اگر سوگند مستند به رای باشد یا صورتجلسه باشد، بایستی فتوکپی مصدق از ان رای ضمیمه شکایت گردد.
همچنین اگر شهادت شهودی مبنی بر کذب بودن سوگند در کار باشد باید ضمیمه شکواییه گردد.
اگر سوگند مستند به رای باشد یا صورتجلسه باشد، بایستی فتوکپی مصدق از ان رای ضمیمه شکایت گردد.
همچنین اگر شهادت شهودی مبنی بر کذب بودن سوگند در کار باشد باید ضمیمه شکواییه گردد.
برای شکایت از چنین جرمی باید در همان محلی که این جرم واقع شده مراجعه کنیم ،به عنوان مثال اگر این جرم در دادگاه های کیفری تهران واقع شده باشد میتوان در دادسرای کیفری تهران شکایت نمود که این مهم از طریق ثبت شکواییه در دفاتر خدمات قضایی بعمل می آید.
از طرق متعددی می توان سوگند دروغ به اثبات رساند.
مبتلابه ترین راه جهت اثبات سوگند دروغ بدین نحو است که شخص زیاندیده از سوگند کذب از طریق طرح شکایت کیفری و تقدیم شکوائیه در دادگاه، درخواست تعقیب شخصی که به دروغ سوگند یاد نموده را می نماید و چنانچه مرجع کیفری پس از رسیدگی و صدور حکم مستند به ماده ی ۶۴٩ قانون مجازات اسلامی مصوّب سال ١٣٧۵ مبادرت نمود ، شخص زیاندیده از طریق اعاده حیثیت خویش و یا تقدیم دادخواست اعاده دادرسی، جبران ضرر و زیان ناشی از صدور حکم مبتنی بر سوگند دروغ را تقاضا نماید.
از دیگر طرق اثبات کذب بودن اظهارات شخص مدعی سوگند کذب، علم قاضی هست که اغلب در پرونده های کیفری منشاء آثار می باشد که بر مبنای آن دادگاه اثری را متوجه سوگند مذکور نمی نماید.
مثال اول:
اگر شخصی علیه دیگری دعوای سرقت را مطرح نماید و خوانده با ادعای سوگند دروغ خود را تبرئه نماید و بعدا اسناد و مدارکی که دال بر وقوع این سرقت بدست آید ،خواهان مرتکب جرم ادا سوگند کذب شده و مطابق قانون مجازات اسلامی محکوم می شود وخواهان می تواند علیه وی به جرم قسم کذب شکایت نماید.
پس همانطور که گفته شد اگر کسی قسم دروغی بخورد و سبب اثبات امر ناحقی گردد مرتکب جرم شده و مطابق مواد ۶۴۹ و ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی ،مجازات خواهد شد .
مثال دوم:
مثلا اگر فردی از دیگری با عنوان جرم ضرب و جرح شکایت نماید و فرد مرتکب برای رفع اتهام از خود قسم بخورد و بعدا مشخص شود چنین جرمی واقع شده است ،علاوه بر مجازات جرم ضرب و جرح به مجازات قسم دروغ هم محکوم خواهد شد.
مثال سوم:
شخصی مبادرت به طرح دعوی حقوقی مطالبه مالی علیه شخصی بر مبنای سوگند می نماید . چنانچه وی موفق به اخذ حکم بر مبنای سوگند گردد، می توان در صورت کذب بودن سوگند مذکور از وی در محاکم کیفری مبادرت به طرح شکایت کیفری نمود.
(( هر کس در دادگاه نزد مقامات رسمی شهادت دروغ بدهد به سه ماه و یک روز تا دو سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد. ))
((هر کس در دعوای حقوقی و جزایی که قسم متوجه او شده باشد سوگند دروغ یاد کند محکوم به مجازات است و همچنین هر کسی که در دادگاه نزد مقامات رسمی شهادت دروغ بدهد به مجازات تعیین شده در قانون محکوم می گردد))
مطابق قانون مجازات اسلامی هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای مجازات تعیین شده باشد جرم بوده و مستوجب مجازات است.
در این میان شاکی برای اثبات ادعای خود یا متهم برای دفاع از خود نیاز به ادله و مدارکی دارد ،اما اگر شاکی یا متهم دلایلی نداشتند می توانند با ادای سوگند ادعای خود را ثابت نمایند.
چنانچه هر یک از طرفین دعوی به دروغ سوگند یاد کرده و امری که حق بوده را ناحق جلوه دهند و بعد ازمدتی مشخص گردد قسم وی درست نبوده وبه کذب ادا گردیده است ،فردی که به دروغ سوگند خورده مجرم شناخته شده و طبق قانون مجازات اسلامی مجازات خواهد شد.
قسم دروغ خوردن دو نوع است: اولی قسمی است که برای انجام یا ترک کاری در آینده ادا می شود و نوع دوم آن برای اثبات یا نفی چیزی.
خداوند متعال در حدیث شریف قدسی نقل نموده:((کسی که مرا در معرض سوگندهای دروغ قرار میدهد به رحمت من نمی رسد.))
قسم نوع دوم در نزد دادگاه وحاکم ادا می شود و گاهی در خارج از محاکم رسیدگی ودر تعاملات روزانه بین افراد.اگر کسی در روابط شخصی خود با دیگران قسم دروغ بخورد مرتکب گناه و عمل حرام شده است ،اما اگر این فرد نزد محاکم دادگستری و حاکم قسم بخورد علاوه بر حرمت و عذاب اخروی ،عمل وی دارای تبعات وآثار حقوقی است که به بررسی آن خواهیم پرداخت.
سوگند خوردن دروغ چگونه اثبات می شود ؟ بطور کلی اشخاص جهت طرح دعوی در مراجع قضایی ، نیازمند ارائه ادله و مدارک جهت اثبات ادعایشان هستند.
بعنوان نمونه برای اثبات دعوای حقوقی مدعی می تواند به اقرار،سند و شهادت استناد نماید و چنانچه دلایل مذکور را در اختیار نداشته باشد از طریق سازوکار« اتیان سوگند » مبادرت به اثبات دعوای خویش مبادرت بنماید.
بعلاوه قانون گذار در دعوای کیفری به اقرار ،شهادت و قسم و علم قاضی، بعنوان ادله اثبات دعوی کیفری یاد نموده است که بر مبنای آن می توان ادعای خویش را در مراجع قضایی ، استناد و اثبات نمود.
حال با توجه به مطلبی که عنوان شد مشخص می شود سوگند یا قسم از جمله دلایل اثبات دعواست و هر فردی که قسم یا سوگند یاد کند در قبال آن مسئول بوده و اگر سوگند یا قسمی خلاف واقع یاد کرد طبق قانون مجازات اسلامی مجازات خواهد شد .
تقسیم ارث میان پدر با یک دختر
در صورتیکه متوفی فقط پدر و یک دخترداشته باشد، به پدر شخص متوفی یک ششم و دختر وی نصف ترکه متوفی تعلق میگیرد. سپس بقیه اموال باقی مانده به نسبت سهم الارث هریک بین پدر و یک دختر متوفی تقسیم میشود. برطبق نسبت سهم الارث، یک چهارم اموال باقی مانده به پدر و سه چهارم به دختر تعلق میگیرد.
تقسیم ارث میان پدر و مادر با یک دختر
اگر متوفی پدر و مادر و یک دختر داشته باشد، به هریک از پدر و مادر یک ششم و به دختر نصف اموال متوفی میرسد و بقیه ترکه متوفی به نسبت سهم هریک بین آنها تقسیم میشود.
تقسیم ارث میان پدر و مادر با چند دختر
اگر متوفی پدر و مادر و چند دختر داشته باشد، به هریک از پدر ومادر یک ششم اموال و دو سوم اموال به دختران متوفی تعلق میگیرد. بقیه اموال باقی مانده نیزبه نسبت سهم الارث هریک از وراث تقسیم میشود.
تقسیم ارث میان پدر و مادر با چند دختر
اگر متوفی پدر و مادر و چند دختر داشته باشد، به هریک از پدر ومادر یک ششم اموال و دو سوم اموال به دختران متوفی تعلق میگیرد. بقیه اموال باقی مانده نیزبه نسبت سهم الارث هریک از وراث تقسیم میشود.
در قانون اشخاصی که ارث به آنها تعلق نمیگیرد مشخص شده است که به شرح ذیل است:
در صورتیکه مرد به همسر خود تهمت زنا بزند و فرزند خود را قبول نکند.
شخص کافر از مسلمان
در صورتیکه قاتل وارث متوفی باشد و قتل عمدا اتفاق افتاده، از شخص مقتول ارث ندارد.
طفلی که از زنا متولد شده است.-طفل متولد زنا از والدین ارث نمیبرد.
در صورتیکه دو شخص که از یکدیگر ارث میبرند، فوت کنند و زمان فوت فوت یکی معلوم و دیگری مجهول باشد، شخص متوفی با زمان فوت مجهول از متوفایی که زمان فوت وی معلوم است، ارث میبرد.
در قانون ارث تعیین شده است که اگر فرزند قبل از پدر و مادر خود فوت کند، از ترکه والدین خود سهمی ندارند. همچنین فرزندان وی نیز به آنها ارث تعلق نمیگیرد. اما اگر فرزند قبل از پدر و مادر فوت نماید، والدین از اموال فرزند فوت شده ارث میبرند. فرزندان شخص فوت شده در صورتی از پدربزرگ خود ارث میبرد که پدربزرگ هیچ وارث دیگر از طبقات ارث نداشته باشد. برطبق ماده 910 قانون مدنی، در صورتیکه شخص متوفی فرزند داشته باشد، به نوه های وی ارث تعلق نمیگیرد. در قانون ارث در صورتیکه پدربزرگ به جز نوه ها وراث دیگری نداشته باشد، سهم نوه های دختر و پسر مساوی است.
یکی از سوالاتی که در تقسیم ارث وجود دارد این است که سهم الارث فرزندان از ترکه مادری که فوت کرده است چه میزان است؟ برطبق ماده 907 قانون مدنی سهم الارث وارثین ازاموال مادر فوت شده همانند پدر فوت شده است. در نتیجه اگر همه وارثین دختر یا پسر باشند، به هریک سهم مساوی تعلق میگیرد. در صورتیکه وارثین دختر و پسر متعدد باشند، سهم دختر نصف سهم پسر از اموال پدر و مادر فوت شده است.
در قانون بیان شده است که اگر شخص متوفی پدر و مادر نداشته باشد و فرزند داشته باشد، تمام اموال متوفی به فرزندان وی تعلق میگیرد. در صورتیکه متوفی همسر دائمی داشته باشد، یک هشتم اموال متوفی به وی تعلق دارد. اگر شخص متوفی پدر و مادر داشته باشد، سهم پدر و مادر یک ششم ترکه متوفی است. در صورتیکه متوفی پدر و مادر و یک دختر داشته باشد، سهم دختر نصف اموال و پدر و مادر یک ششم اموال است.
برطبق قانون هیچ شخصی نمیتواند فرزند یا فرزندان خود را از ارث محروم نماید. اما در زمان حیات خود میتواند برای دختر خود اموالی را براساس وصیت تملیکی انتقال دهد. انتقال در این وصیت تملیکی تا یک سوم اموال شخص متوفی قابل اجرا است. در نتیجه فرزند دختر میتواند مال بیشتری نسبت به سهم الارث خود داشته باشد.
در ماده 907 قانون مدنی، شرایط تقسیم ارث بین فرزندان مشخص شده است. برطبق این ماده قانونی، در صورتیکه متوفی یک فرزند دختر یا پسر داشته باشد، تمام اموال متوفی به وی تعلق میگیرد. اما اگر متوفی فرزندان متعددی از پسر یا دختر داشته باشد، شرایط تقسیم ارث متفاوت است. در صورتیکه تمام وارثین پسر یا دختر باشند، ارث به میزان مساوی بین آنها قابل تقسیم است. در صورتیکه دختر و پسر تعداد متفاوت باشند، سهم پسر دوبرابر سهم دختر است. در نتیجه سهم الارث دختر و پسر در سال جدید نیز همان سهم الارث در ماده 907 قانون مدنی است.
تبصره ۱ـ اداره ثبت مکلف است هنگام صدور المثنی سند مالکیت مراتب را به دفاتر حوزه کتبا اعلام و متذکر شود که هر موقع نسبت به پلاک موضوع المثنی سند مالکیت بخواهند هر گونه سند معاملهای تنظیم نمایند (اعم از اینکه به استناد اصل سند مالکیت باشد یا المثنی) جریان ثبتی ملک را استعلام کند.
سپس در صورت نبودن مانع اقدام به تنظیم و ثبت معامله کنند هر یک از دفترخانهها مکلفاند دفتری برای ثبت شماره پلاک این قبیل املاک داشته باشند که در موقع تنظیم اسناد به آن مراجعه نموده در صورتی که مورد معامله از املاکی باشد که نسبت به آن سند مالکیت المثنی صادر شده باید قبلا جریان ثبتی ملک را استعلام و در صورت نبودن مانعی اقدام به تنظیم سند بنمایند.
در محلهایی که از رایانه استفاده میشود نیاز به اعلام موضوع به دفاتر اسناد رسمی نمیباشد ولی دفاتر با توجه به سند مالکیت المثنی در موقع انجام معامله باید جریان ثبتی را استعلام و سپس در صورت نبودن مانع اقدام به تنظیم و ثبت معامله نمایند.
تخلف از رعایت دستور فوق مستلزم کیفر درجه به بالا مقرر در ماده ۳۸ قانون دفاتر اسناد رسمی است.
تبصره ۲ـ در مواردی که سند مالکیت در ید ثالث بوده و دادگاه حکم به استرداد آن میدهد و با صدور اجراییه نیز استرداد سند مالکیت مقدور نمیشود مالک می تواند با اخذ گواهی از دادگاه صادر کننده حکم و تسلیم آن به اداره ثبت مربوطه تقاضای صدور سند مالکیت المثنی بنماید.
در این مورد ارائه فرم استشهاد و انتشار آگهی فقدان سند مالکیت ضرورت نداشته اداره ثبت باید با رعایت تبصره یک طبق گواهی دادگاه مبادرت به صدور المثنی بنماید.
تبصره ۳ـ هر گاه بعضی از ورثه با تسلیم رونوشت گواهی انحصار وراثت و سایر مدارک ضروری صدور سند مالکیت سهمیه خود را ماترک مورث تقاضا نمایند و اعلام بدارند که سند مالکیت مورث نزد احد از وراث است که از ابزار و تسلیم آن به وراث یا اداره ثبت خودداری می نماید اداره ثبت مکلف است پس از اخطار به شخص مذکور و انقضاء مدت ده روز از تاریخ ابلاغ اخطاریه مراتب را یکبار در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار آگهی نماید.
چنانچه دارنده سند مالکیت بدون مجوز قانونی ظرف مهلت معین شده در آگهی، سند مورد مطالبه را تسلیم ننماید سند مالکیت وراث متقاضی را با رعایت کلیه مقررات قانونی صادر و تسلیم خواهد کرد و بلافاصله طی بخشنامه ای به کلیه دفاتر اسناد رسمی اعلام خواهد نمود که هر موقع سند مورث ابزار گردید آنرا اخذ و برای اقدام به اداره ثبت ارسال دارند.
تبصره ۴ـ در مواردی که سند مالکیت بنام دولت صادر گردیده و یا سند مالکیت بنام دیگری صادر و بعدا به دولت منتقل شده باشد و مرجع ذیربط به علت از بین رفتن یا گم شدن سند مالکیت مربوطه با گواهی وزارت دارایی و امور اقتصادی تقاضای صدور المثنای سند مالکیت مفقود را مینماید از شمول این ماده مستثنی است.
تبصره ۵ـ هر گاه به علت ریختن جوهر یا سوختگی یا پارگی و یا جهات دیگری قسمتی از سند مالکیت از بین رفته باشد و یا قابل استفاده نباشد اداره ثبت با انجام تشریفات مقرر در این ماده اقدام به صدور المثنای سند مالکیت خواهد نمود و سند مالکیت ناقص را باطل و در پرونده بایگانی مینماید.
تبصره ۶ـ در صورت اعلام کتبی مالک مبنی بر پیدا شدن سند مالکیت اولیه چنانچه با سند مالکیت المثنی معاملهای انجام نشده باشد سند مالکیت المثنی باطل و مراتب پیرو بخشنامه مربوط به دفاتر اسناد رسمی تابعه اعلام گردد و چنانچه با سند مالکیت المثنی معاملهای انجام شده باشد سند مالکیت اصلی اخذ و پس از ابطال در پرونده ثبتی مربوط ضبط گردد.
نام و نام خانوادگی مالک.
شماره پلاک و بخش و محل وقوع ملک.
خلاصه ادعای از بین رفتن یا گم شدن سند مالکیت.
معاملاتی که به حکایت سوابق ثبتی و اظهار مالک مستند به سند رسمی در سند مالکیت نوشته شده است.
تذکر به اینکه هر کس نسبت به ملک مورد آگهی معاملهای کرده که در قسمت ۴ ذکر نشده یا مدعی وجود سند مالکیت نزد خود میباشد باید تا ده روز پس از انتشار آگهی به ثبت محل مراجعه و اعتراض خود را ضمن ارائه اصل سند مالکیت یا سند معامله تسلیم نماید و اگر ظرف مهلت مقرر اعتراضی نرسد و یا در صورت اعتراض اصل سند مالکیت یا سند معامله ارائه نشود اداره ثبت المثنای سند مالکیت را طبق مقررات صادر و به متقاضی تسلیم خواهد کرد. (در صورت ارائه سند مالکیت یا سند معامله صورتمجلس مبنی بر وجود آن نزد معترض در دو نسخه تنظیم و یک نسخه آن به متقاضی المثنی تسلیم و اصل سند به ارائه مسترد میشود).
در صورتی که در آگهی مذکور اشتباهی رخ تشخیص اشتباه و صدور دستور رفع اشتباه به عهده مسئول اداره کل ثبت اسناد و املاک استان مربوط خواهد بود.
در مواردی که مالک به علت از بین رفتن یا گم شدن سند مالکیت تقاضای صدور المثنای سند مالکیت مینماید بایستی طریق از بین رفتن یا گم شدن سند را کتبا به اداره ثبت محل اعلام و استشهادیهای (که نمونه آن را سازمان ثیت اسناد و املاک کشور چاپ نموده و دو برگ برای تنظیم و تکمیل به درخواست کننده داده می شود)، مبنی بر شهادت و اظهار اطلاع حداقل سه نفر که هویت و امضاء آنها به گواهی یک نفر از شهود مذکور رسیده و هویت و امضاء نامبرده به گواهی نیروی انتظامی محل یا یکی از دفاتر اسناد رسمی رسیده باشد ضمیمه نماید.
اداره ثبت پس از وصول درخواست نامه و برگ استشهاد باید نخست آن را ثبت و در دفتر املاک منعکس کند و سپس مراتب را طی بخشنامهای به دفاتر اسناد رسمی اعلام کند.
در محلهایی که از رایانه استفاده میشود صور بخشنامه مزبور ضرورت نداشته و بایستی موضوع را به متصدی رایانه ابلاغ نمایند.
پس از آن به هزینه درخواست کننده مراتب را یک نوبت در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار یا یکی از روزنامههایی که آگهی های ثبتی در آن درج می شود آگهی کند.
در صورتی که تا ده روز از تاریخ انتشار آگهی اعتراض نرسیده یا در صورت اعتراض اصل سند مالکیت یا سند معامله ارائه نشده باشد اداره ثبت اقدام به صدور المثنی مالکیت خواهد نمود.
در مواردی هم که مندرجات صفحه یا صفحات سند مالکیت مفقود گردیده میبایست المثنی صادر گردد. سند مالکیت المثنی حاوی کلیه مندرجات سند مفقودی است.
این مورد کاملا عکس روال قبلی بوده و به عبارتی پیداکردن پلاک ثبتی ملک بر اساس جانمایی و موقعیت مکانی آن است. برای بدست آوردن پلاک ثبتی ملک بایستی در سیستم یوتی ام اطلاعات دقیق ملک را وارد کرده و بر اساس آن به نقشه ملک دست یافت. پس از بدست آوردن نقشه ملک می توان براحتی و با استفاده از نقشه های موجود در سیستم ذکر شده به پلاک ثبتی ملک مورد نظر دست یافت. در مواردی که اطلاعات ثبتی ملک در دست نیست براحتی می توان از این طریق پلاک مورد نظر را بدست آورد. به عنوان مثال برای استعلام وضعیت ثبتی ملک که در بالا شرح داده شد نیاز به پلاک ثبتی ملک می باشد که می توان از طریق سیستم یوتی ام و موقعیت ملک آنرا بدست آورد و برای اهداف مختلف استفاده کرد.