در موارد مختلف، مراجع صالح برای رسیدگی به درخواست باطل کردن سند رسمی متفاوت هستند. گاهی دادگاهها صلاحیت دارند و در برخی موارد نیز ادارات ثبت اسناد و املاک به دستور هیأت نظارت یا بر اساس قانون، میتوانند رأساً اقدام به ابطال سند نمایند.
در موارد مختلف، مراجع صالح برای رسیدگی به درخواست باطل کردن سند رسمی متفاوت هستند. گاهی دادگاهها صلاحیت دارند و در برخی موارد نیز ادارات ثبت اسناد و املاک به دستور هیأت نظارت یا بر اساس قانون، میتوانند رأساً اقدام به ابطال سند نمایند.
برای ارائه درخواست باطل کردن سند رسمی به دادگاه، مدارک زیر مورد نیاز است:
=مدارک هویتی خواهان
=سند رسمی مالکیت
=سند رسمی پیشین (در صورت ابطال آن)
دلایل و مدارکی که خواهان بر اساس آنها خود را ذینفع میداند (مانند قرارداد فسخشده یا مدارکی مبنی بر مالک نبودن طرف مقابل)
ابطال سند مالکیت مستلزم حکم قطعی دادگاه است. برای این کار، درخواست ابطال باید به دادگاه صالح ارائه شده و پس از بررسی مدارک، حکم به ابطال داده شود. سپس این حکم به اداره ثبت اسناد و املاک ارسال میشود و پس از آن، پیشنویس سند مالکیت جدید به متقاضی داده میشود.
اجاره دادن محل سرقفلی از مصادیق بارز و روشن انتقال به غیر است و در صورت اقدام مالک از طریق مراجع قضائی، تخلیه ملک با پرداخت نصف سرقفلی را در پی خواهد داشت.
هنگامی که سند سر قفلی عادی است و حق انتقال در آن قید شده، صاحب سرقفلی میتواند سرقفلی ملک را منتقل کند مشروط به اینکه انتقال جدید با سند رسمی باشد. به عبارت دیگر حتی با وجود حق انتقال، مالک سرقفلی (حق کسب و پیشه) نمیتواند با سند عادی سر قفلی را منتقل کند.
خیر. در صورت فروش بدون اجازه، مالک میتواند از مستاجر شکایت کند و دستور تخلیه بگیرد.
دعاوی مربوط به سرقفلی در حقوق ملکی و اجاره به عنوان یکی از مسائل حساس و پیچیده مطرح میشوند. انواع مختلفی از دعاوی ممکن است در این زمینه پیش آید که برخی از آنها عبارتند از:
.دعاوی مطالبه حق سرقفلی: در این دعاوی، مستاجر ادعا میکند که بر اساس توافق قبلی با مالک، حق سرقفلی را پرداخت کرده و اجاره با تخفیف برای مدت معین به او اعطا شده است. اگر مالک از اجرای تعهدات خود سر باز زند، مستاجر میتواند دعوای مطالبه حق سرقفلی را مطرح کند.
.دعاوی تمدید حق سرقفلی: اگر مدت حق سرقفلی به پایان برسد و مستاجر بخواهد استفاده از ملک را ادامه دهد، او میتواند دعوای تمدید حق سرقفلی را مطرح کند تا مالک به تمدید قرارداد موافقت کند.
.دعاوی تخلیه ملک: اگر مالک به دلایلی مانند نقض تعهدات مستاجر یا نیاز به استفاده شخصی از ملک، بخواهد مستاجر را از ملک خارج کند، میتواند دعوای تخلیه ملک را مطرح کند.
.دعاوی مربوط به انتقال منافع: اگر مالک بخواهد منافع ملک را به شخص دیگری منتقل کند، مستاجر میتواند از حق اولویت خود برای تجدید قرارداد و ادامه حق سرقفلی استفاده کند که ممکن است به دعوای مربوط به انتقال منافع منجر شود.
مالک در سه حالت زیر میتواند قرارداد سرقفلی را باطل کند و مستاجر باید به او حق کسب و پیشه یا تجارت را بپردازد:
۱. نوسازی یا بازسازی ملک
۲. استفاده از ملک برای کسب و کار شخصی
۳.نیاز به ملک برای سکونت
در صورت وجود هر یک از این شروط امکان فسخ قرارداد برای مالک وجود دارد. (با پرداخت حق کسب، پیشه یا تجارت به مستاجر).
الف- اطلاع به مالک در صورت عدم وجود حق انتقال به غیر.
ب- اخذ مجوز انتقال از مالک در صورت عدم رضایت.
ج- در صورت وجود حق انتقال لازم است توجه کنید که آیا مدت اجاره اش منقضی شده یا خیر؟ در صورت انقضاء مدت، بهتر است بدواً از طریق مراجع قضایی علیه مالک، دعوی الزام به تنظیم اجاره نامه مطرح و سپس مبادرت به انتقال ملک کنید. لازم به توضیح است که علی رغم اتمام مدت انتقال باز هم با توجه به عدم اهمیت مدت قرارداد درقانون روابط موجر ومستاجر ۵۶ صحیح است اما با توجه به برخی اختلاف نظرهای موجود، انجام پیشنهاد اخیر بهتر خواهد بود.
زمانی که صاحب سرقفلی به مالک دسترسی نداشته باشد، میتواند با مجهول المکان اعلام کردن مالک از طریق دادگاه نسبت به اخذ مجوز انتقال سرقفلی به طرفیت مالک ملک اقدام کند.
در صورتی که مالک راضی به انتقال سرقفلی نباشد و خود نیز از خرید سرقفلی خودداری نماید، برابر قانون، مالک سرقفلی میتواند برای اخذ مجوز انتقال به دادگاه رجوع کند.
انتقال غیر قانونی سرقفلی یکی از مواردی است که حق سرقفلی را ساقط میکند. سقوط نصف حق کسب و پیشه (سرقفلی) آنها حتمی است اما نصف دیگر حق کسب و پیشه به قیمت روز به مستاجر متخلف پرداخت خواهد شد.
لازم است عبارت (حق انتقال به غیر دارد) در سند به صراحت قید شود.
از نظر حقوق و تکالیف، تفاوتی میان فرزندان مشروع و نامشروع وجود ندارد، مگر در زمینه ارث که طبق ماده 884 قانون مدنی، رابطه توارث میان فرزندان نامشروع و والدین آنها منتفی است.
مدارکی مانند سند ازدواج، شهادت شهود، اقرار طرفین و امارات قضایی میتوانند برای اثبات رابطه زوجیت میان والدین به دادگاه ارائه شوند.
اثبات نسب مادری با استفاده از مدارکی مانند گواهی ولادت، شهادت شهود، اقرار مادر و نظریه پزشکی قانونی امکانپذیر است.
بله، طبق قوانین موجود، فرزندان نامشروع حق دریافت شناسنامه با نام پدر را دارند و پدر موظف به اعلام ولادت فرزند و اخذ شناسنامه است.
اگر پدر نسب فرزند را انکار کند، میتوان با ارائه مدارک قانونی مانند اسناد زوجیت و نتایج آزمایشات DNA در دادگاه اثبات نسب به پدر را درخواست کرد.
بله، آزمایش DNA یکی از دقیقترین روشها برای ثابت کردن نسب پدری است و نتایج آن به عنوان مدرک در دادگاه معتبر است.