⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۳۱۳۹ مطلب با موضوع «مطالب حقوق جزا وجرم شناسی» ثبت شده است

راه‌های‌ اثبات‌ جنایت

به موجب ماده ۳۱۲ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ که مقرر می دارد《جنایات علاوه بر طرق مقرر در کتاب اول «کلیات» این قانون از طریق قسامه نیز ثابت می شود.》

 

نکته

در صدر ماده که به طرق دیگر اشاره کرده است بر طبق ماده ۱۶۰ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ عبارتند از:

۱. اقرار

۲. شهادت

۳. قسامه

۴. سوگند

۵. علم قاضی

 

قسامه

قسامه عبارت از سوگندهایی است که درصورت فقدان ادله دیگر غیر از سوگند منکر و وجود لوث، شاکی برای اثبات جنایت عمدی یا غیرعمدی یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه می کند.(ماده ۳۱۳ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲)

 

لوث

لوث عبارت از وجود قرائن و اماراتی است که موجب ظن قاضی به ارتکاب جنایت یا نحوه ارتکاب از جانب متهم می شود.(ماده ۳۱۴ ق.م‌.ا مصوب ۱۳۹۲ )

 

شرایط‌ تحقق‌ لوث

۱. قاضی باید ظن پیدا کن که قتل از سوی متهم صورت گرفته .

۲. قرائن و نشانه های ظنی معارض یکدیگر نباشد.

۳. برای حصول لوث دلیل شرعی برای وقوع یا عدم وقوع قتل وجود نداشته باشد.

۴. مدعی باید در دعوای خود جزم داشته و آن را از روی ظن واحتمال مطرح نکند.

۵. دعوی باید نسبت به شخص یا اشخاص معینی مطرح شده باشد.

اثبات‌ جنایت

نکته

یکی از شروط لوث این است که قتل صورت گرفته باشد و مرگ‌طبیعی را نمی توان داخل در بحث لوث دانست.

اثبات‌ جنایت

اثبات‌ جنایت

مستندات قانونی

ماده ۳۱۲- جنایات علاوه بر طرق مقرر در کتاب اول «کلیات» این قانون از طریق قسامه نیز ثابت می شود.

ماده ۳۱۳- قسامه عبارت از سوگندهایی است که در صورت فقدان ادله دیگر غیر از سوگند منکر و وجود لوث، شاکی برای اثبات جنایت عمدی یا غیرعمدی یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه می کند.

ماده ۳۱۴- لوث عبارت از وجود قرائن و اماراتی است که موجب ظن قاضی به ارتکاب جنایت یا نحوه ارتکاب از جانب متهم می شود.

ماده ۳۱۵- فقدان قرائن و امارات موجب ظن و صرف حضور فرد در محل وقوع جنایت، از مصادیق لوث محسوب نمی شود و او با ادای یک سوگند، تبرئه می گردد.

ماده ۳۱۶- مقام قضایی موظف است در صورت استناد به قسامه، قرائن و امارات موجب لوث را در حکم خود ذکر کند. مواردی که سوگند یا قسامه، توسط قاضی رد می شود، مشمول این حکم است.

ماده ۳۱۷- در صورت حصول لوث، نخست از متهم، مطالبه دلیل بر نفی اتهام می شود. اگر دلیلی ارائه شود، نوبت به قسامه شاکی نمی رسد و متهم تبرئه می گردد. در غیر این صورت با ثبوت لوث، شاکی می تواند اقامه قسامه کند یا از متهم درخواست قسامه نماید.

ماده ۳۱۸- اگر شاکی اقامه قسامه نکند و از مطالبه قسامه از متهم نیز خودداری ورزد، متهم در جنایات عمدی، با تأمین مناسب و در جنایات غیرعمدی، بدون تأمین آزاد می شود لکن حق اقامه قسامه یا مطالبه آن برای شاکی باقی می ماند.

تبصره- در مواردی که تأمین گرفته می شود، حداکثر سه ماه به شاکی فرصت داده می شود تا اقامه قسامه نماید یا از متهم مطالبه قسامه کند و پس از پایان مهلت از تأمین أخذ شده رفع اثر می شود.

ماده ۳۱۹- اگر شاکی از متهم درخواست قسامه کند و وی حاضر به قسامه نشود به پرداخت دیه محکوم می شود و اگر اقامه قسامه کند، تبرئه می گردد و شاکی حق ندارد برای بار دیگر، با قسامه یا بینه، دعوی را علیه او تجدید کند. در این مورد متهم نمی تواند قسامه را به شاکی رد نماید.

ماده ۳۲۰- اقامه قسامه یا مطالبه آن از متهم، باید حسب مورد، توسط صاحب حق قصاص یا دیه، یا ولی یا وکیل آنها باشد. همچنین است اقامه قسامه برای برائت متهم که حسب مورد به وسیله متهم یا ولی او یا وکیل آنها صورت می گیرد. اتیان سوگند به وسیله افراد قابل توکیل نیست.

ماده ۳۲۱- اگر مجنیٌ علیه یا ولی دم فوت کند هر یک از وارثان متوفی، بدون نیاز به توافق دیگر ورثه متوفی یا دیگر اولیای دم، حق مطالبه یا اقامه قسامه را دارند.

ماده ۳۲۲- اگر برخی از ورثه، اصل اتهام یا برخی خصوصیات آن را از متهم نفی کنند، حق دیگران با وجود لوث، برای اقامه قسامه محفوظ است.

ماده ۳۲۳- اگر چند نفر، متهم به شرکت در یک جنایت باشند و لوث علیه همه آنان باشد، اقامه یک قسامه برای اثبات شرکت آنان در ارتکاب جنایت، کافی است و لزومی به اقامه قسامه برای هر یک نیست.

ماده ۳۲۴- اگر شاکی ادعاء کند که تنها یک شخص معین از دو یا چند نفر، مجرم است و قسامه بر شرکت در جنایت اقامه شود، شاکی نمی تواند غیر از آن یک نفر را قصاص کند و چنانچه دیه قصاص شونده بیش از سهم دیه جنایت او باشد شریک یا شرکای دیگر باید مازاد دیه مذکور را به قصاص شونده بپردازند. رجوع شاکی از اقرار به انفراد مرتکب، پس از اقامه قسامه مسموع نیست.

ماده ۳۲۵- اگر برخی از صاحبان حق قصاص یا دیه از متهم درخواست قسامه کنند، قسامه متهم فقط حق مطالبه کنندگان را ساقط میکند و حق دیگران برای اثبات ادعایشان محفوظ است و اگر بتوانند موجب قصاص را اثبات کنند، باید پیش از استیفای قصاص، سهم دیه گروه اول را حسب مورد به خود آنها یا به مرتکب بپردازند.

ماده ۳۲۶- اگر شاکی علی رغم حصول لوث علیه متهم اقامه قسامه نکند و از او مطالبه قسامه کند و متهم درباره اصل جنایت یا خصوصیات آن، ادعای عدم علم کند، شاکی می تواند از وی مطالبه اتیان سوگند بر عدم علم نماید. اگر متهم بر عدم علم به اصل جنایت سوگند یاد کند، دعوی متوقف و وی بدون تأمین آزاد می شود و اگر سوگند متهم فقط بر عدم علم به خصوصیات جنایت باشد، دعوی فقط در مورد آن خصوصیات متوقف می گردد لکن اگر متهم از سوگند خوردن خودداری ورزد و شاکی بر علم داشتن او سوگند یاد کند، ادعای متهم به عدم علم رد می شود و شاکی حق دارد از متهم اقامه قسامه را درخواست نماید. در این صورت اگر متهم اقامه قسامه نکند به پرداخت دیه محکوم می شود.

۱۱ مهر ۹۸ ، ۱۷:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعریف رابطه نامشروع

رابطه نامشروع در فصل 18 قانون مجازات اسلامی‌ با عنوان جرایم ضد عفت و اخلاق عمومی معرفی شده و در ماده 637 این قانون تشریح شده است.جرم «رابطه نامشروع» از حساسیت بالایی در محاکم قضایی کشور برخورداراست زیرا از آن دسته جرایمی است که جهت بررسی واعمال قانونی نیاز به شاکی خصوصی ندارد. در این جرم، مدعی‌العموم می‌تواند شخصا و بدون این‌که شاکی خصوصی شکایت کند، وارد رسیدگی به جرم براساس ماده 637 قانون مجازا ت اسلامی شود. موضوع چالش برانگیز درمادهِ 637 قانون مجازات اسلامی، بحث عنصر مادی آن (یعنی ارتباط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا) است. بنابراین باید به تحلیل این موضوع پرداخت که اساساً چه نوع روابطی بین زن و مرد فاقد علقهِ زوجیّت، ارتباط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا تلقی می‌شوند و مصادیق آن‌ها چه می‌باشند.
 به راستی رابطه نامشروع ومصادیق آن چیست و ملاک و ضابطه در تعیین این نوع از ارتباط چگونه است؟ .انجام هر فعلی خلاف عفت عمومی جرم است.رابطه نامشروع در فصل 18 قانون مجازات اسلامی‌ ”‌ اگر چنانچه روابط بین مذکر و مونث که به سن بلوغ رسیده‌اند از طریق شرعی آن یعنی جاری شدن صیغه نباشد، رابطه نامشروع است، که این رابطه اعم از این هم می‌شود که در کافی شاپ، چای خوردن و قدم زدن در پارک باشد که البته عموما جوان‌ها از آنان بی اطلاع هستند.

 عنوان جرایم ضد عفت و اخلاق عمومی معرفی شده و در ماده 637 این قانون تشریح شده است. این جرم در قانون این‌گونه تعریف شده است که «هرگاه زن و مردی که بین آن‌ها علقه زوجیت نباشد مرتکب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا از قبیل تقبیل یا مضاجعه شوند، به شلاق تا 99 ضربه محکوم خواهند شد».

همانگونه که گفته شد مجازات مرتکبان جرم ارتباط نامشروع و عمل منافی عفّت نیز غیر از زنا تا 99 ضربه شلاق است. البته اختیار تعیین حداقل کیفر (یک ضربه شلاق) یا حداکثر کیفر (99 ضربه شلاق) با دادگاه است

براساس آموزه های دینی اگر چنانچه روابط بین مذکر و مونث که به سن بلوغ رسیده‌اند از طریق شرعی آن یعنی جاری شدن صیغه نباشد، رابطه نامشروع است که این رابطه اعم از این هم می‌شود که در کافی شاپ، چای خوردن و قدم زدن در پارک باشد که البته عموما جوان‌ها از آنان بی اطلاع هستند. در حالی که براساس قوانین جاری ما در همین حد هم، بدون خواندن صیغه و یا عدم اطلاع خانواده، رابطه نامشروع احراز می‌شود. انجام فعلی که خلاف عفت عمومی و ناسازگار با عفت عمومی باشد نیز جرم است .

 

۰۹ مهر ۹۸ ، ۲۱:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قوانین قتل در ایران

یکی از بزرگ‌ترین جرائم در همه کشورها، جرم قتل است. قتل در قانون ایران دارای انواع مختلفی است که در اینجا به بیان تفاوت آن‌ها خواهیم پرداخت.

تعریف قتل
قتل واژه‌ای عربی و به معنای کشتن و کشتار است. در واقع از زمانی که جامعه بشری شکل گرفت و کشاکش و درگیری بین انسان‌ها آغاز شد، جرم کشتن نیز به وجود آمد.


انواع قتل
بر اساس ماده ۲۸۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲، جنایت بر نفس دارای ۳ نوع است: عمد، شبه عمد و خطای محض (یا همان غیرعمد)

 

قتل عمد
وقتی معلوم شود که فردی با انجام کاری قصد کشتن شخصی را داشته باشد و یا کاری که انجام داده شخصا کشنده باشد و یا هرچند کارش نوعا کشنده هم نبوده، اما با در نظر گرفتن وضعیت مقتول از قبیل پیری یا بیماری یا کودکی نسبت به او کشنده تلقی شود. درواقع قتل عمد قتلی است که عملی که در مورد مقتول انجام می‌یابد، آگاهانه بوده و مقصود از آن نیز کشتن وی باشد.
  

قتل شبه عمد(غیر عمد)
در تعریف جنایت شبه عمد در ماده ۲۹۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ آمده است:
    الف- هرگاه مرتکب نسبت به مجنیٌ علیه قصد رفتاری را داشته لکن قصد جنایت واقع شده یا نظیر آن را نداشته باشد و از مواردی که مشمول تعریف جنایات عمدی می‌گردد، نباشد. از مصادیق این مورد می‌توان به مواردی اشاره کرد که شخص سالم و با جثه نسبتاً خوبی را از جای کوتاهی پرت کنند ولی اتفاقا فرد مذکور پس از سقوط فوت کند.
    ب ـ هرگاه مرتکب ، جهل به موضوع داشته باشد مانند آنکه جنایتی را با اعتقاد به اینکه موضوع رفتار وی شیء یا حیوان و یا افراد مشمول ماده ( ۳۰۲ ) این قانون است به مجنیٌ علیه وارد کند، سپس خلاف آن معلوم گردد.
   پ ـ هرگاه جنایت به سبب تقصیر مرتکب واقع شود، مشروط بر اینکه جنایت واقع شده مشمول تعریف جنایت عمدی نباشد. در این مورد می‌توان به تخلفات رانندگی منجر به فتل اشاره کرد. 

خطای محض
جنایت در موارد زیر خطای محض محسوب می‌شود:
 الف ـ در حال خواب و بیهوشی و مانند آنها واقع شود.
ب ـ به وسیله صغیر و مجنون ارتکاب یابد.
پ ـ جنایتی که در آن مرتکب نه قصد جنایت بر شخصی دیگر را داشته باشد و نه قصد ایراد فعل واقع شده بر او را،مانند آنکه تیری به قصد شکار رها کند و به فردی برخورد نماید.

۰۹ مهر ۹۸ ، ۲۱:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

برای اعاده حیثیت اجتماعی پیرو احکام کیفری از چه مرجعی باید اقدام کرد؟

اعاده حیثیت در مباحث کیفری بعد از رفع اثر مجازات مطرح خود بخود حاصل میشود .اعاده حیثیت یا با طرح شکایت افترا حاصل میشود یا با طرح دادخواست ضرر وزیان معنوی که محاکم یا بصورت ریالی یا با دستور عذرخواهی در رسانه های محلی یا ملی انجام می گیرد ولی محاکم ایران به چنین دادخواست های بعلت دعاوی و اختلافات فراوان زیاد وقعی قائل نمیشوند.اعاده حیثیت کیفری با شکایت کیفری در دادسرا و محاکم کیفری و اعاده حیثیت اجتماعی در محاکم حقوقی بعمل می آید.

۰۸ مهر ۹۸ ، ۱۰:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

بر اساس ماده ۵۲۵ قانون مجازات اسلامی:

هر کس یکی از اشیای ذیل را جعل کند یا به علم به جعل یا تزویر استعمال کند یا داخل کشور نماید علاوه بر جبران خسارت وارده به‌حبس از یک تا ده سال محکوم خواهد شد: 

1⃣احکام یا امضاء یا مهر یا دستخط معاون اول رئیس جمهور یا وزراء یا مهر یا امضای اعضای شورای نگهبان یا نمایندگان مجلس شورای‌اسلامی یا مجلس خبرگان یا قضات یا یکی از روسا یا کارمندان و مسوولین دولتی از حیث مقام رسمی آنان. 
2⃣ مهر یا تمبر یا علامت یکی از شرکتها یا مؤسسات یا ادارات دولتی یا نهادهای انقلاب اسلامی. 
3⃣احکام دادگاهها یا اسناد یا حواله‌های صادره از خزانه دولتی. 
4⃣منگنه یا علامتی که برای تعیین عیار طلا یا نقره بکار می‌رود. 
5⃣ اسکناس رایج داخلی یا خارجی یا اسناد بانکی نظیر برات‌های قبول شده از طرف بانکها یا چکهای صادره از طرف بانکها و سایر اسناد‌ تعهدآور بانکی. 

🔹تبصره – هر کس عمدا و بدون داشتن مستندات و مجوز رسمی داخلی و بین‌المللی و به منظور القاء شبهه در کیفیت تولیدات و خدمات از نام و‌علائم استاندارد ملی یا بین‌المللی استفاده نماید به حداکثر مجازات مقرر در این ماده محکوم خواهد شد.

۲۱ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

برای معاونت در جرم چه مجازاتی در نظر گرفته می شود ؟

ماده ۱۲۶ قانون مجازات اسلامی بیان می‌کند: اشخاص زیر معاون جرم محسوب می‌شوند:

الف- هرکس، دیگری را ترغیب، تهدید، تطمیع، یا تحریک به ارتکاب جرم کند یا با دسیسه یا فریب یا سوء‌استفاده از قدرت، موجب وقوع جرم گردد.

ب- هرکس وسایل ارتکاب جرم را بسازد یا تهیه کند یا طریق ارتکاب جرم را به مرتکب ارائه دهد.

پ- هرکس وقوع جرم را تسهیل کند.

◀️این ماده دارای تبصره ذیل می‌باشد:

تبصره- برای تحقق معاونت در جرم، وحدت قصد و تقدم یا اقتران زمانی بین رفتار معاون و مرتکب جرم شرط است. چنانچه فاعل اصلی جرم، جرمی شدیدتر از آنچه مقصود معاون بوده است مرتکب شود، معاون به مجازات معاونت در جرم خفیف‌تر محکوم می‌شود.

ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی بیان می‌کند: در صورتی که در شرع یا قانون، مجازات دیگری برای معاون تعیین نشده‌باشد، مجازات وی به شرح زیر است:

الف- در جرائمی که مجازات قانونی آن‌ها سلب حیات یا حبس دائم است، حبس تعزیری درجه دو یا سه

ب- در سرقت حدی و قطع عمدی عضو، حبس تعزیری درجه پنج یا شش

پ- در جرائمی که مجازات قانونی آن‌ها شلاق حدی است سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش

ت- در جرائم موجب تعزیر یک تا دو درجه پایین‌تر از مجازات جرم ارتکابی

این ماده دارای تبصره‌های ذیل می‌باشد:

تبصره ۱- در مورد بند (ت) این ماده مجازات معاون از نوع مجازات قانونی جرم ارتکابی است مگر در مورد مصادره اموال، انفصال دائم و انتشار حکم محکومیت که مجازات معاون به ترتیب جزای نقدی درجه چهار، شش و هفت است.

تبصره ۲- در صورتی که به هر علت قصاص نفس یا عضو اجراء نشود، مجازات معاون بر اساس میزان تعزیر فاعل اصلی جرم، مطابق بند (ت) این ماده اعمال می‌شود.

🔹ماده ۱۲۸ قانون مجازات اسلامی بیان می کند: هرکس از فرد نابالغ بهعنوان وسیله ارتکاب جرم مستند به خود استفاده نماید به حداکثر مجازات قانونی همان جرم محکوم می‌گردد.


همچنین هرکس در رفتار مجرمانه فرد نابالغی معاونت کند به حداکثر مجازات معاونت در آن جرم محکوم می‌شود.

🔹ماده ۱۲۹ قانون مجازات اسلامی بیان می کند: هرگاه در ارتکاب رفتار مجرمانه، مرتکب به جهتی از جهات شخصی مانند صغر و جنون، قابل تعقیب نباشد یا تعقیب یا اجرای مجازات او به جهتی از این جهات، موقوف گردد تأثیری در تعقیب و مجازات معاون جرم ندارد.

۲۱ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۳۸ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مزاحمت در توقف خودرو

اگر مالک یا متصرف یکی از واحدها، ماشینش را طوری در پارکینگ پارک کند که سایر مالکین (ساکنین) نتوانند راحت، خودروی خود را از پارکینگ خارج کنند، بی شک، تحت عنوان مزاحمت، قابل تعقیب قانونی است. این گونه رفتارها گاهی ناشی از بی توجهی و اهمال کاری است که با تذکر حل می شود اما گاهی ناشی از بی فرهنگی و گاهی هم مشکلات روانی طرف است که این دیگر با تذکر حل نمی شود مخصوصا دومی. در اینجا مدیر یا مدیران ساختمان می توانند به نمایندگی از طرف مالکان آپارتمان، یا هر کدام از مالکینی که مورد مزاحمت واقع شده، با تقدیم شکواییه از طریق دادسرای محل، از شخص مزاحم شکایت کنند. در این مورد هم ماده ی ۶۹۰ و در صورت لزوم، ماده ی ۶۹۳قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) حاکم خواهد بود.

۳۱ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جعل وتزویر

طبق ماده ۵۲۳ ق.م.ا
جعل و تزویر عبارتند از: ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن‌یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تاخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته‌ای به نوشته دیگر یا بکار بردن مهر دیگری ‌بدون اجازه صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب.

۳۱ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

افترا چیست؟

هرکس به وسیله اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله درج در روزنامه و جرائد یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر به کسی امری را صریـحاً نسبت دهد یا آنها را منتشر نماید که مطابق قانون آن امر جرم محـسوب میشـود و نتوانـد صـحت آن اسناد را ثابت کند جز در مواردی که موجب حد است به یک مـاه تا یـک سال حبس و تا (۷۴) ضربه شلاق و یا یکی از آنها حسب مورد محکوم خواهد شد.

۲۸ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادگاه در چه صورت معافیت از کیفر می دهد

دادگاه در چه صورت معافیت از کیفر می دهد : مصداق بارز امتیاز مجازات‌های درجه ۷ و ۸ این است که در صورت احراز جهات تخفیف مجازات، اگر دادگاه پس از احراز مجرم بودن شخص تشخیص دهد که با عدم اجرای مجازات نیز مرتکب اصلاح می‌شود، در صورت فقدان سابقه کیفری موثر، گذشت شاکی و جبران ضرر و زیان یا برقراری ترتیبات جبران آن، می‌تواند حکم به معافیت از کیفر صادر کند.

مجازات های سبک

منظور از مجازات‌های قانونی درجه سبک، مجازات‌های تعزیری درجه هفت و درجه هشت هستند و در این میان قانون‌گذار امتیازهای خاصی را برای این گروه از مجازات‌ها در نظر گرفته است.

مجازات های درجه ۷ و ۸ چیست

طبق قانون، مجازات درجه هفت شامل حبس از ۹۱ روز تا شش ماه، جزای نقدی بیش از ۱۰ میلیون ریال تا ۲۰ میلیون ریال، شلاق از ۱۱ تا ۳۰ ضربه یا محرومیت از حقوق اجتماعی تا ۶ ماه می‌شود. مجازات‌های درجه هشت نیز عبارتند از حبس تا سه ماه، جزای نقدی تا ده میلیون ریال یا شلاق تا ده ضربه.

مصداق بارز امتیاز مجازات‌های گروه اخیر این است که در صورت احراز جهات تخفیف مجازات، اگر دادگاه پس از احراز مجرم بودن شخص تشخیص دهد که با عدم اجرای مجازات نیز مرتکب اصلاح می‌شود، در صورت فقدان سابقه کیفری موثر، گذشت شاکی و جبران ضرر و زیان یا برقراری ترتیبات جبران آن، می‌تواند حکم به معافیت از کیفر صادر کند.

مجازات تعزیری چیست؟

معافیت از مجازات برای جرایم سبک اختصاص به جرایم تعزیری دارد. تعزیر طبق قانون مجازات اسلامی تادیب یا عقوبتی است که نوع و مقدار آن در شرع تعیین نشده و به نظر حاکم واگذار شده است و انواع آن از قبیل حبس، جزای نقدی و شلاق باید کمتر از حد باشد. بنابراین این مقررات درباره حدود، قصاص و دیات که جنبه شرعی دارند، جاری نیست. بنابراین جرایم در حقوق جزای کشور ما در یکی از این چهار گروه قرار خواهند گرفت:

در حقوق جزا جرائم به چهار گروه تقسیم می شوند

۱- گناهانی که موجب «حد» می‏شوند؛ مانند زنا و لواحق آن، قذف، شرابخواری، سرقت، محاربه و ارتداد
۲- جنایاتی که موجب «قصاص» می‏شوند؛ مانند قتل عمدی، نقص عضو، ضرب و جرح
۳- جرایمی که موجب «دیات» می‏شوند؛ مانند قتل شبه عمد، قتل خطای محض، جنایت بر اندام‌های بدن از قبیل آسیب وارد کردن بر سر، صورت، دست، پا، چشم، بینی، گوش‌، لب‌، زبان، دندان‌ها، گردن،همچنین جنایت بر حواس بدن از قبیل حس شنوایی، بینایی، بویایی و چشایی
۴- اعمالی که موجب تعزیر می‏شوند؛ مانند جرایم، اعمال و گناهانی که در شرع برای آنها حد معین نشده است.

آیا همه جرایم  تعزیری شامل معافیت می شوند

 خیر : با توجه به اینکه مجازات تعزیری از چه نوعی باشد، رویکرد قانون فرق می‌کند حتی در مواردی به عنوان سختگیری، مرتکب جرم دارای مجازات درجه سنگین از برخی امتیازات و آزادی‌ها محروم شده‌اند. به‌ عنوان مثال در جرایم مستوجب مجازات قانونی شدید، مجازات قابل تعلیق نیست. در برخی موارد هم درج حکم محکومیت در روزنامه برای مجازات مضاعف مجرم اجباری است. از سوی دیگر، معافیت از مجازات در جرایم دارای مجازات قانونی سبک تحت شرایطی پذیرفته شده است. همچنین توبه مجرمان جرایم سبک در برخی از مواقع پذیرفته می‌شود.

درجه بندی مجازات ها

دادگاه در چه صورت معافیت از کیفر می دهد :به طور کلی می‌توان نظام درجه‌بندی مجازات‌ها را به سه دسته مجازات‌های سنگین، متوسط و سبک تقسیم کرد. در قانون جدید عمدتا قواعد جزایی مختلف بر حسب اینکه مجازات جرم در کدام ‌یک از دسته‌های یادشده قرار گیرد، متفاوت هستند. همچنین از ویژگی‌های این قانون این است که مجازات‌ها طبقه‌بندی و درجه‌بندی شده‌اند در حالی که قبلا فقط حداکثر و حداقل داشتند؛ بر این اساس اکنون مجازات‌ها به هشت درجه تقسیم می‌شوند.

همچنین برابر قانون جدید مجازات اسلامی در بخش تخفیف مجازات کاملا وضع تغییر کرده و نحوه تخفیف و شرایط تخفیف جدیدی ایجاد شده است.
ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی جدید به درجات مختلف مجازات پرداخته است؛ مجازات‌های درجه یک حاوی سنگین‌ترین و مجازات درجه هشت حاوی سبک‌ترین میزان کیفر هستند. بنابراین هر چه از درجه مجازات کاسته شود مجازات شدیدتر خواهد بود صدور حکم به مجازات درجه یک بدترین برای یک مجرم تعزیری به شمار می‌رود.

به تاخیر و تعویق انداختن حکم

یکی از موضوعاتی که برای مجرمان اهمیت زیادی دارد به تاخیر انداختن و تعویق حکم است. قانون در این ‌باره گفته است در مدت تعویق حکم، در صورت ارتکاب جرم موجب مجازات تا درجه هفت، دادگاه قرار تعویق صدور حکم را لغو می‌کند و حکم محکومیت صادر خواهد کرد. از مفهوم مخالف این مقرره بر‌می‌آید که اساسا انجام جرایم مستوجب مجازات تعزیری درجه هشت هیچ‌گاه باعث لغو دستور تعویق صدور حکم نمی‌شود.علاوه بر این، در حبس‌های تعزیری درجه پنج تا هفت، دادگاه صادرکننده حکم قطعی، می‌تواند مشروط به گذشت شاکی و سپردن تضمین مناسب و تعهد به انجام یک فعالیت شغلی، حرفه‌‌ای، آموزشی، حرفه‌آموزی، مشارکت در تداوم زندگی خانوادگی یا درمان اعتیاد یا بیماری‌ای که در فرآیند اصلاح یا جبران خسارت وارد بر بزه‌دیده موثر است، محکوم را با رضایت وی، تحت نظام نیمه‌آزادی قرار دهد.

نظام نیمه‌آزادی زندان، وضعی است که در آن محکوم می‌تواند در زمان اجرای حکم حبس، فعالیت‌های حرفه‌ای، آموزشی، حرفه‌آموزی، درمانی و نظایر اینها را در خارج از زندان انجام دهد. همچنین در جرایم تعزیری درجات شش، هفت و هشت نیز چنانچه مرتکب توبه کند و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، مجازات ساقط می‌شود.
آخرین مورد درباره سقوط مجازات، مربوط به جرم ضرب و جرح است. در مواردی که رفتار شخص نه موجب آسیب و عیبی در بدن شود و نه اثری از خود در بدن برجای بگذارد، اما عمدی باشد و میان مجرم و قربانی جرم سازشی رخ ندهد، مرتکب به حبس یا شلاق تعزیری درجه هفت محکوم می‌شود.

مجازات‌های تعزیری متوسط

در قانون جدید برای اعمال مجازات‌های تعزیری متوسط دادگاه می‌تواند محکوم به حبس را با رضایت وی در محدوده مکانی مشخص تحت نظارت سیستم‌های الکترونیک قرار دهد.
اگر هم نوجوانانی مرتکب جرم تعزیری شوند و سن آنان در زمان ارتکاب، بین ۱۵‌تا ۱۸ سال تمام شمسی باشد، در صورت ارتکاب جرم تعزیری دارای مجازات درجه ۶ به جای محبوس شدن در کانون اصلاح و تربیت، باید از یک میلیون ریال تا ۱۰ میلیون ریال پرداخت کنند یا ۶۰ تا ۱۸۰ ساعت خدمات عمومی‌ رایگان انجام دهند.

درباره جرایم امنیتی و جنایت بر مرده

به عنوان مصداقی دیگر از این نوع مجازات‌ها باید از جرایم امنیتی نام برد. اگر اعضای گروه ضددولتی، قبل از درگیری و استفاده از سلاح، دستگیر شوند، چنانچه سازمان و مرکزیت آن وجود داشته باشد، به حبس‌تعزیری درجه سه و در صورتی که سازمان و مرکزیت آن از بین رفته باشد، به حبس‌تعزیری درجه پنج محکوم می‌شوند.
به‌عنوان آخرین مصداق از مجازات‌های تعزیری متوسط باید گفت هرگاه شخصی به ‌طور عمدی، جنایتی بر مرده وارد کند یا به وی توهین کند، علاوه ‌بر پرداخت دیه جنایت، به سی‌ و یک تا ۷۴ ضربه شلاق تعزیری درجه ۶ محکوم‌ خواهد شد.

سخت‌گیری درباره مجازات‌های درجه سنگین

برخلاف مجازات‌های تعزیری درجات سبک، قانون‌گذار به شدت با مرتکبان جرایم دارای مجازات قانونی درجات سنگین برخورد و مجرمان این گروه از جرایم را از بسیاری امتیازات قانونی محروم کرده است. نمونه بارز این محرومیت در بخش تعلیق اجرای مجازات دیده می‌شود. ابتدا باید گفت که قاضی به تجویز قانون می‌تواند تحت شرایطی اجرای تمامی یا بخشی از مجازات را معلق کند اما این قاعده و امتیاز خاص در خصوص جرایم تعزیری دارای مجازات قانونی درجه یک و دو اجرایی نخواهد شد. دادگاه در چه صورت معافیت از کیفر می دهد
در عین حال اگر محکوم از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق، مرتکب یکی از جرایم عمدی موجب تعزیر درجه یک تا درجه هفت شود، پس از قطعیت حکم اخیر، دادگاه قرار تعلیق را لغو و دستور اجرای حکم معلق را نیز صادر و مراتب را به دادگاه صادرکننده قرار تعلیق اعلام می‌کند.
در ضمن حکم محکومیت قطعی در جرایم موجب مجازات تعزیری درجه یک تا درجه چهار در یکی از روزنامه‌های محلی به‌عنوان جریمه در یک نوبت منتشر می‌شود.

آخرین مورد از سخت‌گیری

به عنوان آخرین مورد از سخت‌گیری نسبت به مجازات‌های تعزیری سنگین باید بیان کرد که درباره اطفال و نوجوانانی که مرتکب جرایم تعزیری شده‌اند و سن آنها در زمان ارتکاب، ۹ تا ۱۵ سال تمام شمسی است، معمولا حکم به حبس در کانون اصلاح و تربیت داده نمی‌شود با این حال نگهداری در این مکان در مورد جرایم تعزیری درجه یک تا پنج اجرا می‌شود.

۱۸ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرائم قابل گذشت

جرایم قابل گذشت در آیین دادرسی کیفری : هر جرمی که واقع می‌شود به نوعی تجاوز به حقوق همه مردم است؛ بنابراین همه جرایم جنبه عمومی دارند و هیچ جرمی را نمی‌توانید پیدا کنید که این جنبه را نداشته باشد. اما با وقوع برخی جرایم مثل سرقت و افترا علاوه بر اینکه به حقوق همه مردم جامعه تعرض می‌شود به حقوق افراد مشخصی نیز صدمه وارد می‌شود که در این صورت می‌گوییم جرم جنبه خصوصی دارد  بنابراین همه جرایم جنبه خصوصی ندارند.

 

جرایم قابل گذشت در آیین دادرسی کیفری

جنبه عمومی و خصوصی جرم

 جرایمی که هم جنبه عمومی دارند و هم جنبه خصوصی گاهی کفه ترازو به سمت جنبه عمومی سنگین تر است  و گاهی کفه ترازو به سمت جنبه خصوصی پایین می رود لذا قانونگذار در بعضی از جرائم به لحاظ کم‌اهمیت بودن حیثیت عمومی جرم ارتکابی و زمانی به علت رعایت مصالح خانوادگی و جلوگیری از لکه‌دار شدن حیثیت و شئون افراد و بالاخره در بعضی موارد بنا به ملاحظات سیاسی  تعقیب جرم را به شکایت متضرر منوط می‌کند و به عبارت دیگر با گذشت او و انصراف از تعقیب، قانون نیز از تعقیب وی دست بر می دارد

فایده تقسیم جرایم به عمومی و خصوصی

فایده آن در این است که در جرایم خصوصی با شکایت شاکی خصوصی شروع می‌شود و با گذشت او هم رسیدگی به پایان می‌رسد؛ اما در جرایمی که جنبه عمومی دارد حتی اگر شاکی خصوصی نداشته باشد یا همه شاکیان خصوصی گذشت کرده باشند باز هم رسیدگی ادامه پیدا می‌کند. بنابراین گذشت فقط در جرایم قابل گذشت مفید و موثر است.

تاریخ اعلام گذشت:

مهلت مشخصی برای گذشت تعیین نشده است؛ اما منطقاً گذشت، باید بعد از اعلام شکایت صورت گیرد البته ممکن است مقدم بر آن نیز باشد که در این حالت موجب سقوط شکایت از جرم می‌شود و دیگر نمی‌توان اعلام شکایت کرد.

تشریفات گذشت:

همان‌طور که برای گذشت زمانی تعیین نشده، تشریفاتی نیز برای آن در قوانین بیان نشده است؛ بنابراین گذشت ممکن است کتبی یا شفاهی باشد. گذشت شفاهی، در صورت‌مجلس نوشته می‌شود و به امضا یا اثر انگشت گذشت‌کننده می‌رسد. گذشت کتبی ممکن است رسمی یا غیررسمی باشد. گذشت در صورتی رسمی خواهد بود که در یکی از دفترخانه‌های اسناد رسمی یا در نزد مقامات صالح در حدود وظایف آنها تنظیم شود.

شرایط گذشت

عباراتی مثل گذشت کردم، رضایت می‌دهم، دیگر شکایتی ندارم و…، نشان‌دهنده اراده متضرر از جرم و اعلام گذشت است. همچنین گذشت باید صریح، روشن، موجز (کوتاه و مختصر )  و قطعی باشد. و نهایتا گذشت معلق و مشروط نباشد.

شرایط گذشت‌کننده

۱- باید اهلیت داشته باشد؛  یعنی عاقل و بالغ و رشید باشد بنابراین از شخص صغیر و مجنون نمی‌توان گذشت را پذیرفت وآنان این کار را می‌توانند از طریق اولیای قانونی خود انجام دهند. ۲- مختار باشد و به اجبار گذشت نکرده باشد

تکلیف گذشت بعد از فوت شاکی

سوالی که ممکن است به وجود آید این است که اگر شاکی فوت کند، آیا وارثان او می‌توانند گذشت کنند و از پیگیری دعوای خود انصراف دهند؟

گذشت حق بزه دیده است و با فوت او به ورثه اش منتقل می شود تبصره ماده ۱۰۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ اگر وی قبل از فوت شکایت کرده با فوت او نیاز به شکایت جدیدی نیست  و تعقیب کیفری متهم ادامه پیدا می کد  اما ورثه می توانند به رغم خواست قبلی مورث خود اعلام گذشت خویش در جرائم قابل گذشت مانع ادامه تعقیب کیفری شده و به ان خاتمه دهند  در صورتی که از این لحاظ میان ورثه اختلافی باشد برخی خواهان گذشت و برخی خواهان تعقیب باشند  تعقیب موقوف نخواهد شد و رسیدگی ادامه خواهد یافت

جرم باید قابل گذشت باشد

یکی از مهم‌ترین شروط تأثیر گذشت شاکی قابل گذشت بودن جرم است؛ جرایم به دو دسته قابل گذشت و غیرقابل گذشت تقسیم می‌شوند و شاکی در مواردی می‌تواند از شکایت خود گذشت کند که مورد از جرایم قابل گذشت باشد.

«جرایم قابل گذشت جرایمی هستند که با شکایت شاکی تعقیب می‌شوند و با گذشت وی تعقیب موقوف خواهد شد» اما این تعریف نمی‌تواند معیار خوبی برای تشخیص جرایم قابل گذشت از غیرقابل گذشت باشد. در ادامه معیارهایی را که می‌تواند در تقسیم جرایم قابل گذشت و غیرقابل گذشت مفید باشد، بررسی می‌کنیم:

تعیین ضابطه قانونی:

گاهی قانونگذار ضوابطی را مشخص کرده که ملاک تشخیص جرایم قابل گذشت و غیرقابل گذشت است. دادرسان و سایر دست‌اندرکاران قضایی با مراجعه به این ضابطه‌ها می‌توانند بزه‌های قابل گذشت را از غیر آن تشخیص دهند. ضوابطی مانند قابل گذشت بودن جرم‌های مربوط به روابط زناشویی و جرایم ارتکابی بین اقربا و جرایم مربوط به عفت و عصمت فردی و… از جمله این معیارهاست.

 مصادیق  جرائم قابل گذشت در قانون:

روش دیگری که برای تفکیک میان جرایم قابل گذشت وغیرقابل گذشت وجود دارد برشمردن آنها در قوانین است. در این روش قانونگذار با توجه به مصالح خاص افراد و خانواده‌ها و منافع جامعه یا به طور آمرانه‌ای جرایم قابل گذشت را تعیین و معرفی می‌کند. به عبارت دیگر، اصل را بر این بنا می‌نهد که هیچ جرمی قابل گذشت نیست، مگر اینکه خلاف آن در قانون تصریح شده باشد، آنگاه جرایم قابل گذشت را با دقت و به طور دقیق برمی‌شمارد. هر یک از دو روش فوق مزایا و معایب خودشان را دارد؛

اما لازم است ببنیم در قانون ما چطور جرایم قابل گذشت و غیرقابل گذشت تقسیم شده‌اند.
در قوانینی که قبل از انقلاب وجود داشت از جرایم غیرقابل گذشت در قوانین مختلف نام برده شده بود؛ بنابراین روش دوم رواج داشت اما به مرور زمان روش نام بردن تمامی جرایم قابل گذشت متزلزل شد،

اکنون برای بررسی جرایم قابل گذشت و غیرقابل گذشت ماده ۷۲۷ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ می‌تواند مبنا و ملاک باشد. باید توجه داشته باشید که قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ جایگزین بخش‌های کلیات، حدود، قصاص و دیات شده است؛ بنابراین بخش تعزیرات که ماده فوق در آن جای دارد و مصوب سال ۱۳۷۵ است به قوت خود باقی مانده است. بنابراین مواردی که در ماده ۷۲۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ذکر نشده است را نمی‌توان جزو جرایم قابل گذشت دانست. در حقیقت می‌توان گفت که با وضع این ماده قانونگذار روش احصای قانونی را پذیرفته است.

ماده ۷۲۷-جرائم مندرج در مواد ۵۵۸، ۵۵۹، ۵۶۰، ۵۶۱، ۵۶۲، ۵۶۳، ۵۶۴، ۵۶۵، ۵۶۶ قسمت اخیر ماده ۵۹۶، ۶۰۸، ۶۲۲، ۶۳۲، ۶۳۳، ۶۴۲، ۶۴۸، ۶۶۸، ۶۶۹، ۶۷۶، ۶۷۷، ۶۷۹، ۶۸۲، ۶۸۴، ۶۸۵، ۶۹۰، ۶۹۲، ۶۹۴، ۶۹۷، ۶۹۸، ۶۹۹، ۷۰۰ جز با شکایت شاکی خصوصی تعقیب نمی‌شود و در صورتی‌که شاکی خصوصی گذشت نماید دادگاه می‌تواند در مجازات مرتکب تخفیف دهد و یا با رعایت موازین شرعی از تعقیب مجرم صرفنظر نماید

پیامدهای گذشت

در صورتی که در جرایم قابل گذشت، شاکی خصوصی گذشت کند، دعوای خصوصی، قطعاً ساقط خواهد شد چون شاکی از حق خود گذشته است. علاوه بر این، دعوای عمومی هم به دنبال آن ساقط می‌شود و به دنبال آن مرجع رسیدگی‌کننده به جرم که ممکن است دادسرا یا دادگاه کیفری باشد قرار موقوفی تعقیب را صادر خواهد کرد. دومین اثری که گذشت شاکی خواهد داشت این است که دیگر پشیمان شدن از گذشت فایده ندارد.
اصطلاحاً گفته می‌شود که عدول از گذشت مسموع نیست؛ بنابراین اگر قصد دارید گذشت کنید به خاطر داشته باشید که بعد از آن دیگر نمی‌تواند از این تصمیمتان صرف نظر کنید، مگر اینکه بعد از اعلام رضایت آثاری ظاهر شود که نوع جرم ارتکابی را تغییر دهد. برای نمونه اگر بعد از تصادف، مصدوم رضایت می‌دهد و حق طرح شکایت ضرب و جرح ناشی از حوادث رانندگی را از خود می‌گیرد که  در این صورت، نمی‌تواند بعد از یک هفته بار دیگر طرح شکایت کند.
اما اگر چند روز بعد به دلیل جراحات این تصادف فوت کرد دیگر نمی‌توان از رضایتی که برای گذشت از ضرب و جرح داده‌است برای شانه خالی کردن از زیر بار جرم قتل غیرعمدی استفاده کرد. بنابراین گذشت شرایط خاص خودش را دارد و تأثیر آن در جرایم قابل گذشت و غیرقابل گذشت یکسان نیست. جرایم قابل گذشت در آیین دادرسی کیفری

جرایم قابل گذشت در آیین دادرسی کیفری

 

جرایم قابل گذشت عبارتند از:

  • ماده ۵۶۲قانون مجازات اسلامی در خصوص حفاری وکاوش به قصد کشف وبدست آوردن اموال تاریخی
  • ماده ۵۶۳قانون مجازات اسلامی در خصوص حفاری اماکن ومحوطه های تاریخی ومقبره متبرکه تبصره یک
  • ماده ۵۶۲ق م ا در خصوص عدم تحویل اموال تاریخی بدست آمده
  • تبصره ۲ماده ۵۶۲ق م ا در خصوص خرید وفروش اموال تاریخی ،فرهنگی ،مذهبی
  • ماده ۱۱و۱۲قانون چک مصوب ۷۲ در خصوص چک بدون محل
  • ماده ۹و ۱۰ قانون جلوگیری از بیماریهای آمیزشی واگیر دار مصوب ۱۳۲۰ در خصوص مبتلا کردن دیگری به بیماری آمیزشی واگیر دار و مبتلا کردن زن به بیماری کوفت یا سپردن طفل مبتلا موضوع
  • ماده ۷۰قانون ازدواج مصوب ۱۳۱۰واصلاحیه های بعدی در خصوص بدون زن قلمداد نمودن خود هنگام ازدواج بند الف
  • ماده ۲۴۴قانون مجازات عمومی اصلاحی مصوب ۱۳۱۰ در خصوص رقابت مکارانه
  • ماده ۲۳قانون مجازات اسلامی وماده ۷۵و۷۲۷و۷۲۹قانون مجازات اسلامی در خصوص فریب دادن مشتری از حیث کیفیت یا کمیت بیع
  • مواد ۴۵و۱۰۵و۱۱۰قانون ثبت در خصوص ثبت ملک غیر تبصره ماده ۴۵قانون توزیع عادلانه آب مصوب ۱۳۶۱ وجرایم مشمول بندهای ب ، ج ، د از همین قانون در مورد انتقال ،تصرف فیا به هدر دادن آب متعلق به دیگری
  • مواد ۱تا ۵لایحه رفع تجاوز از تأسیسات آب وبرق کشور مصوب ۱۳۵۹ در خصوص استفاده غیر مجاز از آب وبرق کشور ماده واحده قانون منع توقیف اشخاص در قبال تخلف از انجام تعهدات والزامات مالی مصوب ۱۳۵۲ در مورد تخلف از انجام تعهدات والزامات مالی
  • مواد ۱و۲از قانون راجع به بدهی وارده به مهمان خانه مصوب ۱۳۷۲ تخلف در مهمانخانه ها یا پانسیونها
  • ماده ۳۱قانون اعسار مصوب ۱۳۱۳ در خصوص استفاده از حکم اعسار بعد از رفع عسرت
  • مواد ۱۷تا ۲۰و۲۰و۲۲تا ۲۵و۳۰از قانون حمایت حقوق مؤلفان در خصوص تجاوز نسبت به حقوق پدید آورندگان آثار
  • ماده ۱تا ۷قانون ترجمه وتکثیر کتب ونشریات واثار حقوقی مصوب ۱۳۵۲ در خصوص ترجمه وتکثیر کتب ونشریات وآثار حقوقی
  • تبصره ۵ماده ۱۵ومواد ۴۲تا ۴۶و۵۰تا ۵۱قانون حفاظت وبهره برداری از جنگلها ومراتع مصوب ۱۳۴۶ در مورد تخریب جنگلها ومراتع
  • مواد ۱و۲و۳قانون مرتکبین قاچاق مصوب ۱۳۱۲واصلاحیه مصوب ۱۳۷۳ در خصوص قاچاق اموال موضوع عایدات دولت
  • ماده ۱۳۰قانون شرکتهای تعاونی مصوب ۱۳۵۰ در خصوص ایراد خسارت عمدی به شرکت از طریق عدم انجام تعهد
  • ماده ۴۲از قانون پولی وبانکی کشور مصوب ۱۳۵۱ از تخلفات پولی وبانکی کشور
  • مواد ۳و۵و۶وقسمت اول ماده ۷از قانون راجع به واگذاری معاملات ارزی بانک ملی ایران مصوب ۱۳۳۶ در مورد تخلفات معاملات ارزی
  • ماده ۲۰۱قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۶۶ در مورد تخلفات مالیاتی
  • مواد ۱۷و۱۸و۲۱قانون کیفری بزه های مربوط به راه آهن مصوب ۱۳۲۰ از جرائم مربوط به راه آهن
  • ماده ۶۷۷قانون مجازات اسلامی در خصوص تخریب یا تلف یا از کار انداختن اشیاء متعلق به دیگری
  • ماده ۶۷۶قانون مجازات اسلامی در خصوص احراق اشیاء منقول به دیگری
  • ماده ۶۷۹قانون مجازات اسلامی در خصوص اتلاف یا ناقص کردن حیوان حلال گوشت
  • ماده ۶۸۲قانون مجازات اسلامی احراق واتلاف اسناد یا اوراق غیر دولتی
  • ماده ۶۸۵قانون مجازات اسلامی اتلاف یا قطع اصله نخل خرما
  • ماده ۶۸۴قانون مجازات اسلامی در خصوص تخریب یا تعرض به محصول زراعت ،تاکستان ،باغ ،تخلستان
  • ماده ۶۹۴قانون مجازات اسلامی در خصوص هتک حرمت منازل
  • ماده ۶۹۲قانون مجازات اسلامی در خصوص تصرف ملک دیگری با قهر وغلبه
  • ماده ۶۹۰قانون مجازات اسلامی در خصوص تهیه آثار تصرف ،تخریب ،محیط زیست واقدام به هرگونه تجاوز
  • ماده ۶۲۲قانون مجازات اسلامی سقط جنین عمدی
  • ماده ۶۳۳قانون مجازات اسلامی امتناع از برگرداندن طفل به مادر یا پدر
  • ماده ۶۳۳قانون مجازات اسلامی در خصوص رها کردن طفل یا شخصی که قادر به حفظ خود نمی باشد
  • ماده ۶۰۸قانون مجازات اسلامی در خصوص توهین
  • ماده ۷۰قانون مجازات اسلامی در خصوص هجو کردن دیگری
  • ماده ۶۹۷قانون مجازات اسلامی در خصوص افترای قولی افراد(نسبت دادن یک جرم به دیگری از طریق مختلف
  • ماده ۶۹۹قانون مجازات اسلامی در خصوص افترای عملی ماده ۶۹۸قانون مجازات اسلامی در خصوص اشائه اکاذیب
  • ماده ۶۴۸قانون مجازات اسلامی در خصوص افشای سر مردم
  • ماده ۶۶۹قانون مجازات اسلامی در خصوص تهیه به ضررهای نفسی ،مالی ،معنوی
  • ماده ۶۶۸قانون مجازات اسلامی در خصوص اجبار دیگری به دادن نوشته یا …اکراه وتهدید
  • ماده ۶۴۲قانو مجازات اسلامی در خصوص ترک انفاق (ترک انفاق جزء جرائم مستمر است )
  • ماده ۵۸۸قانون مجازات اسلامی در خصوص تخریب آثار فرهنگی ،مذهبی ،تاریخی
  • ماده ۵۶۰قانون مجازات اسلامی در خصوص فراهم آوردن موجبات ویرانی یا تزلزل در بنیان آثار فرهنگی
  • ماده ۵۶۱قانون مجازات اسلامی در خصوص قاچاق آثار فرهنگی ،تاریخی ،مذهبی
  • ماده ۵۶۲قانون مجازات اسلامی در خصوص سرقت ،خرید یا پنهان کردن آثار تخریبی ،فرهنگی ،مذهبی
  • ماده ۵۶۳قانون مجازات اسلامی در خصوص تجاوز به آثار فرهنگی ،تاریخی ،مذهبی
  • ماده ۵۶۶قانون مجازات اسلامی در خصوص تغیر نحوه استفاده از آثار فرهنگی ،تاریخی ،مذهبی
  • ماده ۵۶۴قانون مجازات اسلامی در خصوص تعمیر ،تغیر ،تجدید ،یا توسعه آثار فرهنگی ماده ۵۶۵قانون مجازات اسلامی در خصوص انتقال اموال غیر منقول فرهنگی ،تاریخی ،مذهبی

 

۱۸ مرداد ۹۸ ، ۱۱:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط شهادت دادن شاهد در مراجع قضایی

طبق ماده ۱۷۷ ق.م.ا 
شاهد شرعی در زمان ادای شهادت باید شرایط زیر را دارا باشد: 
الف- بلوغ 
ب- عقل 
پ- ایمان 
ت- عدالت 
ث- طهارت مولد 
ج- ذینفع نبودن در موضوع 
چ- نداشتن خصومت با طرفین یا یکی از آنها 
ح- عدم اشتغال به تکدی 
خ- ولگرد نبودن

۱۸ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قذف چیست ؟آیا اگر کسی به ما فحش ناموسی بدهد،میتوانیم از او شکایت کنیم؟

"قذف" در لغت به معنای انداختن،گذاشتن و رها کردن آمده است؛
و در اصطلاح فقهی عبارت است از اینکه به مرد با زن تهمت ونسبت زنا یا لواط زده شود.به طوری که نتوان آن را با دلیل ثابت نمود.
توضیح
🔹چنانچه در درگیری ها شخص نسبت زنا به کسی بدهد و یا فحش ناموسی بدهد که مثلاً تو فاحشه هستی یا مثلاً زن تو وَیَا مادرت فلان است و اگر نتواند در دادگاه ثابت کند این مورد موجب حد قذف است که مجازاتش ٨٠ضربه شلاق خواهد بود
🔹و صرفاًشهادت در دادگاه کافی نیست،حتماً ٤مرد عادل باید شهادت بدهند که مثلاً فلان خانم فاحشه است،اگر این شهادت داده شود،شخصی که گفته مجازات نمیشود.
ولی اگر نتواند ثابت کند مجازات خواهد شد
🔹حد شخص قاذف(تهمت زننده)این است که به او هشتاد ضربه شلاق زده می شود.

۱۸ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

طبق ماده ۱۶۹ ق.م.ا

آیا میدانید اقرار تحت آزار و اذیت و اجبار و شکنجه متهم، فاقد ارزش قضایی بوده و دادگاه  مکلف می‌باشد  دوباره از متهم تحقیقات لازم را به عمل بیاورد؟


اقراری که تحت اکراه، اجبار، شکنجه و یا اذیت و آزار روحی یا جسمی أخذ شود، فاقد ارزش و اعتبار است و دادگاه مکلف است از متهم تحقیق مجدد نماید.

۱۸ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

محاربه

محاربه عبارت از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها است، به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد. هرگاه کسی با انگیزه شخصی به سوی یک یا چند شخص خاص سلاح بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد و نیز کسی که به روی مردم سلاح بکشد، ولی در اثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود، محارب محسوب نمی شود.

🔻ماده ۲۷۹ ق.مجازات اسلامی

 
🔹🔻حد(مجازات) محاربه یکی از چهار مجازات زیر است:
 
🔻الف- اعدام

🔹ب- صلب

🔻پ- قطع دست راست و پای چپ

🔹ت- نفی بلد

🔸ماده ۲۸۲ ق.مجازات اسلامی

۰۸ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

کلاهبردار کیست کلاش کیست؟

کلاش و کلاهبردار در قانون تفاوت هایی دارند، در هر دو جرم کلاهبرداری و کلاشی، تحصیل وجوه، اموال یا اسناد است و از این لحاظ وجه اشتراک دارند، ولی تفاوت در این است که در کلاشی تحصیل آگاهانه وجوه یا اموال یا اسناد یا خدمات از دیگری با فریب، ولی بدون توسل به وسایل و عملیات متقلبانه قبلی توسط کلاش است.
از مصادیق کلاشی، استفاده از خدمات دیگری با قصد قبلی عدم انجام تعهد در قبال آن خدمات با احراز شرایطی است، مثل امتناع از پرداخت هزینه خدمات بعد از استفاده از آن‌ها در حالیکه در حقوق ایران چنین امری نمی‌تواند کلاهبرداری باشد.
کلاشی موردی جنبه کیفری ندارد، ولی عادت به کلاشی که با ارتکاب بیش از دو مورد به صورت عادت و حرفه انجام شده باشد مستوجب کیفر کلاشی است، در حالی که کلاهبرداری با احراز شرایطی برای بار اول هم قابل مجازات است.

۰۸ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات قاچاق مشروبات الکلی

طبق ماده ۷۰۳  کتاب پنجم تعزیرات
وارد نمودن مشروبات الکلی به کشور قاچاق محسوب می گردد و واردکننده صرف نظر از میزان آن به شش ماه تا پنج سال حبس و تا هفتادوچهار(۷۴) ضربه شلاق و نیز پرداخت جزای نقدی به میزان ده برابر ارزش عرفی(تجاری) کالای یادشده محکوم می شود. رسیدگی به این جرم در صلاحیت محاکم عمومی است.

۰۸ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم بغی چیست ؟!

مقدمه

جرم بغی از جرایم علیه امنیت و آسایش مردم است.

جرایم افساد فی الارض و محاربه و بغی با یکدیگر مقایسه بررسی می شوند.

در مواردی با هم مشترک هستند و در مواردی باهم تفاوت دارند، مثلا محاربه علیه امنیت یک جامعه است و بغی یک اقدام علیه حکومت و حاکمیت است.

جرم بغی جرمی است در آن مجرم یا مجرمین صدد براندازی حکومت بر می آیند تشابه آن با محاربه استفاده از سلاح است.

در ادامه بیشتر در خصوص جرم بغی بحث خواهیم کرد:

ماده۲۸۷ قانون مجازات اسلامی در خصوص این جرم بیان می دارد:گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران قیام مسلحانه کند، باغی محسوب و در صورت استفاده از سلاح اعضای آن به مجازات اعدام محکوم می گردند.

منظور از عبارت اساس این است که گروه و افراد آن از بنیان و پایه مخالف باشد.اگر حزب و گروه و دسته ای به سیاست های اقتصادی فرهنگی ورزشی و یا آموزشی اعتراض داشته باشند؛ شامل این ماده نخواهد شد.

این ماده به گروه اشاره کرده است و مقنن قیام مسلحانه را برخاسته از فعالیت متشکل و نظام مند می داند اما اینکه تعداد یعنی کمیت چگونه باشد ، معین نیست و از دیگر مواد قانونی برای رفع این ابهام استفاده می کنیم.

ماده ۴۸۹ قانون تعزیرات از تشکیل ادار یا دسته جمعیت یا شبعه جمعیتی بیش از دو نفر در در داخل یا خارج برای برهم زدن امنیت کشور سخن رفته است.

ماده ۱۹ قانون جرایم نیروهای مسلح مصوب مجازات نظامیانی که که برای برهم زدن امنیت کشور جمعیتی بیش از دو نفر را تشکیل دهند محکوم می کند.

پس با توجه موارد مذکور و تفسیر به نغع متهم تجمع بیش از دو نفر گروه محسوب می شوند.

البته باید به ماده در خصوص بغی توجه کرد که قیام مسلحانه علیه نظام را بیان می کند که مطمئنا این اقدام با تعداد و جمعیت کم محقق نمی شود.

نکته مهم دیگر آن است منظور از قیام مسلحانه صرف اعلام و یا وارد فاز مسلحانه شدن کافی نیست بلکه دست بردن به سلاح علیه اساس حکومت الزامی است به علاوه عبارت در صورت استفاده از سلاح نشان می دهد که کسانی باغی محسوب می شوند که خود عملا دست به سلاح برده باشند.

به عبارت دیگر ماده مذکور به دو شرط مجزا اشاره کرده است :

۱-این که گروه علیه نظام و اساس دست به سلاح برده باشد.

۲-متهم خاص نیز از سلاح استفاده کرده باشد.

این نکته در ماده ۲۸۸ نیز قابل توجه است: هرگاه اعضای گروه باغی قبل از درگیری و استفاده از سلاح دستگیر شوند چنان چه سازمان و مرکزیت آن وجود داشته باشد به حبس تعزیری درجه ۳ و در صورتی که سازمان و مرکزیت آن از بین رفته باشد به حبس تعزیری درجه ۵محکوم می شوند.

قید در صورتی که سازمان و مرکزیت آن از بین رفته باشد لزوما به معنی آن نیست که مثلا اعضای مرکزیت دیگر در قید حیات نباشد بلکه مواردی را هم در بر می گیرد که آنان به دلایلی مثل شناسایی شدن و به زندان افتادن عملا دیگر نقشی در اداره گروه نداشته باشند.

شبیه آنچه که در ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی آمده است در ماده ۲۲ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح برای نظامیان پیش بینی شده است.

مطابق ماده مذکور هر نظامی که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اقدام مسلحانه نماید محارب محسوب می شود.

به نظر برخی اقدام مسلحانه از قیام مسلحانه محدوده وسیع تری را شامل می شود و شامل هر اقدام مسلحانه ای می شود حتی اگر آن اقدام فاقد تشکیلات و طراحی لازم برای اینکه یک قیام مسلحانه محسوب شود باشد و اما نظر برخی دیگر مخالف است.

در مورد تعدد مادی و معنوی جرایم موجب حد موجب تعدد حدود است مگر آنکه جرایم و مجازات یکسان باشد و اگر جرم ارتکابی حدی باشد نوبت به بررسی جرم از لحاظ تعزیری نمی رسد.

نتیجه

علی رغم تلاش قانونگدار نسبت به تفکیک بغی محاربه و افساد فی الارض از یکدیگر همچنان هم پوشانی و اشتراکات این سه جرم وجود دارند ، مثالی برای روشن شدن این موضوع می زنیم: مثلا شخص برای مقابله با نظام و به قصد براندازی آن در یک محل دولتی مانند مجلس بمب گذاری شود و انفجار نیز رخ دهد و در نتیجه صدها نفر جان ببازند چه افراد عادی چه نمایندگان.

چنین عملی از باب این که نوعی قیام مسلحانه علیه نظام است بغی و از لحاظ سلاح کشیدن محارب و از نظر تاثیر گسترده علیه امنیت افساد فی الارض محسوب می شود.

۰۲ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط تحقق جرم جعل

مقدمه
شرایط تحقق جرم جعل مجموعه شرایط و اوضاع احوالی هستند که به موجب قانون باید وجود داشته باشند تا جعل محقق شوند.
شرایط تحقق جرم جعل شامل شرایطی می شود که هم برای جعل مادی و هم برای جعل معنوی یکسان است.
جرم جعل به معنای تغییر دادن و دگرگون کردن و ساختن و آفریدن است ؛ جعل اسناد جعل مهر و جعل مدارک تحصیلی و جعل امضا از مصادیق جعل هستند.
جعل به دو نوع سنتی و رایانه ی قابل ارتکاب است .
نه تنها جعل کردن مجازات دارد بلکه استفاده از سند مجعول هم جرم و مستوجب مجازات است.
در این مقاله شرایط لازم برای اینکه جعل رخ بدهد را بیان می کنیم:

شرایط تحقق جرم جعل
۱-سند یا نوشته: 
اولین شرط آنست که موضوع جعل باید سند یا نوشته و یا سایر چیزهای مذکور در قانون مانند تمبر منگنه علامت امضا و یا مهر باشد.
پس امکان جعل چیزهایی مانند نقاشی مجسمه یا نوار کاست و ویدیویی یا ماشین الات و سایر اشیا و ابزار ساخته شده یا بسته بندی دور کالا ها و نظایر آن وجود ندارد.
با توجه به پیشرفت تکنولوژی جعل و تزویر در خصوص و برنامه های و سیستم های رایانه ای هم انجام می گیرد.
۲-جعل در جعل:
جعل در چیزی قابل تصور است که خود آن تقلبی و ساختگی و یا جعلی نباشد ؛ یعنی جعل باید در سند اصل واقع شود. کسی که برخی از مندرجات یک سند مجعول را تغییر می دهد جاعل محسوب نمی شود. حتی در رویه قضایی ما معمولا جعل در تصویر و  فتوکپی را به رسمیت نشناخته اند.
۳-شباهت یا ضرر:
شرط سوم به این سوال مربوط می شود که آیا در جعل وجود شباهت بین نمونه جعلی با اصل ضرورت دارد یا خیر؟
 اگر کسی یک نوشته یا امضای تقلبی را به نام دیگری بسازد در حالی که چیز ساخته شده هیچ شباهتی با نوشته و امضای اصلی نداشته باشد ؛ آیا باز باید او را محکوم به ارتکاب جعل کرد؟
قانون ما پاسخ این سوال را به طور صریح روشن نکرده است در میان آرای محاکم دو نوع برخورد مشاهده می شود.
یک دسته وجود شباهت بین دو مورد را لازم دانسته اند. و در دسته ی دیگر وجود شباهت ضروری نیست.
اما برای رفع این اختلاف باید این چنین گفت که اساس جرم جعل تغییر دادن و ساختن است ؛ یعنی نوشته ای که بتوان با آن دیگران را فریفت.
آنچه که مهم است امکان و احتمال به اشتباه انداختن است ؛ زیرا این موضوع تاثیر اصلی در تحقق جرم را دارد.
پس مساله ای حایز اهمیت است احتمال فریفتن و به شباهت انداختن است نه شباهت و شبیه بودن.
امکان به اشتباه انداختن افراد معمولی و متعارف یکی از شروط تحقق جرم است ؛ هرچند که شباهتی وجود نداشته باشد.
حتی در جعل اسکناس و یا رواج سکه های تقلبی هم امکان به اشتباه انداختن و به جای اصل گرفتن مهم است نه شبیه بودن.

البته شباهت دو شی موجب فریفتن و به اشتباه افتادن افراد می شود اما در مواردی ممکن است دو نوشته شبیه به هم نباشند اما افراد را به اشتباه بیاندازد.
۴-دروغین نباشد:
از دیگر شرایط مهم است که موضوع جعل باید سند نوشته و … باید ماهیتا ساختگی و تقلبی باشد.
صرفا دروغین بودن مطالب موجب موجب تحقق جرم جعل نیست. به عبارت دیگر اینکه مرتکب امر خلافی را که منتسب به خودش است در سند وارد کند کافی نیست.
ارایه اطلاعات کذب در مورد خود فرد هرچند کتبی هم باشد موجب وقوع جعل نمی شود ؛ پس کسی که در فرم استخدامی به دروغ کارشناسی ارشد قید کند در حالی که کارشناس است مرتکب جعل نشده است.
اما کسی که در مدرک کارشناسی اش دستکاری می کند تا مدرکش کارشناسی ارشد به نظر بیاید مرتکب جعل شده است.
جرم جعل
جعل به معنای تغییر دادن و به وجود آوردن است.
جعل اسناد- جعل مدرک تحصیلی یا جعل امضا و جعل اسکناس از مصادیق جعل هستند.
جعل می تواند مقدمه جرم کلاهبرداری و استفاده از سند مجعول باشد ؛ جاعلان معمولا در کار خود ماهرند و تخصص دارند.
ظرافت وتخصص در جعل بسیار مهم است.البته با پیشرفت تکنولوژی جعل هم با استفاده از رایانه انجام می شود که به آن جعل رایانه ای می گویند.
هم چنین با اینکه جرم جعل می تواند از جرایم اموال و مالکیت باشد اما بهتر است که در زمره جرایم علیه امنیت و آسایش محسوب شود ؛مثلا جعل مدرک یک دانشگاه معروف موجب آسیب حیثیتی است تا ضرر مالی.
در واقع ضرر معنوی که جعل وارد می کند بیشتر به امنیت و آسایش لطمه می زند مانند جرم جعل اسکناس ، این جرم موجب اختلال در نظام اقتصاد و سرمایه می شود.
معنای لغوی جعل:
جعل در لغت به معنای دگرگون کردن منقلب کردن تغییر شکل دادن، آفریدن، خلق کردن، منقلب کردن ،ساختن و ایجاد کردن و … است.
جعل استحکام روابط اقتصادی اجتماعی را متزلزل می کند ؛ بدین شکل که در اثر واقع شدن جرم جعل اعتماد افراد و صاحبان سرمایه و صنایع مختل شده و به دنبال آن مشکلات اقتصادی به وجود می آید.
استحکام روابط اجتماعی منوط به آن است که افراد جامعه بتوانند به صحت و اصالت نوشته ها اسنادی که برای اهداف مختلف در اختیار آن هاست یا بین آن ها رد و بدل شده مورد استناد قرار می گیرد،  اطمینان داشته باشند.
جعل در واقع مقدمه ای است برای استفاده از سند مجعول یا کلاهبرداری.
در حقوق قدیم انگلستان جعل آنچنان جرم شدیدی تلقی می شد که هم ردیف با جرایم علیه اقتدار پادشاع و در نتیجه خیانت به کشور محسوب می گشت و مجازات اعدام را داشت.
قدیمی ترین قانون مدون بشری یعنی مجمع القوانین حمورابی در ماده ۵ خود برای قاضی در صورتی که به مخدوش کردن یا ازبین بردن حکم دست زند مجازات پرداخت جریمه و انفصال ابد از شغل قضاوت را پیش بینی می کرد.
جرم جعل به جرم کلاهبرداری بسیار نزدیک است در هر دو جرم نوعی از تحریف حقیقت و توسل به حیله و فریب و تقلب مشاهده می شود.
به همین دلیل عنوان فصل پنج قانون تعزیرات جعل و تزویر است ؛ این کلمه نشانگر فریب حیله و تقلب است.
به علاوه در بسیاری از موارد جرم جعل در راستای تهیه مقدمات برای ارتکاب جرم کلاهبرداری ارتکاب می یابد.
جعل در قرآن:
بنابراین از لحاظ فقه اسلامی می توان با استناد به عناوین کلی مانند منع اکل مال باطل یا منع تدلیس و تقلب این جرم تعریف کرد.
قران مجید در منع اکل مال بالباطل می فرماید:یا ایها الذین آمنوا لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل.
همچنین در قرآن کریم آمده پس از تشویق وصیت به نفع اقربا و خویشاوندان عمل کسانی را که پس از شنیدن وصیت کسی آن را به نحو تحریف شده ای منعکس می نمایند، تقبیح کرده است.:فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه ان الله سمیع علیم.
قرآن همچنین عمل ان دسته از یهودیان را که به تحریف کردن کلمات از مواضع اصلی آن ها دست می زنند، سرزنش کرده است :من الذین هادوا یحرفون الکمعن مواضعه
در ضمن قلب سکه را می توان از مصادیق جعل دانست که موضوع این جعل سکه است.
قابل گذشت بودن یا غیر قابل گذشت بودن جرم جعل:
در ماده ۱۰۴ قانون مجازات اسلامی ذکری از قابل گذشت بودن جرم جعل نشده است ؛ بنابراین باید قایل به آن شد که این جرم به پیروی از اصل کلی در ماده ۱۰۳ قانون مجازات از زمزه جرایم برخوردار از ماهیت عمومی و غیر قابل گذشت می باشد.
مجازات جعل در انگلستان:
در حقوق انگلستان جعل عبارت است از ساختن مدرک تقلبی به قصد آن که شخص سازنده یا شخص دیگری به وسیله آن کسی را اغوا به پذیرش آن به عنوان اصل کند تا بدین ترتیب او به ضرر خود عملی را انجام داده یا از انجام آن سرباز زند؛ بنابراین عنصر مادی این جرم در حقوق انگلستان ساختن مدرک تقلبی است.
جعل در حقوق انگلستان در مورد همه ی اسناد رسمی و غیر رسمی  تمبر و نقش و آن و یا نوار و سی دی و … قابل تحقق دانسته شده و مجازات آن حداکثر ۱۰سال حبس است.
جعل در قوانین ایران:
در قانون ایران تعریفی از جرم جعل ارایه نشده است بلکه احکام راجع به انواع مختلف ان طی بیست ماده ۵۲۳ تا ۵۴۲ در فصل پنج قانون تعزیرات و دیگر قوانین آورده شده است.
ماده ۵۲۳ بیان می دارد: جعل و تزویر عبارتند از: ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن‌یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تاخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته‌ای به نوشته دیگر یا بکار بردن مهر دیگری ‌بدون اجازه صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب.
موارد مذکور صرفا مصادیق این جرم است.
علاوه بر ماده۵۲۳ به علت عدم تعیین مجازات برای جرم جعل نمی تواند عنصر قانونی این جرم محسوب شود بلکه این ماده تنها معنی و مفهوم واژه جعل را در مواد بعدی تا حدی روشن می کند ؛ بنابراین باید عنصر قانونی موارد مختلف جعل در مواد دیگر در قوانین های متفاوت جستجو کرد.
برای مثال عنصر قانونی برای جرم جعل مهر مقامات دولتی مواد ۵۲۴ یا مواد ۵۲۵ است اما برای تعیین این که چه چیزی ممکن است جعل مهر باشد می توان با استناد به ماده ۵۲۳ را ذکر کرد.
حقوق دانان ایرانی با پیروی از مقنن فرانسوی تاکید را بر عنصر قلب یعنی دگرگونی و متقلبانه بودن حقیقت گداشته اند.
در حالی که قلب حقیقت مانند دروغ در قراردادها اظهارات مکتوبات وجود دارد. مثل اینکه کسی کتبا یا شفاها و به دروغ خود را دارای تحصیلات یا برخوردار از مقام و … معرفی کند یا دو طرف قرار داد برای وارد کردن ضرر به اداره مالیات قیمت غیر واقعی بیع را بنویسند.پس هر قلب حقیقی جعل نیست و دروغ جعل نیست اعم از کتبی و یا شفاهی.
۰۲ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اشد مجازات یا مجازات اشد چیست

اشد مجازات یا مجازات اشد چیست  در قوانین جزایی نسبت به برخی از جرم‌ها بکار برده شده است؛ از این‌رو برای به دست آوردن معنای این دو واژه و تفاوتشان با یکدیگر باید به مواد قانونی که از این دو واژه برای مجازات مجرم استفاده کرده‌اند مراجعه شود. واژه مجازات اشد و  اشد مجازات

در قوانین جزایی نسبت به برخی از جرم‌ها بکار برده شده است؛ از این‌رو برای به دست آوردن معنای این دو واژه و تفاوتشان با یکدیگر باید به مواد قانونی که از این دو واژه برای مجازات مجرم استفاده کرده‌اند مراجعه شود.

در ماده ۱۳۱ قانون مجازات اسلامی آمده: «در جرائم موجب تعزیر هرگاه رفتار واحد، دارای عناوین مجرمانه متعدد باشد، مرتکب به مجازات اشد محکوم می‌شود.»

مثال‌های آن در تبصره چهارگانه ماده ۱۳۲ همان قانون به شرح زیر بیان شده است:

تبصره اول: «چنانچه مرتکب به اعدام و حبس یا اعدام و تبعید محکوم گردد، تنها اعدام اجراء می‌شود.»

تبصره دوم: «چنانچه دو یا چند جرم حدی در راستای هم و در یک واقعه باشند، فقط مجازات اشد اجراء می‌شود؛  (اشد مجازات یا مجازات اشد چیست)مانند تفخیذ در هنگام لواط که تنها مجازات لواط اجراء می‌شود».

تبصره سوم: «اگر مرد و زنی چند بار با یکدیگر مرتکب زنا شوند، چنانچه مجازات اعدام و جلد یارجم و جلد ثابت باشد، تنها اعدام یا رجم حسب مورد اجراء می‌شود.»

تبصره چهارم: «چنانچه قذف، نسبت به دو یا چند نفر باشد، دو یا چند مجازات اجراء می‌گردد».

در ماده ۱۳۴: «در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم می‌کند و هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین می‌نماید. در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجراء شود، مجازات اشد بعدی اجراء می‌گردد.

برای نمونه به چند ماده قانونی که در مجازات برخی از مجرمان از واژه «اشد مجازات» استفاده کرده‌اند اشاره می‌کنیم:

در ماده ۱۲ قانون مبارزه با مواد مخدر آمده: «هر کس مواد مخدر را به داخل زندان یا بازداشتگاه یا اردوگاه بازپروری و نگهداری معتادان وارد نماید حسب مورد به اشد مجازات‌های مذکور در مواد ۴ تا ۹ محکوم می‌گردد…»

تبصره ۲ ماده۳ قانون لایحه قانونی مجازاتهای تولیدی داخلی و وارداتی متخلف – مصوب دی ماه ۵۸ آمده:در صورتی که متخلف ظرف یک سال از تاریخ قطعیت حکم مجدداً مرتکب یکی از تخلفات مذکور در مواد ۲ و ۳ گردد به اشد مجازات محکوم خواهد شد.

ماده ۱۶ قانون شکار و صید: در صورت تکرار جرایم پیش بینی شده در مواد ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ این قانون مرتکب به اشد مجازات محکوم خواهد شد.

تبصره ۳ ماده۱ قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور: «متخلفین از این قانون برای بار اول علاوه بر پرداخت خسارتی که حسب مورد توسط کارشناسان مربوطه وزارت جهاد سازندگی ارزیابی خواهد گردید به حبس از یک‌ماه تا شش‌ماه و پرداخت جزای نقدی برای هر اصله درخت معادل یک برابر و نیم قیمت روز آن و در صورت تکرار به اشد مجازات محکوم می‌شوند.

تبصره ۵ همان ماده:در صورت همکاری کارگزاران و مامورین سازمان جنگل‌ها و مراتع با متخلفین به تناسب جرم به اشد مجازات مقرر در قوانین و مقررات مربوطه محکوم می‌شوند».

ماده ۱۵ قانون تخلفات جرایم و مجازات‌های مربوط به اسناد سجلی و شناسنامه مصوب ۱۳۷۰: خرید و فروش شناسنامه و اسناد سجلی جرم محسوب و هر یک از مرتکبین به پرداخت جزای نقدی از ۵۰۰۰۰۰ ریال تا ۳۰۰۰۰۰۰ ریال محکوم می‌شوند در صورت تکرار به اشد مجازات مذکور محکوم و در صورت تبدیل به حرفه علاوه بر محکومیت به حد اکثر جزای نقدی فوق به حبس از سه سال تا ده سال محکوم خواهد شد.

فرق اشد مجازات با مجازات اشد چیست


بنابراین آنچه از بررسی کاربرد این دو واژه در مواد قانونی متعدد به دست می‌آید این است که هر دو واژه دارای معنایی یکسان و کاربردی شبیه به هم بوده و موارد استعمالشان در جایی است که در قوانین جزایی برای یک جرم با عنوان واحد یا عناوین مختلف یا برای جرایم متعدد با عناوین مختلف، مجازات‌های متعدد یا مجازات واحد که دارای مراتب و درجات مختلف است پیش بینی شده باشد به بالاترین و سنگین‌ترین مجازاتی که پیش بینی شده مجازات اشد یا اشد مجازات، اطلاق می‌شود.

[۱]. «اشد در اینجا صفت برای مجازات است».

[۲]. «اشد در اینجا مضاف و مجازات، مضاف الیه است».

[۳]. «مانند حبس، جزای نقدی،شلاق، اعدام».

[۴]. «مانند حبس از یکماه تا سه ماه یا از سه ماه تا سه سال و…».

۰۲ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر