معروف ترین آن از طریق ارث است؛ اما نوع دیگر آن از طریق بخشش طلب و مواردی مشابه این نیز ممکن است.
معروف ترین آن از طریق ارث است؛ اما نوع دیگر آن از طریق بخشش طلب و مواردی مشابه این نیز ممکن است.
این که طلب مزبور نباید توقیف شده باشد و یا متعلق حق ثالث قرار گرفته باشد.
رد داور در مواردی است که هنوز داور قطعی نشده مثل زمانی که دادگاه داور را تعیین می کند اما طرفین فرصت دارند داور را قبول نکنند اما عزل داور برای زمانی است که داوران قطعی انتخاب شده اند که در رد داور فرد می تواند به تنهایی رد کند و قبول نکند اما در عزل نیازمند موافقت دو طرف است.
بله عزل داور حتی داور اختصاصی نیازمند تراضی و موافقت دو طرف است.
داوری نهادی مثل قضاوت است برای حل و فصل اختلافات. و فایده آن کم هزینه بودن و مبتنی بر توافق طرفین است برخلاف رسیدگی در دادگاه که مبتنی بر قوانین آمره قانون گذار است. ویژگی دیگر آن کم هزینه بودن آن است. برای مثال طرفین ممکن است با طرح دعوا متحمل میلیون ها تومان هزینه دادرسی شوند که به نسبت بهای خواسته است اما در داوری این هزینه ها کمتر است.
گفتیم که عبارت دقیق تر دادخواست اعلام بطلان است اما به صورت مسامحه در دادخواست های دادگاه عبارت بالا(ابطال معامله) استفاده می شود.
در نتیجه اگر معامله باطل باشد به هر علتی مثل موارد بالا می توان از دادگاه اعلام بطلان آن را خواست تا که پول پرداخت شود پس گرفته شود.
تقدیم دادخواست بطلان دارای جنبه های فنی حقوقی است که بهتر است با وکلا و مشاوران مربوطه در اینباره مشورت شود تا دادخواست رد نشود و هزینه اضافی بر شما تحمیل نشود.
زیان دیده می بایست تا قبل از اعلام ختم دادرسی با طرح دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی، اقدام به طرح دعوای ضرر و زیان علیه متهم نماید. در این صورت دادگاه علاوه بر تعیین مجازات جرم ارتکابی، متهم را به پرداخت خسارات وارد شده محکوم خواهد کرد.
مطابق با قانون آئین دادرسی کیفری، تنها منافع حتمی(ممکن الحصول) که به صورت عادی برای زیان دیده حاصل شده است و به واسطه ی عمل مجرم، زیان دیده از آن محروم شده است قابل مطالبه می باشد.
در خصوص منافع در تبصره دوم ماده ۱۴ باید بیان کرد که:
- منافع اصولا به دو دسته
تقسیم می شود.
+منافع حتمی: موضوع تبصره دو ماده ۱۴، به منافعی گفته می شود که طبق روند طبیعی و عادی خود برای شخص به وجود می آید. به عبارتی قابل پیش بینی می باشد.
برای مثال شخصی کارمند یک شرکت می باشد که هر ماه از شرکت خود حقوق دریافت می نماید.
+ منافع احتمالی: به منافعی گفته می شود که، اصل منفعت و یا حتی میزان آن قابل پیش بینی نباشد. به عبارتی احتمال دارد که به وجود بیاید.
برای مثال یک فروشنده مغازه ممکن است یک روز اصلا فروشی نداشته باشد ولی روز دیگر فرضا فروش بسیار بالایی داشته باشد.
حال با توجه به توضیحات ارائه شده، مطابق با قانون دادرسی کیفری، فقط منافع حتمی (ممکن الحصول) قابل مطالبه می باشد و رویه قضایی اصولا حکم به منافع احتمالی صادر نمی کنند.
یعنی اگر فرضا شخصی اقدام به ضرب و جرح یک کارمند نماید و مدتی او را از انجام خدمت محروم سازد، کارمند می تواند منافع حتمی که به موجب این خسارت از وی سلب شده است را از ضارب مطالبه نماید.
برای این کار باید بدانیم که بدهکار ما در کدام شهر اقامت دارد. زیرا باید در دادگاه همان شهری که بدهکار آنجا اقامت دارد از طریق دفاتر خدمات قضایی دادخواست تقدیم شود.
“هرگاه معسر به تادیه تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی متمکن گردد، ملزم به تادیه آن خواهد بود
همچنین اگر با درآمدهای خود بتواند تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی را بپردازد دادگاه با در نظر گرفتن مبلغ هزینه دادرسی و میزان درآمد وی و هزینه های ضروری زندگی مقدار و مدت پرداخت هزینه دادرسی را تعیین خواهد کرد.”
در صورتی که دلیل اعسار شهادت شهود باشد، باید شهادت کتبی حداقل دونفر از اشخاصی که از وضعیت مالی و زندگانی او مطلع می باشند به دادخواست ضمیمه شود. در شهادتنامه، مشخصات و شغل و وسیله امرار معاش مدعی اعسار و عدم تمکن مالی او برای تادیه هزینه دادرسی با تعیین مبلغ آن باید تصریح شده و شهود منشا اطلاعات و مشخصات کامل و اقامتگاه خود را به طور روشن ذکر نمایند.
“دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالح رجوع نماید. همه افراد ملت حق دارند این گونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند و هیچکس را نمیتوان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد.”
طبق ماده یک قانون اعسار
« معسر کسی است که به واسطه نداشتن دارایی یا دسترسی نداشتن به مالش توانایی پرداخت هزینه محاکمه (هزینه دادرسی) یا دیون خود را ندارد»
در بعضی از مواقع خواهان یا شاکی توان پرداخت هزینه خدمات قضایی را ندارند و باید همراه با ارائه دادخواست در دفتر خدمات قضایی اعسار خود را اعلام نمایند.
مقدار هزینه دادرسی با توجه به معیارهای متفاوتی مانند نوع دعوا، مرجع رسیدگی به دعوا ،میزان خواسته و …..تعیین خواهد شد.
از جمله مواردی که تحت عنوان موارد هزینه دادرسی شناخته میشوند(که در جدول در انتها مقاله به طور کامل آورده شده است) به شرح زیر است:
برای مطرح کردن دعاوی مختلف در دادگاه ها و مراجع رسیدگی کننده ابتدا باید برای شروع رسیدگی و ارائه خدمت توسط مراجع هزینه ای را پرداخت نمایید به این هزینه، هزینه دادرسی می گویند. در واقع هزینهای است که مراجع بابت رسیدگی و صدور حکم نسبت به پرونده از متقاضی (خواهان) دریافت مینمایند.
بنابراین تا زمانی که هزینه را پرداخت نکرده باشند دادخواست شما ثبت نخواهد شد و قابل رسیدگی نیست.(جز در موارد استثنایی)
در شرط خیار محدودیتی وجود ندارد و این امر می تواند به یکی از طرفین قرارداد یا هر دو و حتی شخصی ثالث نیز اختصاص پیدا کند. تنها نکته مهم در این خصوص مدت زمان مشخص شده در شرط خیار است.