⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

حبس تعزیری چیست .

حبس تعزیری چیست حبس تعزیری حبسی است که به نظر حاکم وابسته است این نوع از حبس قابل فروش نیست .

حبس تعزیری چیست ؟حبس تعزیری حبسی می باشد که در مقابل حبس حدی (یعنی حدود الله) قرار دارد و در اختیار حاکم است. گاهی حبس تعزیری مقابل حبس تعلیقی است که در مورد متهم اجرا نمی شود. اما حبس تعزیری اجرا می گردد و نوعی تأدیب به شمار می آید که طبق شرع و ماده ۱۶ قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران به نظر حاکم واگذار شده است

این نوع حبس برای جرائمی در نظر گرفته شده است که ریشه شرعی دارند و اعمال حرام محسوب می شوند اما مجازات معینی در شرع برای آن ها تعیین نشده است.

بر خلاف یک باور رایج، حبس های تعزیری قابل فروش نیستند.بلکه قابل تبدیل به جزای نقدی می شود.

مجازات تعزیری چیست؟

معافیت از مجازات برای جرایم سبک اختصاص به جرایم تعزیری دارد. تعزیر طبق قانون مجازات اسلامی تادیب یا عقوبتی است که نوع و مقدار آن در شرع تعیین نشده و به نظر حاکم واگذار شده است و انواع آن از قبیل حبس، جزای نقدی و شلاق باید کمتر از حد باشد. بنابراین این مقررات درباره حدود، قصاص و دیات که جنبه شرعی دارند، جاری نیست. بنابراین جرایم در حقوق جزای کشور ما در یکی از این چهار گروه قرار خواهند گرفت:

1- گناهانی که موجب «حد» می‏شوند؛ مانند زنا و لواحق آن، قذف، شرابخواری، سرقت، محاربه و ارتداد

2- جنایاتی که موجب «قصاص» می‏شوند؛ مانند قتل عمدی، نقص عضو، ضرب و جرح

3- جرایمی که موجب «دیات» می‏شوند؛ مانند قتل شبه عمد، قتل خطای محض، جنایت بر اندام های بدن از قبیل آسیب وارد کردن بر سر، صورت، دست، پا، چشم، بینی، گوش ، لب ، زبان، دندان ها، گردن،همچنین جنایت بر حواس بدن از قبیل حس شنوایی، بینایی، بویایی و چشایی

4- اعمالی که موجب تعزیر می‏شوند؛ مانند جرایم، اعمال و گناهانی که در شرع برای آنها حد معین نشده است.

تفاوت در جرم و شرایط قانونگذار

با توجه به اینکه مجازات تعزیری از چه نوعی باشد، رویکرد قانون فرق می کند حتی در مواردی به عنوان سختگیری، مرتکب جرم دارای مجازات درجه سنگین از برخی امتیازات و آزادی ها محروم شده اند. به عنوان مثال در جرایم مستوجب مجازات قانونی شدید، مجازات قابل تعلیق نیست. در برخی موارد هم درج حکم محکومیت در روزنامه برای مجازات مضاعف مجرم اجباری است. از سوی دیگر، معافیت از مجازات در جرایم دارای مجازات قانونی سبک تحت شرایطی پذیرفته شده است. همچنین توبه مجرمان جرایم سبک در برخی از مواقع پذیرفته می شود.

به طور کلی می توان نظام درجه بندی مجازات ها را به سه دسته مجازات های سنگین، متوسط و سبک تقسیم کرد. در قانون جدید عمدتا قواعد جزایی مختلف بر حسب اینکه مجازات جرم در کدام یک از دسته های یادشده قرار گیرد، متفاوت هستند. همچنین از ویژگی های این قانون این است که مجازات ها طبقه بندی و درجه بندی شده اند در حالی که قبلا فقط حداکثر و حداقل داشتند؛ بر این اساس اکنون مجازات ها به هشت درجه تقسیم می شوند.

همچنین برابر قانون جدید مجازات اسلامی در بخش تخفیف مجازات کاملا وضع تغییر کرده و نحوه تخفیف و شرایط تخفیف جدیدی ایجاد شده است.

ماده 19 قانون مجازات اسلامی جدید به درجات مختلف مجازات پرداخته است؛ مجازات های درجه یک حاوی سنگین ترین و مجازات درجه هشت حاوی سبک ترین میزان کیفر هستند. بنابراین هر چه از درجه مجازات کاسته شود مجازات شدیدتر خواهد بود صدور حکم به مجازات درجه یک بدترین برای یک مجرم تعزیری به شمار می رود.

به تاخیر و تعویق انداختن حکم

یکی از موضوعاتی که برای مجرمان اهمیت زیادی دارد به تاخیر انداختن و تعویق حکم است.

قانون در این باره گفته است در مدت تعویق حکم، در صورت ارتکاب جرم موجب مجازات تا درجه هفت، دادگاه قرار تعویق صدور حکم را لغو می کند و حکم محکومیت صادر خواهد کرد. از مفهوم مخالف این مقرره بر می آید که اساسا انجام جرایم مستوجب مجازات تعزیری درجه هشت هیچ گاه باعث لغو دستور تعویق صدور حکم نمی شود.علاوه بر این، در حبس های تعزیری درجه پنج تا هفت، دادگاه صادرکننده حکم قطعی، می تواند مشروط به گذشت شاکی و سپردن تضمین مناسب و تعهد به انجام یک فعالیت شغلی، حرفه ای، آموزشی، حرفه آموزی، مشارکت در تداوم زندگی خانوادگی یا درمان اعتیاد یا بیماری ای که در فرآیند اصلاح یا جبران خسارت وارد بر بزه دیده موثر است، محکوم را با رضایت وی، تحت نظام نیمه آزادی قرار دهد.

نظام نیمه آزادی زندان، وضعی است که در آن محکوم می تواند در زمان اجرای حکم حبس، فعالیت های حرفه ای، آموزشی، حرفه آموزی، درمانی و نظایر اینها را در خارج از زندان انجام دهد. همچنین در جرایم تعزیری درجات شش، هفت و هشت نیز چنانچه مرتکب توبه کند و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، مجازات ساقط می شود.

آخرین مورد درباره سقوط مجازات، مربوط به جرم ضرب و جرح است. در مواردی که رفتار شخص نه موجب آسیب و عیبی در بدن شود و نه اثری از خود در بدن برجای بگذارد، اما عمدی باشد و میان مجرم و قربانی جرم سازشی رخ ندهد، مرتکب به حبس یا شلاق تعزیری درجه هفت محکوم می شود.

مجازات های تعزیری متوسط

در قانون جدید برای اعمال مجازات های تعزیری متوسط دادگاه می تواند محکوم به حبس را با رضایت وی در محدوده مکانی مشخص تحت نظارت سیستم های الکترونیک قرار دهد.

اگر هم نوجوانانی مرتکب جرم تعزیری شوند و سن آنان در زمان ارتکاب، بین 15 تا 18 سال تمام شمسی باشد، در صورت ارتکاب جرم تعزیری دارای مجازات درجه 6 به جای محبوس شدن در کانون اصلاح و تربیت، باید از یک میلیون ریال تا 10 میلیون ریال پرداخت کنند یا 60 تا 180 ساعت خدمات عمومی رایگان انجام دهند.

معافیت از مجازات برای جرایم سبک اختصاص به جرایم تعزیری دارد. تعزیر طبق قانون مجازات اسلامی تادیب یا عقوبتی است که نوع و مقدار آن در شرع تعیین نشده و به نظر حاکم واگذار شده است و انواع آن از قبیل حبس، جزای نقدی و شلاق باید کمتر از حد باشد. بنابراین این مقررات درباره حدود، قصاص و دیات که جنبه شرعی دارند، جاری نیست. بنابراین جرایم در حقوق جزای کشور ما در یکی از این چهار گروه قرار خواهند گرفت:

1- گناهانی که موجب «حد» می‏شوند؛ مانند زنا و لواحق آن، قذف، شرابخواری، سرقت، محاربه و ارتداد

2- جنایاتی که موجب «قصاص» می‏شوند؛ مانند قتل عمدی، نقص عضو، ضرب و جرح

3- جرایمی که موجب «دیات» می‏شوند؛ مانند قتل شبه عمد، قتل خطای محض، جنایت بر اندام های بدن از قبیل آسیب وارد کردن بر سر، صورت، دست، پا، چشم، بینی، گوش ، لب ، زبان، دندان ها، گردن،همچنین جنایت بر حواس بدن از قبیل حس شنوایی، بینایی، بویایی و چشایی

4- اعمالی که موجب تعزیر می‏شوند؛ مانند جرایم، اعمال و گناهانی که در شرع برای آنها حد معین نشده است.

تفاوت در جرم و شرایط قانونگذار

با توجه به اینکه مجازات تعزیری از چه نوعی باشد، رویکرد قانون فرق می کند حتی در مواردی به عنوان سختگیری، مرتکب جرم دارای مجازات درجه سنگین از برخی امتیازات و آزادی ها محروم شده اند. به عنوان مثال در جرایم مستوجب مجازات قانونی شدید، مجازات قابل تعلیق نیست. در برخی موارد هم درج حکم محکومیت در روزنامه برای مجازات مضاعف مجرم اجباری است. از سوی دیگر، معافیت از مجازات در جرایم دارای مجازات قانونی سبک تحت شرایطی پذیرفته شده است. همچنین توبه مجرمان جرایم سبک در برخی از مواقع پذیرفته می شود.

به طور کلی می توان نظام درجه بندی مجازات ها را به سه دسته مجازات های سنگین، متوسط و سبک تقسیم کرد. در قانون جدید عمدتا قواعد جزایی مختلف بر حسب اینکه مجازات جرم در کدام یک از دسته های یادشده قرار گیرد، متفاوت هستند. همچنین از ویژگی های این قانون این است که مجازات ها طبقه بندی و درجه بندی شده اند در حالی که قبلا فقط حداکثر و حداقل داشتند؛ بر این اساس اکنون مجازات ها به هشت درجه تقسیم می شوند.

همچنین برابر قانون جدید مجازات اسلامی در بخش تخفیف مجازات کاملا وضع تغییر کرده و نحوه تخفیف و شرایط تخفیف جدیدی ایجاد شده است.

ماده 19 قانون مجازات اسلامی جدید به درجات مختلف مجازات پرداخته است؛ مجازات های درجه یک حاوی سنگین ترین و مجازات درجه هشت حاوی سبک ترین میزان کیفر هستند. بنابراین هر چه از درجه مجازات کاسته شود مجازات شدیدتر خواهد بود صدور حکم به مجازات درجه یک بدترین برای یک مجرم تعزیری به شمار می رود.

به تاخیر و تعویق انداختن حکم

یکی از موضوعاتی که برای مجرمان اهمیت زیادی دارد به تاخیر انداختن و تعویق حکم است.

قانون در این باره گفته است در مدت تعویق حکم، در صورت ارتکاب جرم موجب مجازات تا درجه هفت، دادگاه قرار تعویق صدور حکم را لغو می کند و حکم محکومیت صادر خواهد کرد. از مفهوم مخالف این مقرره بر می آید که اساسا انجام جرایم مستوجب مجازات تعزیری درجه هشت هیچ گاه باعث لغو دستور تعویق صدور حکم نمی شود.علاوه بر این، در حبس های تعزیری درجه پنج تا هفت، دادگاه صادرکننده حکم قطعی، می تواند مشروط به گذشت شاکی و سپردن تضمین مناسب و تعهد به انجام یک فعالیت شغلی، حرفه ای، آموزشی، حرفه آموزی، مشارکت در تداوم زندگی خانوادگی یا درمان اعتیاد یا بیماری ای که در فرآیند اصلاح یا جبران خسارت وارد بر بزه دیده موثر است، محکوم را با رضایت وی، تحت نظام نیمه آزادی قرار دهد.

نظام نیمه آزادی زندان، وضعی است که در آن محکوم می تواند در زمان اجرای حکم حبس، فعالیت های حرفه ای، آموزشی، حرفه آموزی، درمانی و نظایر اینها را در خارج از زندان انجام دهد. همچنین در جرایم تعزیری درجات شش، هفت و هشت نیز چنانچه مرتکب توبه کند و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، مجازات ساقط می شود.

آخرین مورد درباره سقوط مجازات، مربوط به جرم ضرب و جرح است. در مواردی که رفتار شخص نه موجب آسیب و عیبی در بدن شود و نه اثری از خود در بدن برجای بگذارد، اما عمدی باشد و میان مجرم و قربانی جرم سازشی رخ ندهد، مرتکب به حبس یا شلاق تعزیری درجه هفت محکوم می شود.

مجازات های تعزیری متوسط

در قانون جدید برای اعمال مجازات های تعزیری متوسط دادگاه می تواند محکوم به حبس را با رضایت وی در محدوده مکانی مشخص تحت نظارت سیستم های الکترونیک قرار دهد.

اگر هم نوجوانانی مرتکب جرم تعزیری شوند و سن آنان در زمان ارتکاب، بین 15 تا 18 سال تمام شمسی باشد، در صورت ارتکاب جرم تعزیری دارای مجازات درجه 6 به جای محبوس شدن در کانون اصلاح و تربیت، باید از یک میلیون ریال تا 10 میلیون ریال پرداخت کنند یا 60 تا 180 ساعت خدمات عمومی رایگان انجام دهند.

۲۸ تیر ۹۷ ، ۲۱:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ترک تمکین و ترک انفاق چه تفاوتی باهم دارند و کاربرد آن کجاست؟.

ترک انفاق بعنوان یکی از جرایم بر ضد حقوق و تکالیف خانوادگی در ماده 642 قانون مجازات اسلامی جرم‌انگاری و مجازاتی از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس برای آن در نظر گرفته شده است. ‌ حسب مقررات این ماده: <هرکس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین ندهد، یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع نماید دادگاه او را از سه ماه یک روز تا پنج ماه حبس محکوم می‌نماید.>

ماده 1107 قانون مدنی در تعریف نفقه زن اشعار می‌دارد، <نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه‌های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض«همچنین ماده 1204 قانون مدنی در تعریف نفقه اقارب آورده است: <نفقه اقارب عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث‌البیت بقدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق»

با بررسی ماده 1108 قانون مدنی این مهم نمایان می گردد که در عقد دایم ، هرگاه زن نسبت به عدم ایفای تعهدات عام و خاص زناشویی ( که در اصطلاح حقوقی به آن تمکین می گویند ) بدون دلیل موجه اقدام نماید ، مستحق دریافت نفقه نبوده و تامین و پرداخت نفقه که از جمله وظایف خاص زوج می باشد از دوش او برداشته می شود.

چنانچه امتناع از انجام وظایف زناشویی بواسطه ی مانع مشروع ( مثل بیماری ) باشد زوجه در این ایام مستحق دریافت نفقه خواهد بود.

۲۸ تیر ۹۷ ، ۱۹:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چگونگی محاسبه دیه چشم در قانون مجازات اسلامی.

دیه کامل 210 میلیون می باشد ودر مورد دیه چشم باید گفت:

ماده 587 قانون مجازات اسلامی بیان می‌دارد: در آوردن و یا از بین بردن دو چشم بینا دیه کامل و هریک از آن ها نصف دیه دارد. چشم هایی که بینایی دارند در این حکم یکسانند هر چند میزان بینایی آن ها متفاوت باشد یا از جهات دیگر مانند شب کوری و منحرف بودن با هم فرق داشته باشند.

تبصره – هر گاه لکه دایمی موجود در چشم مانع بینایی قسمتی از چشم گردد در صورتی که تعیین مقدار آن ممکن باشد به همان نسبت از دیه کسر و در غیر این صورت آرش پرداخت می شود.

همچنین طبق ماده 588 قانون مجازات اسلامی در آوردن و یا از بین بردن چشم بینای کسی که فقط یک چشم بینا دارد و چشم دیگرش نابینای مادرزادی و یا به علل غیر جنایی از بین رفته باشد موجب دیه کامل است لکن اگر چشم دیگرش را در اثر قصاص یا جنایتی که استحقاق دیه آن را داشته است از دست داده باشد دیه چشم بینا نصف دیه کامل است.

ماده 589 قانون مجازات اسلامی دیه در آوردن و یا ازبین بردن هر چشمی که بینایی ندارد یک ششم دیه کامل است.

طبق ماده 590 مجازات اسلامی  دیه مجموع چهار پلک دو چشم دیه کامل دیه هر یک از پلک های بالا ، یک ششم دیه کامل و دیه هر یک از پلک های پایین یک چهارم دیه کامل است.

تبصره – هر گاه کسی چشم و پلک را یک جا از بین ببرد یک چهارم دیه کامل است.

همچنین ماده 591 بیان می‌دارد: شکافتن هر یک از پلک های بالا موجب یک ششم دیه و شکافتن هر یک از پلک های پایین موجب یک چهارم دیه است.

۲۸ تیر ۹۷ ، ۱۹:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مردمتاهل بادختر ی که بکارتشوگرفته باشد حکمش چیه پس بخونید ضررنمیکنید..

اگر مردی که زن و بچه دارد، دختر باکره‌ای رو با وعده و وعید گول بزند و او را غیر باکره کند حکمش چیست و چه شرایطی نیاز است تا این حکم ثابت شده و اجرا شود؟

1. ثابت شدن زنا یا به چهار مرتبه اقرار زنا کننده است که در ماده ۱۷۲ قانون مجازات اسلامی بدان تصریح شده است، یا به شهادت چهار شاهد مرد و در برخی موارد نیز کمتر از این نصاب، با شرایط خاص که در دو ماده 199 و 200 قانون مجازات به شرح زیر بیان شده است:
ماده 199 قانون مجازات اسلامی: نصاب شهادت در کلیه جرائم، دو شاهد مرد است مگر در زنا، لواط، تفخیذ و مساحقه که با چهار شاهد مرد اثبات می‌گردد.
برای اثبات زنای موجب حد جلد، تراشیدن(موی سر) و یا تبعید، شهادت دو مرد و چهار زن عادل نیز کافی است. زمانی که مجازات غیر از موارد مذکور است، حداقل شهادت سه مرد و دو زن عادل لازم است. در این مورد هرگاه دو مرد و چهار زن عادل به آن شهادت دهند تنها حد شلاق، ثابت می‌شود.
در ماده 200 بیان شده است که در خصوص شهادت بر زنا یا لواط، شاهد باید شخصاً عملی را که زنا یا لواط با آن محقق می‌شود دیده باشد و هرگاه شهادت مستند به مشاهده نباشد و همچنین در صورتی که شهود به عدد لازم نرسند، شهادت در خصوص زنا یا لواط، قذف محسوب می‌شود و موجب حد است.
بنابراین اثبات زنا با شهادت بسیار مشکل است و غالباً اثبات نمی‌شود.
2. اگر دختر باکره‌ای که گول خورده بچه باشد یا هنگام زنا راضی به عمل نباشد و با عنف و زور با او نزدیکی شود، زنا کننده باید مهرالمثل را پرداخت نماید.
3. اگر زنا به عنف، اکراه و یا به گول زدن و اغفال بزه دیده انجام گیرد و زنا کننده توبه کرده باشد، به استناد تبصره 2 ماده 114  قانون مجازات اسلامی، مرتکب به حبس یا شلاق تعزیری درجه شش یا هر دو آنها محکوم می‌شود. و اگر توبه نکرده باشد به استناد ماده 224 قانون مجازات اسلامی زنا کننده باید اعدام شود. البته فرقی ندارد زنا کننده محصن باشد یا غیر محصن.
4. در صورتی که زنا با عنف و اکراه و اغفال نباشد، در این صورت اگر زنا کننده محصن و محصنه باشد، به استناد ماده 225 قانون مجازات اسلامی؛ مجازاتش رجم است. در صورت عدم امکان اجرای رجم با پیشنهاد دادگاه صادر کننده حکم قطعی و موافقت رئیس قوه قضائیه چنانچه جرم با بینه ثابت شده باشد، موجب اعدام زانی محصن و زانیه محصنه است و در غیر این‌صورت موجب صد ضربه شلاق برای هر یک می‌‌باشد. و در صورتی که زنا کننده محصن یا محصنه نباشند، مجازاتشان به استناد ماده 230 قانون مجازات اسلامی صد ضربه شلاق است.
5. به استناد ماده ۲۳۱ قانون مجازات اسلامی در موارد زنای به عنف و در حکم آن – زنای به اغفال و گول زدن دختر – در صورتی که زن باکره باشد، مرتکب علاوه بر مجازات مقرر به پرداخت «ارش البکاره» و «مهرالمثل» نیز محکوم می‌‌شود و درصورتی که باکره نباشد، فقط به مجازات و پرداخت مهرالمثل محکوم می‌‌گردد.
موارد تحقق احصان برای زن و مرد به شرح مندرج در ماده ۲۲۶ و 227 قانون مجازات اسلامی به شرح زیر است:
الف، احصان مرد عبارت است از آن‌که دارای همسر دائمی و بالغ باشد و در حالی‌که بالغ و عاقل بوده از طریق قُبُل(فرج) با وی در حال بلوغ جماع کرده باشد و هر وقت بخواهد امکان جماع از طریق قُبُل را با وی داشته باشد. در غیر این صورت، مرد دارای احصان نیست و زنای او زنای محصنه محسوب نمی‌‌شود.
ب، احصان زن عبارت است از آن‌که دارای همسر دائمی و بالغ باشد و در حالی‌که بالغ و عاقل بوده، با او از طریق قُبُل جماع کرده باشد و امکان جماع از طریق قُبُل را با شوهر داشته باشد. در غیر این صورت، زن دارای احصان نیست و زنای او زنای محصنه محسوب نمی‌‌شود.
همچنین اموری از قبیل مسافرت، حبس، حیض، نفاس، بیماری مانع از مقاربت یا بیماریی که موجب خطر برای طرف مقابل می‌گردد؛ مانند ایدز و سفلیس، زوجین را از احصان خارج می‌‌کند.

۲۸ تیر ۹۷ ، ۱۹:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حقوق اساسی چیست؟.

حقوق اساسی

حقوق اساسی به عنوان رشته‏ ای منشعب از حقوق عمومی، پس از انقلاب فرانسه با توجه و شکل‏ گیری قوانین اسلامی مدون در اروپا به شکل یک مفهوم حقوقی مستقل نمایان شد. این علم پایه و مبنای حقوق عمومی است زیرا در آن ساختمان حقوقی دولت و روابط سازمان‏ های آن با یکدیگر را مطرح می‏ کند. در این رشته از حقوق، شکل‏ حکومت و قوای سازنده آن (مقننه، مجریه و قضائیه) و نحوه شرکت مردم در ایجاد قوای سه‏ گانه و حقوق آزادی‏ های آنان در مقابل حاکمیت مورد بحث و بررسی واقع می ‏گردد. بنابراین باید آن ‏را اساس و پایه قواعد حقوقی به شمار آورد.

حقوق اساسی

حقوق اساسی رشته ‏ای از حقوق عمومی داخلی است که به بررسی شکل و ساختار دولت، تنظیم روابط قوای حکومتی‏ و تضمین حقوق و آزادی‌های عمومی ‏می‌پردازد.

موضوع حقوق اساسی

  • دولت‏ و شرایط تشکیل و اشکال آن.
  • سازمان ها و نهادهای سیاسی و روابط آنها با یکدیگر، همراه با وظایف آنها.
  • حقوق ‏ملت و حدود آزادی ‏های فردی و عمومی و تبیین طرز شرکت مردم در ایجاد قوای عالیه، یا طرز اعمال ‏حق حاکمیت مردم و رفتار متقابل ملت و دولت.

هدف نهایی حقوق

در رابطه با هدف نهایی حقوق اساسی، ۳ دیدگاه وجود دارد که عبارتند از:

  • برخی معتقدند، تعیین حدود چارچوب برای قدرت سیاسی و شیوه انتقال آن، هدف اصلی است.
  • دسته دیگر، تضمین حقوق و آزادی های فردی را رسالت نهایی حقوق اساسی می‌دانند.
  • که حقوق اساسی در نهایت ضمن تعیین و چهارچوب بندی حدود اقتدار سیاسی حقوق و آزادی‏ های فردی را نیز تضمین می‌کند.
۲۸ تیر ۹۷ ، ۱۷:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

منابع حقوق اساسی.

مراد ازمنابع‏ حقوق اساسی، منابعی است که حقوق اساسی بر مبنای آنها شکل می‏‏‏‏ گیرد. سرشت و ماهیت سیاسی و حقوقی، حقوق اساسی، قلمرو بسیار گسترده ای را شامل می‏ شود، لذا، بالطبع، منابع مختلف و متعددی را اقتضاء می نماید.

پس بر این اساس می توان دو نوع منبع را برای حقوق اساسی فرض نمود:

منابع خاص: آن دسته که ویژه هر کشوری است که برای مثال، منابع خاص حقوق اساسی‏ کشور ایران به شرح زیر است:

  • ادله احکام یا منابع فقهی (قران، سنت، اجماع، عقل)
  • ادله عقلیه (برائت، استصحاب، تخییر و احتیاط)
  • نظرت های تفسیری شورای نگهبان
  • مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام
  • مصوبات شورای عالی امنیت ملی
  • مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی

منابع عام: آن دسته از منابع که تقریبا در تمام کشورها به عنوان منبع حقوق اساسی پذیرفته اند، که عبارتند از:

  1. قانون اساسی
  2. قانون عادی
  3. مصوبات قوه مجریه
  4. فرامین و احکام روسای کشورها
  5. عرف
  6. رویه قضایی
  7. دکترین (نظریه اندیشمندان حقوقی).
۲۸ تیر ۹۷ ، ۱۷:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مفهوم قانون اساسی.

قانون اساسی به انتقال قدرت و اجرای آن، ترسیم کننده حدود اعمال قوای عمومی در برخورد با حوزه فردی، در برگیرنده مقررات و قواعد موضوعه یا عرفی یا پراکنده و در بردارنده اساسی ترین قواعد و اصول حاکم بر جامعه حائز خصلت قانون برتر و همچنین روابط متقابل قوای موجود در یک جامعه سیاسی‏ و به‏ طورکلی، تنظیم کننده روابط‏ فرمانروایان و فرمانبرداران و همچنین حقوق و تکالیف آنان نسبت به یکدیگر و در نهایت تنظیم کننده حقوق و آزادی‏های ‏عمومی است.

مفهوم قانون اساسی‏ از دیدگاه ماهوی، مربوط به ساختار سیاسی، بنیان و استخوان بندی دولت_کشور است.

مفهوم قانون اساسی از دیدگاه شکلی، اصول و قواعد رفتاری یا سازمانی که در یک متن رسمی به‏ وسیله مقامات صالح به تصویب رسیده است را شامل می شود.

۲۸ تیر ۹۷ ، ۱۷:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دلایل ظهور قوانین اساسی.

  • ایجاد کشورهای جدید رهایی ‏از استعمار(قانون اساسی کشورهایی که در اثر فروپاشی شوروی سابق تدوین گردید، قانون اساسی آمریکا ۱۷۸۷در پی استقلال از بریتانیا، قانون اساسی ‏کشورهای استقلال یافته از یوگسلاوی سابق، قانون اساسی سودان جنوبی به بهانه سند استقلال و ساختارهای جامعه جدید)
  • تحول ‏تدریجی‏ جوامع‏ و شهروندان ‏و ‏آمادگی ‏ذهنی‏ فرمانروایان‏ جهت‏ تلاش برای‏ حفظ ‏موقعیت ‏و جلوگیری از شورش و انقلاب.
  • حوادث دگرگون کننده (مانند انقلابها و کودتاها) منجر به سقوط یک رژیم و استقرار رژیم جدید.
۲۸ تیر ۹۷ ، ۱۷:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

انواع قانون اساسی.

الف) قانون اساسی عرفی یا نانوشته (غیر مدون) و موضوعه یا نوشته مدون

قانون اساسی عرفی‏ مجموعه‏ ای ‏از اعلامیه ‏ها، منشورها، مصوبات مجلس قانون گذاری شبیه قانون عادی و همچنین عرف ‏و عادات ‏و کنوانسیون هاست که قواعد آنها ماهیتاً جنبه اساسی دارند. درحالیکه قوانین اساسی موضوعه توسط ارگان های موسس (مجلس موسسان، آراء مردم یا سایر دستگاه‏ هایی که برای این منظور بوجود می‏ آیند) در یک یا چند متن تهیه و به تصویب می رسند.

ب) قانون اساسی انعطاف ناپذیر(سخت) و قانون اساسی انعطاف پذیر (نرم)

ملاک این تقسیم بندی چگونگی تجدید نظر (بازنگری) در قانون اساسی است. هنگامی قانون اساسی را می ‏توان به شیوه قوانین‏ عادی (مثلاً از طریق مجلس مقّننه و با همان تشریفات قانون گذاری) مورد تجدید نظر قرار داد به آن اصطلاحاً ” انعطاف پذیر یا نرم” می‏گویند. در قانون اساسی سخت یا انعطاف ناپذیر، مراسم بازنگری (تجدید نظر) توسط مجلس ویژه‏‏ ای (مجلس موسسان، مجلس خبرگان) یا به‏ وسیله مردم(همه پرسی) یا مخلوطی از شیوه ‏های مختلف انجام می پذیرد، مثل؛ ایران و آمریکا.

ج) قانون اساسی یکدست و مختلط

قانون اساسی یکدست آن است که کلیه اصول آن دارای ارزشی مساوی باشند. یعنی آئین تجدید نظر در مورد همه مقررات آن به شکل یکسانی پیش بینی شده باشند؛ برعکس قوانین اساسی مختلط به متون مصبوی گفته می ‏شود که مشتمل بر دو نوع اصول باشند: اصولی که با آئین خاص قابل تجدید نظرند. و اصولی که همانند قوانین عادی قابل اصلاح و تغییر می باشند.

د) انواع قانون اساسی از لحاظ منشاء شکل ‏گیری

۱- اگر قانون اساسی ‏از سوی ‏زمامداری به عنوان امتیاز به مردم داده شود به آن “قانون اساسی اعطایی یا اقتداری” می‏ گویند.

۲- قانون اساسی نیمه اقتداری – نیمه اعطایی، گاهی شکل گیری قانون اساسی بوسیله حاکم مطلق ولی با همکار ی یک یا دو مجلس انجام می‏ گیرد.

۳- قانون اساسی مردم سالار، در بیشتر موارد، قوانین اساسی ثمره انقلاب‏ ها بوده که از طریق مردم و یا نمایندگان آنها به تصویب رسیده است.

۲۸ تیر ۹۷ ، ۱۷:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فرم قضایی : شکواییه لواط به عنف.

در شرح دادخواست می نویسید:با عرض سلام و تحیت احتراما به استحضار عالی می‌رساند:

با عرض سلام و تحیت احترامأ به استحضار عالی می‌رساند:
اینجانب …………… ولی آقای ………….. به نشانی …………… می‌باشم. مشتکی‌عنه، آقای ……………… در مورخ ………… مرتکب لواط با عنف نسبت به فرزندم، شده است.
توضیح اینکه در تاریخ ……….. ساعت …………. فرزنده بنده در مقابل درب منزل با دوستانش مشغول بازی فوتبال بوده، به طور اتفاقی توپ آنها وارد منزل مشتکی‌عنه می‌شود.
فرزنده اینجانب با اجازه مشتکی‌عنه برای برداشتن توپ وارده حیاط منزل ایشان می‌شود، به گفته مجنی‌علیه، مشتکی‌عنه با بیان این عبارت که، در خانه‌ام یک توپ نو دارم و می‌خواهم آن را به تو بدهم، وی را فریب داده و به داخل خانه برده است.
پس از آنکه فرزندم وارد خانه شده است، مشتکی‌عنه، با بستن دست و پای وی، ایشان را به عنف مورد تجاوز قرارداده و علی‌رغم اینکه معقد ایشان دچار خونریزی شده به طور وحشیانه عمل قبیح خود ادامه داده است.
آقایان 1-…………….. 2-………….. که از همسایگان مشتکی‌عنه می‌باشند، به طور اتفاقی صدای گریه و التماس‌های فرزندم را شنیده و با پلیس تماس می‌گیرند.
با حضور پلیس در محل و معاینه فرزند ایجانب وقوع لواط توسط مشتکی‌عنه محرز می‌شود.
فلذا با عنایت به شرح موضوع با کیفیت فوق و با توجه به ادله اینجانب شامل: 1-گزارش پلیس2- شهادت شهود 3-……………… و با توجه به اینکه فعل ارتکابی مشتکی‌عنه از مصادیق بارزماده 234 قانون مجازات اسلامی می‌باشد، تعقیب و مجازات ایشان به اتهام لواط با عنف، مورد استدعاست. قبلاً از بذل عنایت جنابعالی کمال تشکر را دارد.
همچنین با توجه به خسارات وارده به اینجانب که مبلغ …………… است، بدواً تقاضای صدور و اجرای فوری تأمین خواسته را دارم.

 

در بخش خواسته یا موضوع وبهای آن  می نویسید:

لواط به عنف

در بخش دلائل و منظمات داخواست می نویسید:

1-گزارش پلیس 2- شهادت شهود 3- گواهی پزشکی قانونی

سپس فرم بالا را به دادسرا تحویل خواهید داد.

۲۷ تیر ۹۷ ، ۱۲:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اظهارنامه تخلیه به علت واگذاری مورد اجاره از طرف مستاجر به غیر.

در بخش موضوع اظهارنامه می نویسید:
تخلیه به علت واگذاری مورد اجاره ازطرف مستاجر به غیر

 

در بخش خلاصه اظهارات  می نویسید:

مخاطب محترم:
با سلام،
احتراما، همانطوری‌که مستحضرید:
جناب‌عالی طی اجاره نامه عادی یا رسمی مورخ ……………. یک باب مغازه واقع در ………………….. از اینجانب به مدت ……………. ماهیانه به مبلغ ……………….. را اجاره نموده‌اید، ‌با توجه به مراجعات مکرر اینجانب به محل متوجه این امر شدم که جناب‌عالی قسمتی از مغازه را به غیر واگذار نموده‌اید. لذا به موجب بند 2 ماده 14 قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 1356 پس از ابلاغ اظهارنامه به مدت یک‌ماه فرصت دارید که ملک موصوف را تخلیه نمائید در غیر این صورت اقدام بایسته ازطریق مراجع قضایی صورت می‌پذیرد.

با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی
امضاء

۲۷ تیر ۹۷ ، ۱۲:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اظهارنامه تقسیم ماترک.

در بخش موضوع اظهارنامه می نویسید:
تقسیم ماترک

 

در بخش خلاصه اظهارات  می نویسید:

مخاطب محترم ………………..
با سلام
با احترام همانطوری‌که مستحضرید:
اینجانب ………………. وارث مرحوم …………… در ماترک مرحوم ……………. با عالیجنابان شریک بوده، با توجه به پرداخت دیون و واجبات مالی متوفی که پرداخت گردیده است، با ابلاغ این اظهارنامه به شما به مدت ده روز مهلت داده می‌شود به تقسیم ماترک اقدام کنید، در غیر این صورت از طریق مراجع قضائی اقدام خواهم نمود.

با کمال احترام
نام و نام خانوادگی (اظهار کننده)
امضاء
تاریخ

۲۷ تیر ۹۷ ، ۱۲:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اظهارنامه اخطار قانونی در اعلام عزل از وکالت.

در بخش موضوع اظهارنامه می نویسید:
اخطار قانونی در اعلام عزل از وکالت

 

در بخش خلاصه اظهارات  می نویسید:

مخاطب محترم
با سلام
مطابق ماده 156 قانون آیین دادرسی مدنی، موارد ذیل رسماً و قانوناً به شما ابلاغ می شود:
با توجه به اقدامات اخیر شما در مورد پرونده اینجانب به خواسته …………….. که موجبات نارضایتی بنده را فراهم کرده است، لذا بدینوسیله مراتب عزل از وکالت اعطایی که طی وکالتنامه شماره ……………… در دفترخانه شماره ……………….. به آدرس …………………………. جهت انجام وکالت مندرج در آن به شماداده شده است رسماً اعلام می‌گردد. فلذا با توجه به اینکه با ارسال این اظهارنامه قانونی، دیگر اختیاری در انجام وکالتنامه مذکور ندارید، ضمن خودداری از انجام وکالتنامه، حساب دوران وکالت خود را نیز ارائه فرمایید.
با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی
امضاء

۲۷ تیر ۹۷ ، ۱۲:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اظهارنامه مطالبه نفقه.

در بخش موضوع اظهارنامه می نویسید:
مطالبه نفقه

 

در بخش خلاصه اظهارات  می نویسید:

مخاطب محترم جناب آقای ……………….
با سلام
مطابق ماده 156 قانون آیین دادرسی مدنی، موارد ذیل رسماً و قانوناً به شما ابلاغ می‌شود:
احتراماً، به استحضار می رساند:
1) جنابعالی به استناد عقدنامه شماره …………… تنظیمی در دفترخانه ازدواج شماره …………… شهرستان ………….. همسر شرعی و قانونی اینجانب هستید.
2) متأسفانه از تاریخ ……… الی ……….. بدون داشتن دلیل موجه قانونی از پرداخت نفقه و هزینه‌های زندگی که بر عهده شما می‌باشد، به اینجانب خودداری نموده‌اید.
3) با توجه به شرایط مذکور بنده در وضعیت نامناسبی به سر می‌برم. لذا تقاضا دارم ظرف مدت یک هفته از تاریخ رؤیت این اظهارنامه نسبت به انجام تعهدات قانونی خود اقدام نمایید در غیر این صورت موضوع از طریق مراجع قضایی پیگیری می‌شود.

با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی
امضاء

۲۷ تیر ۹۷ ، ۱۲:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اظهارنامه مطالبه مهریه.

در بخش موضوع اظهارنامه می نویسید:
مطالبه مهریه

 

در بخش خلاصه اظهارات  می نویسید:

مخاطب محترم جناب آقای
با سلام
مطابق ماده 156 قانون آیین دادرسی مدنی، موارد ذیل رسماً و قانوناً به شما ابلاغ می‌شود:
احتراماً، به استحضار میرساند:
1) جنابعالی به استناد عقدنامه شماره …………… تنظیمی در دفترخانه ازدواج شماره …………… شهرستان ………….. همسر شرعی و قانونی اینجانب هستید.
2) مهریه اینجانب مطابق نکاح نامه مذکور تعداد …………. سکه بهار آزادی است که به صورت عندالمطالبه می باشد و تا کنون بارها شفاها از شما پرداخت آن را مطالبه نموده ام ولی هیچ نتیجه ای دربرنداشته است.
3) با توجه به شرایط مذکور تقاضا دارم ظرف مدت یک هفته از تاریخ رؤیت این اظهارنامه نسبت به انجام تعهدات قانونی و پرداخت مهریه بنده اقدام نمایید در غیر این صورت موضوع از طریق مراجع قضایی پیگیری می‌شود.

با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی
امضاء

۲۷ تیر ۹۷ ، ۱۲:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اظهارنامه ملاقات فرزند مشترک.

در بخش موضوع اظهارنامه می نویسید:
ملاقات فرزند مشترک

در بخش خلاصه اظهارات  می نویسید:

مخاطب محترم جناب آقای / سرکار خانم
با سلام،
مطابق ماده 156 قانون آیین دادرسی مدنی، موارد ذیل رسماً و قانوناً به شما ابلاغ می‌شود:
احتراماً، به استحضار می‌رساند:
1) اینجانب به استناد طلاقنامه شماره …………… صادره از شعبه ………… دادگاه ……….. مورخ ………….. از جنابعالی جدا شدم.
2) حاصل این ازدواج نافرجام تعداد …… فرزند ………. دختر و ……… پسر، می باشد که دادگاه روزهای ……………. را برای ملاقات فرزندان، تعیین کرده است.
3) متاسفانه مدت طولانی است که جنابعالی اجازه ملاقات با فرزندانم را نمی‌دهید و تماس ها و مراجعات مکرر بنده نیز هیچ‌گونه تاثیری نداشته است.
4) لذا تقاضا دارم ظرف مدت 3 روز از تاریخ رؤیت این اظهارنامه نسبت به انجام تعهدات قانونی خود اقدام نمایید در غیر این صورت موضوع از طریق مراجع قضایی پیگیری می‌شود.

با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی
امضاء

۲۷ تیر ۹۷ ، ۱۲:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت بین انفساخ , تفاسخ , فسخ.

انفساخ:
انحلال قهری است بدین معنا که عقد، بدون نیاز به عمل حقوقی اضافی، خود به خود از بین می‌رود، و حق انتخاب برای طرفین یا دادگاه باقی‌ نمی‌ماند. یعنی بدون اراده ی طرفین عقد منحل میشود پس قهری بودن انحلال، منافاتی با ارادی بودن سبب آن ندارد، مثلاً ممکن است طرفین قبلاً تراضی نمایند که سه ماه بعد عقد خود به خود، منفسخ شود.

اقسام انفساخ
 انفساخ عقد را به اعتبار نقشی که اراده در آن دارد به سه گروه تقسیم می‌کنند.
١- انفساخی که به طور مستقیم ناشی از ارادۀ صریح طرفین عقد است، مانند اجاره‌ای که پس از پایان مدت یک سال خود به خود از بین برود.

٢- انفساخی که ناشی از حکم قانون گذار است، ولی به گونه‌ای است که قانون گذار، ارادۀ‌ ضمنی و مفروض طرفین عقد را اجرا می‌کند، مثل تلف مبیع قبل از قبض، موضوع ماده 387 قانون مدنی که اگر مبیع قبل از قبض تلف شود عقد فسخ می‌شود، این فسخ– انفساخ ناشی از ارادۀ ضمنی طرفین است که اگر مبیع از بین رفت، دیگر تعهد از بین می‌رود.

٣- انفساخی که ناشی از حکم قانون گذار است، ولی هدف آن تأمین پایگاه اراده و تراضی است، مانند انحلال همۀ قراردادهای جائز در صورت فوت یا حجر یکی از متعاقدین.

- تفاسخ (اقاله):
اقاله در اصطلاح برانداختن.وبهم زدن معامله است.با تراضی و سازش طرفین معامله و به جهت این که رضایت طرفین در ان شرط است .از ان به تفاسخ .وتقایل نیز تعبیر شده است . اقاله فقط در عقود لازم قابل اجراست .عقد لازم عقدی است لازم الاجرا که طرفین نمی توانند به دلخواه خود ان را فسخ واز بین ببرند.در واقع اقاله را برای عقد جایز نمی توان اجرا کرد .عقد جایز عقدی است که طرفین هر وقت بخواهند می توانند ان را منحل کنند. اقاله راه حلی است برای انحلال ناپذیری عقود لازم .در تعریف اقاله قانونگذار عنوان داشته اقاله(تراضی دو طرف عقد لازم برای انحلال ان)یا بر هم زدن عقد لازم با توافق طرفین است.
فسخ:فسخ که به آن انحلال ارادی قرار داد نیز گفته می‌شود، در اصطلاح حقوقی عبارت است از پایان دادن حقوقی به قرار داد به وسیلۀ یکی از دو طرف قرارداد یا شخص ثالث.

-فسخ یا انحلال ارادی قرارداد از حیث جایگاه حقوقی یکی از مباحث اسباب سقوط تعهدات و قراردادها می‌باشد.
 بحث فسخ قرارداد، اختصاص به عقود لازم دار

ادامه مطلب...
۲۷ تیر ۹۷ ، ۱۱:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

درمورد دیه بعدازفوت همسر-

در صورتی که متوفی در اثر تصادف فوت نماید و زوجه مهریه خود را مطالبه نماید اما متوفی مالی نداشته باشد، آیا می‌توان از دیه مذکور مهریه زوجه را پرداخت نمود؟


نظریه شماره ۳۸۷۹/۷ - ۱۳۸۶/۶/۱۲

 مطابق ماده ۸۶۷ قانون مدنی ارث به موت حقیقی یا به موت فرضی مورث تحقق پیدا
می‌کند و حسب ماده ۸۶۸ همان قانون مالکیت ورثه نسبت به ترکه محقق نمی‌شود مگر پس از
ادای حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق گرفته و ماده ۸۶۹ قانون مذکور حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق می‌گیرد و باید قبل از تقسیم آن اداء شود از جمله دیون و واجبات مالی متوفی دانسته است و چون مهریه از حقوق ممتازه است و از طرفی دیه نیز جزء ماترک متوفی است. لذا قبلاً باید مهریه زوجه از دیه دریافتی پرداخت و سپس حق مادر متوفی از همان محل اداء شود.

۲۷ تیر ۹۷ ، ۱۱:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادگاه خانواده.

در یک مورد زوج به علت جنون زوجه، تقاضای فسخ نکاح را نموده و پس از طرح دعوی در دادگاه با هم توافق نموده و در حال حاضر با هم زندگی می‌نمایند، آیا زوج می‌تواند کماکان از خیار فسخ مذکور استفاده نماید؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
 شماره ۷۹۳۹/۷ - ۱۳۸۳/۱۰/۲۲


 مطابق ماده۱۱۳۱ قانون مدنی (خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد، بعد از اطلاع به علت فسخ، نکاح را فسخ نکند، خیار او ساقط می‌شود...) و چون حسب مدلول استعلام زوج به علت جنون زوجه بدواً تقاضای فسخ نکاح را نموده و پس از طرح دعوی در دادگاه با یکدیگر صلح و سازش کرده‌اند و اکنون نیز با هم زندگی می‌نمایند، لذا تقاضای بعدی فسخ نکاح زوج با فوریت خیار فسخ نکاح مغایرت دارد و این موضوع در صورتی صحیح است که سازش طرفین متضمن انصراف از دعوی فسخ باشد ولی اگر سازش طرفین متضمن انصراف از فسخ نکاح نباشد و رسیدگی به دعوی فسخ پیگیری شده باشد، رسیدگی به آن لازم است.

۲۷ تیر ۹۷ ، ۱۱:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا نصب دوربین مداربسته جرم است؟.

ین سوالی است که بسیاری از مشتریان دوربین مداربسته مطرح می کنند. در این مطلب بیشتر در رابطه با منع قانونی نصب دوربین مداربسته صحبت خواهیم کرد. نصب دوربین مداربسته به صورت کلی نه تنها به وسیله مراجع قانونی تقبیح نخواهد شد بلکه مورد استقبال نیز قرار می گیرد. با توجه به بازدارندگی شدید نصب دوربین مداربسته، تنها در شرایط خاص استفاده از دوربین مداربسته ممنوع شده است.

محل های متفاوت نصب دوربین مداربسته از نظر قانونی

1- نصب دوربین مداربسته در محیط عمومی:
 در رابطه با نصب دوربین مداربسته در محیط های عمومی در حال حاضر هیچ گونه منع قانونی وجود ندارد. منع قانونی این مکان ها تنها در صورتی به وجود می آید که این محیط در اطراف مکان های حساس مانند پادگان ها، پایگاه های هوایی و ... باشد.

2- نصب دوربین مداربسته در محیط مشاعات:
 در رابطه با نصب دوربین در مشاعات مانند حیاط ساختمان، پارکینگ، راه پله و غیره ... نیاز به تائید کتبی از اعضای مجمع ساختمان خواهد بود. در صورت تائید مجمع بر نصب دوربین مداربسته این نظر بر نظر منفرد ساکنین ارجعیت خواهد داشت. در صورت وجود مشکل در مسیر دریافت تائید مجمع اعضای ساختمان می توانند از طریق دریافت مجوز کتبی اقدام به نصب دوربین در محیط های مشاعات کنند.

3- نصب دوربین مداربسته در محیط های خصوصی:
 به صورت کلی نصب دوربین مداربسته در محیطهای خصوصی دارای بیشترین حساسیت است. محیطهای خصوصی شامل محیطهایی خواهد شد که به حریم شخصی افراد مربوط خواهد شد (محیط داخلی منزل، اتاق خواب افراد، اتاق رخت کن و ...). نصب دوربین مداربسته در محیطهای خصوصی تنها با داشتن مجوز رسمی امکان پذیر خواهد بود.
 
4- نصب دوربین مداربسته مخفی:
 نصب دوربین مداربسته مخفی به هر نحو (در محیطهای مشاع یا خصوصی) نیازمند مجوز است. در صورت شکایت به واسطه نصب دوربین مخفی حتی در منزل خود فرد، این موضوع می تواند به پرداخت جریمه سنگین یا تعقیب قضایی منجر شود.

*چطور برای دریافت مجوز نصب دوربین مخفی یا دوربین در محیط های شخصی اقدام کنیم؟
برای دریافت مجوز جهت نصب دوربین مداربسته در محیطهای غیر مجاز، پس از ارائه شکایت به واسطه تخریب، تهدید یا خطرات امنیتی و با مطرح کردن ضرورت نصب دوربین مداربسته به نیروی انتظامی یا مراجع قضایی میتوانید در رابطه با دریافت مجوز نصب دوربین مداربسته در محل اقدام فرمائید.

۲۷ تیر ۹۷ ، ۱۱:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر