⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۹۳۳۵ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

وجود عیب پیش از معامله، از موارد فسخ

اگر فروشنده بفهمد در عوضی که گرفته است، عیبی وجود دارد، چنانچه آن عیب پیش از معامله در عوض بوده و او نمی‌دانسته، می‌تواند معامله را به هم بزند، یا مابه‌التفاوت قیمت سالم و معیوب را بگیرد.

اگر بعد از معامله و قبل از تحویل گرفتن مال، عیبی در آن پیدا شود، خریدار می‌تواند معامله را به هم بزند همچنین اگر در عوض مال بعد از معامله و قبل از تحویل گرفتن، عیبی پیدا شود، فروشنده می‌تواند معامله را به هم بزند اما اگر بخواهند تفاوت قیمت بگیرند، بلا اشکال است.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۲۲:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اختیار بر هم زدن معامله در هنگام غبن

همچنین اگر فروشنده قیمت جنس را نداند یا موقع معامله غفلت کند و جنس را ارزانتر از قیمت آن بفروشد، در صورتی که مردم به مقداری که ارزان فروخته است، اهمیت بدهند و او را مغبون بدانند، می‌تواند معامله را به هم بزند.

در معامله بیع شرط، که مثلا جنس هزار تومانی را به هزار تومان یا کمتر می‌فروشند و قرار می‌گذارند که اگر فروشنده تا مدتی معین پول را بدهد، بتواند معامله را به هم بزند، در صورتی که خریدار و فروشنده قصد خرید و فروش داشته باشند، معامله صحیح است.

اگر فروشنده چای اعلا را با چای پَست مخلوط کند و به اسم چای اعلا بفروشد، مشتری می‌تواند معامله را به هم بزند.

اگر خریدار بفهمد مالی که گرفته است، عیبی دارد، به عنوان مثال حیوانی را بخرد و سپس بفهمد که یک چشم آن کور است، چنانچه آن عیب پیش از معامله در مال بوده و او نمی‌دانسته، می‌تواند معامله را به هم بزند، یا مابه‌التفاوت قیمت سالم و معیوب آن را بگیرد.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۲۲:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آثار فسخ

اثر فسخ نسبت به آینده است و اثری نسبت به گذشته ندارد. فسخ موجب می‌شود که عقد از زمان انشای فسخ منحل شده و آثار آن قطع شود.

بنابراین منافعی که مورد معامله داشته، اصولا تا زمان فسخ، باید متعلق به کسی باشد که به واسطه عقد مالک شده است؛ اما به دلیل اینکه نمائات و منافع متصله‌ را نمی‌توان از مورد معامله جدا کرد، می‌گوییم منافع منفصله آن تا زمان فسخ متعلق به کسی است که به واسطه عقد مالک شده و پس از فسخ، مورد معامله و منافع آن متعلق به کسی است که به واسطه فسخ مالک شده است.

اگر خریدار قیمت جنس را نداند یا در موقع معامله غفلت کند و جنس را گرانتر از قیمت معمول آن بخرد، چنانچه به قدری گران خریده که مردم او را مغبون می‌دانند و به کمی و زیادی آن اهمیت می‌دهند، می‌تواند معامله را به هم بزند.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۲۱:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

موارد فسخ معامله و انواع خیارات

حق به هم زدن معامله را «خیار» گویند و خریدار و فروشنده در موارد ذیل می‌توانند معامله را به هم بزنند:

 

۱. خریدار و فروشنده از مجلس معامله متفرق نشده باشند که این خیار را «خیار مجلس» می‌گویند.

 

۲. یکی از خریدار و فروشنده مغبون شده باشند. (خیار غَبن)

 

۳. طرفین در معامله مقرر کنند که تا مدت معینی هر دو یا یکی از آنان بتواند معامله را به هم بزند. (خیار شرط)

 

۴. فروشنده یا خریدار مال خود را بهتر از آنچه که هست، نشان دهد و طوری رفتار کند که قیمت مال در نظر طرف مقابل زیاد شود. (خیار تدلیس)

 

۵. فروشنده یا خریدار شرط کند که کاری انجام دهد، یا شرط کند مالی را که می‌دهد به طور مخصوصی باشد اما به آن شرط عمل نکند که در این صورت دیگری می‌تواند معامله را به هم بزند. ( خیار تخلّف شرط)

۶. در جنس یا عوض آن عیبی باشد. (خیار عیب)

 

۷. معلوم شود مقداری از جنس که فروخته شده، مال متعلق به دیگری است که اگر صاحب آن به معامله راضی نشود، خریدار می‌تواند تمام معامله را به هم بزند یا پول آن مقدار را از فروشنده بگیرد.

 

همچنین اگر معلوم شود مقداری از چیزی که خریدار به عنوان عوض داده، مال متعلق به دیگری است و صاحب آن راضی نشود، فروشنده می‌تواند تمام معامله را به هم بزند، یا عوض آن مقدار را از خریدار بگیرد. (خیار شرکت)

 

۸. فروشنده خصوصیات جنس معینی را که مشتری ندیده است، به او بگوید و بعد معلوم شود آن‌گونه که گفته، نبوده است.

 

در این صورت مشتری می‌تواند معامله را به هم بزند همچنین اگر مشتری خصوصیات عوض معینی را که می‌دهد، بگوید و بعد معلوم شود به طوری که گفته، نبوده است، فروشنده می‌تواند معامله را به هم بزند. (خیار رویت)

 

۹. مشتری پول جنسی را که به صورت نقدی خریده است، تا سه روز ندهد و فروشنده نیز جنس را تحویل ندهد.

 

اگر مشتری شرط نکرده باشد که دادن پول را تأخیر بیندازد و شرط تأخیر جنس هم نشده باشد، فروشنده می‌تواند معامله را بهم بزند.

 

اما اگر جنسی که خریده است، مثل بعضی از میوه‌ها باشد که اگر یک روز بماند، فاسد می‌شود، چنانچه تا شب پول آن را ندهد و شرط نکرده باشد که دادن پول را تأخیر بیندازد و شرط تأخیر جنس نیز نشده باشد، فروشنده می‌تواند معامله را به هم بزند. (خیار تأخیر)

 

۱۰. اگر مورد معامله حیوان باشد، خریدار تا سه روز می‌تواند معامله را به هم بزند. (خیار حیوان)

 

۱۱. فروشنده نتواند جنسی را که فروخته است، تحویل بدهد. به عنوان مثال، اسبی که توسط فروشنده فروخته شده است، فرار کند که در این صورت مشتری می‌تواند معامله را به هم بزند. (خیار تَعذّر تسلیم)

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۲۱:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط فسخ‌کننده

قصد؛ فسخ‌کننده باید انحلال قرارداد را اراده کند.

رضا؛ فسخ‌کننده باید راضی به فسخ معامله باشد و اگر با اکراه چنین کرد، این فسخ اثر حقوقی ندارد.

اهلیت؛ کسی که می‌خواهد عملی حقوقی را فسخ کند، باید اهلیت این کار را داشته باشد و از نظر عقل و سن نیز مشکلی نداشته باشد.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۲۱:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ماهیت فسخ

با توجه به تعریفی که از فسخ ارائه شد، می‌توان گفت که فسخ، انشای یک‌طرفه انحلال قرارداد و تعهد است و مانند ابراء نوعی ایقاع محسوب می‌شود.

به این معنا که یک طرف به طور مستقل می‌تواند حق فسخ خود را اعمال کند، بدون اینکه نیازی به رضایت طرف دیگر باشد که به این عمل ایقاع گفته می‌شود.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۲۱:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فسخ چیست؟

فسخ در لغت به معنای نقض، زایل کردن، تباه کردن و شکستن آمده است و به آن انحلال ارادی قرارداد نیز گفته می‌شود. فسخ در اصطلاح حقوقی عبارت از پایان دادن حقوقی به قرارداد به وسیله یکی از دو طرف قرارداد یا یک شخص ثالث است.

فسخ یا انحلال ارادی قرارداد از حیث جایگاه حقوقی از جمله مباحث اسباب سقوط تعهدات و قراردادها است.موضوع فسخ قرارداد، مختص عقود لازم است؛ چرا که در عقود جایز هر کدام از طرفین می‌تواند هر زمان که اراده کند، عقد را بر هم بزند.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۲۱:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شکواییه سوگند ( قسم) دروغ

موضوع: قسم (سوگند) دروغ

 

شرح شکواییه:

 

ریاست محترم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان

 

احترما با توجه به اینکه خانم———–که برابر عقدنامه همسر شرعی و قانونی اینجانب می باشد و دارای فرزند خردسال می باشیم و از آنجائیکه بلواقع با توجه به فعالیت معیشتی هیچگونه کم وکسری و قصوری در تمامی موارد جهت ایشان لحاظ تمامی ملزومات زندگی نداشته ام و بعنوان شوهر ایشان به نوعی مطیع در زندگی برای حفظ کیان خانواده بوده ام و بلواقع به همسرم و فرزندم و خانواده ام دلخوش و به شوق آنان زندگی کرده ام و متاسفانه همسر خانم——بدون دلیل و بی اساس و متاسفانه با بستن تهمت و افترا گوناگون زندگی مرا ترک نمود و ناچارا در شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی خانواده شهرستان ..... در باب تمکین اقامه دعوی نموده ام و متاسفانه ایشان در آن شعبه با بستن تهمت و افترا و سوگند کذب و دروغ آن هم با لفظ جلاله((ولله یالله و تالله))بر علیه اینجانب سوگند یاد نموده و ایشان تهمت های ناروا و بسیار زننده با الفاظ رکیک بر من زده که تمامی الفاظ و تهمت های دروغ که بر من بسته عینا در دادنامه شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی ....... به شرح پرونده ———-برابر دادنامه شماره———–مورخه ۲۸/../0۸ منعقد گردیده که با بررسی و مطالعه آن متوجه بر اهانت و افترا و تهمت های ایشان خواهید شد که با توجه به این حکم و چون حکم فاقد وجاهت قانونی بوده و کلا نسبت به من افترا بوده در شعبه هفتم دادگاه تجدید نظر استان ..... به شماره پرونده ———در فرجه قانونی اقامه تجدید نظر نموده ام که با توجه به درایت قضات محترم و اینکه مطالب و تهمت های ایشان بر علیه بنده کاملا بی اساس و کذب محض بوده نیز حکم شعبه سوم دادگاه حقوقی خانواده ........ نقض و با عنایت به ماده ۳۵۸ آئین دادرسی مدنی را نقض حکم نیز برابر دادنامه شماره——-مورخه۲۷/00/۸ حکم به الزام ایشان به تمکین داده شد .

 

با توجه به این توضیحات که ایشان عمدا و قهرا جهت تخریب شخصیت اینجانب چنین تهمت و افترا علیه من بسته در مقام شکایت و اعاده حیثیت علیه ایشان برآمده و با عنایت به مدارک ضمیمه و اینکه ایشان شان و شخصیت اعتبار خانوادگی و اجتماعی اینجانب را در جامعه و انظار خانواده ام و دوستان و مردم سوگند دروغ ادا نموده و بر همین اساس و طبق مواد یاد شده تقاضای رسیدگی به موضوع مستند به ماده ماده ۶۴۹ قانون مجازات اسلامی مورد استدعاست.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۳:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چه مدارکی برای طرح شکایت قسم کذب لازم است؟

اگر سوگند مستند به رای باشد یا صورتجلسه باشد، بایستی فتوکپی مصدق از ان رای ضمیمه شکایت گردد.

همچنین اگر شهادت شهودی مبنی بر کذب بودن سوگند در کار باشد باید ضمیمه شکواییه گردد.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۳:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

برای شکایت از قسم دروغ کجا مراجعه کنیم؟

برای شکایت از چنین جرمی باید در همان محلی که این جرم واقع شده مراجعه کنیم ،به عنوان مثال اگر این جرم در دادگاه های کیفری تهران واقع شده باشد میتوان در دادسرای کیفری تهران شکایت نمود که این مهم از طریق ثبت شکواییه در دفاتر خدمات قضایی بعمل می آید.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۳:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نحوه اثبات سوگند دروغ به چه نحو است؟

از طرق متعددی می توان سوگند دروغ  به اثبات رساند.

 

مبتلابه ترین راه جهت اثبات سوگند دروغ  بدین نحو است که شخص زیاندیده از سوگند کذب از طریق طرح شکایت کیفری و تقدیم شکوائیه در دادگاه، درخواست تعقیب شخصی که به دروغ سوگند یاد نموده را می نماید و چنانچه مرجع کیفری پس از رسیدگی و صدور حکم مستند به ماده ی ۶۴٩ قانون مجازات اسلامی مصوّب سال ١٣٧۵ مبادرت نمود ، شخص زیاندیده از طریق اعاده حیثیت خویش و یا تقدیم دادخواست اعاده دادرسی، جبران ضرر و زیان ناشی از صدور حکم مبتنی بر سوگند دروغ را تقاضا نماید.

 

از دیگر طرق اثبات کذب بودن اظهارات شخص مدعی سوگند کذب، علم قاضی هست که اغلب در پرونده های کیفری منشاء آثار می باشد که بر مبنای آن دادگاه اثری را متوجه سوگند مذکور نمی نماید.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۳:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه پرونده سوگند دروغ:

مثال اول:

 

اگر شخصی علیه دیگری دعوای سرقت را مطرح نماید و خوانده با ادعای سوگند دروغ خود را تبرئه نماید و بعدا اسناد و مدارکی که دال بر وقوع این سرقت بدست آید ،خواهان مرتکب جرم ادا سوگند کذب شده و مطابق قانون مجازات اسلامی محکوم می شود وخواهان می تواند علیه وی به جرم قسم کذب شکایت نماید.

 

پس همانطور که گفته شد اگر کسی قسم دروغی بخورد و سبب اثبات امر ناحقی گردد مرتکب جرم شده و مطابق مواد ۶۴۹ و ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی ،مجازات خواهد شد .

 

مثال دوم:

 

مثلا اگر فردی از دیگری با عنوان جرم ضرب و جرح شکایت نماید و فرد مرتکب برای رفع اتهام از خود قسم بخورد و بعدا مشخص شود چنین جرمی واقع شده است ،علاوه بر مجازات جرم ضرب و جرح به مجازات قسم دروغ هم محکوم خواهد شد.

 

مثال سوم:

 

شخصی مبادرت به طرح دعوی حقوقی مطالبه مالی علیه شخصی بر مبنای سوگند می نماید . چنانچه وی موفق به اخذ حکم بر مبنای سوگند گردد، می توان در صورت کذب بودن سوگند مذکور از وی در محاکم کیفری مبادرت به طرح شکایت کیفری نمود.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۳:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

همچنین در ماده ۶۵۰ بیان شده:

(( هر کس در دادگاه نزد مقامات رسمی شهادت دروغ بدهد به سه ماه و یک روز تا دو سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد. ))

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۳:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

بر همین اساس مطابق ماده ۶۴۹ قانون مجازات اسلامی :

((هر کس در دعوای حقوقی و جزایی که قسم متوجه او شده باشد سوگند دروغ یاد کند محکوم به مجازات است و همچنین هر کسی که در دادگاه نزد مقامات رسمی شهادت دروغ بدهد به مجازات تعیین شده در قانون محکوم می گردد))

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۲:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات سوگند کذب چیست؟

مطابق قانون مجازات اسلامی هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای مجازات تعیین شده باشد جرم بوده و مستوجب مجازات است.

در این میان شاکی برای اثبات ادعای خود یا متهم برای دفاع از خود نیاز به ادله و مدارکی دارد ،اما اگر شاکی یا متهم دلایلی نداشتند می توانند با ادای سوگند ادعای خود را ثابت نمایند.

چنانچه هر یک از طرفین دعوی به دروغ سوگند یاد کرده و امری که حق بوده را ناحق جلوه دهند و بعد ازمدتی مشخص گردد قسم وی درست نبوده وبه کذب ادا گردیده است ،فردی که به دروغ سوگند خورده مجرم شناخته شده و طبق قانون مجازات اسلامی مجازات خواهد شد.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۲:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سوگند دروغ در قرآن:

قسم دروغ  خوردن دو نوع است: اولی قسمی است که برای انجام یا ترک کاری در آینده ادا می شود و نوع دوم آن برای اثبات یا نفی چیزی.

خداوند متعال در حدیث شریف قدسی نقل نموده:((کسی که مرا در معرض سوگندهای دروغ قرار میدهد به رحمت من نمی رسد.))

قسم نوع دوم در نزد دادگاه وحاکم ادا می شود و گاهی در خارج از محاکم رسیدگی ودر تعاملات روزانه بین افراد.اگر کسی در روابط شخصی خود با دیگران قسم دروغ بخورد مرتکب گناه و عمل حرام شده است ،اما اگر این فرد نزد محاکم دادگستری و حاکم قسم بخورد علاوه بر حرمت و عذاب اخروی ،عمل وی دارای تبعات وآثار حقوقی است که به بررسی آن خواهیم پرداخت.

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۲:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جایگاه سوگند در اثبات دعوی چیست؟

سوگند خوردن دروغ چگونه اثبات می شود ؟ بطور کلی اشخاص جهت طرح دعوی در مراجع قضایی ، نیازمند ارائه ادله و مدارک جهت اثبات ادعایشان هستند.

بعنوان نمونه برای اثبات دعوای حقوقی مدعی می تواند به اقرار،سند و شهادت استناد نماید و چنانچه دلایل مذکور را در اختیار نداشته باشد از طریق سازوکار« اتیان سوگند » مبادرت به اثبات دعوای خویش مبادرت بنماید.

بعلاوه قانون گذار در دعوای کیفری به اقرار ،شهادت و قسم و علم قاضی، بعنوان ادله اثبات دعوی کیفری یاد نموده است که بر مبنای آن می توان ادعای خویش را در مراجع قضایی ، استناد و اثبات نمود.

حال با توجه به مطلبی که عنوان شد مشخص می شود سوگند یا قسم از جمله دلایل اثبات دعواست و هر فردی که قسم یا سوگند یاد کند در قبال آن مسئول بوده و اگر سوگند یا قسمی خلاف واقع یاد کرد طبق قانون مجازات اسلامی مجازات خواهد شد .

۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۲:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حالت های مختلف تقسیم ارث بین پدر و مادر و فرزندان متوفی

 

تقسیم ارث میان پدر با یک دختر

در صورتیکه متوفی فقط پدر و یک دخترداشته باشد، به پدر شخص متوفی یک ششم و دختر وی نصف ترکه متوفی تعلق می‌گیرد. سپس بقیه اموال باقی مانده به نسبت سهم الارث هریک بین پدر و یک دختر متوفی تقسیم می‌شود. برطبق نسبت سهم الارث، یک چهارم اموال باقی مانده به پدر و سه چهارم به دختر تعلق می‌گیرد.

 

تقسیم ارث میان پدر و مادر با یک دختر

اگر متوفی پدر و مادر و یک دختر داشته باشد، به هریک از پدر و مادر یک ششم و به دختر نصف اموال متوفی می‌رسد و بقیه ترکه متوفی به نسبت سهم هریک بین آنها تقسیم می‌شود.

 

تقسیم ارث میان پدر و مادر با چند دختر

اگر متوفی پدر و مادر و چند دختر داشته باشد، به هریک از پدر ومادر یک ششم اموال و دو سوم اموال به دختران متوفی تعلق می‌گیرد. بقیه اموال باقی مانده نیزبه نسبت سهم الارث هریک از وراث تقسیم می‌شود.

 

تقسیم ارث میان پدر و مادر با چند دختر

اگر متوفی پدر و مادر و چند دختر داشته باشد، به هریک از پدر ومادر یک ششم اموال و دو سوم اموال به دختران متوفی تعلق می‌گیرد. بقیه اموال باقی مانده نیزبه نسبت سهم الارث هریک از وراث تقسیم می‌شود.

۰۷ بهمن ۰۰ ، ۲۳:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اشخاصی که ارث به آنها تعلق نمی‌ گیرد

در قانون اشخاصی که ارث به آنها تعلق نمی‌گیرد مشخص شده است که به شرح ذیل است:

 

در صورتیکه مرد به همسر خود تهمت زنا بزند و فرزند خود را قبول نکند.

شخص کافر از مسلمان

در صورتیکه قاتل وارث متوفی باشد و قتل عمدا اتفاق افتاده، از شخص مقتول ارث ندارد.

طفلی که از زنا متولد شده است.-طفل متولد زنا از والدین ارث نمی‌برد.

در صورتیکه دو شخص که از یکدیگر ارث می‌برند، فوت کنند و زمان فوت فوت یکی معلوم و دیگری مجهول باشد، شخص متوفی با زمان فوت مجهول از متوفایی که زمان فوت وی معلوم است، ارث می‌برد.

۰۷ بهمن ۰۰ ، ۲۳:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قانون ارث برای فرزند فوت شده

در قانون ارث تعیین شده است که اگر فرزند قبل از پدر و مادر خود فوت کند، از ترکه والدین خود سهمی ندارند. همچنین فرزندان وی نیز به آنها ارث تعلق نمی‌گیرد. اما اگر فرزند قبل از پدر و مادر فوت نماید، والدین از اموال فرزند فوت شده ارث می‌برند. فرزندان شخص فوت شده در صورتی از پدربزرگ خود ارث می‌برد که پدربزرگ هیچ وارث دیگر از طبقات ارث نداشته باشد. برطبق ماده 910 قانون مدنی، در صورتیکه شخص متوفی فرزند داشته باشد، به نوه های وی ارث تعلق نمی‌گیرد. در قانون ارث در صورتیکه پدربزرگ به جز نوه ها وراث دیگری نداشته باشد، سهم نوه های دختر و پسر مساوی است.

۰۷ بهمن ۰۰ ، ۲۳:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر