارداد و فروش مستحدثات ایجاد شده و در آن طبق ارزیابی و تشخیص خود اقدام نموده است و با اخذ ثمن مورد معامله ابتدائاً کلیه مطالبات خود ناشی از مشارکت اعم از اصل سهم الشرکه ، سود مشارکت ، هزینه های قانونی و قراردادی ، وجوه التزام و تخلف از شرط و غیره را برداشت و در صورتی که وجهی باقی بماند باقیمانده را به شریک پرداخت کند .

2-   چنانچه بانک تشخیص دهد شریک در اجرای کار احداث طرح موضوع قرارداد طبق برنامه تعیین شده عمل نمی نماید و یا از تکمیل ساختمان امتناع می ورزد و یا کار را بدون موافقت بانک تعطیل و معطل می نماید و یا به نحوی از انحاء عملیات طرح را متوقف نموده ، بانک با استفاده از وجوه موجود حساب مشترک راساً نسبت به تکمیل طرح اقدام نماید و در صورتی که وجوه مذکور تکافوی تکمیل طرح را ننماید بانک در صورت مصلحت وجوه مورد نیاز را تامین و به تشخیص خود به عنوان افزایش سهم الشرکه خود منظور نماید و سپس به شرح بند 1 این ماده عمل نماید .

3-     بانک مطالبات خود را از هر گونه اموال شریک به تشخیص خود استیفاء نماید .

4-     در صورتی که در خاتمه قرارداد شریک حاضر به فروش سهم الشرکه خود نباشد و یا از خرید سهم الشرکه بانک خودداری نماید بانک نسبت به فروش عرصه و اعیان طرح موضوع مشارکت اقدام نموده و به شرح بند یک این ماده و ماده 28 قرارداد 28 قرارداد عمل نماید .

تبصره : وکالت مذکور در این ماده وکالت تام بوده و شامل کلیه امور مربوط به فروش اعم از مراجعه به موسسات عمومی و خصوصی و ادارات دولتی و شهرداری ها و ادارات ثبت و دفاتر اسناد رسمی و اخذ مدارک و اسناد لازم و صورت مجلس تفکیکی و سپردن هرگونه تعهد اعم از مالی و غیره و امضاء ذیل اوراق و اسناد و دفاتر اسناد رسمی خواهد وبد به نحوی که در هیچ مورد احتیاجی به حضور شریک نخواهد بود و بانک حق تفویض و واگذاری موضوع وکالت این ماده را به غیر ولو کراراً ، جزاً و کلاً دارد.

ماده 18- نظر به اینکه هزینه احداث طرح موضوع این قرارداد به شرح ماده 2 تعیین گردیده است لذا شریک قبول و تعهد نمود کلیه هزینه های دیگر را که علاوه بر مبلغ پیش بینی در ماده 2 قرارداد حاضر لازم باشد از اموال خود پرداخت نماید و جمع هزینه های مزبور را به بانک صلح نمود و ضمن عقد صلح مزبور قبول نمود که اولاً : سهم الشرکه بانک تغییری نیابد و افزایش هزینه ها تاثیری در میزان سهم الشرکه مندرج در این قرارداد نداشته باشد .

ثانیاً : کلیه شرایط و تعهدات مندرج در هر یک از موارد قبلی و آتی این قرارداد را از جمله شرط مدت موضوع ماده 5 و وکالت های بلاعزل پیش بینی شده در این قرارداد پذیرفت و نسبت به اجرا و رعایت مفاد کلیه مواد این قرارداد قبولی و تعهد خود را اعلام نمود .

ماده 19-شریک به موجب قرارداد حاضر قبول و تعهد نمود چنانچه به هر دلیل نقصان و یا خسارتی بر اصل سهم الشرکه پرداختی بانک موضوع قرارداد وارد آید آنرا به هر میزانی که بانک تعیین کند که از اموال خود مجاناً به بانک پرداخت نماید صرف اظهار بانک پرداخت نماید صرف اظهار بانک در مورد میزان نقصان و یا خسارت وارده بر اصل سرمایه معتبر بوده و شریک حق هرگونه ایراد و اعتراضی را از خود سلب و ساقط نمود.

ماده 20- شریک یا قبول شرایط عمومی و حساب جاری بانک به طور غیر قابل رجوع به بانک حق و اختیار داده که وجوه لازم جهت وصول وجه التزام و جبران کسر و نقصان و خسارت وارده بر اصل سهم الشرکه و سهم الشرکه خود را از هر یک از حساب های موجود و اموال و اسناد نزد خود برداشت و استیفاء نماید. 

ماده 21-شریک قبول نمود که خدمات و امور بانکی مورد نیاز برای اجرای مفاد قرارداد حاضر را از طریق بانک تجارت انجام دهد. 

ماده 22- پس از ختم تصفیه مشارکت مدنی بانک می تواند سهم الشرکه افرازی خود حاصله از مشارکت را به شریک به صورت اقساطی به فروش رسانیده در این صورت طرفین توافق دارند سهم الشرکه بانک طبق تشخیص و محاسبه و ارزیابی بانک به شریک فروخته شود . شریک نیز تعهد نمود که اموال یاد شده را طبق شرایط مندرج در این ماده از بانک خریداری نماید در اجرای مفاد این ماده شریک برای مدت ده سال وکالت بلا عزل با حق توکیل غیر و با سلب حق ضم وکیل و غیره به بانک تفویض نمود تا بانک نیز بتواند عند الاقتضاء و بنا به تشخیص خود سهم الشرکه خود را به قیمتی که خود ارزیابی می نماید و برای هر مدتی که خود صلاح بداند به صورت اقساطی و یا نقدی به فروش رساند وکالتاً از طرف شریک تشریفات انجام معامله اقساطی را انجام داده کلیه اموال وی ره در ازای مطالبات خود ناشی از قرارداد فروش اقساطی نزد خود توثیق نموده و هر گونه قرارداد و سند را به امضاء برساند اعطای وکالت موضوع این ماده به بانک مسقط تعهدات شریک نخواهد بود .

تبصره 1- شریک قبول نمود چنانچه قیمت قابل فروش موضوع قرارداد کمتر از قیمت تمام شده آن باشد سهم بانک را به قیمت تمام شده محاسبه و مابه التفاوت را شریک از مال خود مجاناً و بلا عوض به بانک پرداخت نماید در هر صورت نظر و تشخیص و محاسبه بانک در تعین قیمت تمام شده و سهم سود حاصله مشارکت برای شریک قطعی و غیر قابل اعتراض می باشد .

تبصره 2- وکالت مذکور در این ماده وکالت تام بوده و شامل کلیه امور مربوط به فروش اعم از مراجعه به موسسات عمومی و خصوصی و ادارات دولتی و شهرداری ها و ادارات ثبت و دفاتر اسناد رسمی و اخذ مدارک و اسناد لازمه و صورت مجلس تفکیکی و سپردن هر گونه تعهد اعم از مالی و غیره و امضا ذیل اوراق و اسناد و دفاتر اسناد رسمی و اخذ ثمن و اسقاط کلیه خیارات خواهد بود به نحوی که در هیچ مورد ، احتیاجی به حضور شریک نخواهد بود و بانک حق تفویض و واگذاری موضوع وکالت این ماده را به غیر ولو کراراً ، جزئاً و کلاًٌ دارد.

ماده 23- در صورتیکه بانک این قرارداد را به هر جهت و یا به علت تخلف شریک از تعهدات وی فسخ نماید و یا در پایان مدت قرارداد شریک از پرداخت سهم الشرکه و سهم سود بانک امتناع ورزید از تاریخ استفاده از سرمایه تا تاریخ تسویه کامل اصل بدهی مبلغی بر ذمه امضا کنندگان / امضاء کننده این قرارداد تعلق خواهد گرفت از این رو شریک علاوه بر بدهی تادیه نشده مبلغی به ماخذ 6% در سال بعلاوه مبلغی که طبق نرخ سود مقرر بر اساس تعرفه بانک به عنوان خسارت تاخیر در تادیه مبنای محاسبه قرار گرفته و نسبت به اصل بدهی هر سال اضافه و به بانک پرداخت نماید و به همین منظور شریک با امضای این قرارداد به طور غیر قابل برگشت به بانک اختیار داد که از تاریخ سر رسید تا تاریخ تسویه کامل بدهی معادل مبلغ مورد قرارداد از حساب شریک برداشت و یا به همان میزان از سایر دارایی های آن تملک نماید و اخذ مبلغ مقرر به شرح فوق مانع تعقیب عملیات اجرایی برای وصول مطالبات بانک نخواهد بود.

ماده 24- کلیه هزینه های مربوط به ثبت قرارداد حاضر منجمله حق الثبت و حق التحریر سهم بانک کلاً و بودن حق هرگونه بعهده شریک می باشد. 

ماده 25- شریک موظف است در تمام مدت قرارداد امور و فعالیت های خود را طبق اصول صنعتی و مالی و فنی و تجاری و محاسباتی اداره نموده و کارشناسان و متخصصین لایق و مجرب استخدام کند و شریک باید کارخانه و ماشین آلات و وسایل متعلق به خود و یا مشارکت مدنی را طبق دستورات کمپانی سازنده و با در نظر گرفتن میزان راندمان و قدرت آنها اداره و نگه داری نموده و کلیه قوانین و مقررات و اصول لازمه در امور مربوط به عملیات و کارکنان را رعایت نماید ، بانک حق خواهد داشت راساً یا به وسیله شخص یا اشخاصی که معین می نماید در هر موقع از ساعت کار و بدون اخطار قبلی عملیات شریک را مورد بازدید و رسیدگی قرار دهد شریک تعهد نمود که در هر مورد اطلاعات مورد تقاضا را در اختیار بانک قرار دهد و راهنمایی و توصیه های بانک را در هر مورد قبول نماید و شریک مکلف است موجبات تحقق این امر را از هر لحاظ فراهم نماید در صورتی که انجام امور یاد شده به هر علت متعذر گردد بانک در هر زمان حق دارد بنا به تشخیص خود قرارداد حاضر را فسخ نماید.

ماده 26- عزل و نصب کارمندان و کارگران و تامین کادر فنی شریک و تعیین حقوق و دستمزد و حق بیمه آنان و به طور کلی انجام فعالیت های تجاری موضوع قرارداد حاضر در کلیه امور جاری شریک و مشارکت مدتی به عهده شریک می باشد لیکن این امر مانع نظارت بانک به شرح مذکور در ماده 25 این قرارداد نخواهد بود.

ماده 27- شریک نباید بدون موافقت بانک با اعظاء هیات مدیره و بازرسیها و کارمندان خود به طور مستقیم و یا غیر مستقیم معامله نماید و یا در وضع حقوقی خود تغییر بدهد. 

ماده 28- الف : شریک تعهد نمود در موقع صدور سند انتقال زمین مورد خریداری خود از شرکت شهرک
صنعتی                نسبت به توثیق آن نزد بانک در قبال کلیه مطالبات ناشی از قرارداد حاضر تحت مقررات و شرایط مندرجه در این قرارداد و هر قید و شرط دیگری که بانک تعیین نماید اقدام کند ، همچنین شریک متعهد گردید در صورتیکه قبل از صدور سند انتقال زمین محل اجرای طرح و توثیق آن نزد بانک ماشین آلات و تاسیسات موضوع طرح خریداری گردد و نسبت به توثیق اموال مزبور نزد بانک به شرح مذکور در فوق اقدام نماید . اعم از اینکه اموال یاد شده جزء کالای مورد طرح بوده یا شریک از سایر منابع خریداری نموده باشد .

ضمناً شریک به منظور تضمین حسن انجام کار  ناشی از این قرارداد کلیه تاسیسات و مستحدثات ماشین آلات موجود رد طرح را در نزد بانک به وثیقه گذارد (مشخصات کامل ماشین آلات و تاسیسات ذکر گردد ) قبض و اقباض به عمل آمده و موارد مزبور مجدداً تحویل شریک داده شد ضمناً شریک قبول نمود که کلیه تاسیسات و ماشین آلات و به طور کلی هر آنچه که در آینده در محل اجرای طرح ایجاد و نصب و راه اندازی شود جزء مورد وثیقه خواهد بود .

ب: شریک ضمن قرارداد حاضر برای مدت           سال تمام از تاریخ عقد این قرارداد به بانک و
 شرکت شهر صنعتی             وکالت با شرط عدم حق عزل و با سلب حق ضم وکیل با حق توکیل غیر ولو کراراً را تفویض نمود که هر گاه نسبت به توثیق اموال مذکور در فوق اعم از زمین محل طرح و یا ماشین آلات و تاسیسات مذکور در فوق اقدامی به عمل نیاورده ، شرکت شهر صنعتی                   به وکالت از طرف شریک نسبت به انتقال زمین محل طرح به شریک و توثیق آن نزد بانک تحت شرایط و وضوابط مذکور در فوق اقدام نماید همچنین بانک طبق مفاد وکالتنامه تفویضی نسبت به توثیق زمین و ماشین آلات و تاسیسات مذکور در بند یک بند خود اقدام و کلیه هزینه های متعهد از قبیل تنظیم سند رهنی و غیر رهنی را به حساب شریک منظور نماید .

ج: شریک به موجب وکالت در بند فوق به بانک و شرکت شهر صنعتی          اختیار داد که هر گاه به هر علتی از علل انتقال زمین موضوع طرح به وی میسر نگردد:

اولاً : بانک می تواند کلیه وجوهی را که شریک بابت بهای زمین محل طرح به شرکت شهر صنعتی              پرداخت نموده از شرکت شهر صنعتی            دریافت و بابت قسمتی از بدهی شریک به بانک ناشی از قرارداد حاضر منظور نماید .

ثانیاً : شرکت شهر صنعتی               به موجب وکالت نامه مذکور بدون اینکه نیازی به ارائه دلایل و یا مدارک از ناحیه بانک باشد به مجرد مطالبه بانک وجوه مذکور را به بانک               پرداخت نماید .

و: بانک طبق وکالت تفویضی شریک به شرح مذکور فوق از تاریخ امضاء و مبادله این قرارداد هر زمان که بخواهد می تواند سند قطعی انتقال زمین را به جانشینی و قائم مقامی شریک امضاء و مبادله نماید و کلیه هزینه های پرداختی را به حساب بدهکار شریک منظور نماید و شرکت شهر صنعتی                نیز به موجب وکالت نامه مذکور اختیار داد به وکالت از طرف هر یک به درخواست بانک زمین محل طرح را به بانک انتقال دهد و به طور کلی و در کلیه موارد مذکور در این قرارداد بانک علی اطلاق و بدون هیچ گونه استثنایی قائم مقام شریک بوده و شرکت شهر صنعتی                           طبق تعهد نامه شماره                مورخ             در تمام موارد بانک را به عنوان جانشین شریک تلقی خواهد نمود .

خ: مدت وکالت های یاد شده در بند های چهار گانه فوق ده سال تمام از تاریخ عقد قرارداد میباشد و در تمام موارد مذکور در فوق شریک حق عزل وکیل و ضم امین دیگری را از خود سلب نمود.

ماده 29- شریک تعهد نمود کلیه اموال فعلی خود و هر آنچه که جزء موارد وثیقه بوده و در آینده جزء موارد وثیقه قرار خواهد گرفت و نیز کلیه اموال موضوع مشارکت مدنی را بلافاصله پس از امضاء قرارداد حاضر همه ساله به مبلغی که مورد توافق بانک باشد در برابر آتش سوزی و انفجار و سایر خطراتی که بانک تعیین کند به نفع بانک بیمه نماید و بیمه نامه را بلافاصله به بانک تسلیم نماید . صورت انجام بیمه قل از امضاء قرارداد بیمه نامه باید ظرف 15 روز به نام بانک انتقال یابد و نیز 15 روز قبل از انقضاء مدت بیمه مدارک تجدید بیمه را به بانک ارائه دهد . همچنین شریک مکلف است ماشین آلات و لوازم مربوطه را هنگام حمل و نیز به ترتیب مذکور در این ماده بیمه نماید در صورتی که شریک تعهدات خود را به شرح فوق انجام ندهد بانک می تواندبه هر مبلغی که مقتضی بداند اقدام به بیمه یا تجدید و یا انتقال آن به نفع خود بنماید و شریک مکلف است به محض مطالبه بانک هزینه بیمه ویا تجدید آنرا فوراً به بانک بپردازد.

ماده 30- شریک مکلف است از تاریخ عقد قرارداد هر شش ماه یک بار چگونگی اقدامات مربوطه به موضوع مشارکت مدنی را کتباً برای بانگ گزارش دهد همچنین شریک تعهد نمود تراز نامه مصوب مجمع عمومی خود را که باید حاوی کلیه اطلاعات مربوط به مشارکت بانک باشد همه ساله در پایان همان سال مالی به بانک تسلیم نماید همچنین شریک قبول و تعهد نمود که در هر زمان که بانک به تشخیص خود گزارش مربوط به نحوه فعالیت و پیشرفت مشارکت مدنی را از شریک مطالبه نماید شریک بلافاصله گزارش مربوط را تهیه و تسلیم بانک نماید.

ماده 31- شریک تعهد نمود کلیه عملیات گشایش اعتبار اسنادی یا بروات وصولی (ارزی و ریالی )مربوط به دوران مشارکت توسط بانک                     انجام دهد.

ماده 32- شریک قبول نمود که توسعه تاسیسات متعلق به وی موکول به اجازه قبلی و کتبی بانک بوده و همچنین پرداخت سود سهام شرکت شریک به ازاء تعهدات وی در هر سال با رعایت مقررات قانون تجارت با کسب اجازه قبلی و کتبی بانک صورت گیرد

ماده 33- خانم ها / آقایان (اسامی متعهدین ذکر می گردد ): 

حاضر شدند و با امضاء ذیل این قرارداد مسئولیت ایفاء کلیه تعهدات مندرج در این قرارداد را متضامناً مشترکاً ، منفرداً همراه با شریک تقبل و تعهد نمودند به نحوی که بانک حق دارد به هر یک از آنها منفرداً و یا به تمام آنها مجتمعاً جهت استیفاء مطالبات خود از هر حیث و هر جهت که باشد مراجعه نماید ضمناً این تعهد مانع از این نخواهد بود که بانک بنا به تشخیص خود از طریق تقاضای صدور اجراییه در خصوص موارد وثیقه نسبت به استیفاء مطالبات خود اقدامی نماید و به هر حال اقدام به هر طریق مانع از اقدام به طور یا طرق دیگر جهت استیفاء مطالبات بانک نخواهد بود .

سایر مستندات : 

تاریخ :

 محل امضاء بانک :                        محل امضاء شریک               محل امضا متعهدین

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۵:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ترمینولوژی قوانین و مقررات =ت

ت

تابعیت اشخاص حقوقی: اشخاص حقوقی تابعیت مملکتی را دارند که اقامتگاه آن ها در آن مملکت است. (ماده ۵۹۱ قانون تجارت مصوب ۱۳/۲/۱۳۱۱)

تاجر:تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجارتی قرار بدهد.(ماده ۱قانون تجارت مصوب ۱۳/۲/۱۳۱۱)

تاجر:تاجرکسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجارتی قرار داده است.(ماده۱قانون تجارت مصوب۱۲/۳/۱۳۰۴)

تاجر درجه اول – تاجر درجه دوم – تاجر درجه سوم – تاجر درجه چهارم: تاجر درجه اول کسی است که میزان فروش سالیانه اش بیش از شصت هزار تومان باشد. تاجر درجه دوم کسی است که میزان فروش سالانه اش بیش از چهل هزار تومان و منتهی شصت هزار تومان باشد. تاجر درجه سوم کسی است که میزان فروش سالیانه اش بیش از بیسـت هـزار تــومان و منتهـی چهـل هـزار تومان باشد. تاجر درجه چهارم کسی است که میزان فروش سالیانه اش بیش از پنج هزار تومان و منتهی بیست هزار تومان باشد. (تبصره ۱ ماده ۴ قانون مالیات بر شرکت ها و تجارت و غیره مصوب ۱۲/۱/۱۳۰۹)

تأدیب: مراد از تأدیب مجازاتی است از نوع تعزیری که دادگاه با توجه به احوال مجرم متناسب بداند. (تبصره ماده ۱۵ قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۲۱/۰۷/۱۳۶۱)

تأسیسات ایرانگردی و جهانگردی: تأسیسات ایرانگردی و جهانگردی واحدهایی هستند که به قصد ارائه خدمات و انتفاع برای پذیرایی و اقامت مسافران یا میهمانان طبق ضوابط و مقررات این آیین نامه به شرح زیر تأسیس شده یا می شوند: ۱. مهمانخانه (هتل) ۲. مهمانسرا ۳. زائرسرا ۴. متل ۵. پانسیون ۶. اقامتگاه جوانان ۷. اردوگاه ایرانگردی و جهانگردی ۸ . تأسیسات ساحلی ۹. تأسیسات حمام های آب معدنی ۱۰. رستوران درون واحدهای اقامتی فوق الذکر ۱۱. واحدهای پذیرایی داخل فرودگاه ها و ترمینال های مسافربری کشور ۱۲. واحدهای پذیرایی و اقامتی بین راه و مسافرخانه هایی که در مسیرهای  ایرانگردی  و  جهانگردی  خارج  از محدوده خدمات شهری واقع شده است. (ماده ۱ آیین نامه ایجاد، اصلاح، تکمیل، درجه بندی و نرخگذاری تأسیسات ایرانگردی و نظارت بر فعالیت آن ها مصوب۱۳/۲/۱۳۶۸ هیأت وزیران)

تأسیسات برق روشنایی: تأسیسات برق روشنایی عبارت از تأسیساتی است که اساساً به منظور تأمین برق روشنایی بهتر یا ناحیه مخصوصی ایجاد شده باشد هر چند کم و بیش مورد استفاده صنعتی هم قرار گیرد. (ماده ۱۶ آیین نامه طرز اجرای ماده ۱۷ قانون برنامه عمرانی هفت ساله دوم کشور مصوب ۱۲/۱۱/۱۳۳۸)

تأسیسات برق صنعتی: تأسیسات برق روشنایی عبارت از تأسیساتی است که اساساً به منظور تأمین برق روشنایی بهتر یا ناحیه مخصوصی ایجاد شده باشد هر چند کم و بیش مورد استفاده صنعتی هم قرار گیرد. (ماده ۱۶ آیین نامه طرز اجرای ماده ۱۷ قانون برنامه عمرانی هفت ساله دوم کشور مصوب ۱۲/۱۱/۱۳۳۸)

تأسیسات زیربنایی و شریان های اصلی و حیاتی: تأسیسات زیربنایی و شریان های اصلی و حیاتی کشور آن گروه از مستحدثات هستند که ضامن تأمین نیازهای اصلی مردم نظیر آب، برق، خطوط انتقال نفت و گاز و ارتباطات بوده و فقدان آن ها هنگام وقوع بلایای طبیعی، امر اطلاع رسانی، ارتباطات و تأمین نیازهای نخستین مصیبت دیدگان را دچار اختلال می سازد. سدها، پل ها و تونل های بزرگ واقع در مسیر شریان های ارتباطی اصلی، ایستگاه های تقویت فشار آب و گاز و خطوط انتقال آب و برق از جمله این تأسیسات زیربنایی به حساب می آیند. (بند پ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی بند م تبصره ۱۳ قانون بودجه سال ۱۳۷۹ کل کشور مصوب ۲۶/۴/۱۳۷۹ هیأت وزیران)

تأسیسات عمل آوری: عبارت است از مکان، کارگاه، کارخانه یا شناوری که در آن یک یا چند نوع عملیات عمل آوری انجام می شود. (بند ۷ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی حفاظت و بهره برداری از منابع آبزی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۵/۲/۱۳۷۸ هیأت وزیران

تاکسی: تاکسی عبارت از وسیله نقلیه ای - اعم از سواری، استیشن یا هر خودروی مناسب دیگر - است که دارای مشخصات معین شده در این آیین نامه است و با امتیاز بهره برداری که توسط شهرداری صادر می گردد، به صورت یکی از سرویس های تاکسی شهری به جابه جایی مسافر در درون شهر می پردازد. تبصره - انواع سرویس های تاکسی شهری که با عناوین، رنگ ها و فرم های گوناگون نظیر نارنجی و فرودگاه که با وسایل نقلیه سواری، استیشن یا خودروی مناسب دیگر یا آژانس مشغول به کار هستند، مشمول این آیین نامه هستند. (ماده ۲ آیین نامه اجرایی الحاق یک تبصره به ماده واحده قانون راجع به تمرکز امور مربوط به تاکسیرانی شهر تهران زیر نظر شهرداری تهران مصوب ۲۸/۳/۱۳۵۹ شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۰/۸/۱۳۷۴ هیأت وزیران)

تالاب: تالاب، اعم از اراضی مرداب، باتلاق یا آب بندان طبیعی که سطح آن در حداکثر ارتفاع آب از پنج هکتار کم تر نباشد. (بند ج ماده ۱ از قانون اراضی مستحدث و ساحلی مصوب ۲۹/۴/۱۳۵۴)

تالوگ: عبارت است از خط میانه کانال اصلی قابل کشتیرانی در پایین ترین سطح قابلیت کشتیرانی. (بند ۹ از آیین نامه اجرایی قانون حفظ و تثبیت کناره و بستر رودخانه های مرزی مصوب ۱۸/۱۲/۱۳۶۳ هیأت وزیران)

تأمین: تأمین در این قانون عبارت است از توقیف اموال اعم از منقول و غیرمنقول. (ماده ۱۲۱ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹)

تأمین: تأمین عبارت است از توقیف اموال منقول و غیرمنقول. (ماده ۱۴ قانون تأمین مدعی به مصوب ۲۶/۱۲/۱۳۰۸)

تأمین اعتبار: تأمین اعتبار عبارت است از اختصاص دادن تمام یا قسمتی از اعتبار مصوب برای هزینه معین. (ماده ۱۸ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱/۶/۱۳۶۶)

تأمین اعتبار: تأمین اعتبار عبارت است از تخصیص تمام یا قسمتی از اعتبار برای هزینه معین. (ماده ۱۳ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۴۹)

تأمین اعتبار: تأمین اعتبار عبارت است از تخصیص تمام یا قسمتی از اعتبار برای هزینه معین. (ماده ۸ آیین نامه مالی دانشگاه ها مصوب ۳۰/۳/۱۳۶۳)

تأمین دلیل: مقصود از تأمین دلیل در این موارد فقط ملاحظه و صورت برداری از این گونه دلایل است. (ماده ۱۴۹ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹)

تأمین دلیل: در مواردی که تحقیق محلی و استطلاع از مطلعین و استعلام از کارشناسان یا استفاده از قراین و امارات موجوده در محل یا استفاده از دلایلی که در نزد طرف یا غیر است اقتضا دارد یا  مستند دعوی دفاتر بازرگانی و امثال آن است اشخاصی که ظنین هستند بر این که استفاده از دلایل مذکور بعدها متعذر یا متعسر خواهد شد می توانند از دادگاه درخواست تأمین آن ها را بنمایند و مقصود از تأمین در این موارد فقط ملاحظه و صورت ثبت برداشتن این گونه دلایل است – تأمین دلیل نسبت به دلایل موجود نزد طرف یا غیر در صورتی به عمل می آیدکه از طرف آن ها امتناع و معارضه نگردد. (ماده ۳۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۲۵/۶/۱۳۱۸)

تأمین دلیل: مقصود از تأمین دلایل حفظ آن است و به هیچ وجه دلالت نمی کند بر این که دلایلی که تأمین شده حتماً در حین محاکمه مدرک ادعای صاحب آن خواهد بود یا دلایل تأمین شده حتماً معتبر خواهد بود. (ماده ۶۶ قوانین موقتی اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۸/۰۸/۱۲۹۰)

تبدیل تعهد: تبدیل تعهد در موارد ذیل حاصل می شود: ۱- وقتی که متعهد و متعهدله به تبدیل تعهد اصلی به تعهد جدیدی که قائم مقام آن می گردد به سببی از اسباب تراضی نمایند در این صورت متعهد نسبت به تعهد اصلی بری می شود. ۲- وقتی که شخص ثالث با رضایت متعهدله قبول کند که دین متعهد را ادا نماید. ۳- وقتی که متعهدله مافی الذمه متعهد را به کسی دیگر منتقل نماید. (ماده۲۹۲ قانون مدنی)

تبعه ایران: اشخاص ذیل تبعه ایران محسوب می شوند: ۱- کلیه ساکنین ایران به استثنای اشخاصی که تبعیت خارجی آن ها مسلم باشد. تبعیت خارجی کسانی مسلم است که مدارک تابعیت آن ها مورد اعتراض دولت ایران نباشد. ۲- کسانی که پدر آن ها ایرانی است اعم از این که در ایران یا در خارجه متولد شده باشند. ۳- کسانی که در ایران متولد شده و پدر و مادر آنان غیرمعلوم باشد. ۴- کسانی که در ایران از پدر و مادر خارجی که یکی از آن ها در ایران متولد شده به وجود آمده اند. ۵- کسانی که در ایران از پدری که تبعه خارجه است به وجود آمده و بلافاصله پس از رسیدن به سن هیجده سال تمام لااقل یک سال دیگر در ایران اقامت کرده باشند و الا قبول شدن آن ها به تابعیت ایران بر طبق مقرراتی خواهد بود که مطابق قانون برای تحصیل تابعیت ایران مقرر است. ۶- هر زن تبعه خارجی که شوهر ایرانی اختیارکند. ۷-  هر تبعه خارجی که تابعیت ایران را تحصیل کرده باشد. تبصره – اطفال متولد از نمایندگان سیاسی و قنسولی خارجه مشمول فقره ۴ و ۵ نخواهند بود. (ماده ۹۷۶ قانون مدنی)

تبعه ایران: اشخاص ذیل تبعه ایران محسوب می شوند: ۱- کلیه ساکنین ایران به استثنای اشخاصی که تبعیت خارجی آن ها مسلم باشد تبعیت خارجی کسانی مسلم است که مدارک تابعیت آن ها مورد اعتراض دولت ایران نباشد. ۲- کسانی که پدر آن ها ایرانی است اعم از این که در ایران یا در خارجه متولد شده باشند. ۳- کسانی که در ایران متولد شده و پدر و مادر آنان غیرمعلوم باشد. ۴- کسانی که در ایران از پدر و مادر خارجی که یکی از آن ها در ایران متولد شده است به وجود آمده اند. ۵- کسانی که در ایران از پدری که تبعه خارجه است به وجود آمده و پس از رسیدن به  سن هیجده سال تمام در ایران سکونت Domicile داشته باشند.  ۶- هر  زن  تبعه  خارجه که شوهر  ایرانی  اختیار کند. ۷- هر تبعه  خارجی که تابعیت ایران را تحصیل کرده باشد. (ماده اول از قانون تابعیت مصوب ۱۴/۶/۱۳۰۸)

تبعید: محکومین به تبعید باید تحت الحفظ به جایی که محکمه معین می کند اعزام شده و در آن جا تحت نظر بمانند در صورت تبعید به خارج از مملکت محکوم علیه را باید تحت الحفظ تا سر حد برده و از مملکت اخراج شود. (ماده ۱۴ قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴)

تبعیدگاه: تبعیدگاه مؤسسه ای است که از طرف دولت به منظور نگاهداری مجرمین به عادت تأسیس گردیده است. (قسمت اخیر ماده ۵ از قانون اقدامات تأمینی مصوب ۱۲/۲/۱۳۳۹

تجربه: عبارت از شناسایی و راهبری اکتسابی است که در انجام کاری به مرور زمان و حین انجام خدمت به دست می آید. (بند ر ماده ۱ آیین نامه حقوق و دستمزد کارکنان سازمان های مناطق آزاد تجاری صنعتی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۹/۱/۱۳۷۵ هیأت وزیران)

تحجیر: شروع در احیا از قبیل سنگ چیدن اطراف زمین یا کندن چاه و غیره تحجیر است و موجب مالکیت نمی گردد ولی برای تحجیرکننده ایجاد حق اولویت در احیا می نماید. (ماده ۱۴۲ قانون مدنی)

تحریر ترکه: مقصود از تحریر ترکه تعیین مقدار ترکه و دیون متوفی است. (ماده ۲۰۶ قانون امور حسبی مصوب ۲/۴/۱۳۱۹)

تحصیلات کلاسیک: تحصیلات کلاسیک عبارت است از مجموعه معلومات لازم برای تصدی و انجام وظایف هر شغل که از طریق دوره های دبستانی، راهنمایی، دبیرستانی و دانشگاهی به دست می آید. ملاک تخصیص امتیاز و تعیین درجات این عامل بستگی به میزان و محل تحصیل و ارتباط رشته تحصیلی مورد نیاز شغل دارد. (۲۶۰۰) امتیاز معادل بیست و شش درصد (۲۶درصد) از کل امتیازها به عامل تحصیلات کلاسیک اختصاص می یابد. (بند الف ماده۵ از آیین نامه حقوق و دستمزد کارکنان سازمان های مناطق آزاد تجاری صنعتی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۹/۱/۱۳۷۵ هیأت وزیران)

تحویل گیرنده (بار): تحویل گیرنده شخصی است که به موجب بارنامه حق دریافت بار را دارد. (بند ۶ ماده ۵۲ از قانون دریایی مصوب ۲۹/۶/۱۳۴۳)

تخلفات اداری: تخلفات اداری شامل تخلفات انضباطی و اعمال خلاف اخلاق عمومی است. اعم از این که ناشی از تقصیر یا قصور متخلف باشد. تقصیر – عبارت است از نقض عمدی قوانین و مقررات اداری. قصور – عبارت است از کوتاهی غیرعمدی در اجرای وظایف اداری. (ماده ۸ قانون هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۹/۱۲/۱۳۶۲)

تخلفات انضباطی: تخلف های انضباطی عبارتند از: تقصیر، قصور: الف) تقصیر عبارت است از نقض عمدی قوانین و مقررات راجع به وظایف اداری. ب) قصور عبارت است از کوتاهی غیرعمدی در اجرای وظایف اداری. (ماده ۱۷ قانون بازسازی نیروی انسانی وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت مصوب ۵/۷/۱۳۶۰)

تدلیس: تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود. (ماده ۴۳۸ قانون مدنی)

تذکر: در کلیه مواردی که نماینده یا نمایندگان مطابق اصل هشتاد و هشتم (۸۸) قانون اساسی، از رئیس جمهور یا وزیر درباره یکی از وظایف آنان حق سؤال دارند، می توانند در خصوص موضوع مورد نظر به رئیس جمهور و وزیر مسئول کتباً تذکر دهند. رئیس مجلس تذکر را به رئیس جمهور یا وزیر مربوط ابلاغ و خلاصه آن را در اولین جلسه علنی آتی مجلس عنوان می نماید. (ماده ۱۹۲ قانون آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی مصوب ۲۰/۱/۱۳۷۹)

تذکره : تذکره سندی است که از طرف مأمورین صلاحیتدار برای تعیین تابعیت و اجازه مسافرت اتباع ایران به ممالک خارجه و اقامت در ممالک مزبوره یا مسافرت از خارجه به ایران داده می شود. (ماده ۱ قانون تذکره مصوب ۲۰/۱۰/۱۳۱۱)

ترابری کشوری: منظور از عبارت ترابری کشور مذکور در این قانون و مقررات آن ترابری زمینی و دریایی است. (تبصره ۱ ماده۱ قانون تغییر نام وزارت راه به وزارت راه و ترابری و تجدید تشکیلات و تعیین وظایف آن مصوب ۲۴/۴/۱۳۵۳)

تراز پایه: ترازی است که فرض می گردد در آن تراز حرکت زمین به سازه منتقل می گردد یا به عنوان تکیه گاه سازه در ارتعاش دینامیکی محسوب می شود. (از بخش تعاریف آیین نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله، مصوب ۱۷/۹/۱۳۷۸ هیأت وزیران)

تراکت: مقصود از پلاکارد و تراکت عبارت از هرگونه تبلیغات پارچه ای، کاغذی، مقوایی و فلزی است و سیلک نیز از جمله مصادیق و امثال این ها است و لیکن نصب هر نوع تابلو که مشخص کننده محل ستاد انتخاباتی است بلااشکال است. (ماده واحده قانون تفسیر قانون الحاق ماده واحده به قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی مصوب ۶/۵/۱۳۷۰ مصوب ۱۴/۱۲/۱۳۷۰)

ترانزیت خارجی: ترانزیت خارجی کالا عبارت از سلسله مراحلی است که طی آن کالایی از مبادی خارجی به مقصد کشور ثالث یا نگهداری آن در مناطق حراست شده و ترتیب حمل تدریجی آن به تقاضای صاحب کالا از قلمرو جمهوری اسلامی ایران از یک نقطه مرزی کشور وارد و مآلا از همان نقطه یا از دیگر نقاط مرزی کشور خارج می گردد. (ماده ۱ قانون حمل و نقل و عبور کالاهای خارجی از قلمرو جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۲/۱۲/۱۳۷۴

ترانزیت خارجی: ترانزیت خارجی عبارت از این است که کالای خارجی به منظور عبور از خاک ایران از یک نقطه مرزی کشور وارد و از نقطه مرزی دیگر خارج شود. (ماده ۱۷۲ از آیین نامه اجرایی قانون امور گمرکی مصوب ۲۰/۱/۱۳۵۱)

ترتیب درجات در ژاندارمری: ترتیب درجات در ژاندارمری کل کشور مانند درجات نیروی زمینی خواهد بود به استثنا سرباز و سرباز یکم که در ژاندارمری ژاندارم و ژاندارم یکم نامیده می شود. (تبصره ۲ بند ۱ لایحه قانونی اصلاح مواد ۲۱ و ۳۲ قانون استخدام نیروهای مسلح مصوب ۲۹/۸/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

ترخیصیه کالای عبوری: عبارت است از سند حواله تحویل کالا به صاحب آن یا عبور دهنده که از سوی متصدی حمل یا نماینده وی به عنوان گمرک، با رعایت ضوابط و مقررات مربوط صادر می گردد. (بند ث ماده ۱ از آیین نامه اجرایی قانون حمل و نقل و عبور کالاهای خارجی از قلمرو جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۸/۵/۱۳۷۷ هیأت وزیران)

ترفیع (سپاه پاسداران): ترفیع عبارت است از نیل به درجه یا رتبه بالاتر برابر مقررات این قانون. (ماده ۷۲ قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب ۲۱/۷/۱۳۷۰)

ترفیع (ارتش): ترفیع عبارت است از نیل به درجه یا رتبه بالا برابر مقررات این قانون. (ماده ۶۳ قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب ۷/۷/۱۳۶۶)

ترفیع: ترفیع عبارت است از احراز یک پایه بالاتر. (ماده ۹ قانون استخدام کشوری مصوب ۳۱/۳/۱۳۴۵)

ترفیع: عبارت از احراز یک پایه بالاتر از پایه قبلی است. (بند ص ماده ۱ از آیین نامه حقوق و دستمزد کارکنان سازمان های مناطق آزاد تجاری صنعتی جمهوری اسلامی ایران ۱۹/۱/۱۳۷۵ هیأت وزیران

ترفیع افتخاری: ترفیع رتبه بر دو قسم است: رسمی و افتخاری. ترفیع رسمی آن است که شغل معینی که مقامش یک درجه بالاتر از مقام شغل سابق مستخدمی باشد با مقرری آن شغل و رعایت مدلول ماده (۲۱) و (۲۳) به او رجوع شود. ترفیع افتخاری آن است که در صورت عدم احتیاج وزارتخانه و نبودن محل برای ارتقا رتبه رسمی پس از شش سال خدمت در رتبه مادون و رعایت مدلول ماده (۲۵) مقام بالاتری به عنوان افتخاری به مستخدمین داده گردد بدون این که در شغل او تغییری حاصل گردد ولی مقرری مستخدم مزبور از حداقل مقرری مقامی که به طور افتخاری به او داده شده است نباید کم تر باشد و مدت خدمت در رتبه افتخاری مثل اشتغال رسمی در آن مقام منظور و در ورقه خدمت قید می شود. (ماده ۲۶ قانون استخدام کشوری مصوب ۲۲/۹/۱۳۰۱)

ترفیع رسمی: ترفیع رتبه بر دو قسم است: رسمی و افتخاری. ترفیع رسمی آن است که شغل معینی که مقامش یک درجه بالاتر از مقام شغل سابق مستخدمی باشد با مقرری آن شغل و رعایت مدلول ماده (۲۱) و (۲۳) به او رجوع شود. (از ماده ۲۶ قانون استخدام کشوری مصوب ۲۲/۹/۱۳۰۱)

تریاک: شیره غلیظ خشخاش (به هر شکل و صورتی که باشد) تریاک خام - تریاک طبی - و تریاک آماده می باشد (به استثنای فراورده های گالینیگ). (ماده۱ قانون الحاق دولت ایران به پروتکل تحدید و تنظیم کشت خشخاش و تولید و تجارت بین المللی و تجارت عمده مصرف تریاک مصوب ۱۴/۸/۱۳۳۶)

تسبیب در جنایت: تسبیب در جنایت آن است که انسان سبب تلف شدن یا جنایت علیه دیگری را فراهم کند و خود مستقیماً مرتکب جنایت نگردد به طوری که اگر نبود جنایت حاصل نمی شد مانند آن که چاهی بکند و کسی در آن بیفتد و آسیب ببیند. (ماده ۳۱۸ لایحه مجازات اسلامی مصوب ۷/۹/۱۳۷۰ مجمع تشخیص مصلحت نظام)

تسبیب در جنایت: تسبیب در جنایت آن است که انسان سبب تلف شدن یا جنایت علیه دیگری را فراهم نماید و خود مستقیماً مرتکب جنایت نگردد مانند آن که چاهی بکند و کسی در آن بیفتد و آسیب ببیند. (ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۲۴/۹/۱۳۶۱)

تسجیل: تسجیل عبارت است از تعیین میزان بدهی قابل پرداخت به موجب اسناد و مدارک اثبات کننده بدهی. (ماده ۲۰ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱/۶/۱۳۶۶)

تسجیل: تسجیل عبارت است از تعیین میزان بدهی قابل پرداخت به موجب اسناد مثبته. (ماده ۱۵ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۴۹)

تسلیم (مبیع): تسلیم عبارت است از دادن مبیع به تصرف مشتری به نحوی که متمکن از انحا تصرفات و انتفاعات باشد و قبض عبارت است از استیلا مشتری بر مبیع. (ماده ۳۶۷ قانون مدنی)

تشخیص: تشخیص، عبارت است از تعیین و انتخاب کالا و خدمات و سایر پرداخت هایی که تحصیل یا انجام آن ها برای نیل به اجرای برنامه های دستگاه های اجرایی ضروری است. (ماده ۱۷ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱/۶/۱۳۶۶)

تشخیص: تشخیص عبارت است از تعیین و انتخاب کالا و خدمت ها و سایر پرداخت ها که تحصیل یا انجام آن ها برای نیل به هدف های وزارتخانه یا مؤسسه ضروری است. (ماده ۱۲ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۴۹)

تشخیص: تشخیص خرجی که بر خزانه دولت تحمیل می شود فقط راجع به وزرا یا اشخاصی است که از طرف وزرا مخصوصاً مجاز به این امر هستند مراد از تشخیص آن است که میزان بدهی دولت پس از رسیدگی به اسناد در برابر هر یک از داینین معین گردد اسناد تشخیص قرض باید حاوی دلایل حقوق داینین دولت بوده و به ترتیبی که قواعد مخصوصه هر اداره معین می نماید نوشته شده باشد. (ماده ۲۸ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۰/۱۲/۱۳۱۲)

تشخیص: تشخیص خرجی که  بر خزانه دولت تحمیل می شود فقط راجع به وزرا یا اشخاصی است که از طرف وزرا مخصوصاً مجاز به این امر هستند مراد از تشخیص آن است که میزان بدهی دولت پس از رسیدگی به اسناد در برابر هر یک از داینین معین گردد اسناد تشخیص قرض باید حاوی دلایل حقوق داینین دولت بوده به ترتیبی که قواعد مخصوصه هر اداره معین می کند نوشته شده باشد. (ماده ۳۰ قانون محاسبات عمومی مصوب ۳/۱۲/۱۲۸۹)

تشخیص: تشخیص عبارت است از تعیین و انتخاب کالای خدمات و سایر پرداخت ها که تحصیل یا انجام آن ها برای نیل به هدف های دانشگاه ضروری است. (ماده ۷ آیین نامه مالی دانشگاه ها مصوب۳۰/۳/۱۳۶۳ هیأت وزیران)

تشریفات غیرقطعی گمرکی: عملیاتی که از طرف گمرک نسبت به اظهارنامه و کالای مربوط به آن انجام و منتهی به صدور پروانه گمرکی در موارد بندهای یک تا چهار این ماده می گردد تشریفات قطعی گمرکی و در مورد بند پنجم تشریفات غیرقطعی گمرکی نامیده می شود. (تبصره ۱ ماده ۱۹ از قانون امور گمرکی مصوب ۳۰/۳/۱۳۵۰)

تشریفات قطعی گمرکی: عملیاتی که از طرف گمرک نسبت به اظهارنامه و کالای مربوط به آن انجام و منتهی به صدور پروانه گمرکی در موارد بندهای یک تا چهار این ماده می گردد تشریفات قطعی گمرکی و در مورد بند پنجم تشریفات غیرقطعی گمرکی نامیده می شود. (تبصره ۱ ماده ۱۹ از قانون امور گمرکی مصوب ۳۰/۳/۱۳۵۰)

تشکل (دانش آموزی) :به مجموعه ای از دانش آموزان که فعالیت های تعریف شده ای را به صورت داوطلبانه، مستمر، فراگیر و مصوب اعم از دولتی و غیردولتی در عرصه های مختلف اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی، هنری، سازندگی، ورزشی، علمی، دفاعی و امدادی و غیره به صورت سازمان یافته در داخل یا به صورت مکمل در خارج از مدارس فعالیت می نمایند تشکل نامیده می شود. (بند ۱-۲ ماده ۱ آیین نامه شورای هماهنگی تشکل های دانش آموزی مصوب ۴/۳/۱۳۷۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی)

تشکل اسلامی (دانشگاهیان): جمعیت مرکب از دانشگاهیان است که پس از دریافت مجوز رسمی فعالیت از مرجع ذی صلاح (هیأت نظارت دانشگاه - مصرح در فصل سوم این آیین نامه) در جهت تحقق اهداف اسلامی و ارزش های انقلاب و نظام اسلامی مصرح در چارچوب قانون اساسی و این آیین نامه فعالیت می نماید. (بند ۳-۱ ماده ۳ از آیین نامه تشکل های اسلامی دانشگاهیان مصوب ۹/۶/۱۳۷۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی)

تصدیق شدگان: مراد از تصدیق شدگان کسانی هستند که لااقل دو نفر از مراجع تقلید اهلیت و لیاقت آنان را برای قضاوت و رسیدگی به امور شرعیه تصدیق کرده باشد. (تبصره ماده ۴۲ قانون محاضر شرعیه و حکام صلحیه مصوب ۲۴/۵/۱۲۹۰)

تصرف: مقصود از تصرف تصرف به عنوان مالکیت است یا وقفیت خواه بدون واسطه باشد و خواه به واسطه مستأجر و مباشر و امثال آن. (تبصره ۲ ماده ۱۵ از قانون راجع به دعاوی اشخاص نسبت به املاک واگذاری مصوب ۱۲/۳/۱۳۲۱)

تصفیه ترکه: مقصود از تصفیه ترکه تعیین دیون و حقوق بر عهده متوفی و پرداخت آن ها و خارج کردن مورد وصیت از ماترک است. (ماده۲۶۰ قانون امور حسبی مصوب۲/۴/۱۳۱۹)

تصمیم گیری: عبارت از انتخاب یک امر از بین امور مختلف است. (بند غ ماده ۱ آیین نامه حقوق و دستمزد کارکنان سازمان های مناطق آزاد تجاری – صنعتی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۹/۱/۱۳۷۵ هیأت وزیران)

تعدد جرم: هرگاه فعل واحد دارای عناوین متعدد جرم باشد مجازات جرمی داده می شود که جزای آن اشد است. (ماده ۳۱ قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۳/۱۳۵۲

تعدد جرم: هرگاه فعل واحد دارای عناوین متعدده جرم باشد مجازات جرمی داده می شود که جزای آن اشد است. (ماده ۳۱ قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴)

تعدی: تعدی تجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف است نسبت به مال یا حق دیگری. (ماده ۹۵۱ قانون مدنی)

تعریف اشیای پیدا شده: تعریف اشیای پیدا شده عبارت است از نشر و اعلان برحسب مقررات شرعی به نحوی که بتوان گفت که عادتاً به اطلاع اهالی محل رسیده است. (ماده ۱۶۴ (ماده ۶) قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۴/۸/۱۳۷۰)

تعریف اشیای پیدا شده: تعریف اشیای پیدا شده عبارت است از نشر و اعلان برحسب مقررات شرعی به نحوی که بتوان گفت که عادتاً به اطلاع اهالی محل رسیده است. (ماده ۱۶۴ قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۸/۱۰/۱۳۶۱)

تعریف اشیای پیدا شده: تعریف اشیای پیدا شده عبارت است از نشر و اعلان برحسب مقتضیات وقت و محل به نحوی که عادتاً به اطلاع اهالی محل برسد. (ماده ۱۶۴ قانون مدنی)

تعزیر: تعزیر، تأدیب یا عقوبتی است که نوع و مقدار آن در شرع تعیین نشده و به نظر حاکم واگذار شده است از قبیل حبس و جزای نقدی و شلاق که میزان شلاق باید از مقدار حد کم تر باشد. (ماده ۱۶ لایحه مجازات اسلامی مصوب ۷/۹/۱۳۷۰)

تعزیرات: تعزیرات، تأدیب یا عقوبتی است که نوع و مقدار آن در شرع تعیین نشده و به نظر حاکم واگذار شده است از قبیل حبس و جزای نقدی و شلاق که باید از مقدار حد کم تر باشد. (ماده ۱۱ قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۲۱/۷/۱۳۶۱)

تعزیرات شرعی: تعزیرات شرعی عبارت است از مجازاتی که در شرع مقدس اسلام برای ارتکاب فعل حرام یا ترک واجب بدون تعیین نوع و مقدار مجازات، مقرر گردیده و ترتیب آن به شرح مندرج در قانون مجازات اسلامی می باشد. (تبصره ۱ ماده ۲ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب ۲۸/۶/۱۳۷۸)

تعقیب جزایی: کارشناسانی که تحت تعقیب جزایی برای جرائم مذکور در شق ۵ از ماده ۲ قرار بگیرند از شغل کارشناسی رسمی معلق می شوند مقصود از تعقیب جزایی صدور ادعانامه است. (ماده ۴ قانون راجع به کارشناسان رسمی مصوب ۲۳/۱۱/۱۳۱۷)

تعلیق: خواستن تمیز حکم موجب تعلیق اجرای آن است تعلیق عبارت است از موقوف الاجرا ماندن حکم تا ختم محاکمه در دیوان تمیز. (ماده ۴۴۴ قوانین موقتی محاکمات جزایی (آیین دادرسی کیفری) مصوب ۳۰/۵/۱۲۹۱)

تعهد: تعهد از نظر این قانون عبارت است از ایجاد دین بر ذمه دولت ناشی از: الف) تحویل کالا یا انجام دادن خدمت. ب) اجرای قراردادهایی که با رعایت مقررات منعقد شده باشد. ج) احکام صادر شده از مراجع قانونی و ذی صلاح. د) پیوستن به قراردادهای بین المللی و عضویت در سازمان ها یا مجامع بین المللی با اجازه قانون. (ماده ۱۹ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱/۶/۱۳۶۶)

تعهد: تعهد عبارت است از الزاماتی بر ذمه دولت ناشی از: الف) تحویل کالا یا انجام دادن خدمت. ب) اجرای قراردادهایی که با رعایت قوانین و مقررات منعقد می شود. ج) احکام صادر شده از مراجع قانونی و ذی صلاحیت. د) پیوستن به قراردادهای بین المللی و عضویت در سازمان ها یا مجامع بین المللی با اجازه قانون. (ماده ۱۴ از قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۴۹)

تعهد اعتبار: مقصود از این که اعتباری تعهد شده این است که کار و خدمتی انجام و یا اموالی به تصرف دولت درآمده و بدین وسایل دینی برای دولت ایجاد شده باشد. (تبصره ماده ۳۷ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۰/۱۲/۱۳۱۲)

تعهد اعتبار: تعهد عبارت است از الزاماتی بر ذمه دانشگاه ناشی از: الف) تحویل کالا یا انجام خدمت. ب) اجرای قراردادهایی که با رعایت قوانین و مقررات منعقد می شود. ج) پیوستن به قراردادهای بین المللی و عضویت در سازمان ها یا مجامع بین المللی با اجازه قانونی. (ماده ۹ آیین نامه مالی دانشگاه ها مصوب ۳۰/۳/۱۳۶۳ هیأت وزیران)

تغییر مکان نسبی طبقه: تغییر مکان جانبی یک کف نسبت به کف پایین آن. (از بخش تعاریف آیین نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله مصوب۱۷/۹/۱۳۷۸) هیأت وزیران)

تفاهم نامه: توافقی است که زمینه همکاری دولت جمهوری اسلامی ایران یا یکی از دستگاه های دولتی با طرف های خارجی را مشخص می نماید: بدون آن که تعهد حقوقی جهت انجام برای دستگاه دولتی ایجاد نماید. (ماده ۱ آیین نامه چگونگی تنظیم و انعقاد توافق های بین المللی مصوب ۱۳/۲/۱۳۷۱ هیأت وزیران)

تفریط: تفریط عبارت است از ترک عملی که به موجب قرارداد یا متعارف برای حفظ مال غیرلازم است. (ماده ۹۵۲ قانون مدنی)

تقصیر: تخلفات اداری شامل تخلفات انضباطی و اعمال خلاف اخلاق عمومی است اعم از این که ناشی از تقصیر یا قصور متخلف باشد. تقصیر – عبارت است از نقض عمدی قوانین و مقررات اداری. (ماده ۸ قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۲۵/۱۲/۱۳۶۵)

تقصیر: تخلفات اداری شامل تخلفات انضباطی و اعمال خلاف اخلاق عمومی است. اعم از این که ناشی از تقصیر یا قصور متخلف باشد. تقصیر – عبارت است از نقض عمدی قوانین و مقررات اداری. (ماده ۸ قانون هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری مصوب ۹/۱۲/۱۳۶۲)

تقصیر: تقصیر اعم است از بی احتیاطی، بی مبالاتی، عدم مهارت، عدم رعایت نظامات دولتی. (تبصره ماده ۴۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۲۴/۹/۱۳۶۱)

تقصیر: تقصیر عبارت است از نقض عمدی قوانین و مقررات راجع به وظایف اداری. (بند الف ماده ۱۷ قانون بازسازی نیروی انسانی وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت مصوب ۵/۷/۱۳۶۰)

تقصیر: تقصیر اعم است از تفریط و تعدی. (ماده ۹۵۳ قانون مدنی)

تقلب: مراد از تقلب مذکور در این ماده عبارت است از ارتکاب اعمالی که موجبات معافیت مشمول را من غیر حق فراهم یا وسایل آن را تسهیل کند از قبیل اخذ شناسنامه مجدد، استفاده از شناسنامه دیگران، اعمال نفوذ، دادن شهادت کذب، گواهی برخلاف واقع، مکتوم داشتن حقیقت و تحریک کردن و فریب دادن مشمول و نظایر آن ها. (تبصره ماده ۶۲ قانون خدمت وظیفه عمومی مصوب ۱۳/۰۲/۱۳۵۰)

تقوای اخلاق: عبارت است از مجموعه گرایش ها و رفتارهایی که موجب روابط مطلوب میان همکاران و پیدایش زمینه های مناسب برای شکوفایی استعدادها شود. نمونه ای از ویژگی های تقوای اخلاق در کیفیت رفتار یک مستخدم: - فروتن و متواضع است و از تکبر و خودخواهی دوری می کند. – در گفتار و کردارش صداقت دارد و از تملق و تظاهر پرهیز می کند. -قابل اعتماد و رازدار است. – از غیبت و بدگویی پرهیز می کند. - در اظهار نظر و انجام کارها حب و بغض به خرج نمی دهد. – از گفتن سخنان بیهوده و انجام اعمال بی مورد می پرهیزد. برای آسایش و راحت دیگران کوشش می کند. (ضمیمه ۱ ضوابط ارزشیابی شایستگی و استعداد مستخدمان رسمی مصوب ۱۸/۱/۱۳۶۱ هیأت وزیران)

تقوای خدمت: عبارت است از: مجموعه گرایش ها و کوشش هایی که موجب حسن خدمت و بهبود انجام وظایف و مسئولیت ها گردد. (ضمیمه ضوابط ارزشیابی شایستگی و استعداد مستخدمین رسمی مصوب ۱۸/۱/۱۳۶۱ هیأت وزیران)

تقویم ابنیه و اشجار: زوجه از قیمت ابنیه و اشجار ارث می برد و نه از عین آن ها و طریقه تقویم آن است که ابنیه و اشجار با فرض استحقاق بقا در زمین بدون اجرت تقویم می گردد. (ماده ۹۴۷ قانون مدنی)

تقویم مدعی به: تقویم مدعی به به طریق ذیل به عمل می آید: ۱- اگر مدعی به وجه باشد قیمت آن عبارت است از مبلغ معین در عرضحال. ۲- در دعاوی چند نفر مدعی که هر یک یک قسمت از کل را مطالبه می نمایند قیمت مدعی به مساوی است با حاصل جمع تمام قسمت هایی که مطالبه می شود. ۳- در دعاوی راجعه به منافع و حقوقی که باید به مواعد معینه استیفا یا پرداخته گردد قیمت مدعی به حاصل جمع تمام اقساط و منافعی است که مدعی به را ذی حق در مطالبه آن می داند. در صورتی که حق مزبور محدود به زمان معین نبوه یا مادام العمر باشد قیمت مدعی به مساوی است با حاصل جمع منافع ده ساله یا آن چه را که در ظرف ده سال باید استیفا کند. ۴- در دعاوی راجعه به اموال غیروجه و حقوق مالی قیمت مدعی به مبلغی است که مدعی در عرضحال معین کرده و مدعی علیه در اولین لایحه خود در محاکمات عادی یا اولین جلسه در محاکمات اختصاری آن را تکذیب نکرده است. در مواردی که تعیین قیمت مدعی به در ابتداء دعوی ممکن نیست قیمت مدعی به بیش از پنج هزار ریال محسوب است مگر آن که اجمالاً کم تر بودن قیمت معلوم باشد. (ماده ۸۴ قانون اصول محاکمات حقوقی و تجاری مصوب ۲۸/۱۰/۱۳۱۴)

تکرار جرم: هر کس به موجب حکم دادگاه به مجازات تعزیری یا بازدارنده محکوم شود، چنان چه بعد از اجرای حکم مجدداً مرتکب جرم قابل تعزیر گردد دادگاه می تواند در صورت لزوم مجازات تعزیری یا بازدارنده را تشدید نماید. (ماده ۴۸ لایحه مجازات اسلامی مصوب ۷/۹/۱۳۷۰ مجمع تشخیص مصلحت نظام)

تکرار جرم: هر کس به موجب حکم قطعی به حبس جنحه ای یا جنایی محکوم شده و از تاریخ قطعیت حکم تا زمان اعاده حیثیت یا شمول مرور زمان مرتکب جنحه یا جنایت دیگری بشود مشمول مقررات تکرار جرم خواهد بود. (ماده ۲۴ قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۳/۱۳۵۲)

تکنسین تجربی دندان: تکنسین تجربی لابراتواری دندان به شخصی اطلاق می شود که براساس قانون تعیین وضع شغلی دندانسازان تجربی مصوب ۲۲/۲/۱۳۶۴ مجلس شورای اسلامی و برابر این آیین نامه در امتحانات پیش بینی شده در قانون شرکت نموده و از عهده امتحانات مذکور برآمده و مدرک تکنسین تجربی لابراتواری دندان را جهت اشتغال در لابراتوار دندان (کارگاه دندانسازی) دریافت نماید. (ماده ۱ آیین نامه اجرایی قانون تعیین وضع شغلی دندانسازان تجربی مصوب ۲۲/۲/۱۳۶۴ مجلس شورای اسلامی مصوب ۱۸/۱۲/۱۳۶۴ هیأت وزیران)

تمرد به مأمورین دولت: هرگونه حمله یا مقاومتی که با علم و آگاهی نسبت به مأمورین دولت در حین انجام وظیفه آنان به عمل آید تمرد محسوب می شود.... (از ماده ۶۰۷ از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) مصوب ۰۲/۰۳/۱۳۷۵

تمرد به مأمورین دولت: هرگونه حمله یا مقاومتی که با اقدام عملی به طور تجری نسبت به مأموران دولت در حین انجام وظیفه آن ها به عمل آید تمرد محسوب می شود. (از ماده ۱۶۰ قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴)

تمیز: مقصود از تمیز تدقیق در حکمی است که تمیز شده و در صورت توافق حکم مذکور با قوانین و اصول محاکمه آن حکم ابرام والا نقض می شود. (ماده ۵۶۵ قوانین موقتی اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۸/۸/۱۲۹۰)

تن: منظور از تن که در جدول تعرفه ضمیمه این قانون واحد وزن و مأخذ دریافت حقوق گمرکی قید گردیده تن متر یک (که معادل هزار کیلوگرم) است است. (ماده ۳ قانون اصلاح تعرفه گمرکی مصوب ۱۰/۴/۱۳۷۷)

تن: منظور از تن که در جدول تعرفه ضمیمه این قانون به عنوان واحد وزن و مأخذ دریافت حقوق گمرکی قید گردیده تن متریک و منظور از یک کیلو یک هزارم آن است. (ماده ۳ قانون تعرفه گمرکی مصوب ۶/۴/۱۳۴۴)

تنخواه گردان استان: تنخواه گردان استان عبارت است از وجهی که خزانه از محل اعتبارات مصوب به منظور ایجاد تسهیلات لازم در پرداخت هزینه های جاری و عمرانی دستگاه های اجرایی محلی تابع نظام بودجه استانی در اختیار نمایندگان خزانه در مرکز هر استان قرار می دهد. (ماده ۲۵ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱/۶/۱۳۶۶)

تنخواه گردان پرداخت: تنخواه گردان پرداخت عبارت است از وجهی که از محل تنخواه گردان حسابداری از طرف مدیر امور مالی دیوان محاسبات با تأیید رئیس دیوان محاسبات یا مقامات مجاز از طرف ایشان برای انجام برخی از هزینه ها در اختیار واحدها یا مأمورینی که به موجب این قانون و آیین نامه های اجرایی آن مجاز به دریافت تنخواه گردان هستند قرار می گیرد تا به تدریج که هزینه های مربوط انجام می شود اسناد هزینه تحویل و مجدداً وجه دریافت دارند. (ماده ۵ قانون آیین نامه مالی، محاسباتی و معاملاتی دیوان محاسبات کشور مصوب ۹/۶/۱۳۷۲)

تنخواه گردان پرداخت: تنخواه گردان پرداخت عبارت است از وجهی که از محل تنخواه گردان حسابداری از طرف ذی حساب با تأیید وزیر یا رئیس مؤسسه یا مقامات مجاز از طرف آن ها برای انجام برخی از هزینه ها در اختیار واحدها یا مأمورانی که به موجب این قانون و آیین نامه های اجرایی آن مجاز به دریافت تنخواه گردان هستند قرار می گیرد تا به تدریج که هزینه های مربوط انجام می شود اسناد هزینه تحویل و مجدداً وجه دریافت دارند. (ماده ۲۷ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱/۶/۱۳۶۶)

تنخواه گردان پرداخت: تنخواه گردان پرداخت عبارت است از وجهی که از محل تنخواه گردان حسابداری از طرف ذی حساب برای انجام پاره ای هزینه های جزئی در اختیار جمعدار قرار می گیرد تا به تدریج که هزینه های مربوط انجام می شود اسناد هزینه تحویل و مجدداً وجه دریافت دارند. (ماده۲۱ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۴۹)

تنخواه گردان پرداخت: عبارت از وجهی که از محل تنخواه گردان حسابداری از طرف مدیر امور مالی برای انجام پاره ای از هزینه ها در اختیار جمعدار قرار می گیرد تا به تدریج که هزینه های مربوط انجام می شود اسناد هزینه تحویل و مجدداً وجه دریافت دارند (ماده ۱۳ از آئین نامه مالی دانشگاه ها مصوب ۳۰/۳/۱۳۶۳).

تنخواه گردان حسابداری: تنخواه گردان حسابداری، عبارت است از وجهی که خزانه از محل اعتبارات مصوب برای انجام بعضی از هزینه های سال جاری و تعهدات قابل پرداخت سال های قبل در اختیار مدیر امور مالی قرار می دهد تا در قبال هزینه ها پرداخت شود و با صدور درخواست وجه مجدداً دریافت گردد. (ماده ۱۲ آیین نامه مالی دانشگاه ها مصوب ۳۰/۳/۱۳۶۳ هیأت وزیران)

تنخواه گردان حسابداری: عبارت است از وجهی که خزانه از محل اعتبارات مصوب دیوان محاسبات برای انجام بعضی از هزینه های سال جاری و تعهدات قابل پرداخت سال های قبل در اختیار مدیر امور مالی دیوان محاسبات قرار می دهد تا در قبال حواله های صادر شده پرداخت و سپس با ارائه اسناد هزینه جهت تکمیل تنخواه گردان درخواست وجه نماید. (ماده ۴ قانون آیین نامه مالی، محاسباتی و معاملاتی دیوان محاسبات کشور مصوب ۹/۶/۱۳۷۲)

تنخواه گردان حسابداری: تنخواه گردان حسابداری عبارت است از وجهی که خزانه یا نمایندگی خزانه در استان از محل اعتبارات مصوب برای انجام بعضی از هزینه های سال جاری و تعهدات قابل پرداخت سال های قبل در اختیار ذی حساب قرار می دهد تا در قبال حواله های صادر شده واریز و با صدور درخواست وجه مجدداً دریافت گردد. (ماده ۲۶ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱/۶/۱۳۶۶)

تنخواه گردان حسابداری: تنخواه گردان حسابداری عبارت است از وجهی که خزانه از محل اعتبارات مصوب برای انجام بعضی از هزینه های سال جاری و تعهدات قابل پرداخت سال های قبل در اختیار ذی حساب قرار می هد تا در قبال حواله های صادر شده واریز و با صدور درخواست وجه مجدداً دریافت گردد. (ماده ۲۰ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۴۹)

تنخواه گردان خزانه: تنخواه گردان خزانه عبارت است از اعتبار بانکی در حساب درآمد عمومی نزد بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران که به موجب قانون اجازه استفاده از آن به میزان معین در هر سال مالی برای رفع احتیاجات نقدی خزانه در همان سال به وزارت امور اقتصادی و دارایی داده می گردد و منتها تا پایان سال واریز می گردد. (ماده ۲۴ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱/۶/۱۳۶۶)

تنخواه گردان خزانه: تنخواه گردان خزانه عبارت است از اعتبار بانکی در حساب درآمد عمومی نزد بانک مرکزی ایران که به موجب قانون اجازه استفاده از آن به میزان معین برای رفع احتیاجات نقدی خزانه به وزارت دارایی داده می شود و منتها تا پایان سال مالی مورد عمل واریز می شود. (ماده ۱۹ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۴۹)

توافق حقوقی: توافقی است ناشی از روابط بین المللی که به موجب آن، دستگاه دولتی در مقابل دولت، مؤسسه و شرکت دولتی خارجی یا مجامع، شوراها و سازمان های بین المللی، ملتزم به امری شود و دارای آثار و ضمانت اجرای حقوقی باشد. توافق حقوقی در موادی که نیازمند تصویب مجلس شورای اسلامی باشد، توافق حقوقی تشریفاتی است و در سایر موارد، توافق حقوقی ساده محسوب می شود. (از ماده ۱ آیین نامه چگونگی تنظیم و انعقاد توافق های بین المللی مصوب ۱۳/۲/۱۳۷۱) هیأت وزیران)

توافق نزاکتی: توافقی است ناشی از روابط بین المللی که به موجب آن، دستگاه دولتی تصمیم خود را به تعقیب سیاست های معینی اعلام می نماید، بدون آن که اثر حقوقی لازم الاجرایی بر آن مترتب باشد. (ماده ۱ آیین نامه چگونگی تنظیم و انعقاد توافق های بین المللی مصوب ۱۳/۲/۱۳۷۱ هیأت وزیران)

توانبخشی روانی: توانبخشی روانی عبارت است از مجموعه تدابیر و اقدامات پیگیر و هماهنگ از خدمات پزشکی، اجتماعی و حرفه ای که به صورت روندی تدریجی، ممتد و مرحله ای انجام می گیرد تا منجر کسب استقلال شخصیت مادی و معنوی توانجو در جامعه شود. (ماده ۱ آیین نامه اجرایی قانون اجازه پرداخت حق الزحمه به بیماران روانی که در کارگاه های حرفه ای یا رشته های خدماتی به کار گمارده می شوند و فروش محصولات کارگاه های مذکور مصوب ۸/۸/۱۳۶۵ مجلس شورای اسلامی مصوب ۳/۷/۱۳۶۷ هیأت وزیران

توانجوی روانی: معلول روانی کسی است که به علت بیماری روانی قادر به ایفای نقش ها و وظایف فردی، خانوادگی اجتماعی و شغلی خود نباشد. (ماده ۲ آیین نامه اجرایی قانون اجازه پرداخت حق الزحمه به بیماران روانی که در کارگاه های حرفه ای یا رشته های خدماتی به کار گمارده می شوند و فروش محصولات کارگاه ها مذکور مصوب ۸/۸/۱۳۶۵ مجلس شورای اسلامی مصوب ۳/۷/۱۳۶۷ هیأت وزیران)

توده جنگلی: قطعات مجزایی از جنگل یا مرتع مشجری است که وسعت سطح آن کم تر از ده هکتار و حجم درختان جنگلی موجود بیش از سیصد مترمکعب در هکتار باشد. (بند ۱۰ ماده ۱ از قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع مصوب ۲۵/۵/۱۳۴۶)

توطئه: توطئه وقتی تحقق پیدا می کند که تصمیم انجام عمل در اثر تبانی بین دو نفر یا بیش تر اتخاذ شده باشد. (ماده ۳۲۰ قانون دادرسی و کیفر ارتش مصوب ۴/۱۰/۱۳۱۸)

توقف به منظور های غیرتجاری: توقف به منظورهای غیرتجاری عبارت است از فرود آمدن  به  هر  منظوری  غیر  از  گرفتن  بار  پیاده کردن مسافر و بار و پست. (بند د ماده ۹۶ از قانون اجازه  الحاق  دولت  ایران  به  مقررات هواپیمایی کشوری بین المللی مصوب ۳۰/۴/۱۳۲۸)

تولیدات وابسته به پتروشیمی: تولیدات وابسته به صنایع پتروشیمی عبارت است از کلیه تولیداتی که در جریان تولید فراورده های پتروشیمی طبق مفاد ماده یک به آن ها نیاز می باشد و یا این که به صورت محصولات جانبی و بازیافتی به وجود می آید. (تبصره ۲ ماده ۱ از آیین نامه نحوه هماهنگی و تفکیک وظایف وزارت صنایع و وزارت نفت در ارتباط با پتروشیمی مصوب ۲۴/۱/۱۳۶۷ هیأت وزیران)

تهیه کننده (داروی تقلبی) : تهیه کننده کسی است که خود تهیه یا به دستور او داروی تقلبی ساخته می شود و مقصود از فروشنده متصدی مسئول است. (تبصره ۱ ماده ۱۸ از قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی مصوب ۲۹/۳/۱۳۳۴)

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۵:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ترمینولوژی قوانین و مقررات =ب-پ

ب

بار (دریایی): بار شامل هرگونه محموله اعم از اموال و اشیا و هر کالای دیگری می باشد به استثنا حیوانات زنده و بارهایی که بر طبق مفاد قرارداد باربری باید روی عرشه کشتی حمل گردد و عملاً هم بدین ترتیب حمل شده باشد. (بند ۳ ماده ۵۲ از قانون دریایی مصوب ۲۹/۶/۱۳۴۳)

باران مؤثر: عبارت است از بخشی از بارندگی ماهانه که در طول فصل زراعی نازل می شود و به مصرف تبخیر و تعرق گیاه می رسد و از خالص نیاز آبی گیاه می کاهد و مقدار آن به صورت حجم آب ماهانه قابل محاسبه است. (ماده ۲۴ (۲-۱) آیین نامه اجرایی بهینه سازی مصرف آب کشاورزی مصوب ۱۱/۶/۱۳۷۵ هیأت وزیران)

بارگیری و تخلیه: بارگیری به طور معمول از زمانی شروع می شود که چنگال جرثقیل باری را که فرستنده آماده بارگیری کرده است به منظور بارگیری در کشتی از اسکله یا بارانداز یا وسایل باربـری که بدیـن منظـور مورد استفاده قرار گیرد گرفته و بلند نماید و تخلیه زمانی خاتمه می یابد که چنگال جرثقیل بار را در اسکله یا بارانداز یا وسایل باربری که بدین منظور مورد استفاده قرار گرفته فرود آورد. (بند ۹ ماده ۵۲ از قانون دریایی مصوب ۲۹/۶/۱۳۴۳)

بارنامه: سندی است مبین مالکیت کالا که حمل کننده یا نماینده وی پس از وصول کالا صادر می نماید و حاکی از حمل کالای معینی از یک نقطه (مبدا حمل) به نقطه دیگر (مقصد حمل) با وسیله حمل مورد توافق (کشتی، کامیون، قطار و هواپیما یا ترکیبی از آن ها) در محل مقابل کرایه حمل معین می باشد. (بند ج ماده ۱ از آیین نامه اجرایی قانون حمل و نقل و عبور کالاهای خارجی از قلمرو جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۸/۵/۱۳۷۷ هیأت وزیران)

بارنامه بین المللی: بارنامه بین المللی موضوع این قانون عبارت است از سند کاشف از حقوق مالکیت که طرح آن توسط وزارت راه و ترابری تهیه و از طریق وزارت امور اقتصادی و دارایی چاپ و پس از وصول حق تمبر به میزان ۲۵۰ ریال به موجب حواله وزارت راه و ترابری در اختیار شرکت های مجاز حمل و نقل جاده ای بین المللی قرار خواهد گرفت. (ماده ۳ از قانون الزام شرکت ها و مؤسسات ترابری جاده ای به استفاده از صورت وضعیت مسافری و بارنامه مصوب ۳۱/۲/۱۳۶۸)

بارنامه داخلی: بارنامه داخلی موضوع این قانون عبارت است از سند کاشف از حقوق مالکیت که طرح آن توسط وزارت راه و ترابری تهیه و از طریق وزارت امور اقتصادی و دارایی چاپ و پس از وصول حق تمبر به میزان ۱۰۰ ریال به موجب حواله وزارت راه و ترابری در اختیار شرکت ها و مؤسسات مجاز حمل و نقل جاده ای داخلی کالا جهت جابه جایی محمولات بین شهرهای کشور قرار خواهد گرفت. (ماده ۲ از قانون الزام شرکت ها و مؤسسات ترابری جاده ای به استفاده از صورت وضعیت مسافری و بارنامه مصوب ۳۱/۲/۱۳۶۸)

بارنامه دریایی: بارنامه دریایی سندی است که مشخصات کامل بار در آن قید و توسط فرمانده کشتی یا کسی که از طرف او برای این منظور تعیین شده امضا گردد و به موجب آن تعهد شود بار توسط کشتی به مقصد حمل و به تحویل گیرنده داده شود. بارنامه دریایی یا اسناد مشابه آن به منزله رسید دریافت بار است. (بند ۷ ماده ۵۲ از قانون دریایی مصوب ۲۹/۶/۱۳۴۳)

بازجو: کسی است که بعد از کشف کالای قاچاق جهت تکمیل پرونده اقدام نماید. در صورتی که ادامه بازجویی منجر به کشفیات جدید یا اعتراف در ارتباط با مال از بین رفته شود و صورت جلسه ثانوی تنظیم و پیوست صورت جلسه بدوی کشف می گردد و شخص بازجو در این مرحله به عنوان کاشف محسوب می شود. (ماده ۱ آیین نامه اجرایی قانون نحوه اعمال تعزیرات حکومتی راجع به قاچاق کالا و ارز مصوب ۳۱/۲/۱۳۷۴ هیأت وزیران) 

بازداشت (پرسنل): وضع پرسنلی است که به موجب قرارهای صادره از مراجع ذی صلاح قضایی تا صدور حکم قطعی در توقیف به سر برده یا برابر مقررات انضباطی در بازداشتگاه یا محل خدمتی تحت نظر باشند. (ماده ۱۰۶ قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب ۲۱/۷/۱۳۷۰)

بازرسی کل کشور: براساس حق نظارت قوه قضاییه نسبت به حسن جریان امور واجرای صحیح قوانین در دستگاه های اداری، سازمانی به نام «سازمان بازرسی کل کشور» زیر نظر رئیس قوه قضاییه تشکیل می گردد. حدود اختیارات و وظایف این سازمان را قانون تعیین می نماید. (اصل یکصد و هفتاد و چهارم قانون اساسی)

بازرگان: بازرگان به کسانی اطلاق می شود که دارای دفاتر پلمب شده بوده و در اتاق بازرگانی محل ثبت نام نموده و کارت بازرگانی دریافت کرده باشد و به هر نوع معاملات تجاری اعم از واردات و صادرات و خرید و فروش کالاها و تهیه و فروش مواد صنعتی و معدنی و تبدیل مواد خام و هر نوع عمل دیگری که عرفاً تجاری شناخته می شود اشتغال ورزند ملاک تشخیص درآمد بازرگانان اظهارنامه ای است که متکی به دفاتر قانونی آن ها می باشد. (ماده ۷ از قانون مالیات بردرآمد مصوب ۱۰/۵/۱۳۳۴)

بازنشستگی: بازنشستگی عبارت است از عدم اشتغال بیمه شده به کار به سبب رسیدن به سن بازنشستگی مقرر در این قانون. (بند ۱۵ ماده ۲ از قانون تأمین اجتماعی مصوب ۳/۴/۱۳۵۴)

بازنشستگی: وضع افسران و کارمندانی است که طبق مقررات فصل ششم این قانون بازنشسته شوند. (بند الف ماده ۱۵ از قانون استخدام نیروهای مسلح مصوب ۳۰/۴/۱۳۳۶)

بازوهای خاکی سیل شکن: خاکریز یا مانعی است که به موازات تقریبی محور رودخانه و نهر یا مسیل به خصوص در کنار آن ها به منظور جلوگیری از پخش آب در اراضی اطراف و ممانعت از عمل تخریبی سیلاب ها احداث می گردد. (بند ۶ آیین نامه اجرایی قانون حفظ و تثبیت کناره و بستر رودخانه های مرزی مصوب ۱۸/۱۲/۱۳۶۳ هیأت وزیران)

باشگاه دانش پژوهان جوان: باشگاه دانش پژوهان جوان مؤسسه ای است آموزشی و پژوهشی و فرهنگی وابسته به وزارت آموزش و پرورش که با هدف شناسایی، جذب، پرورش، حمایت و هدایت دانش آموزان و جوانان با استعداد کشور و اعتلای سطح آموزش و پرورش آنان از طریق تشکل بخشیدن به آن ها در قالب گروه های پژوهشی و علمی تشکیل می گردد. (ماده ۱ از مصوبه اصلاح اساسنامه باشگاه دانش پژوهان جوان مصوب ۱۴/۱۱/۱۳۷۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی)

باشگاه دانش پژوهان جوان: باشگاه دانش پژوهان مؤسسه ای است که با هدف شناسایی، جذب، پرورش، حمایت و هدایت دانش آموزان و جوانان با استعداد کشور و اعتلای سطح علمی آنان از طریق تشکل بخشیدن به آن ها در قالب گروه های پژوهشی و علمی تشکیل و زیر نظر وزارت آموزش و پرورش فعالیت می کند. (ماده ۱ اساسنامه باشگاه دانش پژوهان جوان مصوب ۱۰/۸/۱۳۷۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی)

باشگاه ورزشی: باشگاه ورزشی نهادی است که به منظور همکاری در اجرای نیات و هدف های سازمان تربیت بدنی ایران از لحاظ حفظ تندرستی و فعالیت های صحیح جسمانی و روانی و استحکام مبانی دینی و اخلاقی و تربیتی و تقویت استعدادهای افراد جهت نیل به مدارج قهرمانی و نیز گذراندن اوقات فراغت از طریق فعالیت های ورزشی و ایجاد روح یگانگی و حس همکاری و وحدت ملی براساس تقویت روح ایمان و جوانمردی استوار می گردد. (از ماده ۱ لایحه قانونی راجع به مردمی کردن باشگاه های ورزشی عمومی در سراسر کشور مصوب ۲۷/۹/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

باشگاه ورزشی: باشگاه ورزشی مؤسسه ای است که با هدف تعلیم و تقویت قوای جسمانی و روحانی افراد و سالم سازی جامعه و تعمیم یک یا چند رشته ورزشی مطابق ضوابط فنی و اصول و مقررات تعیین شده توسط سازمان تربیت بدنی، براساس مقررات این آیین نامه اداره می شود. (ماده ۲ آیین نامه اجرایی قانون اجازه تأسیس باشگاه ورزشی و ورزشگاه توسط مردم با نظارت دولت مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۷۰ هیأت وزیران)

باشگاه های مردمی شده: باشگاه های مردمی شده به باشگاه های عمومی اطلاق می شودکه از سازمان تربیت بدنی ایران تا تاریخ تصویب این آیین نامه پروانه (اعم از دائم و موقت) اخذ نموده اند. (ماده ۱ از آیین نامه چگونگی اداره امور باشگاه های مردمی شده مصوب ۶/۳/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

باشگاه های ورزشی: باشگاه هایی است که به موجب مقررات سازمان و آیین نامه قانون اجازه تأسیس باشگاه و ورزشگاه توسط مردم با نظارت دولت، پروانه فعالیت دریافت کرده اند. (ماده ۱ از آیین نامه اجرایی ماده (۱۱) قانون تأسیس سازمان تربیت بدنی مصوب ۴/۱۰/۱۳۷۳ هیأت وزیران)

باطله معدنی: عبارت است از موادی که در نتیجه کانه آرایی از کانه جدا گردیده و در دوره اعتبار پروانه بهره برداری با وسایل و امکانات بهره بردار غیرقابل استفاده بوده است. (بند س ماده ۱۰ از قانون معادن مصوب ۱/۳/۱۳۶۲)

باغ: در مناطق جنگلی باغ به محلی اطلاق می شود که دارای شرایط زیر باشد: حدود آن به نحوی از انحا مشخص و معین شده باشد. حجم درختان جنگلی خود روی آن از پنجاه متر مکعب در هکتار تجاوز نکند. حداقل در هر هکتار آن یکصد عدد درخت با رده یا مجموعاً دویست عدد درخت با رده و جوان دست کاشت میوه ای یا یک هزار بوته چای وجود داشته باشد. حداقل نه دهم سطح آن از کنده و ریشه درختان جنگلی پاک شده باشد. (بند ۱۱ ماده ۱ از قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع مصوب ۲۵/۵/۱۳۴۶)

باغ: باغ به محلی گفته می شود که حدود آن به نحوی از انحا مشخص و معین شده و در هر هکتار بیش از یکصد اصله درخت مثمر یا پنجاه اصله درخت زیتون یا نخل یا گردو یا یک هزار نهال یا درخت غیرمثمر دست کاشت یا بوته چای داشته باشد. (بند هـ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی قانون اصلاح ماده (۳۴) قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع مصوب ۱۴/۳/۱۳۵۴ و الحاق چند تبصره به آن مصوب ۲/۷/۱۳۷۴ هیأت وزیران)

باغ چای: باغ چای به محلی اطلاق می شود که تعداد بوته های چای در هر هکتار کم تر از یک هزار عدد نباشد و ... (از تبصره ۲ ماده ۲ قانون مربوط به اراضی ساحلی مصوب ۲۵/۵/۱۳۴۶)

باغ میوه: زمینی است که در آن درختان میوه یا مو به وسیله اشخاص غرس یا پیوند شده باشد و تعداد درخت میوه یا مو در هر هکتار آن از یکصد اصله کم تر نباشد و در مورد درختان خرما و زیتون تعداد در هر هکتار از پنجاه اصله کم تر نباشد. (ردیف چ بند ۹ ماده ۹ از قانون مربوط به اصلاحات ارضی مصوب ۲۶/۲/۱۳۳۹)

بالاترین شغل مورد تصدی: منظور از بالاترین شغل مورد تصدی در دوران خدمت، شغلی است که مستخدم به موجب حکم صادره تصدی آن را برعهده داشته و در مقایسه با سایر مشاغل مستخدم از نظر طبقه بندی یا همطرازی در گروه بالاتری قرار می گیرد. (تبصره ۱ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی تبصره ۸۵ قانون بودجه سال ۱۳۵۶ کل کشور مصوب ۱۱/۱۱/۱۳۵۶)

بانک: بانک مؤسسه ای است که به صورت شرکت سهامی مطابق قانون بازرگانی تشکیل شده براساس مواد این فصل به عملیات بانکی اشتغال ورزد: (ماده ۵۸ قانون بانکی و پولی کشور مصوب ۷/۳/۱۳۳۹)

بانک: بانک مؤسسه ای است که به صورت شرکت سهامی مطابق قانون تجارت تشکیل شده و براساس مواد این قانون به عملیات بانکی اشتغال ورزد. (ماده ۱ قانون بانکداری مصوب ۵/۴/۱۳۳۴)

بانک مرکزی: بانک مرکزی ایرانی مسئول تنظیم و اجرای سیاست پولی و اعتباری براساس سیاست کلی اقتصادی کشور می باشد. (بند الف ماده ۱۰ از قانون پولی و بانکی کشور مصوب ۱۳/۴/۱۳۵۱)

بانک مرکزی: به منظور حفظ ارزش پول و تنظیم اعتبارات مؤسسه مستقلی به نام بانک مرکزی ایران تشکیل می گردد که دارای حق انحصاری انتشار اسکناس و پول فلزی خواهد بود. (بند ۱ از ماده ۲۸ قانون بانکی و پولی کشور مصوب ۷/۳/۱۳۳۹)

بانک ملی ایران: بانک ملی ایران که به موجب قانون ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۶ تشکیل شده بنگاهی است به صورت شرکت سهامی که طبق قانون ۲۲ اسفند ماه ۱۳۱۰ دارای حق انحصاری انتشار اسکناس در تمام کشور است. منظور بانک حفظ ارزش پول و تنظیم اعتبارات است. (ماده ۱ از قانون اساسنامه بانک ملی ایران مصوب ۲۲/۵/۱۳۱۷)

بانک ملی ایران: دولت مکلف است برای پیشرفت امر تجارت و فلاحت و زراعت و صناعت بانکی موسوم به بانک ملی ایران تأسیس نماید که مرکزش در تهران و شعب آن متدرجا در ایالات و ولایات و ممالک خارجه دایر خواهد شد. (ماده ۱ قانون اجازه تأسیس بانک ملی ایران برای پیشرفت امر تجارت و فلاحت و زراعت و صناعت مصوب ۱۴/۲/۱۳۰۶)

بخش: بخش واحدی است از تقسیمات کشوری که دارای محدوده جغرافیایی معین بوده و از به هم پیوست چند دهستان همجوار مشتمل بر چندین مزرعه، مکان، روستا و احیاناً شهر که در آن عوامل طبیعی و اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی واحد همگنی را به وجود می آورد به نحوی که با در نظر گرفتن تناسب، وسعت، جمعیت، ارتباطات و دسترسی به سایر موقعیت ها، نیل به اهداف و برنامه ریزی های دولت در جهت احیا امکانات طبیعی و استعدادهای اجتماعی و توسعه امور رفاهی و اقتصادی آن تسهیل شود. (ماده ۶ قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری مصوب ۱۵/۴/۱۳۶۲)

بخش عشایری: بخش عشایری واحدی است از تقسیمات کشوری که با داشتن یک بخشدار سیار مسئول گرفتن خدمات و هماهنگی با ادارات مربوطه خواهد بود و عشایر در فصول مختلف در هر منطقه که اسکان می کنند تابع فرمانداری و استانداری همان منطقه هستند. (ماده ۵ از قانون تعاریف و ضوابط و تقسیمات کشوری مصوب ۱۵/۴/۱۳۶۲)

بدون کار: بدون کار- وضع پرسنلی است که به یکی از علل زیر بدون حفظ پست سازمانی موقتاً از کار برکنار می گردند: ۱- برابر احکام صادره از دادگاه های صالح زندانی شوند. ۲- به علت عدم پرداخت محکوم به یا بدهی منجر به صدور اجرائیه زندانی بشوند. ۳- به علت ارتکاب تخلفات انضباطی یا قرارهای صادره از مراجع ذی صلاح قضایی موقتاً بدون کار شوند. ۴- در صورتی که محکوم به اقامت اجباری یا ممنوع از اقامت در محل معین بشوند. (ماده ۱۰۸ قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب ۲۱/۷/۱۳۷۰)

بدون کار: بدون کار وضع افسر یا کارمندی است که به علل زیر موقتاً از کار برکنار گردد: ۱- در صورتی که تحت تعقیب قانونی درآمده و کیفرخواست جنایی برای وی صادر گردد از تاریخ اعلام دادسرا به قسمت مربوط به متهم اعم از این که کیفرخواست از دادسرای عمومی یا دادسرای اختصاصی صادر شده باشد. تبصره- کلیه دادسراهای عمومی و اختصاصی مکلفند به محض صدور کیفرخواست جنایی بدون فوت وقت مراتب را به اداره دادرسی ارتش و قسمت مربوط به متهم اعلام دارند. ۲- در صورت محکومیت قطعی به حبس در مواردی که طبق قانون دادرسی و کیفر ارتش مستلزم اخراج نباشد برای تمام مدت حبس که مورد حکم واقع گردیده اعم از این که حبس مزبور قبل از قطعیت حکم باشد یا بعد از آن. تبصره- محکومین به حبس با خدمت و همچنین محکومان به حبس عادی در مواردی که برابر مقررات ماده ۴۲۱ قانون دادرسی و کیفر ارتش زندان آنان به حبس با خدمت تبدیل گردد مشمول مقررات این بند نخواهند بود. ۳- در صورتی که در اثر عدم پرداخت محکوم به یا بدهی منجر به صدور اجرائیه زندانی گردد برای مدت حبس. ۴- در صورتی که تنبیه انتظار خدمت مؤثر واقع نشده و طبق مواد ۱۱۶ و ۱۱۷ این قانون بدون کار گردد. (ماده ۱۳ اصلاحی قانون اصلاح بعضی از مواد قانون استخدام نیروی مسلح مصوب ۱۵/۴/۱۳۴۴)

بدون کار: بدون کار، وضع افسر و کارمندی است که به علل زیر موقتاً از کار برکنار گردد: ۱- در صورتی که تحت تعقیب قانونی درآمده و کیفرخواست جنایی برای وی صادر گردد (از تاریخ صدور کیفر خواست) اعم از این که کیفرخواست از دادسراهای عمومی صادر شده باشد یا دادسرای نظامی. ۲- در صورتی که محکوم به حبس قطعی گردد که طبق قانون دادرسی و کیفری ارتش مستلزم اخراج نباشد. تبصره - محکومین به حبس با خدمت مشمول مقررات بند ۲ این ماده نخواهند بود. ۳- در صورتی که تنبیه انتظار خدمت مؤثر واقع نشده و طبق مواد ۱۱۶ و ۱۱۷ این قانون بدون کار گردد. (ماده ۱۳ قانون استخدام نیروهای مسلح مصوب ۳۰/۴/۱۳۳۶)

بذر و نهال: منظور از بذر و نهال، انواع بذور، نهال، پیاز،  قلمه، ریزوم، غده، پیوندک و پاجوش و هر قسمتی از گیاه که به منظور تکثیر مورد استفاده قرار گیرد می باشد. (تبصره ماده ۴ قانون اساسنامه شرکت سهامی تولید، تهیه و توزیع بذر و نهال مصوب ۲۵/۱/۱۳۶۷)

برات رجوعی: برات رجوعی براتی است که دارنده برات اصلی پس از اعتراض برای دریافت وجه آن و مخارج صدور اعتراضنامه و تفاوت نرخ به عهده برات دهنده یا یکی از ظهرنویس ها صادر می نماید. (ماده ۲۲۱ قانون تجارت مصوب ۱۲/۳/۱۳۰۴)

برده فروشی: برده فروشی به معنی و شامل کلیه اعمالی است که به منظور اسارت و تملک یا واگذاری شخص به قصد تنزل دادن او به درجه بردگی یا غلامی صورت می گیرد و همچنین به معنی و شامل کلیه اعمالی است که به عنوان تملک بر روی برده به منظور فروش یا مبادله انجام می گیرد و در ضمن کلیه اعمال مربوط به انتقال حق تملک از طریق برده فروش یا مبادله نسبت به شخصی که به قصد فروش یا مبادله تحت تملک قرار گرفته و همچنین به طور کلی هرگونه تجارت یا حمل و نقل برده اعم از این که بر هر نوع وسیله نقلیه انجام شود. (بند ج ماده ۷ از قانون مربوط به الحاق دولت ایران به قرارداد تکمیلی منع بردگی و برده فروشی و عملیات و دستگاه های مشابه بردگی مصوب ۳/۱۲/۱۳۳۷)

برکه: اراضی پستی است که در اثر جریان سطحی و زیرزمینی آب در آن ها جمع شده و باقی می ماند. (بند ث ماده ۱ از آیین نامه مربوط به بستر و حریم رودخانه ها، انهار، مسیلها، مرداب ها، برکه های طبیعی و شبکه های آبرسانی، آبیاری و زهکشی مصوب ۱۱/۸/۱۳۷۹ هیأت وزیران

برنامه درازمدت: منظور برنامه ای است که ضمن آن توسعه اقتصادی و اجتماعی برای یک دوره ده ساله یا طولانی تر به عنوان راهنمای برنامه ریزی های پنج ساله پیش بینی می شود. (بند ۲ ماده ۱ از قانون برنامه و بودجه کشور مصوب ۱۰/۱۲/۱۳۵۱)

برنامه سالانه: منظور برنامه عملیات اجرایی دولت است که سالانه تنظیم و همراه بودجه کل کشور تقدیم مجلس شورای ملی می گردد و ضمن آن در قالب هدف ها و سیاست های مندرج در برنامه عمرانی پنج ساله هدف های مشخص و عملیات اجرایی سالانه هر دستگاه اجرایی با اعتبار مربوط تعیین می شود. (بند ۴ ماده ۱ از قانون برنامه و بودجه کشور مصوب ۱۰/۱۲/۱۳۵۱)

برنامه عمرانی پنجساله: منظور برنامه جامعی است که برای مدت پنج سال تنظیم و به تصویب مجلسین می رسد و ضمن آن هدف ها و سیاست های توسعه اقتصادی و اجتماعی طی همان مدت مشخص می شود. در این برنامه کلیه منابع مالی دولت و همچنین منابعی که از طرف شرکت های دولتی و بخش خصوصی صرف عملیات عمرانی می گردد از یک طرف و اعتبارات جاری و عمرانی دولت و هزینه های عمرانی شرکت های دولتی و بخش خصوصی از طرف دیگر جهت وصول به هدف های مذکور پیش بینی می گردد. (بند ۳ ماده ۱ از قانون برنامه و بودجه کشور مصوب ۱۰/۱۲/۱۳۵۱

بروشور: بروشور نشریه ای است موردی که به منظور انتقال اطلاعات مفید و مختصر در یکی از زمینه های فرهنگی، فنی، صنعتی، خدماتی، بهداشتی و آموزشی که دستگاه ها در ارتباط با وظایف قانونی خود آن را برای اطلاع عموم منتشر می نمایند. (ماده ۳ آیین نامه اجرایی قانون ممنوعیت وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکت های دولتی از چاپ و انتشار نشریات غیر ضرور مصوب ۱۳۶۵ مصوب ۲۳/۱۰/۱۳۶۶ هیأت وزیران)

بزه مشهود: بزه در موارد مشروحه پایین مشهود محسوب است: ۱- در صورتی که بزه در مرئی و منظر مأمورین کشف بزه ها واقع شده و یا بلافاصله مأموران مذکور در محل وقوع بزه حاضر شده و یا آثار بزه را فوراً پس از وقوع ملاحظه نمایند. ۲- در صورتی که دسته یا جماعتی که ناظر وقوع بزه بوده یا خود مجنی علیه بلافاصله پس از وقوع بزه شخص معینی را مرتکب معرفی نماید. ۳- اگر در موقعی نزدیک به زمان وقوع بزه علائم و آثار واضحه یا اسباب و دلایل بزه در تصرف متهم یافت گردد یا تعلق اسباب و دلایل مذکور به متهم محرز گردد. ۴- وقتی که متهم در زمان نزدیکی پس از وقوع بزه قصد فرار داشته یا در حال فرار یا فوراً پس از آن دستگیر شود. (ماده ۱۲۸ قانون دادرسی و کیفر ارتش مصوب ۴/۱۰/۱۳۱۸)

بستر: آن قسمت از رودخانه، نهر یا مسیل است که در هر محل با توجه به آمار هیدرولوژیک و داغاب و حداکثر طغیان با دوره برگشت ۲۵ ساله به وسیله وزارت نیرو یا شرکت های آب منطقه ای تعیین می شود. در مناطقی که ضرورت ایجاب می نماید سیلاب با دوره برگشت کم تر یا بیش تر از ۲۵ ساله ملاک محاسبه قرار گیرد. سازمان های آب منطقه ای حسب مورد با ارائه نقشه های مربوط و توجیهات فنی از حوزه ستادی وزارت نیرو مجوز لازم را اخذ خواهند نمود. تغییرات طبیعی بستر رودخانه ها، مسیل ها یا انهار طبیعی در بستر سابق تأثیری نداشته و بستر سابق کماکان در اختیار حکومت اسلامی است ولیکن حریم برای آن منظور نخواهد شد. (بند ح ماده ۱ آیین نامه مربوط به بستر و حریم رودخانه ها، انهار، مسیلها، مرداب ها، برکه های طبیعی و شبکه های آبرسانی، آبیاری و زهکشی مصوب ۱۱/۸/۱۳۷۹ هیأت وزیران)

بستر (رودخانه): آن قسمت از رودخانه، نهر یا مسیل است که در حداکثر طغیان معمولی زیر آب قرار می گیرد. (بند ۷ آیین نامه اجرایی قانون حفظ و تثبیت کناره و بستر رودخانه های مرزی مصوب ۱۸/۱۲/۱۳۶۳ هیأت وزیران)

بستن دفاتر: برای این که تاریخ ثبت بیش تر ثابت و مصون از تغییر باشد مباشر ثبت همه روز هنگام بسته شدن مباشرت تمام دفاتر را می بندد مقصود از آن بستن دفاتر آن است که مباشر ثبت در ذیل آخرین سطر تاریخ روز و ماه و سال را گذاشته امضا می نماید تخلف از مفاد این ماده مستوجب مجازاتی می باشد که در ماده ۱۳۱ مقرر است. (ماده ۸۰ قانون ثبت اسناد مصوب ۲۱/۲/۱۲۹۰)

بسته های پست سیاسی: بسته های پست سیاسی عبارت از بسته های محتوی نوشتجات رسمی دولتی است که به مهر وزارت امور خارجه یا نمایندگی های سیاسی دولت ... ایران یا دول خارجه لاک و مهر یا پلمب شده و عبارت:  Expedition Officielle Gourrier Diplomatique  یا هر جمله دیگری که دارای همان
مفهوم باشد روی آن نوشته شده و به وسیله پیک سیاسی حمل شود. (ماده ۳۳۲ آیین نامه اجرایی قانون امور گمرکی مصوب ۲۰/۱/۱۳۵۱)

بسیجیان: کسانی هستند که براساس گواهی نیروی مقاومت بسیج حداقل یک سال فعالیت مستمر با رده های مقاومت آن نیرو داشته باشند. (تبصره ۳ ماده ۱ از قانون نحوه واگذاری سهام دولتی و متعلق به دولت به ایثارگران و کارگران مصوب ۱۲/۵/۱۳۷۳)

بسیجی عادی: بسیجی عادی، عموم اقشار معتقد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اهداف انقلاب اسلامی هستند که پس از گذراندن دوره آموزش عمومی به خدمت ارتش بیست میلیونی درآمده و سازماندهی می شوند. (بند الف ماده ۱۳ از قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب ۲۱/۷/۱۳۷۰)

بسیجی فعال: آن دسته از بسیجیان عادی داوطلب هستند که واجد شرایط لازم بوده و پس از گذراندن دوره های آموزشی، سازماندهی شده و ضمن شرکت در برنامه های حفظ انسجام در انجام مأموریت های محوله با سپاه همکاری می کنند. (بند ب ماده ۱۳ از قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب ۲۱/۷/۱۳۷۰

بناهای ضروری: آن دسته از بناهایی است که لازم است پس از وقوع زلزله قابل بهره برداری باقی بمانند. از بخش تعاریف آیین نامه طراحی ساختمان در برابر زلزله مصوب ۱۷/۹/۱۳۷۸.

بندر صیادی: به محدوده ای از ساحل دریا، دریاچه یا رودخانه اطلاق می شود که به جهت دارا بودن پناهگاه طبیعی (خور یا آبراهه مناسب) یا مصنوعی (موج شکن) و تأسیسات ساحلی دیگر، پهلوگیری و تخلیه صید به وسیله شناورهای صیادی در آن امکان پذیر بوده و اکثر شناورهای فعال در آن شناورهای صیادی می باشند. (بند ۱۰ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی حفاظت و بهره برداری از منابع آبزی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۵/۲/۱۳۷۸ هیأت وزیران)

بندگی رعایا: یعنی وضع یا حال رعیت که به موجب قانون یا عرف یا قرارداد مکلف باشد در زمین متعلق به فرد دیگری زندگی و کار کند و برای فرد اخیر خدمات معینی را با دریافت اجرت یا رایگان انجام دهد و به هر حال حق تغییر وضع و حال خود را نداشته باشد. ماده اول قانون مربوط به الحاق دولت ایران به قرارداد تکمیلی منع بردگی و برده فروشی و عملیات و دستگاه های مشابه بردگی مصوب ۳/۱۲/۱۳۳۷.

بنگاه خالصجات: به منظور عمران و آبادی املاک خالصه و ازدیاد تولید و تکثیر درآمد آن ها و همچنین همکاری با دستگاه های وزارت کشاورزی بنگاهی به نام بنگاه خالصجات تحت نظر وزارت کشاورزی تأسیس می شود. (ماده ۱ قانون تأسیس بنگاه خالصجات کشور مصوب ۲۶/۴/۱۳۳۴)

بنگاه عمرانی کشور: به منظور عمران و آبادی قرا و تعمیم فرهنگ و بهداشت و بهبود وضع کشاورزی و کشاورزان و بالا بردن سطح زندگی آنان و تقویت روح همکاری و تعاون بین آن ها و اجرای این قانون بنگاهی به نام بنگاه عمرانی کشور تحت نظر وزارت کشور تأسیس می شود. (ماده ۱ قانون بنگاه عمرانی کشور مصوب ۱۱/۵/۱۳۳۴)

بنیاد شهید انقلاب اسلامی: نهادی است انقلابی که در اجرای فرمان رهبر کبیر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رضوان ا... تعالی علیه در تاریخ ۲۲/۱۲/۱۳۵۸ تأسیس شده و دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی و اداری است و امور آن طبق مقررات و قوانین مربوط به نهادهای عمومی غیردولتی و در چارچوب این اساسنامه و آیین نامه های مربوطه زیرنظر رئیس جمهور و نظارت عالیه مقام معظم رهبری اداره می شود. از ماده ۱ قانون اساسنامه بنیاد شهید انقلاب اسلامی مصوب ۲۷/۲/۱۳۷۷.

بنیاد مسکن انقلاب اسلامی: نهاد انقلاب اسلامی است که براساس فرمان ۲۱ فروردین ۱۳۵۸ رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی مدظله به منظور تأمین مسکن محرومان به ویژه روستائیان در چارچوب سیاست ها و برنامه های دولت تشکیل گردیده است. (از ماده ۱ اساسنامه بنیاد مسکن انقلاب اسلامی مصوب ۱۷/۹/۱۳۶۶)

بوته جنگلی: رستنی های خودروی خشبی است که ساقه آن ها به طور طبیعی کمی بالاتر از سطح خاک منشعب شده باشد و نوعاً در جنگل ها یا اراضی جنگلی یا بیشه ها می روید. (بند ۲ ماده ۱ از قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع مصوب ۲۵/۵/۱۳۴۶)

بوته کویری: کلیه نباتات خودروی چند ساله بجز درخت که در کویر و بیابان می روید بوته کویری نامیده می شود. (بند ۳ ماده ۱ از قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع مصوب ۲۵/۵/۱۳۴۶)

بودجه: بودجه لایحه پیش بینی کلیه عواید و مخارج مملکتی برای مدت یک سال شمسی (سنه مالی) که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده باشد. (ماده ۱ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۰/۱۲/۱۳۱۲

بودجه دولت: بودجه دولت سندی است که معاملات دخل و خرج مملکتی برای مدت معینی در آن پیش بینی و تصویب شده باشد. مدت مزبوره را سنه مالیه می گویند و عبارت است از یک سال شمسی. (ماده ۱ از قانون محاسبات عمومی مصوب ۳/۱۲/۱۲۸۹)

بودجه عمومی دولت: منظور بودجه ای است که در آن برای اجرای برنامه سالانه منابع مالی لازم پیش بینی و اعتبارات جاری و عمرانی دستگاه های اجرایی تعیین می شود. (بند ۵ ماده ۱ از قانون برنامه و بودجه کشور مصوب ۱۰/۱۲/۱۳۵۱)

بودجه کل کشور: بودجه کل کشور برنامه مالی دولت است که برای یک سال مالی تهیه و حاوی پیش بینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و براورد هزینه ها برای انجام عملیاتی که منجر به وصول به هدف های دولت می گردد بوده و از سه قسمت تشکیل می شود. (ماده ۱ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۴۹)

بورس اوراق بهادار: بورس اوراق بهادار بازار خاصی است که در آن داد و ستد اوراق بهادار توسط کارگزاران بورس طبق مقررات این قانون انجام می گیرد. (بند ۱ ماده ۱ از قانون تأسیس بورس اوراق بهادار مصوب ۲۷/۲/۱۳۴۵)

بورسیه: به دانشجویی اطلاق می گردد که با رعایت ضوابط کلیه هزینه های ریالی و ارزی وی از طرف دولت پرداخت گردد. (بند الف ماده ۱ از آیین نامه اجرایی بند ۵ تبصره (۱۷) قانون بودجه سال ۱۳۷۸ کل کشور مصوب ۲۶/۱۲/۱۳۷۷ هیأت وزیران)

بولتن: بولتن عبارت است از نشریه ای که توسط دستگاه های دولتی در زمینه های خبری، آموزشی، فنی، تخصصی، سیاسی و نظایر این ها که مرتبط با وظایف قانونی و در محدوده فعالیت آن ها است به منظور ارتقاء سطح آگاهی کارکنان همان دستگاه و مسئولان دیگر دستگاه ها با تیراژ محدود و در فواصل زمانی معین با چاپ یکرنگ و به طور رایگان منتشر و توزیع می شود و دارای انواع زیر است. (ماده ۱ آیین نامه اجرایی قانون ممنوعیت وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکت های دولتی از چاپ و انتشار نشریات غیرضرور مصوب ۱۳۶۵ مصوب ۲۳/۱۰/۱۳۶۶ هیأت وزیران)

بولتن خبری: این نشریه فقط در سطح دستگاه های دولتی منتشر می شود و حاوی آخرین اخبار داخلی از قبیل دستورالعمل های اداری- انتصابات رویدادها، بازدیدها و تشویق کارکنان می باشد. این بولتن با تیراژ حداکثر (۸)/ (۱) تعداد کل پرسنل دستگاه مورد نظر و حداکثر در ۲۴ صفحه منتشر می شود و تا ۵ درصد آن را می توان برای ارگان های دولتی دیگر ارسال کرد. (بند ۱ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی قانون ممنوعیت وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکت های دولتی از چاپ و انتشار نشریات غیرضرور مصوب ۱۳۶۵ مصوب ۲۳/۱۰/۱۳۶۶ هیأت وزیران

بولتن سیاسی: نشریه ای است حاوی اخبار و نیز تحلیل رویدادهای داخلی و خارجی اعم از عادی یا طبقه بندی شده نشریه مذکور توسط دستگاه هایی منتشر می شود که قانوناً مجاز به انتشار این گونه نشریات هستند. (بند ۲ ماده ۱ آیین نامه اجرایی قانون ممنوعیت وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکت های دولتی از چاپ و انتشار نشریات غیرضرور مصوب ۱۳۶۵ مصوب ۲۳/۱۰/۱۳۶۶ هیأت وزیران)

بومی سازی دانش فنی: عبارت است از توانایی تحلیل فناوری به منظور تبدیل یا تغییر بهینه آن براساس شرایط نیاز و تحولات فناوری در کشور (از جمله نوع، کمیت و کیفیت مواد اولیه مورد نیاز، نوع انرژی با صرفه، سطح اتوماسیون فناوری مربوط استانداردهای کیفی محصول و فرمولاسیون ها یا فرایندهای جدید تولید) و کاربرد آن. (تبصره ماده ۱ آیین نامه اجرایی بند (ج) تبصره (۲۲) قانون بودجه سال ۱۳۸۰ کل کشور مصوب ۲۹/۱/۱۳۸۰ هیأت وزیران

بهای اسمی اسناد خزانه: بهای اسمی اسناد خزانه و اوراق قرضه مشمول این قانون بهایی است که در متن آن ها نوشته و از طرف وزارت دارایی تضمین شده و پس از سررسید قابل پرداخت است. (ماده ۴ قانون انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه مصوب ۲/۷/۱۳۴۸)

بهای اسمی اوراق قرضه: بهای اسمی اسناد خزانه و اوراق قرضه مشمول این قانون بهایی است که در متن آن ها نوشته و از طرف وزارت دارایی تضمین شده و پس از سررسید قابل پرداخت است. (ماده ۴ قانون انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه مصوب ۲/۷/۱۳۴۸)

بهای تمام شده: بهای تمام شده هر قطعه زمین برای امر مسکن عبارت است از قیمت منطقه ای زمین در زمان واگذاری به علاوه کلیه هزینه های تعلق گرفته و متناسب با هر طرح طبق دستورالعمل وزارت مسکن و شهرسازی. (ماده ۲۵ آیین نامه اجرایی قانون زمین شهری مصوب ۲۴/۳/۱۳۷۱ هیأت وزیران)

بهای خواسته: بهای خواسته به ترتیب زیر تعیین می شود:۱- اگر خواسته پول رایج ایران باشد، بهای آن عبارت است از مبلغ مورد مطالبه و اگر پول خارجی باشد، ارزیابی آن به نرخ رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ تقدیم دادخواست بهای خواسته محسوب می شود. ۲- در دعوای چند خواهان که هر یک قسمتی از کل را مطالبه می نماید بهای خواسته مساوی است با حاصل جمع تمام قسمت هایی که مطالبه می شود. ۳- در دعاوی راجع به منافع و حقوقی که باید در مواعد معین استیفا و یا پرداخت گردد، بهای خواسته عبارت است از حاصل جمع تمام اقساط و منافعی که خواهان خود را ذی حق در مطالبه آن می داند. در صورتی که حق نامبرده محدود به زمان معین نبوده یا مادام العمر باشد بهای خواسته مساوی است با حاصل جمع منافع ده سال یا آنچه را که ظرف ده سال باید استیفا کند. ۴- در دعاوی راجع به اموال، بهای خواسته مبلغی است که خواهان در دادخواست معین کرده و خوانده تا اولین جلسه دادرسی به آن ایراد و یا اعتراض نکرده مگر این که قانون ترتیب دیگری معین کرده باشد. (ماده ۶۲ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹)

بهای خواسته: بهای خواسته از نقطه نظر صلاحیت و هزینه دادرسی مبلغی است که در دادخواست قید شود. (ماده ۸۶ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۲۵/۶/۱۳۱۸)

بهای روز اسناد خزانه: بهای روز اسناد خزانه و اوراق قرضه مشمول این قانون بهایی است که این اسناد و اوراق برحسب مقتضیات عرضه و تقاضا در بازار خرید و فروش می شوند. (ماده ۵ قانون انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه مصوب ۲/۷/۱۳۴۸)

بهای روز اوراق قرضه: بهای روز اسناد خزانه و اوراق قرضه مشمول این قانون بهایی است که این اسناد و اوراق برحسب مقتضیات عرضه و تقاضا در بازار خرید و فروش می شوند. (ماده ۵ از قانون انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه مصوب ۲/۷/۱۳۴۸

بهای عادله (املاک): بهای روز عبارت است از قیمت اراضی یک سال قبل از تاریخ اعلام تصمیم دولت چنان چه این بها از بهای روز بیش تر باشد قیمت عادله روز ملاک عمل قرار خواهد گرفت بهای عادله بدون در نظر گرفتن منظور از خرید و تأثیر اجرای برنامه های شهرسازی و خانه سازی در قیمت ها خواهد بود. (تبصره ۱ ماده ۱ از قانون مربوطه به تملک زمین ها برای اجرای برنامه های شهرسازی مصوب ۱۷/۳/۱۳۳۹)

بهای عادله: مقصود از بهای عادله نسبت به املاک بهای زمین بیاض یا به انضمام بنا و اشجار پیش از آگهی توسعه و خرابی است و در مورد انهار و قنوات مأخذ ارزیابی بهایی است که درباره شرب باغات و اراضی زراعتی همان شهر یا مجاور آن معمول و متداول است. (تبصره ۱ ماده ۴ از قانون اصلاح قانون توسعه معابر مصوب ۱/۴/۱۳۲۰)

بهداشت محیط: بهداشت محیط عبارت است از کنترل عواملی از محیط زندگی که به گونه ای روی سلامت جسمی، روانی و اجتماعی انسان تأثیر می گذارند. (بند الف ماده ۱ آیین نامه بهداشت محیط مصوب ۲۴/۴/۱۳۷۱ هیأت وزیران)

بهره اسمی: بهره اسمی بهره ای است که در متن اسناد خزانه و اوراق قرضه مشمول این قانون نوشته و از طرف وزارت دارایی تضمین شده و پس از سررسید قابل پرداخت است. (ماده ۶ قانون انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه مصوب ۲/۷/۱۳۴۸

بهره بردار: شخص حقیقی یا حقوقی اعم از دولتی، تعاونی و خصوصی است که دارای پروانه بهره برداری از وزارت معادن و فلزات باشد. (بند خ ماده ۱ قانون معادن مصوب ۲۳/۳/۱۳۷۷)

بهره بردار: بهره بردار، سازمان دولتی یا شرکت تعاونی است که پروانه بهره برداری به نام او صادر شده است. (بند ذ ماده ۱ از قانون معادن مصوب ۱/۳/۱۳۶۲)

بهره برداری: مجموعه عملیاتی است که به منظور استخراج و کانه آرایی و به دست آوردن مواد معدنی قابل فروش انجام می گیرد. (بند ح ماده ۱ قانون معادن مصوب ۲۳/۳/۱۳۷۷)

بهره برداری: عبارت است از مجموعه عملیاتی که به منظور استخراج و کانه آرایی و به دست آوردن مواد معدنی قابل فروش (کانه) انجام می گیرد. (بند د ماده ۱ از قانون معادن مصوب ۱/۳/۱۳۶۲)

بهره برداری (جنگل): به طور کلی آن قسمت از قطعات مقطوعه که قابل تبدیل به چوب آلات صنعتی می باشد باید به صورت گرده بینه از جنگل خارج شده و در کارخانه چوب بری تبدیل شده و بقیه به صورت زغال یا هیزم از جنگل خارج گردد. (بند ۴ تبصره ۱ ماده ۴ از قانون جنگل ها و مراتع کشور مصوب ۸/۶/۱۳۳۸)

بهره واقعی: بهره واقعی بهره ای است که براثر نوسانات بهای روز اسناد یا اوراق ممکن است بیش تر یا کم تر از بهره اسمی نصیب دارندگان آن ها شود. (ماده ۷ قانون انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه مصوب ۲/۷/۱۳۴۸)

بی بضاعت: بی بضاعت به کسی اطلاق می شود که درآمد لازم برای تأمین معیشت خود نداشته باشد ضابطه تعیین درآمد برای اعاشه تحت الکفاله هر یک از طبقات مشمولان به شرح زیر خواهد بود: ۱- در مورد مشمولان عادی برابر حقوق خالص دریافتی سرباز داوطلب. ۲- در مورد مشمولان دیپلمه و فوق دیپلم برابر حقوق خالص دریافتی گروهبان یکم وظیفه. ۳- در مورد مشمولان لیسانسه و بالاتر برابر حقوق خالص دریافتی ستوان دوم وظیفه. (تبصره ۳ قانون اصلاح تبصره ۳ ماده ۴۴ قانون خدمت وظیفه عمومی مصوب ۱۹/۳/۱۳۵۵)

بی بضاعت: بی بضاعت به کسی اطلاق می شود که درآمد لازم برای تأمین معیشت خود نداشته باشد. (تبصره ۳ ماده ۴۴ از قانون خدمت وظیفه عمومی مصوب ۱۳/۲/۱۳۵۰)

بی زمین: عبارت است از کسی که هیچ گونه زمین زراعی نداشته باشد. (بند ۵ آیین نامه اجرایی قانون واگذاری زمین های دایر و بایرکه بعد از انقلاب به صورت کشت موقت در اختیار کشاورزان قرارگرفته است مصوب ۸/۸/۱۳۶۵. مصوب ۲۹/۱۱/۱۳۶۵ هیأت وزیران)

بیشه طبیعی: جنگل یا مرتع یا بیشه طبیعی عبارت از جنگل یا مرتع یا بیشه ای است که به وسیله اشخاص ایجاد نشده باشد. (بند ۱ ماده ۱ قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع مصوب ۲۵/۵/۱۳۴۶)

بیشه یا قلمستان: زمینی است که در آن درختان غیرمثمر به وسیله اشخاص غرس شده و تعداد درخت در هر هکتار آن از هزار اصله تجاوز نماید. (ردیف ج بند ۹ ماده ۱ از قانون مربوط به اصلاحات ارضی مصوب ۲۶/۲/۱۳۳۹)

بیع: بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم. (ماده ۳۳۸ از قانون مدنی)

بیع شرط: نوعی از معامله است که در آن شروطی مورد توافق متعاملین قرار می گیرد.(بند ۱۱ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی قانون واگذاری زمین های دایر و بایر که بعد از انقلاب به صورت کشت موقت در اختیار کشاورزان قرار گرفته است مصوب ۲۹/۱۱/۱۳۶۵ هیأت وزیران.

بیع قطعی: اگر در عقد بیع شرطی ذکر نشده یا برای تسلیم مبیع یا تأدیه قیمت موعدی معین نگشته باشد بیع قطعی و ثمن حال محسوب است مگر اینکه بر حسب عرف و عادت محل یا عرف و عادت تجارت در معاملات تجاری وجود شرطی یا موعدی معهود باشد اگر چه در قرارداد بیع ذکری نشده باشد. (ماده ۳۴۴ از قانون مدنی)

بیع مشروط: اگر در عقد بیع شرطی ذکر نشده یا برای تسلیم مبیع یا تأدیه قیمت موعدی معین نگشته باشد بیع قطعی و ثمن حال محسوب است مگر این که بر حسب عرف و عادت محل یا عرف و عادت تجارت در معاملات تجاری وجود شرطی یا موعدی معهود باشد اگرچه در قرارداد بیع ذکری نشده باشد. (ماده ۳۴۴ از قانون مدنی)

بیکار: بیکار از نظر این قانون فردی است که مشمول این قانون بوده و بدون میل و اراده بیکار شده و آماده کار باشد. (ماده ۲ از قانون بیمه بیکاری مصوب ۲۴/۳/۱۳۶۶)

بیکار: از لحاظ این قانون بیکار کسی است که بدون میل و اراده خود بیکار مانده و آماده کار و در جستجوی کار باشد. (ماده ۲ از طرح ایجاد صندوق وام کارگری مصوب ۱۶/۱۲/۱۳۵۷ هیأت وزیران)

بیمارستان دامپزشکی: بیمارستان دامپزشکی، مکانی با فضای مناسب، مطابق نقشه استاندارد موجود در سازمان دامپزشکی کشور- با امکانات پذیرش دام های کوچک و بزرگ، طیور و ... یا هر یک از آن ها است که دارای امکانات معاینه، تشخیص، معالجه، جراحی دام ها، امکانات آزمایشگاهی برای انجام آزمایشات لازم، تأمین داروهای تجویز شده و در صورت لزوم بستری کردن دام ها و اعزام اکیپ های سیار به مناطق تحت پوشش می باشد. (ماده ۱ از آیین نامه اجرایی ماده ۱۰ قانون سازمان دامپزشکی کشور برای صدور پروانه... مصوب ۴/۱۰/۱۳۷۳ هیأت وزیران)

بیماری: بیماری، وضع غیرعادی جسمی یا روحی است که انجام خدمات درمانی را ایجاب می کند یا موجب عدم توانایی موقت اشتغال به کار می شود یا این که موجب هر دو در آن واحد می گردد. (بند ۷ ماده ۲ از قانون تأمین اجتماعی مصوب ۳/۴/۱۳۵۴)

بیماری های آمیزشی: مقصود از بیماری های آمیزشی- سوزاک- کوفت (سیفلیس) آتشک (شانکر نرم) است در هر نقطه از بدن که واقع باشد. (تبصره ماده ۱ از قانون طرز جلوگیری از بیماری های آمیزشی و بیماری های واگیردار مصوب ۱۱/۳/۱۳۲۰

بیماری های حرفه ای: بیماری های حرفه ای عبارت از بیماری هایی است که ضمن کار و بر اثر تماس و ارتباط با انواع مواد سمی یا بیماری زا ایجاد می شود. (ماده ۲۱ از قانون آیین نامه اجرایی ماده ۲۶ الحاقی به قانون بیمه های اجتماعی روستائیان مصوب ۱۶/۳/۱۳۵۰)

بیماری های حرفه ای: بیماری های حرفه ای بیماری هایی است که در جدولی که بنا بر پیشنهاد مدیر عامل به تصویب شورای عالی خواهد رسید تعیین می گردد. (ماده ۴۴) از قانون بیمه های اجتماعی کارگران مصوب ۲۱/۲/۱۳۳۹.

بیماری های حرفه ای: منظور از بیماری های حرفه ای مذکور در این قانون بیماری هایی است که در جدولی که به تصویب شورای عالی خواهد رسید تعیین می گردد. (ماده ۱۰۸ از لایحه قانونی بیمه های اجتماعی کارگران مصوب ۲۴/۴/۱۳۳۴)

بی مبالاتی: منظور از بی مبالاتی اقدام به امری است که مرتکب نمی بایست به آن مبادرت نموده باشد و منظور از غفلت خودداری از امری است که مرتکب می بایست به آن اقدام نموده باشد اعم از این که منشأ بی مبالاتی یا غفلت عدم اطلاع و عدم مهارت یا عدم تجربه یا عدم رعایت قوانین یا مقررات یا اوامر یا نظامات و یا عرف عادت باشد. (تبصره ماده ۸ از قانون راجع به مجازات اخلالگران در صنایع نفت ایران مصوب ۱۶/۷/۱۳۳۶)

بیمه: بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد می کند در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه خسارت وارده بر او را جبران نموده یا وجه معینی بپردازد. متعهد را بیمه گر طرف تعهد را بیمه گذار وجهی را که بیمه گذار به بیمه گر می پردازد حق بیمه و آنچه را که بیمه می شود موضوع بیمه نامند. (ماده ۱ از قانون بیمه مصوب ۷/۲/۱۳۱۶)

بیمه شده: بیمه شده شخصی است که رأساً مشمول مقررات تأمین اجتماعی بوده و با پرداخت مبالغی به عنوان حق بیمه حق استفاده از مزایای مقرر در این قانون را دارد. (بند ۱ ماده ۲ از قانون تأمین اجتماعی مصوب ۳/۴/۱۳۵۴

بیمه شده اصلی: فردی است که رأساً مشمول مقررات بیمه خدمات درمانی موضوع این قانون بوده و پس از پرداخت حق السهم (توسط فرد یا مراجع مشمول در قانون) مشمول استفاده از مزایای خدمات درمانی قرار می گیرد. (بند ۱ ماده ۱ از قانون بیمه همگانی خدمات درمانی کشور مصوب ۳/۸/۱۳۷۳)

بیمه شده تبعی: خانواده شخص یا اشخاصی هستند که به تبع سرپرستی و کفالت بیمه شده اصلی از مزایای مقرر در این قانون می توانند استفاده نمایند. (بند ۲ ماده ۱ از قانون بیمه همگانی خدمات درمانی کشور مصوب ۳/۸/۱۳۷۳)

بیمه گر: بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد می نماید در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه خسارت وارده بر او را جبران کرده یا وجه معینی بپردازد. متعهد را بیمه گر طرف تعهد گذار وجهی را که بیمه گذار به بیمه گر می پردازد حق بیمه و آنچه را که بیمه می شود موضوع بیمه نامند. (ماده ۱ از قانون بیمه مصوب ۷/۱۲/۱۳۱۶)

بیمه گذار: بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد می نماید در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه خسارت وارده بر او را جبران کرده یا وجه معینی بپردازد. متعهد را بیمه گر طرف تعهد را بیمه گذار وجهی را که بیمـه گـذار به بیمـه گـر می پردازد حق بیمـه و  آنچه را که بیمه می شود موضوع بیمه نامند. (ماده ۱ از قانون بیمه مصوب ۷/۲/۱۳۱۶)

بیوه: بیوه به زنانی اطلاق می شود که به عقد ازدواج (دائم یا منقطع) درآمده و سپس به یکی از دلایل طلاق، فوت شوهر، فسخ عقد، صدور حکم موت فرضی، بذل مدت یا انقضای مدت در نکاح منقطع، شوهر خود را از دست داده باشند. (بند ۱ ماده ۲ از قانون تأمین زنان و کودکان بی سرپرست مصوب ۲۴/۸/۱۳۷۱)

پ

پاراف: عبارت است از تأیید پیش نویس توافق بین المللی از طرف اشخاص مجاز (ماده ۲ از آیین نامه چگونگی تنظیم و امضای توافق های بین المللی مصوب ۱۳/۲/۱۳۷۱ هیأت وزیران)

پارکه: برای اختصار به جای شعبه اداره مدعی عمومی منبعد لفظ پارکه استعمال می شود. (تنبیه ماده ۱۱۲ قانون اصول تشکیلات عدلیه و محاضر شرعیه و حکام صلیحه مصوب ۲۶/۴/۱۲۹۰)

پارکه استیناف: پارکه محکمه استیناف عبارت است از مدعی العموم اول و یک نفر وکیل عمومی برای هر شعبه. (ماده ۵۵ از قانون اصول تشکیلات عدلیه مصوب ۲۷/۴/۱۳۰۷)

پارکه بدایت: پارکه بدایت تشکیل می شود از مدعی عمومی محکمه ابتدایی و یک نفر معاون او برای هر اتاقی از اتاق ها حقوقی و جـزایی. (ماده ۱۱۵ از قانون اصـول تشکیلات عدلیه و محاضر شرعیه و حکام صلحیه مصوب ۲۶/۴/۱۲۹۰)

پارکه دیوان تمیز: پارکه دیوان تمیز مرکب است از مدعی عمومی کل و یک نفر معاون او که موسوم است به وکیل عمومی محکمه تمیز. (ماده ۱۱۳ از قانون اصول تشکیلات عدلیه و محاضر شرعیه و حکام صلحیه مصوب ۲۶/۴/۱۲۹۰)

پارکه محکمه استیناف: پارکه محکمه استیناف عبارت است از مدعی عمومی اول و یک وکیل عمومی برای هر اتاقی و (در صورت لزوم) یک معاون وکیل عمومی. (ماده ۱۱۴ از قانون اصول تشکیلات عدلیه و محاضر شرعیه و حکام صلحیه مصوب ۲۶/۴/۱۲۹۰)

پاسدار: پاسدار به فردی اطلاق می شود که برای جهاد همه جانبه در راه خدا و نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن به عنوان وظیفه شرعی با داشتن شرایط زیر به عضویت سپاه پاسداران درآمده باشد. (ماده ۳۴ از قانون اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب ۱۵/۶/۱۳۶۱)

پاسداران رسمی: پاسداران رسمی به پرسنلی اطلاق می گردد که برای جهاد در راه خدا و پاسداری و دفاع مسلحانه از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و نظام جمهوری اسلامی ایران به استخدام سپاه درآمده و پس از طی دوره های آموزشی لازم به یکی از درجات پیش بینی شده در این قانون نائل و از لباس و علائم نظامی استفاده می نمایند. (ماده ۸ از قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب ۲۱/۷/۱۳۷۰)

پدید آورنده: از نظر این قانون به مؤلف و مصنف و هنرمند پدید آورنده و به آنچه از راه دانش یا هنر یا ابتکار آنان پدید می آید بدون در نظرگرفتن طریقه یا روشی که در بیان یا ظهور یا ایجاد آن به کار رفته اثر اطلاق می شود. (ماده۱ از قانون حمایت حقوق مؤلفان و منصفان و هنرمندان۱۱/۱۰/۱۳۴۸)

پذیرایی  عمومی: منظور از پذیرایی عمومی در این آیین نامه، کلیه پذیرایی هایی است که با استفاده از تسهیلات و امکانات رفاهی و خدماتی جهت مراسم مختلف، سمینارها، کنفرانس ها، افتتاحیه ها، جلسه ها، ملاقات ها و سایر اجتماعات رسمی و غیررسمی از سوی دستگاه های اجرایی در نظر گرفته می شود. (ماده ۱ از آیین نامه پذیرایی های عمومی مصوب ۲۵ /۵/۱۳۷۱ هیأت وزیران)

پذیره: پذیره عبارت است از وجه معینی که هنگام عقد قرارداد پیش بینی می شود و یک جا یا به دفعات و در طی مراحلی توسط طرف قرارداد به شرکت ملی نفت ایران پرداخت می گردد. (ماده ۱ از قانون نفت مصوب ۸/۵/۱۳۵۳)

پذیره: منظور از پذیره در این قانون وجهی است که هنگام عقد قراردادهای مربوط به تفحص و اکتشاف و استخراج نفت باید بر طبق مقررات مربوط به این قانون در ظرف مدتی که در قرارداد تصریح خواهد شد از طرف عامل به شرکت ملی نفت ایران پرداخت شود. (تبصره ۶ ماده ۱ قانون مربوط به تفحص و اکتشاف و استخراج نفت در سراسر کشور و فلات قاره مصوب ۷/۵/۱۳۳۶)

پرتوکار: پرتوکار به شخص حقیقی اطلاق می شود که با منابع مواد اشعه به طور فیزیکی در ارتباط باشد که شامل پرتوکاران گروه الف و گروه ب می گردد. الف) پرتوکار گروه الف- به شخص حقیقی اطلاق می گردد که در شرایطی کار می کند که دز سالیانه آن می تواند از حد دز معادل سالانه تجاوز نماید. ب) پرتوکار گروه ب- به شخص حقیقی اطلاق می شود که در شرایطی کار می کند که معمولاً دز دریافتی سالانه وی از ۳/۰ دز معادل سالانه تجاوز نمی نماید. (بند ۷ ماده ۲ از آیین نامه اجرایی قانون حفاظت در برابر اشعه مصوب ۲/۲/۱۳۶۹ هیأت وزیران) 

پرتوهای غیریونساز: پرتوهای غیریونساز از نظر حفاظت در برابر اشعه به پرتوهایی مثل ماورا بنفش، مادون قرمز، میکروویولیزر، امواج رادیویی و نظایر آن اطلاق می گردد که قادر به یونسازی در ماده نمی باشند. (بند ۳ ماده ۲ از آیین نامه اجرایی قانون حفاظت در برابر اشعه مصوب ۲/۲/۱۳۶۹ هیأت وزیران)

پرتوهای یونساز: پرتوهای یونساز از نظر حفاظت در برابر اشعه به پرتوهای مثل ایکس، گاما، بتا، نوتورن، آلفا و ذرات اتمی دیگر اطلاق می گردد که قادر به یونسازی در ماده می باشند. (بند ۲ ماده ۲ از آیین نامه اجرایی قانون حفاظت در برابر اشعه مصوب ۲/۲/۱۳۶۹ هیأت وزیران)

پرچم رسمی ایران: پرچم رسمی ایران به رنگ های سبز و سفید و سرخ با علامت مخصوص جمهوری اسلامی و شعار «ا... اکبر» است. اصل هیجدهم قانون اساسی.

پرسنل ارتش: پرسنل ارتش کسانی هستند که برابر شرایط و مقررات مندرج در این قانون یا قانون خدمت وظیفه عمومی به خدمت پذیرفته می شوند و عبارتند از: الف) کادر ثابت. ب) وظیفه. ج) پیمانی. (ماده ۲۱ قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب ۷/۷/۱۳۶۶)

پرسنل بسیجی: پرسنل بسیجی به افرادی اطلاق می شود که جهت تحقق ارتش بیست میلیونی تحت پوشش سپاه درمی آیند و عبارتند از: الف) بسیجی عادی، عموم اقشار معتقد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اهداف انقلاب اسلامی هستند که پس از گذراندن دوره آموزش عمومی به خدمت ارتش بیست میلیونی درآمده و سازماندهی می شوند. ب) بسیجی فعال. آن دسته از بسیجیان عادی داوطلب هستند که واجد شرایط لازم بوده و پس از گذراندن دوره های آموزشی، سازماندهی شده و ضمن شرکت در برنامه های حفظ انسجام در انجام مأموریت های محوله با سپاه همکاری می کنند. ج) بسیجی ویژه (پاسداران افتخاری). پرسنلی هستند که صلاحیت های یک پاسدار را دارا می باشند و پس از ذراندن آموزش های مطروحه در این قانون سازماندهی گردیده و متعهد می گردند تا به هنگام نیاز به طور تمام وقت در اختیار سپاه قرار گیرند. (ماده ۱۳ از قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب ۲۱/۷/۱۳۷۰)

پرسنل پیمانی: پرسنل پیمانی به کسانی اطلاق می گردد که خدمت پیمانی را به عنوان پرسنل انتظامی یا کارمندی برابر مقررات مندرج در این قانون انجام می دهند. (ماده ۱۴ از قانون مقررات استخدامی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۷/۴/۱۳۷۴)

پرسنل پیمانی: پرسنل پیمانی به کسانی اطلاق می شود که خدمت پیمانی را به صورت نظامی یا کارمند برابر مقررات مندرج در این قانون انجام می دهند. (ماده ۱۲ از قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب ۲۱/۷/۱۳۷۰)

پرسنل پیمانی (ارتش): پرسنل پیمانی به کسانی اطلاق می گردد که خدمت پیمانی را به صورت نظامی یا کارمند برابر مقررات مندرج در این قانون انجام می دهند. (ماده ۲۷ از قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب ۷/۷/۱۳۶۶)

پرسنل خرید خدمت: پرسنل خرید خدمت به کسانی اطلاق می گردد که طبق مقررات مربوط خدمت مشخصی را برابر قرارداد معینی انجام می دهند. (ماده ۱۶ از قانون مقررات استخدامی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۷/۴/۱۳۷۴)

پرسنل خرید خدمت: پرسنل خرید خدمت به کسانی اطلاق می گردد که طبق مقررات مربوط خدمت مشخصی را برابر قرارداد معینی انجام می دهند. (ماده ۲۸ از قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب ۷/۷/۱۳۶۶)

پرسنل وظیفه: پرسنل وظیفه کسانی هستند که مطابق قانون خدمت وظیفه عمومی در یکی از دوره های ضرورت، احتیاط یا ذخیره مشغول خدمت می باشند. (ماده ۲۶ از قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب ۷/۷/۱۳۶۶)

پرواز توریستی: پروازی است که به طور دربست اختصاص به تورهای مسافربری جهت بازدید از ایران دارد. (بند ز ماده ۱ از لایحه قانونی تعیین بهای خدمات فرودگاهی و پروازی مصوب ۲۱/۵/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

پرواز دانشجویی: پروازی است که به طور دربست اختصاص به دانشجویان ایرانی دارد. (بند ح ماده ۱ از لایحه قانونی تعیین بهای خدمات فرودگاهی و پروازی مصوب ۲۱/۵/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

پروانه: منظور از پروانه در این قانون اجازه نامه ای است که از طرف وزارت آب و برق به منظور ایجاد و بهره برداری از تأسیسات تولید و انتقال و توزیع و فروش نیروی برق طبق شرایط معین صادر می شود. (تبصره ۲ ماده ۶ از قانون سازمان برق ایران مصوب ۱۹/۴/۱۳۴۶)

پروانه اشتغال: گواهینامه مهارت انجام کار فنی است که توسط مراجع ذی صلاح صادر می گردد. (ماده ۶ از لایحه قانونی اجازه اجرای اصلاحاتی که توسط هیأت عالی نظارت در قانون نظام صنفی و اصلاحیه های آن به عمل آمده است مصوب ۱۳/۴/۱۳۵۹ شورای انقلاب)

پروانه اکتشاف: مجوزی است که برای انجام عملیات اکتشافی مواد معدنی در محدوده مشخص از طرف وزارت معادن و فلزات صادر می شود. (بند ج ماده ۱ از قانون معادن مصوب ۲۳/۳/۱۳۷۷)

پروانه ایستگاه: پروانه ایستگاه عبارت است از اجازه نامه ای که تحت شرایط و مقررات خاصی برای تأسیس و استفاده از ایستگاه های اختصاصی صادر می گردد. (ماده ۳ از آیین نامه اجرایی قانون استفاده از بی سیم های اختصاصی و غیرحرفه ای (آماتوری) مصوب ۱۳/۱۱/۱۳۶۱ هیأت وزیران)

پروانه بهره برداری: مجوزی است که توسط وزارت معادن و فلزات برای بهره برداری از معادن در محدوده ای که مشخص شده است صادر می گردد. (بند غ ماده ۱ از قانون معادن مصوب ۲۳/۳/۱۳۷۷)

پروانه بهره برداری: پروانه بهره برداری سندی است رسمی، لازم الاجرا، حاوی مدت بهره برداری براساس شناسنامه معدن و طرح بهره برداری مصوب، قابل تمدید، قابل معامله و انتقال به اشخاص ثالث که متضمن حق انتفاع دارنده پروانه از ذخیره معدنی و نیز دربردارنده تعهدات وی در اجرای مفاد آن می باشد. مدت هر دوره بهره برداری با توجه به موارد فوق و ذخیره موجود تا حداکثر ۲۵ سال با حق اولویت تمدید برای دارنده پروانه تعیین می شود. (تبصره ۳ ماده ۱۰ قانون معادن مصوب ۲۳/۳/۱۳۷۷)

پروانه بهره برداری: پروانه بهره برداری مجوزی است که توسط وزارت معادن و فلزات برای بهره برداری از معادن در محدوده ای که مشخص شده است صادر می گردد. (بند غ ماده ۱ قانون معادن مصوب ۱/۳/۱۳۶۲)

پروانه ایستگاه رادیو آماتوری: پروانه تأسیس ایستگاه رادیوآماتوری، اجازه نامه ای است که توسط وزارت پست و تلگراف و تلفن، فقط برای دارندگان پروانه رادیو آماتوری، صادر می شود و به موجب آن، شخص رادیو آماتور با دریافت علامت خطاب، مجاز به تأسیس ایستگاه رادیو آماتوری و بهره برداری از دستگاه های فرستنده و گیرنده ای که خود آن ها را ساخته یا خریداری نموده است می شود. (ماده ۴۰ از آیین نامه اجرایی قانون استفاده از بی سیم های اختصاصی و غیرحرفه ای (آماتوری) مصوب ۱۳/۱۱/۱۳۶۱ هیأت وزیران)

پروانه تأسیس ایستگاه - رادیویی: پروانه تأسیس ایستگاه رادیویی اجازه نامه ای است که توسط وزارت پست و تلگراف و تلفن جهت اشخاص حقیقی یا (حقوقی) صادر می گردد و به موجب آن دارنده پروانه با دریافت علامت خطاب با (Call Sign) مجاز به تأسیس ایستگاه رادیویی به منظور ارسال و دریافت پیام های رادیویی می گردد. (ماده ۵ از آیین نامه اجرایی صدور گواهینامه افسری مخابرات کشتی (رادیولوژی) مصوب ۳۱/۶/۱۳۶۴ هیأت وزیران)

پروانه تاکسیرانی: پروانه اشتغال به حمل و نقل عمومی مسافر درون شهری با تاکسی (پروانه تاکسیرانی) مجوزی است که پس از طی موفقیت آمیز مراحل مختلف مذکور در این آیین نامه، برای مدت معین (حداکثر ۱۲ ساعت در روز)، سرویس مشخص، مسیر و زمان معین توسط شهرداری صادر می شود. مجوز مذکور فقط برای اشتغال فرد با وسیله نقلیه مشخص است، اعم از این که وسیله نقلیه متعلق به دارنده مجوز باشد یا به اشخاص حقیقی یا حقوقی دیگر تعلق داشته باشد. (ماده ۴ از آیین نامه اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده واحده قانون راجع به تمرکز امور مربوط به تاکسیرانی شهر تهران زیرنظر شهرداری تهران... مصوب ۱۰/۸/۱۳۷۴ هیأت وزیران)

پروانه تکثیر و پرورش آبزیان: اجازه نامه ای است با عناوین موافقت اصولی پروانه تأسیس یا پروانه بهره برداری که اشخاص حقیقی و حقوقی در چارچوب شرایط مندرج در آن مجاز به تخصیص منابع، احداث و بهره برداری از تأسیسات تکثیر و پرورش آبزیان می باشند. (بند ۴ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی حفاظت و بهره برداری از منابع آبزی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۵/۲/۱۳۷۸)

پروانه رادیوآماتوری: پروانه رادیوآماتوری اجازه نامه ای است که از طرف وزارت پست و تلگراف و تلفن به اشخاص حقیقی برای اشتغال به کارهای رادیوآماتوری صادر می گردد. (ماده ۳۷ از آیین نامه اجرایی قانون استفاده از بی سیم های اختصاصی حرفه ای (غیرآماتوری) مصوب ۱۳/۱۱/۱۳۶۱ هیأت وزیران)

پروانه صید: اجازه نامه ای است که به منظور انجام فعالیت های صیادی اشخاص حقیقی و حقوقی صادر شده است و در آن برحسب مورد مشخصات شناور، روش صید، نوع و میزان ابزار و ادوات، گونه، میزان سهمیه صید، منطقه صید، مالک یا مالکین شناور، مشخص می شود. (بند ۹ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی حفاظت و بهره برداری از منابع آبزی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۵/۲/۱۳۷۸ هیأت وزیران)

پروانه عبور خارجی: عبارت است از نسخه دوم اظهارنامه عبور خارجی که توسط ادارات گمرک تأیید و صادر می گردد. (بند ج ماده ۱ از آیین نامه اجرایی قانون حمل و نقل و عبور کالاهای خارجی از قلمرو جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۸/۵/۱۳۷۷ هیأت وزیران)

پروانه کسب: اجازه ای است که طبق مقررات این قانون به منظور شروع و ادامه کسب و کار یا حرفه به فرد یا افراد صنفی برای محل مشخص و یا وسیله کسب مشخص داده می شود. (ماده ۵ از لایحه قانونی اجازه اجرای اصلاحاتی که توسط هیأت عالی نظارت در قانون نظام صنفی و اصلاحیه های آن به عمل آمده است. مصوب ۱۳/۴/۱۳۵۹ شورای انقلاب)

پروانه کسب: اجازه ای است که طبق مقررات این قانون به منظور اشتغال به کسب و کار و یا حرفه به فرد یا افراد صنفی برای محل مشخص و یا وسیله کسب مشخص داده می شود. (ماده ۷ از قانون نظام صنفی مصوب ۱۶/۳/۱۳۵۰)

پروانه گذر زیارتی: پروانه گذر زیارتی سندی است به قطع ۵/۱۵ در ۵/۹ سانتیمتر دارای جلد پلاستیکی و ۱۲ صفحه با جلدی به رنگ زرشکی با آرم جمهوری اسلامی ایران در وسط هر صفحه که در متن صفحات عبارت پروانه گذر زیارتی دولت جمهوری اسلامی ایران چاپ شده است. (ماده ۱ از آیین نامه اجرایی پروانه گذر زیارتی مصوب ۱۶/۲/۱۳۶۳ هیأت وزیران)

پزشکی: منظور از کلمه پزشکی در این قانون کلیه رشته های پزشکی از قبیل پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، علوم بهداشتی، پرستاری، مامایی، تغذیه، توانبخشی و بهداشتکاری دهان و دندان، کاردانی بهداشت خانواده، کاردانی مبارزه با بیماری ها و پیراپزشکی (علوم آزمایشگاهی تشخیص طبی، تکنولوژی رادیولوژی، اودیومتری، اپتومتری) می باشد. (ماده ۱۵ از قانون تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مصوب ۹/۷/۱۳۶۴)

پژوهش تبعی: مدت پژوهش ده روز است و این مدت در احکام حضوری از تاریخ اعلام حکم و در احکام غیابی از تاریخ انقضا مدت اعتراض شروع می شود. در هر موردی که یکی از اشخاص فوق عرض حال پژوهش بدهد هر یک از اصحاب دعوی نیز می تواند ظرف یک مهلت اضافی ده روز که از تاریخ تقدیم عرض حال مزبور شروع خواهد شد تقاضای پژوهش نماید و این پژوهش تبعی نامیده می شود. (از بند ۴ ماده ۳۵۱ از لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون آیین نامه دادرسی کیفری مصوب ۱/۵/۱۳۳۷)

پژوهشکده: در صورتی که حدود فعالیت های پژوهشی دانشگاه از سطح یک دانشکده، فراتر باشد و ایجاد مؤسسه ای در دانشگاه یا به صورت مستقل ضرورت یابد، پژوهشکده با شرایط زیر تأسیس می گردد الف) فعالیت های تحقیقاتی پژوهشکده در زمینه های بنیادی، کاربردی و یا توسعه ای و منطبق بر نیازهای اساسی کشور خواهد بود و پژوهشکده در یک رشته مشخص و یا به صورت میان رشته ای می تواند در هر یک از زمینه های فوق تشکیل گردد. ب) داشتن حداقل ۳ گروه پژوهشی با شرایط مندرج در بند ۲. ج) داشتن امکانات و تجهیزات مستقل برای امور تحقیقاتی. (بند ۳ از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد تعاریف و ضوابط تأسیس مراکز تحقیقاتی مصوب ۲۱/۱/۱۳۶۹)

پژوهشگاه: در صورتی که فعالیت های پژوهشی، در سطح گسترده موردنظر باشد. واحد پژوهشی مستقل (پژوهشگاه) با شرایط زیر ایجاد می گردد: الف) دارا بودن سه مؤسسه پژوهشی (پژوهشکده) با شرایط مندرج در بند ۳. ب) داشتن امکانات و تجهیزات مستقل برای امور تحقیقاتی. (بند ۴ از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد تعاریف و ضوابط تأسیس مراکز تحقیقاتی مصوب ۲۱/۱/۱۳۶۹)

پست: عبارت از مجموعه ای از وظایف و مسئولیت های مرتبط است که انجام خدمات یک فرد را ایجاب می کند. (بند ث ماده ۱ از آیین نامه حقوق و دستمزد کارکنان سازمان های مناطق آزاد تجاری- صنعتی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۹/۱/۱۳۷۵)

پست سازمانی: پست سازمانی عبارت از محلی است که در سازمان وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی به طور مستمر برای یک شغل و ارجاع آن به یک مستخدم در نظر گرفته شده اعم از این که دارای متصدی یا بدون متصدی باشد. (ماده ۸ از قانون استخدام کشوری مصوب ۳۱/۳/۱۳۴۵)

پست سازمانی: عبارت است از محل سازمانی در تشکیلات بانک که جهت انجام خدمات مستمر و تمام وقت و ارجاع آن به کارکنان بانک در نظر گرفته شده است. (بند ج ماده ۱ از آیین نامه استخدامی نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۶/۱۱/۱۳۷۹ هیأت وزیران)

پست های تخصصی: آن دسته از پست های سازمانی است که در ارتباط با وظایف اصلی دستگاه بوده و تصدی آن ها مستلزم حداقل برخورداری از سطح تحصیلات دانشگاهی است. (بند د ماده ۱ از آیین نامه اجرایی بند (ب) ماده ۲۱۷ قانون برنامه سوم توسعه مصوب ۳۰/۱۱/۱۳۷۹ هیأت وزیران)

پست های نظارتی: آن دسته از پست های سازمانی است که ماهیت غالب وظایف آن ها ستادی و حاکمیتی است. (بند ج ماده ۱ از آیین نامه اجرایی بند (ب) ماده ۱۲۷ قانون برنامه سوم توسعه... مصوب ۳۰/۱۱/۱۳۷۹ هیأت وزیران)

پست همطراز: پست با نامی است که با علامت اختصاری (*) مشخص می گردد و در مجموعه تشکیلاتی دستگاه های موضوع ماده ۳ این قانون ایجاد می گردد و تا رسیدن خدمت مستخدمین جانباز به شرایط عمومی خروج از خدمت برای آنان در مجموعه مزبور حفظ می شود. (بند د ماده ۲ قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان انقلاب اسلامی مصوب ۳۱/۳/۱۳۷۴)

پست همطراز جانباز: پست سازمانی با نامی است که برای جانبازانی که توان انجام کار تمام وقت را ندارند ایجاد می گردد و با پایان خدمت یا بازنشستگی جانباز از فهرست پست های دستگاه مربوط حذف می گردد. (تبصره ماده ۲ از قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان انقلاب اسلامی مصوب ۱۸/۲/۱۳۶۹)

پشتوانه ارزی: دارایی های ارزی قابل قبول جزو پشتوانه منحصراً عبارتند از: الف) اسکناس های خارجی مورد قبول بانک مرکزی ایران. ب) مطالبات ارزی اعم از دیداری یا مدت دار که مدت آن از شش ماه تجاوز نکند. ج) هرگونه پرداخت به صندوق بین المللی پول یا بانک بین المللی ترمیم و توسعه و یا مؤسسات بین المللی مشابه بابت سهمیه و یا سرمایه طبق قوانین مصوب. د- اسنادی که از طرف دولت های بیگانه و صندوق بین المللی پول و بانک بین المللی ترمیم و توسعه و شرکت مالی بین المللی یا دستگاه های مشابه صادر یا تضمین شده.۵- مطالبات ریالی یا ارزی از خارجه که براثر اجرای قراردادهای بین المللی پرداخت و مبادلات ارزی و پایاپای حاصل شده تا حدودی که در قراردادهای مزبور پیش بینی شده است. و- اسناد بازرگانی قابل پرداخت به ارز صادره عهده خارجه که دارای دو امضای معتبر باشد که یکی از آن باید امضای بانک واگذارنده باشد و سررسید آن ها از حدودی که در ماده ۲۷ پیش بینی شده بیش تر نباشد. ز- ارزهایی که به عنوان پشتوانه قبول می شود باید قابل تبدیل به طلا باشد و شورای پول و اعتبار برحسب پیشنهاد هیأت عامل بانک مرکزی ایران این نوع ارزها را تعیین می کند و در صورت اقتضا حداکثر مبالغی را که از هر کدام از ارزهای مزبور در پشتوانه می توان قبول کرد معین خواهد نمود. (ماده ۲۱ از قانون بانکی و پولی کشور مصوب ۷/۳/۱۳۳۹)

پشتوانه طلا: ۱- دارایی هایی که جزو پشتوانه طلا قبول می شوند عبارتند از شمش طلا و طلای مسکوک موجود در خزانه های بانک و طلایی که در بانک های مرکزی بیگانه یا مؤسسات مالی بین المللی سپرده باشد. ۲- طلای تحویلی به صندوق بین المللی پول یا بانک بین المللی ترمیم و توسعه یا مؤسسات بین المللی مشابه بابت سهمیه یا سرمایه طبق قوانین مصوبه. (ماده ۲۰ از قانون بانکی و پولی کشور مصوب ۷/۳/۱۳۳۹)

پلاکارد: مقصود از پلاکارد و تراکت عبارت از هرگونه تبلیغات پارچه ای، کاغذی، مقوایی و فلزی است و سیلک نیز از جمله مصادیق و امثال این ها است ولکن نصب هر نوع تابلو که مشخص کننده محل ستاد انتخاباتی است بلااشکال است. (بند ۳ ماده اصلاحی از قانون تفسیر قانون الحاق ماده واحده به قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی مصوب ۱۴/۱۲/۱۳۷۰)

پلیس تفتیش: پلیس تفتیش مأمور است که در موارد اتفاق جنحه و جنایتی تفتیش و تفحص و تحقیقات لازمه را به عمل آورد یا اجرای اوامر و احکام رئیس نظمیه را در جلوگیری از جنحه و جنایات و فتنه و فساد به عمل آورد پلیس تفتیش در این موارد موافق دستورالعمل های راجعه به نظمیه اقدام می نماید و در واقع آلت اجرایی نظمیه است. (ماده ۳۳۸ از قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام مصوب ۲۷/۹/۱۲۸۶)

پلی کلینیک دامپزشکی: درمانگاهی عمومی با فضای مناسب و شامل چند بخش اختصاصی است. (ماده ۴ از آیین نامه اجرایی ماده ۱۰ قانون سازمان دامپزشکی کشور... مصوب ۴/۱۰/۱۳۷۳ هیأت وزیران)

پودمان آموزشی: مجموعه ای از دانش، معلومات و مهارت هایی است که با استفاده از آن ها اجرای یک مرحله مفید از کار یا انجام بخشی از وظایف شغل به طور مستقل امکان پذیر می گردد. (بند ب ماده ۱ آیین نامه اجرایی ماده ۱۵۰ قانون برنامه سوم توسعه... مصوب ۶/۷/۱۳۷۹ هیأت وزیران)

پوشش گیاهی: عبارت است از هرگونه گیاهی که سطح خاک را پوشانده و آن را در مقابل فرسایش حفاظت می نماید. (بند ۸ آیین نامه اجرایی قانون حفظ و تثبیت کناره و بستر رودخانه های مرزی مصوب ۱۸/۱۲/۱۳۶۳ هیأت وزیران)

پول رایج کشور: الف) پول رایج کشور به صورت اسکناس و سکه های فلزی قابل انتشار است. ب) فقط اسکناس و پول های فلزی که در تاریخ تصویب این قانون در جریان بوده یا طبق این قانون انتشار می یابد جریان قانونی و قوه ابرا دارد. ج) تعهد پرداخت هرگونه دین یا بدهی فقط به پول رایج کشور انجام پذیر است مگر آن که با رعایت مقررات ارزی کشور ترتیب دیگری بین بدهکار و بستانکار داده شده باشد. د) مسکوکات طلا رواج قانونی ندارد. هـ) مقررات مربوط به ورود و صدور طلا و نقره به پیشنهاد رئیس کل بانک مرکزی ایران و موافقت وزیر دارایی و تصویب هیأت وزیران تعیین می شود. و) مبلغی اسمی- شکل- جنس- رنگ- اندازه- نقشه و سایر مشخصات اسکناس ها و سکه های فلزی رایج کشور به پیشنهاد رئیس کل بانک مرکزی ایران تصویب وزیر دارایی با رعایت مقررات این قانون تعیین خواهد گردید. میزان سکه های فلزی به پیشنهاد رئیس کل بانک مرکزی ایران و تصویب وزیر دارایی تعیین خواهد شد. ز) اسکناس دارای امضا وزیر دارایی و رئیس کل بانک مرکزی ایران خواهد بود. (ماده ۲ قانون پولی و بانکی کشور مصوب ۱۸/۴/۱۳۵۱)

پهلوی: مسکوک طلای صد ریالی یا پهلوی دارای ۳۲۲۳۸۲/۷ گرم طلای خالص است و ضرابخانه دولتی باید یک کیلوگرم طلای خالص را به مصرف ضرب ۵۶۷۵/۱۳۶ عدد مسکوک یک پهلوی برساند. (فقره ج از ماده ۳ قانون اصلاح قانون واحد و مقیاس پول مصوب ۲۲/۱۲/۱۳۱۰)

پیام: پیام عبارت است از کلیه علائم الکتریکی شامل تلگراف و تلفن و غیره که بین ایستگاه های رادیویی مبادله می گردد. (ماده ۶ از آیین نامه اجرایی صدور گواهینامه افسری مخابرات کشتی (رادیولوژی) مصوب ۳۱/۶/۱۳۶۴ هیأت وزیران)

پیشاهنگی: پیشاهنگی سازمانی است ملی و مستقل که تحت ریاست عالیه برای تربیت اخلاقی و اجتماعی جوانان با رعایت اصول پیشاهنگی و مقررات بین المللی بر طبق اساسنامه ای که به تصویب شورای عالی پیشاهنگی ایران و توشیح ... می رسد اداره می شود. (ماده ۱ قانون سازمان ملی پیشاهنگی مصوب ۲۶/۴/۱۳۳۷)

پیش پرداخت: پیش پرداخت عبارت است از پرداختی که از محل اعتبارات مربوط براساس احکام و قراردادها طبق مقررات پیش از انجام تعهد صورت می گیرد. (ماده ۲۸ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱/۶/۱۳۶۶)

پیش پرداخت: پیش پرداخت، عبارت است از پرداختی که از اعتبارات مربوط طبق احکام و مقررات و قراردادها و براساس آیین نامه ای که به تصویب وزارت فرهنگ و آموزش عالی می رسد پیش از انجام تعهد صورت می گیرد. (ماده ۱۴ آیین نامه مالی دانشگاه ها مصوب ۳۰/۳/۱۳۶۳ هیأت وزیران)

پیش فاکتور: پیش فاکتور (پروفروما) عبارت از مجموعه شرایط پیشنهادی فروشنده خارجی جهت فروش کالای وارداتی است که به نام سفارش دهندگان یا مراکز توسعه فروشندگان خارجی یا نمایندگان مجاز آن ها صادر می شودوبایستیحاوی مواردی باشدکه در این آیین نامه پیش بینی شده است. (ماده۹ آیین نامه اجرایی قانون تشکیل مراکز تهیه و توزیع کالا مصوب ۱۳/۵/۱۳۵۹ هیأت وزیران)

پیک سیاسی: پیک سیاسی به شخصی اطلاق می شود که از طرف وزارت امور خارجه دولتی حامل نوشتجات رسمی به عنوان سفارتخانه های آن دولت در کشورهای خارج یا بالعکس حامل نوشتجات سفارتخانه های مزبور به عنوان وزارت امور خارجه مربوط یا حامل نوشتجات رسمی سفارت دولتی در یک کشور به عنوان سفارت دیگر همان دولت در کشور ثالث باشد. (ماده ۳۲۹ آیین نامه اجرایی قانون امور گمرکی مصوب ۲۰/۱/۱۳۵۱)

پیمان دسته جمعی کار: پیمان دسته جمعی کار عبارت است از پیمانی کتبی به منظور تعیین شرایط کار فیمابین یک یا چند (شورا یا انجمن صنفی یا نماینده قانونی کارگران) از یک طرف و یک یا چند کارفرما یا نمایندگان قانونی آن ها از سوی دیگر یا فیمابین کانون ها و کانون های عالی کارگری و کارفرمایی منعقد می شود. (ماده ۱۴۰ قانون کار مصوب ۲۹/۸/۱۳۶۹ مجمع تشخیص مصلحت نظام)

پیمان دسته جمعی کار: پیمان دسته جمعی کار عبارت است از پیمان کتبی که به منظور تعیین شرایط کار بین یک یا چند سندیکا یا اتحادیه یا کنفدراسیون کارگری از یک طرف و یک و یا چند کارفرما یا سندیکا یا اتحادیه یا کنفدراسیون کارفرمایی از طرف دیگر منعقد می شود. در پیمان دسته جمعی نمی توان مزایایی کم تر از آن چه در این قانون مقرر است منظور نمود. (ماده ۳۵ قانون کار مصوب ۲۶/۱۲/۱۳۳۷)

پیمانکاری طراحی و ساخت: پیمانکار طـراحی و ساخت بـه شـرکت یـا مـؤسسـه ای اطلاق می شود که مسئولیت انجام خدمات طراحی تفصیلی و اجرایی (طراحی مهندسی یا مهندسی فرایند)، تهیه و تأمین کالا و تجهیزات، عملیات اجرایی، نصب و راه اندازی و مدیریت انجام این فعالیت ها در یک پروژه را بر عهده دارد. (تبصره ۱ ماده ۲ از قانون حداکثر استفاده از توان فنی و مهندسی تولیدی و صنعتی و اجرایی کشور در اجرای پروژه ها و ایجاد تسهیلات به منظور صدور خدمات مصوب ۱۲/۱۲/۱۳۷۵)

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۵:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ترمینولوژی قوانین و مقررات =الف

الف

ابتکار:عبارت از آفرینش روش های تازه برای پیشبرد کارها (نوآوری) است. (بند ط از ماده ۱ آیین نامه حقوق و دستمزد کارکنان سازمان های مناطق آزاد تجاری ــ صنعتی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۹/۱/۱۳۷۵ هیأت وزیران)

ابرا:ابرا عبارت از این است که داین از حق خود به اختیار صرفنظر نماید. (ماده ۲۸۹ از قانون مدنی)

اتاق اصناف: سازمانی است که به موجب این قانون تشکیل می شود و دارای شخصیت حقوقی است. (ماده ۶ از قانون نظام صنفی مصوب ۱۶/۳/۱۳۵۰)

اتاق بازرگانی و صنایع و معادن جمهوری اسلامی ایران: اتاق بازرگانی و صنایع و معادن جمهوری اسلامی ایران مؤسسه ای غیرانتفاعی است که دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی می باشد. (ماده ۲ از قانون اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران مصوب ۱۵/۱۲/۱۳۶۹)

اتحادیه: سندیکا جمعیتی است که کارگران یا کارفرمایان مربوط به یک حرفه و یا یک کارگاه و یا یک صنعت می توانند برای حفظ منافع حرفه ای و بهبود وضع مادی و اجتماعی خود تشکیل دهند. ائتلاف چند سندیکا تشکیل یک اتحادیه و ائتلاف چند اتحادیه تشکیل یک کنفدراسیون را می دهد. (ماده ۲۵ از قانون کار مصوب ۲۶/۱۲/۱۳۳۷)

اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان: اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان که در این اساسنامه اختصاراً اتحادیه نامیده می شود نهادی است غیردولتی و دارای شخصیت حقوقی مستقل که به عنوان یک مجموعه فرهنگی برای سازماندهی، هدایت و پشتیبانی انجمن های اسلامی مدارس سراسرکشور با عنایت حضرت امام (ره) شکل گرفته و کماکان تحت نظارت عالیه مقام معظم رهبری و نماینده منصوب از سوی ایشان فعالیت می نماید. (ماده ۱ از اساسنامه اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان مصوب ۳/۵/۱۳۷۴، شورای عالی انقلاب فرهنگی)

اتحادیه شهرداری های ایران: اتحادیه شهرداری های ایران که با عضویت کلیه شهرداری های کشورتشکیل می گردد و در این اساسنامه اتحادیه نامیده می شود مؤسسه ای است ملی و غیر سیاسی و دارای شخصیت حقوقی. (ماده ۱ از لایحه اساسنامه اتحادیه شهرداری های ایران مصوب ۱۲/۱۱/۱۳۴۴)

اتحادیه شهرداری های کشور: به منظور ایجاد همکاری بین شهرداری های کشور و برقراری ارتباط با اتحادیه های بین المللی شهرداری ها سازمانی به نام اتحادیه شهرداری های کشور تشکیل خواهد شد که اساسنامه آن بر حسب پیشنهاد وزارت کشور و تصویب هیأت وزیران تعیین می گردد. (ماده ۱۰۸ الحاقی از قانون اصلاح پاره ای از مواد و الحاق مواد جدید به قانون شهرداری مصوب ۲۷/۱۱/۱۳۴۵)

اتحادیه صنفی: افراد یک صنف که برای حفظ حقوق و حیثیت شغلی با یکدیگر اشتراک مساعی و معاضدت می کنند تشکیل اتحادیه صنفی را می دهند. اتحادیه صنفی دارای شخصیت حقوقی است. (ماده ۵ از قانون نظام صنفی مصوب ۱۶/۳/۱۳۵۰)

اتحادیه منطقه ای صنفی: در هر منطقه شهرداری افراد یک صنف با یکدیگر تشریک مساعی و معاضدت نموده و برای حفظ حقوق و حیثیت و شئون شغلی خود تشکیل یک اتحادیه منطقه ای صنفی را می دهند. (ماده ۸ از لایحه قانونی اجازه اجرای اصلاحاتی که توسط هیأت عالی نظارت در قانون نظام صنفی و اصلاحیه های آن به عمل آمده است مصوب ۱۳/۴/۱۳۵۹شورای انقلاب)

اتصال خورجینی: نوعی اتصال تیر به ستون که در آن تیرها از دو طرف ستون عبور می نمایند و هر تیر با دو نبشی از بالا و پایین به ستون وصل شده است. (از بخش تعاریف آیین نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله مصوب ۱۷/۹/۱۳۷۸هیأت وزیران)

اتومبیل اختصاصی: اتومبیل اختصاصی اتومبیلی است که حق استفاده از آن در اختیار مقامات مندرج در ماده ۶ این آیین نامه می باشد. سایر اتومبیل های دولتی جزو اتومبیل های خدمت شناخته می شود که استفاده از آن ها به مقام خاصی تعلق نخواهد داشت و فقط برای منظورهای اداری و اجرایی و عملیاتی از آن ها می توان استفاده نمود. (ماده ۴ از آیین نامه اجرایی استفاده از اتومبیل های دولتی موضوع تبصره ۶۸ قانون بودجه سال ۱۳۴۴ مصوب ۲۱/۱۰/۱۳۴۴)

اتومبیل تعلیماتی: اتومبیلی است که دارای علائم مشخصه، مندرج در این آیین نامه بوده و به وسیله آن به هنرآموزان آموزشگاه تعلیم رانندگی آموزش داده می شود. (بند ۶ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی آموزشگاه های تعلیم رانندگی مصوب ۲۱/۱/۱۳۶۲هیأت وزیران)

اتومبیل خدمت: به اتومبیل اختصاصی مراجعه گردد.

اتومبیل دولتی: اتومبیل دولتی وسیله ای است که برای اجرای وظایف معین و مشخص در هر وزارتخانه یا شرکت دولتی یا مؤسسه دولتی مورد استفاده قرار گیرد و به پست سازمانی یا مقام معین اختصاص ندارد و مانند ابزار کار در هر موقع که لازم باشد از آن استفاده می شود. (ماده ۱ از آیین نامه اجرایی نحوه استفاده از اتومبیل های دولتی و فروش اتومبیل های زائد مصوب ۱۸/۱۰/۱۳۵۸شورای انقلاب)

 

اتومبیل دولتی: منظور از اتومبیل های دولتی در این آیین نامه کلیه وسایل نقلیه موتوری از قبیل انواع اتومبیل های سواری و انواع اتومبیل های صحرایی (مانند انواع جیپ ویلز و لندرور و نظایر آن) و همچنین کلیه وسایل نقلیه موتوری دیگری است که عرفاً و عادتاً برای حمل و نقل اشخاص به کار برده می شوند. (ماده ۲ از آیین نامه اجرایی استفاده از اتومبیل های دولتی موضوع تبصره ۶۸ قانون بودجه سال ۱۳۴۴ مصوب ۲۱/۱۰/۱۳۴۴)

اتومبیل دولتی: منظور از اتومبیل های دولتی در این آیین نامه خودروهایی هستند که مالک خصوصی نداشته و به عنوان وسیله ای جهت انجام امور کشور در اختیار دستگاه ها بوده، جزو بیت المال و اموال عمومی به حساب می آیند. (ماده ۱ از آیین نامه نحوه استفاده از اتومبیل های دولتی مصوب ۲۵/۱۲/۱۳۷۰هیأت وزیران)

اتومبیل سواری: اتومبیل سواری عبارت از اتومبیلی است که برای حمل مسافر استفاده گردد از قبیل سواری شهری، سواری صحرایی، مینی بوس، اتوبوس هر چند خارج از رده یا اسقاطی باشد. (ماده ۱ از آیین نامه اجرایی تبصره ۶۳ قانون بودجه سال ۱۳۶۴ مصوب ۲۰/۶/۱۳۶۴هیأت وزیران)

اثر: از نظر این قانون به مؤلف و مصنف و هنرمند پدید آورنده و به آنچه از راه دانش یا هنر یا ابتکار آنان پدید می آید بدون در نظر گرفتن طریقه یا روشی که در بیان یا ظهور یا ایجاد آن به کار رفته اثر اطلاق می شود. (ماده ۱ از قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۱/۱۰/۱۳۴۸) 

اثر مشترک: اثری که با همکاری دو یا چند پدید آورنده به وجود آمده باشد و کار یکایک آنان جدا و متمایز نباشد اثر مشترک نامیده می شود و حقوق ناشی از آن حق مشاع پدید آورندگان است. (ماده ۶ از قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۱/۱۰/۱۳۴۸)


 

اثرهای مورد حمایت: اثرهای مورد حمایت این قانون به شرح زیر است:
۱- کتاب و رساله و جزوه و نمایشنامه و هر نوشته دیگر علمی و فنی و ادبی و هنری،۲- شعر و ترانه و سرود و تصنیف که به هر ترتیب و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد، ۳- اثر سمعی و بصری به منظور اجرا در صحنه های نمایش یا پرده سینما یا پخش از رادیو یا تلویزیون که به هر ترتیب و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد، ۴- اثر موسیقی که به هر ترتیب و روش نوشته یا ضبط یا نشر شده باشد، ۵- نقاشی و تصویر و طرح و نقش و نقشه جغرافیایی ابتکاری و نوشته ها و خط های تزئینی و هرگونه اثر تزیینی و اثر تجسمی که به هر طریق و روش به صورت ساده یا ترکیبی به وجود آمده باشد، ۶- هر گونه پیکره (مجسمه)، ۷- اثر معماری از قبیل طرح و نقشه ساختمان، ۸- اثر عکاسی که با روش ابتکاری و ابداع پدید آمده باشد، ۹- اثر ابتکاری مربوط به هنرهای دستی یا صنعتی و نقشه قالی و گلیم، ۱۰- اثر ابتکاری که بر پایه فرهنگ عامه (فولکور) یا میراث فرهنگی و هنری ملی پدید آمده باشد، ۱۱- اثر فنی که جنبه ابداع و ابتکار داشته باشد. ۱۲- هر گونه اثر مبتکرانه دیگر که از ترکیب چند اثر از اثرهای نامبرده در این فصل پدید آمده باشد. (ماده ۲ از قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۱/۱۰/۱۳۴۸)

اجاره: منظور از اجاره مذکوره در این ماده آن است که تصرف متصرف به عنوان اجاره یا صلح منافع یا هر عنوان دیگری به منظور اجاره باشد اعم از این که نسبت به مورد تصرف سند رسمی یا غیررسمی تنظیم شده یا تصرف متصرف بر حسب تراضی با موجر یا نماینده قانونی او باشد. (تبصره ۱ از ماده ۱ قانون روابط مالک و مستأجر مصوب ۱۰/۳/۱۳۳۹)

اجاره: اجاره عقدی است که به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره می شود. اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستاجر و مورد اجاره را عین مستاجره گویند. (ماده ۴۶۶ از قانون مدنی)

اجاره اشخاص: در اجاره اشخاص کسی که اجاره می نماید مستاجر و کسی که مورد اجاره واقع می شود اجیر و مال الاجاره اجرت نامیده می شود. (ماده ۵۱۲ از قانون مدنی)

اجازه برداشت: مجوزی است که از طرف وزارت معادن و فلزات برای تأمین مصالح ساختمانی مورد نیاز طرح های عمرانی و برداشت واریزه ها و ذخایر محدود و جزئی و نیز عملیات آزمایشگاهی صادر می شود. (بند ذ از ماده ۱ قانون معادن مصوب۲۳/۳/۱۳۷۷)

اجازه برداشت: مجوزی است که از طرف وزارت معادن و فلزات به مؤسسات دولتی و نهادهای قانونی یا پیمانکاران آن ها جهت استخراج و مصرف مقدار مشخصی مصالح ساختمانی برای کار مورد نظر در منطقه یا محدوده مشخص داده می شود. (بند ق از ماده ۱ قانون معادن مصوب ۱/۳/۱۳۶۳)

اجازه مصرف (آب): اجازه مصرف حقی است ه به منظور استفاده مفید و معقول از آب با رعایت مقررات پیش بینی شده در این قانون از طریق صدور پروانه به اشخاص حقیقی یا حقوقی واگذار می شود. (ماده ۴ از قانون آب و نحوه ملی شدن آن مصوب۲۷/۴/۱۳۴۷)

اجبار به خدمت در مقابل دین: یعنی حال یا وضعیت که از تعهد مدیون نسبت به خدمات شخصی خود یا شخص دیگری که در فرمان او است برای تضمین قرض ناشی می شود و در صورتی که ارزش آن خدمات به نحوی که صحیحاً تقویم شود به مصرف استهلاک قرض نرسد یا طول مدت و نحوه آن خدمات محدود و مشخص نباشد. (بند الف از ماده ۱ قانون الحاقی ایران به قرارداد تکمیلی منع بردگی و برده فروشی و عملیات و دستگاه مشابه بردگی مصوب ۳/۱۲/۱۳۳۷)

احتکار: عبارت است از نگهداری کالا به صورت عمده با تشخیص مرجع ذی صلاح و امتناع از عرضه آن به قصد گرانفروشی یا اضرار به جامعه پس از اعلام ضرورت عرضه توسط دولت. (از قانون تعزیرات حکومتی مصوب ۲۳/۱۲/۱۳۶۷، مجمع تشخیص مصلحت نظام)

احتکار: عبارت است از جمع و نگهداری ارزاق مورد نیاز و ضروری عامه مردم (گندم، جو، کشمش، خرما، روغن حیوانی و نباتی) به قصد افزایش قیمت. (بند الف ماده ۱، قانون تشدید مجازات محتکران و گرانفروشان مصوب ۲۳/۱/۱۳۶۷)

احضار به سربازی: از تاریخ مشمولیت که اسامی مشمولین به وسیله آگهی منتشر و وضعیت آن ها تحت رسیدگی واقع می گردد تا موقع تحویل به سربازخانه مرحله احضار نامیده می شود. (ماده ۲۷ از قانون خدمت نظام وظیفه مصوب ۲۹/۳/۱۳۱۷)

احکام اعدادی: احکام مقدماتی یا موقتی است یا اعدادی یا قرینه. احکام اعدادی آن است که برای تکمیل رسیدگی حساب حکم به بعضی اقدامات می نماید بدون این که در اصل مطلب داخل گردد. (ماده ۸۳ از قانون دیوان محاسبات مصوب ۴/۱۲/۱۲۸۹)

احکام دیوان محاسبات: احکام دیوان محاسبات بر دو قسم است: مقدماتی و قطعی. احکام قطعی آن است که درباره حساب صاحب جمع و در اصل مطلب صادر شده و عمل را ختم می نماید. احکام مقدماتی عبارت از قرارهایی است که قبل از صدور حکم قطعی صادر و مقدمتاً امر به بعضی اقدامات می نماید چه از بابت فوریت موقع و چه از بابت تحصیل بعضی اطلاعات برای پیشرفت کار ولی عمل رسیدگی به حساب به موجب این قرارها ختم نمی شود. (ماده ۸۳ از قانون دیوان محاسبات مصوب ۴/۱۲/۱۲۸۹)

احکام قرینه: احکام مقدماتی یا موقتی است یا اعدادی با قرینه..... احکام قرینه آن است که برای تهیه زمینه حکم داده می شود و به طوری است که نتیجه حکم را می توان از آن استنباط کرد. (از ماده ۸۳ از قانون دیوان محاسبات مصوب ۴/۱۲/۱۲۸۹)

احکام قطعی: احکام دیوان محاسبات بر دو قسم است: مقدماتی و قطعی. احکام قطعی آن است که درباره حساب صاحب جمع و در اصل مطلب صادر شده و عمل را ختم می نماید. (از ماده ۸۲ از قانون دیوان محاسبات مصوب ۴/۱۲/۱۲۸۹)

احکام مقدماتی: احکام دیوان محاسبات بر دو قسم است: مقدماتی و قطعی..... احکام مقدماتی عبارت از قرارهایی است که قبل از صدورحکم قطعی صادر و مقدمتاً امربه بعضی اقدامات می نماید چه از بابت فوریت موقع و چه از بابت تحصیل بعضی اطلاعات برای پیشرفت کار ولی عمل رسیدگی به حساب به موجب این قرارها ختم نمی شود. (ماده ۸۲ از قانون دیوان محاسبات مصوب ۴/۱۲/۱۲۸۹)

احکام مقدماتی اعدادی: احکام مقدماتی یا موقتی است یا اعدادی یا قرینه..... احکام اعدادی آن است که برای تکمیل رسیدگی حساب حکم به بعضی اقدامات می نماید بدون این که در اصل مطلب داخل شود. (ماده ۸۳ از قانون دیوان محاسبات مصوب ۴/۱۲/۱۲۸۹)

 

احکام مقدماتی قرینه: احکام قرینه آن است که برای تهیه زمینه حکم داده می گردد و به طوری است که نتیجه حکم را می توان از آن استنباط کرد. (ماده ۸۳ از قانون دیوان محاسبات مصوب ۴/۱۲/۱۲۸۹)

احکام مقدماتی موقتی: احکام مقدماتی یا موقتی است یا اعدادی یا قرینه. احکام موقتی نظر به فوریت موقع موقتاً قراری می دهد تا در موقع صدور حکم قرار قطعی آن داده گردد. (از ماده ۸۳ از قانون دیوان محاسبات مصوب ۴/۱۲/۱۲۸۹)

احیای اراضی: عملیاتی است که با تغییر وضع طبیعی زمین و به وسیله اقداماتی که در عرف آباد کردن محسوب است (از قبیل زراعت، درختکاری، بنا ساختن، ایجاد تأسیسات و غیره) آن را برای بهره برداری آماده سازد. (از ماده ۱ از لایحه قانونی نحوه واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۵/۶/۱۳۵۸شورای انقلاب)

احیای زمین: مراد از احیای زمین آن است که اراضی موات و مباحه را به وسیله عملیاتی که در عرف آبادکردن محسوب است ازقبیل زراعت، درخت کاری، بنا ساختن و غیره قابل استفاده نمایند. (ماده ۱۴۱ از قانون مدنی)

اختلافات دسته جمعی: منظور از اختلاف دسته جمعی مذکور در این ماده اختلافی است که روابط بین کارگران و کارفرما را در کارگاه مختل ساخته و احتمالاً منجر به تعطیل کارگاه (از طرف کارفرما) یا اعتصاب (از طرف کارگران) بگردد. (تبصره الحاقی به ماده ۴۵ از قانون اصلاح و الحاق مواد و دو تبصره به قانون کار مصوب ۲۰/۱۱/۱۳۴۳)

اختلافات صنفی: اختلافات صنفی عبارت است از اختلافاتی که بین اصناف و افراد آن ها راجع به امور صنفی تولید می شود و امور صنفی بر طبق نظامنامه که به پیشنهاد وزارت داخله و تصویب وزارت عدلیه تنظیم خواهد شد تعیین می گردد. اختلاف بین قصاب و چوبدار راجع به قیمت گوسفند و اختلاف بین قصاب و خباز با دکاندار راجع به وجه فروش یومیه در حکم اختلافات صنفی است. (تبصره ۱ ماده ۱ از قانون رفع اختلافات صنفی مصوب ۵/۷/۱۳۱۱)

اختلاف در صلاحیت: هرگاه در موضوع یک دعوی دو دادگاه دادگستری یا دادگاه دادگستری و مراجع غیردادگستری هردوخود را صالح بدانند یا هردو از خود نفی صلاحیت کنند اختلاف محقق می شود. (ماده۴۷ ازقانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۲۵/۶/۱۳۱۸)

اخراج: در چهار مورد زیر افسران و کارمندان از خدمت اخراج می شوند:
۱- چنانچه طبق مقررات قانون دادرسی و کیفر ارتش محکومیتی پیدا کنند که مستلزم اخراج باشد، ۲- در صورتی که تنبیهات انتظار خدمت و بدون کاری در تغییر وضع و رفتار آنان مؤثر واقع نشده و باز هم مبادرت به اعمال و رفتار برخلاف شئون نظامی بنمایند ۰با رعایت ماده ۱۱۳ و ۱۱۸ این قانون)، ۳- در صورت شرکت افسر و کارمند دراحزاب و دستجات سیاسی (با رعایت ماده ۱۱۳ و ۱۱۸ این قانون)، ۴- در صورت ترک تابعیت. (بند د از ماده ۱۵ قانون استخدام نیروهای مسلح مصوب ۳۰/۴/۱۳۳۶)

اخفا و امتناع از عرضه کالا: عبارت است از خودداری از عرضه کالای دارای نرخ رسمی به قصدگرانفروشی یا تبعیض در فروش. تعزیرات اخفا وامتناع از عرضه کالا به شرح زیر است: مرتبه اول - تذکرکتبی، درج در پرونده واحد و عرضه کالا به نرخ رسمی. مرتبه دوم - عرضه کالا به نرخ رسمی و اخذ جریمه از دو تا پنج برابر ارزش رسمی کالا. مرتبه سوم - علاوه بر مجازات های مرتبه دوم - قطع تمام یا برخی خدمات دولتی از سه تا شش ماه. (ماده ۷  از قانون تعزیرات حکومتی مصوب ۲۳/۱۲/۱۳۶۷، مجمع تشخیص مصلحت) 

اداره ضبطیه بلوکات: اداره ضبطیه بلوکات عبارت است از نایب الحکومه اداره بلوکی در ماده (۲۰۱) و صاحب منصبان و ماموران ضبطیه به طوری که در مواد آتیه ذکر خواهد شد. (ماده۲۰۹ از قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام مصوب ۲۷/۹/۱۲۸۶)

اداره مأمور وصول درآمد دولت: منظور از اداره مأمور وصول درآمد دولت در این قانون هر اداره یا سازمان یا مؤسسه یا شرکت دولتی یا وابسته به دولت است که به موجب قوانین و مقررات موظف به وصول درآمد دولت می باشد. (ماده ۵۴ از قانون اصلاح بعضی از مواد قانون مجازات مرتکبین قاچاق و الحاق چند ماده و تبصره به قانون مذکور مصوب ۲۹/۱۲/۱۳۵۳)

ادله اثبات دعوی: دلایل اثبات دعوی از قرار ذیل است: ۱- اقرار، ۲- اسناد کتبی،۳- شهادت، ۴- امارات، ۵- قسم. (ماده ۱۲۸۵ از قانون مدنی)

اراضی آیش: زمین دایری است که به صورت متناوب طبق عرف محل برای دوره معینی بدون کشت بماند. (بند ۶ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیای اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۳۱/۲/۱۳۵۹)

اراضی آیش: زمین دایری است که به صورت متناوب طبق عرف محل برای دوره معینی بدون کشت بماند. (بند ۴ واژه نامه از لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیای اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۶/۱/۱۳۵۹)دولت

اراضی آیش: زمین دایری است که به صورت متناوب طبق عرف محل برای دوره معینی بدون کشت بماند. (بند ۵ از واژه نامه لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی نحوه واگذاری و احیای اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران و لایحه قانونی ... مصوب ۲۸/۱۲/۱۳۵۸)

اراضی آیش: زمین دایری است که به صورت متناوب طبق عرف محل برای دوره معینی بدون کشت بماند. (بند ۵ واژه نامه از لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی نحوه واگذاری و احیای اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۱/۱۲/۱۳۵۸)

اراضی آیش: زمین دایری است که به صورت متناوب طبق عرف محل برای دوره معینی بدون کشت بماند. (بند ج ماده ۱ از قانون نحوه واگذاری و احیای اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۵/۶/۱۳۵۸شورای انقلاب)

اراضی بایر: زمین هایی است که سابقه احیا دارد ولی به علت اعراض یا عدم بهره برداری بدون عذر موجه مدت ۵ سال متوالی متروک مانده یا بماند. (بند ۳ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی لایحه قانون اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیای اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۳۱/۲/۱۳۵۹ شورای انقلاب)

اراضی بایر: زمین هایی است که سابقه احیا دارد ولی به علت اعراض یا عدم بهره برداری بدون عذر موجه مدت ۵ سال متوالی متروک مانده باشد. (بند ۱ واژه نامه از لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۶/۱/۱۳۵۹شورای انقلاب

اراضی بایر: زمین های بایر که به علل مختلف توسط مالکان بزرگ بایر نگاه داشته شده است و با توجه به نیاز جامعه و مسأله خودکفایی مملکت و با توجه به این که این زمین ها فقط به صرف این که مالکیت از آن آن ها است بدون کشت مانده و اجازه کشت به دهقانان هم داده نمی شود. (بند۱ واژه نامه از لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی نحوه واگذاری و احیای اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۸/۱۲/۱۳۵۸شورای انقلاب)

اراضی بایر: زمین های بایر که به علل مختلف توسط مالکان بزرگ بایر نگاه داشته شده است و با توجه به نیاز جامعه و مسأله خودکفایی مملکت و با توجه به این که این زمین ها فقط به صرف این که مالکیت از آن آن ها است بدون کشت مانده و اجازه کشت به دهقانان هم داده نمی شود، دولت اسلامی این زمین ها را در اختیار خود می گیرد تا در اختیار دهقانان و داوطلبان واجد شرایط گذارده شود. (بند ۱ واژه نامه از لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی نحوه واگذاری و احیای اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۱/۱۲/۱۳۵۸)

اراضی بایر: زمین هایی است که سابقه احیا دارد ولی به علت اعتراض و عدم بهره برداری برای مدت ۵ سال متوالی بدون عذر موجه متروک مانده یا بماند. (بند د ماده ۱ از قانون نحوه واگذاری و احیای اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۵/۶/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

اراضی بایر: منظور از اراضی بایر موضوع این ماده زمین هایی است که در تاریخ نقل و انتقال باغ یا مستحدثاتی طبق ضوابط مندرج در آیین نامه ماده ۲۱۴ قانون مالیات های مستقیم درآن ایجاد نشده باشد. (تبصره ماده۶ از قانون معاملات زمین مصوب ۲۸/۲/۱۳۵۴)

اراضی بایر: زمین هایی که سابقه احیا دارد ولی به علت اعراض یا عدم بهره برداری بدون عذر موجه به مدت ۵ سال متوالی متروک مانده باشد. (بند ۱ از آیین نامه اجرایی قانون واگذاری زمین های دایر و بایر که بعد از انقلاب به صورت کشت موقت در اختیار کشاورزان قرار گرفته است مصوب ۲۹/۱۱/۱۳۶۵هیأت وزیران)

اراضی بایر شهری: اراضی بایر شهری زمین هایی است که سابقه عمران و احیا داشته و به تدریج به حالت موات برگشته اعم از آن که صاحب مشخصی داشته یا نداشته باشد. (ماده ۴ از قانون زمین شهری مصوب ۲۲/۶/۱۳۶۶)

اراضی بایر شهری: اراضی بایر شهری زمین هایی است که سابقه عمران داشته و به تدریج به حالت موات برگشته است اعم از آن که صاحب مشخصی داشته یا نداشته باشد. (ماده ۴ از قانون اراضی شهری مصوب ۲۷/۱۲/۱۳۶۰)

اراضی جنگلی: اراضی جنگلی به جنگل تکامل نیافته ای گفته می شود که به صورت های زیر باشد: ۱- تعداد نمایده درخت یا نهال یا بوته جنگلی در هر هکتار آن جداگانه یا مجموعاً از یک صد اصله تجاوز نکند. ۲- درختان جنگلی به صورت پراکنده باشد به نحوی که حجم آن در هر هکتار در شمال (از حوزه آستارا تا حوزه گلیداغی) کم تر از پنجاه متر مکعب و در سایر نقاط ایران کم تر از بیست متر مکعب باشد (در صورت وجود شمشاد و حجم بیش از سی متر مکعب جنگل شمشاد محسوب می شود). (ردیف د بند ۷ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۳۱/۲/۱۳۵۹ شورای انقلاب)

اراضی جنگلی: به جنگل تکامل نیافته ای اطلاق می شودکه به یکی از اشکال زیر باشد: ۱- تعداد کنده درخت یا نهال یا بوته جنگلی در هر هکتارآن جداگانه یا مجموعاً از یکصد عددتجاوز نکند.۲- درختان جنگلی به صورت پراکنده موجود باشد به نحوی که حجم آن در هر هکتار در شمال ایران (از حوزه آستارا تا حوزه گلیداغی) کم تر از پنجاه متر مکعب و در سایر نقاط ایران کم تر از بیست متر مکعب باشد. اگر در اراضی (بند ۲) درخت شمشاد وجود داشته باشد و حجم درختان آن بیش از سی متر مکعب در هکتار باشد جنگل شمشاد محسوب می گردد. (بند ز ماده ۱ از قانون نحوه واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۵/۶/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

اراضی جنگلی: الف ) زمین هایی که در آن ها آثار و شواهد وجودجنگل از قبیل نهال یا پاجوش یا بوته یا کنده درختان جنگلی وجود داشته باشد مشروط بر آن که در تاریخ ملی شدن جنگل ها ۲۷/۱۰/۱۳۴۱ تحت کشت یا آیش نبوده و تعداد کنده در هر هکتار از بیست یا تعداد نهال یا بوته جنگلی در هر هکتار جداگانه یا مجموعاً از یکصد عدد یا مجموع تعداد نهال و بوته و کنده در هر هکتار از یکصد عدد متجاوز باشد. ب) زمین هایی که در آن ها درختان خودروی جنگلی به طور پراکنده وجود داشته باشد و حجم درختان موجود در شمال از حوزه آستارا تا حوزه گلیداغی در هر هکتار کم تر از پنجاه متر مکعب و در سایر مناطق ایران کم تر از بیست متر مکعب باشد مشروط بر آن که در تاریخ ملی شدن جنگل ها تحت کشت یا آیش بوده باشد. (بند ۶ ماده ۱ از قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع مصوب ۲۵/۵/۱۳۴۶)

اراضی خالصه: منظور از اراضی خالصه مذکور در ماده ۱ اعم است از اراضی قراء خالصه دولتی که فعلاً موجود است یا از زمین های بایری که در اثر عملیات عمرانی و سدبندی و غیره از طرف دولت دایر و برای زراعت آماده خواهد شد یا اراضی یا قرایی که از طرف دولت دراختیار وزارت کشاورزی گذارده می شود با رعایت قانون فروش خالصجات. (تبصره ۲ ماده ۱ از قانون راجع به واگذاری زمین به تحصیل کرده های کشاورزی مصوب ۲۲/۱۰/۱۳۳۸)

اراضی دایر: اراضی دایر زمین هایی است که آن را احیا و آباد کرده اند و در حال حاضر دایر و مورد بهره برداری مالک است. زمین های دایر مشمول این قانون صرفاً اراضی کشاورزی یا آیش اعم از محصور یا غیرمحصور می باشد. (ماده ۵ از قانون زمین شهری مصوب ۲۲/۶/۱۳۶۶)

اراضی دایر: اراضی دایر، زمین هایی است که احیا شده و مستمراً مورد بهره برداری است. (بند ۴ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۳۱/۲/۱۳۵۹شورای انقلاب)

اراضی دایر: زمین هایی است که احیا شده و مستمراً مورد بهره برداری است. غیر از اراضی فوق الذکر زمین هایی که به نحوی از انحا در رژیم سابق ملی اعلام شده (زمین هایی که جهت محیط زیست و شکارگاه ها و جلوگیری از بدی آب و هوا در ملکیت دولت درآمده است). (بند ۲ واژه نامه از لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۶/۱/۱۳۵۹ شورای انقلاب)

اراضی دایر: زمین هایی است که احیا شده و مستمراً مورد بهره برداری است. (بند ۲ واژه نامه از لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی نحوه واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۵/۶/۱۳۵۸ و لایحه ... کشاورزان مصوب ۲۸/۱۲/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

اراضی دایر: زمین هایی است که احیا شده و مستمراً مورد بهر ه برداری است. (بند ۲ واژه نامه از لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی نحوه واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۵/۶/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

اراضی دایر: زمین های احیا شده ای است که مستمراً مورد بهر ه برداری است. (بند ب ماده ۱ از قانون نحوه واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۵/۶/۱۳۵۸شورای انقلاب)

اراضی دایر: منظور از اراضی دایر موضوع قانون، برای تملک و زمین های کشاورزی مندرج در ماده (۵) قانون و این آیین نامه، زمین هایی است که بهره برداری غالب از آن ها، زراعت باشد و شامل عرصه و اعیان باغ ها و تأسیساتی که عرصه آن ها متناسب با اعیانی باشد، نمی شود. (ماده ۲ از آیین نامه اجرایی قانونی زمین شهری مصوب ۲۴/۳/۱۳۷۱ هیأت وزیران)

اراضی دایر: زمین هایی است که احیا شده و مستمراً مورد بهره برداری است. (بند ۲ از آیین نامه اجرایی قانون واگذاری زمین های دایر و بایر که بعد از انقلاب به صورت کشت موقت دراختیار کشاورزان قرار گرفته است مصوب ۲۹/۱۱/۱۳۶۵)

اراضی دولتی: اراضی دولتی اعم از ثبت شده و ثبت نشده دایر و بایر عبارت است از: الف) اراضی موات، ب) اراضی که به نحوی از انحا به دولت منتقل شده است اعم از طریق اصلاحات ارضی، خالصه، مجهول المالک و غیره، ج) اراضی متعلق به دولت که دراختیار اشخاص حقیقی و حقوقی یا مؤسسات دولتی قرار دارد و به علت عدم استفاده یا عدم اجرا مفاد قرارداد به دولت برگردانده شده است. (بند ۱۰ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۳۱/۲/۱۳۵۹ شورای انقلاب)

اراضی ساحلی: زمین هایی است که در مجاورت حریم دریا و دریاچه یا اراضی مستحدثه قرار دارد و با توجه به تعریف انواع اراضی مذکور در این قانون بر حسب مورد در حکم یکی از آن ها محسوب خواهد شد. (بند ۹ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۳۱/۲/۱۳۵۹شورای انقلاب)

اراضی ساحلی: زمین هایی است که در مجاورت حریم دریا و دریاچه یا اراضی مستحدثه قرار دارد و با توجه به تعریف انواع اراضی مذکور در این قانون برحسب مورد در حکم یکی از آن ها محسوب خواهد شد. (بند ط ماده ۱ از قانون نحوه واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۵/۶/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

اراضی ساحلی: اراضی ساحلی، پهنه ای است با عرض مشخص از اراضی مجاور دریا و دریاچه ها یا خلیج که حداقل از یک سو به کنار دریا یا دریاچه یا خلیج متصل باشد. (بند ب ماده ۱ از قانون اراضی مستحدث ساحلی مصوب ۲۹/۴/۱۳۵۴)

اراضی شهری: اراضی شهری زمین هایی است که در محدوده قانونی و حریم استحفاظی شهرها و شهرک ها قرار گرفته است. (ماده ۲ از قانون زمین شهری مصوب ۲۲/۶/۱۳۶۶)

اراضی شهری: اراضی شهری زمین هایی است که در محدوده قانونی شهرها و شهرک ها قرار گرفته باشد. (ماده ۲ از قانون اراضی شهری مصوب ۲۷/۱۲/۱۳۶۰)

اراضی کشت موقت: عبارت است از اراضی بایر و دایری که پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان سال ۱۳۵۹ در سراسر کشور و تا پایان سال ۱۳۶۳ در مناطق کردنشین به نحوی در تسلط غیرمالک قرار گرفته باشد. هر گاه در زمان تصرف در سطح هر هکتار بیش از یک صد اصله نهال یا درخت مثمر یا پنجاه اصله درخت نخل یا زیتون یا یک هزار نهال یا درخت غیرمثمر وجود داشته در این صورت باغ یا بیشه محسوب و از شمول اراضی کشت موقت خارج است. (بند ۴ از آیین نامه اجرایی قانون واگذاری زمین های دایر و بایر که بعد از انقلاب به صورت کشت موقت دراختیار کشاورزان قرار گرفته است مصوب ۲۹/۱۱/۱۳۶۵هیأت وزیران)

اراضی متعلق به دولت: منظور از اراضی متعلق به دولت مذکور در ماده ۱۳ قانون کلیه زمین هایی است که به نام دولت دارای سند بوده یا در جریان ثبت به نام دولت است و همچنین کلیه اراضی ملی شده و مواتی که طبق قوانین مصوب و آرا کمیسیون های مربوطه متعلق به وزارت مسکن و شهرسازی است اعم از این که به نام دولت ثبت شده یا نشده باشد. نمایندگی دولت در مورد اراضی مزبور با سازمان زمین شهری یا دستگاهی است که وزارت مسکن و شهرسازی به آن تفویض اختیار می کند. (ماده ۶۱ از آیین نامه اجرایی قانون زمین شهری مصوب ۱۵/۴/۱۳۶۷هیأت وزیران)

اراضی متعلق به شهرداری: منظور از زمین های متعلق به شهرداری - یاد شده در ماده (۱۳) قانون - کلیه زمین هایی است که طبق قوانین و مقررات به شهرداری ها تعلق دارد. اعم از آن که به نام شهرداری دارای سند باشد یا نباشد. (ماده ۳۴ از آیین نامه اجرایی قانون زمین شهری مصوب ۲۴/۳/۱۳۷۱ هیأت وزیران)

اراضی متعلق به شهرداری: منظور از اراضی متعلق به شهرداری مذکور در ماده ۱۳ قانون کلیه زمین هایی است که طبق قوانین و مقررات به شهرداری ها تعلق دارد اعم از آن که به نام شهرداری دارای سند باشد یا نباشد. (ماده ۶۲ از آیین نامه اجرایی قانون زمین شهری مصوب ۱۵/۴/۱۳۶۷هیأت وزیران)

اراضی مستحدثه: زمینی است که در نتیجه خشک افتادن آب دریاها، دریاچه ها و تغییر بستر رودخانه ها یا خشک شدن تالاب ها ایجاد شده باشد. (بند ۸ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۳۱/۲/۱۳۵۹شورای انقلاب)

اراضی مستحدثه: زمینی است که در نتیجه خشک افتادن آب دریاها، دریاچه ها و تغییر بستر رودخانه ها یا خشک شدن تالاب ایجاد شده باشد. (بند ح ماده ۱ از قانون نحوه واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۱/۶/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

اراضی مستحدث: اراضی مستحدث عبارت است از زمین هایی که در نتیجه پایین رفتن سطح آب یا هر نوع جریان آب در کرانه های دریا و دریاچه ها و جزایر یا در نتیجه پایین رفت آب یا خشک شدن تالاب ها ظاهر یا ایجاد می شود. (بند الف ماده ۱ از قانون اراضی مستحدث و ساحلی مصوب ۲۹/۴/۱۳۵۴)

اراضی منابع طبیعی: الف) جنگل ها یا بیشه طبیعی. مجتمعی متشکل از عرصه و هوایی و مرکب از موجودات از منشأ نباتی (مانند درخت، درختچه، نهال، علف و خزه) و حیوانی صرف نظر از درجه تکامل به نحوی که دست بشر در ایجاد و تکامل آن دخیل نبوده است. ب) مراتع، زمین هایی است اعم از کوه و دامنه یا زمین مسطح که در فصل چرا دارای پوششی از نباتات علوفه ای خودرو بوده و با توجه به سابقه چرا عرفاً، مرتع شناخته شود. اراضی آیش گرچه پوشش نباتات و علوفه ای داشته باشند مشمول تعریف مرتع نیستند. چنان چه مرتع دارای درختان جنگلی خودرو باشد مرتع مشجر نامیده می شود. ج) نهالستان ها، جنگل های دست کاشت عمومی که توسط دولت ایجاد شده باشد. د) اراضی جنگلی، به جنگل تکامل نیافته ای گفته می شود که به صورت های زیر باشد: ۱- تعداد کنده درخت یا نهال یا بوته جنگلی در هر هکتار آن جداگانه یا مجموعاً از یک صد اصله تجاوز ننماید. ۲- درختان جنگلی به صورت پراکنده باشد به نحوی که حجم آن در هر هکتار در شمال (از حوزه آستارا تا حوزه گلیداغی) کم تر از پنجاه متر مکعب و در سایر نقاط ایران کم تر از بیست متر مکعب باشد (در صورت وجود شمشاد و حجم بیش از سی متر مکعب جنگل شمشاد محسوب می شود). (بند ۷ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۳۱/۲/۱۳۵۹شورای انقلاب)

اراضی منابع طبیعی: جنگل ها و مراتع: بیشه های طبیعی، نهالستان های دولتی ، جنگل های دست کاشت می باشد. غیر از اراضی فوق الذکر زمین هایی که به نحوی از انحا در رژیم سابق ملی اعلام شده (زمین هایی که جهت محیط زیست و شکارگاه ها و جلوگیری از بدی آب و هوا در ملکیت دولت درآمده است). (بند ۳ واژه نامه از لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی نحوه واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۵/۶/۱۳۵۸ و لایحه ... مصوب۲۸/۱۲/۱۳۵۸شورای انقلاب)

اراضی منابع طبیعی: جنگل ها و مراتع - بیشه های طبیعی - نهالستان های دولتی - جنگل های دست کاشت می باشد غیر از اراضی فوق الذکر زمین هایی که به نحوی از انحا در رژیم سابق ملی اعلام شده (زمین هایی که جهت محیط زیست و شکارگاه ها و جلوگیری از بدی آب و هوا در ملکیت دولت درآمده است). (بند ۳ واژه نامه از لایحه قانونی اصلاحی لایحه قانونی نحوه واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۱/۲/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

اراضی موات: زمین هایی است که سابقه احیا و بهره برداری ندارد و به صورت طبیعی باقی مانده است. (بند ۵ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۳۱/۲/۱۳۵۹، شورای انقلاب)

اراضی موات: زمین های غیرآبادی است که سابقه احیا و بهره برداری ندارد و به صورت طبیعی باقی مانده است. (بند ۳ واژه نامه از لایه قانونی اصلاح لایحه قانونی واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۶/۱/۱۳۵۹ شورای انقلاب)

اراضی موات: زمین هایی است که سابقه احیا و بهره برداری ندارد و به صورت طبیعی باقی مانده است. (بند ۴ واژه نامه از لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی نحوه واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۵/۶/۱۳۵۸ و لایحه قانونی ... مصوب ۲۸/۱۲/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

اراضی موات: زمین هایی است که سابقه احیا و بهره برداری ندارد و به صورت طبیعی باقی مانده است. (بند ۴ واژه نامه از لایحه قانونی اصلاح لایحه قانونی نحوه واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۱/۱۲/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

اراضی موات: زمین هایی است که سابقه احیا و بهره برداری ندارد و به صورت طبیعی باقی مانده است. (بند الف ماده ۱ از لایحه قانونی نحوه واگذاری و احیا اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۵/۶/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

اراضی موات: زمین های بایری است که ملک اشخاص نمی باشد. (ردیف ب بند ۹ ماده ۱ از قانون مربوط به اصلاحات ارضی مصوب ۲۶/۲/۱۳۳۹)

اراضی موات شهری: اراضی موات شهری زمین هایی است که سابقه عمران و احیا نداشته باشد. (ماده ۳ از قانون زمین شهری مصوب ۲۲/۶/۱۳۶۶)

اراضی موات شهری: اراضی موات شهری زمین هایی است که سابقه عمران و احیا نداشته باشد. (ماده ۳ از قانون اراضی شهری مصوب ۲۷/۱۲/۱۳۶۰)

اراضی و ابنیه و مؤسسات مورد احتیاج عملیات عمرانی: اراضی و ابنیه و مؤسسات مورد احتیاج عملیات عمرانی و نیازمندی های عمومی عبارت از آن قسمت از اراضی و ابنیه و تأسیسات است که برای اجراء یکی از برنامه های مصوب کمیسیون های مشترک مجلسین طبق تصویب شورای عالی برنامه ضرورت داشته باشد. (ماده ۱ از آیین نامه خرید اراضی و ابنیه و مؤسسات مورد احتیاج عملیات عمرانی مصوب ۳/۴/۱۳۳۶)

ارتباط رادیویی غیرحرفه ای: ارتباط رادیویی غیر حرفه ای نوعی ارتباط رادیویی است که به منظور خودآموزی علمی و عملی و بررسی های فنی بین افراد مجاز برقرار می گردد. استفاده کننده از ارتباط رادیویی غیرحرفه ای کسی است که به خاطر علاقه و ذوق شخصی به منظورهای فوق بدون
هیچ گونه نظر انتفاعی یا سیاسی به برقراری این نوع ارتباط مبادرت می نماید. (تبصره ماده ۲ از قانون استفاده از بی سیم های اختصاصی و غیر حرفه ای (آماتوری) مصوب ۲۵/۱۱/۱۳۴۵)

ارتشا: هریک از مستخدمین و مأمورین دولتی اعم از قضایی و اداری یا شوراها یا شهرداری ها یا نهادهای انقلابی و به طور کلی قوای سه گانه و همچنین نیروهای مسلح یا شرکت های دولتی یا سازمان های دولتی وابسته به دولت یا مأمورین به خدمات عمومی خواه رسمی یا غیررسمی برای انجام دادن یا انجام ندادن امری که مربوط به سازمان های مزبور می باشد، وجه یا مال یا سند پرداخت وجه یا تسلیم مالی را مستقیماً یا غیرمستقیم قبول نماید در حکم مرتشی است. (ماده ۳ از مصوبه اصلاح و تأیید موادی از لایحه تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۵/۹/۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت)

ارتشا: هریک از داوران و ممیزان و کارشناسان اعم از این که توسط دادگاه معین شده باشد یا توسط طرفین، چنانچه در مقابل اخذ وجه یا مال به نفع یکی از طرفین اظهارنظر یا اتخاذ تصمیم نماید .... (از ماده ۵۸۸ از قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های باز دارنده مصوب ۲/۳/۱۳۷۵)

ارتشا: هر نظامی برای انجام یا خودداری از انجام امری که از وظایف او یا یکی دیگر از پرسنل نیروهای مسلح است وجه یا مال یا سند پرداخت وجه یا تسلیم مالی را بلاعوض یا کم تر از قیمت معمول به هر عنوان قبول نماید اگرچه انجام یا خودداری از انجام امر برخلاف قانونی نباشد در حکم مرتشی است ... (ماده ۹۳ از قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ا یران مصوب ۱۸/۵/۱۳۷۱)

ارتشا: هر نظامی یا همردیف نظامی که برای انجام امر یا خودداری از انجام امری که از وظایف او است وجه یا مالی را به عنوان تعارف یا رشوه بگیرد اگرچه انجام یا خودداری از انجام امر بر طبق حقانیت باشد مرتشی محسوب و ... . (ماده ۳۹۸ از قانون دادرسی و کیفر ارتش مصوب ۴/۱۰/۱۳۱۸)

ارتشا: مقصود از کلمه ارتشا مذکور در قوانین مربوط به ارتشا اخذ وجه یا مال یا اخذ سند پرداخت وجه یا تسلیم مالی است از طرف مستخدم دولتی یا مملکتی یا بلدی برای انجام دادن یا انجام ندادن امری که مربوط است به تشکیلات قضایی و اداری دولت یا ادارات مملکتی و بلدی خواه انجام یا عدم انجام آن امر مربوط به کار اداری شخص باشد که وجه یا مال یا سند را گرفته و خواه مربوط به کار اداری یکی از مستخدمین دیگر دولت یا ادارات مملکتی یا بلدی - اخذ وجه یا مال یا سند به ترتیب فوق الذکر ارتشا است خواه مستقیماً به عمل آمده باشد و خواه به طور غیرمستقیم و مأموری که اخذ وجه یا مال یا سند کرده مرتشی است خواه رسمی باشد خواه غیررسمی و خواه در انجام یا عدم انجام امری که برای آن رشوه گرفته و اقعاً مؤثر بوده یا نبوده و خواه اقدام به انجام یا عدم انجام امری که وعده داده است کرده یا نکرده باشد ... (از بند ۱۰ ماده ۱ از قانون متمم جزای اعمال دولت مصوب ۳۰/۸/۱۳۰۸)

ارتشا: هریک از مستخدمین و مأمورین دولت اعم از قضایی و اداری و همچنین هریک از مستخدمین و مأمورین ادارات شوروی و بلدی که برای انجام امری که از وظایف آنان است وجه یا مالی را قبول نماید خواه آن کار را انجام داده یا نداده و انجام آن امر برطبق حقانیت بوده یا نبوده باشد مرتشی محسوب ... و نیز هریک از اشخاص مذکور در فوق هر گاه در مقابل اخذ وجه یا مال از انجام امری که وظیفه ایشان است امتناع ورزند مرتشی محسوب و... (ماده اول از قانون مجازات ارتشا در مورد مستخدمین و مأموران دولتی و ادارات شوروی و بلدی مصوب ۲/۴/۱۳۰۷)

ارتش جمهوری اسلامی ایران: ارتش جمهوری اسلامی ایران پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی کشور را به عهده دارد. (اصل ۱۴۳ از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)

ارتش جمهوری اسلامی ایران: ارتش جمهوری اسلامی ایران به مجموعه ستاد مشترک، نیروهای زمینی، هوایی، دریایی و سازمان های وابسته به آن ها اطلاق می گردد. (ماده ۳ از قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب ۷/۷/۱۳۶۶)

ارتفاق: ارتفاق حقی است برای شخص در ملک دیگری. (ماده ۹۳ از قانون مدنی)

ارتقا: عبارت از احراز یک رده شغلی بالاتر از رده شغلی قبلی است. (بند ظ از آیین نامه حقوق و دستمزد کارکنان مناطق آزاد تجاری، صنعتی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۹/۱/۱۳۷۵ هیأت وزیران)

ارتکاب عمل به طور علنی: از نقطه نظر قوانین جزایی (خواه این قانون و خواه قوانین جزایی دیگر) مقصود از ارتکاب عمل به طور علنی ارتکاب آن در مریی و منظر عموم است اعم از این که محل ارتکاب از امکنه عمومی باشد یا ارتکاب آن در امکنه ای است که معد برای پذیرفتن عموم باشد از قبیل حمام های عمومی و قهوه خانه ها و نمایشگاه ها و مانند آن. (بند الف ماده ۲۱۴ مکرر از قانون اصلاح مواد ۲۰۷ الی ۲۱۴ قانون مجازات عمومی مصوب ۲۹/۶/۱۳۱۲)

ارزش خالص: منظور ارزش کل دارایی ها منهای ارزش کل بدهی های بخش دولتی است. (از ماده ۷۷ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب ۲۷/۱۱/۱۳۸۰)

ارزش کالا: ارزش کالاهای ورودی در گمرک در همه موارد عبارت است از بهای سیف (بهای خرید کالا در مبدأ به اضافه هزینه بیمه و باربندی و حمل و نقل و سایر هزینه هایی که به آن کالا تا ورود به اولین دفتر گمرک و در مورد کالاهای محموله با هواپیما تا اولین فرودگاهی که کالا در آن جا تخلیه می شود تعلق می گیرد) که از روی سیاهه های صحیح و معتبر تعیین می شود. ارزیابی کالا در گمرک بر اساس نرخ ارز و برابری های تعیین شده از طرف بانک ملی ایران خواهد بود. (ماده ۴ از قانون اصلاح تعرفه گمرکی مصوب ۱۰/۴/۱۳۳۷)

ارزش کالا: ارزش کالاهای ورودی در گمرک در همه موارد عبارت است از بهای سیف (بهای خرید کالا در مبدأ به اضافه هزینه بیمه و باربندی و حمل و نقل و سایر هزینه هایی که به آن کالا تا ورود به اولین دفتر گمرکی و در مورد کالاهای محموله با هواپیما تا اولین فرودگاهی که کالا در آن جا تخلیه می گردد تعلق می گیرد) که از روی سیاهه های صحیح و معتبر تعیین می شود. برای تسهیل امر ارزیابی کالا در گمرک نرخ تسعیر ارز بنا بر پیشنهاد وزارت دارایی و تصویب هیأت وزیران تعیین می شود. (ماده چهارم از قانون تعرفه گمرکی مصوب ۶/۴/۱۳۳۴)

ارزش کالای صادراتی: کالای صادراتی پس از تسلیم اظهارنامه از طرف مأموران گمرک مورد معاینه و ارزیابی قرار می گیرد. ارزش کالای صادراتی در گمرک عبارت است از بهای عمده فروشی بازار داخلی به اضافه هزینه بیمه و باربندی و حمل و نقل متعلق و سایر هزینه هایی که به آن کالا تا وصول به مرکز کشور تعلق می گیرد و هزینه باربری در گمرک و سایر عوارضی که به گمرک خروجی پرداخت می شود نیز به این بها علاوه می گردد و در مواردی که طبق ماده ۵ قانون واگذاری معاملات ارزی و آیین نامه اجرایی آن برای کالای صادراتی نرخ تعیین شده باشد ارزیابی گمرک با رعایت سایر مقررات بر اساس نرخ های تعیین شده خواهد بود. ترتیب و مقررات ارزیابی و وظایف مأموران مربوط به شرحی است که در فصل دوم قسمت چهارم این آیین نامه مذکور است. (ماده ۲۱۳ از آیین نامه اجرایی قانون امور گمرکی مصوب ۲۰/۱/۱۳۵۱)

ارزش ویژه سهام: عبارت است از مجموع سرمایه ثبت و پرداخت شده و اندوخته های آزاد قابل تقسیم و مانده حساب سود و زیان سنواتی. (بند ۳ از تصویبنامه اجازه اقدام وزارتخانه های صنایع و معادن و فلزات نسبت به مصالحه حقوق دارندگان سهام شرکت های موضوع بند الف ماده ۱ قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران مصوب ۲۲/۱/۱۳۷۸ هیأت وزیران)

ارزشیابی شغل: عبارت از مقایسه مهارت ها، مسئولیت ها، کوشش ها و شرایط محیط کار هریک از مشاغل سازمان به منظور تعیین ارزش و اهمیت نسبی آن ها با استفاده از معیارها و ضوابط مورد سنجش است. (بند د از آیین نامه حقوق و دستمزد کارکنان سازمان های مناطق آزاد تجاری - صنعتی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۹/۱/۱۳۷۵ هیأت وزیران)

ارزیابی ذخایر: کاوش هایی است که جهت تعیین میزان اولیه (مرجع) توده زنده آبزیان صورت می گیرد. (بند ۱۱ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی حفاظت و بهره برداری از منابع آبزی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۵/۲/۱۳۷۸ هیأت وزیران)

از کار افتادگی: از کار افتادگی موضوع مقررات این فصل عبارت از عدم توانایی کامل و دائمی شخص به انجام دادن اموری که متعارفاً به آن اشتغال داشته است. (ماده ۵۱ از قانون مقررات استخدامی شرکت های دولتی مصوب ۵/۳/۱۳۵۲)

از کار افتادگی: از کار افتادگی موضوع این آیین نامه عبارت از عدم توانایی کامل و دائمی کارمند به انجام دادن کار و کسب درآمد با رعایت ضوابط مقرر در قانون بیمه های اجتماعی است که باید مورد تأیید صندوق مربوط قرار گیرد. در صورت بروز اختلاف موضوع در هیأتی مرکب از سه نفر کارشناسان منتخب وزارت کار و امور اجتماعی، شورای عالی تأمین اجتماعی و صندوق مربوط مطرح خواهد شد و تصمیم هیأت مزبور به اکثریت آرا قاطع است. (تبصره ۲ ماده ۷ از آیین نامه مربوط به نرخ و ترتیب پرداخت حق بیمه و شرایط استفاده از مزایا و میزان آن مصوب ۱۳/۴/۱۳۵۱)

از کارافتادگی: از کار افتادگی موضوع این آیین نامه عبارت از عدم توانایی کامل و دائمی مستخدم به انجام کار است. (ماده ۵۸ از اصلاح آیین نامه استخدامی شهرداری تهران مصوب ۱۳/۲/۱۳۶۸ هیأت وزیران)

از کار افتادگی: از کار افتادگی موضوع این آیین نامه عبارت از عدم توانایی کامل و دائمی شخص به انجام دادن - اموری که به آن اشتغال داشته است. تشخیص از کار افتادگی و سبب آن و همچنین تشخیص این که فوت مستخدم به علت حادثه ناشی از کار یا به سبب انجام وظیفه بوده است با هیأت مدیره صندوق بازنشستگی خواهد بود و در صورت اختلاف نظر رأی شورای اداری شهرداری تهران قطعی و لازم اجراست. (ماده ۵۹ از آیین نامه استخدامی شهرداری تهران مصوب ۱۲/۸/۱۳۵۸ هیأت وزیران)

از کار افتادگی جزئی: از کار افتادگی جزئی عبارت است از کاهش قدرت کار بیمه شده به نحوی که با اشتغال به کار سابق یا کار دیگر فقط قسمتی از درآمد خود را به دست آورد. (بند ۱۴ ماده ۲ از قانون تأمین اجتماعی مصوب ۳/۴/۱۳۵۴)

از کار افتادگی دائمی: از کار افتادن دائمی به کارمندی اطلاق می شود که کارمند آسیب دیده پس از اتمام معالجه به تصدیق شورای عالی پزشکی نظامی نه تنها قادر به انجام کار اولیه نباشد بلکه اصولاً قابلیت هر گونه کار دیگری از او سلب شده باشد مانند فقدان پا و از کار افتادن دو چشم، دو بازو، دو ساق پا و امثال آن. (ماده ۵ از آیین نامه بیمه افسران و کارمندان نیروهای مسلح و ژاندارمری مصوب ۱/۱۱/۱۳۳۷)

از کار افتادگی کلی: از کار افتادگی کلی عبارت است از کاهش قدرت کار بیمه شده به نحوی که نتواند با اشتغال به کار سابق یا کار دیگری بیش از (۳)/(۱) از درآمد قبلی خود را به دست آورد. (بند ۱۳ ماده ۲ از قانون تأمین اجتماعی مصوب ۳/۴/۱۳۵۴)

از کار افتاده: از کار افتاده به کسی اطلاق می شود که از نظر جسمی یا روانی قادر به تأمین معیشت خود از طریق انجام کاریا حرفه ای که بدان وسیله امرار معاش می کرده نباشد و به کار دیگری اشتغال نداشته باشد. (تبصره ۴ ماده ۴۴ از قانون خدمت وظیفه عمومی مصوب ۱۳/۲/۱۳۵۰)

ازکار افتاده کلی: بیمه شدگانی که حداقل دو سوم توانایی کارخود را ازدست داده باشند ونتوانند با اشتغال به کار سابق یا کار دیگری که مناسب با وضع مزاجی و حرفه ای آن ها باشد بیش ازیک سوم مزد یا حقوق سابق خود را به دست بیاورند ازکار افتاده کلی شناخته می شوند. (ماده ۵۹ از قانون بیمه های اجتماعی کارگران مصوب ۲۱/۲/۱۳۳۹)

اسباب تملک: تملک حاصل می شود: ۱- به احیا اراضی موات و حیازت اشیاء مباحه، ۲- به وسیله عقود و تعهدات، ۳- به وسیله اخذ بشفعه، ۴- به ارث، (ماده ۱۴۰ از قانون مدنی)

استاد: از این به بعد مدرسه ابتدایی دبستان و معلم آن آموزگار - مدرسه متوسطه دبیرستان و معلم آن دبیر - مدرسه صنعتی هنرستان و معلم آن هنرآموز - هر شعبه از مدارس عالی (فاکولته) دانشکده و مجموع شعب عالیه (اونیورسیته) دانشگاه و معلم مدارس عالیه استاد نامیده خواهد شد. (تبصره ماده ۱ از قانون اجازه تأسیس دانشسراهای مقدماتی و عالی مصوب ۱۹/۱۲/۱۳۱۲)

استان: استان، واحدی از تقسیمات کشوری است با محدوده جغرافیایی معین، که از به هم پیوستن چند شهرستان همجوار با توجه به موقعیت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و طبیعی تشکیل می شود. (ماده ۹ از قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری مصوب ۱۵/۴/۱۳۶۲)

استاندار: استانداران در قلمرو مأموریت خود نماینده عالی دولت محسوب می شوند و مسئول اجرای سیاست عمومی دولت در حوزه مأموریت خود هستند و در کلیه امور اجرائی استان نظارت تامه و عالیه دارند. (ماده ۲ از لایحه قانونی اختیارات استانداران کشوری جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۹/۳/۱۳۵۹ شورای انقلاب)

استاندارد: استاندارد برحسب مورد عبارت است از تعیین تمام یا برخی از خصوصیات و مشخصات هر فراورده از قبیل نوع، جنس، منشا، مواد اولیه اجزاء تشکیل دهنده، ترکیب، ساخت، نحوه استفاده، طرز نصب، کیفیت، کمیت، شکل، رنگ، وضع ظاهری، وزن، ابعاد، عیار، ایمنی، چگونگی و بسته بندی و علامتگذاری، روش آزمایش و همچنین یکنواخت کردن اوراق اداری، اسناد بازرگانی و مالی و امثال آن. (بند الف ماده ۲ از قانون مواد الحاقی به قانون تأسیس مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران مصوب ۲۴/۹/۱۳۴۹)

استاندارد(آلودگی): میزان و معیارهایی که در این آیین نامه استاندارد نامیده می شود عبارت است از حدود مجاز و مشخصات ویژه ای که با توجه به اصول حفاظت و بهسازی محیط زیست برای آلوده کننده ها و جلوگیری ازآلودگی آب تعیین می شود. (بند ۱۱ ماده۲ از آیین نامه جلوگیری از آلودگی آب مصوب ۲۴/۹/۱۳۶۳ هیأت وزیران)

استخدام (بانک) استخدام: عبارت است از پذیرفتن شخص به خدمت در بانک طبق ضوابط این آیین نامه. (بند ج ماده ۱ از آیین نامه استخدامی نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۶/۱۱/۱۳۷۹ هیأت وزیران)

استخدام ارتش: استخدام در ارتش عبارت است از پذیرفته شدن شخص برای انجام خدمت موظف در یکی از مشاغل پیش بینی شده در این قانون. (ماده ۱۸ از قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب ۷/۷/۱۳۶۶)

استخدام (سپاه پاسداران): استخدام در سپاه عبارت است از گزینش افراد واجد صلاحیت برای انجام خدمت موظف در یکی از مشاغل پیش بینی شده در این قانون. (ماده ۴ از قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب ۲۱/۷/۱۳۷۰)

استخدام دولت: استخدام دولت عبارت از پذیرفتن شخصی به خدمت دولت در یکی از وزارتخانه ها یا مؤسسات دولتی است. (بند الف ماده ۱ از قانون استخدام کشوری مصوب ۳۱/۳/۱۳۴۵)

استخدام غیررسمی: منظور از استخدام غیررسمی مذکور در تبصره ۶۰ قانون بودجه سال ۱۳۶۴ هر گونه استخدام به صورت پیمانی، قراردادی، خرید خدمت، روزمزد و کارگری و عناوین مشابه می باشد. (تبصره ۳ ماده ۷ از قانون نحوه تعدیل نیروی انسانی دستگاه های دولتی مصوب ۲۷/۱۰/۱۳۶۶)

استخدام وزارت اطلاعات استخدام: عبارت است از پذیرفتن شخص به خدمت در وزارتخانه. (ماده ۱ از قانون استخدامی وزارت اطلاعات مصوب ۲۵/۴/۱۳۷۴)

استخراج: مجموعه عملیاتی است که به منظور جدا کردن کانه از کانسار و انتقال آن به محل انباشت مواد انجام می گیرد. (بند د ماده ۱ از قانون معادن مصوب ۲۳/۳/۱۳۷۷)

استخراج: مجموعه عملیاتی که به منظور جدا کردن کانه و کانسار و انتقال آن به سنگر مواد انجام می گیرد. (بند ر ماده ۱ از قانون معادن مصوب ۱/۳/۱۳۶۲)

استر: مقدار هیزمی است که یک متر مکعب فضا را اشغال نماید و هر استر معادل شش دهم مترمکعب چوب محسوب می شود. (بند۱۶ ماده ۱ از قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع مصوب۲۵/۵/۱۳۴۶)

استعفا: کسانی که نیروهای مسلح ... برای تحصیل آن ها هزینه ای پرداخت کرده باشد در صورت وجود یکی از شرایط زیر می توانند استعفا دهند. ۱- پرداخت دو برابر هزینه تحصیل، ۲- انجام خدمت پس از خاتمه تحصیل معادل سه برابر مدت تحصیل که در هر صورت از ده سال تجاوز نخواهد کرد. کسانی که ضمن خدمت به هزینه نیروهای مسلح ... دوره تخصصی را طی کرده اند باید دو برابر مدت تخصصی را خدمت کنند و در صورتی که مشمول قسمت اول این جزء نیز باشند این مدت به خدمت مقرر در قسمت اول این جزء اضافه می شود. (بند ج ماده ۱۵ از قانون اصلاح بند ج ماده ۱۵ قانون استخدام نیروهای مسلح مصوب ۱۷/۱۰/۱۳۵۲)

استعفا: کسانی که به هزینه وزارت جنگ تحصیل کرده اند در صورت پرداخت هزینه تحصیلی یا انجام خدمت پس از خاتمه تحصیلات معادل دو برابر مدت تحصیل ممکن است استعفا دهند. (بند ج ماده ۱۵ از قانون استخدام نیروهای مسلح مصوب ۳۰/۴/۱۳۳۶)

استیناف تبعی: اشخاص مفصله ذیل حق تقاضای استیناف دارند: ۱. متهم، ۲. اشخاصی که محکوم به تأدیه ضرر و زیان مدعی خصوصی شده اند، ۳. مدعی العموم بدایت، ۴. مدعی خصوصی از حیث ضرر و زیان. مدت استیناف ده روز است و این مدت در احکام حضوری از تاریخ اعلام حکم و در احکام غیابی از تاریخ انقضاء مدت اعتراض شروع می گردد. در هر موردی که یکی از اشخاص فوق عرضحال استیناف دهد هریک از اصحاب دعوی نیز می توانند در ظرف یک مهلت اضافی ده روزه که از تاریخ تقدیم عرضحال مزبور شروع خواهد شد تقاضای استیناف نماید و این استیناف تبعی نامیده می شود. علاوه بر اشخاص فوق مدعی العموم استیناف نیز می تواند تقاضای استیناف نماید و این حق مادام که اعلان ختم محاکمه در محکمه استیناف داده نشده است برای مدعی العموم استیناف باقی است و اگر هیچ یک از اشخاص مذکور فوق در مدت مقرره استیناف نداده باشند مدعی العموم استیناف فقط تا یک ماه از تاریخ اعلام حکم در محکمه جنحه حق تقاضای استیناف خواهد داشت. (ماده ۳۵۱ از قانون متمم اصلاح اصول محاکمات جزائی مصوب ۱۲/۷/۱۳۱۱)

اسرای آزاد شده: اسرای آزاد شده به کسانی اطلاق می گردد که به سبب مأموریت محوله در طول جنگ تحمیلی و در جهت دفاع از انقلاب اسلامی و استقلال و تمامیت ارضی کشور جمهوری اسلامی ایران توسط عوامل دشمن در داخل یا خارج از کشور اسیر شده و پس از مقاومت دلیرانه آزاد شده باشند. (ماده ۱ از قانون حمایت از آزادگان (اسرای آزاد شده بعد از ورود به کشور مصوب ۱۳/۹/۱۳۶۸).

اسم خاص: اسمی است که برای نامیدن شخص معین یا جای معین یا چیز معین به کار می رود. (بند ج ماده ۱ از آیین نامه اجرایی قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه مصوب ۱۹/۲/۱۳۷۸

اسناد خزانه: اسنادخزانه اسناد بی نامی است که برای تأمین احتیاجات مالی خزانه داری کل در جریان سال مالی انتشار می یابد. (ماده ۱ از قانون انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه مصوب ۲/۷/۱۳۴۸)

اسناد خلاف واقع: منظور از اسناد خلاف واقع اسناد و سیاهه ای است که در آن خصوصیات کالایی ذکر شده باشد که با نوع جنس و خصوصیات کالای اظهار شده تطبیق ننماید. (تبصره ۲ ماده ۲۶۸ آیین نامه اجرایی قانون امور گمرکی مصوب ۲۰/۱/۱۳۵۱)

اسناد دولتی: اسناد دولتی عبارتند از هر نوع نوشته یا اطلاعات ثبت یا ضبط شده مربوط به وظایف و فعالیت های وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت و شرکت های دولتی از قبیل مراسلات، دفاتر، پرونده، عکس ها، نقشه ها، کلیشه ها، نمودارها، فیلم ها، میکروفیلم ها و نوارهای ضبط صوت که در مراجع مذکور تهیه یا به آن رسیده باشد. اسناد دولتی سری اسنادی است که افشای آن ها مغایر با مصالح دولت یا مملکت باشد. اسناد دولتی محرمانه اسنادی است که افشای آن ها مغایر با مصالح خاص اداری سازمان های مذکور در این ماده باشد. (ماده ۱ قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی مصوب۲۹/۱۱/۱۳۵۳)

اسناد دولتی سری: اسناد دولتی سری اسنادی است که افشای آن ها مغایر با مصالح دولت یا مملکت باشد. (از ماده ۱ قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی مصوب ۲۹/۱۱/۱۳۵۳)

اسناد دولتی محرمانه: اسناد دولتی محرمانه اسنادی است که افشای آن ها مغایر با مصالح خاص اداری سازمان های مذکور در این ماده باشد. (از ماده ۱ قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی مصوب ۲۹/۱۱/۱۳۵۳)

اسناد رسمی: اسنادی که در اداره ثبت اسناد و املاک یا دفاتر اسناد رسمی یا در نزد سایر مأمورین رسمی در حدود صلاحیت آن ها و بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشند رسمی است. (ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی)

اسناد رسمی: اسنادی که راجع به معاملات و تعهدات و تقبلات است بر دو نوع است: اسناد رسمی و عادی، اسناد رسمی از قرار تفصیل ذیل است: ۱ـ اسنادی که در اداره ثبت اسناد به طوری که قانون معین کرده ثبت یا تصدیق شده باشد. ۲ـ تسجیلات و تصدیقات محاضر شرعیه که مراجع عدلیه اند درامور راجعه به آن ها. ۳ـ تصدیقات محاکم عدلیه در صورتی که خارج از صلاحیت آن ها نباشد و همچنین تصدیقات ادارات دولتی دراموری که راجع به آن ها است در صورتی که تصدیق خارج از صلاحیت آن ها نباشد. (ماده ۲۸۲ از قوانین موقتی اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۸/۸/۱۲۹۰)

اسناد عادی: غیر از اسناد مذکوره در ماده ۱۲۸۷ سایر اسناد عادی است. (ماده ۱۲۸۹ قانون مدنی)

اسناد عادی: اسناد عادی سندی است که غیر از اسناد رسمی باشد. (ماده ۲۸۳ قوانین موقتی اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۸/۸/۱۲۹۰)

اسناد کتبی: اسناد کتبی عبارت است از کلیه نوشتجات طرفین اعم از این که رسمی باشد یا عادی. (ماده ۲۶۹ قوانین موقتی اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۸/۸/۱۲۹۰)

اسناد مثبته گمرکی: اسناد مثبته گمرکی که در موارد سوء ظن قاچاق ممکن است به آن استناد کرد عبارت است از پروانه ورود گمرکی، پته مسافری، قبض سپرده که به موجب آن کالا مرخص شده،
قبض خرید کالا از گمرک، پته عبور داخلی، پروانه ترانزیت خارجی، پروانه کابوتاژ، پروانه کالای مرجوعی، پروانه ورود موقت، پروانه صدور موقت مشروط بر این که مشخصات مذکور در این اسناد با مشخصات کالا از هر حیث تطبیق نماید و فاصله بین تاریخ صدور سند و تاریخ کشف کالا با توجه به نوع کالا و نحوه مصرف آن متناسب باشد. (ماده ۲۸۰ آیین نامه اجرایی قانون امور گمرکی مصوب ۲۰/۱/۱۳۵۱)

اسناد و اوراق بهادار دولتی: اسناد و اوراق بهادار دولتی موضوع ردیف (۳) بند الف ماده۵ عبارت است از: الف) اسناد خزانه و اوراق قرضه دولتی یا تضمین شده از طرف وزارت دارایی مشروط بر این که اجازه انتشار یا تضمین آن قانوناً تحصیل شده باشد. ب) مطالبات بانک مرکزی ایران از وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و شهرداری ها و مؤسسات وابسته به دولت یا وابسه به شهرداری ها که به طور بازرگانی اداره می شوند مشروط بر این که این مطالبات از طرف وزارت دارایی تضمین شده باشد. (ماده ۸ قانون پولی و بانکی کشور مصوب۱۸/۴/۱۳۵۱)

اسناد و اوراق راکد: اسناد و اوراق راکد در این آیین نامه عبارت است از کلیه نوشته ها، نامه ها، گزارش ها، صورت جلسه ها و صورت مجلس ها، قراردادها و عهدنامه ها، ابلاغ ها و فرمان ها، نمونه ها و فرم ها، دفترها و پرونده ها، قبوض، نسخه ها، بارنامه ها و مدارک و سوابق تحصیلی، نمودارها، نقشه ها، عکس ها، کلیشه ها، فیلم ها و میکروفیلم ها، صفحه ها و نوارهای ضبط صوت و سایر اسناد و مدارکی که توسط مقامات و دستگاه های دولتی و وابسته به دولت دراجرای وظایف و تکالیف قانونی و اداری تهیه یا دریافت و نگهداری شده و برای انجام دادن وظایف و مسئولیت های قانونی و اداری جاری به تشخیص وزارتخانه یا مؤسسه مربوط مورد مراجعه و استفاده مستمر نباشد. (تبصره ۱ ماده ۱ از آیین نامه تشخیص اوراق زاید و ترتیب امحاء آن ها مصوب ۱۶/۲/۱۳۵۱)

اسناد و مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی: منظور از اسناد و مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی در این اساسنامه تمامی آثار مکتوب، سمعی و بصری و آثار ارزشمندی است که محتوایی کلی آن ها با انقلاب اسلامی و تحولات ناشی از آن در جهان ارتباط داشته باشد. (تبصره ماده ۲ اساسنامه سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی مصوب ۱۲/۴/۱۳۶۷)

اسناد یا سیاهه نادرست: منظور از اسناد یا سیاهه نادرست، اسناد یا سیاهه ای است که در آن خصوصیات کالا صحیحاً و منجزا قید نشده است و صاحب کالا از عدم تصریح خصوصیات به زیان دولت اقدام و کالای دیگری را با حقوق گمرکی و سود بازرگانی و عوارض کم تر اظهار کرده باشد. (تبصره ۱ ماده ۲۶۹ از آیین نامه اجرایی قانون امور گمرکی مصوب ۲۰/۱/۱۳۵۱)

اسیر: اسیر و مفقودالاثر شخصی است که در راه به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و استمرار آن از تاریخ ۱۹/۱۰/۱۳۵۶ به بعد اسیر یا مفقودالاثر شده و مراتب در مورد پرسنل نیروهای نظامی و انتظامی به تأیید نیروی مربوطه و در سایر موارد به تأیید بنیاد شهید رسیده باشد. (ماده ۱۳۶ آیین نامه اجرایی قانون خدمت وظیفه عمومی مصوب ۱۳/۵/۱۳۶۴ هیأت وزیران)

اشعه: اشعه یا پرتوها شامل اشعه یون ساز و غیریون ساز می باشد. (بند ۱ ماده ۲ از قانون حفاظت در برابر اشعه مصوب ۲۰/۱/۱۳۶۸

اشیاء عتیقه: منظور از اشیا عتیقه اشیایی است که بر طبق ضوابط بین المللی یک صد سال یا بیش تر از تاریخ ایجاد یا ساخت آن گذشته باشد. در مورد اشیایی که قدمت آن از یک صد سال کم تر باشد پس از تأدیه خمس بهای تقویم شده آن از طرف کاشف به نفع بیت المال اشیا مکشوفه به وی تعلق خواهد گرفت. (ردیف ۳ بند ج از لایحه قانونی راجع به جلوگیری از انجام حفاری های غیرمجاز و کاوش به قصد به دست آوردن اشیا عتیقه و آثار تاریخی که بر اساس ضوابط بین المللی مدت یک صد سال یا بیش تر از تاریخ ایجاد یا ساخت آن گذشته باشد مصوب ۱۸/۲/۱۳۵۸ شورای انقلاب)

اشیا و لوازم شخصی: منظور از اشیا و لوازم شخصی مذکور در این قانون اشیایی است که عرفاً فقط مورد استفاده صاحب آن قرار گیرد و منظور از لوازم خانه اشیایی است که عرفاً مورد استفاده خانواده صاحب آن اشیا هنگام اقامت در یک محل باشد. (تبصره ۲ ردیف ج بند ۶ ماده ۳۷ از قانون امور گمرکی مصوب ۳۰/۳/۱۳۵۰)

اصلاح مسیر رودخانه: عبارت از بازگرداندن رودخانه یا نهر یا مسیل به مسیر تعیین شده در معاهدات، موافتنامه و نقشه های مرزی که بر اثر جریان طبیعی یا عوامل دیگر تغییر مسیر داده است. (بند ۵ فصل اول آیین نامه اجرایی قانون حفظ و تثبیت کناره و بستر رودخانه مرزی مصوب ۱۸/۱۲/۱۳۶۳ هیأت وزیران)

اصل برائت: اصل برائت است بنابراین اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد باید آن را اثبات نماید والا مطابق این اصل حکم به برایت مدعی علیه خواهد شد. (ماده۳۵۶ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب۲۵/۶/۱۳۱۸)

اصناف: اصناف کسانی هستند که بدون داشتن کارت بازرگانی به هر نوع معاملات و تجارت داخلی اعم از عمده فروشی یا خرید و فروش، دلالی اعم از ملکی و بازرگانی، امور حمل و نقل، تصدی مهمانخانه، کافه رستوران و تماشاخانه و امثال آن ها یا به هر قسم کارهای صنعتی اعم از دستی یا ماشینی و مانند آن اشتغال دارند و درآمد سالیانه آن ها اضافه بر ۱۲۰ هزار ریال می باشد. (ماده ۶ قانون مالیات بر درآمد مصوب ۱۰/۵/۱۳۳۴)

اصول محاکمات جزائی: اصول محاکمات جزایی عبارت است از ترتیبات و قواعدی که وضع شده برای کشف و تحقیق جرائم و تعیین مسئولیت مجرمین برحسب مقررات قانونیه. (ماده ۱ قوانین موقتی محاکمات جزائی (آیین دادرسی کیفری) مصوب ۳۰/۵/۱۲۹۱

اضافه ارزش: اضافه ارزش عبارت است از وفات بین قیمت ملک در سال قبل از شروع عملیات و قیمت آن در تاریخ شروع بهره برداری از تأسیسات ایجاد شده. (بند الف ماده ۱۷ از قانون برنامه هفت ساله دوم عمرانی کشور مصوب ۸/۱۲/۱۳۳۴)

اطفال بزهکار: به کلیه جرائم اطفال که سن آن ها بیش از ۶ سال تمام و تا ۱۸ سال تمام است طبق این قانون در دادگاه اطفال رسیدگی می شود. اطفال تا ۶ سال تمام قابل تعقیب جزایی نخواهند بود. (ماده ۴ قانون مربوط به تشکیل دادگاه اطفال بزهکار مصوب ۱۰/۹/۱۳۳۸)

اطلاعات پردازش شده هواشناسی: اطلاعاتی است که به کمک نیروی انسانی یا در فرایندهای ماشینی از حالت خام خارج و پس از سازماندهی علمی و تخصصی به صورت فراورده های جدید مورد استفاده قرار می گیرد. (بند ب ماده ۱ آیین نامه اجرایی ماده (۲۱) قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب ۳/۴/۱۳۷۷ هیأت وزیران)

اطلاعات خام هواشناسی: اطلاعات خام یا پایه: داده های مذکور شامل اطلاعات حاصل از کلیه دیده بانی های هواشناسی است که در انواع ایستگاه های سازمان هواشناسی مستقیماً انجام می گردد یا اطلاعاتی که از دفاتر، گراف ها یا نمودارهای مربوط به طور دستی یا به وسیله ماشین استخراج می شود. (بند الف ماده ۱ از آیین نامه اجرایی ماده (۲۱) قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب ۳/۴/۱۳۷۷ هیأت وزیران)

اظهار: منظور از اظهار مندرج در این قانون ذکر اوصاف و مشخصات کامل کالا در اظهارنامه تسلیمی به گمرک است به شکلی که با توجه به آن اوصاف و مشخصات کالای اظهار شده مشخص و از غیر آن به نحو روشن متمایز شود. (بند هـ ماده ۲ از قانون امور گمرکی مصوبه ۳۰/۳/۱۳۵۰)

اظهار: مطلبی که از طرف دولت به مجلس می رسد به کلمه (اظهار) تعبیر می گردد و مطلبی که از طرف اعضا مجلس باشد به کلمه (عنوان) و آنچه سایر مردم به فرستند به کلمه (عریضه). (ماده ۴۲ نظامنامه داخلی دارالشورای ملی ایران مصوب ۲۵/۷/۱۲۸۵)

اظهار اجمالی کالای عبوری: عبارت است از ذکر مشخصات کلی کالا که در اظهارنامه اجمالی به گمرک یا بندر ارائه می گردد. (بند ت ماده ۱ آیین نامه اجرایی قانون حمل و نقل و عبور و کالاهای خارجی از قلمرو جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۸/۵/۱۳۷۷ هیأت وزیران)

اظهارکالای عبوری: عبارت است از ذکر اوصاف و مشخصات کامل کالا در اظهارنامه تسلیمی که جهت عبور خارجی کالا به گمرک ارائه می گردد. (بند پ ماده ۱ از آیین نامه اجرایی قانون حمل و نقل و عبور کالاهای خارجی از قلمرو جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۸/۵/۱۳۷۷ هیأت وزیران)

اظهارنامه اجمالی کالای عبوری: عبارت است از برگه ای (فرمی) چاپی جهت اظهاراجمالی کالا که در بدو ورود آن توسط هدایت کننده وسیله حمل یا نماینده شرکت حمل و نقل یا نماینده راه آهن به گمرک یا بندر یا فرودگاه حسب مورد تسلیم می گردد. (بند ب ماده ۱ آیین نامه اجرایی قانون حمل و نقل و عبور کالاهای خارجی از قملرو جمهوری اسلامی ایران ۱۸/۵/۱۳۷۷ هیأت وزیران)

اظهارنامه عبور خارجی: عبارت است از برگه ای (فرمی) چاپی که توسط گمرک جمهوری اسلامی ایران چاپ شده و جهت اظهار کالاهای عبوری خارجی مورد استفاده قرار می گیرد. (بند الف ماده ۱ آیین نامه اجرایی قانون حمل و نقل و عبور کالاهای خارجی از قلمرو جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۸/۵/۱۳۷۷)

اعاده دادرسی (اصلی): عبارت است از این که متقاضی اعاده دادرسی به طور مستقل آن را درخواست نماید. (بند الف ماده ۴۳۲ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹)

اعاده دادرسی (اصلی): اعاده دادرسی بر دو قسم است: ۱- اصلی ۲- طاری اعاده دادرسی اصلی است در صورتی که درخواست کننده اعاده دادرسی مستقلاً درخواست اعاده دادرسی نماید. (ماده ۵۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۲۵/۶/۱۳۱۸)

اعاده دادرسی (طاری): عبارت است از این که در اثنای یک دادرسی حکمی به عنوان دلیل ارائه گردد و کسی که حکم یادشده علیه او ابراز شده نسبت به آن درخواست اعاده دادرسی نماید. (بند ب ماده ۴۳۲ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹)

اعاده دادرسی (طاری): اعاده دادرسی بر دو قسم است: ۱- اصلی ۲- طاری اعاده دادرسی اصلی است در صورتی که درخواست کننده اعاده دادرسی مستقلاً درخواست اعاده دادرسی نماید. و طاری است وقتی که در اثنای دادرسی حکم به طور دلیل ابراز و محکوم علیه که حکم در مقابل او ابراز شده نسبت به آن درخواست اعاده دادرسی نماید. (ماده ۵۹۸ از قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۲۵/۶/۱۳۱۸)

اعانه: عناوین کمک و اعانه مندرج در بودجه کل کشور منحصراً ناظر بر اعتبارات جاری است. (تبصره ۵۸ قانون بودجه اصلاحی سال ۱۳۵۳ و بودجه سال ۱۳۵۴ کل کشور مصوب ۱۵/۱۱/۱۳۵۳)

اعتبار: اعتبار عبارت از مبلغی است که برای مصرف یا مصارف معین به منظور نیل به اهداف و اجرای برنامه های دولت به تصویب مجلس شورای اسلامی می رسد. (ماده ۷ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱/۶/۱۳۶۶)

اعتبار: اعتبار عبارت از مبلغی است که برای مصرف یا مصارف معین در بودجه مربوط به تصویب می رسد. (ماده ۶ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۴۹)

اعتبار: مراد از اعتبار وجوهی است که قبلاً برای خرج معینی پیش بینی و به تصویب مقامات قانون رسیده باشد. (تبصره ماده ۵ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۰/۱۲/۱۳۱۲)

اعتبارات فوق العاده: اعتبارات جدید بر دو قسم است: فوق العاده و اضافی. اعتبارات فوق العاده اعتباراتی است که برای احتیاجات جدید لازم می شود. اعتباراتی اضافی اعتباراتی است که برای تکمیل اعتبارات پیش بینی شده در بودجه لازم می شود. (ماده ۹ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۰/۱۲/۱۳۱۲)

اعتبارات فوق العاده: اعتبارات اضافی منظور نمی شود مگر به موجب قانون مخصوص. اعتبارات اضافی بر دو قسم است: فوق العاده و منضمه - اعتبارات فوق العاده اعتباراتی است که پیش بینی آن در قانون بودجه غیرممکن بوده و برای تأسیسات یا احتیاجات جدیده یا به جهت توسعه تأسیسات خارج از حدود قانونی بودجه لازم می شود - اعتبارات منضمه اعتباراتی است که برای تکافی مخارج بعضی اموری که در بودجه پیش بینی شده است لازم می شود. (ماده ۲۶ قانون محاسبات عمومی مصوب ۳/۱۲/۱۲۸۹)

اعتبارات منضمه: اعتبارات اضافی منظور نمی گردد مگر به موجب قانون مخصوص اعتبارات اضافی بر دو قسم است: فوق العاده و منضمه - اعتبارات فوق العاده اعتباراتی است که پیش بینی آن در قانون بودجه غیرممکن بوده و برای تأسیسات یا احتیاجات جدیده یا به جهت توسعه تأسیسات خارج از حدود قانونی بودجه لازم می شود - اعتبارات منضمه اعتباراتی است که برای تکافی مخارج بعضی اموری که در بودجه پیش بینی شده است لازم می شود. (ماده ۲۶ قانون محاسبات عمومی مصوب ۳/۱۲/۱۲۸۹)

اعتبار دیون بلامحل: اعتبار دیون بلامحل عبارت است از اعتباری که برای پرداخت بدهی های قابل پرداخت سال های گذشته وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی که در بودجه مربوط اعتباری برای آن منظور نشده است به مصرف می رسد. (تبصره ماده ۶ قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۵/۱۰/۱۳۴۹)

اعتبار طرح تملک دارایی های سرمایه ای: منظور اعتبار مجموعه عملیات و خدمات مشخصی است که بر اساس مطالعات توجیهی، فنی و اقتصادی و اجتماعی که توسط دستگاه اجرایی انجام می گردد طی مدت معین و با اعتبار معین برای تحقق بخشیدن به هدف های برنامه توسعه پنج ساله به صورت سرمایه گذاری ثابت یا مطالعه برای ایجاد دارایی سرمایه ای اجرا می گردد و منابع مورد نیاز اجرای آن از محل اعتبارات مربوط به تملک دارایی های سرمایه ای تأمین می گردد و به دو نوع انتفاعی و غیرانتفاعی تقسیم می گردد. (ماده ۷۷ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب ۲۷/۱۱/۱۳۸۰)

اعتبار هزینه: منظور اعتبار آن دسته از داد و ستدهای بخش دولتی است که ارزش خالص را کاهش می دهد. (ماده ۷۷ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب ۲۷/۱۱/۱۳۸۰)

اعتراض اصلی: اعتراض اصلی عبارت است از اعتراضی که ابتدا از طرف شخص ثالث صورت گرفته باشد. (بند الف ماده ۴۱۹ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹)

اعتراض اصلی: اعتراض شخص ثالث بر دو قسم است: اعتراض اصلی و اعتراض طاری (غیراصلی). اعتراض اصلی عبارت از اعتراضی است که ابتدا از طرف شخص ثالث بگردد. اعتراض طاری (غیراصلی) اعتراض یکی از طرفین است به حکم یا قراری که سابقاً در یک دادگاه صادر شده و در اثناء دادرسی طرف دیگر برای اثبات مدعای خود آن حکم یا قرار را ابراز نموده. (ماده ۵۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۲۵/۶/۱۳۱۸)

اعتراض اصلی: اعتراض مذکور در دو ماده قبل بر دو قسم است: اعتراض اصلی و اعتراض طاری (غیراصلی). اعتراض اصلی عبارت است از اعتراضی که ابتدا از طرف شخصی ثالث واقع گردد در حالی که فیمابین او و شخصی که حکم در حق او صادر شده است سابقاً دعوایی به وقوع نرسیده باشد. اعتراض طاری (غیراصلی) اعتراض یکی از طرفین است بر حکمی که سابقاً از یک محکمه صادر شده و در اثنای محاکمه طرف دیگر برای اثبات مدعای خود آن حکم را ابراز نمود. (ماده ۵۱۶ قوانین موقتی اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۸/۸/۱۲۹۰)

اعتراض ثالث: اعتراض شخص ثالث بر دو قسم است: اعتراض اصلی و اعتراض طاری (غیراصلی). اعتراض اصلی عبارت از اعتراضی است که ابتدا از طرف شخص ثالث بگردد. اعتراض طاری (غیراصلی) اعتراض یکی از طرفین است به حکم یا قراری که سابقاً در یک دادگاه صادر شده و در اثناء دادرسی طرف دیگر برای اثبات مدعای خود آن حکم یا قرار را ابراز نموده. (ماده ۵۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۲۵/۶/۱۳۱۸)

اعتراض طاری: اعتراض طاری (غیراصلی) عبارت است از اعتراض یکی از طرفین دعوا به رأیی که سابقاً در یک دادگاه صادر شده و طرف دیگر برای اثبات مدعای خود، در اثنای دادرسی آن رأی را ابراز نموده است. (بند ب ماده ۴۱۹ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹)

اعتراض طاری: اعتراض شخص ثالث بر دو قسم است: اعتراض اصلی و اعتراض طاری (غیراصلی). اعتراض اصلی عبارت از اعتراضی است که ابتدا از طرف شخص ثالث بگردد. اعتراض طاری (غیراصلی) اعتراض یکی از طرفین است به حکم یا قراری که سابقاً در یک دادگاه صادر شده و در اثنا دادرسی طرف دیگر برای اثبات مدعای خود آن حکم یا قرار را ابراز نموده. (ماده ۵۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۲۵/۶/۱۳۱۸)

اعتراض طاری: اعتراض مذکور در دو ماده قبل بر دو قسم است: اعتراض اصلی و اعتراض طاری (غیراصلی). اعتراض اصلی عبارت است از اعتراضی که ابتدا از طرف شخص ثالث واقع گردد در حالی که فیمابین او و شخصی که حکم در حق او صادر شده است سابقاً دعوایی به وقوع نرسیده باشد. اعتراض طاری (غیراصلی) اعتراض یکی از طرفین است برحکمی که سابقاً از یک محکمه صادر شده و در اثنای محاکمه طرف دیگر برای اثبات مدعای خود آن حکم را ابراز نمود. (ماده ۵۱۶ قوانین موقتی اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۸/۸/۱۲۹۰)

اعتراض عدم تأدیه: امتناع از تأدیه وجه برات باید در ظرف ده روز از تاریخ وعده به وسیله نوشته که اعتراض عدم تأیده نامیده می شود معلوم گردد و اگر روز دهم تعطیل باشد اعتراض روز بعد آن به عمل خواهد آمد. (ماده ۲۰۶ اصلاحی قانون اصلاح ماده ۲۰۶ قانون تجارت راجع به اعتراض عدم تأدیه مصوب ۲/۴/۱۳۰۷)

اعتراض عدم تأدیه برات: امتناع از تأدیه وجه برات باید در ظرف ده روز از تاریخ وعده به وسیله نوشته که اعتراض عدم تأدیه نامیده می شود معلوم گردد. (ماده ۲۸۰ قانون تجارت مصوب ۱۳/۲/۱۳۱۱)

اعتراض عدم تأدیه برات: امتناع از تأدیه وجه برات باید فردای روز وعده به وسیله نوشته که اعتراض عدم تأدیه نامیده می شود معلوم گردد و اگر فردای روز وعده تعطیل باشد اعتراض روز بعد آن به عمل خواهد آمد. (ماده ۲۰۶ قانون تجارت مصوب۱۲/۳/۱۳۰۴

اعضای افتخاری (نهضت سوادآموزی): اعضای افتخاری به نیروهای مردمی و علاقمند به خدمت در نهضت اطلاق می شوند. (بند ج ماده ۲ قانون مقررات استخدامی نهضت سوادآموزی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳/۶/۱۳۶۷)

اعلام کننده (واقعه): تبصره ۱- اعلام کننده کسی است که مکلف به اعلام واقعه می باشد و می تواند به شخص دیگری رسماً وکالت دهد تا از طرف او واقعه را اعلام نماید. (تبصره ۱ ماده ۶ قانون ثبت احوال مصوب ۱۶/۴/۱۳۵۵)

اعمال ارادی: اعمال ارادی عبارت است از اعمالی که ناشی از عمد بوده و اراده فاعل در ارتکاب آن مؤثر باشد. (تبصره ۲ ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به تحصیل افسران و همافران و درجه داران و محصلان در نیروهای مسلح ... مصوب ۱۱/۳/۱۳۵۵)

اعمال تصدی: اعمال تصدی اعمالی است که دولت از نقطه نظر حقوقی مشابه اعمال افراد انجام می دهد مانند خرید و فروش اجاره و استیجاره و امثال آن. (تبصره ماده ۴ قانون راجع به دعاوی بین اشخاص و دولت مصوب ۱۳/۸/۱۳۰۹)

اعمال تصدی: اعمال تصدی اعمالی است که دولت از نقطه نظر حقوقی مشابه اعمال افراد انجام می دهد مانند خرید و فروش املاک و غلات و اجاره و استیجار و امثال آن. (تبصره ۱ قانون تعیین مرجع دعاوی بین افراد و دولت مصوب ۱۹/۲/۱۳۰۷)

اعمال خلاف اخلاق عمومی: اعمال خلاف اخلاق عمومی عبارت است از: ۱- اعمال منافی عفت عمومی، ۲- تجاهر به فسق و فجور، ۳- استعمال مشروبات الکلی و مواد مخدر، ۴- اعمال و رفتار خلاف حیثیت و شرافت و شئون شغلی، ۵- عدم رعایت حجاب اسلامی، ۶- نشر و توزیع نوارهای مبتذل یا عکس های مستهجن و صور قبیحه. (ماده ۱۸ قانون بازسازی نیروی انسانی وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی وابسته به دولت مصوب ۵/۷/۱۳۶۰)

اعمال شاقه: اعمال شاقه محکومین به حبس با مشقت باید راجع به امور عام المنفعه باشد. (ماده ۱۳ قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴

افراد: از سرباز تا سرجوخه (داخل) افراد نامیده می شوند. از گروهبان ۳ تا افسریار (داخل) درجه دار نامیده می گردد. از ستوان ۳ تا سروان (داخل) افسر جز نامبرده می شوند. از سرگرد تا سرهنگ (داخل) افسر ارشد نامیده می شوند. از سرتیپ به بالا امرا نامیده می شوند. (تبصره ۱ ماده ۲۱ قانون استخدام نیروهای مسلح مصوب ۳۰/۴/۱۳۳۶

افراد خانواده تحت تکفل: افراد خانواده تحت تکفل بیمه شده از نظر قانون بیمه های اجتماعی روستاییان و مواد الحاقی عبارتند از اشخاص زیر: ۱- همسر یا همسران دائم بیمه شده، ۲- شوهر زن بیمه شده مشروط بر این که تحت تکفل بیمه شده بوده و سن او از شصت و پنج سال متجاوز باشد، یا طبق تشخیص کمیسیون پزشکی سازمان قادر به کار نباشد، ۳- فرزندان بیمه شده تا سن پانزده سال تمام و در صورت اشتغال به تحصیل در مؤسسات رسمی آموزشی تا بیست و یک سال تمام و فرزندانی که در اثر بیماری دائمی یا نقص عضو اساسی به تشخیص کمیسیون پزشکی سازمان قادر به کار نبوده و به این علت معاش آن ها به عهده بیمه شده باشد، ۴- پدر و مادر تحت تکفل بیمه شده مشروط بر این که سن پدر از شصت و پنج سال و سن مادر از شصت سال متجاوز باشد یا به تصدیق کمیسیون پزشکی سازمان از کار افتاده باشند. (ماده ۳۰ آیین نامه اجرایی ماده ۲۶ الحاقی به قانون بیمه های اجتماعی روستاییان مصوب ۱۶/۳/۱۳۵۰

افراد خرید خدمت سپاه: افراد خرید خدمت سپاه، ستاد کل و وزارت دفاع به کسانی اطلاق می شود که بر طبق مقررات مربوط خدمت مشخصی را برابر قرارداد تنظیمی انجام می دهند. (ماده ۱۵ قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب ۲۱/۷/۱۳۷۰

افراد نیازمند: به افرادی اطلاق می شود که به لحاظ شرایط اقتصادی، اجتماعی، جسمی و روانی توانایی اداره زندگی خود و خانواده تحت تکفل خود را ندارند. (بند ۴ ماده ۱ قانون بیمه همگانی خدمات درمانی کشور مصوب ۳/۸/۱۳۷۳)

افزارمند: کارگرانی که در کارخانه ها و کارگاه های ارتش یا در محل های وابسته به آن ها با دستمزد یا کارمزد طبق آیین نامه مربوطه به کار گمارده شوند افزارمندان ارتش شناخته می شوند. (ماده ۱ قانون بیمه های اجتماعی و بازنشستگی و تعاون افزارمندان کارگاه ها و کارخانجات ارتش مصوب ۱۷/۹/۱۳۳۴)

افسر ارشد: از سرباز تا سرجوخه (داخل) افراد نامیده می شوند. از گروهبان ۳ تا افسریار (داخل) درجه دار نامیده می شوند. از ستوان ۳ تا سروان (داخل) افسر جز نامیده می شوند. از سرگرد تا سرهنگ (داخل) افسر ارشد نامیده می شوند. از سرتیپ به بالا امرا نامیده می شوند. (تبصره ۱ ماده ۲۱ قانون استخدام نیروهای مسلح مصوب ۳۰/۴/۱۳۳۶)

افسر جزء: از سرباز تا سرجوخه (داخل) افراد نامیده می شوند. از گروهبان ۳ تا افسریار (داخل) درجه دار نامیده می شوند. از ستوان ۳ تا سروان (داخل) افسر جز نامیده می شوند. از سرگرد تا سرهنگ (داخل) افسر ارشد نامیده می شوند. از سرتیپ به بالا امرا نامیده می شوند. (تبصره ۱ ماده ۲۱ قانون استخدام نیروهای مسلح مصوب ۳۰/۴/۱۳۳۶)

اقاله: اقاله به هر لفظ یا فعلی واقع می گردد که دلالت بر بهم زدن معامله کند. (ماده ۲۸۴ قانون مدنی)

اقامت اتباع خارجی: اقامت اتباع خارجه در ایران بر دو قسم است: اقامت موقت و اقامت دائم. اقامت دائم در صورتی است که خارجی در خاک ایران اقامتگاه قانونی اختیار نموده باشد و در غیراینصورت اقامت خارجی در ایران موقت محسوب می شود. اجازه اقامت موقت یا دائم از طرف نظمیه باید داده شود و هیچ یک از اتباع خارجه بدون اجازه مزبور و بیش از مدت معینه در اجازه های مذکوره نمی توانند در ایران اقامت نمایند. اجازه اقامت موقت یا دائم قابل تجدید و تمدید می باشد. (ماده ۴ قانون راجع به ورود و اقامت اتباع خارجه در ایران مصوب ۱۹/۲/۱۳۱۰)

اقامت اجباری: مدت اقامت اجباری یا ممنوعیت از اقامت کم تر از یک ماه و بیش تر از سه سال نخواهد بود. محکومین به این دو مجازات بدون مستحفظ به نقطه ای که ممنوع از اقامت در آن جای نیستند یا مجبور به اقامت در آن جا هستند رفته و در آن جا تحت نظر نخواهند بود. (ماده ۱۶ قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴)

اقامتگاه: اقامتگاه هر شخصی عبارت از محلی است که شخص در آن جا سکونت داشته و مرکز مهم امور او نیز در آن جا باشد اگر محل سکونت شخصی غیر از مرکز مهم امور او باشد مرکز امور او اقامتگاه محسوب است اقامتگاه اشخاص حقوقی مرکز عملیات آن ها خواهد بود. (ماده ۱۰۰۲ قانون مدنی)

اقامتگاه افراد نظامی: اقامتگاه افراد نظامی که در ساخلو هستند محل ساخلو آن ها است. (ماده ۱۰۰۸ قانون مدنی)

اقامتگاه (خدمه): اگر اشخاص کبیر که معمولاً نزد دیگری کار یا خدمت می کنند در منزل کارفرما یا مخدوم خود سکونت داشته باشند اقامتگاه آن ها همان اقامتگاه کارفرما یا مخدوم آن ها خواهد بود. (ماده ۱۰۰۹ قانون مدنی)

اقامتگاه (زن شوهر دار): اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است مع ذلک زنی که شوهر او اقامتگاه معلومی ندارد و همچنین زنی که با رضایت شوهر خود یا با اجازه محکمه مسکن علیحده اختیار کرده می تواند اقامتگاه شخصی علیحده نیز داشته باشد. (ماده ۱۰۰۵ قانون مدنی)

اقامتگاه (صغیر و محجور): اقامتگاه صغیر و محجور همان اقامتگاه ولی یا قیم آن ها است. (ماده ۱۰۰۶ قانون مدنی)

اقامتگاه (مأمورین دولتی): اقامتگاه مأمورین دولتی محلی است که در آن جا مأموریت ثابت دارند. (ماده ۱۰۰۷ قانون مدنی)

اقامتگاه دائمی: محلی که شخص در آن جا از حیث شغل یا کسب یا خدمت قلمی یا نظامی یا علاقه ملکی اقامت دارد اقامتگاه دائمی محسوب می شود. (ماده ۱۵۲ قوانین موقتی اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۸/۸/۱۲۹۰)

اقامتگاه شخص حقوقی: اقامتگاه شخص حقوقی محلی است که اداره شخص حقوقی در آن جا است. (ماده ۵۹۰ قانون تجارت مصوب ۱۳/۲/۱۳۱۱

اقدامات تأمینی: اقدامات تأمینی عبارتند از تدابیری که دادگاه برای جلوگیری از تکرار جرم (جنحه یا جنایت) درباره مجرمین خطرناک اتخاذ می کند. مجرمین خطرناک کسانی هستند که سوابق و خصوصیات روحی و اخلاقی آنان و کیفیت ارتکاب و جرم ارتکابی آنان را در مظان ارتکاب جرم در آینده قرار دهد از این که قانوناً مسئول باشند یا غیر مسئول. صدور حکم اقدام تأمینی از طرف دادگاه وقتی جایز است که کسی مرتکب جرم گردیده باشد. (ماده ۱ قانون اقدامات تأمینی مصوب ۱۲/۲/۱۳۳۹

اقرار: اقرار عبارت از اخبار به حقی است برای غیر برضرر خود. (ماده ۱۲۵۹ قانون مدنی)

اقرار شفاهی: اقرار شفاهی است وقتی که حین مذاکره در دادگاه به عمل آید و کتبی است در صورتی که در یکی از اسناد یا لوایحی که به دادگاه تقدیم گردیده اظهار شده باشد. در اقرار شفاهی، طرفی که می خواهد از اقرار طرف دیگر استفاده کند باید از دادگاه بخواهد که اقرار او در صورت مجلس قید شود. (ماده ۲۰۴ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹)

اقرار شفاهی: اقرار کتبی است در صورتی که در یکی از اسناد یا لوایحی که به دادگاه داده شده است اظهار شده باشد و شفاهی است در صورتی که در حین مذاکره در دادگاه به عمل آید. در اقرار شفاهی طرفی که می خواهد از اقرار طرف دیگر استفاده نماید باید از دادگاه بخواهد که اقرار در صورت مجلس قید شود. (ماده ۳۶۷ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۲۵/۶/۱۳۱۸)

اقرار کتبی: اقرار شفاهی است وقتی که حین مذاکره در دادگاه به عمل آید و کتبی است در صورتی که در یکی از اسناد یا لوایحی که به دادگاه تقدیم گردیده اظهار شده باشد. در اقرار شفاهی، طرفی که می خواهد از اقرار طرف دیگر استفاده کند باید از دادگاه بخواهد که اقرار او در صورت مجلس قید شود. (ماده ۲۰۴ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹)

اقرار کتبی: اقرار کتبی است در صورتی که در یکی از اسناد یا لوایحی که به دادگاه داده شده است اظهار شده باشد و شفاهی است در صورتی که در حین مذاکره در دادگاه به عمل آید. در اقرار شفاهی طرفی که می خواهد از اقرار طرف دیگر استفاده کند باید از دادگاه بخواهد که اقرار در صورت مجلس قید شود. (ماده ۳۶۷ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۲۵/۶/۱۳۱۸)

اقسام حجب: حجب بر دو قسمت است: قسم اول آن است که وارث از اصل ارث محروم می گردد مثل برادرزاده که به واسطه بودن برادر یا خواهر متوفی از ارث محروم می شود یا برادرانی که با بودن برادر ابوینی از ارث محروم می گردند. قسم دوم آن است که فرض وارث از حد اعلی به حد ادنی نازل می گردد مثل تنزل حصه شوهر از نصف به ربع در صورتی که برای زوجه اولاد باشد و همچنین تنزل حصه زن از ربع به ثمن در صورتی که برای زوج او اولاد باشد. (ماده ۸۸۷ قانون مدنی)

اقلیت های دینی: ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می کنند. (اصل سیزدهم از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)

اقلام گرانبها:منظور اقلامی با ارزش قابل ملاحظه است که نه به منظور تولید و مصرف، بلکه به دلیل ارزشی که دارند نگهداری می شود. (مانند تابلو، کتب خطی، فلزات گرانبها). (ماده ۷۷ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب ۲۷/۱۱/۱۳۸۰)

اکتشاف: تجسس ارادی به منظور یافتن کانسار است که شامل عملیاتی از جمله موارد زیر می باشد: ۱- آثاریابی و نمونه برداری و آزمایشات کمی و کیفی. ۲- بررسی های زمین شناسی، ژئوفیزیکی و ژئوشیمیایی و مانند آن ها و انجام اموری که برای این گونه بررسی ها لازم باشد. ۳- حفاری روباز و زیرزمینی. ۴- تعیین شکل و کیفیت و کمیت ذخیره معدنی و تهیه نقشه های مربوطه. (بند ث ماده ۱ قانون معادن مصوب ۲۳/۳/۱۳۷۷)

اکثریت آرا: در کلیه مواردی که در این قانون اکثریت آرا در مجامع عمومی ذکر شده است مراد اکثریت آراء حاضرین در جلسه است. (ماده ۱۰۳ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب ۲۴/۱۲/۱۳۴۷)

اکثریت تام: انتخاب درجه اول به اکثریت نسبی و انتخاب درجه ثانی به اکثریت تام خواهد بود. (توضیح) مراد از اکثریت تام آن است که بیش تر از نصف رأی دهندگان درباره کسی رأی داده باشند. (ماده ۱۷ نظامنامه انتخابات دو درجه مصوب ۱۰/۴/۱۲۸۸)

اکراه: اکراه به اعمالی حاصل می شود که مؤثر در شخص با شعوری بوده و او را نسبت به جان یا مال یا آبروی خود تهدید نماید به نحوی که عادتاً قابل تحمل نباشد. در مورد اعمال اکره آمیز سن و شخصیت و اخلاق و مرد یا زن بودن شخص باید در نظر گرفته شود. (ماده ۲۰۲ قانون مدنی)

اماره: اماره عبارت از اوضاع و احوالی است که به حکم قانون یا در نظر قاضی دلیل بر امری شناخته می شود. (ماده ۱۳۲۱ قانون مدنی)

اماره: اماره عبارت از اوضاع و احوالی است که نوعاً صحت اظهارات یکی از طرفین دعوی را برساند. (ماده ۷ قانون شهادت و امارات مصوب ۲۳/۴/۱۳۰۸)

اماره قانونی: امارات قانونی اماراتی است که قانون آن را دلیل بر امری قرار داده مثل امارات مذکوره در این قانون از قبیل مواد ۳۵، ۱۰۹، ۱۱۰، ۱۱۵۸ و ۱۱۵۹ و غیر آن ها و سایر امارات مصرحه در قوانین دیگر. (ماده ۱۳۲۲) قانون مدنی

اماره قضایی: اماراتی که به نظر قاضی واگذار شده عبارت است از اوضاع و احوالی درخصوص مورد و در صورتی قابل استناد است که دعوی به شهادت شهود قابل اثبات باشد یا ادله دیگری را تکمیل نماید. (ماده ۱۳۲۴ قانون مدنی)

اماکن عمومی: اماکن عمومی عبارت است از اماکن متبرکه و زیارتگاه ها، زایرسراها، هتل ها، متل ها، مسافرخانه ها، پانسیون ها، آسایشگاه های سالمندان، آرایشگاه ها، حمام ها، حمام های سونا، استخرهای شنا، سینماها، پارک ها، مراکز تفریح های سالم، باشگاه های ورزشی، ترمینال ها، وسایل حمل و نقل عمومی و مسافرتی، توالت های عمومی، گورستان ها و مانند این موارد. (بند ج ماده ۱ آیین نامه بهداشت محیط مصوب ۲۴/۴/۱۳۷۱ هیأت وزیران)

امانات پستی: امانات پستی عبارت است از کلیه بسته های پستی به استثنای نامه و کارت پستی که از لحاظ وزن بسته بندی و کرایه پستی تابع شرایط خاصی بوده و معمولاً مخصوص بسته هایی با وزن تا ۲۰ کیلوگرم هستند. (ماده ۳۴۶ از آیین نامه اجرایی قانون امور گمرکی مصوب ۲۰/۱/۱۳۵۱)

امتیاز تأسیس (آموزشگاه): امتیاز تأسیس عبارت است از اعلام قبولی متقاضی در آزمون تعیین صلاحیت فنی و حرفه ای که به موجب آن متقاضی می تواند به منظور تأسیس آموزشگاه اقدامات مندرج در ماده ۱۳ را شروع کند. (ماده ۶ از آیین نامه نحوه تشکیل و اداره آموزشگاه های آزاد فنی و حرفه ای مصوب ۶/۷/۱۳۶۵ هیأت وزیران)

امتیاز تجربه کاری: عبارت از عددی است که از جدول پیوست این آیین نامه در مورد تجربه کاری شرکت یا موسسه و با توجه به ضریب حسن اجرای کار استخراج می شود (این ضریب در ابتدای رتبه بندی ۱ و پس از ارزشیابی براساس ضوابط مربوط به خود عددی بین صفر تا ۳ خواهد بود). (بند ب ماده ۴ آیین نامه تشخیص صلاحیت و ارجاع کار به پیمانکاران مصوب ۶/۶/۱۳۶۷ هیأت وزیران)

امتیاز کل: امتیاز مدیر عامل و اعضا هیأت مدیره عبارت است از عددی که با توجه به میزان تحصیلات و سال های سابقه کار هر یک از آنان از جدول امتیازات پیوست این آیین نامه استخراج می شود. این امتیاز برحسب تناسب رشته تحصیلی افراد با رشته کاری که رتبه بندی در آن انجام می شود و نیز براساس نوع سابقه کار و سابقه مدیریت افراد فوق مورد تمدید قرار می گیرد. (بند الف ماده ۴ آیین نامه تشخیص صلاحیت و ارجاع کار به پیمانکاران مصوب ۶/۶/۱۳۶۷ هیأت وزیران)

امر به معروف و نهی از منکر: در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای است همگانی و متقابل برعهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت... (و المومنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر) (از اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)

امضای فعلی: تصرفاتی که نوعاً کاشف از رضای معامله باشد امضای فعلی است مثل آن که مشتری که خیار دارد با علم به خیار مبیع را بفروشد یا رهن بگذارد. (ماده ۴۵۰ قانون مدنی)

امضای قطعی: امضای توافق بین المللی است که بعد از تصویب مراجع صالح، از طرف مقامات صلاحیتدار صورت می گیرد. در مواردی که نوع امضا مشخص نگردد، امضا قطعی محسوب خواهد شد. (ماده ۱ آیین نامه چگونگی تنظیم و انعقاد توافق های بین المللی مصوب ۱۳/۲/۱۳۷۱ هیأت وزیران)

امضای موقت: امضای توافق بین المللی است که لازم الاجرا شدن آن منوط به تصویب مراجع صالح باشد. (ماده ۱ آیین نامه چگونگی تنظیم و انعقاد توافق های بین المللی مصوب ۱۳/۲/۱۳۷۱ هیأت وزیران)

املاک مسلوب المنفعه: املاک مسلوب المنفعه املاکی می باشد که عوایدی برای مالک حاصل ننماید... (ماده ۱۱ آیین نامه مالیات املاک مزروعی مصوب ۴/۵/۱۳۲۹)

املاک در حکم مصرفی: اموالی هستند که در ظاهر با اموال غیرمصرفی مشابهت دارند، اما به لحاظ طبیعت و ماهیت یا ارزش کم، تنظیم حساب برای آن ها به صورت حساب اموال غیرمصرفی ضرورت ندارد. (بند ۳ ماده ۴ آیین نامه اموال دولتی مصوب ۲۷/۴/۱۳۷۲ هیأت وزیران)

اموال امانی: منظور از اموال امانی در این آیین نامه، اموال منقولی است که از طرف وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و شرکت های دولتی براساس ماده (۱۱۰) قانون برابر مقررات و به طور موقت در اختیار سایر وزارتخانه ها، مؤسسات و شرکت های دولتی و نیز مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی قرار گرفته یا می گیرند، همچنین اموال غیرمنقول که مطابق ماده (۱۲۰) قانون به مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی واگذار می شوند. (ماده ۳ آیین نامه اموال دولتی مصوب ۲۷/۴/۱۳۷۲ هیأت وزیران)

اموال دولت: اموالی است که توسط وزارتخانه ها، مؤسسات یا شرکت های دولتی خریداری می شود یا به هر طریق قانونی دیگر به تملک دولت درآمده یا درمی آیند. تبصره- تعاریف اموال منقول و غیرمنقول موضوع این آیین نامه تابع تعاریف به عمل آمده در قانون مدنی است. (ماده ۲ آیین نامه اموال دولتی مصوب ۲۷/۴/۱۳۷۲ هیأت وزیران)

اموال دولتی: اموال دولتی که معد است برای مصالح یا انتفاعات عمومی مثل استحکامات و قلاع و خندق ها و خاکریز های نظامی و قورخانه و اسلحه ذخیره و سفاین جنگی و همچنین اثاثیه و ابنیه سلطنتی و عمارات دولتی و سیمهای تلگرافی دولتی و موزه ها و کتابخانه های عمومی و آثار تاریخی و امثال آن ها و بالجمله آنچه که از اموال منقوله و غیرمنقوله دولت به عنوان مصالح عمومی و منافع ملی در تحت تصرف دارد قابل تملک خصوصی نیست و همچنین است اموالی که موافق مصالح عمومی به ایالت یا ولایت یا ناحیه یا شهری اختصاص یافته باشد. (ماده ۲۶ قانون مدنی)

اموال رسیده: اموالی است که تحت ابواب جمعی امین اموال قرار می گیرند. (ماده ۵ از آیین نامه اموال دولتی مصوب ۲۷/۴/۱۳۷۲ هیأت وزیران)

اموال فرستاده: اموالی است که طبق مقررات این آیین نامه به نحوی از ابواب جمعی امین اموال خارج و دستور حذف آن ها صادر شده باشد. (ماده ۶ از آیین نامه اموال دولتی مصوب ۲۷/۴/۱۳۷۲ هیأت وزیران)

اموال فرهنگی: ورود و صدور اشیا عتیقه و آثار فرهنگی و هنری اصیل و معتبر که در این قانون به اختصار اموال فرهنگی نامیده می شود تابع مقررات زیر خواهد بود. (ماده ۱ قانون معافیت ورود و صدور اشیا عتیقه و آثار فرهنگی و هنری اصیل و معتبر از حقوق و عوارض گمرکی مصوب ۲۲/۴/۱۳۵۴)

اموال مشمول مالیات بر ارث: اموال مشمول مالیات بر ارث عبارت است از کلیه ماترک متوفی واقع در ایران یا خارج از ایران اعم از منقول و غیرمنقول و مطالبات قابل وصول و حقوق مالی پس از کسر هزینه کفن و دفن در حدود عرف و عادت و واجبات مالی و عبادی در حدود قواعد شرعی و دیون محقق متوفی. (ماده ۱۹ قانون مالیات های مستقیم مصوب ۳/۱۲/۱۳۶۶)

اموال منقول: منظور از اموال منقول مذکور در فصل پنجم این قانون اموال منقول و غیرمصرفی است و ترتیب نگهداری حساب نقل و انتقال اموال منقول مصرفی و در حکم مصرفی در آیین نامه موضوع ماده ۱۲۲ این قانون تعیین خواهد شد. (ماده ۱۱۱ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱/۶/۱۳۶۶)

اموال منقول غیرمصرفی: اموال منقول غیرمصرفی، اموالی هستند که بدون تغییر محسوس و از دست دادن مشخصات اصلی بتوان به طور مکرر آن ها را مورد استفاده قرار داد. (بند ۲ ماده ۴ از آیین نامه اموال دولتی مصوب ۲۷/۴/۱۳۷۲ هیأت وزیران)

اموال منقول مصرفی: اموال منقول مصرفی، اموالی هستند که براثر استفاده، به صورت جزئی یا کلی از بین می روند. (بند ۱ ماده ۴ آیین نامه اموال دولتی مصوب ۲۷/۴/۱۳۷۲ هیأت وزیران)

امور اجرایی: امور اجرایی اموری است که حل و تسویه آن ها فقط بسته به اجرای قوانین است یا اجرای تقاضایی که دوایر اداره به موجب قوانین می نمایند و محتاج به مداقه در مجلس مشاوره اداره ولایتی نیست مثل اقدامات فوری که باید حکومت برای جلوگیری از امراض مسریه و سریع الانتشار به عمل آورد و همچنان اقدامات برای سرشماری و وصول بقایا و اجازه تأسیس بازارها و کارخانه و مطبعه ها و دواخانه ها و تأدیه مواجب و مقرری های مأموران و استدعای امتیاز و ترفیع رتبه برای صاحب منصبان و مقرری های مأموران و استدعای امتیاز و ترفیع رتبه برای صاحب منصبان و مستخدمان و اعلام و انتشار قوانین موضوعه و اقدام در اجرای احکام محاکم عدلیه و کلیه اموری که از این قبیل است. (از ماده ۱۵۳ قانون تشکیل ایالات و ایالات و دستورالعمل حکام مصوب ۲۷/۹/۱۳۸۶)

امور اداری: امور اداره ای اموری است که مداقه و مباحثه مجلس مشاوره اداره ولایتی را لازم دارد و بدون این نوع مداقه اداره ولایتی نمی تواند اظهار رأی یا عقیده کند یا این که این امور طوری است که در فهمیدن یا ترتیب تسویه یا اجرای آن عقاید مختلف می شود مثل اقداماتی که به موجب قانون می شود و منافع خزانه دولت یا شهر و غیره را دربردارد یا راجع به اصلاح و ترقی وضع ولایت است لهذا عزل و نصب اشخاصی که پول یا اموال دولت در دست آن ها است و اقدامات لازمه برای افتتاح شهر یا محال جدیدی و بخشیدن بقایایی که وصول شدنی نیست پس از تصویب انجمن ایالتی به موجب قانون و همچنان نقشه بازدید و دستورالعمل ابنیه و عماراتی که باید به خرج دولت ساخته شود با صلاح اندیشی انجمن ایالتی و دادن مقاطعه ها و مسئول نمودن مقاطعه کاران و کلیه این نوع امور، امور ادار ه ای است. (ماده ۱۵۳ قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام مصوب ۲۷/۹/۱۲۸۶)

امور حسبی: امور حسبی اموری است که دادگاه ها مکلفند نسبت به آن امور اقدام نموده و تصمیمی اتخاذ نمایند بدون این که رسیدگی به آن ها متوقف بر وقوع اختلاف و منازعه بین اشخاص و اقامه دعوی از طرف آن ها باشد. (ماده ۱ قانون امور حسبی مصوب ۲/۴/۱۳۱۹)

امور راجع به ترکه: امور راجع به ترکه عبارت است از اقداماتی که برای حفظ ترکه و رسانیدن آن به صاحبان حقوق می شود از قبیل مهر و موم و تحریر ترکه و اداره ترکه و غیره. (ماده ۱۶۲ قانون امور حسبی مصوب ۲/۴/۱۳۱۹)

امور سیاسی: امور سیاسی عبارت از مسائلی است که راجع به اصول اداره و قوانین اساسی مملکت و پلتیک دولت باشد. (تنبیه ماده ۱۰۳ قانون انجمن های ایالتی و ولایتی مصوب ۱/۲/۱۲۸۶)

امور شرعیه: امور شرعیه موضوعاتی است که به موجب قوانین شرع انور اسلام مقرر است. (ماده ۱۴۴ قوانین موقتی اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۸/۸/۱۲۹۰)

امور عرفیه: امور عرفیه که قطع و فصل دعاوی ناشی از آن مخصوص محاکم عدلیه است اموری است که برحسب قواعد معموله یا قوانین موضوع مملکتی راجع به سیاست یا اقتصاد یا تنظیمات اجتماعی در تمام یا قسمتی از مملکت مقرر است از قبیل دعاوی مفصله ذیل: دعاوی ناشیه از مطبوعات و محاکمات عدلیه و اجراء احکام و دعاوی که ناشی از تخلف از قواعد و یا قوانین مزبوره فوق می شود و دعاوی ناشیه از امتیازات و تعهدات دولت مطلقاً اعم از این که این دعاوی بین اشخاص باشد و یا بین دولت و اشخاص- و دعاوی ناشیه از اسناد رسمی دوایر دولتی و اسنادی که در ثبت اسناد ثبت شده است و دعوای جعل و تزویر نسبت به اسناد و نوشتجات. (ماده ۱ قانون موقت راجع به تصرفات در قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب ۳۱/۳/۱۳۰۲)

امین: ودیعه عقدی است که به موجب آن یک نفر مال خود را به دیگری می سپارد برای آن که آن را مجاناً نگه دارد. ودیعه گذار مودع و دیعه گیر را مستودع یا امین می گویند. (ماده ۶۰۷ قانون مدنی )

امین: شخص حقیقی یا حقوقی است که از طرف بانک مرکزی انتخاب می شود و به منظور حفظ منافع دارندگان اوراق مشارکت و حصول اطمینان از صحت عملیات ناشر در طرح، نسبت به مصرف وجوه، نحوه نگهداری حساب ها و صورت های مالی و عملکرد اجرایی ناشر به موجب قرارداد منعقد شده، مستمرا رسیدگی و اظهار نظر می نماید. وظایف امین در مورد طرح های عمرانی- انتفاعی دولت به مسئولیت سازمان برنامه و بودجه انجام خواهد شد. (ماده ۱ آیین نامه اجرایی قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت مصوب ۱۸/۵/۱۳۷۷ هیأت وزیران

امین اموال: امین اموال مأموری است که از بین مستخدمان رسمی واجد صلاحیت و امانتدار با موافقت ذی حساب و به موجب حکم وزارتخانه یا مؤسسه ذی ربط به این سمت منصوب و مسئولیت حراست و تحویل و تحول و تنظیم حساب های اموال و اوراقی که در حکم وجه نقد است و کالاهای تحت ابوابجمعی، به عهده او واگذار می شود. آیین نامه مربوط به شرایط و طرز انتخاب و حدود وظایف و مسئولیت های امین اموال در مورد اموال منقول و غیرمنقول با رعایت مقررات این قانون از طرف وزارت امور اقتصادی و دارایی تهیه و به تصویب هیأت وزیران می رسد. (ماده ۳۴ از قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ۱/۶/۱۳۶۶)

انبار کالا: انبار کالا به محلی اطلاق می گردد که یک یا چند نوع کالای بازرگانی یا محصولات صنعتی یا مواد اولیه یا فراورده های دامی و کشاورزی در آن جا نگهداری می شود. کلیه انبارهای عمومی و انبارهای اختصاصی واحدهای صنعتی و بازرگانی و تولیدی اعم از بخش خصوصی و دولتی مشمول مقررات این آیین نامه خواهند بود. مکانی که دارای شرایط مندرج در این آیین نامه نباشد انبار محسوب نمی شود. (ماده ۱ آیین نامه ایمنی انبارهای کالا مصوب ۳۱/۶/۱۳۵۲)

انبارها و اماکن گمرکی: منظور از انبارها و اماکن گمرکی مندرج در این آیین نامه انبارها و باراندازهای محصور یا غیرمحصور و اسکله ها و محوطه ها و به طور کلی هر محل و مکانی است که در تصرف گمرک یا بندر بوده و برای انباشتن و جا دادن کالا از آن ها استفاده می کنند. (تبصره ۶ ماده ۴ از آیین نامه اجرایی قانون امور گمرکی مصوب ۲۰/۱/۱۳۵۱)

انتخاب جمعی: مراد از انتخاب جمعی آن است که هر یک از انتخاب کنندگان در ورقه رأی به عده مجموع انتخاب شوندگان آن محل اسامی اشخاص را می نویسند و ... (از قسمت توضیح ماده ۶ قانون انتخابات مجلس شورای ملی مصوب ۱۲/۷/۱۳۰۴)

انتخاب جمعی: در محل هایی که موافق تقسیم انتخابات حق انتخاب یک نفر نماینده دارند انتخاب فردی عمل می گردد و در محل هایی که بیش از یک نفر نماینده باید انتخاب نمایند انتخاب جمعی خواهد بود. توضیح: مراد از انتخاب جمعی آن است که هر یک از انتخاب کنندگان در ورقه رأی به عده مجموع انتخاب شوندگان آن محل اسامی اشخاص می نویسند و مراد از انتخاب فردی آن است که هر یک از انتخاب کنندگان در ورقه رأی اسم یک شخص را می نویسند. (ماده ۱۴ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی مصوب ۲۹/۷/۱۲۹۰)

انتخاب جمعی: انتخاب درجه اول و ثانی کلیه به طرز انتخاب جمعی خواهد بود مگر در محل هایی که موافق تقسیم نظامنامه بیش از یک نفر حق انتخاب ندارند در این صورت به انتخاب فردی عمل می شود. (توضیح)- مراد از انتخاب جمعی آن است که هر یک از انتخاب کنندگان در ورقه رأی به عده مجموع انتخاب شوندگان آن محل اسامی اشخاص می نویسند مراد از انتخاب فردی آن است که هر یک از انتخاب کنندگان در ورقه رأی اسم یک شخص را می نویسند. (ماده ۱۶ نظامنامه انتخابات دو درجه مصوب ۱۰/۴/۱۲۸۸)

انتخاب دو درجه: انتخاب درکلیه ممالک ایران به طرز دو درجه خواهد بود. (توضیح اول)- مراد از انتخاب دو درجه آن است که ابتدا در محله های یک شهر یا در شهرهای یک حوزه انتخابیه عدد معینی را انتخاب می نمایند که منتخب نامیده می شوند و بعد این انتخاب شدگان درجه اول در مرکز حوزه انتخاب جمع شده از میان خود عده مطلوبه را ثانیاً انتخاب می کنند و این انتخاب شدگان درجه ثانی نماینده خوانده می شوند. (ماده ۱۵ نظامنامه انتخابات دو درجه مصوب ۱۰/۴/۱۲۸۸)

انتخاب فردی: در محل هایی که موافق تقسیم انتخابات حق انتخاب یک نفر نماینده دارند انتخاب فردی عمل می شود و در محل هایی که بیش از یک نفر نماینده باید انتخاب کنند انتخاب جمعی خواهد بود. (ماده ۶ قانون انتخابات مجلس شورای ملی مصوب ۱۲/۷/۱۳۰۴)

انتخاب فردی: در محل هایی که موافق تقسیم انتخابات حق انتخاب یک نفر نماینده دارند انتخاب فردی عمل می شود و در محل هایی که بیش از یک نفر نماینده باید انتخاب کنند انتخاب جمعی خواهد بود. (ماده ۱۴ قانون انتخابات مجلس شورای ملی مصوب ۲۹/۷/۱۲۹۰)

انتخاب فردی: انتخاب درجه اول و ثانی کلیه به طرز انتخاب جمعی خواهد بود مگر در محل هایی که موافق تقسیم نظامنامه بیش از یک نفرحق انتخاب ندارند در این صورت به انتخاب فردی عمل می شود. (ماده ۱۶ نظامنامه انتخابات دو درجه مصوب ۱۰/۴/۱۲۸۸)

انتصاب: عبارت است از واگذاری یکی از پست های سازمانی بانک به یکی از کارکنان. (بند د ماده ۱ آیین نامه استخدامی نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۶/۱۱/۱۳۷۹ هیأت وزیران)

انتقال: وضع افسر و کارمندی است که در صورت تمایل آن پس از تصویب بزرگ ارتشتاران به یکی از وزارتخانه- مؤسسات دولتی یا مؤسسات وابسته به دولت منتقل شوند. (بند ب ماده ۱۵ اصلاحی از قانون اصلاح مواد ۱۵ و ۹۷ قانون استخدامی نیروهای مسلح مصوب ۲۵/۵/۱۳۴۶)

انتقال: انتقال عبارت ازآن است که مستخدم رسمی از خدمت یک وزارتخانه یا مؤسسه دولتی مشمول این قانون بدون آن که جریان خدمت وی قطع گردد با حفظ گروه و پایه و پیشینه خدمت خود به خدمت وزارتخانه یا مؤسسه دولتی دیگر مشمول این قانون درآید. (ماده ۱۰ قانون استخدام کشوری مصوب ۳۱/۳/۱۳۴۵)

انتقال: وضع افسران و کارمندانی است که در صورت تمایل آنان پس از تصویب ..... به یکی از وزارتخانه ها یا بنگاه های ملی و دولتی منتقل گردند. (بند ب ماده ۱۵ از قانون استخدام نیروهای مسلح ایران ۳۰/۴/۱۳۳۶)

انتقال: انتقال عبارت است از تغییر محل سازمانی خدمت در داخل بانک یا از بانک به بانک یا مؤسسات دیگر و بالعکس. (بند ی ماده ۱ آیین نامه استخدامی نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۶/۱۱/۱۳۷۹ هیأت وزیران)

انتقال دهندگان دست دوم (تلفن): منظور از انتقال دهندگان دست دوم اشخاصی هستند که امتیاز تلفن را مستقیماً از شرکت مخابرات تحصیل کرده باشند. (ماده ۴ از قانون وصول مالیات مقطوع از بعضی کالا و خدمات مصوب ۲۶/۳/۱۳۶۶)

انتقال دهندگان دست دوم (وسایط نقلیه): منظور از انتقال دهندگان دست دوم اشخاصی هستند که وسایل نقلیه موضوع ماده فوق الذکر را مستقیماً از کارخانجات سازنده یا مونتاژ کننده داخلی یا واردکنندگان (نمایندگی کمپانی های خارجی) خریداری یا رأساً از خارج وارد می کنند و سند مالکیت در ایران برای اولین بار در کلیه موارد مذکور به نام آن ها صادر می گردد. (تبصره ۱ ماده ۱ از قانون وصول مالیات از اتومبیل های غیرسواری و اصلاح بعضی از مواد قانون مالیات های مستقیم و اصلاحیه های بعدی مصوب ۲/۱۰/۱۳۶۳)

انجمن (آثار و مفاخر فرهنگی): انجمن، مؤسسه ای است عمومی، عام المنفعه و دائمی و اموال آن نیز عمومی است. (ماده ۹ متمم اساسنامه انجمن آثار و مفاخر فرهنگی مصوب ۲۹/۶/۱۳۷۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی)

انجمن اسلامی: انجمن اسلامی هر واحد اداری، آموزشی، صنفی، صنعتی یا کشاورزی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان واحد که هدف آن شناختن و شناساندن اسلام، امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ و گسترش انقلاب اسلامی باشد. (ماده ۳ قانون فعالیت احزاب، جمعیت ها و انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده مصوب ۷/۶/۱۳۶۰)

انجمن اسلامی: انجمن اسلامی نهادی است خودجوش، متشکل از نیروهای داوطلب و معتقد به اسلام، ولایت فقیه، قانون اساسی، عامل به احکام اسلام متقاضی انجام فعالیت های ایثارگرانه و مبشر تفاهم و وحدت که به منظور تعمیق دستاوردهای انقلاب و اشاعه فرهنگ اسلامی در محیط کار و نیز همکاری و معاونت با مسئولین جهت تحقق بخشیدن به اهداف انقلاب اسلامی در هر واحد اداری تشکیل و دارای شخصیت حقوقی مستقل می باشد. (ماده ۱ آیین نامه اجرایی انجمن های اسلامی واحدهای اداری مصوب ۷/۵/۱۳۶۸ هیأت وزیران)

انجمن اسلامی: در این آیین نامه منظور از انجمن اسلامی تشکیلاتی است مرکب از اعضا داوطلب واحدهای اداری، آموزشی، صنفی، صنعتی یا کشاورزی که از یک شخصیت حقوقی برخوردار می باشند و محدوده جغرافیایی فعالیت آن ها مشخص باشد. (ماده ۱ متن اصلاحی آیین نامه اجرایی فعالیت انجمن های اسلامی موضوع قانون فعالیت احزاب، جمعیت ها و انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده مصوب ۷/۶/۱۳۶۰ مجلس شورای اسلامی مصوب ۱۸/۶/۱۳۶۳ هیأت وزیران)

انجمن اسلامی: انجمن اسلامی در این آیین نامه منظور از انجمن اسلامی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب واحدهای اداری، آموزشی، صنفی، صنعتی و یا کشاورزی که از یک شخصیت حقوقی برخوردار باشند و محدوده جغرافیایی فعالیت و انجام وظیفه آن ها مشخص باشد. (ماده ۱ آیین نامه اجرایی فعالیت انجمن های اسلامی مصوب ۱۰/۷/۱۳۶۲ هیأت وزیران)

انجمن اقلیت های دینی: انجمن اقلیت های دینی موضوع اصل ۱۳ قانون اساسی تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان اقلیت دینی که هدف آن حل مشکلات و بررسی مسائل دینی، فرهنگی، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد. (ماده ۴ قانون فعالیت احزاب، جمعیت ها و انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده مصوب ۷/۶/۱۳۶۰)

انجمن تحقیق: مقصود از انجمن تحقیق هیأتی است که اعضا مجلس برای رسیدگی مطلب به خصوص از میان خود انتخاب می کنند و آن برحسب ضرورت و لزوم موقتی یا دائمی خواهد بود. (ماده ۴۹ نظامنامه داخلی دارالشورای ملی ایران مصوب ۲۵/۷/۱۲۸۵)

انجمن - جمعیت: انجمن، جمعیت، اتحادیه صنفی و امثال آن تشکیلاتی است که به وسیله دارندگان کسب یا پیشه یا حرفه و تجارت معین تشکیل شده، اهداف، برنامه ها و رفتار آن به گونه ای در جهت منافع خاص مربوط به آن صنف باشد. (ماده ۲ قانون فعالیت احزاب، جمعیت ها و انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده مصوب ۷/۶/۱۳۶۰)

انجمن رادیوآماتوری: انجمن رادیوآماتوری، عبارت است از مرکز تجمع رادیوآماتورهای مجاز و علاقه مندان، که به منظور تبادل نظر فنی و اشاعه فن رادیوآماتوری و کمک به رشد و بروز استعدادهای نهفته، طبق اساسنامه ای که به تصویب وزارت پست و تلگراف و تلفن می رسد تأسیس می گردد. (ماده ۴۱ آیین نامه اجرایی قانون استفاده از بی سیم های اختصاصی و غیرحرفه ای (آماتوری) مصوب۱۳/۱۱/۱۳۶۱ هیأت وزیران)

انجمن ها و کانون های فرهنگی: مراکز، مؤسسات، انجمن ها و کانون های فرهنگی عبارت از هرگونه تشکیلاتی است که توسط افراد واجد شرایط برای فعالیت در یک یا چند قلمرو فرهنگی و هنری و سینمایی تأسیس می گردد. تبصره ۱- مراکز، مؤسسات، انجمن ها و کانون های علمی و تحقیقاتی از شمول این مصوبه خارج است. تبصره ۲- مراکز، مؤسسات، انجمن ها و کانون های فرهنگی و هنری دولتی یا وابسته به دولت براساس ضوابط دیگری تأسیس خواهد شد و از شمول این مصوبه خارج است. تبصره ۳- مراکزی مانند عکاسی ها، کتابفروشی ها، تکثیر و فروش نوار و همچنین مراکز تکثیر و وابسته به صنعت چاپ از شمول این مصوبه خارج است. (ماده ۱ ضوابط عام تأسیس مراکز، مؤسسات، انجمن ها و کانون های فرهنگی و هنری و نظارت بر آن ها مصوب ۲۰/۲/۱۳۶۷ شورای عالی انقلاب فرهنگی)

انحصار دولتی دخانیات: از تاریخ تصویب این قانون حق وارد و صادر کردن و خرید و فروش و تهیه و نگهداری و حمل و نقل اجناس دخانیه و انواع کاغذ سیگار در کلیه مملکت منحصر به دولت است و این انحصار موسوم به انحصار دولتی دخانیات خواهد بود نگهداری و به کار انداختن ادوات توتون بری مختص به مؤسسه انحصار است و هیچ کس بدون اجازه مؤسسه مزبوره حق آن را نخواهد داشت و مؤسسه انحصار باید کلیه ادوات موجوده توتون بری که اجازه نگهداری و به کار انداختن آن را به کسی نداده است یا اجازه داده و بعد سلب نموده از صاحبان آن ها به قیمت عادله خریداری نماید. (ماده ۱ قانون انحصار دولتی دخانیات مصوب ۲۹/۱۲/۱۳۸۰)

انستیتو پاستور: انستیتو پاستور ایران که مؤسسه ای تحقیقاتی، تولیدی و آموزشی در جهت تأمین بهداشت و سلامت جامعه است، مؤسسه مستقلی است و امور آن به وسیله شورای عالی مرکب از اعضای زیر اداره می گردد و رئیس انستیتو در مقابل شورای عالی مسئولیت تام دارد. (ماده ۱ اصلاح ماده ۱ آیین نامه اداری و مالی انستیتو پاستور ایران مصوب ۳۰/۱۰/۱۳۶۹ هیأت وزیران)

انفصال ابد از خدمات دولت: منظور از انفصال ابد از خدمات دولتی در مورد مأمورین به خدمات عمومی انفصال ابد از خدمت در بنگاه های نامبرده در ماده ۳ قانون راجع به محاکمه و مجازات مأمورین به خدمات عمومی مصوب ۱۶/۲/۱۳۱۵ و محرومیت از خدمات دولتی و شهرداری و کشوری است. (ماده ۴ قانون اصلاح پاره از مواد قانون اصول محاکمات جزایی و قانون مجازات عمومی مربوط به مستخدمان دولت مصوب ۱۸/۱۰/۱۳۱۷)

انفصال از خدمت: منظور از انفصال از خدمت درباره مشمولان مواد فوق که جزو مأموران دولت یا شهرداری یا بنگاه های مذکور در قانون راجع به محاکمه مأموران به خدمات عمومی مصوب ۶/۲/۱۳۱۵ نمی باشند، انفصال دائم از خدمت در آن مؤسسات و محرومیت از خدمات دولتی (اعم از کشوری و لشگری) و شهرداری است. (تبصره ۱ ماده ۵ از قانون مربوط به رسیدگی به دارایی وزرا و کارمندان دولت اعم از کشوری و لشگری و شهرداری ها و مؤسسات وابسته به آن ها مصوب ۱۹/۱۲/۱۳۷۷)

انفصال از خدمت: منظور از انفصال از خدمت در مجازات های تبعی یا تکمیلی جرائم مزبور انفصال از خدمت تمام سازمان ها و مؤسسات مذکور در ماده ۲ قانون تشکیل دیوان کیفر کارکنان دولت است. (ماده ۲۹۰ الحاقی از قانون اصلاح قانون تشکیل دیوان کیفر و بعضی از مواد قانون مجازات عمومی و الحاق چهار ماده به قانون مجازات عمومی مصوب ۲۲/۲/۱۳۵۵)

انقطاع حقیقی مرور زمان: انقطاع حقیقی در صورتی است که ملک از تصرف متصرف در مدتی زاید از یک سال خارج شده باشد اعم از این که مالک اصلی از ید او خارج کرده یا دیگری ولی اگر متصرف در ظرف یک سال ملک را استرداد کرد یا اقامه دعوی تصرف عدوانی کرد و حکم بر نفع او ولو در ظرف بیش از یک سال صادر گردد مدت مرور زمان قطع نخواهد شد. (ماده ۷۶۰ قانون آئین دادرسی مدنی مصوب ۲۵/۶/۱۳۱۸)

انقطاع قانونی مرور زمان: انقطاع قانونی در موارد زیر است: ۱- هرگاه کسی که مرور زمان برعلیه او جریان دارد واسطه دادخواست یا اظهاریه قانونی حق خود را مطالبه نماید. ۲- در صورتی که مدیون در دادگاه یا در سندی که به امضاء او است اقرار به دین نماید یا متصرف در دادگاه یا سندی که به امضا او است به مالکیت صاحب ملک اقرار کند. (ماده ۷۶۱ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۲۵/۶/۱۳۱۸)

انواع جرم: جرم از حیث شدت و ضعف مجازات ها به چهار نوع تقسیم می شود: ۱- جنابت ۲- جنحه مهم ۳- جنحه کوچک (تقصیر) ۴- خلاف. (ماده ۷ قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴)

اوراق بهادار: اوراق بهادار عبارت است از سهام شرکت های سهامی و اوراق قرضه صادر شده از طرف شرکت ها و شهرداری ها و مؤسسات وابسته به دولت و خزانه داری کل که قابل معامله و نقل و انتقال باشد. (بند ۲ ماده ۱ از قانون تأسیس بورس اوراق بهادار مصوب ۲۷/۲/۱۳۴۵)

اوراق زائد: اوراق زائد عبارت است از هرگونه اوراق و نسخه های اضافی و مجلدات چاپی و نشریه و جزوه و مانند آن ها و همچنین اسناد و اوراق راکد که با رعایت مفاد قانون تأسیس سازمان اسناد ملی ایران و مقررات این آیین نامه ارزش نگهداری نداشته باشد. (ماده ۲) آیین نامه تشخیص اوراق زائد و ترتیب امحاء آن ها مصوب ۱۶/۲/۱۳۵۱.

اوراق قرضه: اوراق قرضه اوراق بی نام یا با نامی است که برای تأمین قسمتی از اعتبارات مورد نیاز برنامه های عمرانی یا دفاعی انتشار می یابد. (ماده ۲ قانون انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه مصوب ۲/۷/۱۳۴۸)

اوراق مشارکت: اوراق مشارکت، اوراق بهادار با نام یا بی نامی است که به موجب این قانون به قیمت اسمی مشخص برای مدت معین منتشر می شود و به سرمایه گذارانی که قصد مشارکت در اجرای طرح های موضوع ماده (۱) را دارند واگذار می گردد. دارندگان این اوراق به نسبت قیمت اسمی و مدت زمان مشارکت، در سود حاصل از اجرای طرح مربوط شریک خواهند بود. (ماده ۲ از قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت مصوب ۳۰/۶/۱۳۷۶)

اوراق مشارکت: اوراق مشارکت، اوراق بهادار با نام یا بی نامی است که به موجب قانون با مجوز بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به قیمت اسمی مشخص برای مدت معین و برای تأمین بخشی از منابع مالی مورد نیاز طرح های عمرانی- انتفاعی دولت مندرج در قوانین بودجه سالانه کشور یا برای تأمین منابع مالی لازم برای تهیه مواد اولیه مورد نیاز واحدهای تولیدی توسط دولت، شرکت های دولتی شهرداری ها و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی و مؤسسات عام المنفعه و شرکت های وابسته به دستگاه های مذکور، شرکت های سهامی عام و خاص و شرکت های تعاونی تولید منتشر می شود و به سرمایه گذارانی که قصد مشارکت در اجرای طرح های یاد شده را دارند از طریق عرضه عمومی واگذار می گردد. (ماده ۲ آیین نامه اجرایی قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت مصوب ۱۸/۵/۱۳۷۷ هیأت وزیران)

اوراق مشارکت قابل تبدیل به سهام: اوراق مشارکت قابل تبدیل به سهام اوراقی است که توسط شرکت های سهامی عام منتشر و در سررسید نهایی یا زمان تحقق افزایش سرمایه به سهام شرکت های موضوع طرح اوراق مشارکت، تبدیل می گردد. (ماده ۱ آیین نامه اجرایی قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت مصوب ۱۸/۵/۱۳۷۷ هیأت وزیران)

اوراق مشارکت قابل تعویض با سهام: اوراقی است که توسط شرکت های سهامی عام منتشر و در سررسید نهایی با سهام سایر شرکت های پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تعویض می شود. (ماده ۱ از آیین نامه اجرایی قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت مصوب ۱۸/۵/۱۳۷۷ هیأت وزیران)

اورانیوم غنی شده: منظور از تعریف اورانیوم غنی شده با ایزوتوپ ۲۳۵ یا ۲۳۳ اورانیومی است که محتوی ایزوتوپ ۲۳۵ یا ۲۳۳ یا هر دو به مقداری باشد که نسبت بین مجموع این دو ایزوتوپ به ایزوتوپ ۲۳۸ بیش تر از نسبت به ایزوتوپ ۲۳۵ به ایزوتوپ ۲۳۸ که در طبیعت به دست می آید باشد. (بند ۲ ماده بیستم از قانون مربوط به اساسنامه مؤسسه بین المللی انرژی اتمی مصوب ۶/۳/۱۳۷۳)

اوزان و مقیاس های رسمی: اوزان و مقیاس های رسمی مملکت ایران مطابق اصول متری بوده و واحد آن ها برای طول متر برای سطح متر مربع برای حجم متر مکعب و برای وزن کیلوگرم است. اضعاف و اجزا مقیاس های مزبور مطابق اصول متری خواهد بود. (ماده ۱ قانون اوزان و مقیاس ها مصوبه ۱۸/۱۰/۱۳۱۱

اولیاء دم: اولیاء دم که قصاص و عفو در اختیار آن ها است همان ورثه مقتولند، مگر شوهر یا زن که در قصاص و عفو و اجرا اختیاری ندارند. (ماده ۲۶۱ لایحه مجازات اسلامی مصوبه ۷/۹/۱۳۷۰ مجمع تشخیص مصلحت)

اولیاء دم: اولیاء دم که قصاص در اختیار آن ها است همان ورثه مقتولند مگر شوهر یا زن که در قصاص و عفو و اجرا اختیاری ندارند. (ماده ۴۷ قانون حدود و قصاص و مقررات آن مصوب ۳/۶/۱۳۶۱)

اهلیت: برای این که متعاملین اهل محسوب شوند باید بالغ و عاقل و رشید باشند. (ماده ۲۱۱ قانون مدنی)

ایالت: ایالت قسمتی از مملکت است که دارای حکومت مرکزی و ولایات حاکم نشین جزء است و فعلاً منحصر به چهار ایالت است (آذربایجان)، (کرمان و بلوچستان)، (فارس) و (خراسان). (ماده ۲ قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام مصوب ۲۷/۹/۱۲۸۶)

ایالت: ایالت قسمتی از مملکت است که دارای حکومت مرکزی و ولایات حاکم نشین جزو است. (ماده ۱ قانون انجمن های ایالتی و ولایتی مصوب ۱/۲/۱۲۸۶)

ایرانگردی و جهانگردی: منظور از ایرانگردی و جهانگردی عبارت است از هر نوع مسافرت انفرادی یا گروهی که بیش از ۲۴ ساعت بوده و به منظور کسب و کار نباشد. (ماده ۱ قانون توسعه صنعت ایرانگردی و جهانگردی مصوب ۷/۷/۱۳۷۰)

ایستگاه ارتباط رادیوئی: ایستگاه ارتباط رادیوئی عبارت است از یک یا چند فرستنده و گیرنده و ادوات مربوطه که برای ارتباط رادیوئی مورد استفاده قرار می گیرد. (تبصره ماده ۱ از قانون استفاده از بی سیم های اختصاصی و غیرحرفه ای آماتوری مصوب ۲۵/۱۱/۱۳۴۵)

ایستگاه بی سیم اختصاصی: ایستگاه بیسیم اختصاصی، عبارت است از یک یا چند دستگاه فرستنده و گیرنده رادیوئی و ادوات مربوطه (مثل منابع تغذیه و دستگاه های اندازه گیری و غیره) که برای برقراری ارتباط رادیوئی اختصاصی تأسیس می گردد. (ماده ۱ از آیین نامه اجرایی قانون استفاده از بی سیم های اختصاصی و غیر حرفه ای (آماتوری) مصوب ۱۳/۱۱/۱۳۶۱ هیأت وزیران

ایستگاه رادیو آماتوری: ایستگاه رادیو آماتوری، عبارت است از مجموعه ثابت یا متحرکی، است که از یک یا چند دستگاه فرستنده و گیرنده و ادوات مربوطه به آن فراهم شده و پس از صدور پروانه مربوطه با مسئولیت یک رادیوآماتور تأسیس و به منظور برقراری ارتباط موصوف با سایر رادیو آماتوری مجاز مورد استفاده قرار می گیرد. (ماده ۳۶ آیین نامه اجرایی قانون استفاده از سیستم های اختصاصی و غیرحرفه ای (آماتوری) مصوب ۱۳/۱۱/۱۳۶۱ هیأت وزیران)

ایستگاه رادیوئی: ایستگاه رادیوئی عبارت است از یک یا چند دستگاه فرستنده و گیرنده یا دستگاه های کنترل از راه دور و ترمینال های مربوطه (ریموت، کنترل هد و ...) که به صورت ثابت یا متحرک با صدور پروانه تأسیس ایستگاه رادیوئی توسط وزارت پست و تلگراف و تلفن مجاز به بهره برداری می گردند. (ماده ۳ از آیین نامه اجرایی صدور گواهی نامه افسری مخابرات کشتی (رادیولوژی مصوب ۳۱/۶/۱۳۶۴ هیأت وزیران)

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۵:۱۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

واژه نامه های تخصصی > واژه نامه پارلمانی

آبستراکسیون
به وضعیتی گفته می شود که تعدادی از نمایندگان که مخالف طرح موضوعی در مجلس هستند با خروج از صحن علنی، مجلس را از رسمیت می اندازند. در این حالت تعداد نمایندگان حاضر در صحن علنی از تعدادی که برای رسمیت یافتن جلسه لازم می باشد کمتر می باشد  و عملا مجلس نمی تواند به فعالیت خود ادامه دهد.
در فارسی اصطلاح نصاب شکنی را به عنوان معادل این واژه در نظر گرفته اند.

آزادی سیاسی Political Freedom
حق دخالت و مشارکت افراد جامعه در اداره کشور، خواه به نحو مستقیم و خواه از راه انتخاب نمایندگان. آزادی سیاسی یکی از شرایط دموکراسی است و رژیم کشوری را رژیم دموکراتیک می خوانند که مردم آن کشور دارای آزادی سیاسی باشند. به نظر مونتسکیو آزادی سیاسی عبارت است از آرامش فکر هر فرد نسبت به سلامت نفس خویشتن و برای حصول این آزادی لازم است حکومت براساسی گذاشته شود که لازم نباشد کسی از دیگری خوف داشته باشد.

آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی
به مجموعه مقرراتی گفته می شود که چهارچوب فعالیت های مجلس شورای اسلامی تعیین شده است. این آیین نامه توسط نمایندگان دوره اول مجلس شورای اسلامی تدوین شد و در دوره های بعدی اصلاحاتی در آن صورت گرفت.

ائتلاف(هم پیمانی) ‍Coalition
اتحاد گذرای احزاب و گروه های سیاسی برای رسیدن به هدف های پارلمانی و انتخاباتی. در نظام های پارلمانی چند حزبی که هیچ یک از حزب ها به تنهایی آراء کافی برای به دست گرفتن قدرت ندارند، دو یا چند حزب برای این منظور باهم ائتلاف می کنند.

ائتلاف انتخاباتی
اتحاد دو یا چند حزب  برای جذب آراء اکثریت در انتخابات. در ائتلاف انتخاباتی احزاب مؤتلف با تهیه فهرست مشترکی از نامزدهای انتخاباتی به سود یکدیگر رای می دهند و حوزه ها را نسبت به قدرتشان میان خود تقسیم می کنند.

ائتلاف پارلمانی
اتحاد دو یا چند حزب برای نگهداشتن یا سرکار آوردن یک حکومت خاص. در این ائتلاف یک حزب بزرگ با یک یا چند حزب کوچکتر ائتلاف می کند و آنها را به نسبت قدرتشان در حکومت سهیم می کند.

اپوزیسیون Opposition
واژه فرانسوی به معنای مخالفت و گروه مخالفان. در معنای وسیع به کوشش احزاب و گروه هایی گفته می شود که برای دستیابی به هدف هایی در جهت مخالف هدف های دارندگان قدرت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی صورت می گیرد. در معنای محدود اپوزیسیون به گروهی گفته می شود که از حکومت حمایت نمی کند و با آن پیوسته نیست.

اپوزیسیون پارلمانی
در حکومت هایی که دارای نظام پارلمانی هستند، گروه اپوزیسیون، گروهی هستند که در پارلمان در مخالفت با عملکرد دولت تشکیل می شوند. در این گونه نظام ها موجودیت گروه اپوزیسیون در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است.
اپوزیسیون پارلمانی با شرکت در گفت وگوهای مجلس، گزینه های دیگری را به انتخاب کنندگان ارائه می دهد.

اتفاق آرا Unanimity
موافقت یا رضایت کلیه اعضای یک گروه در موردی خاص در مورد مباحث پارلمانی، موافقت کلیه نمایندگان مجلس اعم از اکثریت و اقلیت با یک طرح یا لایحه قانونی.

اخطار رئیس جلسه به نمایندگان
هرگاه به نماینده ای دو بار تذکر داده شد و مجددا وی از حدود نظم خارج شد، رئیس جلسه به او اخطار می دهد.

استعفاء نماینده
هر گاه نماینده ای بخواهد بنابه تصمیم شخصی خود، از مقام نمایندگی کناره گیری کند، براساس ماده (۹۲)، (۹۳)، (۹۴) و (۹۵) آئین نامه داخلی مجلس استعفا می نماید.
ماده ۹۲:
هر نماینده که اعتبارنامه او به تصویب رسیده است می تواند از مقام نمایندگی استعفا دهد. پذیرش استعفا موکول به تصویب مجلس است.
ماده ۹۳:
نماینده تقاضای استعفا مدلل خود را به عنوان رئیس مجلس می نویسد و رئیس مجلس آن را در اولین جلسه علنی و بدون قرائت متن اعلام و در دستورکار هفته بعد می گذارد. نماینده می تواند قبل از شروع بررسی در مجلس تقاضای استعفا خویش را مسترد دارد.
ماده ۹۴:
بررسی تقاضای استعفا بدین ترتیب خواهد بود که ابتدا تقاضای استعفا قرائت شده و سپس شخص متقاضی استعفا یا نماینده دیگر به تعیین او، تقاضای دفاع خواهد نمود. مدت قرائت تقاضای استعفا و توضیح نماینده متقاضی استعفا حداکثر نیم ساعت است. مخالف یا مخالفین نیز حداکثر نیم ساعت می توانند صحبت کنند و پس از آن رای گیری به عمل آید.
در صورت تصویب تقاضای استعفا از طریق هیات رئیسه به وزارت کشور اعلام می شود تا طبق قانون انتخابات اقدام نماید.
تبصره – هرگاه نماینده متقاضی استعفا برای طرح تقاضای استعفای خود در مجلس حاضر نشود و کسی را هم برای دفاع از خود تعیین ننماید، متن تقاضای قرائت و در صورت وجود مخالف حداکثر به مدت پانزده دقیقه صحبت خواهد کرد و سپس رای گیری به عمل می آید.
ماده ۹۵:
هرگاه تقاضای استعفا تعدادی از نمایندگان به نحوی باشد که مانع از تشکیل جلسه رسمی گردد، قابل طرح در مجلس نیست.

استیضاح Interpellation
یکی از اشکال مبارزه پارلمانی است. نمایندگان مجلس این حق را دارند که از اعضای هیات دولت (کابینه) و ریاست کابینه در مورد یک سیاست یا عمل مشخص درخواست توضیح کنند. پس از جواب طرف استیضاح، مساله رای اعتماد مطرح می شود که اگر توضیحات و جواب استیضاح شونده برای نمایندگان قانع کننده نباشد با رای عدم اعتماد و خطر سقوط مواجه می شود.

استیضاح رئیس جمهور
براساس اصل هشتاد و نهم قانون اساسی نمایندگان مجلس می توانند رئیس جمهور را در مقام اجرای وظایف مدیریت قوه مجریه و اداره امور اجرایی کشور مورد استیضاح قرار دهند.
استیضاح رئیس جمهور با امضای یک سوم نمایندگان به رئیس مجلس تقدیم می شود.
اصل هشتاد و نهم قانون اساسی:
۱ - نمایندگان‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ می‏ توانند در مواردی‏ که‏ لازم‏ می‏ دانند هیات‏ وزیران‏ یا هر یک‏ از وزرا را استیضاح‏ کنند، استیضاح‏ وقتی‏ قابل‏ طرح‏ در مجلس‏ است‏ که‏ با امضای‏ حداقل‏ ده‏ نفر از نمایندگان‏ به‏ مجلس‏ تقدیم‏ شود. هیات‏ وزیران‏ یا وزیر مورد استیضاح‏ باید ظرف‏ مدت‏ ده‏ روز پس‏ از طرح‏ آن‏ در مجلس‏ حاضر شود و به‏ آن‏ پاسخ‏ گوید و از مجلس‏ رای‏ اعتماد بخواهد. در صورت‏ عدم‏ حضور هیات‏ وزیران‏ یا وزیر برای‏ پاسخ‏، نمایندگان‏ مزبور درباره‏ استیضاح‏ خود توضیحات‏ لازم‏ را می‏ دهند و در صورتی‏ که‏ مجلس‏ مقتضی‏ بداند اعلام‏ رای‏ عدم‏ اعتماد خواهد کرد. اگر مجلس‏ رای‏ اعتماد نداد هیات‏ وزیران‏ یا وزیران‏ یا وزیر مورد استیضاح‏ عزل‏ می‏ شود. در هر دو صورت‏ وزرای‏ مورد استیضاح‏ نمی‏ توانند در هیات‏ وزیرانی‏ که‏ بلافاصله‏ بعد از آن‏ تشکیل‏ می‏ شود عضویت‏ پیدا کنند.
۲ - در صورتی‏ که‏ حداقل‏ یک‏ سوم‏ از نمایندگان‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ رییس‏ جمهور را در مقام‏ اجرای‏ وظایف‏ مدیریت‏ قوه‏ مجریه‏ و اداره‏ امور اجرایی‏ کشور مورد استیضاح‏ قرار دهند، رییس‏ جمهور باید ظرف‏ مدت‏ یک‏ ماه‏ پس‏ از طرح‏ آن‏ در مجلس‏ حاضر شود و در خصوص‏ مسایل‏ مطرح‏ شده‏ توضیحات‏ کافی‏ بدهد. در صورتی‏ که‏ پس‏ از بیانات‏ نمایندگان‏ مخالف‏ و موافق‏ و پاسخ‏ رییس‏ جمهور، اکثریت‏ دو سوم‏ کل‏ نمایندگان‏ به‏ عدم‏ کفایت‏ رییس‏ جمهور رای‏ دادند مراتب‏ جهت‏ اجرای‏ بند ده‏ اصل‏ یکصد و دهم‏ به‏ اطلاع‏ مقام‏ رهبری‏ می‏ رسد.

استیضاح وزیر
نمایندگان مجلس می توانند با در نظر گرفتن اصل هشتاد و نهم قانون اساسی وزیر یا هیات وزیران را استیضاح کنند.
استیضاح وقتی قابل طرح در مجلس است که به امضای حداقل ده نفر از نمایندگان برسد.
تقاضای استیضاح نمایندگان از وزیر یا وزیران باید کتبا در جلسه علنی به رئیس مجلس داده شود.
اصل هشتاد و نهم قانون اساسی:
۱- نمایندگان‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ می‏ توانند در مواردی‏ که‏ لازم‏ می‏ دانند هیات‏ وزیران‏ یا هر یک‏ از وزرا را استیضاح‏ کنند، استیضاح‏ وقتی‏ قابل‏ طرح‏ در مجلس‏ است‏ که‏ با امضای‏ حداقل‏ ده‏ نفر از نمایندگان‏ به‏ مجلس‏ تقدیم‏ شود. هیات‏ وزیران‏ یا وزیر مورد استیضاح‏ باید ظرف‏ مدت‏ ده‏ روز پس‏ از طرح‏ آن‏ در مجلس‏ حاضر شود و به‏ آن‏ پاسخ‏ گوید و از مجلس‏ رای‏ اعتماد بخواهد. در صورت‏ عدم‏ حضور هیات‏ وزیران‏ یا وزیر برای‏ پاسخ‏، نمایندگان‏ مزبور درباره‏ استیضاح‏ خود توضیحات‏ لازم‏ را می‏ دهند و در صورتی‏ که‏ مجلس‏ مقتضی‏ بداند اعلام‏ رای‏ عدم‏ اعتماد خواهد کرد. اگر مجلس‏ رای‏ اعتماد نداد هیات‏ وزیران‏ یا وزیران‏ یا وزیر مورد استیضاح‏ عزل‏ می‏ شود. در هر دو صورت‏ وزرای‏ مورد استیضاح‏ نمی‏ توانند در هیات‏ وزیرانی‏ که‏ بلافاصله‏ بعد از آن‏ تشکیل‏ می‏ شود عضویت‏ پیدا کنند.
۲ - در صورتی‏ که‏ حداقل‏ یک‏ سوم‏ از نمایندگان‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ رییس‏ جمهور را در مقام‏ اجرای‏ وظایف‏ مدیریت‏ قوه‏ مجریه‏ و اداره‏ امور اجرایی‏ کشور مورد استیضاح‏ قرار دهند، رییس‏ جمهور باید ظرف‏ مدت‏ یک‏ ماه‏ پس‏ از طرح‏ آن‏ در مجلس‏ حاضر شود و در خصوص‏ مسایل‏ مطرح‏ شده‏ توضیحات‏ کافی‏ بدهد. در صورتی‏ که‏ پس‏ از بیانات‏ نمایندگان‏ مخالف‏ و موافق‏ و پاسخ‏ رییس‏ جمهور، اکثریت‏ دو سوم‏ کل‏ نمایندگان‏ به‏ عدم‏ کفایت‏ رییس‏ جمهور رای‏ دادند مراتب‏ جهت‏ اجرای‏ بند ده‏ اصل‏ یکصد و دهم‏ به‏ اطلاع‏ مقام‏ رهبری‏ می‏ رسد.

اصل اکثریت Majority Rule
اصلی که براساس آن، تصمیمات در دموکراسی ها باید توسط بیشترین تعداد شهروندان در هر واحد سیاسی اتخاذ شود.

اصلاح قانون Amendment
جریان تغییر، تصحیح و تجدیدنظر در یک لایحه یا طرح یا مقررات و مواد قانونی یا قانون اساسی یا متمم آن یا حتی یک اصلاحیه قانونی.

اصلاحیه قانون
طرح یا لایحه الحاقی به یک قانون که تغییر، تصحیح و تجدیدنظر در برخی یا همه مواد آن قانون را دربردارد.

اعتبارنامه نمایندگان
مجموعه مدارکی که در ارتباط با سوابق کاری و نحوه انتخاب هر نماینده در پرونده وی قرار می گیرد. بعد از شروع به کار مجلس و تعیین شعب مجلس، اعتبارنامه های نمایندگان در شعب مورد بررسی و نهایتا مورد تایید یا رد شعبه بررسی کننده قرار می گیرد.

اقلیت
به گروهی که در مجلس تعداد نمایندگان کمتری را در بر بگیرد اقلیت گفته می شود.

اکثریت
به گروهی که در مجلس تعداد نمایندگان بیشتری را در بر بگیرد اکثریت گفته می شود.

اکثریت آرا
هرگاه امری در مجلس بیشترین آرای نمایندگان را به خود اختصاص دهد می گویند حائز اکثریت آرا گردیده است.

اکثریت مطلق(تام) آرا
هرگاه حداقل نیمی به علاوه یک آرای نمایندگان به امری اختصاص یابد می گویند اکثریت مطلق (تام) آرا را به دست آورده است.

اکثریت نسبی آرا
هرگاه امری در مجلس شمار بیشتری از آرا را نسبت به امر مخالف به طوری که بیش از نیم کل آرا نباشد، به خود اختصاص دهد، اکثریت نسبی را به دست آورده است.

انتخابات Election
فرایندی است که طی آن افرادی یک یا چند تن را از میان کسانی که برای انجام دادن کاری نامزد شده اند، برمی گزینند.
جریان رسمی انتخاب اشخاص برای احراز مقام یا منصب یا مسئولیتی در جامعه از طریق آرای عمومی.

انتخابات پارلمانیParliamentary Election
فرایند گزینش نمایندگان مجلس قانونگذاری که توسط مردم و با رای آزاد، مستقیم و مخفی آنها صورت می گیرد.
انتخابات نمایندگان مجلس در ایران براساس حوزه های انتخاباتی صورت می گیرد به صورتی که مردم ساکن در هر حوزه انتخاباتی بنابر جمعیت آن حوزه یک یا چند نفر را به عنوان نمایندگی خود در مجلس شورای اسلامی برمی گزینند.

انتخابات دوردوم مجلس شورای اسلامی
زمانی که در حوزه انتخابیه ای هیچ یک از کاندیداها نتوانستند میزان آرای لازم را برای ورود به مجلس شورای اسلامی بدست آورند، انتخابات در آن حوزه به دور دوم کشیده می شود. در دور دوم انتخابات ساکنین حوزه انتخابیه باید از میان دو کاندیدایی که در دور اول بیشترین آرا را کسب کرده بودند یک نفر را برای نمایندگی مجلس برگزینند. زمان و شرایط برگزاری انتخابات دور دوم با اعلام وزارت کشور و تایید شورای نگهبان مشخص می شود.

انتخابات غیرمستقیم (انتخابات دو درجه) Indirect Election
انتخاباتی که در آن رای دهندگان تعدادی از افراد واجد شرایط را انتخاب می نمایند که این چند نفر نیز از بین خود یا افراد دیگر نمایندگان پارلمان را انتخاب می کنند.

انتخابات مجلس شورای اسلامی
انتخابات مجلس شورای اسلامی هر چهار سال یک بار و در حال حاضر برای انتخاب ۲۹۰ نماینده صورت می گیرد.

انتخابات مستقیم (انتخابات یک درجه) Direct Election
انتخاباتی که در آن رای دهندگان بدون واسطه نمایندگان مجلس را انتخاب می کنند.

انتخابات میاندوره ای
هرگاه  کرسی نمایندگی حوزه انتخابیه ای در مجلس به دلایلی از قبیل فوت یا  استعفاء نماینده یا باطل شدن نتایج انتخابات آن حوزه توسط شورای نگهبان خالی بماند، انتخاب نماینده جایگزین آن حوزه در انتخابات میاندوره ای مجلس شورای اسلامی که زمان و شرایط آن با اعلام وزارت کشور و تایید شورای نگهبان مشخص می شود، صورت خواهد گرفت.

انتخابات هیات رییسه مجلس شورای اسلامی
فرایند گزینش افرادی از میان نمایندگان هر دوره مجلس شورای اسلامی است که به مدت یک سال اداره مجلس و کلیه امور مرتبط با آن را به عهده می گیرند. در انتخابات هیات رییسه مجلس شورای اسلامی  یک نفر به عنوان رییس، دو نفر به عنوان نایبان رییس، سه نفر به عنوان کارپرداز و پنج نفر به عنوان منشی هیات رییسه برگزیده می شوند.


انتخابات هیات رییسه های کمیسیون های مجلس شورای اسلامی
فرایند گزینش افرادی از میان اعضاء هر کمیسیون است که به مدت یک سال اداره آن کمیسیون را بر عهده می گیرند. معمولا در انتخابات هیات رییسه کمیسیون ها، برای هر کمیسیون یک نفر به عنوان رییس، دو نفر به عنوان نایبان رییس، یک نفر به عنوان مخبر و دو نفر  به عنوان منشی های کمیسیون انتخاب می شوند.

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۵:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

راههای پیشگیری از بزهکاری و اصلاح مجرمین

چکیده:
همزمان با پیدایش بشر، بزه و بزهکاری نیز به وجود آمد.
تاریخ سرشاراست از ناهنجاری ها و ناسازگاری های که در بستر آن فجایع عظیمی به وقوع پیوسته است.
همزمان با به وجود آمدن پدیده شوم بزهکاری، تلاش های برای مقابله با آن آغازشده و سیر صعودی و تکامل خود را ادامه داده است.
مهم ترین دغدغه نیروهای که یا خود را مبتنی بر دستورات الهی می دانستند و یا عقلا طرفدار خیر و خوبی بودند، جلوگیری یا متوقف کردن این مولود شوم بوده و تلاش های طاقت فرسایی در این راستا انجام داده اند که نتیجه آن راهکارهای برای بررسی عوامل بزهکاری، راه های پیشگیری از ارتکاب جرم و درنهایت اصلاح و درمان مجرم است که هدف نگارش پیش رو همین سه مقوله هست:
۱. بررسی عواملی که باعث می شود مجرم دست به ارتکاب جرم بزند اعم از عوامل محیطی، روانی، داخلی و خارجی.
۲. راهکارهای که بتواند شخصی را که دارای حالت خطرناک است و یا عموم افراد جامعه را از ارتکاب بزه بازدارد.
۳. چنانچه راهکارهای موردنظر برای پیشگیری از جرم کارساز واقع نشدند، چه باید کرد تا مجرم که دست به عمل خلاف قانون زده است را درمان و مداوا نمود؟ تا علاوه بر جامعه پذیری به آغوش اجتماع بازگردد.
مقدمه
ضرورت تحقیق:
بزرگ ترین معضل دریک جامعه که سرمایه های مادی و معنوی زیادی را مصروف خود نموده است پدیده بزهکاری است.
هرچند ریشه کن کردن جرم و جنایت در جامعه با ابزارهای کنونی غیرممکن است، اما محققان برای پیدا کردن راه حلی که بتواند آمار بزهکاری را پایین بیاورد و راه های که بشود از وقوع جرم جلوگیری کند، تلاش می کنند و تابه حال تا حدی موفق بوده اند.
پیشینه تحقیق:
در این راستا فعالیت های زیادی انجام شده است چه در کشورهای غربی و چه در کشورهای اسلامی و کتاب های متعددی در این مورد به نگارش درآمده است که هرکدام در حد توان خود راه حل های ارائه داده اند.
هدف تحقیق:
مهم ترین هدف جرم شناسان کاسته شدن از جرم و جنایت به وسیله ای راهکارهای چون از بین بردن عوامل جرم زا، پیشگیری از جرم و اصلاح و درمان مجرمان است که نگارش پیش رونیز به همین مقوله ها می پردازد.
سؤال اصلی
چه باید کرد تا آمار بزه و بزهکاری پایین بیاید؟
سؤالات فرعی:
چه عواملی در ارتکاب جرم تأثیر می گزارد؟
آیا راه حلی برای پیش گیری از وقوع جرم وجود دارد؟
چگونه به اصلاح و درمان مجرمین پرداخت تا بار دیگر به آغوش جامعه بازگردند.
روش تحقیق
روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق کتابخانه ای است.
فرضیه:
 جامعه پذیر نمودن مجرمین.
تعریف جرم
صاحبان اندیشه هرکدام با توجه به حوزه تخصصی خود، تعریفی از جرم ارائه کرده اند؛ بنابراین، تعریف خاصی که موردقبول همه آن ها باشد وجود ندارد. حقوق دانان به تعریفی که قانون از جرم نموده بسنده کرده اند، درحالی که جامعه شناسان بر اساس معیارهای جامعه شناختی به تعریف جرم پرداخته اند
الف- تعریف جرم از منظر قانون:
عده ای از حقوق دانان معتقدند که نقض قانون هر کشوری در اثر عمل خارجی درصورتی که انجام وظیفه یا اعمال حقی آن را تجویز نکند و مستوجب مجازات هم باشد، جرم نامیده می شود (دانش تاج زمان، مجرم کیست جرم شناسی چیست؟ ۱۳۶۴، ص ۴۳.)
برخی با حذف بعضی قیدها، آن را با عبارت کوتاه تری تعریف کرده و گفته اند: جرم عبارت است از: هر فعلی که قانون آن را ممنوع اعلام کرده و فاعلش را مستحق مجازات دانسته است یعنی درواقع، جرم (جنایت) عبارت است از زیر پا گذاشتن قوانین جزایی (جولیوس گولد ویلیام کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر پرهام و دیگران، ۱۳۷۶، ص ۳۲۰).
در حقوق کیفری ایران هر فعل یا ترک فعل که مطابق قانون، قابل مجازات یا مستلزم اقدامات تأمینی و تربیتی باشد، جرم محسوب است و هیچ امری را نمی توان جرم دانست، مگر به موجب قانون برای آن مجازات و یا اقدامات تأمینی یا تربیتی تعیین شده باشد (قانون مجازات اسلامی مصوب ۲۱ تیرماه ۱۳۶۱ ماده ۲).
ب- از دیدگاه جامعه شناختی
دورکیم، جامعه شناس فرانسوی، معتقد است که جرم تا حدی یک پدیده طبیعی برای تمام جوامع است، در تمام زمان ها وجود داشته و از فرهنگ و تمدن هر جامعه ناشی می شود. وی در تعریف جرم می نویسد: جرم ازنظر ما، عملی است که حالت نیرومند و روشن وجدان جمعی را جریحه دار می کند (امیل دورکیم، تقسیم کار اجتماعی، ترجمه باقر برهام،۱۳۶۹، ص ۹۳).
در بیان خصلت مشترک همه جرم ها می نویسد: جرم ها اعمالی هستند که همه اعضای یک جامعه آن ها را به صورت عام محکوم می کنند (همان، ص ۸۶.)
عوامل مؤثر بر بروز جرم و جنایت:
الف- عوامل جسمی فردی
توارث
اولین عامل بدبختی و بزهکاری انسان، عنصر وراثت است «ژن» خصوصیات جسمی و روحی پدران و مادران و تبهکاران را به فرزندان انتقال می دهد و به این طریق اولین سنگ وحشت انحراف فرزند گذاشته می شود فرزند یک دزد، یک آدم کش، کمتر از یک پسر دیوانه، قابلیت اداره صحیح خود را دارد، افرادی که عیوب رفتارشان، منشأ ارثی دارد، در تمام طبقات اجتماعی وجود دارند و آنان در بین اغنیا، فقرا، روشن فکران، کارگران، دهقانان می توان یافت.
قران کریم در سوره نوح در ارتباط با قانون وراثت می فرماید: نوح گفت: پروردگارا هیچ یک از کافران را بر روی زمین باقی نگذار چراکه اگر آن ها را باقی بگذاری، بندگانت را گمراه می کنند و جز نسل فاجر و کافر به وجود نمی آوردند.
البته وراثت به تنهایی عامل صفات ناپسند یا سعادت بشر نیست و باتربیت و عوامل تأثیرگذار در شخصیت انسانی، قابلیت تغییر دارد. به عنوان مثال اگر کودکی که از پدر و مادر شقی متولد می شود، می توان در اثر تربیت معلم یا معاشرت با دوستان شایسته آثار منفی وراثت را در وی باکمی زحمت از بین برد.
بنابراین وراثت یک عامل بالقوه است که می توان آن را به فعلیت رساند و یا به وسیله عوامل دیگر، زمینه ظهور آن را از بین برد. حضرت علی می فرماید: اخلاق خوب دلیل وراثت پسندیده انسان است (غررالحکم، فصل بیست و هفتم.)
ب- عوامل اقتصادی (علی نجفی، توانا، جرم شناسی،۱۳۹۱، ص ۲۴۲-۲۳۷).
۱. نابرابری درآمدی
یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر جرم، نابرابری اقتصادی است. نابرابری اقتصادی عمدتاً از طریق نابرابری درآمدی مورد ارزیابی قرار می گیرد. ازجمله عوامل اثرگذار برای ایجاد پدیده جرم می توان به نابرابری درآمدی اشاره کرد؛ زیرا نابرابری درآمدی بیان دهک های جامعه منجر به ایجاد فاصله طبقاتی شده و افراد دهک های پائین برای پر کردن شکاف طبقاتی از طریق عاملی روانی به نام حسادت دست به جرم می زنند. برای به دست آوردن این شاخص می توان از ضریب جینی یا نسبت هزینه های خوراکی و غیرخوراکی دو دهک آخر نسبت به دو دهک اول به دست آورد.
۲. نرخ بیکاری:
یکی از مهم ترین و اثرگذارترین عوامل بر ایجاد جرم پدیده بیکاری است؛ زیرا بیکاری سبب فقر، نابرابری درآمد، مهاجرت، اختلاف خانوادگی و ... می شود؛ البته برخی مطالعات وجود دارد که حاکی از عدم ارتباط یا ارتباط منفی بین بیکاری و جرم هست، اما آنچه بدیهی است این است که افراد هویت خود را در موقعیت کاری که دارند، جستجو می کنند و هرگاه برای تمام افراد جویای کار، شغلی یافت شود، آنگاه انگیزه آن ها برای بروز جرم و جنایت کاهش می یابد. نرخ بیکاری عبارت است از جمعیت بیکار به کل جمعیت فعال (شاغل و بیکار) ضرب در ۱۰۰ یکی از شاخص های توسعه یافتگی هر کشوری پایین بودن نرخ بیکاری در آن است.
۳. فقر مطلق
هرچند که نتایج معدودی از مطالعات به عدم وجود رابطه بین فقر و جرم یا حتی وجود رابطه منفی بین فقر و جرم دلالت دارد، اما به عقیده نگارندگان، فقر یکی از مؤثرترین عوامل در بروز جرم است. به این ترتیب که هنگامی که فرد در شرایط سوءتغذیه، عدم دسترسی به امکانات بهداشتی و آموزشی، عدم وجود سرپناه مناسب برای زندگی و شرایطی مشابه قرار گیرد، به ناچار گزینه فعالیت های غیرقانونی (ارتکاب جرم) را انتخاب می کند. در ادبیات دینی ما فقر عامل تمام فسادهاست.
فقر به دو صورت فقر مطلق و فقر نسبی بیان می شود: منظور از فقر مطلق آن نوع فقری است که فرد برای به دست آوردن حداقل نیازهای غذایی (حداقل کیلوکالری غذایی) و حداقل نیازهای بهداشتی خود در مضیقه باشد و منظور از فقر نسبی، آن نوع فقری است که فرد، حداقل نیازها را داشته، اما در مقایسه با سایر افراد جامعه فقیر است.
مبنای مطالعه در این پژوهش، فقر مطلق است، زیرا که به نظر می رسد فقر نسبی، همبستگی بالایی با شاخص نابرابری درآمدی داشته باشد و اگر فقر مطلق شاخص قرار گیرد، نتیجه واقعی تری خواهد داد (محمد قطبی، علل ارتکاب جرم از منظر اسلام، ماهنامه اصلاح و تربیت،۱۳۸۷، ش ۷۴، ص ۷).
ج- عامل محیطی:
صنعتی شدن و مهاجرت
از اوایل قرن نوزدهم، تحولات و پیشرفت های صنعتی موجب شد که زندگی شهری به کلی متحول شود از یک سو، بهبود یافتن وضع راه ها و وضعیت حمل ونقل و توسعه رسانه های گروهی موجب شد که روستاییان به راحتی از مزایا و رفاه زندگی شهری اطلاع کسب نموده و بیش تر متوجه محرومیت های خود شوند و درنتیجه، برای تحصیل این مزایا و داشتن زندگی پرزرق وبرق، به شهرها مهاجرت نمایند. ولی با ورود به شهرها، با مشکلات عدیده ای مواجه شدند و معضلات فراوانی را پیش روی خود مشاهده نمودند از قبیل تهیه مسکن مناسب، پرداخت اجاره بها و دست رسی به امکانات زندگی شهری. در این حال، آن ها مجبور شدند به حاشیه شهرها کشیده شوند و درصدد تهیه آلونک برآیند. از سوی دیگر، به دلیل نداشتن تخصص لازم برای انجام کارهای مناسب و صنعتی، به سوی شغل های نامناسب از قبیل سیگارفروشی، روزنامه فروشی و خریدوفروش مواد مخدر روی آوردند که همین زمینه را برای ارتکاب کارهای خطرناک و جرائم فراهم می کند (تاج زمان دانش، مجرم کیست جرم شناسی کیست؟ ۱۳۸۱، ص ۳۳۴).
د- عامل فرهنگی (علی نجفی توانا، همان، ص ۲۵۹-۲۵۱)
سطح آموزش
همین طور که می دانیم فقر علمی و آموزشی موجبات ایجاد انحرافات هستند. به گونه ای که هرچه سطح آموزش افراد در جامعه بالا رود، از میزان ارتکاب به جرم کاسته می شود.
از بعد دیگر می توان بیان کرد که هرچه سطح آموزش فردی که مستعد به انجام جرم است، بالاتر رود، میزان ارتکاب به جرم بیشتر می شود به عنوان مثال در دنیای کنونی هکرها ازجمله افرادی هستند که با داشتن هوش و سطح آموزشی بالا مرتکب به جرائم اینترنتی می شوند.
بنابراین، به طور حتم نمی توان بیان داشت که افزایش سطح آموزش علمی می تواند به کاهش میزان جرم منجر شود، بنابراین می توان عامل رشد سطح آموزشی علمی را همراه با رشد سطح آموزش فرهنگی هم پوشانی کرد به گونه ای که با افزایش آموزش های فرهنگی از طریق بالا بردن اخلاق فردی، در کنار آموزش های عملی می توان از میزان ارتکاب افراد به جرم کاست.
همچنین به لحاظ اقتصادی می توان اذعان داشت که افزایش سطح آموزشی، سطح درآمد فرد را بالا می برد.
طرح پیشگیری از ارتکاب جرم:
پیشگیری در لغت:
ازنظر لغوی واژه پیشگیری دارای دو معناست:
    پیش دستی کردن و به جلوی چیزی رفتن (محمد معین، فرهنگ فارسی عمید، ص ۲۰۵).
    آگاه کردن، خبر چیزی را دادن و هشدار دادن (علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ۱۳۷۷، ج ۴، ص ۵۹۹۱).
پیشگیری در اصطلاح:
پیشگیری در معنای اصطلاحی و در جرم شناسی در معنای اول استفاده می شود، یعنی به جلو بزهکاری رفتن با استفاده از فنون مداخله و به منظور جلوگیری از وقوع بزهکاری (ریموندکسن، جرم شناسی کاربردی، مترجم، مهدی کی نیا،۱۳۷۴، ج ۱، ص ۱۳۲).
پیشگیری از وقوع جرم نیازمند طرح هدف دار و منسجمی است که باید باقوت و قدرت ادامه یابد تا به هدف نهائی که خشکاندن ریشه جرم و جنایت است نائل آبیم، بدون شک بدون داشتن یک طرح جامع و قوی نمی توان به چنین هدف مهمی رسید.
لایحه پیشگیری از وقوع جرم

مقدمتا باید اشاره کنیم که قوه ی قضائیه ایران در راستای اجرای بند ۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی، بند ۴ ماده ۱۳۰ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بند ۶-۳ هدف های اختصاصی و عینی برنامه ی جامع و عملیاتی پنج ساله ی دوم توسعه.
 در این لایحه برای اولین بار در ایران، با ارائه تعریف قانونی از پیشگیری از بزهکاری و گونه های آن، ایجاد «ساختار ملی پیشگیری از وقوع جرم» را پیش بینی کرده است. از ویژگی های این لایحه می توان به تمرکزگرایی در مدیریت پیشگیری از وقوع جرم، بومی سازی سیاست های پیشگیری از جرم از طریق ایجاد «شوراهای استانی و شهرستانی پیشگیری از وقوع جرم» و نیز مشارکتی کردن پیشگیری از وقوع جرم اشاره کرد.
طبق بند ۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی یکی از وظایف قوه قضائیه در ایران «اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم...» است.
پیش نیازهای پیشگیری
 تأثیر عناصر متعدد محیطی و اجتماعی و فنی بر افراد را نمی توان نادیده انگاشت که این تأثیرات بر بزهکاری یا بزه دیده واقع شدن افراد تأثیر بارزی دارند. درحالی که می دانیم طراحی های محیطی و شهری توانسته اند با کاهش امکان بروز افعال مجرمانه و یا بالا بردن هزینه های جرم، بر آمار بزه مؤثر باشند، نمی توان با مفهوم پیشگیری چندان بسیط و ساده برخورد کرد. این امر نشان از نیاز شدید به همکاری نهادهای مختلف برای پیشگیری از وقوع جرم دارد. قوای سه گانه باید در جهت کاهش آمار جنایی با یکدیگر همکاری کرده و این امر را با برنامه های جامع در حوزه های ملی و محلی پیگیری کنند.
انواع پیشگیری از وقوع جرم
راه های پیشگیری را می توان به پیشگیری کیفری، عمومی، اختصاصی و وضعی تقسیم کرد، در این نگارش هریک را به طور مفصل مورد کنکاش قرارمی دهیم.
الف- پیشگیری کیفری:
سیاست کیفری (حقوق جزا): قانون گذاران برای مبارزه با جرائم، به حقوق جزا واصل انتقام متوسل شده اند، سیاست کیفری با توسل به حقوق جزا مبارزه علیه جرم را دنبال می کند و طبیعتاً جنبه سرکوبگری و تنبیهی دارد.
البته دانش جرم شناسی نشان داده است که سرکوبگری و تنبیه صرف، همیشه و به طوری کامل موجب تعادل جامعه نمی شود (سید محمود میر خلیلی، جرم شناسی، بیتا، ص ۲۵).
یکی از اشکالات عمده پیشگیری کیفری- که گویای ضرورت تکمیل آن با پیشگیری های دیگر است – عبارت است از اینکه: باید قانون گذار، مجازات و اقدامات تأمینی پیش بینی کند و دستگاه قضایی میزان آن را معین و اجرا نماید، بنابراین بین ارتکاب جرم و مجازات، فاصله وجود دارد که آیین دادرسی دچار اطاله است و به دلیل همین فاصله، مجازات جرم را تداعی نمی کنند. درعین حال، پیشگیری کیفری در جنبه عام خود دارای بعد ارعاب توسط مجازات است که مخاطب آن همه ی جامعه هستند که بااطلاع از مجازات متنبه می شوند و جرم کاهش می یابد. در جنبه ی خاص نیز (مخاطب بزهکاراست) هدف پیشگیری از تکرار جرم و اصلاح مجرم است.
در پیشگیری کیفری عام، سه محور تهدید بالقوه به مجازات، تهدید بالفعل به مجازات، سرعت در اجرای مجازات موردتوجه است که عمدتاً روی محور اول و با نبود آن به ترتیب روی محورهای دیگر توجه می شود.
در بازدارندگی عمومی دو موضوع «قطعیت» (افزایش احتمال اجرای مجازات) و «شدت و تناسب مجازات با جرم برای بازدارندگی» موردتوجه است
پیشگیری جنایی یعنی سازمان بخشیدن منظم به مبارزه علیه بزهکاری. سیاست جنایی بعد از سیاست کیفری ایجاد شد، چون پیشگیری کیفری به تنهایی موجب تعادل جامعه نشد، بنابراین به طرق پیشگیری غیر کیفری احساس نیاز شد؛ زیرا ماهیت افراد در مقابل کیفرها یکسان نیست، یک کیفر با توجه به ماهیت متنوع بزهکاران اثر یکسان ندارد و اعمال سرکوب و قهرآمیزی صرف، نقش کاملاً مثبت ندارد، ازاین رو سیاست پیشگیری جنایی با ابزارهای متنوع غیر کیفری لازم است.
همچنین لزوم صرفه جویی در هزینه بزهکاری ها و کاهش خسارات نظام قضایی، ایجاب می کند به اقدامات پیشگیرانه پرداخته شود. این سیاست پیشگیری در مجموعه سیاست های اجتماعی قرار می گیرد، زیرا برای جلوگیری از جرم، علاوه بر ابزارهای قضایی، جامعه نیازمند ابزارهای اجتماعی نیز هست (محمد عابد میانجی، وظایف دولت در پیشگیری از جرم،۱۳۸۸، ص ۲۱-۲۲).
در دهه های متعدد کارهای پرهزینه و داوطلبانه، ازجمله صدها پروژه تحقیقاتی و اقدامات کم وبیش شدید و با درمان کسانی که تاکنون مرتکب جرم شده و وارد سیستم عدالت کیفری گردیده اند، امید به مبارزه مؤثر با جرم از طریق اقدامات کیفری درمانی را تحقق نبخشید.
ریموندگسن بعد از پژوهش های فراوان در مورد اثرات پیشگیری اقدامات کیفری چنین اظهار عقیده می کند (خیرالله تیموری، مقاله: درآمدی بر پیشگیری از وقوع جرم، مجله حقوق دادگستری، ش ۲۶ ص ۸۷).
روی هم رفته به طور قطعی آشکار شد که ضمانت اجراهای کیفری اثر ناچیزی دارند و واقعاً نمی توانند نقش اختصاصی خود در پرهیز از تبهکاری ایفا کنند و بدین ترتیب عنصر مهمی برای سیاست جنایی محسوب نمی شوند.
طرح ها و تجربه های اصلاحی جمعی که در مناطق جغرافیایی معینی در امریکا صورت گرفته است (ازجمله طرح منطقه شیکاگو که بیشتر جنبه فرهنگی داشت) بسیار زیاد است، لیکن هیچ کدام نتایج موردنظر را به دنبال نداشت. یا در فرانسه، ابتکارهای پلیسی یا ابتکارهای اجتماعی- تربیتی نتایج مقطعی اندکی به همراه داشت لیکن موجب کاهش بزهکاری نشد (علی حسین نجفی ابرندآبادی دانشنامه جرم شناسی،۱۳۷۳ ص ۹۱).
لذا تمرکز سیستم کیفری به جای توجه به کسانی که تاکنون مرتکب جرم شده اند به طرف کسانی که تاکنون مرتکب جرم نشده اند تغییر جهت یافت.
ب- پیشگیری عمومی:
پیشگیری عام در یک تعریف کلاسیک به معنی این است که اجرای مجازات در مورد مجرمین باعث ترس سایرین از ارتکاب جرم و مانع ارتکاب جرم از سوی آنان گردد.
مفهوم پیشگیری به طور گسترده توسط تعدادی از فیلسوفان غربی خصوصاً فلاسفه قرون ۱۸ و ۱۹ مانند بکاریا، بنتام و فوئرباخ مورد تحلیل قرارگرفته است پیشرفت های فراوانی هم در مفهوم پیشگیری عمومی حاصل شده است. لیکن تا نیمه اول قرن بیستم تحقیقات تجربی چندانی در خصوص موضوع صورت نگرفته بود. در نیمه دوم قرن بیستم مسئله «بازدارندگی خاص» در تحقیقات و سیاست کیفری نمایان گردید.
بااین حال پانزده تا بیست سال گذشته، تقریباً حیات مجددی برای پیشگیری عام به حساب می آید. چرا؟ علت این اقبال چیست؟ دلیل روشن رنسانس پیشگیری عمومی سرخوردگی از تأثیر اقدامات بازدارنده خاص و مدرن که در مقابل اصلاح و بازپروری بزهکار است هست (حسین آقایی، مجله حقوق دادگستری،۱۳۸۱، ش ۴۱، ص ۱۶۳-۱۶۵)
پیشگیری عمومی در ارتباط با کل جامعه است و مسائل، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را دربرمی گیرد:
پیشگیری عمومی را می توان شامل موارد زیر دانست:
۱. ایجاد یک فرهنگ مناسب و مستقل و غیر وابسته
۲. اجرای یک سیاست درست اقتصادی در جهت ریشه کنی فقر و تأمین مالی تمام اقشار فقیر و تهیدست که رقم بسیار بالای را در میان کل بزهکاران تشکیل می دهد.
۳. جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهرها.
۴. تأمین امکانات رفاهی و بهداشتی.
۵. تأمین بیمه های بهداشتی برای مردم کم درآمد.
۶. توسعه آموزش و سوادآموزی در کل کشور.
۷. تهیه مسکن ارزان.
۸. از بین بردن بیکاری.
دریک کلام؛ اعمال سیاستی که بتواند عدالت اجتماعی را در تمام ابعاد جامعه حاکم کند (علی نجفی توانا، جرم شناسی،۱۳۹۱، ص ۶۳-۶۴.)
علی رغم فعالیت های وسیع وجدی در مورد پیشگیری عمومی هنوز سؤال زیر که بارها تکرار می شود جواب داده نشده است (حسین آقایی، مجله حقوق دادگستری،۱۳۸۱، ش ۴۱، ص ۱۶۵).
آیا پیشگیری وضعی رؤیاست یا واقعیت؟
استاد ژرژبپیکا در کتاب جرم شناسی اذعان می دارد: باوجوداین، کارایی این شکل ابتدایی پیشگیری مشروعا موردبحث است و آشکارا مورد اعتراض قرارگرفته است ... بااین همه «پیشگیری» پیشرفت اندکی داشته است. آیا می توان گفت که بیشتر یک تجمل بوده تا یک ضرورت؟(ژرژپیکا، جرم شناسی، ترجمه علی حسین نجفی ابرندآبادی، ۱۳۷۰، ص ۱۱۳).
هیچ کدام از مطالعات تجربی که تاکنون صورت گرفته نتوانسته اند راه حل مشکل را ارائه نمایند. حتی طرفداران و مخالفان پیشگیری عمومی عقیده دارند که پیشگیری عمومی در تئوری و عمل قطعات یک ترکیب کاملاً پیچیده است.
با توجه به این پیچیدگی، سؤال درباره این که چیزی به نام پیشگیری عمومی وجود دارد یا خیر؟ بی معناست؛ زیرا پیشگیری عمومی یک چیز نیست بلکه خیلی چیزهاست.
بنابراین به وضوح مهم است تا بین آثار و درجات مختلف پیشگیری و اشکال و مراحل قانون گذاری، قانون و اجرای آن در جوامع مختلف بر اشکال مختلف رفتار بر روی افراد متفاوت در شرایط مختلف تفاوت و تمییز قائل شد.
باوجوداین، یک تفاوت دیگر بین سطوح عمومی و سطح فردی پیشگیری وجود دارد.
برای مثال، باید بین اثر پیشگیرانه عمومی از اعمال مجازات دریک جامعه معین، در یک زمان معین و در ارتباط با جرم معین ازیک طرف و اثر پیشگیرانه مجازات، ضمانت اجرای معین و غیره به هیچ وجه اثر بازدارندگی اصلی مربوط به این مسئله است که قانون، نوع نظارت، مجازت، ضمانت اجرای معین و غیره به هیچ وجه اثر بازدارنده عمومی ندارند
موافقان و مخالفان پیشگیری عمومی در تحلیل مفهوم آن به این نکات توجه کرده اند:
۱. حقیقتاً در برخی شرایط، پیشگیری عمومی وجود ندارد.
۲. در برخی شرایط، پیشگیری عمومی کاربرد ندارد یا کاربرد کمی دارد
۳. این نوع از پیشگیری هرگز به عنوان اساس منحصر برای تصمیمات، در هر سطحی از سیستم عدالت کیفری نبوده است.
۴. پیشگیری عمومی مبتنی بر حقوق کیفری تنها راه پیشگیری از رفتار نامطلوب نیست (حسین آقایی، همان، ص ۱۶۷).
ج- پیشگیری اختصاصی:

این پیشگیری مبتنی بر انجام اقداماتی است که قبل یا بعد از ارتکاب جرم صورت می گیرد و هدف آن مبارزه باانگیزه ها و علل بزهکاری، بازپروری مجرم و امحاء عوامل و انگیزه های آن است.
در حقیقت پیشگیری اختصاصی، مسکن برای تسکین درد و جلوگیری از پیشرفت آن بوده و عمدتاً در کوتاه مدت مفید است.
این نوع پیشگیری می تواند شامل
۱. مبارزه با اعتیاد الکلیسم
۲. جمع آوری اطفال بی سرپرست و اسکان آن ها در مؤسسات تربیتی و کارآموزی
۳. خارج کردن فرزندان از خانواده های که والدین آن ها به دلیل فساد اخلاقی یا عدم توانائی قادر به تربیت صحیح فرزندان خود نیستند و نگهداری آن ها در مراکز فوق الذکر.

۳. مراقبت از افرادی که در حالت قبل از ارتکاب جرم قرار دارند و نگهداری آن ها در مراکزی که امکانات بازسازی و سازگار نمودن افراد رادارند.
۴. بستن مراکز اشاعه فحشا و فساد و...
حقوق کیفری با توسل به اصل آزادی فردی که اصل مقدس و قابل احترامی است با اجرای برخی از اقدامات فوق به دلیل بیم تضییع حقوق طبیعی افراد مخالفت می ورزد. ولی در عمل در سال های اخیر در این زمینه حقوق جزا انعطاف قابل توجه ای از خود نشان داده است؛ مثل:
۱. منع از رانندگی در حال مستی
۲. جمع آوری ولگردان و بستن اماکن مستعد فساد و فحشا و... از آن جمله است (علی نجفی توانا، جرم شناسی،۱۳۹۱، ص ۶۴-۶۵).
د- پیشگیری وضعی
این نوع پیشگیری که به صورت علمی در دهه ۱۹۸۰ در کشور انگلستان مطرح شد، با توجه به شرایط بزهکار، نوع جرائم، اهداف و موضوعات جرم و خصوصیات بزه دیده، اقداماتی را به اجرا می گذارد که فرایند آن ها از بین رفتن و یا تضعیف موقعیت ها و فرصت های ارتکاب جرم خواهد شد.
این اقدامات درنتیجه موجب انصراف بسیاری از افراد از روی آوردن به جرم و انقطاع مراحل ارتکاب جرم خواهد شد.
در این شیوه مدیریت پیشگیری از جرم با تغییر و اصلاح روش زندگی افراد، محیط سکونت آنان، هدف خنثی سازی عملیات مجرمانه را دارد.
۱. از بین بردن اماکن و محلاتی که محل گردهمایی و تجمع ولگردان، فواحش، توزیع کنندگان مواد مخدر، اشرار و سابقه داران است.
۲. استقرار نیروهای پیشگیری و انتظامی در اطراف پارک ها، مدارس و میدان ها.
۳. ایجاد گشت های محلات.
۴. تعبیه دوربین های مداربسته.
۵. تغییر طراحی مجتمع های مسکونی (علی صفاری، مبانی نظری پیشگیری از وقوع جرم، مجله تحقیقات حقوقی شماره ۳۴ دانشگاه شهید بهشتی، ص ۳۰۰).
باید توجه کرد که مهم ترین سازوکار در مقوله پیشگیری از وقوع جرائم، استفاده تلفیقی از انواع روش های پیشگیرانه خواهد بود (علی نجفی توانا، جرم شناسی، ص ۶۵-۶۶).
در پیشگیری وضعی، وضعیت افراد یا شرایط بیرونی تغییر داده می شود تا از ارتکاب جرم پیشگیری گردد. در این شیوه، توجه به وضعیت قبل از وقوع جرم است و تلاش می شود فرایند گذر از اندیشه مجرمانه به عمل مجرمانه قطع شود. گذر از فکر گناه به عمل گناه، به عواملی مانند انگیزه های مجرم، خصوصیات وضعی، شرایط موضعی، شرایط موجود در اوضاع واحوال قبل از جرم، بستگی دارد باید بر این عوامل غلبه کرد تاجرم کاهش یابد.
اقدامات پیشگیرانه فردی عبارت اند از:
۱. اقداماتی که منجر به افزایش هزینه کیفری برای مجرم شود.
۲. کاهش وضعیت های جرم زایی پیش از وقوع جرم.
در پیشگیری وضعی دو جهت عمده دیده می شود:
۱. مداخله در وضعیت پیش از جرم.
۲. ایمن سازی اهداف جرم (اقداماتی که مانع از بزه دیدگی فرد می شود).
خلاصه اینکه دو هدف اساسی در این روش دنبال می شود:
۱. دشوار یا ناممکن سازی وقوع جرم به رغم وجود انگیزه ها:
تمام راهبردهای که به تغییر وضعیت، فرصت و موقعیت می انجامد و باهدف ناتوان کردن شخص از تحقق نیت مجرمانه اش اعمال می شود.
۲. جلوگیری از پیدایش و شدت گرفتن انگیزه های مجرمانه:
بالا بردن خطر شناسایی و دستگیری، کاهش جاذبه های تحریک کننده محیطی، نصب ابزارهای پنهان، ایجاد پوشش برای کاهش جذابیت ها و... ازجمله ابزارهای هستند که برای جلوگیری از تشدید یا ایجاد انگیزه مجرمانه استفاده می شوند (محمد عابدی میانجی، نقش دولت در پیشگیری از جرم،۱۳۸۸، ص ۲۵-۲۶).
پیشگیری وضعی شامل موارد زیر می تواند باشد
۱. نظارت و مراقبت:
مکان های که در آنجا جرائم ارتکاب می یابد و یا احتمال دارد که تحقق یابد، توسط نگهبانان ساختمان، مأموران نظارتی، اعضای نیروی پلیس، مأموران امنیتی و... نظارت و مراقبت شوند
از وسایل و تجهیزات متعدد به منظور کشف جرائم اقدامات متعددی که بر اساس سوءنیت و غرض ورزی ارتکاب یافته اند استفاده می شود: تلویزیون های مداربسته، دستگاه های نظارتی، ضبط ویدئوئی خودکار، دستگاه های هشداردهنده، استفاده از برچسب های الکتریکی هشداردهنده بر روی کالاها و...(علی نجفی توانا، همان).
۲. استفاده از موانع فیزیکی
 مثل نرده یا حصار، درب های مجهز به حفاظ فلزی، ویترین های ضدگلوله، گاوصندوق ها، استفاده از قفل فرمان و دزدگیر در اتومبیل ها، استفاده از درب های فلزیاب در بانک ها و غیره از همگی این ابزار و وسایل به منظور پیشگیری از اعمال بزهکار استفاده می شود، در حقیقت هدف این است که دشواری و خطرات احتمالی ارتکاب جرائم را افزایش داده و به این وسیله امکان ارتکاب جرائم را به حداقل برسانیم.
۳. کنترل کردن:
هدف این است که جلوی تعدی و تجاوز گرفته شود و مانع ایجاد مزاحمت توسط بزهکار شوند. بدین منظور رفت وآمد به یک منطقه خاص کنترل می شود اگر لازم است اجازه ورود و خروج صادرشده و آن ها را کنترل می کنند. به کمک امکاناتی نظیر ایجاد پست های نگهبانی، استفاده از کد و رمزهای خاص، صدور کارت های مغناطیسی مخصوص ورود و خروج، امکان ارتکاب جرم را به حداقل می رسانند.
۴. تغییر دادن مسیر
دور کردن بزهکاران از اهداف احتمالی. این کار مانع می شود از اینکه بزهکار به صورت اتفاقی یا برحسب تصادف با بزه دیدگان احتمالی و اهداف قابل توجه برخورد پیدا کند، برای این کار محیط فیزیکی، برنامه زمانی و یا عادات خاص زندگی ایشان را تغییر می دهند. برای نمونه، محل برخی استادیوم های خاص فوتبال را که در معرض هولیگانیس یا آشوب طلبان فوتبال قرار دارد تغییر می دهند به گونه ای که طرفداران دوتیم در کنار همدیگر قرار نگیرند.
۵. حذف یا کاهش منافع احتمالی ارتکاب یک جرم.
 برای نمونه صندوقداران در صندوق های خود کمترین میزان پول ممکن را نگه داری می کنند و رانندگان اتوبوس بلیت های اضافی را نزد خود نگه نمی دارند، قطعات لوازم یدکی اتومبیل را علامت گذاری می کنند، این کار باعث می شود که دوباره فروختن آن مشکل شود (علی صفاری، مبانی نظری پیشگیری از وقوع جرم، مجله تحقیقات حقوقی شماره ۳۳-۳۴ دانشگاه شهید بهشتی، ص۲۹۲و۲۹۳و۲۹۴ و۲۹۵ و۲۹۶).
۶. اعمال محدودیت و کنترل های بیشتر
 برای حمل سلاح گرم و دیگر وسایلی که می توان از آن ها برای ارتکاب جرائم استفاده نمود، برای مثال، ثابت شده است که بازرسی بدنی و استفاده از فلزیاب در فرودگاه ها می تواند از بسیاری از هواپیماربایی ها جلوگیری کند (موریس کسن، اصول جرم شناسی، مترجم، میر روح الله،۱۳۸۵، ص ۲۲۳-۲۲۵).
مزایای پیشگیری وضعی:
الف: پیشگیری وضعی مشارکت افراد جامعه را طلب می کند.
 اعضای جامعه با مراقبت از خود و اموال خود و دیگران ، عدم تحریک دیگران و رعایت احتیاط و ایجاد موانع فیزیکی در پیشگیری وضعی از جرم مشارکت می نمایند.
ب: پیشگیری فقط با ایجاد محدودیت
 در مورد جرائم بدون قربانی مانند خودکشی ، الکلیسم ، اعتیاد، ولگردی ، تکدی گری و روسپیگری نیز می توان با ایجاد محدودیت از ارتکاب جرم آن ها جلوگیری نمود. مثلاً در انگلستان شایع ترین روش خودکشی باز گذاشتن بخاری منزل به هنگام خواب در محیط بسته بود که دولت با حذف سوخت های حاوی دی اکسید کربن از سوخت منازل در سال ۱۹۷۰ باعث کاهش میزان خودکشی در این کشور شد.
ج: جابجایی جرم ، ممکن است مثبت باشد؛ یعنی جرم واقع شده خسارت کمتری از جرم اصلی وارد آورد مثلاً درصورتی که بتوان سرقت مسلحانه را با سرقت ساده جابجا نمود این خود موفقیت است .
د: با اعمال شیوه های پیشگیری وضعی ، ارتکاب عمل مجرمانه به تأخیر می افتد که این عامل زمان ممکن است در بسیاری از موارد ارتکاب جرم را ناممکن سازد؛ و: درصورتی که آماج و اهداف جرائم به سختی محافظت شوند و فرصت های ارتکاب جرم در سطح جامعه از بین بروند و خطر افزایش دستگیری مرتکبین نیز افزایش یابد، در صورت ایجاد امکانات و فرصت های مشروع بسیاری از مرتکبین بالقوه به کسب درآمد از طرق قانونی و مشروع اقدام خواهند کرد.
ه: کم هزینه بودن پیشگیری ؛ زیرا هزینه این نوع پیشگیری بر عهده شهروندان است (حمید فرجی، مبانی نظری پیشگیری وضعی ، سایت حقوق جزا و جرم شناسی ایران).
 ویژگی ها پیشگیری وضعی :
پیشگیری وضعی ، ویژگی های خاص خود را دارد ازجمله:
الف: در پیشگیری وضعی تمرکز بر جرائم خاص است ؛ یعنی هر جرمی اقدام های پیشگیری وضعی خاص خود را دارد. مثلاً اقدام هایی که در مورد سرقت وسایل اتومبیل صورت می گیرد با اقدام هایی که از کیف قاپی جلوگیری می کند، متفاوت است .
ب: پیشگیری وضعی ، در مورد جرائم غیرعمدی مصداق ندارد؛ زیرا در یک لحظه به وقوع می پیوندد؛ اما در مورد تصادفات رانندگی ، نصب سرعت گیر یا دوربین در بزرگراه ها از تدابیر پیشگیری وضعی غیرمستقیم است .
 ج: پیشگیری وضعی بر محیط ، انتخاب معقول ، سبک زندگی و فعالیت روزمره متمرکز است . در حقیقت بزه دیده مداراست و مجرم به صورت غیرمستقیم مطرح است ، مثلاً روشنایی کوچه ها و خیابان های تاریک ، فرصت ارتکاب جرم را کاهش می دهد. اقدام هایی مانند کشیدن نرده یا حفاظ ، مانع از دسترسی آسان به آماج جرم است . جلوگیری از خریدوفروش اموال مسروقه یا جرم انگاری پول شویی، سبب قطع رابطه پول با منشأ مجرمانه و خطرساز نمودن اقدام مجرمانه می گردد. همچنین کاهش منفعت حاصل از ارتکاب جرم در انصراف بزهکار بالقوه از ارتکاب جرم بسیار مؤثر است ، مانند استفاده از کارت اعتباری به جای پول نقد یا استفاده از ضبط کشویی در اتومبیل یا یک ضبط ثابت .
 د: در جرائمی که به شغل افراد مربوط می شود مانند گران فروشی یا جرائم مربوط به قضات ، وکلای دادگستری ، پزشکان ، آموزگاران ، رانندگان و امثال آن ، می توان با محروم نمودن این مجرمین از شغل خود، زمینه ارتکاب جرائم آتی آن ها را از بین برد. البته نباید این نکته را فراموش کرد که محرومیت افراد از شغل و حرفه خود باعث بر هم خوردن تعادل زندگی آن ها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیار برای آنان می گردد که درنهایت ممکن است منجر به ارتکاب جرائم دیگری از سوی آن ها شود؛ بنابراین ، تأمین معیشت آن ها به روش دیگر واجب است .
ه: محدودیت بهره مندی از پاره ای حقوق مانند باطل کردن مجوز شکار یا لطمه زدن به شهرت مجرم مانند افرادی که غیب گویی می کنند ورمالان که از ناآگاهی مردم سوءاستفاده می کنند یا افشای عکس کلاه برداران از طریق رسانه های گروهی و نمونه دیگر اقدام های پیشگیری وضعی جمع آوری اشیاء خطرناک است که ارتکاب جرم را تسهیل مانند جمع آوری سلاح در بین مردم (سید محمود میر خلیلی، پیشگیری وضعی ویژگی ها و تدابیر و اهداف آن، سایت حقوق جزا و جرم شناسی ایران)
هدف از پیشگیری وضعی:
می توان گفت که: هدف از پیش گیری وضعی، ایجاد وضعیتی است که در آن مجرم به رغم تصمیم به ارتکاب عمل مجرمانه، از محقق نمودن قصد خود ناتوان گردد. این نوع پیش گیری با سه امر مرتبط است: بزه کار، بزه دیده و اوضاع واحوال و محیط ارتکاب جرم. بزه کار به عنوان محور اصلی جریان وقوع عمل مجرمانه در طول تاریخ هدف مبارزه کیفری علیه پدیده ی مجرمانه بوده است. در دوره ی انسانی و دادگستری عمومی همیشه بزه کار به عنوان محور شرارت و بزه کاری موردتوجه واقع شده (مهدی کی نیا، مبانی جرم شناسی ، بیتا، ص۱۶).
اصلاح و درمان مجرمین:
بعد از تشخیص، درمان از اساسی ترین دغدغه های جرم شناسان است. چون هدف اصلی اصلاح و باز اجتماعی کردن بزهکار و بازگرداندن وی به دامن جامعه هست (رضا نوبهار، زمینه جرم شناسی، ۱۳۸۳، ص ۲۱۷).
تعریف درمان:
درمان بزهکاران به تاریخ معاصر جرم شناسی گره خورده است و به معنای شناخت کلیه استعدادهای و شایستگی های مجرمان است تا بتوان با این آگاهی به درمان آن ها پرداخت (همان، ص ۲۱۸).
اصول درمان:
درمان به دور روش عمومی و اختصاصی تقسیم می گردد.
درروش عمومی درمان باسیاست جنایی در ارتباط است و بخشی از این سیاست می گردد چون همه سازمان های دولتی و غیردولتی را دربرمی گیرد حتی مردم عادی نقش چشم گیری در درمان دارند.
در این روش اصول درمان بر پایه سیاست گذاری دقیق دولت و همچنین آموزش شهروندان که بتوانند به بازگرداندن مجرمین به آغوش جامعه مؤثر باشند استوار است.
اما درروش اختصاصی زندان و ندامتگاه ها به عنوان مرکز اصلی درمان موردتوجه است (همان، ص ۲۱۹).
وسایل موردنیاز و روش های درمان:
برای شروع درمان به ابزارهای نیاز است که به توضیح آن ها می پردازیم
۱. وسایل مادی:
در معالجه بزهکاران وسایل مادی نقش حیاتی دارد و باید محیط بهداشتی، کادر مجهز، آماده و آزموده و شایسته با لوازم طبی، روانی و اجتماعی، آماده و فراهم باشد، در این روش باید نقش درمان در زندان را موردتوجه بیشتری قرارداد.
۲. امکانات قضائی واداری:
برای درمان مجرمین باید سیستم قضائی نهایت همکاری را مبذول دارند و زمینه را برای درمان سریع تر و بهتر ازهرجهت فراهم نمایند و کاغذبازی های بیهوده مهارشده؛ و همین طور به شکایات زندانیان و نگرانی های آن ها در محیط زندان به سرعت رسیدگی شود.
۳. امکانات فنی
آشنای به آخرین تحولات در شناخت نارسائی های بزهکاران ازنظر روانی، طبی و اجتماعی، احتیاج به وسایل مدرن و مجهز برای آزمایش های گوناگون دارد که در زندان های جدید برای معالجه به کار می رود.
امام برای درمان روش های مختلفی وجود دارد مثل جراحی طبی، تربیتی، روانکاوی و روش های دیگری که می توانند در تغییر روش بزهکاران مؤثر باشند، چون آموزش های ضروری و لازم، ایجاد زمینه های اخلاقی و مذهبی، امکان ملاقات محکومان با خانواده خو و امکان استفاده از آزادی های کوتاه مدت و تجربه این آزادی ها جهت بررسی آزادی های مجدد، برخوردهای انسانی با محکومان و توجه به شخصیت افراد بزهکار.
در ارزیابی روش های یادشده نباید دچار اشتباه شد زیرا اهمیت هریک از آن ها وابسته به نتایجی است که عاید می شود و این نتایج باید از نگاه علمی موردبررسی قرار گیرد تأثیر هریک سنجیده شود که تا چه حد در اصلاح مجرمین مؤثر است
قبل از ظهور جرم شناسی، مجرم ماده ای بود در اختیار زندان و زندانبان های که او را تحقیر، سرزنش و تنبیه می کردند و چه بسا کرامت انسانی وی را نادیده گرفته با ابزارهای مختلف و بار ورزش های غیرانسانی به شکنجه وی می پرداختند که چه بسا درخور آن شکنجه ها نبود و بزهکاران حق هیچ مقاومتی نداشتند و هیچ کسی به فریاد آن ها نمی رسید و جامعه نیز از کمک کردن به آنان دریغ می کرد.
با بارور شدن جرم شناسی، توجه به شخص و به مرتبه انسانی بزهکار و احترام به وجود او نه در حد یک شئ بلکه در حد یک انسان، باعث شد که اولاً دیگر زندانبان ها به تنهایی حاکم بر سرنوشت مجرمین نباشند و افراد دیگی به محیط زندان قدم بگذارند و تحت عنوان جرم شناس و روانشناس، روانکاو و مددکار اجتماعی مجرم را یاری کنند؛ ثانیاً زندان از محیط مجازات و شکنجه به محیط اصلاح، تربیت و درمان تغییر حالت دهد.
خلاصه این که درمان با قلمرو وسیع خود امکان بازگشت بزهکاران را به جامعه فراهم می کند مشروط بر این که درمان کنندگان آگاه، ابزار درمانی کافی و محله ای درمان بخصوص در مجازات سا لب آزادی منطبق با معیارهای صحیح و دقیق باشد، اما درهرحال استعداد و آمادگی مجرمین برای پذیرش درمان از شرایط اساسی معالجه بزهکاران است. درعین حال نباید مفهوم موسع درمان را با توجه به کلیه ساختارها و سازمان های اجتماعی فراموش کرد. درمان صحیح می تواند به پیشگیری از وقوع جرم بیانجامد و بزهکاری را در حد قابل توجهی مهار کند (همان، ص ۲۲۱-۲۲۳).
نتیجه:
هرچند جامعه پذیر نمودن مجرمین کار دشواری است اما می توان با به کارگیری راه حل های که توسط جرم شناسی ارائه شده است تا حدی آمار جنایت را پائین آورده و به اصلاح و درمان بزهکاران پرداخت.




منبع:
1. قرآن کریم
2. آقایی، حسین، مجله حقوق دادگستری،1381.
3. امیل دورکیم، تقسیم‌کار اجتماعی، ترجمه باقر برهام،1369.
4. تاج زمان، دانش، مجرم کیست جرم‌شناسی چیست، تهران، مؤسسه کیهان، 1364.
5. تیموری، خیرالله، مقاله: درآمدی بر پیشگیری از وقوع جرم، مجله حقوق دادگستری، ش 26.
6. جولیوس گولد ویلیام کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر پرهام و دیگران، تهران، مازیار، 1376.
7. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۷.
8. ریموندکسن، جرم شناسی کاربردی، مترجم، مهدی کی نیا، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،1374.
9. ژرژپیکا، جرم‌شناسی، ترجمه علی حسین نجفی ابرندآبادی، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی،1370.
10. صفاری، علی، مبانی نظری پیشگیری از وقوع جرم، مجله تحقیقات حقوقی شماره ٣۴ دانشگاه شهید بهشتی.
11. عابدی میانجی، محمد، وظایف دولت در پیشگیری از جرم، قم، نورالسجاد،1388.
12. غررالحکم، فصل بیست و هفتم.
13. فرجی، حمید، مبانی نظری پیشگیری، سایت حقوق جزا و جرم‌شناسی ایران.
14. قانون مجازات اسلامی مصوب 21 تیرماه 1361.
15. قطبی، محمد، علل ارتکاب جرم از منظر اسلام، ماهنامه اصلاح و تربیت،1387، ش 74.
16. کی نیا، مهدی، مبانی جرم‌شناسی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، بیتا.
17. محمد معین، فرهنگ فارسی عمید، تهران، امیرکبیر بیتا.
18. موریس کسن، اصول جرم‌شناسی، مترجم، میر روح‌الله صدیق، تهران، دادگستر،1385.
19. میر خلیلی، سید محمود، پیشگیری وضعی ویژگی‌ها و تدابیر و اهداف آن، سایت حقوق جزا و جرم‌شناسی ایران.
20. میر خلیلی، سید محمود، جرم‌شناسی، قم، مرکز تخصصی حقوق قضای اسلامی، بیتا.
21. نجفی ابرندآبادی، علی حسین، دانشنامه جرم‌شناسی، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی،1373.
22. نجفی توانا، علی، جرم‌شناسی، تهران، آموزش سنجش، چاپ پانزدهم،1391.
23. نوبهار، رضا، زمینه جرم‌شناسی، تهران، گنج دانش،1383.

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۴:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اصول حقوق جزا از دیدگاه قرآن کریم

 چکیده:

جرم، مجرم و مجازات بحث اصلی حقوق جزای عمومی را تشکیل می دهند، قانون جزای مصوب در مقررات جزایی بیشتر کشورها ،به این سه موضوع اختصاص می یابد،در نظام های حقوقی گوناگون، حقوق جزا ضامن ارزش های موردحمایت هر جامعه ای به حساب می آید. در حقوق جزای اسلامی سیاست کیفری مبتنی بر اصولی است که که مهمترین آنها عبارتند از:
الف- حفظ و حراست جامعه از علل و موجبات گناه وجرم ( با ممنوعیت شرب مسکرات و یا رفتاری-بر ضد اخلاق حسنه و عفت و نظم عمومی و روابط صحیح خانوادگی).
 ب-حتمیت وقاطعیت اجرای کیفرهای اسلامی نسبت به کسانی که فاقد هر گونه انگیزه و مجوزی برای ارتکاب گناه و-جرم بوده اند( در مورد ارتکاب ضرب و جرح و قتل های اتفاقی و بدون سبق تصمیم).
 ج- تامین خیر و سعادت و مصلحت و منفعت مردم در شریعت اسلام د -تعیین کیفر مناسب به عنوان ضرورتی اجتماعی ، به منظور حمایت جامعه از گزند بزهکاران
ه-پذیرفتن اصل عدم مسئولیت کیفری نسبت به افراد فاقد ادراک و اختیار (مجنون،صغیر،مکره و مجبور) با استفاده از اقدامات تامینی برای حمایت اجتماع از آسیب و زیان احتمالی افراد غیر مسئول.
 و- تقویت ایمان افراد از نظر پیشگیری از بزهکاری،تشریع کیفر برای تهذیب اخلاق واصلاح بزهکار، اثر امر به معروف و نهی از منکر در ارتباط با تقلیل جرائم. قرآن کریم که دستورات الهی در آن تجلی یافته و منبعی غنی برای احکام اسلام است، در مبحث حقوق جزا دارای اصولی است که اصول حقوق جزای عرفی با آن قابلیت انطباق دارد وپس می توان اثبات کرد که قرآن کریم مقدم بر بسیاری از مکاتب نوظهور حقوق جزا و جرم شناسی می باشد.
کلیدواژگان:
قرآن کریم، حقوق جزا، جرم، مجرم، مجازات

مقدمه:
 مقررات جزایی هرکشوری وسیله ای برای حفظ ماهیت و شکل موجود توزیع ارزش ها میان احزاب ،گروه ها و تمامی اعضای کشور است. قوانین اساسی و مدنی حقوقی را برای افراد جامعه بوجود آورده است، به این ترتیب می تواند شکل و میزان بهره مندی افراد و گروه ها را از ارزش های اجتماعی تغییر دهد. قوانین جزایی خود آفریننده حقوقی را برای افراد نیست، بلکه از طریق تهدید و تحمیل مجازات ها می کوشد تاافرادرابه احترام و رعایت وضع موجود توزیع ارزش هاوادارکند. بدین ترتیب روشن است که نظام جزایی یک جامعه نمودار و منعکس کننده وضع اجتماعی آن جامعه بوده، باشکل حکومت و روابط اقتصادی و اجتماعی افراد همبستگی نزدیک دارد.(۱) حقوق جزا یا حقوق کیفری مجموعه قواعدی است که بر عکس العمل دولت در مقابل اعمال ضد اجتماعی حاکم می باشد تا از طریق تهدید به مجازات و یا اجرای آن و یا اقدامات تامینی یا تربیتی ، از اعمال مزبور پیشگیری و عدالت نسبی و نظم و انیت برقرار گردد. مرحوم دکتر علی آبادی حقوق جزا را قواعد و قوانینی دانشه که اجرای مجازات را در کشور تنظیم و تنسیق می کند.(۲) حقوق جزای عمومی به بررسی مجموعه قوانین،قواعد و مقرراتی می پردازد که نظم اجتماعی را تأمین می کندو تخلف از این نظم رابه عنوان جرم می شناسد و با مجازات و اقدام تأمینی و تربیتی بدان پاسخ می گوید.(۳)اگر چه بهره گیری از فرهنگ های متفاوت موجب تفاوت در ارزش ها و در نهایت منجر به تفاوت امر و نهی های مختلف در جوامع می شود و عملی که در یک نظام حقوقی جرم محسوب می شود از منظر نظام دیگر نه فقط جرم نبوده است بلکه مباح تلقی می شود، لیکن به دلیل اشتراک همه این نظام ها در موجودی به نام انسان که موضوع واکنش کیفری قرار می گیرد، وجوه مشترک متعددی می توان یافت که تفاوت های مذکور را تحت الشعاع قرار می دهد. در حقوق جزای عرفی این وجوه را می توان «اصول حقوق جزا» نامید، به نحوی که مرزهای جغرافیایی و اختلاف نگرش ها آن ها را از مرزی به مرز دیگر تغییر نمی دهد. دین مبین اسلام به عنوان مکتبی غنی که برای سعادت بشر برنامه های کامل و جامعی ارائه می دهد، در مباحث مربوط به حقوق جزا و جرم شناسی قرآن کریم مطالب دست یافتنی بسیاری دارد.
۱-صانعی،پرویز،حقوق جزای عمومی، ص۵
 ۲-علی آبادی ، عبدالحسین، حقوق جنایی، ص۱
۳-نوربها،رضا،زمینه حقوق جزای عمومی،ص۱۰
علمای مذهبی مبنای حقوق را اراده خداوند تبارک و تعالی می دانند که با ارسال پیامبران و نزول وحی بر آنان قوانین و مقررات لازم را برای مردم اعلام داشته است(آیه ۲۵ سوره حدید) در کتب آسمانی و الهی ، احکام و قوانین بسیاری برای حفظ حق الله و حق الناس از طریق پیش بینی ضمانت اجراهای کیفری در قبال تخلف از مقررات مزبور پیش بینی شده است. سیاست کیفری  شریعت مذهبی توحیدی که در مبارزه با اعمال ناپسندوحفظ نظم عمومی وامنیت  در جامعه  برعدل مطلق و خیر حقیقی پایه گذاری شده مبتنی بر دو موضوع : الف- پیشگیری از ارتکاب گناه ، از  طریق هدایت مردم به سوی الله و روز  جزا (معاد)،تزکیه نفس و-تهذیب باطن ، جلب خیر ، دفع شر و ضرر، توصیه بر اجتناب از تجاوز وتعدی افراد به حقوق یکدیگر ، امر به معروف و نهی از منکر . ب-اعمال کیفر در جهت اجرای عدالت، نفی حالت خطر ناک ، دفع اشخاص فاسد ، تادیب واصلاح ، ارعاب بزهکار .الف-اصل قانونی بودن جرم و مجازات یکی از اصول اولیه و مسلّم حقوق جزایی که شرع مقدس اسلام برآن تصریح کرده، «اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها»ویا همان «قاعده قبح عقاب بلا بیان» است واین قاعده از قواعد مسلم نزد فقیهان و اصولیون به شمار می رود ودرصدد بیان این معناست که هیچ مجازاتی بدون وجود قانون قابل تصور نیست.دین اسلام سالها قبل ازتولد مکاتب مختلف در قرآن و احادیث این قاعده را مورد توصیه موکد قرار داده است. فعل یا ترک فعل انسانی هر اندازه زشت و نکوهیده و برای نظام اجتماعی زیان بخش باشد، تا زمانی که حکمی بر آن وارد نشده و یا در قانون پیش بینی نشده باشد، قابل مجازات نیست. به بیان دیگر مادام که قانونگذار فعل یا ترک فعلی را جرم نشناخته، کیفری برای آن تعیین نکند، افعال انسان مباح است.(۱) همچنان که هیچ جرمی بدون تصریح قانونی وجود ندارد، هیچ مجازاتی نیز بدون پیش بینی و تصریح قانونگذار ممکن نیست. همه افراد نه فقط باید بدانند کدام دسته از افعال انسانی جرم است، بلکه باید از ضمانت های اجرای دستورهای قانونگذار نیز باخبر شوند. مجازات مقرر در قانون آن ها را از اهمیتی که-جامعه برای نقض این دستورها قایل است آگاه خواهد کرد. به این ترتیب، هر کس می تواند پیامد افعال و سود و زیان خود را از پیش سنجیده، در این ارزیابی مجازات فعل موردنظر را نیز لحاظ کند.(۲) درآیه های قرآنی یا سنت نبوی، نص آشکاری مبنی بر عمل به این قاعده در حوزه قانونگذاری کیفری وجود ندارد. به بیان دیگر، نصی یافت نمی شود که بر اتخاذ این قاعده در قانونگذاری کیفری اسلامی دلالت داشته باشد.(۳)

۱-اردبیلی،محمدعلی،حقوق جزای عمومی،جلدیک،ص۱۲۶.
۲-همان،ص۱۴۵
 ۳-عوا،محمد،درآمدی بر اصول نظام کیفری اسلام، ترجمه حمید روستایی صدرآبادی،ص۲۶
سابقه این قاعده در دین اسلام بیش-از۱۳قرن است و همین امرموجب امتیاز دین اسلام نسبت به قوانین موضوعه ای است که تا اواخرقرن هجدهم-زمانی که این قاعده به عنوان نتیجه ای از انقلاب فرانسه وارد قانون فرانسه شد ـ شناختی نسبت به این قاعده نداشتند. قاعده مذکور برای نخستین بار در سال ۱۷۸۹ در اعلامیه های حقوق بشر انتشار و سپس در سایر قوانین-موضوعه رسوخ یافت(۱)با وجود این، استنتاج این قاعده از برخی آیات قرآنی یا سنت نبوی و قواعد اصولی امکانپذیر بوده است واستخراج آن چندان دشوار نیست.
 برخی از آیات قرآن کریم- ۱-اسراءآیه۱۵:....وَلاتَزِرُوَازِرَةٌوِزْرَأُخْرَىوَمَاکُنَّامُعَذِّبِینَ حَتى نَبْعَث رَسول...وهیچکس بار گناه دیگرى را به دوش نمى‏کشد ، و ما هرگز شخص یا قومى را مجازات نخواهیم کرد مگرآنکه پیامبرى مبعوث مى‏کنیم-تاوظائفشان رابیان کند.وزر به معنى بار سنگین و مسئولیت است، و اگر به وزیر ، وزیر گفته مى‏شود به خاطر آن-است که بار سنگینى از ناحیه امیر یا  مردم بر دوش او گذارده شده است.البته این قانون کلى که هیچکس بار گناه دیگرى را به دوش نمى‏کشد هیچگونه منافاتى با آنچه در آیه ۲۵ سوره نحل گذشت که مى‏گوید : گمراه کنندگان بار مسئولیت کسانى را که گمراه کرده‏اند نیز بر دوش مى‏کشند ندارد.زیرا آنها به خاطر اقدام به گمراه ساختن دیگران ، فاعل آن گناهند ، و یا همچون فاعل آن محسوب مى‏شوند ، بنابراین در حقیقت این بار گناهان خودشان است که بر دوش دارند و به تعبیر دیگر سبب در اینجا در حکم مباشر ( انجام دهنده کار ) است. ما هیچ شخص و قومى را مجازات نخواهیم کرد مگر اینکه پیامبرى را براى آنها مبعوث کنیم تا وظائفشان را کاملا تشریح و اتمام حجت کند.و ما کنا معذبین حتى نبعث رسولا منظور از در اینجا هر نوع عذاب دنیا و آخرت است.
 ۱-۱-بى گناه وباگناه راباهم نمى‏سوزانندبه عکس آنچه معروف است که عوام مى‏گویندآتش که گرفت خشک وترمى‏سوزددرمنطق عقل و تعلیمات انبیاء هیچ بى گناهى به جرم گناه دیگرى مجازات نخواهد شد ، در تمام شهرهاى لوط یک خانواده مؤمن وجود داشت خدابه هنگام مجازات آن قوم-منحرف و آلوده ، آن یک خانواده را نجات داد.
۱-۲-اصل برائت وآیه ماکنا معذبینمفهوم آیه این است که در مسائلى که-عقل قادر به درک آن نیست ، خداوند بدون بعث رسولان یعنى بیان احکام و وظائف ، کسى را مجازات نمى‏کند ، و این-دلیل بر نفى مجازات و عقاب در موارد عدم بیان است ، و اصل برائت نیز چیزى جز این نمى‏گوید که عقاب بدون بیان صحیح نیست. ۱-عوده، عبدالقادر، حقوق جزای اسلامی، ص ۱۳۳
۲-سوره قصص آیه ۵۹ :وَ مَا کانَ رَبُّک مُهْلِک الْقُرَى حَتى یَبْعَث فى أُمِّهَا رَسولاً یَتْلُوا عَلَیْهِمْ ءَایَتِنَا... پروردگارتوهرگزشهرهاوآبادى‏هاراهلاک نمى‏کرد تا اینکه در کانون آنها پیامبرى مبعوث کند که آیات مارابرآنان-بخواند.تااتمام حجت نکنیم وپیامبران رابادستورات صریح نفرستیم مجازات نخواهیم کرد.جمله حتی یبعث فی امها رسولا به این اشاره می کند که لزومى ندارد در هر شهر و روستا پیامبرى مبعوث شود ، همین اندازه که در یک کانون بزرگ که مرکز پخش اخبار و محل اندیشمندان و متفکران یک قوم است پیامبرى مبعوث گردد کافى است ، زیرا مردم تمام آن منطقه بر اثر نیازهاى زندگى مرتبا به آنجا رفت وآمد دارند و هر-خبرى در آنجا باشد به سرعت در تمام منطقه و نقاط دورونزدیک پخش مى‏گردد.
۳-سوره انفال(۳۸):قُل لِّلَّذِینَ کفَرُوا-إِن یَنتَهُوایُغْفَرلَهُم مَّاقَدْسلَف وَإِن یَعُودُوافَقَدْ مَضت سنَّت الأَوَّلِینَ‏به کسانیکه کافر شدند بگو : چنانچه از مخالفت بازایستند، و ایمان آورند،گذشته آنها بخشوده خواهد شد و اگر به اعمال سابق باز گردند سنت خداوند در گذشتگان در باره آنها جارى می شودبا قبول اسلام گذشته هر چه باشد مورد عفو قرار مى‏گیرد و این همان چیزى است که در روایات اسلامى به عنوان یک قانون کلی آمده است منظور این است اعمال و کارهاى خلاف و حتى ترک فرائض و واجبات که قبل از اسلام انجام گرفته به خاطر پذیرش اسلام از میان خواهد رفت و این قانون عطف به گذشته نمى‏شود لذا برشخصى که مسلمان مى‏شودحتى قضاءعبادات گذشته-لازم نیست.
 ۴-سوره مائده(۹۵):أَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تَقْتُلُوا الصیْدَ وَ أَنتُمْ حُرُمٌ وَ مَن قَتَلَهُ مِنکُم مُّتَعَمِّداً فَجَزَاءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یحْکُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنکُمْ هَدْیَا بَلِغَ الْکَعْبَةِ أَوْ کَفَّرَةٌ طعَامُ مَسکِینَ أَوْ عَدْلُ ذَلِک صِیَاماً لِّیَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَااللَّهُ عَمَّاسلَف وَمَنْ عَادَ فَیَنتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزِیزٌذُوانتِقَامٍ‏اى کسانى که ایمان آورده‏اید شکار را در حال احرام به قتل نرسانید و هر کس از شما عمدا آنرا به قتل برساند باید کفاره‏اى معادل آن از چهار پایان بدهد ، کفاره‏اى که دو نفر عادل از شما معادل بودن آنرا تصدیق کنند ، و به صورت قربانى به ( حریم ) کعبه برسد ، یا ( بجاى قربانى ) اطعام مستمندان کند یا معادل آن روزه بگیرد تا کیفر کار خود را بچشد ، خداوند از آنچه در گذشته واقع شده عفو کرده است و هر کس تکرارکندخداوندازاوانتقام-مى‏گیردوخداوندتواناوصاحب انتقام است.از آنجائى که هیچ حکمى معمولا شامل گذشته نمى‏شود ، تصریح مى‏کند که خدا از تخلفاتى که در این زمینه در گذشته انجام داده‏اید ، عفو فرموده است. ب-اصل الزامی بودن حقوق جزا در حقوق خصوصی قوانینی وجود دارد که اجرای آن ها به اختیار اشخاص است، این قبیل قوانین را قوانین اختیاری می نامند؛ مثل مقررات بیع. کسی که نخواهد خرید و فروش کند، این مقررات رااجرانمی کند.قوانین-تکمیلی هم وجود دارد که افراد می توانند به اذن قانون از آن صرف نظر کنند. ماده۱۱۱۴ قانون مدنی مقرر می دارد: «زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند، سکنی نماید... » این دستور از قواعد تکمیلی است و زن و مرد می توانند برخلاف این دستور رفتار کنند و در ضمن عقد شرطی برخلاف آن بگنجانند.این اجازه صراحتاً به موجب قسمت آخر ماده مذکور داده شده است که مقرر می دارد: «... مگر این که اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.» اما در حقوق جزا قواعد اختیاری و تکمیلی وجود ندارد، مجنی علیه قادر نیست که تعهد کند قتل یا سرقت از منزل او قابل تعقیب کیفری نباشد و به فرض هم تعهدی بشود، چنین تعهدی فاقد اعتبار است، سلب حیات از مقتول هرچند با اجازه و توافق قبلی وی و به هر انگیزه ای واقع شود، مستوجب کیفر است. سقط جنین در غیر از مواردقانونی،باوجوداجازه زن موجب سلب مسئولیت کیفری ازطبیب-نیست.(۱) در قرآن کریم اگرچه امکان تقسیم بندی الزامات به قراردادهای ناشی از تعهدات بین افراد و نیز الزاماتی که جنبه عمومی دارند، وجود دارد، لیکن به دلیل آن که الزامات با هر منشأ، از ناحیه شارع مقدس در قالب اوامر و نواهی نمود پیدا می کند؛ بدین نحو که ترک آنچه لازم به عمل بوده و نیز عمل به آنچه منهی بوده دارای پاسخ اخروی است، بنابراین گستره الزامات قرآنی وسیع تر از حقوق جزا است؛ برای نمونه در آیات زیر مالکیت خصوصی و حقوق مربوط به آن و وفای به عهد را مورد-تأکیدقرارمی دهدو همین طور صدها آیه در خصوص مسائل اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و فرهنگی ناشی از روابط افراد را مطرح می کند که بی توجهی به آن ها موجب ورود ضرر مادی می شود.
 ۱-سوره نساء(۲۹) :... لا تَأْکلُوا أَمْوَلَکُم بَیْنَکم بِالْبَطِلِ إِلا أَن تَکُونَ تجَرَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکُمْ. ...اموال یکدیگررابه باطل واز طرق نامشروع نخورید مگر اینکه تجارتى باشد که بارضایت شما انجام گیرد. این آیه زیر بناى قوانین اسلامى را در مسائل مربوط به معاملات و مبادلات مالى تشکیل مى‏دهد ، هر گونه تصرف در مال دیگرى که بدون حق بدون یک مجوز منطقى و عقلانى بوده باشد ممنوع شناخته شده است،هر گونه تجاوز ، تقلب ، غش ،معاملات ربوى ،معاملاتى که حدوحدودآن کاملا نامشخص باشد ، خریدوفروش اجناسى که فایده-منطقى وعقلائى درآن نباشد،خریدوفروش وسائل فساد و گناه ،  همه در تحت این قانون کلى قرار دارند ، مگر اینکه تصرف شما در اموال دیگران از طریق داد و ستدى باشد که از رضایت باطنى دو طرف سرچشمه بگیرد ،۱-دکتر گلدوزیان،ایرج،حقوق جزای عمومی ایران،انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۹۰طبق این بیان ، تمام مبادلات مالى و انواع تجارت‏ها که در میان مردم رایج است چنانچه از روى رضایت طرفین صورت گیرد و جنبه معقول و-منطقى داشته باشد از نظر اسلام مجاز است.
۲-سوره مائده آیات۳۳و۳۴:إِنَّمَاجَزاؤُاالَّذِینَ یحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسولَهُ-وَیَسعَوْنَ فى الأَرْضِ فَساداً أَن یُقَتَّلُوا أَوْ یُصلَّبُوا أَوْتُقَطعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَفٍ أَوْ یُنفَوْا مِنَ الأَرْضِ ... کیفر آنها که با خدا و پیامبر به جنگ بر مى‏خیزند و در روى زمین دست به فساد مى‏زنند. و با تهدید به اسلحه به جان و مال و ناموس مردم حمله مى‏برند این است که اعدام شوند یا به دار آویخته گردند یا (چهار انگشت از ) دست راست و پاى چپ آنها بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند ...کیفر آنها که به جان و مال مردم حمله مى‏برند.این آیه در حقیقت بحثی را که در مورد قتل نفس است، تکمیل مى‏کند و جزاى افراد متجاوزى را که اسلحه بروى مسلمانان مى‏کشند و با تهدید به مرگ و حتى کشتن ، اموالشان را به غارت مى‏برند ، با شدت هر چه تمامتر بیان مى‏کند.-منظور از محاربه با خدا و پیامبر؛: کسى با تهدید به اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز کند ، اعم از اینکه به صورت دزدان گردنه‏ها در بیرون شهرها چنین کارى کند و یا در داخل شهر ، بنا بر این افراد چاقوکشى که حمله به جان و مال و نوامیس مردم مى‏کنند نیز مشمول آن هستند.محاربه و ستیز با بندگان خدا در این آیه به عنوان محاربه با خدا معرفى شده و این تاکید فوق العاده اسلام را در باره حقوق انسانها و رعایت امنیت آنان ثابت-مى‏کند.–منظوراز قطع دست و پا یعنى تنها بریدن چهار انگشت از دست یا پا  مى‏باشد.-اگر افراد محارب دست به کشتن انسانهاى بى‏گناهى زده‏اند مجازات قتل براى آنها انتخاب مى‏شود و اگر اموال مردم را با تهدید به اسلحه ببرند انگشتان دست و پاى آنها قطع مى‏شود و اگر هم دست به آدم‏کشى و هم سرقت اموال زده باشند اعدام مى‏شوند و جسد آنها براى عبرت مردم مقدارى به دار آویخته مى‏شود و اگر تنها اسلحه به روى مردم کشیده‏اند بدون اینکه خونى ریخته شود و یا سرقتى انجام گیرد به شهر دیگرى تبعید-خواهند شد. در بسیارى از قوانین جنائى و جزائى دنیاى امروز نیز این مطلب به وضوح دیده مى‏شود که براى یک نوع جنایت چند مجازات را در نظر مى‏گیرند ، مثلا در پاره‏اى از جرائم ، در قانون مجازات مجرم ، حبس از سه سال تا ۱۰ سال تعیین شده و دست قاضى را در این باره باز گذاشته‏اند مفهوم آن این نیست که قاضى مطابق میل خود سالهاى زندان را تعیین نماید بلکه منظور این است چگونگى وقوع مجازات را که گاهى با جهات مخففه و گاهى با جهات تشدید همراه است در نظر بگیرد و کیفر مناسبى انتخاب نماید.در این قانون مهم اسلامى که در باره محاربان وارد شده ، چون نحوه این جرم و جنایت بسیار متفاوت است و همه محاربان مسلما یکسان نیستند طرز مجازات آنها نیز متفاوت ذکر شده است.ناگفته پیدا است شدت عمل فوق‏العاده‏اى که اسلام در مورد محاربان به خرج داده براى حفظ خونهاى بى‏گناهان و جلوگیرى از حملات وتجاوزهاى افراد قلدر و زورمند و جانى و چاقوکش و آدمکش به جان و مال و نوامیس مردم بى‏گناه است. تنها در صورتى مجازات و حد از آنها برداشته مى‏شود که پیش از دستگیر شدن به میل و اراده خود از این جنایت صرفنظر کنند و پشیمان گردند
 ۳-سوره مائده آیات۳۸و۳۹ :وَ السارِقُ وَ السارِقَةُ فَاقْطعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءَ بِمَا کَسبَا نَکَلاً مِّنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ-فَمَن تَاب مِن بَعْدِ ظلْمِهِ وَأَصلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوب عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ‏دست مرد دزد و زن دزد را به کیفر عملى که انجام داده‏اند به عنوان یک مجازات الهى قطع کنید ، و خداوند توانا و حکیم است ،اما آن کس که پس از ستم کردن ، توبه و جبران نماید خداوند توبه او را مى‏پذیردزیراخداوند آمرزنده و مهربان است
۳-۱-مجازات دزدان:حکم دزد یعنى کسى که بطور پنهانى و مخفیانه اموال مردم را مى‏برد دست مرد و زن سارق را قطع کنید.مرد دزد بر زن دزد مقدم داشته شده این تفاوت شاید به خاطر آن باشد که در مورد دزدى عامل اصلى بیشتر مردانند این کیفرى است در برابر اعمالى که انجام داده‏اند و و مجازاتى است از طرف خداونددر حقیقت در این جمله اشاره به آن است که اولا - این کیفر نتیجه کار خودشان است و چیزى است که براى خود خریده‏اند و ثانیا - هدف از آن پیشگیرى و بازگشت به حق و عدالت است راه بازگشت را بهروى آنها گشوده  است .اگر قبل از ثبوت سرقت در دادگاه اسلامى توبه کند حد سرقت نیز از او برداشته مى‏شود ، ولى هنگامى که از طریق دو شاهد عادل ، جرم او ثابت شد با توبه از بین نمى‏رود.در حقیقت توبه حقیقى قبل از ثبوت حکم در محکمه انجام گیرد ، و گرنه هر سارقى هنگامى که خود را در معرض مجازات دید اظهار توبه خواهد نمود و موردى براى اجراى حق باقى نخواهد ماند.
۳-۲--شرائط مجازات سارق بریدن دستشرائط زیادى دارد:۱
-متاعى که سرقت شده-بایدحداقل یک ربع دینارباشد
 ۲-ازجاى-محفوظى مانندخانه ومغازه وجیب‏هاى داخلى سرقت شود
 ۳-درقحط سالى که مردم گرسنه‏اندوراه به جائى ندارندنباشد
 ۴-سارق عاقل وبالغ باشد،ودرحال اختیاردست به این-کار بزند
۵-سرقت پدرازمال فرزند،یاسرقت شریک ازمال موردشرکت این حکم را ندارد
 ۶-سرقت میوه ازدرختان باغ را نیزازاین حکم استثناء کرده‏اند
۳-۳-اندازه قطع دست سارق:تنها چهار انگشت از-دست راست بریده مى‏شود ، نه بیشتر
۴-سوره نساءآیه۹۳:وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُّتَعَمِّداًفَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَلِداًفِیهَاوَغَضِب اللَّهُ-عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِیماًو هر کسى فرد با ایمانى را از روى عمد به قتل برساند مجازات او دوزخ است که جاودانه در آن مى‏ماند و خداوند بر او غضب مى‏کند و از رحمتش او را دور مى‏سازد و عذاب عظیمى براى او آماده ساخته است.
۴-۱-مجازات قتل عمد:
۱-خلودیعنى جاودانه درآتش دوزخ-ماندن
۲-خشم وغضب الهى۳
-دورى ازرحمت خدا
 ۴-مهیاساختن عذاب عظیمى براى او اما کیفر دنیوى قتل عمد-همان قصاص است.
۴-۲-انواع قتل:
قتل رابه سه نوع تقسیم کرده‏اند:
۱-قتل عمد،
۲-قتل شبه عمدو
۳-قتل-خطاقتل
۱-قتل عمد،قتلى است که با تصمیم قبلى و با استفاده از وسائل قتل صورتگیردمثل اینکه انسان به قصد کشتن دیگرى ازحربه یاچوب یا سنگ یا دست استفاده کند.
۲-قتل شبه عمد،آن است که تصمیمى بر کشتن نباشد اما تصمیم بر کارى در مورد مقتول داشته باشد که بدون توجه منجر به قتل گردد مثل این که کسى را عمدا کتک مى‏زند بدون اینکه تصمیم کشتن او را داشته باشدولى این ضرب اتفاقا منجربه قتل گردد.
۳-قتل خطا، آن است که هیچگونه تصمیمى نه به قتل داشته باشد نه انجام عملى در مورد مقتول ، مثل اینکه مى‏خواهد حیوانى راشکارکنداماتیرخطامى‏رودوبه-انسانى مى‏خوردواورابه قتل مى‏رساند.
۵-سوره بقره آیات۱۷۸و۱۷۹ :... کُتِب عَلَیْکُمُ الْقِصاص فى الْقَتْلی الحْرُّ بِالحْرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الأُنثى بِالأُنثى فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شىْ‏ءٌ فَاتِّبَاعُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسنٍ ذَلِک تخْفِیفٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَ رَحْمَةٌفَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِک فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ،وَ لَکُمْ فى الْقِصاصِ حَیَوةٌ یَأُولى الأَلْبَبِ لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ...حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است ، آزاد در برابر آزاد ، و برده در برابر برده ، و زن در برابر زن ، پس اگر کسى از ناحیه برادر دینى خود مورد عفو قرار گیرد و حکم قصاص او تبدیل به خونبها گردد باید از راه پسندیده پیروى کندو در طرز پرداخت دیه ، حال پرداخت کننده را در نظر بگیرد و قاتل نیز به نیکى دیه را به ولى مقتول بپردازدو در آن مسامحه نکنداین تخفیف و رحمتى است از ناحیه پروردگار شما و کسى که بعد از آن تجاوز کند عذاب دردناکى خواهد داشت.وبراى شمادرقصاص حیات وزندگى است اى صاحبان خرد،تاشماتقوى پیشه کنید.۵-۱-قصاص مایه-حیات شمااست.قصاص به معنى جستجو و پى‏گیرى از آثار چیزى است و هر امرى که پشت سر هم آید-،قصاص، قتلى است که پشت سر قتل دیگرى قرار مى‏گیرد .اولیاء مقتول حق دارند نسبت به قاتل همان را انجام دهند که-او مرتکب شده.مساله قصاص حقى براى اولیاى مقتول است و هرگز یک حکم الزامى نیست ، و اگر مایل باشند مى‏توانند قاتل را ببخشند و خونبها بگیرند ، یا اصلا خونبها هم نگیرند .این دستور عادلانه قصاص و عفو که یک مجموعه کاملا انسانى و منطقى را تشکیل مى‏دهدو از سوى دیگر مایه حیات-قاتل است چرا که او را ازفکرآدم‏کشى تا حد زیادى باز مى‏دارد و کنترل مى‏کند.
۵-۲--قصاص وعفویک مجموعه-عادلانهاسلام در هر مورد مسائل را با واقع‏بینى و بررسى همه جانبه دنبال مى‏کند.حکم اصلى را قصاص قرار داده ،براى تعدیل آن حکم عفو را در کنار این حکم ذکر کرده است.اولیاءمقتول حق دارنددربرابرقاتل یکى ازسه حکم را-اجراء کنند:۱-قصاص کردن۲-عفو کردن بدون گرفتن خونبها۳-عفو کردن با گرفتن خونبهاوباموافقت قاتل۶-سوره نور آیات۲و۳و۴ :الزَّانِیَةُ وَ الزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ...،الزَّانِی لا یَنْکِحُ إِلَّا زانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَ الزَّانِیَةُ لا یَنْکِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِکٌ...،وَ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانِینَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً...به هریک از زن و مرد زناکار صدتازیانه بزنید. مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمیکند و زن زنا کار را جز مرد زناکار یا مشرک به ازدواج خود در نمی آورد.وکسانی که زنان پاک دامن را متهم میکنند سپس ۴شاهد عادل بر ادعای خود نمی آورند،آنها را ۸۰ تازیانه بزنید و شهادتشان را تا آخر عمر هرگز نپذیرید.
۶-۱-حد((زانى))و((زانیه)):زن و مرد زناکار را هر-یک صد تازیانه بزنید
۶-۲--مواردى که حکم زنا اعدام است: این آیه-درموردحدزنا،یک حکم عمومى است که موارد استثنائى هم دارد از جمله زناى محصن ومحصنه است که-حدآن باتحقق شرائط اعدام است.منظوراز((محصن))مردى است که همسرى داردوهمسرش دراختیاراواست. ((محصنه)) به زنى مى گویندکه شوهرداردوشوهرش نزداواست.هرگاه کسى باداشتن چنین راه مشروعى بازهم-مرتکب زنابشودحداواعدام مى باشد.ونیززناى با محارم حکم آن اعدام است در بعضى-ازمواردتبعیدنیزهست.
۶-۳--چرازانیه مقدم ذکرشده؟این عمل منافى عفت از همه کس قبیح است ، ولى از زنان زشت تر و قبیح تر است ، چرا که آنها از حجب و حیاى بیشترى برخوردارند، و شکستن آن دلیل بر تمرد شدیدترى است .از این گذشته عواقب شوم این امر گرچه دامنگیر هر دو مى شود اما در مورد زنان ، عواقب شومش بیشتر است . سر چشمه وسوسه این کار بیشتر از ناحیه زنان صورت مى گیرد ودر-بسیارى از موارد عامل اصلى محسوب مى شوند.
۶-۴-مجازات تهمت:بعد از بیان مجازات شدید زناکاران ، مجازات شدید تهمت زنندگان را که در صدد سوء استفاده از این حکم هستند بیان مى کند، تا حیثیت و حرمت خانواده هاى پاکدامن از خطر اینگونه اشخاص مصون بماند، و کسى جرات تعرض به آبروى مردم پیدا نکند.به این ترتیب نه تنها این گونه افراد را تحت مجازات شدید قرار مى دهد، بلکه در دراز مدت نیز سخن و شهادتشان را از ارزش و اعتبار مى اندازد، تا نتوانند حیثیت پاکان را لکه دار کنند، بعلاوه داغ فسق بر پیشانیشان مى نهدودرجامعه رسوایشان مى کند.امام صادق (علیه السلام ) : هنگامى که مسلمانى برادر مسلمانش را به چیزى که در او نیست متهم سازد ایمان در قلب او ذوب مى شود، همانند نمک در آب.ولى از آنجا که اسلام هرگز راه بازگشت را بر کسى نمى بندد، بلکه در هر فرصتى آلودگان را تشویق به پاکسازى خویش و جبران اشتباهات گذشته مى کند،
 ۶-۵--چراچهارشاهد؟براى اثبات حقوق و جرمها در اسلام دو شاهد عادل کافى است حتى در مساءله قتل نفس با وجود دو شاهد عادل ، جرم اثبات مى شود، ولى در مسأله اتهام به زنا مخصوصا چهار شاهد الزامى است ، ممکن است سنگینى وزنه شاهد در اینجا به خاطر آن باشد که زبان بسیارى از مردم در زمینه این اتهامات باز است ، و همواره عرض و حیثیت افراد را با سوء ظن و بدون سوء ظن جریحه دار مى کنند، اسلام در این زمینه سختگیرى کرده تا حافظ اعراض مردم باشد، ولى در مسائل دیگر، حتى قتل نفس ، زبانها تا این حد آلوده نیست .از این گذشته قتل نفس در واقع یک طرف دارد، یعنى مجرم یکى است ، در حالى که در مساءله زنا براى دو نفر اثبات جرم مى شود، و اگر براى هر کدام دو شاهد بطلبیم چهار شاهد مى شود.ج-اصل شخصی بودن حقوق جزابه این اصل در قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تصریح شده است. ماده پنج این قانون مقرر می دارد: «تعقیب امر جزایی فقط نسبت به مباشر، شریک و معاون جرم خواهد بود.» در جوامع اولیه این اصل رعایت نمی شد و در قبال جرمی که فرد انجام می داد خانواده و حتی در مواردی قبیله وی مسئولیت داشتند. در نظام های جزایی معاصر هم باانقلاب فرانسه این اصل به حقوق جزاراه یافت.قرآن کریم در آیات متعددی به این اصل اشاره دارد
: ۱-سوره فاطرآیه ۱۸و۱۶۴انعام:وَلاتَزِرُوَازِرَةٌوِزْرَأُخْرَى...هیچ گنهکارى بار گناه دیگرى را بر دوش نمى‏کشد...وزر به معنى سنگین است و به معنى پناهگاه کوههاو مسئولیت است و یکى از پایه‏هاى اساسى در اعتقادات اسلامى است در حقیقت از یکسو ارتباط به عدل خداوند دارد که هر کس را در گرو کار خود مى‏شمرد،به سعى‏ها و تلاشهاى او پاداش مى‏دهد و به گناهان او کیفر.و از سوى دیگر به شدت مجازات روز رستاخیز اشاره دارد که احدى حاضر نمى‏شود بار گناه دیگرىرابردوش گیرد.توجه به این معنى تاثیر زیادى در خودسازى انسانها دارد که هر کس مراقب خویش باشد ، هرگز به بهانه اینکه اطرافیان او یا جامعه او فاسد است تن به فساد ندهد ، و آلودگى محیط را مجوزى بر آلودگى خویش نشمرد چرا که هر کس بار گناه خود را بر دوش مى‏کشد.و از سوى دیگر این درک و دید را به انسانها مى‏دهد که حساب خداوند با جامعه‏ها حساب مجموع و یکپارچه نیست ، بلکه هر کسى مستقلا مورد محاسبه قرار مى‏گیرد ، یعنى اگر هم در رابطه با پاکسازى خویشتن و هم مبارزه با فساد انجام وظیفه کرده باشد هیچ ترس و وحشتى بر او نیست هر چند تمام جهانیان غیر از او آلوده کفرو شرک و ظلم و گناه باشد.اگر فرد سنگین بارى دیگرى را دعوت به حمل گناهانش کند پاسخ منفى به دعوت او مى‏دهد و چیزى ازگناه ومسئولیت اوراحمل نخواهد کرد،هرچندازنزدیکان وبستگان اوباشددر قیامت مادر و فرزندى را مى‏آورند که هر دوبار سنگینى از گناه بر دوش دارند ، مادر از فرزند تقاضا مى‏کند در عوض آنهمه زحمات که در دنیا براى تو کشیدم مقدارى از بار مسئولیت گناه مرارابردوش گیر،فرزندبه-مادرمى‏گویدازمن دورشوکه من ازتوگرفتارترم.
 ۲-سوره نساءآیه۱۲۳:...مَن یَعْمَلْ سوءاً یجْزَبِهِ... هرکس که عمل بد کند کیفرداده مى‏شود،در این آیه یکى از اساسى‏ترین پایه‏هاى اسلام بیان شده است ، که ارزش وجودى اشخاص و پاداش و کیفر آنها هیچ گونه ربطى به ادعاها و آرزوهاى آنها ندارد ، بلکه تنها بستگى به عمل و ایمان دارد ، این اصلى است ثابت و سنتى است تغییرناپذیر ، و قانونى است که تمام ملت‏ها در برابر آن یکسانندهر کس عمل بدى انجام دهد کیفر خود را در برابر آن خواهد گرفت.و هم چنین کسانى که عمل صالح بجا آورند و با ایمان باشند اعم از مرد و زن آنها وارد بهشت خواهندشدوکمترین ستمى به آنها نمى‏شود.
۳-سوره مائده-آیه۴۵:وَکَتَبْنَاعَلَیهِمْ فِیهَاأَنَّ النَّفْس بِالنَّفْسِ وَالْعَینَ بِالْعَینِ وَالأَنف بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسنَّ بِالسنّ‏ِ وَ الْجُرُوحَ-قِصاصٌفَمَن تَصدَّقَ بِهِ فَهُوَ کفَّارَةٌ لَّهُوَ مَن لَّمْ یحْکم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَئک هُمُ الظلِمُونَو بر آنهابنى-اسرائیل درآن تورات مقررداشتیم که جان درمقابل جان وچشم درمقابل چشم وبینى دربرابربینى وگوش در مقابل-گوش ودندان دربرابردندان، مى‏باشد،وهرزخمى قصاص دارد واگرکسى آن را ببخشد و از قصاص صرف نظرکند،کفاره،گناهان،اومحسوب مى‏شود،وهرکس به احکامى که خدا نازل کرده حکم نکند ستمگراستقصاص-وگذشتاین آیه قسمت دیگرى از احکام جنائى و حدود الهى را شرح میدهد : ما قانون قصاص را مقرر داشتیم که اگر کسى عمدا بى‏گناهى را به قتل برساند اولیاى مقتول میتوانند قاتل را در مقابل اعدام-نمایند.و اگر کسى آسیب به چشم دیگرى برساند و آن را از بین ببرد او نیز میتواند ، چشم او را از بین ببرد و همچنین در مقابل بریدن بینى ، جایز است بینى جانى بریده شود. و نیز در مقابل بریدن گوش ، بریدن گوش طرف مجاز است. و اگر کسى دندان دیگرى را بشکند او میتواند دندان جانى را در مقابل بشکند. و به طور کلى هر کس جراحتى و زخمى به دیگرى بزند ، در مقابل میتوان قصاص کرد.بنابراین حکم قصاص بطور عادلانه و بدون هیچگونه تفاوت از نظر نژادو طبقه اجتماعى و طایفه و شخصیت اجرا مى‏گردد،وهیچگونه تبعیضى درآن ازاین جهات راهندارد. اگر کسى از حق خود بگذرد و عفو و بخشش کند ، کفاره‏اى براى گناهان او محسوب میشود ، و به همان نسبت که گذشت به خرج داده خداوند از او گذشت میکند.شک نیست که قصاص هرگز نمیتواند آنچه را انسان از دست داده به او باز گرداند ، تنها یکنوع آرامش موقت به او میدهد ، ولى وعده عفو خدا مى‏تواند به طور کلى آنچه را او از دست داده به صورت دیگرى جبران کند و به این ترتیب باقیمانده ناراحتى از قلب و جان او برچیده شود و این رساترین تشویق براى چنین اشخاص است.از مجموع آیه استفاده میشود که اجازه قصاص براى ایجاد ترس و وحشت جانیان و در نتیجه تامین امنیت جانى براى مردم بى‏گناه است ، و در عین حال راه عفو و بازگشت نیز در آن گشوده شده است ، با ایجاد این حالت ترس و امید ، اسلام می خواهد ، هم جلو جنایت رابگیردوهم تاآنجاکه ممکن است و-شایستگى داردجلوشستن خون را با خون.کسانى که بر طبق حکم خداوند ، داورى نکنند ستمگرند.چه ظلمى از این بالاتر که ما گرفتار احساسات و عواطف کاذبى شده و از شخص قاتل به بهانه اینکه خون را با خون نباید شست بکلى صرفنظر کنیم. و دست قاتلان را براى قتلهاى دیگر باز گذاریم و به افراد بى‏گناه از این رهگذر ظلم و ستم کنیم.و اگر اذیت دیگر رسیده باشد آن گاه ، جان عوض جان باید داده شود ، چشم عوض چشم ، دندان به عوض دندان ، دست به عوض دست ، پا به عوض پا ، سوختن به عوض سوختن،زخم به عوض زخم ،لطمه به عوض لطمه. از طرف دیگر تشریع قصاص به صورتی که در اسلام وضع شده و خداوند سبحان فرموده است: «ولکم فی القصاص حیاة»(بقره، ۱۷۹) خود نیز به طریق دیگری نشان دهنده اصل شخصی بودن مجازات هاست.در دوران جاهلیت در مقابل ارتکاب قتل از ناحیه قاتل، شماری از اعضای خانواده، بستگان و حتی قبیله قاتل، بسته به قدرت قبیله مقتول مجازات-می شدند و به قتل می رسیدند.«کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر و...» تسری مجازات به غیرقاتل را منع کرده است، بدین طریق موجب حیات و آرامش در زندگی اجتماعی شد(۱)اصل شخصی بودن مسئولیت جزایی را نباید با اصل شخصی بودن مجازات مخلوط کرد، بلکه اصل اخیر را غالباً نتیجه شخصی بودن مسئولیت دانست؛ زیرا ابتدا می باید مسئولیت جزایی محرز شود، آنگاه مجازات اعمال شود. با وجود این نباید فراموش کرد که در پاره ای از موارد در حالی که اصل شخصی بودن مسئولیت جزایی وجود دارد، اما اصل شخصی بودن مجازات اعمال نمی شود؛ مانند دیه بر عاقله در مقررات جزایی اسلام وقتی که دیه را به عنوان مجازات بشناسیم. برعکس گاه اصل شخصی بودن مجازات وجود دارد اما اصل شخصی بودن مسئولیت جزایی موجود نیست نظیر تنبیه مجنون در قانون مجازات اسلامی در حالی که مسئولیت جزایی وجود ندارد مشروط بر این که با این ایراد که تنبیه مجازات نیست، مواجه نشویم.(۲) البته این تقدم و تأخر و یا استثنا، اصل شخصی بودن حقوق جزا اعم از مجازات و یا مسئولیت کیفری راتحت الشعاع قرارنداده است ازاهمیت آن نمی کاهدبه این اصل در قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تصریح شده است. ماده پنج این قانون مقرر می دارد: «تعقیب امر جزایی فقط نسبت به مباشر، شریک و معاون جرم خواهد بود.» در جوامع اولیه این اصل رعایت نمی شد و در قبال جرمی که فرد انجام می داد خانواده و حتی در مواردی قبیله وی مسئولیت داشتند. در نظام های جزایی معاصر هم با انقلاب فرانسه این اصل به حقوق جزا راه یافت.تشریع قصاص به صورتی که در اسلام وضع شده، نشان دهنده اصل شخصی بودن مجازات هاست.د- اصل حدود حاکمیت حقوق جزا حاکمیت حقوق جزا محدود به مرزهای آبی، خاکی و هوایی هر کشوری است. این ویژگی به اصل سرزمینی بودن حقوق جزا شهرت دارد. ماده ۳ قانون مجازات اسلامی در این خصوص مقرر می دارد: قوانین جزایی درباره کلیه کسانی که در قلمرو حاکمیت زمینی، دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران مرتکب جرم شوند اعمال می گردد مگر آن که به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد. سرزمینی بودن قوانین جزایی واجد دو جنبه مثبت و منفی است . جنبه مثبت آن شمول قوانین جزایی بر همه ساکنان کشور است ؛
 ۱-عباسنژاد،۱۳۸۵،ص۳۶۷۲-نوربها، ۱۳۸۶، ص۳۲۸
اعم از آن هایی که اتباع کشور بشمار می روند و یا خارجیان مطیع قوانین جزایی. جنبه منفی آن عدم اعمال-قوانین جزایی کشور در مورد کسانی است که در خارج بسر می برند، حتی اگر از اتباع دولت ایران-باشند.اصل سرزمینی بودن قوانین جزایی قابل توجیه و دفاع است؛ به این ترتیب که قوانین جزایی مربوط  به نظم عمومی-جامعه است وهمه ساکنان کشور باید نظم عمومی را رعایت کنند و اصولاً اعمال کسانی که در خارج از کشوربسرمی برند، مغایر نظم آن جامعه نیست.به علاوه رعایت قوانین کشور مستلزم اطلاع وآگاهی نسبت به آن است وافرادی که در خارج از کشوری بسر می برند مکلف به اطلاع و آگاهی از قواعد جزایی آن کشور-نیستند.(۱)البته در پاره ای موارد براساس مقررات جزایی صلاحیت جهانی برای حاکمیت ها ایجاد می شود که در ماده ۸ قانون مجازات اسلامی به این صلاحیت تصریح شده است. از منظر قرآن کریم حاکمیت از آن-خداوند متعال است که جهان هستی را با همه موجوداتش با قدرتی عظیم آفریده، با ارسال انبیا و اولیا تدبیر می کند.
۱-آیه ۲۶، آل عمران قُلِ اللَّهُمَّ مَلِک الْمُلْکِ تُؤْتى الْمُلْک مَن تَشاءُ وَ تَنزِعُ الْمُلْکمِمَّن تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَن تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَن تَشاءُبِیَدِک الْخَیرُ... بگوبارالها ! مالک حکومتها تویى،به هر کس بخواهى،حکومت مى‏بخشى ، و از هر کس بخواهى ، حکومت را مى‏گیرى،هرکس را بخواهى،عزت مى‏دهى ، و هر که را بخواهى خوار مى‏کنى.تمام خوبیها به دست توست منظورازاراده ومشیت الهى در این آیه این نیست که بدون حساب و بى دلیل چیزى رابه کسى مى‏بخشدویااز او-مى‏گیرد،بلکه مشیت او از روى حکمت و مراعات نظام و مصلحت و حکمت جهان آفرینش و عالم انسانیت است وگاه این حکومتها به خاطر شایستگى‏ها است،وگاه حکومت ظالمان هماهنگ ناشایستگى امتها-است.تمام خیرهاو برکات و نیکها و خوبیها ، در دست خدا است ، هم عزت ، خیر است و هم ذلت ، و هم بخشیدن حکومت و هم گرفتن آن ، هر کدام در جاى خود خیر است و بر طبق قانون عدالت ، و شرى وجود ندارد ، جانیان و بدکاران ، خیرشان در آن است که در زندان باشند ، و نیکوکاران با ایمان ، خیرشان درآزادى است. با این نگرش همگانی بودن حقوق جزا ناشی از احکام قرآن، نمود پیدا می کند. در واقع در نظام الهی با وجود اختلاف در خلقت، اجرای قوانین جزایی در حق همه بدون توجه به جغرافیا صورت می پذیرد و معیار، رعایت مساوات در حقوق و آزادی ها است و فقط ملاک برتری افراد به یکدیگر تقوی است
 ۲- حجرات آیه۱۳ :...إِنَّا خَلَقْنَکم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثى وَ جَعَلْنَکمْ شعُوباً وَ قَبَائلَ لِتَعَارَفُواإِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ-إ...شماراازیک مرد و زن آفریدیم ، و تیره‏ها وقبیله‏ها قرار دادیم ،تایکدیگررابشناسید، گرامى‏ترین شما نزدخداوند باتقواترین شماست...
۱- با هر ، ۱۳۸۱ ص ۱۳۷
تقوى بزرگترین ارزش انسانىدر آیه مورد بحث مخاطب کل جامعه انسانى است و مهمترین اصلى را که ضامن نظم و ثبات است بیان مى‏کند.منظور از آفرینش مردم از یک مرد و زن همان بازگشت نسب انسانهابه آدم و حوا است ، بنابر این چون همه از ریشه واحدى هستند معنى ندارد که از نظر نسب و قبیله بر یکدیگر افتخار کنند ، و اگر خداوند براى هر قبیله و طائفه‏اى ویژگیهائى آفریده براى حفظ نظم زندگى اجتماعى مردم است ، چرا که این تفاوتها سبب شناسائى است ، و بدون شناسائى افراد ، نظم در جامعه انسانى حکمفرما نمى‏شود ، چرا که هر گاه همه یکسان و شبیه یکدیگر و همانند بودند ، هرج و مرج عظیمى سراسر جامعه انسانى را فرا مى‏گرفت.ه- ضمانت اجرا در حقوق جزا هنگامی که جرم یعنی رفتاری ضداجتماعی ارتکاب می یابد، حاکمیت عمومی وظیفه دارد با توسل به شیوه ای مناسب و مؤثر ضمن پیشگیری از وقوع و تکرار جرم در آینده، لزوم احترام به احکام و دستورهای خود را بار دیگر به شهروندان گوشزد کند. هشدار مقامات به حفظ نظم عمومی و مراعات حقوق جامعه بیان گوناگونی دارد که صورت مؤکد آن اجرای مجازاتاست.پیش بینی ضمانت های اجرای کیفری به موجب قانون از ابتکارات قانونگذار است ولی تعیین میزان مجازات یا اقدام تأمینی مناسب بر حسب مورد با -قاضی است.(۱) در واقع مجازات، واکنش جامعه در مقابل جرمی است که نظم آن را مختل کرده، هنجارهایش لطمه دیده و ارزش هایش درهم نوردیده است.البته مجازات از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت خواهد بود؛ چرا که فرهنگ ها، آداب، رسوم، عرف و عادات متفاوت است. آنچه مهم است با هر هدف و شیوه ای کیفر در تمامی جوامع وجود داشته و وجود خواهد داشت. تاریخ بشری این را می گوید: با خلقت بشر جرم ایجاد شد و ادامه دارد. پاسخ ها به این نقض قانون با ضمانت اجراهای متفاوتی همراه بوده است. از مجازات های بدنی دوران انتقام خصوصی تاکنون که صحبت از بزه دیده شناسی است، ضمانت اجراها تغییرات عمده ای یافته انداماآنچه ثابت مانده این است که کیفربه عنوان مجازات و جزا وجوددارد.(۲)با توجه به شرایط جوامع و شدت مجازات ها تناسب نداشتن جرم و مجازات وبی توجهی به شخصی بودن مجازات ها، در قرن هجدهم با رویکردی انسانی و هدفمند کیفرمورد توجه قرار گرفت و نظریات جدیدیبا هدف انسانی کردن نظام مجازات ها مطرح شد که خوداین نظریات در حال تغییر و نحول است وره آورد زیادی برای جامعه بشری-داشته است(۳)
۱-اردبیلی،۱۳۸۶،ص۱۱۷
 ۲-رشادتی،۱۳۹۰،۳۵۲۳
۳-صفاری،۱۳۸۶،ص۵۲
قرآن کریم در خصوص بی توجهی مکلفان به اوامر و نواهی شارع، پاسخ های متفاوتی را ارائه می کنند ضمانت اجرای قرآنی هم دنیوی و هم اخروی است. در آیه ۶۸ سوره مبارکه فرقان...وانسانى را که خداوند-خونش را حرام شمرده جز به حق به قتل نمى‏رسانند ، و زنا نمى‏کنند... ارتکاب زنا و قتل دارای مجازات اخروی است، در حالی که در آیه ۱۷۸ سوره بقره مجازات دنیوی قتل عمدی قصاص و براساس آیه ۲ سوره نور مجازات زناکار، ۱۰۰ تازیانه است. مجازات محاربه نیز در آیات ۳۳ و ۳۴ سوره مائده هم دنیوی و هم اخروی ذکر شده است. البته در آیاتی از قرآن کریم مجازات دنیوی با کیفر مصطلح حقوق جزا تفاوت دارد. نازل شدن عذاب آسمانی برای قوم لوط (آیه ۳۴، سوره عنکبوت)، زلزله برای اهالی مدین که حضرت شعیب و خدا را تکذیب کردند (آیه ۳۷، سوره عنکبوت)، هلاکت قوم های عاد، ثمود، قارون، فرعون و هامان به خاطر ارتکاب منکرات و نافرمانی(آیه ۳۹، سوره عنکبوت) از این جمله است. نکته مهمی که در ضمانت اجراهای قرآنی به چشم می خورد و حقوق جزا فاقد آن است، تقدم توجه به کمال انسان حتی مجرم از طریق برنامه های تعلیم و تزکیه بر کیفر که سلاح اصلی حقوق جزا در مقابل مجرم است، می باشد.تعداد قلیل آیات مربوط به مجازات کیفری در قرآن کریم و تعیین کیفر به عنوان آخرین راه حل و پیش بینی راهکارهایی نظیر توبه و عفو برای جلوگیری از اجرای کیفر دنیوی و اخروی مؤیداین-استنباط است.و-هدفمندبودن مجازات درباره اهداف مجازات در حقوق جزای وضعی، مسائلی از قبیل ارعاب و جلوگیری عمومی از تکرار جرم، ارعاب خصوصی و جلوگیری از تکرار جرم توسط مرتکب مجازات شده، مکافات و تلافی و انتقام و تشفی خاطر زیاندیده و امثال آن را هدف مجازات دانسته اند ولی در حقوق جزای اسلام هدف بسیار والاتر و عالی ترازاین ادعاهاست.مجازات عقوبتی است که برای مصلحت جامعه در مقابل معصیت اوامر الهی وضع شده و هدف از اعمال آن اصلاح حال بشر، حمایت آن ها در مقابل مفاسد، نجات آن ها از جهالت و ارشاد و راهنمایی آن ها و جلوگیری آن ها از معصیت ها و گناهان و تشویق آن ها به اطاعت مولاست. بنابراین مجازات برای اصلاح افراد و حمایت و صیانت از جامعه و حفظ نفس، دین، مال، عقل و ناموس فرد و جامعه است و هر یک از این پنج مقوله در کمال انسان و جامعه سهمی عظیم را ایفا می کند. از این رو مجازات برای از بین بردن موانع کمال در انسان و جامعه و سوق دادن جامعه به سوی کمالات الهی است. در عین حال اهدافی دیگر نظیر تشفی خاطر قربانیان جرم و جبران خسارت وارده بر آنان، پیشگیری از تکرار جرم و جلوگیری از اصل تحقق جرم در جامعه و عبرت عمومی به عنوان اهداف فرعی مجازات قابل توجه هستند(۱)
 ۱-قنواتی،۱۳۷۷،ص۳۷۱
در مجموع حقوق جزای اسلام از یک فلسفه مختلط الهام گرفته است. در این فلسفه هم فایده اجتماعی، هم عدالت و هم اصلاح و تربیت مجرم به چشم می خورد. از تشریع احکام قصاص چنین برمی آید که در شکل تساوی جرم و مجازات، شارع بیش از هرچیز به اجرای عدالت توجه داشته است و مردمان را به تعدیل انتقامجویی که جامعه قبیله ای پیش از اسلام به آن دچار بود، دعوت کرده است. البته در اجرای قصاص اثر ارعابی آن نیز منظور بوده است.کماآن که ازآیه«ولکم فی القصاص حیوة یا اولی الالباب» که ازموجزترین تعبیرات قرآن کریم است، چنین استنباط می شود که هرگاه در اجتماع قصاص و مجازات باشد، مردمان از ترس مجازات کمتر دست به خون دیگران می آلایند و وقتی نفوس مردم حرمت یافت، رفاه و آسایش و حیات دیگران بهتر تأمین-می شود.در تشریع حدود شاید فایده اجتماعی آن ملحوظ بوده است. چون در طبیعت این گونه مجازات ها نوعی سختی و سنگینی نهفته است و تأخیر و تعطیل اقامه حدود الهی را عناد و ضدیت با خداوند متعال شمرده اند که تصور می شود که مقصود شارع جلوگیری از تکرار جرم با ایجاد اخاقه و ترس از مجازات های سنگین تر در صورت ارتکاب جرم بوده است. و بالاخره در تعزیرات بیش از همه شخص بزهکار محور اصلی احکام جزایی بشمار آمده و اصلاح و تربیت او منظور شارع بوده است.(۱)به طور کلی توجه به نگرش مبتنی بر جهان بینی الهی به بشریت و تجلی تکامل بشریت در انسان کامل تا آنجا که او را به مرحله خلیفه الهی برساند، ایجاب می کند که نظام قرآنی در پیگیری اهداف مجازات بیشتر از آن که به دنبال زجرآوری، سزادهی و رسواکنندگی و ارعاب خاص یا عام باشد، تلاش می کند تا به انسان نشان دهد که هدفش از تعیین مجازات حمایت از حفظ جایگاه خلیفه الهی است؛ چه این که از منظر قرآن انسان خلیفه الهی در معرض امتحان الهی قرار می گیرد و مورد لغزش نیز واقع می شود ولیکن حفظ جایگاهش او را به حفظ کرامت خود و دوری از وسوسه های شیطانی و هرآنچه به انحراف نزدیک می کند را سبب می شود، لذا اگر مجازاتی نیز برای برخی انحرافات ولو محدود در نظر گرفته می شود، برای تذکر این معناست که چنانچه قدرجایگاه نداند،درچرخه عقاب الهی گرفتار خواهد شد که خود این تذکرانذاری است برای رسیدن به بشارت هاییکه سعادت اخروی را به دنبال دارد. بنابراین در عین حال که در مواردی اندک حتی حتمیت و قطعیت مجازات در برخی حدود مورد لحاظ است و در عین حال راهنمایی نیز برای عدم اجرای مجازات ها در صورت اقتضای مصالح مهم نهاده شده است، به طور کلی حفظ ارزش ها و جایگاه والای انسانی و اصلاح فرد و جامعه بالاترین هدف و فلسفه تقنین کیفر در نظام اسلامی و قرآنی است.(۲)
۱-اردبیلی،۱۳۸۶،ص۷۱۲
۲-رشادتی،۱۳۹۰،ص۳۵۹
نتیجه گیری
تاریخ حقوق جزا براساس اندیشه ها و مکاتب حقوقی مختلف تحولاتی را پشت سر گذاشته است. از ابتدای دوران انتقام خصوصی تا عصر حاضر افرادی با تفکرات و اندیشه های منطبق با نیاز عصری که در آن می زیسته اند، مبانی را برای جرم و مجازات مجرم بیان کرده اند. تکیه بر عدالت مطلق توسط کانت، توجه به فایده اجتماعی بنتام، تأکید به جبری بودن بزهکاری و طرح مباحث مربوط به پیشگیری از جرم در مکتب تحققی، رویکردهای مرتبط با جرم زدایی، قضازدایی، عدالت ترمیمی و بزه دیده شناسی در این راستا صورت پذیرفته است. با نگاهی بر این مکاتب می توان توجه مقطعی هر یک را به مفاهیم جرم، مجرم و مجازات، صرفاً براساس مقتضیات یک عصر خاص دریافت. با این نوع نگرش حقوق جزا کافی برای رفع نیازهای جامعه نخواهد بود. در قرآن کریم که تجلی احکام و دستورات الهی است، اسلام به عنوان کامل ترین دین معرفی شده است و در عین حال که کتاب قانون یا علم و رشته علمی خاصی تلقی نمی شود طول تاریخ خلقت بشری را منطبق با نیازهای هر عصر و زمانی با برنامه ها و تعلیمات به تصویر کشیده است که مراجعه به آیات مختلف مربوط به تاریخ و فلسفه خلقت انسان، نظارت و هدایت الهی، راهنمایی پیامبران الهی، الگوهای تربیتی ارائه شده و عبرت های مورد تأکید قرار گرفته و سایر برنامه ها و دستورات، حاکی از وجود اندیشه هایی مقدم بر اندیشه های حقوق جزاست.
 منابع:
۱ـ قرآن کریم
۲-  اردبیلی،محمدعلی،حقوق جزای عمومی، تهران،نشرمیزان،۱۳۸۶.
 ۳ـ باهر،محمد،حقوق جزای عمومی، تهران، نشر رهام،۱۳۸۱.
 ۴ـرشادتی،جعفر،پیشگیری از جرم در قرآن کریم، تهران، انتشارات پیام راشده،۱۳۹۰.
 ۵ـصانعی،پرویز،حقوق جزای عمومی، تهران، کتابخانه گنج دانش،۱۳۷۲.
 ۶ـصفاری،علی،کیفرشناسی،تهران،انتشارات جنگل،جاودانه،۱۳۸۶
۷ـ عباس نژاد،محسن،قرآن وحقوق،مشهد،بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه،۱۳۸۵.
 ۸ـ علی آبادی ، دکتر عبدالحسین ، حقوق جنایی، جلد اول
۹ -  عوا، محمد، درآمدی بر اصول نظام کیفری اسلام، ترجمه حمید روستایی صدرآبادی، تهران، انتشارات سلسبیل،۱۳۸۵.
 ۱۰ـ عوده، عبدالقادر، حقوق جزای اسلامی، ترجمه ناصر قربان نیا، سعید رهایی، حسین جعفری، بازنگری عباس شیری، تهران انتشارات جهاد دانشگاهی شهید بهشتی،۱۳۷۲
۱۱ـ قنواتی، جلیل، نظام حقوقی اسلام،قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۷۷
۱۲ـ گلدوزیان، ایرج، بایسته های حقوق جزای عمومی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۳.
 ۱۳-گلدوزیان،ایرج،حقوق جزای عمومی ایران،تهران،انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۹۱
۱۴ـ مکارم شیرازی،ناصر،تفسیرنمونه،جلد۲و۳و۴و۵و۷و۱۲و۱۴و۱۷و۲۰و۲۴،تهران،انتشارات دارالمکتب-الاسلامیه،۱۳۸۳
۱۵ - نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۸۶.
 Principles of Criminal Lawfrom Holy Quran peephole Abstract -Crime,guilty and  punishment constitute basic wranglepenalgeneral,legislation penalty approval in stipulations penalty many conntriesspecialized to this three subject, in various legal system, criminal law is entrusting value help lesswachsocity. In Islamic criminal law penal politics based principles thatimportant of they inclusive:A_Protection and presvationsocity causing guilt and crime ( forbiddance potation self restraining and or behavior land opposite envious and immaculacy and clarity and behavior true familial) B-Ensure and plain accomplishment Islamic penaltu blood to personal that lack each type stimulant and permission for committal guilt and crime (in committal bruise and mayhem and casual homicides and with out  lead determination) c-Securement kindand harm and luck and interest and gain of people in Islamic judicial .D–Definition fit penalty to headline community necessity , to aim protection society of guiltes harm F-Receive principle lack penaltytrust blood to lack personal understanding and authorization ( aunatic,minor ,compeled ,…) with protecetionsocity of decadence and harm other liable personal . G-amplificationpersonal belief of look prevention of gilty, penalty relational for behavior gilding and guilty correction,trace of imperious to presented and injunction of abnegating in behaver with crimes reductional.Holy Quran that is emanation god orders,is statements of rich source, in subject criminal law have principles that principles criminal law civil with it have ability adaptation and so thatHoly Quranantecedent land many of new fangled correspondent criminal law and criminology. Key:Holy Quran,Criminal Law, crime, guilty, punishment Written By: EbrahimMojarrabi 





۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۴:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تبیین مفهوم اضطرار در حقوق کیفری

قسمت اول

اضطرار در اکثر نظام های حقوقی دنیا از زمره «عوامل موجّهة جرم یا «اسباب اباحة جرم محسوب می شود. علی رغم این که ضرورت و اضطرار در معنا متفاوتند، امّا معمولاً آنها را در یک معنی به کار برده اند. از نظر لغوی، اضطرار به معنای درماندگی و ناچاری است و از نظر فقهی، از موارد اباحة محرّمات و تحریم واجبات است مگر در مورد دماء یا خون (لا تَقیه فِی الدماء) و معمولاً با حالت ضرورت به شکل مترادف به کار برده شده است. حقوقدانان کیفری نیز غالباً در آثار خود چنین کرده اند. البته عدّة کمی نیز بین اضطرار و ضرورت قائل به تفکیک شده اند. به این ترتیب که «ضرورت را یک وضعیّت بیرونی و خارجی دانسته و آن را جزء علل موجّهة جرم قلمداد کرده اند؛ لکن «اضطرار را یک وضع درونی و روانی دانسته و آن را جزء علل مانع مسئولیّت کیفری (علل شخصی عدم مسئولیّت کیفری) تلقّی کرده اند. به هر حال برای درک ماهیّت اضطرار، لازم است که آن را از نظر حقوق جزای اسلام، حقوق جزای تطبیقی و حقوق جزای ایران مورد تحلیل و بررسی قرار داد.‏

مبحث اوّل: تعریف حالت اضطرار
حالت اضطرار که می توان با تسامح از آن به ضرورت نیز تعبیر کرد وقتی ایجاد می شود که شخص در معرض خطری شدید قرار می گیرد که او را مشخّصاً تهدید می کند و امکان دارد به حکم ضرورت عمداً مرتکب عمل مجرمانه ای شود، به خاطر این که یا خود از این خطر رهایی یابد و یا دیگری را از آن نجات دهد. بنابراین در حقوق کیفری، وضع اضطرارآمیز آنچنان وضعی است که انسان برای حفظ جان یا مال یا حقّ خود یا دیگری ناچار از ارتکاب جرم شود. به عبارت دیگر، وضع اضطراری گریزگاهی است که انسان ناچار از اختیار میان دو امر شود؛ یا اطاعت از دستور قانونگذار و در نتیجه رویارویی با خطر و ضرری هنگفت و یا آسیب رساندن به مال غیر و تجاوز به حقّ دیگری و سرانجام ارتکاب جرم. مختصر این که حالت ضرورت یا اضطرار عبارت از پیش آمدن وضعی است که نگاهداری حق و یا مالی ملازمه با آسیب رسانیدن به مال غیر و در نتیجه، ارتکاب جرم دارد. ‏
ذکر چند مثال مطلب را روشن خواهد کرد. فردی بیکار و گرسنه که می بیند فرزندانش نیز چون او گرسنه اند و امکان دارد به واسطة شدّت گرسنگی از بین بروند به سرقت مبادرت می کند؛ یا پزشکی برای نجات جان مادر، جنین وی را سقط می نماید؛ یا مغروقی برای استفاده از تکه تخته ای که تنها مقاومت نگهداری یک نفر را دارد، دیگری را غرق کرده و خود را نجات می دهد. مثال بارز و کلاسیک در مورد اضطرار و ضرورت که بارها نیز عملاً اتّفاق افتاده است، افرادی هستند که در اثر سقوط هواپیما یا غرق شدن کشتی، در مکان دور افتاده ای بدون آب و غذا می مانند و به جهت اضطرار، از گوشت یکی از همراهان خود (که مُرده یا او را کُشته اند) تغذیه می کنند. اخیراً نیز اضطرار در مورد اشخاصی که به علّت نداشتن سر پناه برای خود و فرزندان خویش، وارد آپارتمان های خالی از سَکنه شده و در آنجا منزل گزیده اند، مطرح شده است. ‏ مبحث دوم: تبیین مفهوم اضطرار در حقوق کیفری اسلام
علاوه بر حقوق جزای وضعی، در حقوق کیفری اسلام نیز ضرورت و اضطرار غالباً یکی دانسته شده و در یک معنی به کار می روند. حقوق اسلام به حالت اضطرار توجّه دارد و اگرچه اَعمال حقوقی (مثل بیع) را که بر اساس اضطرار واقع گردیده اند، در صورت تنفیذ، صحیح می داند و حتّی در آنها ادّعای غَبن را هم نمی پذیرد، لکن در اَعمال غیرشرعی (همچون جرایمی که به علّت اضطرار ارتکاب یافته اند) مسئولیّتی متوجّه مرتکب نمی نماید و به عنوان مثال، فردی را که ناچار به خوردن گوشت خوک یا مُردار یا مُسکر یا خون یا شراب شده است، گناهکار نمی داند. ‏
از نظر حقوق اسلام، اضطرار داشتن به چیزی به این معنی است که انسان خود را در فشار و تنگنایی بیابد که برای رهایی از آن، ناگزیر باشد عملی را انجام دهد و برای نجات پیداکردن از این گرفتاری، ضرورت و عقل به انجام دادن آن عمل حکم کند، بدون آنکه دیگری او را به این عمل وادار کرده باشد. مثلاً انسان ناگزیر باشد که بدهی های خود را بپردازد یا هزینة زندگی خانوادة خود را تأمین کند یا فرزند بیمار خود را برای درمان به بیمارستان ببرد و در همة این موارد به دلیل تنگ دستی، ناچار شود که اتومبیل خود را بفروشد. بنابراین از نظر حقوق اسلام، اضطرار و ضرورت هم در مباحث حقوق مدنی قابلیّت طرح دارند و هم در مسائل حقوق کیفری.در مباحث فقه جزایی، اضطرار موجب زوال رُکن شرعی است. بنابراین هرگاه تبعیّت از حکم قانونگذار ضرری هنگفت متوجّة مکلّف کند، وجوب آن برداشته می شود. آیات و روایات مختلف بر این نکته تأکید دارند که ارتکاب عمل حرام از روی اضطرار و ناچاری موجب مسئولیّت مرتکب نمی گردد. به این ترتیب، مبانی اضطرار در حقوق کیفری اسلام را باید در ادلّة اربعة استنباط احکام شرعی یعنی کتاب، سنّت، اِجماع و عقل جستجو کرد.
گفتار اوّل: کتاب
منظور از «کتاب در علم اصول فقه همان «قرآن است. در قرآن کریم، آیات متعدّدی در مورد اضطرار وجود دارند. به طور مثال، در آیة ۱۷۳ سورة بقره آمده است: «اِنَّما حَرَّمَ عَلیکُم المَیتهَ وَ الدَّم وَ لَحم الخِنزیر وَ ما اُهِلَ بِهِ لِغیر الله فَمَن اضطُرَّ غَیرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا اِثمُ عَلیهِ اِنَّ اللهَ غَفورٌ رَحیم . یعنی: همانا خداوند حرام گردانیده است بر شما مُردار و خون و گوشت خوک را و هر ذبیحه ای را که به نام غیر خدا کُشته باشند؛ پس هر کسی که به خوردن آنها مضطر و ناچار شود بدون آنکه قصد تجاوز و تعدّی از حکم خدا را داشته باشد [یعنی بدون تمایل و به قدر ضرورت مصرف کرده باشد] گناهی بر او نخواهد بود که خدا آمرزندة مهربان است.
به این ترتیب، خداوند در این آیه کسی را که بر اثر اضطرار و بر خلاف میل درونی خود به مقدار ضرورت به خوردن این گونه چیزها مبادرت می ورزد، گناهکار نمی داند. همچنین در آیة ۱۴۵ سورة انعام آمده است: «قُل لا اَجِد فیما اُوحِیَ اِلَیَّ مُحَرَماً عَلی طاعِمٍ یَطْعِمُه اِلّا اَن یکونَ میتهً اَوْ دَمَاً مَسْفوحاً اَوْ لَحمِ خِنزیر فَاِنَّهُ رِجسٌ اَو فِسقاً اُهِلَّ لِغَیرِ الله بِه فَمَن اضطُرَّ غَیرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَاِنَّ رَبکَ غَفورٌ رَحیم . یعنی : بگو ای پیامبر، در احکامی که به من وحی شده است من چیزی را که برای خورندگان طعام حرام باشد نمی یابم جز آنکه میته باشد یا خون ریخته یا گوشت خوک که پلید است و یا حیوانی که بدون ذکر نام خدا از روی فِسق ذبح کنند و در همین ها که حرام است نیز هرگاه کسی به خوردن آنها مضطر گردید، در صورتی که از روی ستم و از راه تعدّی و تجاوز از فرمان خدا نباشد و به قدر ضرورت مصرف کند، باز خدا خواهد بخشید که همانا خدای تو بخشنده و مهربان است.‏
این حکم قرآن در آیات متعدّد دیگری هم مورد تصریح قرار گرفته است که از جمله آیة ۳ سورة مائده و آیة ۱۱۹ سورة انعام هستند. در این دو آیه نیز شخص مضطری که در مخمصه قرار گرفته و بدون تمایل به معصیّت و از روی ناچاری، از خوردنی های حرام و گوشت میته استفاده کرده باشد، مشمول عفو و آمرزش خداوند قرار گرفته است. حالت اضطرار در آیات ۶ و ۱۰ سورة مائده نیز مورد تصریح قرار گرفته است. ‏
گفتار دوم: سُنّت
از نظر شیعیان «سُنّت عبارت از قول یا فعل یا تقریر معصوم (اعم از پیامبر(ص) یا امامان (ع) یا حضرت فاطمه(س)) است. به این ترتیب، در بحث رویکرد سنّت نسبت به اضطرار باید به احادیث، روایات و اخبار توجّه نمود.
از جمله دلائل مهم عدم مسئولیّت کیفری شخص مُضطر، حدیث معروف «رَفع است. از دیدگاه فقهای شیعه، به مقتضای حدیث «رَفع که بر اساس آن پیامبر(ص) مؤاخذه دربارة نُه چیز را از امّت خود برداشته و یکی از آنها اضطرار به امری می باشد، فعل مُضطر به منزلة عدم است. پیغمبر اکرم(ص) فرمود: «رُفِعَ عَن اُمّتی تِسعَه الاَشیاء: الخَطا وَ النِّسیان وَ مَا اُکرِهُوا عَلَیه وَ مَا لا یَعلَمون وَ مَا لا یُطیقون وَ مَا اضطرُّ و اِلَیه وَ الحَسَد وَ الطِّیرَه وَ التَّفَکُّر فِی الوَسوَسَه فِی الخَلق ما لَم یَنطِق بِشَفَه. یعنی: از امّت من مؤاخذه از نُه چیز برداشته شد: خطا و فراموشی و آنچه به آن اکراه شده اند و آنچه نمی دانند و آنچه که از طاقتشان خارج است و آنچه که به آن ناچار و مُضطر شده اند و حَسد و فال بد و اندیشیدن در وسوسة در آفرینش تا زمانی که به زبان آورده نشود. [شیخ حُر عامِلی: وَسائِلُ الشّیعه اِلی تَحصیل المَسائِل الشّرعیّه، جلد ۱۵، ص ۳۶۹؛ شیخ صدوق: خِصال، جلد ۲، ص ۴۱۷؛ شیخ صدوق: التوحید، ص ۳۵۳]‏
حدیث فوق به طور مطلق و عام هر مضطری را از مؤاخذه مُبری دانسته است. امّا احادیثی نیز وجود دارند که به طور اخص و موردی، ضرورت یا اضطرار را سبب سلب مسئولیّت گناهکار دانسته اند. مثلاً در مورد ارتباط لفظی و کلامی بین زن و مرد نامحرم، احادیث متعدّدی وجود دارند که این عمل را نهی کرده اند، چنانکه پیامبر(ص) فرمود: «هر کس با زنی بگو و بخند کند که مالک
(و مَحرم) او نیست، خداوند در برابر هر کلمه ای که در دنیا گفته است، هزار سال حبسش کند. ‏
یا امام علی(ع) فرمودند: «هر کس با زن نامَحرمی شوخی نماید، گرفتار زنا خواهد شد و زناکار هم جایگاهش آتش جهنّم خواهد بود. ‏
یا امام صادق(ع) فرمودند: «سخن گفتن زن با مرد نامَحرم از دامهای شیطان (برای ایجاد گناه) است. ‏
‏ لکن نهی روایات مذکور در این مورد، به واسطة ضرورت تخصیص خورده اند چنانکه در کتاب «مَن لا یَحضَرُ الفَقیه تألیف «شیخ صدوق (متوفّی ۳۸۱ هـ.ق) که جزء «کتب اربعة شیعه محسوب می شود، از قول پیامبر(ص) آمده است: «نَهی اَن تَتَکَّلَم المَراهُ عِند غَیر زَوجَها وَ غَیر ذی مَحرَم مِنها اَکثَر مِن خَمس کََلَمات مِمّا لابُدَّ لَها مِنه. یعنی: رسول خدا(ص) سخن گفتن زن را با غیر شوهر و غیر مَحرم بیشتر از پنج کلمه ممنوع کردند، مگر اینکه چاره ای برای او در سخن نگفتن وجود نداشته باشد. ‏
همچنین از رسول خدا(ص) نقل شده است که «وقتی زنان مدینه برای بیعت با او حاضر شدند، حضرت فرمود: «به شرطی با شما بیعت می کنم که با مردان نامحرم سخن مگویید، مگر به قدر ضرورت. ‏
‏ مواردی که اشاره شد از جمله سنّت قولی معصوم می باشند. امّا در سنّت فعلی نیز به همین ترتیب بوده است و حالت ضرورت یا اضطرار باعث سلب مسئولیّت گناهکار بوده است، چنانکه فاضل مِقداد سُیوری (متوفّی ۸۲۶ هـ.ق) در کتاب «کنزُ العِرفان فی فِقه القُرآن می نویسد: «زنی نزد خلیفة دوم آمد [و اقرار کرد] و گفت: زنا کرده ام، حدّ خدا را بر من اقامه کنید. عُمَر بن خطاب دستور داد که او را رَجم کنند. حضرت علی(ع) در آنجا حاضر بودند و خلیفه را گفتند: از زن سؤال شود که چگونه مرتکب زنا شده است. زن ماجرا را چنین نقل کرد: من در دشت بودم که تشنگی بی تابم کرد. خیمه ای از دور نمایان شد. چون به آن نزدیک شدم، اَعرابی ای را در آنجا دیدم و از وی آب خواستم. اعرابی از دادن آب امتناع کرد، مگر آنکه با من در آمیزد. من برگشتم ، ولی تشنگی هر لحظه مرا بی تاب تر می کرد تا اینکه چشمانم تیره و تار شد و دیگر چیزی را نمی دید. از این رو متوقّف شدم. اعرابی به من رسید و مرا سیراب کرد و با من درآمیخت. حضرت علی(ع) نیز فرمود: همین است که دربارة آن خدای تعالی فرموده است: فَمَن اضطرّ غَیر باغٍ وَ لا عادٍ فَلا اِثمٌ عَلیه. این زن هم نه عادی است و نه باغی؛ او را آزاد کنید. ‏
گفتار سوم: اِجماع ‏
‏«اِجماع بنابر تعریف اصولیین شیعه عبارت است از اتّفاق جماعتی (که منظور مجتهدین مذهب اسلام است)، که اتّفاق آنها کاشف از رأی معصوم باشد بر امری از امور دینی. اجماع را دلیل مستقلی در عداد سایر ادلّة استنباط احکام مانند کتاب و سنّت دانسته اند. البته باید توجّه داشت که گاهی در کتاب یا سنّت دلیلی برای اثبات حکم مسأله ای وجود دارد (همچون حالت اضطرار) و در نتیجه، همة فقها برآن حکم اتّفاق نظر پیدا می کنند و به اصطلاح «اجماع تحقّق می یابد. ولی گاهی چنین نیست و دلیلی برای اثبات حکم مسأله وجود ندارد و با این حال، اِجماع به وجود آمده است. اجماع نوع دوم ارزش اثباتی بیشتری دارد و در این صورت، به درستی می توان آن را در شمار ادلّة دیگر استنباط احکام شرعی ذکر کرد. امّا اجماع نوع اوّل را که «اجماع مَدرکی می نامند، نمی توان دلیلی مستقل از ادلّة دیگر استنباط احکام دانست، زیرا فرض بر این است که مستند حکم مسأله، کتاب یا سنّت است. اجماعی که بین فقها در مورد حالت اضطرار وجود دارد نیز از نوع «اجماع مَدرکی می باشد، زیرا اصل حکم اضطرار در کتاب و سنّت اثبات شده است. با این حال، ذکر برخی از اقوال علمای شیعه در مورد حالت اضطرار لازم به نظر می رسد.‏
در اغلب کتب فقهی بحث حالت اضطرار در کتاب «اَطعَمه و اَشربه به تفصیل بیان شده است. امام خمینی (ره) در جلد دوم کتاب «تحریر الوسیله در باب «الاطعمه والاشربه مسائلی را در خصوص اضطرار مطرح کرده اند. ایشان در مسالة ۳۰ پس از ذکر آنچه که برای انسان حرام بوده و در حال اضطرار مُباح می شود، می فرمایند: «تمام محرّماتِ مذکور مباح می شوند در حال اضطرار به آنها یا وقتی که حفظ جان و سدّ رمق انسان بر خوردن آنها متوقّف باشد یا با ترک آنها. ‏
ایشان همچنین در مسالة ۳۲ و ۳۳ همین کتاب می فرمایند: «در هر موردی که حفظ نفس، به ارتکاب حرام توقّف داشته باشد، ارتکاب آن واجب است. پس در چنین حالی، اجتناب از آن جایز نیست. بنابراین اگر عطش پیدا کند و بر خودش خوف یابد، خوردن شراب، جایز و بلکه واجب است و همچنین است اگر به غیر شراب از محرّمات، اضطرار پیدا کند. لکن اگر به حرامی اضطرار پیدا کند، باید به مقدار ضرورت اکتفا نماید و زیاده برآن جایز نیست. پس اگر ضرورت اقتضاء کند که شراب بیاشامد یا میته بخورد تا خوف بر خود را دفع نماید، باید به همان اکتفا کند و بیشتر از آن برایش جایز نیست. ‏
به این ترتیب، باید گفت که فقهای شیعه ضمن بحث از قاعدة فقهی «الضَّرورات تُبیحُ المَحظورات یعنی: ضرورت ها منعیّات را مباح می کند، مصادیق مختلفی از حالت های اضطرار را بیان داشته و از جمله تأکید کرده اند که خوردن مُردار در حالت ضرورت (یعنی برای جلوگیری از مرگ) نه تنها جایز است، بلکه واجب می باشد و یا اینکه اگر کسی از شدّت عطش برای نجات از مرگ و یا جهت درمان بیماری سخت به مقدار ضرورت شراب بنوشد، مستوجب حدّ شُرب خَمر (یعنی هشتاد ضربه تازیانه) نخواهد بود. ‏
‏«شهید ثانی (متوفّی ۹۶۶ هـ.ق )در کتاب «الروضَه البَهیه فی شَرح اللُمعه الدمشقیه در این مورد می نویسد: «حدّ [شُرب خَمر] زده نمی شود بر کسی که به دلیل تشنگی یا فرو بردن لُقمه ای با شراب، مضطر به نوشیدن آن شده باشد، به گونه ای که بدون آن بیم تلف داشته باشد. ‏
‏بنابراین باید توجّه داشت که حقوق اسلام، قواعد ضرورت و اضطرار را پذیرفته و قاعدة «الضّرورات تُبیحُ المَحْظورات از قواعد مسلّم فقه اسلام است به طوری که «شیخ محمّدتقی اصفهانی ـ که از جمله فقهای بزرگ امامیّه می باشد ـ در مورد اهمّیّت قاعدة مزبور ضمن یکی دانستن حالت ضرورت و اضطرار می نویسد: «هر حرامی جز قتل مسلمان بر مضطر حلال است. ‏
‏«محمّد بن اِدریس شافِعی (متوفّی ۲۰۴ هـ.ق) نیز که پیشوای مذهب شافعی است، مباح می داند که شخص مضطر در حالت ضرورت، پاره ای از بدن خودش را برای خوردن جدا نماید به شرط اینکه در این صورت، گمان به بهبودی خویش داشته باشد. ‏
اساساً باید گفت که برای مسموع بودن دفاع اضطرار در حقوق انگلیس و آمریکا، وجود تناسب بین جرم ارتکابی و ضرری که در صورت عدم ارتکاب جرم حاصل می شود، ضروری است. کسی نمی تواند برای حفظ یک مال کم ارزش متعلّق به خود، موجب از بین رفتن مال گران قیمت دیگری شود. به همین دلیل است که در بسیاری از نظام های حقوقی دنیا، اضطرار مجوّز قتل عمد نمی باشد؛ زیرا تناسب مورد نظر هیچ گاه به وجود نمی آید. یعنی بالاترین خطری که ممکن است متوجّة کسی گردد، خطر سلب حیات وی است و حتّی در چنین حالتی نیز وی نباید با ترجیح حیات خود به حیات دیگری، وی را بکُشد تا خود از مرگ نجات یابد . به همین دلیل در انگلستان به موجب دعوای «دادلی وستونز در سال ۱۸۸۴ میلادی، دو متّهم دعوی که پس از گم شدن در دریا و تمام شدن آذوقة خود، نسبت به کُشتن و خوردن گوشت پسر بچّه ای که کارگر کشتی آنها بود اقدام کرده بودند، محکوم به قتل عمد شناخته شدند. ‏
در دعوای «دولت آمریکا علیه هومز نیز یک کشتی آمریکایی که از «بندر لیوِرپول در انگلستان به سوی «بندر فیلادِلفیا در آمریکا در حرکت بود، در شُرُف غرق شدن قرار گرفت. خَدمه و ۴۲ مسافر کشتی مجبور به استفاده از قایق نجاتی شدند که به دلیل سوراخ بودن، تاب تحمّل همة آنها را نداشت. بالاخره پس از گذشت ۲۴ ساعت، خدمة کشتی تصمیم گرفتند تعدادی از مسافران را به دریا پرتاب کنند تا بقیه بتوانند نجات یابند. آنان زنان، کودکان، مردان متأهّل و خدمه را از پرتاب شدن در دریا معاف کردند و نهایتاً ۱۴ مرد مجرّد، به داخل دریا انداخته شدند و بقیه نیز نجات یافتند. دادگاه آمریکا یکی از خدمه ای را که این کار را انجام داده بود، به ارتکاب قتل عمد محکوم کرد. البته لازم به ذکر است که در هر دو دعوای فوق الاشعار، با توجّه به وجود کیفیّات مخّففه و مخصوصاً اثبات اینکه در صورت عدم انجام این کارها همة افراد از بین می رفتند، تخفیف قابل ملاحظه ای در مجازات متّهمان داده شد. ‏
مبحث پنجم: تبیین مفهوم اضطرار در حقوق کیفری ایران
حالت اضطرار یا ضرورت، پیش آمدن وضعی است که نگهداری حق یا مالی ملازمه با آسیب رساندن به مال غیر و در نتیجه، ارتکاب جرم دارد. به عبارت دیگر، وقتی فردی در خطری شدید قرار می گیرد که او را شخصاً تهدید می کند، ممکن است به حکم ضرورت عمداً مرتکب عمل مجرمانه شود. در واقع، هرگاه انسان خود را در فشار و تنگنایی بیابد که برای رهایی از آن ناگزیر باشد عملی را انجام دهد که مجرمانه است، برای نجات پیدا کردن از این گرفتاری، ضرورت و عقل به انجام دادن آن کار حکم می کند. ‏
گفتار اوّل: اختلاف نظر حقوقدانان در یکسان دانستن اضطرار و ضرورت ‏
حقوقدانان کیفری در یکی دانستن ضرورت و اضطرار، با یکدیگر اختلاف نظر دارند. غالب اساتید حقوق جزا، حالت ضرورت و اضطرار را یکی می دانند، امّا برخی نیز بین آنها قائل به تفاوت هستند.‏
شکی نیست که اضطرار و ضرورت از لحاظ لغوی با یکدیگر متفاوتند. «اضطرار به معنی ناچاری، لاعلاجی، مجبورکردن، بیچاره کردن، بیچارگی، درماندگی، الزام، ناگزیر شدن، رنج و سختی است. اضطرار از ریشة «ضُرُّ و «ضَرَّ و «ضََرَر گرفته شده است، همچنانکه در آیة ۱۱ سورة یونس آمده است: «وَ اِذا مَسَّ الاِنسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنبِه اَو قاعِداً اَو قائِماً یعنی: و هر گاه آدمی به رنج و زیانی درافتد همان لحظه به هر حالت که باشد از نشسته و خُفته و ایستاده فوراً ما را به دعا می خواند. ‏
امّا «ضرورت در لغت به معنای نیاز، حاجت و چیزی که به آن احتیاج داشته باشند، است. ‏
بر این اساس، برخی مؤلّفان معتقدند که اصطلاح «حالت ضرورت و استعمال آن در حقوق جزا که بیشتر با مسائل عینی سروکار دارد، بهتر و مناسب تر است، هرچند ناگزیر در برخی موارد به خصوص در زبان فارسی، باید از اصطلاحات «مُضطر و «اضطرار استفاده کرد. زیرا «ضرورت لزوم انجام امری را می رساند و امکان استعمال لفظ درماندگی و ناچاری برای آن همیشه وجود ندارد. ‏
برخی دیگر از اساتید معتقدند بین اضطرار که جزء عوامل درونی و شخصی بوده و از «علل مانع مسئولیّت کیفری (علل رافع مسئولیّت کیفری) است با حالت ضرورت که ناشی از خطر عوامل بیرونی و محیطی بوده و از جمله «عوامل موجّهة جرم (اسباب اِباحه) شناخته می شود، تفاوت هایی وجود دارد که البته این گروه، مبنای این تمایز را روشن نکرده اند. ‏
گروه دیگری از صاحب نظران نیز وجود دارند که برای اضطرار و ضرورت دو تعریف جداگانه برگزیده اند چنانکه در تعریف حالت ضرورت بیان داشته اند که ضرورت، حالت و وضعیّتی است که قانونگذار به خاطر حفظ مصلحت جامعه، ارتکاب اَعمالی را که در شرایط عادی جرم محسوب می شود، در برخی شرایط استثنایی و فوری، جرم تلقّی نمی کند؛ لکن اضطرار، حالت درونی شخص است که وی را در یک حالت استثنایی قرار می دهد به گونه ای که حفظ یک نفع برتر و با ارزش تر به جز با ایجاد یک ضرر کم ارزش تر که جنبة جزایی دارد امکان پذیر نیست و بنابراین، قانونگذار دفع ضرر بزرگتر را در مقابل ضرر کوچکتر می پذیرد. ‏

قسمت دوم

نهایتاً گروه دیگری از اساتید که البته غالب مؤلّفان نیز از این گروه هستند، ضرورت و اضطرار را یکی دانسته و تفاوتی بین آنها قائل نیستند و اساساً اعتقادی به بحث و جَدَل های لفظی و لغوی ندارند. چنان که یکی از این اساتید معتقد است اضطرار در زبان حقوقی با لغت ضرورت یا حالت ضرورت که برگردان فرانسوی این کلمه می باشد مترادف است و به نظر می رسد شُبهة تمایز قائل شدن بین اضطرار و ضرورت، از عدم انطباق دقیق این دو تأسیس که یکی از حقوق اروپایی وارد قوانین کشور ما شده و دیگری اسلامی می باشد، به وجود آمده است. ‏
به هر حال از نظر حقوق جزای اسلام، ضرورت و اضطرار یکی بوده و در یک معنی به کار می روند. در منابع جزایی اسلام، هم از لفظ ضرورت استفاده شده و هم از لفظ اضطرار، بدون اینکه تفاوتی بین آنها قائل شوند.‏
همچنین باید توجّه داشت که غالب اساتید حقوق جزا، اضطرار یا ضرورت را جزء «علل موجّهة جرم (اسباب اِباحه) قلمداد کرده و در کنار «دفاع مشروع ، «رضایت مجنیٌ علیه ، «حکم یا اجازة قانون ، «اجرای قانون اَهم ، «حوادث ناشی از عملیّات پزشکی ، «حوادث ناشی از عملیّات ورزشی و «اَمر قانونی آمِر قانونی قرار داده اند.‏
گفتار دوم: تبیین مبانی حالت اضطرار
در توجیه عدم مسئولیّت کیفری و معافیّت شخص مضطر از مجازات، دو نظریّه عنوان شده است که یکی بر اساس ملاحظات ذهنی و دیگری بر پایة ملاحظات عینی است.‏
الف: ملاحظات ذهنی (بینش شخصی): در بیان این نظریّه به مفهوم «اجبار معنوی توجّه و استناد شده است و به موجب آن، کسی که در حالت اضطرار مرتکب جرم می شود در واقع، فاقد اراده و اختیار می باشد؛ بنابراین اضطرار یکی از جهات عدم مسئولیّت است.‏
به نظر می رسد تحلیل مذکور با حقایق خارجی مطابقت نداشته باشد، زیرا شخص مضطر در مقابل انتخاب یکی از دو راه موجود قرار دارد. یعنی یا باید ضرر به جان و مال خود و دیگری را بپذیرد و یا بایستی مرتکب جرم شود و البته بدیهی خواهد بود که با آزادی اراده، راهی را که بیشتر به نفعش است انتخاب کند. حتّی اگر اجبار معنوی را در مواردی که فرد از جان و مال خود دفاع می نماید تا حدودی مؤثّر بدانیم، زمانی که به جهت دفاع از جان و مال دیگری مرتکب جرم می شود، قطعاً اجبار معنوی وجود ندارد و شخص، با کمال خونسردی عمل می کند. مثل مأمور آتش نشانی که برای اطفاء حریق، درب منزل کسی را می شکند و یا حتّی دیوار خانه او را خراب می کند. در واقع برای ابرازکنندگان نظریّة مزبور، دو مفهوم «انگیزه و «قصد مجرمانه مشتبه شده است و به طوری که می دانیم، اصولاً انگیزه یا داعی در تشکیل جرم تأثیری ندارد و حتّی انگیزة شرافتمندانه نیز در سلب مسئولیّت جزایی و برائت، بی تأثیر است. ‏
ب: ملاحظات عینی ( بینش نوعی): در یک سدة اخیر علمای حقوق کیفری بیش از پیش ملاحظات عینی را در معافیّت شخص مضطر از مجازات مدنظر قرار داده اند. به عقیدة آنان، مجازات مجرم مضطر متضمّن هیچ گونه فایده ای برای جامعه نیست. جرم اضطراری لزوماً از روحیّة اجتماع ستیزی ریشه نمی گیرد و نشانة تباهی اخلاقی شخص مضطر نیست. بنابراین مجازات بزهکارِ مضطر بیهوده بوده و از نظر اهداف سیاست کیفری یعنی باز پروری بزهکار و عبرت آموزی دیگران، بی ثمر است. وانگهی، وقتی در حالت ضرورت ارزش مال یا حقّی که ضایع می شود کمتر از مال یا حقّی باشد که با ارتکاب جرم محفوظ می ماند، به نظر می رسد جامعه هیچ دلیلی برای مجازات ندارد. حتّی اگر ارزش این دو برابر باشد، جرم اضطراری به لحاظ ارزش های اجتماعی عَلی السَّویه است، زیرا جامعه هیچ منفعتی ندارد که یکی را به دیگری ترجیح دهد. ‏
گفتار سوم: اضطرار در قانون مجازات اسلامی
مقدّمتاً باید گفت قانون مجازات عمومی سابق ایران که مصوّب سال ۱۳۰۴ شمسی بود، به تبع قانون مجازات سال ۱۸۱۰ فرانسه، مقرّراتی کلّی و عمومی در خصوص حالت اضطرار پیش بینی نکرده بود و تنها مادّة ۱۸۳ آن، طبیب و جرّاح و قابله ای را که برای حفظ حیات مادر موجبات سقط جنین را فراهم آورده باشد از مجازات معاف نموده بود. بعدها در مادّة ۴۰ قانون مجازات عمومی سابق (اصلاحی سال ۱۳۵۲) و مادّة ۳۰ قانون راجع به مجازات اسلامی مصوّب سال ۱۳۶۱، مقرّرات صریحی در مورد اضطرار پیش بینی شد.
مادّة ۵۵ قانون مجازات اسلامی سابق مصوّب سال ۱۳۷۰ که عیناً تصویری از مادّة ۴۰ قانون مجازات عمومی سابق (اصلاحی سال ۱۳۵۲) بود، چنین مقرّر می داشت: «هر کس هنگام بروز خطر شدید از قبیل آتش سوزی، سیل و طوفان به منظور حفظ جان یا مال خود یا دیگری مرتکب جرمی شود مجازات نخواهد شد مشروط به اینکه خطر را عمداً ایجاد نکرده و عمل ارتکابی نیز با خطر موجود متناسب بوده و برای رفع آن ضرورت داشته باشد. علاوه بر این مادّه که مربوط به عمومات حقوق جزا بوده و در قسمت کلیّات مورد اشاره قرار گرفته بود، مصادیق اضطرار در بعضی از مواد این قانون نیز به چشم می خورد. از جمله طبق مادّة ۱۶۷ این قانون: «هرگاه کسی مُضطر شود که برای نجات از مرگ یا جهت درمان بیماری سخت به مقدار ضرورت شَراب بخورد، محکوم به حدّ نخواهد شد. همچنین مادّة ۱۹۸ همین قانون به شرطی سرقت را مستوجب حدّ شرعی دانسته بود که سارق از روی اضطرار و ناچاری دست به سرقت نزده باشد. ‏
امّا مادّة ۱۵۲ قانون مجازات اسلامی مصوّب ۱ر۲ر۱۳۹۲ کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی که پس از موافقت مجلس با اجرای آزمایشی آن به مدّت پنج سال، در تاریخ ۱۱ر۲ر۱۳۹۲ به تأیید شورای نگهبان رسیده و در روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران به شماره ۱۹۸۷۳- ۶ر۳ر۱۳۹۲ درج شده است، در مورد حالت اضطرار چنین مقرّر می دارد: «هرکس هنگام بروز خطر شدید فعلی یا قَریب الوقوع از قبیل آتش سوزی، سیل، طوفان، زلزله یا بیماری به منظور حفظ نفس یا مال خود یا دیگری مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوب می شود قابل مجازات نیست مشروط بر اینکه خطر را عمداً ایجاد نکند و رفتار ارتکابی با خطر موجود متناسب و برای دفع آن ضرورت داشته باشد. لکن تبصرة مادّة مذکور به بیان یک حکم استثنایی پرداخته و چنین اشعار می دارد: «کسانی که حسب وظیفه یا قانون مکلّف به مقابله با خطر هستند، نمی توانند با تمسّک به این مادّه از ایفای وظایف قانونی خود امتناع کنند.
به نظر می رسد مادّة ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی مصوّب ۱ر۲ر۱۳۹۲ در جهت تفسیر تبصرة مادّة ۱۵۲ این قانون قابل استناد باشد زیرا به موجب آن: «هرگاه کسی فعلی که انجام آن را بر عهده گرفته یا وظیفة خاصّی را که قانون بر عهدة او گذاشته است، ترک کند و به سبب آن، جنایتی واقع شود، چنانچه توانایی انجام آن فعل را داشته است جنایتِ حاصل به او مستند می شود و حسب مورد عمدی، شِبه عمدی یا خطای مَحض است، مانند اینکه مادر یا دایه ای که شیر دادن را بر عهده گرفته است، کودک را شیر ندهد یا پزشک یا پرستار، وظیفة قانونی خود را ترک کند.
ضمناً باید دانست که بحث اضطرار در قانون مجازات اسلامی (کتاب پنجم «تعزیرات و مجازات های بازدارنده ) مصوّب ۲ر۳ر۱۳۷۵ نیز مورد توجّه مقنّن قرار گرفته است؛ چنان که تبصرة مادّة ۵۹۲ این قانون، راشی مُضطر را معاف از مجازات دانسته است. همچنین تبصرة ۲ مادّة ۵۹۵ همین قانون، رِبادهندة مُضطر را از مجازات معاف می داند.‏
گفتار چهارم: شروط قانونی لازم برای تحقّق اضطرار
برای تحقّق اضطرار جمع چند شرط لازم است ‏
‏۱- بروز خطر شدید: نخستین شرط تحقّق اضطرارآن است که خطر باید شدید باشد. قانونگذار مواردی از قبیل آتش سوزی، سیل، طوفان، زلزله یا بیماری را نام برده است. لکن این موارد حصری نبوده و تمثیلی می باشد و موارد دیگری همچون آتشفشان، بمبارانهای هوایی، سقوط هواپیما و گرسنگی را نیز شامل می شود. البته تفاوتی نمی کند که منشأ خطر، بیرونی و خارجی بوده یا درونی و داخلی باشد. در واقع، آنچه مهم می باشد به خطر افتادن حقّی از حقوق انسان است که فقط با ارتکاب جرم محفوظ می ماند. ‏
‏۲- خطر، فعلیّت داشته یا قَریب الوقوع باشد: بنابراین خطرِ تهدیدکننده به هنگام عمل اضطراری باید مسلّم و موجود باشد. از این رو، بیم از وجود خطری در آینده که هنوز قرینه ای بر وقوع آن در دست نیست، ارتکاب جرم را مُباح نمی کند. به این ترتیب، اگر حالت اضطرار رفع شود یا حدوث آن احتمالی باشد و هنوز وضعیّت اضطرارآمیز پیش نیامده باشد، شخص نمی تواند به عمل مجرمانه به دلیل اضطرار دست بزند.‏
‏۳- ضرورت ارتکاب جرم: یعنی حالت ضرورت یا اضطرار زمانی مفهوم خواهد داشت که جهت رفع خطر به جز ارتکاب جرم، به کارگیری طُرق دیگر ممکن یا مؤثّر نباشد. به عبارت دیگر، تنها راه و یگانه طریق دفع خطر در حالت اضطرار باید ارتکاب جرم باشد. بنابراین اگر دفع خطر به طریق دیگری غیر از ارتکاب جرم ممکن باشد، دافع خطر نمی تواند از معافیّت مربوط به اضطرار استفاده نماید. احراز این امر که آیا ارتکاب جرم تنها وسیلة دفع خطر بوده است یا خیر نیز با قاضی ماهوی می باشد که با توجّه به موقعیّت خاص زمانی و مکانی وقوع خطر و شاخص قراردادن یک انسان متوسّط و در نظر گرفتن وضعیّت جسمی و روحی مرتکب، آن را تعیین می کند.
۴ـ عدم تعمّد در ایجاد خطر: منطق و عدالت ایجاب می کند کسی که خطری را عمداً ایجاد کرده و سپس برای مقابله با آن به ناچار مرتکب جرم شده است، مسئول عمل خود به حساب آید. در واقع چنانچه شخص مرتکب جرم، خطر را عمداً به وجود آورده باشد، به علّت داشتن سوءنیّت نمی تواند از حالت اضطرار استفاده کند. بنابراین کسی که عمداً جایی را آتش زده و سپس برای خاموش کردن آتش، وسیلة اطفای حریق متعلّق به دیگری را می رُباید، نمی تواند به اضطرار استناد کند. امّا اگر خطر سهواً و در نتیجة بی احتیاطی یا غفلت فاعل ایجاد شده باشد، تقصیر جزایی ظاهراً متوجّة او نیست و می تواند معاف از مجازات گردد.
۵ـ تناسب خطر موجود با جرم ارتکابی: تا زمانی که حق و مالی که به خاطر حفظ آن جرم ارتکاب یافته است، واجد ارزش اجتماعی بیشتری از حق و مالی که نابود شده نباشد، اضطرار رافع تقصیر نیست. ‏
‏‏ ‏ فقهای شیعه بحث ضرورت یا اضطرار را در کتب خود در بخش نکاح نیز مطرح کرده اند. به طور مثال، «شهید ثانی در کتاب “شرح لمعه” در مورد نگاه زن به مرد نامَحرم می نویسد:
“و نیز بر زن حرام است که به مرد اَجنبی نگاه کند یا صدایش را بشنود، مگر برای ضرورت و نیاز مانند معامله و معالجه، اگرچه آن مرد کور و نابینا باشد، چون نهی ای که در روایت وارد شده شامل آن نیز می شود.” ‏
همچنین «علامه حِلّی (متوفّی ۷۲۶ هـ.ق)در کتاب «تَذکره الفُقها می نویسد: «نظر مرد به زن یا به واسطة حاجت و ضرورت است (مانند کسی که قصد خواستگاری دارد) یا حاجت و ضرورتی در کار نیست. اگر حاجت و ضرورت در کار نیست، نظر به غیر وجه و کفین جایز نیست. ‏
‏«سیّدمحمّدکاظم طباطبایی یزدی نیز در کتاب «عُروه الوُثقی [باب نکاح، فصل اوّل، مسالة ۳۹] می نویسد: «شنیدن صدای زن در صورتی که تلذّذ و رِیبه نباشد، جایز است ولی در عین حال تا زمانی که ضرورتی نیست، ترک آن بهتر است. ‏
فقهای معاصر نیز به طور مکرّر در فتاوای خود به حالت اضطرار یا ضرورت توجّه داشته اند چنانکه در مورد سخن گفتن مرد با زن نامحرم چنین فتوا داده اند که «صحبت کردن با نامَحرم به غیرضرورت مکروه است خصوصاً اگر مخاطب جوان باشد. (حضرات آیات عظام امام خمینی، فاضل لنکرانی، گلپایگانی، مکارم) ‏
همچنین در مورد سخن گفتن زن با مرد نامحرم فتوا داده اند که «صحبت کردن خانم ها با نامَحرم به غیرضرورت مکروه است. (حضرات آیات عظام امام خمینی، فاضل، گلپایگانی، مکارم) ‏
رابطه ای که بین بیمار زن و پزشک مرد برقرار می گردد نیز تنها در قالب ضرورت یا اضطرار قابل توجیه است. لذا اینکه پزشک مرد را نسبت به بیمار زن مَحرم قلمداد کنیم، کاملاً اشتباه و تحریفی در دین است؛ زیرا مَحارم در اسلام به سه دستة نَسَبی، سَببی و رضاعی تقسیم شده اند که حکم آنها در آیة ۲۳ سورة نساء بیان شده و فقها در کتب خود در بخش نکاح به شرح و تفصیل آن پرداخته اند و هیچ نوع مَحرمیّتی غیر از این موارد در اسلام وجود ندارد. اساساً وجه مشخّصة مَحرمیّت، ایجاد حُرمت در نکاح بین مَحارم است و به همین دلیل، مَحارم هرگز نمی توانند با یکدیگر ازدواج کنند. امّا چنین سخنی در مورد پزشک مرد نسبت به بیمار زن به هیچ وجه صحیح نیست، زیرا هرگز نمی توان گفت پزشک مرد به این دلیل که مَحرم زن شده است، پس هرگز نمی تواند با او ازدواج کند. بنابراین رابطة لفظی و حتّی جسمی (مثل معاینه و لمس کردن) پزشک مرد با بیمار زن، فقط در صورت ضرورت و اضطرار جایز است. فقهای معاصر نیز به این مطلب توجّه داشته و در فتاوای خود به این موضوع اشاره کرده اند که «دکتر مَحرم نیست؛ لذا در
غیر مقام اضطرار هرچند برای معالجه، نمی تواند به بدن نامَحرم نگاه کند. (حضرات آیات عظام امام خمینی، اراکی، فاضل، گلپایگانی، مکارم، بهجت، تبریزی، خامنه ای، سیستانی) ‏
همچنین فقها در فتوای دیگری فرموده اند: «اگر دکتری در مقام اضطرار مجبور شد به عضوی از بدن نامَحرم نگاه کند، باید به همان مقدار لازم اکتفا نماید و نمی تواند بیش از آن عضو را ببیند و یا اگر می تواند، باید از روی لباس معاینه نماید. (حضرات آیات عظام امام خمینی، اراکی، بهجت، تبریزی، خامنه ای، سیستانی، فاضل، گلپایگانی، مکارم) ‏
از دیگر قواعد فقهی مربوط به ضرورت یا اضطرار در حقوق جزای اسلام قاعدة «الضَّرورات مِقْدَرهُ بِقَدرها می باشد. یعنی در موارد ناچاری و ضرورت باید به اندازة رفع نیاز از آنچه که ممنوع است، عمل شود؛ پس بیش از مقدار ضرورت جایز نیست. همچنین قاعدة «المُضطَر اِلی اِرتکاب اَحَد المَحْظورین یَرتَکب اَقَلّهما باساً نیز از جمله قواعد فقهی مربوط به حالت ضرورت یا اضطرار می باشد که بر اساس آن، کسی که مضطر به ارتکاب یکی از محظورین است، باید آن را که محظورش کمتر است مرتکب شود. ‏
گفتار چهارم: عقل
چهارمین دلیل استنباط احکام شرعی «عقل است. البته باید دانست که عقل مُدرک کلیّات است و نه جزئیّات و لذا، تمام مسائل فقهی را نمی توان با عقل (لااقل با علم امروز بشری) به اثبات رساند. بنابراین پذیرش «اصل تَعَبُُّد نیز در جای خود بسیار ضروری است چنانکه در حدیثی آمده است: «الاِسلامُ هُو تَسلیم ، یعنی: اسلام همان تسلیم بودن است.‏
توجیه اضطرار یا ضرورت از نظر عقل چنین است که منطقاً کیفر بزهکاری که به حکم ضرورت، جرم را انجام داده است بی فایده می باشد، زیرا هیچ یک از توقّعات معمولی مجازات ها را برآورده نمی کند. می دانیم که اجرای مجازات غالباً برای تنبیه و جلوگیری از تکرار جرم در آینده است. مرتکب جرم ضروری از روی ناچاری به ارتکاب جرم دست زده و تنبیه او بی فایده است. به علاوه، مسالة تکرار جرم نیز برای او مطرح نیست، زیرا وجود حالت ضرورت موجب ارتکاب بزه شده است و نه کِشش های مجرمانه یا نفع پرستی یا عوامل جرم زای دیگر. بزهکار در این مورد در شرایطی کاملاً استثنایی قرار گرفته است. به عبارت دیگر کیفر شخص مضطر، هیچ یک از اهداف اساسی مجازات ها از قبیل تنبیه و اصلاح مجرم یا اِرعاب و اِخافة او و جلوگیری از ارتکاب جرم در آینده را برآورده نمی کند و لذا، جامعه از کیفر بزهکاری که ضرورتاً جرم را انجام داده است، نفعی نمی برد. مضافاً اینکه اجتماع که خود غالباً از اصل توجّه به ارزش های عالی پیروی می کند، نمی تواند در مورد مرتکب جرم ضروری از این اصل عدول نماید؛ زیرا اگر تنبیه برای این است که اجتماع از عواقب ناخوشایند اَعمال انجام شده توسّط یکی از اعضای خود آگاه و متنبّه گردد، در مورد جرم ضروری، هر یک از افراد اجتماع که احتمالاً ممکن است در شرایط انجام آن جرم قرار گیرند، نمی توانند عمل مرتکب جرم را ناخوشایند تلقّی کنند و برای او درخواست مجازات نمایند. ‏
به این ترتیب مشاهده می شودکه در حقوق جزای اسلام اضطرار یا ضرورت، ارتکاب جرم و گناه را که حرام و منکر شناخته شده است، مباح و جایز کرده و در برخی موارد نیز واجب می گرداند. البته اضطرار یا ضرورت در حقوق اسلام باید شرایطی را دارا باشد که مورد قبول واقع شود از جمله اینکه: ‏
اوّلاً- دفع خطر به مقدار لازم انجام گیرد و از اندازة لازم و متعارف تجاوز نکند.‏
ثانیّاً- اضطرار، تحقّق یافته باشد نه اینکه انتظار یا احتمال وقوعش برود و فعل مجرمانه نیز در مقطع اضطرار و ناچاری ارتکاب یافته باشد.
ثالثاً- اضطرار، تام و اجبارآور باشد و برای دفع آن، وسیله ای جز ارتکاب جرم یا گناه وجود نداشته باشد.
رابعاً- ستم و تعدّی سبب اضطرار نشده باشد.
خامساً- انجام فعل مجرمانه در حال اضطرار به قصد گناه نبوده یا با سوءنیّت نباشد.
نهایتاً آنکه باید دانست، برخی از مؤلّفان معتقدند نهی و حرمت در حال اضطرار نیز موجود می باشد، لکن جوازی که شارع می دهد از باب تخفیف و ارفاق نسبت به مردم است. ‏
مبحث سوم: تبیین مفهوم اضطرار از نظر تاریخ حقوق کیفری
از نظر تاریخی باید گفت که در حقوق روم و ژِرمن و همچنین در حقوق مذهبی مبتنی بر آموزه های کلیسا، مجرمی که ضرورتاً فعل مجرمانه ای انجام داده بود، مجازات نمی شد و حالت اضطرار همیشه علّتی برای عدم مجازات مرتکب تلقّی می شد.‏
در حقوق روم، عدم کیفر مرتکب جرم ضروری بر اساس فقدان قصد مجرمانه بوده است. در حقوق ژرمن و حقوق کلیسا، مبنای عدم مجازات مجرم مضطر بر اساس “اصل تعاون بین افراد” بود. به این ترتیب، قوانین ژرمن به مسافر اجازه می داد که خوراکِ مَرکبِ کوفتة خود را ضبط و تصرّف کند. ‏
‏ در حقوق روم و حقوق ژرمن بر اساس ضربُ المَثل «ضرورت قانون نمی شناسد ‏‎(necessitat non habet legem)‎، حالت ضرورت مترادف با اضطرار دانسته شده و از عوامل رافع مسئولیّت کیفری تلقّی می گردید. (عدّه ای خواستگاه این ضرب المثل را به طور حصری حقوق ژرمن و برخی نیز به طور حصری حقوق روم می دانند.) به همین جهت برحسب قانون کلیسا که در قرون وُسطی بر اروپا حاکم بود، سارق مواد غذایی در موارد قحطی از مجازات معاف بود. در قرون وُسطی در موقع بروز قَحطی، سرقت اضطراری که در حین تحمّل رنج و گرسنگی ارتکاب می یافت قابل مجازات نبود. بنابراین کلیسا نیز قبول کرده بود که در هنگام بدبختی و فلاکت های بزرگ مانند قحطی، مشروع است که «از گندم دیگران چند دانه ای برای نَمُردن خوردن و از هیزم دیگران چند شاخه ای برای هلاک نشدن از سرما رُبودن. ‏
عدم مجازات سرقت ضروری در قرون هفدهم و هجدهم به وسیلة حقوقدانانی همچون «گروسیوس ، «مویار دو وگلان و «ژان ژاک روسو تأیید شده بود. به این ترتیب علمای حقوق جزا، دزدی در حالت اضطرار را مورد توجّه و بحث قرار داده و عدم مجازات سرقت اضطراری را این چنین توجیه می کردند که در زمان بروز خطر، همه اموال، مشترک می شوند. به علاوه، چنین فرض می شد که مالک، هیچ گاه میل ندارد همنوعش از گرسنگی فوت شود. قابل ذکر است که در مادّة ۳۴ قانون حَمورابی (که یکی از قدیمی ترین قانون های مدوّنی است که اکنون در دست بشر می باشد و به دستور «حَمورابی - پادشاه سامی اهل بابل- در حدود ۱۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بر روی استوانه ای به ارتفاع ۲۵ر۲ متر و مشتمل بر ۲۵۰ مادّه تدوین شده بود) آمده است: «اگر زن شوهرداری گرفتار و مضطر گردد و آذوقه ای در خانه برای سدّ جوع نداشته باشد و به خاطر آن به مردی بیگانه پناه آورد، قابل مجازات نیست. ‏

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۴:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

منظور از اهلیت در حقوق چیست؟

اهلیت عبارت است از توانایی قانونی شخص برای دارا شدن یا اجرای حق، توانایی قانونی برای دارا شدن حق، اهلیت تمتع و توانایی قانونی برای اجرای حق اهلیت استیفاء نامیده می شود.
از آنجا که برای صحت هر معامله شرایطی لازم است که متعاملین یا طرفین قرارداد می بایست آن ها را دارا بوده تا عقد یا قرارداد بر بنیان قانونی شکل گرفته و استحکام لازم را داشته باشد.

بر همین اساس قانونگذار در ماده ۱۹۰ قانون مدنی در چهار بند شرایط اساسی صحت معامله را برشمرد و در بند ۲ ماده ی فوق الاشعار اهلیت طرفین معامله را یکی از شرایط اساسی مذکور قلمداد نمود.

به طوری که اگر طرفین معامله اهلیت لازم را برای معامله نداشته باشند معامله صورت گرفته باطل و یا در مواردی غیر نافذ خواهد بود.

اهلیت بطور مطلق عبارتست از توانایی قانونی شخص برای دارا شدن یا اجرای حق، توانایی قانونی برای دارا شدن حق، اهلیت تمتع و توانایی قانونی برای اجرای حق اهلیت استیفاء نامیده می شود.

اقسام اهلیت:

در اقسام اهلیت باید گفت: فق ها و حقوقدانان با در نظر گرفتن موازین شرعی و نصوص قانونی اهلیت را به دو نوع تقسیم نموده اند.

اهلیت تمتع یا اهلیت دارا شدن حق

اهلیت استیفاء یا اهلیت اجرای حق، فلذا در ذیل به بررسی و تجزیه و تحلیل این دو قسم از دیدگاه حقوق دانان، فق ها و موازین قانونی می پردازیم.

اهلیت تمتع:

اصولا هر شخصی دارای اهلیت تمتع است و می تواند صاحب حق باشد حتی صغار و مجانین می توانند طرف حق واقع گردند مثلا صغیر یا مجنون می تواند مالک یا طلبکار باشد.

چنانکه قانونگذار در ماده ی ۹۵۶ قانون مدنی می گوید اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام می شود از طرفی ماده ۹۵۸ قانون مدنی نیز اضافه می نماید ((هر انسان متمتع از حقوق مدنی خواهد بود.))

اهلیت استیفاء:

استیفاء در لغت عبارت است از تمام باز ستدن، تمام چیزی را خواستن، استیفاء استفاده کردن از کار یا مال دیگری با رضای او می باشد که در قانون مدنی بعنوان یکی از اسباب ضمان قهری آمده است


اهلیت استیفاء یا اهلیت بهره وری از حق در برابر اهلیت تمتع یا اهلیت دارا شدن حق آمده و بمعنای اعمال حقوقی است که یک شخص دارا است.

شرایط اهلیت استیفاء:

باید گفت: هرجا که قانون از اهلیت به طور مطلق نامبرده منظور اهلیت استیفاء است مگر اینکه قرینه ای برخلاف آن وجود داشته باشد طبق ماده ۲۱۰ قانون مدنی برای اینکه معامله معتبر باشد طرفین آن باید دارای اهلیت باشند که منظور از آن اهلیت استیفاء است.

از طرفی قانون گذار در ماده ۲۱۱ قانون فوق الاشعار در مورد اهلیت طرفین معامله می گوید: برای اینکه متعاملین اهل محسوب شوند باید بالغ و عاقل و رشید باشند.

بلوغ:

قانونگذار با تبعیت از نظر اکثر فقهای شیعه وفق تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی سن بلوغ را در پسر ۱۵ سال تمام قمری و در دختر ۹ سال تمام قمری اعلام نموده است.

ضمن اینکه سن برخورداری از مسئولیت کیفری و اعمال مجازات نیز طبق ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی سن بلوغ فوق الاشعار مقرر در تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی می باشد چنانچه قانون گذار در ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ اعلام داشته اطفال در صورت ارتکاب جرم مبری از مسئولیت کیفری هستند و در تبصره این ماده اعلام داشته منظور از طفل کسی که به سن بلوغ شرعی نرسیده که به شرح پیش گفته سن بلوغ شرعی همان ۱۵ سال در پسران و ۹ سال در دختران است.

عقل:

یکی دیگر از شرایط اهلیت داشتن عقل است یعنی عاقل بودن، منظور از عقل این است که قوای دماغی شخصی سالم باشد کسی که فاقد قوه تعقل است و مبتلا به اختلال قوای دماغی باشد مجنون نامیده می شود.

جنون

جنون در لغت به معنی فرارسیدن شب، نهان شدن، شیدایی، شیفتگی، بیماری دماغی و زائل شدن عقل آمده است.

جنون به عارضه هوشی و دماغی اطلاق می شود که اراده شخص را مختل می کند و عاملی شخصی و درونی است که موجب عدم درک و تمیز اعمال می شود ضمن اینکه مجنون کسی است که از خوب و بد اعمالی که انجام می دهد بی اطلاع است به دیگر سخن، جنون حالتی است که قدرت و توانایی درک وتمیز شخص را نسبت به اعمالی که انجام می دهد بکلی از بین می برد.

رشید:

عبارت است از اینکه تصرفات شخصی در اموالش عاقلانه باشد. کسی که دارای رشد است رشید نامیده می شود.

در مقابل، غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد یعنی عقل معاش نداشته باشد و هرگاه اداره دارائیش به او واگذار شود در اموال خود تعدی و تفریط و اسراف می نماید.

در این خصوص قانون گذار در ماده ۱۲۰۸ قانون مدنی می گوید: غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عُقَلایی نباشد؛ بنابراین کسی که اموال خود را بدرستی نگهداری نکند یا در معاملاتی که انجام می دهد فریب بخورد یا پول خود را برای کالا های گرانقیمت که در شان او نیست خرج نماید یا اموال خود را بیهوده از بین ببرد و اموال خود را در اموری که فایده عقلایی ندارد هزینه نماید و بطور کلی غیر رشید کسی است که توان اداره اموال خود را به طور متعارف و معمول در جامعه ندارد.

سن رشد:

قانونگذار در ماده ۱۲۰۹ قانون مدنی مصوب ۱۳۱۴ مقرر شده داشته: هر کس که دارای هجده سال تمام نباشد در حکم غیر رشید است مع ذلک در صورتی که بعد از پانزده سال تمام رشد کسی در محکمه ثابت شود از تحت قیومیت خارج می شود.

ولی چنانچه حکم رشد فردی قبل از ۱۸ سال یعنی بعد از ۱۵ سالگی ازسوی محکمه اثبات می شد، رشید فرض می گردید و از قیومیت خارج می شود.

بنابر مفاد ماده فوق الاشعار اولا سن بلوغ اعم از زن و مرد بطور یکسان ۱۸ سال تمام بود یعنی این سن اماره رشد بود و کسی که به این سن می رسید حق اداره اموال خود را داشته است.

در حقوق ایران پیش از انقلاب، هر کس که به سن ۱۸ سال تمام می رسید رشید فرض می شد و خود به خود از تحت قیمومیت خارج می گردید و در اداره امور خویش استقلال پیدا می کرد. لیکن ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی اصلاحی سال ۶۱ سن ۱۸ سال را حذف و چنین مقرر داشته که: هیچ کسی را نمی توان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوان جنون یا عدم رشد محجور نمود مگر آنکه عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد.

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۴:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

استیفاء و مصادیق آن در ضمان قهری

در قانون مدنی ایران و در ماده 307 این قانون ، از استیفاء به عنوان یکی از موجبات ضمان قهری نام برده شده و در ردیف غصب و اتلاف و تسبیب قرار گرفته است، ولی باید توجه داشت که این قسم از موجبات ضمان قهری با سایر عناوین و موجباتی که قانون مدنی به آنها اشاره کرده متفاوت می باشد . استیفاء بر دو قسم است: یک نوع ، استیفاء از عمل دیگری است و نوع دیگر استیفاء از مال دیگری می باشد . قانون مدنی ایران در ماده 336  استیفاء از عمل غیر را این گونه بیان می کند :

 « هر گاه کسی بر حسب امر دیگری اقدام به عملی نماید که عرفاً برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخص عادتاً مهیای آن عمل باشد، عامل مستحق اجرت عمل خود خواهد بود، مگر این که معلوم شود که قصد تبرع داشته است».

مثل اینکه شخصی، کارگری را که در خیابان آماده کار بوده است را سوار اتومبیل خود کند و به منزل خود برده و دستور اجرای عملی را به او بدهد، بدون اینکه با او قراردادی منعقد نماید . ماده 337 قانون مدنی، شرایط تحقق استیفاء از مال غیر را معین نموده و چنین بیان می دارد: « هر گاه کسی بر حسب إذن صریح یا ضمنی از مال غیر استیفاء منفعت کند، صاحب مال مستحق اجرت المثل خواهد بود، مگر اینکه معلوم شود که إذن در انتفاع مجانی بوده است. »

در هر حال استیفاء کننده از مال دیگری زمانی در مقابل صاحب مال مسئولیت پرداخت اجرت المثل را پیدا می کند که شرایط استیفاء و ایجاد الزام به پرداختن اجرت المثل تحقق یافته باشد. برعکس اتلاف که شخص، مال غیر اعم از عین مال یا منفعت مال را تلف کرده یا ناقص و معیوب نموده است. در اینجا به ذکز مواردی می پردازیم که در روابط ضمان آور افراد ، از مصادیق استیفاء محسوب می شوند :

1-  موردی که در اثر رعایت امر معاملی ، تراضی اجمالی بین دو طرف تعهد انجام می شود ، اما شامل تمام ارکان لازم برای انعقاد قرارداد نمی گردد و قانونگذار استیفای مبنی بر این تراضی ناقص  را سبب ایجاد تعهد می داند . برای مثال مسافری از باربر فرودگاه می خواهد که چمدان او را تا ایستگاه اتوبوس حمل کند و او نیز این امر را اجراء می کند ، وقوع تراضی بین باربر و مسافر انکار نا پذیر است ، اما این تراضی به دلیل معین نبودن اجرت یکی از دو عوض ، ناقص است چرا که نه اجاره محسوب می شود ، نه جعاله ، نه قرارداد کار ، با وجود این عدالت و عرف ایجاب می کند که دستمزد متعارف باربر پرداخته شود . قانون و حقوق نیز بر حسب طبیعت خود به عدالت و رفع نیازهای عمومی حساس است پس مسافر را ملزم به پرداخت اجرت المثل کار باربر می کند و نام این تعهد را استیفاء می گذارد .

مثال دوم ؛ پدری برای رساندن فرزند بیمار خود به پزشک با إذن همسایه از اتومبیل او استفاده می کند . در زمان سوار شدن بر آن ماشین پدر بیمار به هیچ چیز جز نجات فرزند خود فکر نمی کرده است ، درباره استفاده از اتومبیل با مالک تراضی کرده اند ، اما در این تراضی اجمالی به ارکان عقد اجاره توجه نشده است ، نه همسایه میزان منفعت و اجاره را معین می کند ، نه منتفع به آن اعتنایی دارد، با وجود این وجدان هر انسان متعارفی داوری می کند که باید اجرت المثل اتومبیل پرداخته شود . سبب ایجاد الزام به پرداخت اجرت المثل استیفاء است ، نه عقد اجاره ـ هر چند که تراضی آنان به عقد اجاره شبیه است ـ و مبنای ضمان قهری قرار می گیرد .

2- موردی که امر غیر معاملی است و آمر قصد تراضی با عامل را ندارد و عامل نیز به دلیل ترس یا احترام به قانون ، آن امر را انجام می دهد . مثلاً شهرداری به مالکان مجاور پیاده روی خیابان دستور می دهد که محل مقابل ملک خود را آسفالت کنند . آنان هم اطاعت کرده و بعد معلوم می شود که شهرداری این حق را نداشته است . در این مثال شهرداری به دلیل استیفاء از مال  و عمل مالکان باید اجرت المثل بدهد ، در حالی که هیچ عقدی مبنای این الزام قرار نمی گیرد .

3- موردی که تراضی باطل است و مدیون آن به گمان درست بودن عقد به تعهد خود درباره انجام دادن کاری به سود دیگری عمل کرده است . در این مورد نیز استیفاء نا مشروع است ، اما از مفاد مواد فوق می توان ضمان استفاده کننده را استنباط کرد ( خواه به دلیل بطلان ، عقد اشتباه باشد یا عدم اهلیت ) . زیرا در مورد استیفای نا مشروع که این عنوان برای اسباب و دیونی به کار می رود که نتیجه استفاده بدون جهت است در عناوین شناخته شده قانون مانند غصب و اتلاف وتسبیب نمی گنجد

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۴:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اهلیت تمتع و اهلیت استیفاء در قانون مدنی


ماده 958 قانون مدنی می‌گوید ”هر انسان متمتع از حقوق مدنی خواهد بود لیکن هیچکس نمی‌تواند حقوق خود را اجرا کند مگر اینکه برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد.” بنابراین اهلیت بر دو نوع است اهلیت تمتع و اهلیت استیفا یا اجرا.
1 ـ اهلیت تمتع قابلیت داراشدن حق و مورد تکلیف قرار گرفتن است. این اهلیت اصولاً از زمان تولد شخص آغاز میشود و تا لحظه فوت وی ادامه می‌یابد ماده 956 قانون مدنی می‌گوید ”اهلیت برای دارابودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام میشود”. استثنائاً حمل در صورتیکه زنده متولد شود از حقوق مدنی متمتع می‌گردد. ماده 875 قانون مدنی که شرط وراثت را زنده متولد شدن حمل موجود در حین فوت مورث میداند ناظر بر همین امر است.
2ـ اهلیت استیفا یا اجرا قابلیت فرد برای اجرای حق یا قبول تعهد می‌باشد. برخلاف اهلیت تمتع که صرف وجود انسان این قابلیت را ایجاد میکند، در اهلیت استیفا استعداد شخص از نظر روحی و جسمی برای امکان برخورداری از آن مورد نظر است. ماده 1207 قانون مدنی سه دسته از اشخاص را فاقد اهلیت استیفا در مورد اموال و حقوق مالی خود دانسته و می‌گوید ”اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند:
1ـ صغار
2ـ اشخاص غیر رشید
3ـ مجانین
لازم به یادآوری است که قانونگذار ممنوعیت اجرای حق و یا قبول تعهد در مورد پاره‌ای اشخاص را در جهت حمایت حقوق همان اشخاص (محجورین) یا بنا به مصالح اجتماعی مقرر داشته است. بهمین جهت ملاحظه میشود که در موارد خاصی صراحتاً استیفای حق یا قبول تعهد برای گروهی از محجورین تجویز شده است. در مورد محجورین با واسطه ولی یا قیم حق یا تعهد استیفا یا اجرا می‌گردد.
ماده 959 قانون مدنی در جهت حمایت از شخصیت افراد مقرر می‌دارد ”هیچکس نمی‌تواند بطور کلی حق تمتع یا حق اجراء تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب کند” مانند اینکه شخصی حق ازدواج کردن را از خود سلب نماید اعم از اینکه این امر برای مدت معین باشد یا مادام‌العمر.

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۴:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

استیفا و اقسام آن

استیفاء و اقسام آن
استیفاء درلغت به معنی تمام فرا گرفتن ،تمام گرفتن حق یا مال خود از کسی گرفتن. ‌‌‌‌‌‌‌‍‍‍‍‌‌‌‌‍‍‍‍[1]و در اصطلاح حقوقی و به ویژه در مباحث مربوط به منابع تعهد و ضمان قهری به معنی بهره مند شدن و انتفاع شخصی بدون انعقاد قرار داد و یا عقد از عمل دیگری (ماده 336 قانون مدنی ) و یا از مال  دیگری با اذن صاحب آن ( ماده 337 قانون مدنی ) می باشد و مربوط به جایی است که شخص با هزینه یا کار دیگری، بر دارایی خود می افزاید. ( خواه به صورت تملک باشد یا استفاده از منافع ).
استیفائی که در این تحقیق مورد نظر است، عبارت است از این که یک نفر بدون این که با دیگری عقد یا قراردادی منعقد سازد از عمل یا مال او منفعتی تحصیل نماید، لذا استفاده از کار یا مال دیگری گاهی در قالب عقد اجاره است و گاهی خارج از آن که استیفاء نامیده می شود .
و به استیفاء کننده از عمل یا مال غیر، مستوفی می گویند.[2]
بعضی از اساتید حقوق[3] اظهار نظر کرده اند که استیفاء در زمره مسائل مسئولیت مدنی نیست، چون رکن مهم مسئولیت مدنی ضرر و زیان است، در حالی که در استیفاء خسارتی نیست.

اقسام استیفاء
1- استیفاء مجاز ( مشروع ):
استیفاء در صورتی مشروع است که از راه تراضی و با اذن صاحب حق یا فاعل کار صورت پذیرد. در این مفهوم وسیع، هر جا که موجب قرارداد یا قانون، شخصی توانایی بهره مند شدن از حق یا کار دیگری را پیدا کند و به آن مبادرت ورزد، استیفاء مشروع صورت می پذیرد ، ولی باید توجه داشت که استیفاء مشروع به معنی خاص خود، در جایی به کار می رود که شخص بر مبنای یکی از اسباب قانون از مال یا کار دیگری منتفع می شود یا حقی را تملک می کند، ولی آن سبب در قالب عقد و ایقاع متداول و یا مرسوم نمی گنجد. برای مثال کسی که به موجب عقد اجاره از مال دیگری استفاده می کند یا بر مبنای جعاله دیگری را تشویق به کاری می سازد، آنچه را به دست آورده از راه استیفاء نیست، بلکه به سبب عقد اجاره یا جعاله است.
2- استیفاء بدون جهت ( نامشروع ) :
استیفاء نامشروع در صورتی است که شخص به زیان دیگری و بدون رضای او بر دارایی خویش اضافه کند. ( خواه مورد استفاده، مال یا کار باشد )
بنابر این هرگاه کسی طلب پرداخته شده را دوباره از مدیون بگیرد، یا طلبی راکه حق دیگری است از مدیون وصول کند و خود بردارد، یا آنچه را در نتیجة عقد فاسد به دست آورده است نگه دارد، یا حاصل دسترنج دیگری را بدون رضای او تملک کند استیفای نامشروع کرده است. این اقدام نا مشروع در قانون تجارت استفاده بلا جهت نامیده شده است.[4]

اقسام استیفاء مشروع
1- قسمت اول به قواعد عمومی استیفاء اختصاص دارد، یعنی آنچه که در مواد 336 و 337 قانون مدنی پیش بینی کرده است (استیفاء ازعمل غیر،استیفاء ازمال غیر)[5] و قواعدی که ازآن استنباط می شود .
چنانکه دو ماده قانونی مربوط به استیفاء نیز تصریح داشته است،[6] استیفاء بر دو قسم است : یک نوع استیفاء از عمل دیگری است و نوع دیگر استیفاء از مال دیگری است.
قانون مدنی ایران در ماده 336  استیفاء از عمل غیر را این گونه بیان کرده است:« هر گاه کسی بر حسب امر دیگری اقدام به عملی نماید که عرفاً برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخص عادتاً مهیای آن عمل باشد، عامل مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر این که معلوم شود که قصد تبرع داشته است.»
مانند اینکه شخصی کارگری را که در خیابان آماده به کار بوده است را با اتومبیل خود سوار کند و به منزل خود ببرد و دستور اجرای عملی را به او بدهد، بدون اینکه با او قراردادی ببندد.
ماده 337 قانون مدنی شرایط تحقق از مال غیر را معین نموده و چنین بیان می دارد : « هر گاه کسی بر حسب إذن صریح یا ضمنی از مال غیر استیفاء منفعت کند، صاحب مال مستحق اجرت المثل خواهد بود، مگر اینکه معلوم شود که إذن در انتفاع مجانی بوده است. »
2- قسمت دوم نوع ویژه ای از استیفاء است که در ماده 306 قانون مدنی آمده است و اداره مال غیر نامیده می شود.
قانون مدنی ایران در ماده 306  اداره مال غیر را این گونه بیان کرده است «اگر کسی اموال غایب یا محجور و امثال آن را بدون اجازة مالک یا کسی که حق اجازه دارد اداره کند،  باید حساب زمان تصدی خود را بدهد، در صورتی که تحصیل اجازه در موقع مقدور بوده یا تأخیر در دخالت موجب ضرر نبوده است حق مطالبة مخارج نخواهد داشت، ولی اگر عدم دخالت یا تأخیر در دخالت موجب ضرر صاحب مال باشد دخالت کننده مستحق اخذ مخارجی خواهد بود که برای اداره کردن لازم بوده است.» که می توان این نوع اداره کردن را، اداره فضولی مال غیر نامید.[7]



[1]-دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه دهخدا  دوره جدید،  انتشارات دانشگاه تهران ، سال 1330 ، چاپ اول  ، ج2 ، ص 1868
[2]- کاتوزیان، ناصر؛ مقدمة علم حقوق،انتشارات شرکت سهامی انتشار،  سال 1383،  چاپ 33 ، ص286 و امامی ، سید حسن؛حقوق مدنی ،  انتشارات کتابفروشی اسلامیه ، مهر ماه 1340 ، چاپ سوم ، ج1 ،  ص 203
[3]- امامی، سید حسن؛ جزوة مسئولیت مدنی، ص 18 نقل شده از کتاب : یزدانیان ، علی رضا  ،  قلمرو مسئولیت مدنی ، انتشارات ادبستان ، نشر و پخش آیلار، ، سال 1379  ، چاپ اول ، صص 56 و 57 
[4]- مادة 319 ق . ت
[5] -کاتوزیان ، ناصر؛ «  قانون مدنی در نظم حقوق کنونی  » ، انتشارات میزان ، پاییز 1384 ، چاپ یازدهم ، صص 290 و 291  وکاتوزیان ، ناصر ، «  حقوق مدنی ( وقایع حقوقی ) » ، انتشارات شرکت سهامی انتشار  ، سال 1381، چاپ نهم ، صص 247 تا 252.
[4]- مواد 336 و 337 قانون مدنی
[7]-کاتوزیان ، ناصر؛ «  قانون مدنی در نظم حقوق کنونی  » ، انتشارات میزان ، پاییز 1384 ، چاپ یازدهم ،صص262 تا 264 وکاتوزیان ، ناصر؛ «  حقوق مدنی ( وقایع حقوقی ) » ، انتشارات شرکت سهامی انتشار  ، سال 1381، چاپ نهم ، صص279 تا 280

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۴:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه اجاره نامه آپارتمان یا ساختمان روی زمین وقفی

1- موجر : ............................ به تصدی اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان.............. با نمایندگی طبق نامه شماره ................................. اداره مذکور ...................................

2- مستأجر : ........................ فرزند ...................... به شناسنامه ..................... صادره از .................... به شماره ملی .......................... به نشانی ................. .......................... ............. شغل ................ ...........................

3- مورد اجاره: قدر السهم و الحصه عرصه ششدانگ یک دستگاه آپارتمان پلاک شماره ........................... واقع در بخش .............................. که بر روی یک قطعه زمین وقفی به پلاک شماره ............................... واقع در بخش ..................... ملکی موجر مرقوم احداث و بنا گردیده است با جمیع متعلقات و لواحق آن بدون استثنا چیزی حدود و حقوق برابر سند مالکیت مربوطه ....................... که به رویت مستأجر رسیده و اقرار به تصرف آن نمود و صرفاً به منظور احداث یک واحد مسکونی ...................... به اجاره داده شد .

4- مدت اجاره : ............................. سال کامل خورشیدی از تاریخ ..................... لغایت .......................

5- مبلغ کل اجاره بهاء : ...................................... ریال از قرار معدل هر دوره برای هر سال ............................... ریال که مستأجر متعهد است در ابتدای هر سال / ماه در قبال قبض وثمن به موجر پرداخت نماید .

شروط و تعهدات :

1- مستأجر متعهد است در سررسید هر قسط اجاره بهای همان قسط را بپردازد و در صورت تأخیر و انقضای یک ماه اختیار فسخ در بقیه مدت برای موجر خواهد بود.

2- مستأجر حق واگذاری مورد اجاره را کلاً یا جزئاً بدون موافقت کتبی موجر به نحوی از انحناء حتی به عنوان وکالت یا صلح حقوق و امثال آن به غیر را ندارد .

3- مستأجر متعهد است در پایان مدت و یا به محض وصول اخطار کتبی سند اجاره را برابر مقررات و قوانین جاریه تجدید نماید .

4- در انقضای مدت مادامی که سند اجاره طبق مقررات مربوط تجدید نگردیده باشد ، مستأجر موظف است که مال الاجاره را طبق نظر کارشناس منتخب موجر پرداخت نماید .

5- مستأجر حق تغییر و تبدیل محل مسکونی را به محل کسب و بالعکس ندارد مگر با موافقت موجر و پرداخت صد درصد سرقفی به موقوفه .

6- مستأجر با علم و آگاهی کامل از کم و کیف مورد اجاره اقدام به تنظیم سند اجاره نمود و متعهد گردید که هر گونه ادعائی درباره نحوه بهره برداری مورد اجاره و امثال آن پیش بیاید ، خود شخصاً پاسخگو باشد .

7- تخلف از هر یک از شروط این سند موجب اختیار فسخ سند در بقیه مدت برای موجر خواهد بود و مستأجر مکلف است اجاره بهاء را تا تاریخ تخلیه طبق نظر کارشناسان منتخب موجر پرداخت نماید .

8- تأخیر در پرداخت مال الاجاره و تجدید قرارداد اجاره ، این اختیار و اجازه را به اداره کل اوقاف و امور خیریه استان .......................... را می دهد که جهت احقاق حقوق خود ، اقدام به صدور اجرائیه نماید .

9- مستأجر برای هر یک ماه تأخیر در پرداخت مال الاجاره پس از یک سال جریمه ای معادل 5/7% مال الاجاره معوقه برابر مفاد بخش نامه سازمان اوقاف و امور خیریه و مطابق مفاد قرارداد باید پرداخت نماید .

قبوض ...................... اقساطی ...................... به شماره ...................... صادره شد پاسخ استعلامیه ...................... ثبت و نامه ........................ دارائی ...................... ملاحظه شد .

بتاریخ .... / .... / ........ هجری شمسی .

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۳:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرارداد اجاره وسیله نقلیه

با توکل به خداوند متعال این قرارداد در تاریخ                            فی مابین                                  به نمایندگی                     به موجب معرفی نامه/ حکم کارگزینی شماره              مورخ          به عنوان متعهد له  از یک طرف و آقای / شرکت                      شماره شناسنامه / ثبت                   صادره از / ثبت شده در                     به نمایندگی                                  که طبق آگهی شماره                  روزنامه رسمی معرفی گردیده است و در این قرارداد متعهد نامیده می شود . طبق شرایط ذیل منعقد می گردد و طرفین ملزم به کلیه مفاد آن می باشد.

ماده 1- موضوع قرارداد

عبارت است از تهیه و اعزام                     دستگاه اتومبیل / شماره شهربانی                       با راننده ذی صلاح / بدون راننده                   جهت انجام وظیفه تحت نظر امر                                        

ماده 2- مدت قرارداد   

مدت کل قرارداد           روز / ماه از تاریخ              الی تاریخ               و طبق برنامه زمان بندی ذیل انجام خواهد شد :

ماده 3-امور مالی و مبلغ قرارداد

الف : مبلغ کل : مبلغ کل قطعی / تقریبی                موضوع قرارداد به حروف           به عدد        ریال و به شرح ذیل می باشد :

1- نوع وسیله نقلیه :                     از قرار هر روز / ساعت کاری                     ریال

2- راننده پایه 1 از قرار هر روز / ساعت کاری                    ریال

3- راننده پایه 2 از قرار هر روز / ساعت کاری                    ریال

ب: پیش پرداخت : متعهد له قبول کرد مبلغ                              ریال به عنوان پیش پرداخت در قبال اخذ تضمین معتبر در اختیار متعهد قرار دهد .

ج : نحوه پرداخت : اسناد و صورت وضعیت های مربوط به هر قسمت از موضوع قرارداد در هر مرحله توسط متعهد ارائه و پس از تنظیم صورت جلسه لازم پس از کسر                  درصد بابت پیش پرداخت (در صورتی که چنین پرداختی صورت گرفته باشد ) و هرگونه کسور قانونی ظرف مدت              روز از تاریخ ارائه اسناد پرداخت می شود.

ماده 4- تضمین حسن انجام کار   

متعهد مبلغ                  ریال معادل           در صد بهای قرارداد به صورت تضمین نامه بانکی / سفته               به عنوان تضمین حسن انجام کار به متعهد له تحویل می دهد و در صورت انجام تعهدات از سوی متعهد حداکثر تا مدت                روز پس از پایان قرارداد توسط متعهد ، تضمین مذکور مسترد خواهد شد .

ماده 5- کسور قانونی    

پرداخت هر گونه عوارض و مالیات و بیمه و سایر حقوق دولتی به عهده متعهد می باشد.

ماده 6- مواد اولیه     

الف : نوع و مقدار و ارزش موادی که از سوی متعهد له به طور همکاری / الزامی از طریق                در اختیار متعهد قرار می گیرد ، به شرح زیر می باشد :

ب: متعهد موظف است مواد مذکور را عینا ً در موضوع قرارداد مصرف نموده و مازاد را عیناً به متعهد له مسترد نماید و چنانچه بابت آن وجهی پرداخته باشد متعهد له مبلغ مزبور را به وی مسترد می نماید. 

ماده 7- تاخیرات    

متعهد موظف است موضوع تعهد را در زمان مقرر در ماده 2 همین قرارداد انجام دهد و در صورت تاخیر متعهد له بابت هر روز / ساعت تاخیر معادل               ریال از محل مطالبات و تضمین حسن انجام کار و سایر اموال متعهد راساً وصول خواهد نمود . چنانچه مدت تاخیر از             روز ، ساعت تجاوز نماید ، متعهد له مختار است قرارداد را فسخ و به هر نحوی که مقتضی بداند نسبت به انجام موضوع قرارداد اقدام نماید .

در این صورت اگر متعهد له متحمل خسارتی بشود ، خسارت مزبور را به تشخیص خود از محل تضمین حسن انجام کار و سایر مطالبات و اموال متعهد راساً وصول خواهد نمود.

ماده 8- انتقال به غیر و عدم افشاء مفاد قرارداد

متعهد به هیچ وجه حق انتقال تمام یا قسمتی از موضوع قرارداد را بدون موافقت کتبی متعهد له به غیر نداشته و نیز بدون مجوز کتبی حق ندارد هیچ یک از مفاد قرارداد را در طول اجرا و پس از اتمام آن فاش نماید.

ماده 9- تغییرات میزان کار

متعهد له می تواند با شرایط همین قرارداد تا حدود 25 % موضوع معامله را کاهش یا افزایش دهد که در این صورت به همان میزان مدت قرارداد نیز تغییر خواهد کرد و در هر حال مراتب باید حداقل           روز مانده به پایان مدت قرارداد به متعهد ابلاغ گردد.

ماده 10- فورس ماژور (قوه قاهره )

در صورت بروز هر گونه حادثه که خارج از حیطه اقتدار متعهد برای انجام تعهد باشد ، متعهد باید بلافاصله مدارک مثبته خود را به متعهد له ارائه نماید تا در صورت قبول مشار الیه با توافق طرفین در خصوص مورد ، اتخاذ تصمیم شود. 

ماده 11- تائیدات و تعهدات طرفین

1-11- متعهد اعلام نمود که دارای گواهینامه معتبر رانندگی پایه          می باشد و نیز از صحت جسمی . روانی لازم برای رانندگی برخوردار می باشد .

2-11- متعهد اعلام نمود که وسیله نقلیه مورد استفاده را همیشه به موقع بررسی و در صورت بروز عیب و نقص تعمیر خواهد نمود و در هر حال خرابی وسیله نقلیه فورس ماژور محسوب نمی شود .

3-11- متعهد اعلام نمود مشمول اصل 141 قانون اساسی و ممنوعیت مذکور در قانون منع مداخله کارکنان دولت در معاملات دولتی مصوب 22/10/1337 نمی باشد و تعهد نمود تا پایان انجام قرارداد به هیچ عنوان اشخاص مزبور را در موضوع قرارداد سهیم و ذینفع نکند و در صورتی که خلاف آن محرز گردد ، متعهد له حق دارد برابر ماده 12 عمل نماید .

4-11- مسئولیت ناشی از تصادفات و حوادث در حین انجام موضوع قرارداد همگی بر عهده متعهد بوده و متعهد له در برابر متعهد و اشخاص ثالث اعم از دولتی و یا غیر دولتی هیچ گونه مسئولیتی نخواهد داشت و خسارت ناشی از تصادفات اعم از آنکه متعهد مقصر باشد یا نباشد ، در مورد خود وسیله نقلیه اش و نیز سر نشین ها و اشخاص و اموال و لوازم طرف مقابل همگی بر عهده متعهد است و متعهد له هیچ گونه مسئولیتی  در این مورد ندارد .

5-11- چنانچه متعهد در حین انجام موضوع قرارداد مرتکب تخلف قانونی گردد ، شخصاً مسئول است و متعهد له هیچ گونه مسئولیتی از این حیث بر عهده ندارد .

6-11- متعهد موظف است وسیله نقلیه اش را بیمه دیه و حوادث و سر نشین بنماید.

ماده 12- فسخ قرارداد :

عدم اجرای هر یک از موارد این قرارداد تخلف محسوب شده در این صورت متعهد له حق خواهد داشت ضمن فسخ قرارداد طبق ماده 3 عمل نماید .

تبصره : در هر حال متعهد له می تواند در هر مرحله از انجام موضوع قرارداد با           روز اعلام قبلی با صلاحدید خود قرارداد را به طور یک جانبه فسخ نماید و در این صورت متعهد حق هیچ گونه اعتراضی نداشته و امور مالی قرارداد بر اساس ماده 3 قرارداد صورت خواهد گرفت.

ماده 13- حل اختلاف :

در صورت بروز هر گونه اختلافی در اجرای قرارداد یا تعبیر و یا تفسیر آن ، موضوع به                        ارجاع می شود و نظر مرجع مذکور قطعی و برای طرفین لازم الاجراء می باشد . ضمناً متعهد موظف است تا رفع اختلاف ، تعهداتی را که به موجب قرارداد به عهده دارد انجام دهد والا متخلف محسوب و با وی طبق ماده 12 رفتار خواهد شد.

ماده 14- سایر شروط :

ماده 15- اقامتگاه

اقامتگاه متعهد :

اقامتگاه متعهد له 

تبصره (1) : طرفین قرارداد متعهد هستند در صورت تغییر آدرس حداکثر ظرف ده روز نشانی جدید خود را کتباً به اطلاع یکدیگر برسانند ، در غیر این صورت کلیه مراسلات ، آگهی ها و اخطار های قانونی به آدرس سابق نافذ معتبر خواهد بود .

تبصره (2): این قرارداد در                 ماده و         تبصره و با حذف مواد             در سه نسخه به اعتبار واحد تنظیم و مبادله گردید .

امضاء نماینده متعهد                                                      امضاء نماینده متعهد له

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۳:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرارداد اجاره پارکینگ

ماده 1- طرفین قرارداد

طرف اول قرارداد(موجر): خانم/آقای .................... فرزند آقای .................... دارای شناسنامه شماره .................... صادره از .................... متولد .................... ساکن ..................................................................... و

طرف دوم قرارداد(مستاجرین):

1- خانم/آقای .................... فرزند آقای .................... متولد .................... دارای شناسنامه شماره .................... صادره از .................... به نشانی: ............................................................................... و

2- خانم/آقای .................... فرزند آقای .................... متولد ....................دارای شناسنامه شماره ....................صادره از .................... ساکنین تهران به نشانی: ........................................ و هر دو متساویا و مشاعا، متفقا و متضامنا.

ماده2- موضوع قرارداد:

تمامت یک باب پارکینگ به مساحت .................... متر مربع دارای پلاک .................... فرعی از .................... اصلی مفروز و مجزا شده از پلاک .................... فرعی از اصلی نامبرده واقعی در اراضی .................... بخش .................... ثبتی تهران محدوده و مورد ثبت سند مالکیت شماره .................... مورخ .................... صفحه ..... جلد......... به شماره چاپی .................... صادره به نام موجر با جمیع تواقع شرعیه و لواحق عرفیه آن بدون استثنا عرصتا و اعیانا با برق و آب و گاز منصوبه های در آن که قبلا مورد اجاره طبق سند اجاره شماره .................... مورخ .................... تنظیمی دفتر خانه شماره .................... تهران در اجاره خانم/آقای .................... بوده لیکن به موجب سند صلح شماره .................... مورخ .................... تنظیمی این دفتر خانه در همین تارخی کلیه حقوق خانم/آقای ....................(مستاجر آن سند) به مستاجرین این سند ناشی از حق سرقفلی مورد اجاره سند اجاره مرقوم مصالحه قطعیه گردیده فلذا مستاجرین این سند به سبق رویت مورد اجاره وقوف کامل از محل وقوع، حدود و مشخصات اقرار به تصرف و قبض مورد اجاره نمودند و مورد اجاره صرفا جهت اشتغال مستاجرین به شغل .............. اجاره داده شده است و لاغیر و مستاجرین به هیچ عنوانی حق تغییر نوع استفاه مزبور را از مورد اجاره ندارند.

ماده3- مدت قرارداد:

 .................... سال کامل شمسی از تاریخ .................... که با قرار مستاجرین از آغاز مدت استیفای منافع کرده اند.

ماده 4-مبلغ قرارداد:

 مبلغ .................... ریال رایج برای تمام مدت بالا(به قرار ماهی مبلغ ................... ریال) که مستاجرین متعهدشدند مال الاره ماهانه مزبور را در اول هر ماه نقدا در مقابل دریافت رسید به موجر تادیه نمایند و عدم پرداخت هر قسط از مال الاجاره بعضا یا تماما ظرف 10 روز از تاریخ سررسید موجب خیار فسخ از طرف موجر برای بقیه مدت خواهد بود.

ماده 5- شروط قرارداد:

1- مالیات مستغلاتی و تعمیرات کلی بعهده موجر و تعمیرات جزئی و رنگ آمیزی و نقاشی مورد اجاره جهت استفاده بهتر بعهده مستاجرین است.

2- مستاجرین حق انتقال مورد اجاره را مشاعا یا مفروزا، جزئا یا کلا به هیچ صورت حتی بصورت: مشارکت، نمایندگی ، صلح حقوق و وکالت و غیره ندارند.

3- مستاجرین متعهد به جبران خسارات وارده به اعیان مورد اجاره و جبران کسر و انکسار درب، پنجره، شیشه، قفل و دستگیره ها و سایر متعلقات مورد اجاره هستند.

4- مستاجرین متعهد به تخلیه و تحویل مورد اجاره به موجر با اخذ رسید کتبی بعد از انقضای مدت وفق مقررات جاری کشور هستند.

5- از تاریخ فسخ یا از انقضای مدت تا روز تخلیه و تحویل، مستاجرین متعهد به پرداخت اجرت المثل معادل اجرت المسمی به موجر با اخذ رسید کتبی هستند.

6- مستاجرین می توانند اجاره بها اعم از مال الاجاره یا اجرت المثل را به حساب جاری شماره .................... موجر نزد بانک .................... شعبه .................... واریز نموده و نسخه ای از فیش آن را به موجر تسلیم نمایند.

7- چنانچه بعد از انقضای مدت یا بعد از فسخ، مستاجرین مورد اجاره را سالم تخلیه نموده و بخواهند تحویل موجر بدهند لیکن موجر از تحویل گرفتن آن خودداری ورزد مستاجرین حق دارند با ارائه مفاصا حساب های برق و آب و گاز و تلفن منصوبه برای تخلیه و تحویل مورد اجاره به موجر، به مرجع رسمی و قانونی صالحه رجوع نمایند.

8- عدم تادیه بدهی های ناشی از مصارف آب و برق و گاز منصوبه در مورد اجاره که تادیه آن به عهده مستاجرین است موجب فسخ برای موجر خواهد بود و در عین حال با ارائه قبوض مثبته حق وصول آن را از مستاجرین دارد.

9-  تخلف مستاجرین از هر یک از مفاد و شروط این سند موجب خیار فسخ از طرف موجر خواهد بود.

ماده 6- سایر شروط:

مورد اجاره و حدود آن : ......................................................  واقع  در بخش .............. مورد ثبت سند مالکیت  ثبت شده به شماره ................  در صفحه .............. دفتر ........... بشماره چاپی ................... صادره از .......................... با جمیع متعلقات شرعیه و عرفیه آن  که مستاجر از کمیت و کیفیت و محل وقوع مورد کاملاً مطلع می باشد و حدود و مشخصات .......................................................................

مدت :.............. ماه از تاریخ  ..................... می باشد و حسب الاقرار مورد اجاره  جهت محل کسب به اجاره مستاجر داده شده است و مستاجر اقرار نود هیچگونه وجهی بابت حق سر قفلی و کسب و پیشه به موجر پرداخت ننمود و در پایان  مدت و هنگام تخلیه نیز محق به حق سرقفلی و غیره نخواهد بود و هرگونه ادعائی در این خصوص را از خود سلب و ساقط نمود .

مال الاجاره : در تمام مدت مبلغ ............... ریال که مستاجر متعهد است  در اول هر ماه مبلغ .................... ریال بموجب قبض رسمی بموجر بپردازد تاخیر در پرداخت هر قسط تا ده روز  موجب خیار  فسخ دربقیه مدت برای موجبر خواهد بود و بنا به درخواست موجبر برای هر ماه یک برگ قبض رسمی صادر گردید.

شروط :1-تعمیر  لازمه اساسی با موجبر 2-ازله زباله  و برفروبی و استفاده بهتر از مورد اجاره بعهده مستاجر است 3-مستاجر حق انتقال  مورد اجاره را کلاً یا جزاً بغیر ندارد 4-مستاجر متعهد است همانطور که  مورد اجاره را صحیح و سالم تحویل گرفته صحیح و سالم  تحویل موجر نموده و رسید اخذ نماید 5-اجرت المثل زمان تصرف بقرار اجرت المسمی است که مستاجر باید مرتباً پرداخت نماید 6-چنانچه مستاجر در پایان مدت بخواهد مورد اجاره راتخلیه و تحویل نماید و موجر از تحویل گرفتن استنکاف و رزد ، مستاجر می تواند  با تحویل کلید مورد اجاره بدادگاه محل ، تامین دلیل نماید ارسال اظهارنامه رسمی از طرف مستاجر  موجب سقوط حق اجرای موجر خواهد بود ، 8-پرداخت بهای آب و برق مصرفی در مدت استفاده بعهده مستاجر می باشد و ارائه مفاصا حساب مدت مذکور به موجر هنگام تخلیه از طرف مستاجر  تعهد گردید .

این سند با اتکا به گواهی های شماره........................ مورخ ...................... دارائی و شماره................. مورخ ........... سازمان تامین اجتماعی یزد تنظیم و حق الثبت طبق قبض شماره ............ مورخ .............. مبلغ ............ ریال و بابت حق التحریر  قبض شماره ............ بمبلغ ................. ریال صادر و تسلیم شد و اوراق چاپی این سند شماره های ............................. می باشد .

بتاریخ ........................ شمسی برابر با. 1416 هجری قمری           محل امضاء

 (در این قسمت اگر شروطی دیگر باشد تنظیم خواهد شد.)

این سند در ... ماده و 2 نسخه که هر 2 نسخه در حکم واحد است تنظیم و بین طرفین مبادله شد.

ماده 7- حل اختلاف:

در صورت بروز هر اختلافی درباره این قرارداد  یا اجرای آن آقا/ خان/ موسسه یا شرکت ............ به عنوان داوری اتخاذ تصمیم می نماید که تصمیم وی برای طرفین قطعی و لازم الاجرا خواهد بود.

ماده8- اعتبار و نسخه های قرارداد:

این قرارداد در دو نسخه و با 8 ماده منعقد و تنظیم شد که هر دو نسخه دارای اعتبار یکسان است.

 

     امضای (موجر)            امضای(مستاجرین)

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۳:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرارداد اجاره (عمومی)

ماده 1 –  طرفین قرارداد

1-1 موجر/ موجرین                فرزند به شماره شناسنامه                            صادره از                    کد ملی                   متولد                ساکن                                                                  تلفن                       

با وکالت / قیومیت / ولایت / وصایت                        فرزند                      به شماره شناسنامه                                     متولد                       به موجب

1-2 مستاجر/مستاجرین                             فرزند                       به شماره شناسنامه                     صادره از                  کد ملی                    متولد                    ساکن                                                         تلفن

با وکالت / قیومیت / ولایت / وصایت                        فرزند                      به شماره شناسنامه                                     متولد                       به موجب

ماده 2 –  موضوع قرارداد و مشخصات مورد اجا ره

عبارتست از تملیک منافع                          دانگ/دستگاه/یک باب                         واقع در                                              دارای پلاک ثبتی شماره                 

فرعی از                       اصلی                         بخش                           به مساحت                           متر مربع دارای سند مالکیت به شماره سریال                                   

صفحه                    دفتر                بنام                                      مشتمل بر                اتاق خواب با حق استفاده برق/آب/گاز به صورت اختصاصی/

اشتراکی/شوفاژ روشن/غیر روشن /کولر/پارکینگ                      فرعی به متراژ                  متر مربع/انباری فرعی          به متراژ              متر مربع تلفن دایر/غیر دایر به شماره                       و سایر لوازم و منصوبات و مشا عات مربوطه که جهت استفاده به رویت مستاجر/مستاجرین رسیده و مورد قبول قرار گرفته است.

ماده 3 –  مدت اجاره

مدت اجاره              ماه/سال شمسی از تاریخ        /        /     13 الی      /       /     13میباشد.  

ماده 4 –  اجاره بها و نحوه پرداخت

1-4  میزان اجاره بها جمعاً                             ریال،از قرار ماهیانه مبلغ                                         ریال که در اول/آخر هر ماه به مو جب قبض رسید پرداخت می شود.

2-4 مبلغ                                    ریال از طرف مستاجر/مستاجرین بعنوان قرض الحسنه نقداً/طی چک به شماره             بانک                شعبه                  پرداخت شد و یا نقداً/طی چک شماره                          بانک                     شعبه                       در تاریخ     /    /    13به موجر پرداخت خواهد شد . معادل مبلغ پرداختی به عنوان قرض الحسنه با انقضاء مدت اجاره و فسخ آن همزمان با تخلیه عین مستاجره به مستاجر مسترد خواهد شد.

ماده 5 –  تسلیم مورد اجاره

موجر مکلف است در تاریخ      /      /    13 مورد اجاره را با تمام توابع و ملحقات و منضمات آن جهت استیفاء به مستاجر/ مستاجرین تسلیم کند .

ماده 6 – شرایط و آثار قرارداد

1-6  مستاجر نمی تواند از مورد اجاره بر خلاف منطور قرارداد (مسکونی، تجاری، اداری) استفاده نماید. مستاجر مکلف است به نحو متعارف از مورد اجاره استفاده نماید.

2-6  مستاجر حق استفاده از مورد اجاره را به نحو مباشرت دارد و بایستی شخصاً از مورد اجاره استفاده کند. علاوه بر این مستاجر حق انتقال و واگذاری مورد اجاره را  به غیردارد/ندارد.در صورت تخلف و انتقال به غیر ،اعتبار اجاره منوط به تنفیذ مالک خواهد بوددر صورتیکه مستاجر مورد اجاره را به غیر بدون اذن مالک تسلیم کرده باشد شخص متصرف در صورت عدم تنفیذ در برابر مالک در حدود مقررات قانونی مسئو ل خواهد بود.

3-6 موجر باید مالک یا متصرف قانونی یا قراردادی مورد اجاره باشد و در صورتیکه به عنوان  ولایت، وصایت،وکالت، قیومیت ،اجاره با حق انتقال و از این قبیل  اختیار اجاره دادن داشته باشد. بایستی اسناد و مدارک مثبت حق انتقال را ضمیمه کند و مشاوره موظف به احراز موضوع فوق است .

 4-6 در صورتی که مستاجر از پرداخت اجاره بها بیش ازیکماه تاخیر نماید،موجر میتواند قرارداد را فسخ و تخلیه مورد اجاره را از مراجع ذی صلاح بخواهد

5-6 پرداخت هزنه های مصرفی آب/ برق/گاز/ تلفن/شارژ/فا ضلاب شهری بر عهده مستاجر است و باید در موعد تخلیه یا فسخ قبوض پرداختی را به مستاجر ارائه نماید.

6-6 پرداخت هزینه نگهداری آپارتمان ( حق شارژ و غیره)و همچنین افزایش احتمالی آن بر مبنای مصوب مسئول یا مسئولین ساختمان بر عهده مستاجر است.

7-6 پرداخت هزینه تعمیرات و هزینه های کلی از قبیل نصب و راه اندازی به منظور بهره برداری از دستگاه تهویه، ،شوفاژ ،کولر ،آسانسور و شبکه آب و برق و گاز با مالک است و هزینه های جزئی مربوط به استفاده از مورد اجاره به عهده مستاجر است و نوع هزینه ها و میزان آن را عرف تعیین میکند.

8-6 مالیات مستغلات و تعمیرات اساسی و عوارض شهرداری با موجر است و مالیات بردرآمد و مشاغل(تجاری،اداری) بر عهده مستاجر میباشد.

9-6در خصوص اماکن تجاری مبلغ                                     ریال به حروف                                                  ریال به عنوان حق سر قفلی توسط مستاجر به موجر تسلیم و پرداخت گردیده / نگردیده است.                                                 

10-6مستاجر مکلف است در زمان تخلیه ، مورد اجاره را به همان وضعی که تحویل گرفته به موجر تحویل داده و رسید دریافت نماید. در صورت حدوث خسارات نسبت ب عین مستاجره . مستاجر  متعهد به جبران خسارت وارده خواهد بود.

 11-6  موجر ملزم است در زمان تخلیه نهایی و با تسویه حساب بدهی های زمان اجاره ،نسبت به استرداد قرض الحسنه دریافتی از مستاجر، با اخذ رسید اقدام نماید.

12-6در صورتیکه موحر نسبت به پرداخت هزینه هایی که موجب انتفاع  مستاجر از ملک میباشد. اقدام نکند و به مستاجر اجازه انجام تعمیرات لازم ندهد مستاجر میتواند شخصاً نسبت به انجام تعمیرات مربوطه اقدام و هزینه های مربوطه را با موجر محاسبه کند .

13-6  تمدید قرارداد اجاره فقط با توافق طرفین قبل از انقضاء مدت قرارداد ممکن است . در صورت تمدید قرارداد اجاره الحاقی با شرایط و تغییرات مورد توتفق بخش لا ینفکی از قرارداد اجاره خواهد بود.

14-6 مستاجر مکلف است به محض اتمام مدت اجاره، عین مستاجره را بدون هیچ عذر و بهانه ای تخلیه  و به موجر تسلیم نماید ،چنانچه مستاجر مورد اجاره را راس تاریخ انقضاء دتخلیه کامل ننماید و یا به هر دلیلی از تسلسن آن به موجر خودداری نماید موظف است روزانه مبلغ              

ریال به عنوان اجرت المثل ابام تصرف بعد از اتمام قرارداد به موجر بپردازد و تهاتر خسارت ناشی از تخلیه (اجرت المثل) با مبلغ قرض الحسنه بلا اشکال است .                      

ماده 7

کلیه اختیارات ولو اختیار غبن به استثناء اختیار تدلیس از طرفین ساقط گردید.

ماده 8

این قرارداد در سایر موارد تابع مقررات قانون مدنی و قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1376 خواهد بود.

ماده 9

به استنلد ماده 2 قانون روابط موجر و مستاجر سال 1376 شهود با مشخصات زیر این قرارداد را امضاء و گواهی مینماید

ماده 10

حق الزحمه مشاور املاک طبق تعرفه کمیسیون نظارت شهرستان                              بطور جداگانه ای به عهده طرفین است که همزمان با امضای این قرارداد مبلغ                           ریال پرداخت شده و رسید دریافت نمایند،فسخ یا اقاله قرارداد تاثیری  در میزان حق الزحمه نخواهد داشت .

ماده 11

این قرارداد در تاریخ     /      /   13 ساعت             در دفتر مشاور املاک                                   به نشانی                                                                     در سه نسخه بین طرفین تنظیم ، امضاء و مبادله گردید . مشاور املاک مکلف است نسخ قرارداد را به مهر دفتر املاک و نسخه اول و دوم را به موجر و مستاجر تسلیم نماید و نسخه سوم را در دفتر مخصوص بایگانی کند و هر سه نسخه دارای اعتبار واحد است .

ماده12

موارد حقوقی این قرارداد مطابق با مقررات جاری است و تایید می شود .

توضیحات:    

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۳:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قرارداد اجاره اماکن ورزشی

مورد اجاره و حدود آن : ......................................................  واقع  در بخش .............. مورد ثبت سند مالکیت  ثبت شده به شماره ................  در صفحه .............. دفتر ........... بشماره چاپی ................... صادره از .......................... با جمیع متعلقات شرعیه و عرفیه آن  که مستاجر از کمیت و کیفیت و محل وقوع مورد کاملاً مطلع می باشد و حدود و مشخصات .......................................................................

مدت :.............. ماه از تاریخ  ..................... می باشد و حسب الاقرار مورد اجاره  جهت محل کسب به اجاره مستاجر داده شده است و مستاجر اقرار نود هیچگونه وجهی بابت حق سر قفلی و کسب و پیشه به موجر پرداخت ننمود و در پایان  مدت و هنگام تخلیه نیز محق به حق سرقفلی و غیره نخواهد بود و هرگونه ادعائی در این خصوص را از خود سلب و ساقط نمود .

مال الاجاره : در تمام مدت مبلغ ............... ریال که مستاجر متعهد است  در اول هر ماه مبلغ .................... ریال بموجب قبض رسمی بموجر بپردازد تاخیر در پرداخت هر قسط تا ده روز  موجب خیار  فسخ دربقیه مدت برای موجبر خواهد بود و بنا به درخواست موجبر برای هر ماه یک برگ قبض رسمی صادر گردید.

شروط :1-تعمیر  لازمه اساسی با موجبر 2-ازله زباله  و برفروبی و استفاده بهتر از مورد اجاره بعهده مستاجر است 3-مستاجر حق انتقال  مورد اجاره را کلاً یا جزاً بغیر ندارد 4-مستاجر متعهد است همانطور که  مورد اجاره را صحیح و سالم تحویل گرفته صحیح و سالم  تحویل موجر نموده و رسید اخذ نماید 5-اجرت المثل زمان تصرف بقرار اجرت المسمی است که مستاجر باید مرتباً پرداخت نماید 6-چنانچه مستاجر در پایان مدت بخواهد مورد اجاره راتخلیه و تحویل نماید و موجر از تحویل گرفتن استنکاف و رزد ، مستاجر می تواند  با تحویل کلید مورد اجاره بدادگاه محل ، تامین دلیل نماید ارسال اظهارنامه رسمی از طرف مستاجر  موجب سقوط حق اجرای موجر خواهد بود ، 8-پرداخت بهای آب و برق مصرفی در مدت استفاده بعهده مستاجر می باشد و ارائه مفاصا حساب مدت مذکور به موجر هنگام تخلیه از طرف مستاجر  تعهد گردید .

این سند با اتکا به گواهی های شماره........................ مورخ ...................... دارائی و شماره................. مورخ ........... سازمان تامین اجتماعی یزد تنظیم و حق الثبت طبق قبض شماره ............ مورخ .............. مبلغ ............ ریال و بابت حق التحریر  قبض شماره ............ بمبلغ ................. ریال صادر و تسلیم شد و اوراق چاپی این سند شماره های ............................. می باشد .

بتاریخ ........................ شمسی برابر با. 1416 هجری قمری           محل امضاء

۲۰ مهر ۹۷ ، ۱۳:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر