⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

تفاوت توقیف اموال با ضبط اموال و مصادره اموال:

توقیف اموال:

*عملی حقوقی و موقت است لذا اموال توقیف شده پس از برائت محکوم علیه یا متشاکی یا خوانده و یاپس از تادیه دیون به محکوم له یاشاکی یا خواهان، " قابل برگشت" به مالک اولیه اموال می باشد.

ضبط اموال:

*عملی حقوقی و دائم و غیر قابل برگشت است لذا اموال مضبوط در یک پرونده مطروحه همیشه به نفع دولت جمع آوری می گردد و"غیر قابل برگشت" به مالک اولیه اموال می باشد.تمثیلاً عملکرد سازمان جمع آوری اموال تملیکی کشور چنین عملی است.

مصادره اموال:

فی الواقع این عنوان حقوقی به ضبط اموالی تلقی می گردد که مصرح قانونی در منطوق قانون(متن قانون) داشته باشد،از جمله مفاد منطوق صریح قانون اساسی در اصل 49،که مبین استحصال ثروت های نامشروع توسط فرد یا افراد می باشد.

۱۴ مهر ۹۷ ، ۲۱:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نظریه شماره ۷/۹۵/۲۱۰۹_ ۱۳۹۵/۸/۲۳

فقدان سمت شاکی درجرایم قابل گذشت موجب صدورقرارموقوفی تعقیب است نه قرارمنع تعقیب .

هرگاه جرم اعلام شده ازجمله جرایم قابل گذشت باشد،باتوجه به این که دراین جرایم فقدان شکایت ازسوی شاکی خصوصی ازموانع تعقیب کیفری است مادام که این مانع وجوددارد دادگاه نمی تواندبه ماهیت موضوعات کیفری ورود و رسیدگی نماید. بنابراین درصورت شکایت فردفاقدسمت دراین گونه جرایم، مرجع قضایی بایدبااستفاده ازملاک ماده ۱۱ و لحاظ مواد۱۲و۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری، قرارموقوفی تعقیب صادر نماید. زیرادرهرحال، صدورقرارمنع تعقیب به لحاظ عدم امکان اظهار نظرماهیتی در این فرض منتفی است وبایگانی کردن پرونده بدون صدورقرارقانونی باحق اعتراض کسی که به ادعای داشتن سمت، شکایت کرده است،درتعارض می باشد.

ثانیاً : باعنایت به ماده ۳۴۱قانون آیین دادرسی کیفری هرگاه پرونده با کیفر خواست به دادگاه ارجاع شود و دادگاه موردراازموارد منع یاموقوفی تعقیب تشخیص دهد،باید باصدورقرارمقتضی اتخاذ تصمیم کند بنابراین درفرض سوال دادگاه باید قرارموقوفی تعقیب صادرکند.

۱۴ مهر ۹۷ ، ۲۱:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا شهادت کذب در محضر قضات دادسرا همانند دادگاه جرم است ؟

ماده 650 قانون تعزیرات :

**هرکس دردادگاه نزد مقامات رسمی شهادت دروغ بدهد به سه ماه و یک روز تادوسال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزارریال تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.
 
*ماده 650 قانون تعزیرات درسال 1375تصویب شد.آن زمان درنظام قضایی "دادگستری ایران " به خلاف سازمان قضایی نیروهای مسلح، فقط دادگاه موجود و عهده دارتحقیقات ، محاکمه و هم اجرای حکم از بدو تاختم پرونده بود و قانون گذار لاجرم نمی توانست به دادسرا ؛ نهاد معدوم؛ در قانون عام تعزیرات اشاره ای داشته باشد اماحالیه این نهاد قضایی مستقر واحیاء گردیده به نحوی که اگر امروزه مقنن درمقام تنظیم و تصویب متن و مفاد ماده مابه النزاع برمی آمد عقلاً ومنطقاً دیگر حکم خویش را مقید و محصور به لفظ " دادگاه " نمی نمود چه مقامات دادسرا بلاتردید قاضی بوده و مجری تحقیقات غالب جرایم هستند و تمسک به استدلال اصطلاح اصولی "غلبه " مصداق با دادگاه، جهت تسری حکم ماده 650 قانون تعزیرات به قضات دادسرا صحیح و صادق  نیست. چون دادسرا درزمان تدوین ماده مزبور در دادگستری اساسا ًموجود نبوده تا مقنن از باب غلبه چنین اراده نماید بلکه  غلبه به اخذ شهادت در دادسرا است نه دادگاه و رویه مستور و ملموس محاکم تالی و عالی عیناً گواه بیّن بر این مدعا است وبه ملاحظه این که اولویت در تفسیر، با روح وجان کلام ومنطق الفاظ مقنن و به اصطلاح باتفسیر منطقی و توضیحی است نه منطوق الفاظ، ذکر کلمه ی دادگاه ؛ صرفاً بنا به مقتضیات زمان تصویب که همانا انتفاء وخاموشی دادسرا بوده ، می باشد و مفسر در زمان تفسیر قانون، درمقام تفسیر منطقی ، به مقتضیات زمان تصویب محدودو محصورنیست بلکه هنر و اهتمام وی به تطبیق و سازش قانون با وقایع حاضر با تکیه بر روح قانون درحدودتاب مدلول قانون است . بناء علیه در تفسیر ماده 650 قانون تعزیرات لفظ دادگاه را  مفهوماً باید معادل " مرجع  قضایی" و متصف به موصوف خود " مقام رسمی" تعبیر و تفسیر واز جمود بر لفظ پرهیز نمود تا هم مرحله تحقیقات و هم مرحله محاکمه را پوشش و حقاً از شیوع  پدیده شوم و نامشروع شهادت کذب و تضییع حقوق حقه اشخاص پیشگیری نماید.با این تقریر و تفسیر ، عقلاً، منطقاً، شرعاً و شاناً حرمت شهادت کذب به دادگاه اختصاص نداردبلکه نیز به قضات دادسرا، اشتمال دارد و در این راستا لفظ دادگاه موضوعیت و خصوصیت ندارد . این است که *ماده 209 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392* همنوا با این تفسیر، بازپرس را مکلف به تفهیم حرمت و مجازات شهادت کذب به شاهد درمرحله اخذ شهادت در دادسرا می نماید والا چنین تفهیمی صرفاً به دوش قضات دادگاه به شرح ماده 323 ق .آ .د.ک تحمیل و تکلیف می گردید و آن هم درمرحله محاکمه . چه در جرایمی که مستقیماً در دادگاه مطرح می شوند مشتمل بر جرایم منافی عفت و تعزیر درجه هفت و هشت وجرایم اطفال، مجری تحقیقات آن ها، همان قضات دادگاه هستند که دراین جرایم ابتداء قاضی تحقیق و پس از اتمام تحقیقات و دخول در مرحله دادرسی ،نقش و عنوان قاضی حاکم را دارند و دلیل موجهی جهت این که شهادت کذب در مرحله تحقیقات نزد آن ها جرم باشد اما در تحقیقات در نزد مقامات دادسرا جرم نباشد ،نه تنها موجود نیست بلکه ترجیح بلامرجح است که مذموم و مردود است . شایان ذکراست در ماده 103 لایحه قانون تعزیرات در دست بررسی کلمه ی دادگاه محذوف و فقط به مقام قضایی اشاره شده است. بدیهی است صرف صدور حکم دادگاه به خلاف شهادت موجود درپرونده ،دلیل کذبیت شهادت مزبور نیست و برابر عمومات قانونی، کذب بودن شهادت مستلزم احراز و اثبات است مگر این که مفاد دادنامه مدلولاً متضمن این معنا باشد که دادگاه شهادت شهود را به علت احراز کذب بودن  نپذیرفته و براین اساس مردود اعلام کرده باشد و الا فلا.

نتیجه :

*لفظ " دادگاه " مندرج در ماده 650 قانون تعزیرات مفهوما"  انصراف به مرجع قضایی دارد وافاده نوع می کند ولذا شهادت کذب در محضرقضات دادسرا و دادگاه( مرجع قضایی ) جرم است و در نزد مقامات و مراجع غیر قضایی جرم نیست مگراین که قانون گذار نصاً خطاب مخصوص داشته باشد. مثل ماده 10 قانون تصدیق انحصار وراثت ، ماده 49 قانون ثبت احوال ، ماده 2 قانون تخلفات ،جرایم و مجازات های مربوط به اسناد سجلی وشناسنامه ، ماده 15 قانون راجع به ورود واقامت اتباع خارجه در ایران.

۱۴ مهر ۹۷ ، ۲۱:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نظریه مشورتی 7/94/2325_25/9/93

منظور از «تضمین» مذکور در تبصره یک ماده 247 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 این است که حقوق زیان­ دیده یا بزه دیده به طُرقی مانند ارائه بیمه­ نامه معتبر و تأمین خواسته و یا توافق طرفین (شاکی ومتهم) با ردّ و بدل کردن اسناد ذمّه­ ای (تعهدآور) و نظائر آن حفظ شده باشد.

۱۴ مهر ۹۷ ، ۲۱:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نظریه شماره ۱۷۳۰/۷ - ۱۳۷۵/۳/۲۲

آیا کسی که چندین سال به‌طور مستمر از ملک غیر به منزل خود عبور و مرور کرده باشد، مالک ملک بعداً می‌تواند جلوی رفت‌وآمد این شخص را بگیرد؟


عبورومرورمستمردرملک غیر بدون اذن مالک و بدون اجازه قانونی برای عابر هیچ گونه حقی ایجاد نمی‌کند و مالک می‌تواند هر زمان بخواهد از رفت و آمد وی جلوگیری کند.

۱۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تحلیل ماده ۶۱۸ قانون تعزیرات

متن ماده :

*هرکس با هیاهو وجنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال درنظم وآسایش وآرامش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار بازدارد به حبس ازسه ماه تا یک سال وتا۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهدشد .

۱- سابقه ی تقنینی این ماده به ماده ۲ لایحه ی قانونی راجع به مجازات حمل چاقو وانواع دیگر اسلحه سرد واخلال در نظم وامنیت وآسایش عمومی مصوب سال ۱۳۳۶ برگشت دارد که هم اکنون با ماده فوق درحد مغایرت، منسوخ است. ذکراین مطلب ضروری است که درماده ۲ قانون فوق ،علاوه بر موارد مذکور درماده ۶۱۸ قانون تعزیرات،چنین آمده است :

** ....یامرتکب اعمال ورفتاری شود که ایجاد هراس وتشویش در افکار عمومی نماید .... به حبس جنحه ای ازدوماه تا یک سال محکوم خواهدشد "

**مشابه شطری از ماده ۶۱۸ قانون تعزیرات در بند(ج) ماده ۳۳ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح ‌منصوص است که ناظر است به نظامیان تحت عنوان اتهام اخلال درنظم .

۲- اخلال درنظم عمومی؛ یعنی ایجاد لطمه یاوقفه یا برهم زدن ولو به مدت کوتاه جریان و روندعادی و قانونی حاکم ازناحیه ی هیات حاکمه و مقامات قانونی برامور مردم .بدیهی است تشخیص صدق اخلال که امری است عرفی ونسبی همانا با دادگاه است .
درتعریف نظم عمومی اتفاق عقیده نیست و به نظرمی رسد دراینجا مرادومنظور ازآن، آن نظم مادی است که به منظور تامین نیازهای جامعه وبادرنظرگرفتن امنیت، آسایش وبهداشت عمومی و صیانت از اخلاق حسنه توسط مقامات صلاحیت داراعم از قانون گذارو پلیس با رعایت حقوق وآزادی های اساسی مردم درقالب قواعد و مقررات عام الشمول وضع و توسط مقامات ذی صلاح اجراء می شود.

۳- فاعل جرم هرکس می تواند باشد، مرد یازن، اطفال، نوجوان، جوان،میانسال و کهنسال،کارمند دولت یا افراد عادی.
۴- دررکن مادی جرم ،فعل مثبت اعم از مادی و غیر مادی (معنوی) لازم است وبا ترک فعل متحقق نمی شود.

۵- عنصرمادی جرم مقیداست به اخلال درنظم وآسایش وآرامش عمومی یا ممانعت از کسب وکاربه نحو بالفعل .

۶- عنصرروانی جرم مشتمل است به سوء نیت عام؛ علم به موضوع و قصد ارتکاب جرم. سوء نیت خاص در آن مستتر و مفروض است مگراین که خلاف آن اثبات شود.

۷- صیغه ی جمع کلمات ( افراد ، مردم ، حرکات ) افاده نوع می کند. بنابراین به دلالت شان تشریع وتصویب ماده قانونی، اگردر نتیجه یک حرکت نا متعارف متهم، یک نفر یا یک کارگاه کوچک ازکسب وکار باز ایستاد، مورد مشمول ماده است همان گونه که اگرتعرض به یک فرد شود لیکن به نتایج مذکور در ماده بیانجامد.
قول مخالف مفعول جرم رابیش از یک نفرلازم می داند.

۸- اظهر مصداق واژه مردم، اشخاص حقیقی است لیکن به دلالت فلسفه ی تشریع و تصویب ماده که حمایت از نظم وآرامش عمومی وحمایت از کسب و کار است وبه قرینه ی عنوان سرفصل ماده که معطوف به جرایم علیه اشخاص است، قربانی جرم نیز می تواند شخص حقوقی باشد و اخراج شخص حقوقی از شمول ماده مفتقربه دلیل است که چنین دلیلی دردست نیست.

۹- مبنای تشخیص مصادیق هیاهو و جنجال،حرکات غیرمتعارف، اخلال در نظم وآسایش عمومی وسرانجام ممانعت ازکسب وکار فی الجمله همانا عرف است.

۱۰-  به دلالت حکمت وضع ماده و مناط نظرمقنن باید اشعارداشت حکم ماده تنها مخصوص به مشاغل وکسبه بازاری نیست، ‌بلکه نظم مَحال اداری وتجاری از قبیل کلانتری،پادگان نظامی،زندان، پاساژ، کارخانه و پارک و تالار و استخر های عمومی و...... را دربر می گیرد.

۱۱- هریک از نتایج مذکور درماده صدر العنوان ممکن است محصول هیاهو و جنجال وحرکات نامتعارفی باشد که در محل ومکان عمومی واقع وتولیدنشده اند. یعنی این که مابین آن ها ازحیث مَحال وقوع علت و معلول، ملازمه نیست بلکه مهم وقوع نتیجه ی مطمح نظر مقنن است فارغ ومنتزع ازاین که محل وقوع عنصرمادی با محل وقوع نتایج واحد باشد یا مختلف.

۱۲- رابطه استنادی و سببیت و مستقیم باید مابین فعل یا افعال متهم ونتیجه ی اخلال درنظم وآسایش عمومی یا کسب و کار مردم حسب قراین معقول و محتوم و دلایل مثبته محرزو مدلّل باشد. بنابراین چنان چه دادوفریادو آشوب به کیفیتی بوده که عرفاً نمی توانسته مانع از کسب و کارشود لیکن افراد خوددرپی آن از روی کنجکاوی وترسوبودن .... با اراده و اختیار خویش محل کسب و کار خود را تعطیل یا متوقف کنند، نمی توان مورد را مشمول حکم این ماده قلمداد نمود. بدیهی است تشخیص این امرباوصف موضوعی بودن، با دادگاه است.

۱۳- لازم نیست نظم عمومی جامعه یا یک منطقه یا شهرستان یا روستا به کلی به هم خورد بلکه همین قدراز عمل که منجر به اخلال درنظم عمومی یک اداره،شرکت، موسسه، مجتمع، کارگاه ،مطب، زندان یا قسمتی ازیک بازار و خیابان یا کوچه و امثال آن ها شود، کافی به مقصود و مشمول ماده است.

۱۴-چنان چه مجموع افعال هیایو و جنجال و حرکات نامتعارف منجربه وقوع هردو نتیجه ی اختلال درنظم یک نقطه وممانعت ازکسب وکار فقط نسبت به یک نفرتوامان شود، به نظرمی رسد مورد مشمول احکام تعدد معنوی و اعتباری و لزوم اجرای یک فقره مجازات است اما چنان چه همان افعال موجب ممانعت چندین نفر از کسب و کارشود یا اخلال در نظم چند نقطه گردد، مورد مصداق تعدد مادی ازباب نتایج متعدد باشد.

۱۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۳۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات هک تلگرام توسط دیگری چیست؟

 هک و نفوذ بر اساس ماده ۲۵ قانون جرائم رایانه‌ای، جرم بوده و بر اساس قانون با افراد خاطی برخورد می‌شود

 * بر اساس ماده ۲۵ قانون جرائم رایانه‌ای، فروش یا انتشار یا در دسترس قراردادن گذرواژه یا هر داده‌ای که امکان دسترسی غیرمجاز به داده‌ها یا سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی متعلق به دیگری را بدون رضایت او فراهم می‌کند، مرتکب جرم شده و به حبس از 91روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج میلیون تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهدشد.

۱۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

برخی مصادیق کودک آزاری:

*قرار دادن کودک در مکانهای ترسناک

*محروم کردن کودکان از بازی و تفریح

*تنها گذاشتن کودک در منزل
  
*اخراج از منزل و طرد کودک
  
*اجازه گریه نداشتن و کنترل احساسات کودک

*عدم ارتباط چشمی و گوش ندادن به کودک

*مسخره کردن و ایجاد حس حقارت در کودک

*طرد و آزار کودک با جنسیت غیر دلخواه

*سرزنش و ملامت کودک در حضور دیگران

*به توجهی به بهداشت، تغذیه و پوشاک کودک

*بهره‌کشی و توقعات نا معقول از کودک

*استفاده از کودک برای تحریک جنسی بزرگسالان

*محروم نمودن کودک از محبت و آغوش گرم

*استفاده نادرست از داروهای خواب‌آور برای کودک

*مشاجرات خانوادگی در حضور کودک

*استفاده از الکل و مواد مخدر در حضور کودک

*کتک زدن و تنبیه جسمی کودک.

۱۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

واحدهای شمارش و اندازه گیری:


واحد شمارش انسان، شتر، نخل : نفر
واحد شمارش کفش، جوراب، دستکش : جفت
واحد شمارش سیگار : نخ
واحد شمارش صابون : قالب
واحد شمارش تخم  مرغ : دانه
واحد شمارش نان : قرص
واحد شمارش گردو، مداد : دانه
واحد شمارش قرص، قند، آب نبات : حَب
واحد شمارش چند عدد گردو : فال
واحد شمارش درب و پنجره : عدد
واحد شمارش مغازه، خانه : باب
واحد شمارش کالای بسته  بندی شده : بار
واحد شمارش مغازه : دهنه
واحد شمارش قاشق، چنگال، رختخواب : دست
واحد شمارش درخت : اصله
واحد شمارش پتو، فرش : تخته
واحد شمارش پارچه : توپ و طاقه
واحد شمارش چاقو، تفنگ، مسلسل : قبضه
واحد شمارش فشنگ : تیر
واحد شمارش بسته های ۱۲تایی : دوجین
واحد شمارش توپ، تانک : عرّاده
واحد شمارش مجله، کتاب : جلد
واحد شمارش دسته کاغذ : بند
واحد شمارش کاغذ بدون جلد : برگ
واحد شمارش وسیله‌ نقلیه‌ هوایی، دریائی : فروند
واحد شمارش سگ و پلنگ : قلّاده
واحد شمارش گُل و آهن آلات : شاخه
واحد شمارش مجموع گل یا گیاه : دسته
واحد شمارش چک، سفته، گواهینامه، اسناد : فقره
واحد شمارش ماشین آلات، خودرو (اتومبیل)، تلویزیون، یخچال، دوربین، رادیو : دستگاه
واحد شمارش انواع پول فلزی : سکه
واحد شمارش مبل، ظروف : دست
واحد شمارش لامپ، شمع : شعله
واحد شمارش شیشه، آینه : جام
واحد شمارش ظروف مایعات : شیشه
واحد شمارش حیوانات اهلی : رأس
واحد شمارش پنبه : عدل
واحد شمارش حمام : واحد
واحد شمارش قنات و گردنبند : رشته
واحد شمارش باغ، عکس : قطعه
واحد شمارش فیلم، لاستیک، چاه : حلقه
واحد اندازه گیری سرما و گرما : سانتی گراد
واحد اندازه گیری حجم آب : مترمکعب
واحد اندازه گیری بنزین، نفت و گازوئیل : لیتر
واحد اندازه گیری سرعت و جهت وزش باد : گره، متر بر ثانیه و کیلومتر بر ساعت
واحد اندازه گیری سرعت باد : متر بر ثانیه
واحد شمارش دایره، جهت، زاویه : درجه
واحد اندازه گیری زمین : مترمربع
واحد اندازه گیری راه : کیلومتر
واحد اندازه  گیری ولتاژ الکتریکی: به ترتیب، مگاولتMv ، کیلوولتKv ، ولتv ، میلی ولتmv
واحد اندازه  گیری وزن سنگ های قیمتی نظیر طلا و الماس : قیراط - مثقال
واحد اندازه  گیری وزن سنگ های نسبتاً کم ارزش و یا شبیه گران بها : گرم
واحد اندازه گیری فشارخون : سیستول - دیاستول
واحد اندازه گیری در رایانه : بیت، بایت، کیلوبایت، مگابایت، گیگابایت، ترابایت، اگزابایت.

۱۴ مهر ۹۷ ، ۲۰:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نظریه مشورتی شماره 7/93/0410_93/2/24

ستون فقرات که بی عیب درمان شود، ولی موجب از بین رفتن یکی از منافع گردد... موجب دیه کامل است. بنابراین در فرض سؤال که شکستگی ستون  فقرات بی عیب درمان شده و کنترل ادرار از بین رفته، صرفاً شامل بندب ماده 647 قانون فوق یعنی دیه کامل است. با توضیح این که باتوجه به صدر ماده647قانون مذکور آن چه که موردحکم ماده است، دیه شکستن ستون فقرات است نه دیه زوال یکی از منافع و در اینجا زوال منافع، تعیین کننده میزان دیه شکستن ستون فقرات است و از آن جدا شدنی نیست و لذا تنها یک دیه تعلق می گیرد و نه بیشتر.

۱۴ مهر ۹۷ ، ۱۸:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

رأی وحدت‌ رویۀ شمارۀ ۷۶۸ ـ ۲۱/۱/۱۳۹۷ هیأت‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

چون ماده ۸۰ قانون آیین دادرسی کیفری برای تعیین شرایط خودداری مقام قضایی از تعقیب متهم وصدورقرار بایگانی پرونده به تصویب رسیده و تبصرۀ آن نیزمرجع تجدیدنظرقرار موضوع این ماده(قرار بایگانی) وسایر قرارهای مربوط به جرائم مذکور در آن (جرائم تعزیری درجة هفت و هشت) را تعیین کرده است. تعمیم مقررات مادۀ مرقوم و تبصرۀ آن به مقررات ماده ۴۲۸ قانون آیین دادرسی کیفری که صلاحیت دیوان عالی کشور را در رسیدگی فرجامی نسبت به جرائم مذکور در آن صراحتاً بیان کرده است با توجه به مؤخر بودن این ماده نسبت به ماده ۸۰ و نزدیک بودن آن به نظر مقنن، فاقد وجاهت قانونی است لذا به نظر اکثریت اعضای هیأت عمومی، رأی شعبه سی و ششم دیوان عالی کشور در حدود انطباق با این نظریه، صحیح و قانونی تشخیص می‌گردد.

۱۴ مهر ۹۷ ، ۱۷:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات تغییر کاربری اراضی

مجازات تغییر کاربری اراضی به صورت غیر مجاز، تعزیر درجه هفت محسوب می شود و در صلاحیت مستقیم دادگاه کیفری دو است.
(رای وحدت رویه شماره 759 مورخه 96/4/20)

۱۴ مهر ۹۷ ، ۱۷:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

هنر تنظیمِ لوایح تجدید نظر خواهی

در اینجا میخواهیم یکی از شیوه هایِ مبتکرانه در تنظیمِ لوایح تجدید نظرخواهی را مورد بررسی قرار دهیم.

فرض را بر این بگزاریم که در حالِ تدارکِ لایحه ی اعتراض به رای می باشیم.
به خوبی می دانیم که ممکن است یک پرونده به قدری حجیم باشد که با کارتن حمل و نقل شود، بنابر این در تنظیمِ لوایح مراتبِ زیر را مدّ نظر قرار دهیم :
١- حتماً و قطعاً و پیش از ورود به اصلِ دفاعیات، در قالبِ مقدمه، خلاصه ی موضوعِ پرونده و مسیری که منجر به صدورِ دادنامه ی معترضٌ عنه شده را در چند سطر بنویسید.
با این کارِ شما ، عمده ی زحمتِ قضات در آشنا شدن با پرونده کَم خواهد شد، و موجب می شود که ایشان، شاداب تر پرونده را مورد بررسی قرار دهند
٢- ممکن است موجباتِ تجدیدِنظر خواهیِ شما یک و یا چند بند از بندهایِ پنجگانه ی ماده ی ٣٤٨ قانون آیین دادرسیِ مدنی باشد، لذا توصیه می شود پس از تقریر مقدمه، خطاب به قضاتِ تجدید نظر بیان نمایید که مواردِ اعتراضِ خود را بدواً و فهرست وار مرقوم می نمایید و در ادامه هریک از آن ها را تشریح خواهید کرد، تا چنانچه نیاز به توضیحِ بیشتری باشد، به متنِ لایحه مراجعه نمایند.
ذیلاً نمونه ی این فهرست ابتدایی را ارائه می دهیم :
قضاتِ محترم؛
مواردِ اعتراضیه و ایراداتِ رای صادره به شرحِ زیر است :
الف) عدمِ توجه قاضیِ محترمِ دادگاه به سندِ صلحنامه ی ابرازی که موجبِ برائتِ ذمه ی موکل است ، مستنداً به بند ج از ماده ی ٣٤٨ قانون آیین دادرسی مدنی ( توضیح در صفحه ی ١ الی ٣ لایحه )
ب) عدمِ اعتبارِ سندِ تقدیمیِ تجدید نظر خوانده ، به دلیلِ اثباتِ جعلیتِ آن و نتیجتاً عدم اعتبارِ دادنامه به واسطه ی استناد به آن، مستنداً به بند الف ماده ی ٣٤٨ قانون آیین دادرسی مدنی ( توضیح در صفحه ی ٣ الی ٥ لایحه)
و....
شاید سوال شود فایده ی اینگونه نوشتن در چیست؟ در پاسخ باید گفت ، حداقل فایده ی آن این است که قاضیِ تجدید نظر در اولین صفحه ی لایحه ی شما به منویات و ایراداتِ مورد نظرِ شما آگاه خواهد شد، و نیازی نیست تا انتهایِ لایحه ی شما را بخواند تا بداند حرفِ شما چیست. و این خود یک جهشی در تفهیمِ مطلب است.
٣- حتماً و قطعاً مواردِ اعتراضیه را از مهمترینِ آن فهرست کرده و تنظیم نمایید
٤- همکارانِ گرامی؛
فراموش نکنید که هنگامِ مطالعه ی لایحه ی اعتراضیه ی شما ، شما در دادگاه حضور ندارید. لذا توصیه میشود نوشته ی خود را به نحوی تنظیم نمایید که قضات در هنگامِ مطالعه ی آن ، چنین احساس کنند که شما در مقابلشان در حالِ سخن گفتن میباشید، تا تأثیرِ نوشتارتان بیشتر شود.
برای این کار چند روش پیشنهاد میشود:
نخست آنکه هر از چند گاهی قضات را با عباراتِ " قضاتِ محترم"، "عالی جنابان"، "عالی مقامان"، "قضاتِ شریف" و امثالهم موردِ خطاب قرار داده، و مطلبِ خود را در ذیلِ آن بنگارید.
به طور مثال:
عالیجنابان؛
شما خود به خوبی واقف هستید که......
اینگونه نوشتن، حضورِ کلام شما را پُر رنگ خواهد نمود
روش دیگر برایِ نیل به هدفِ تأثیر گذاریِ کلام آن است که، هر از چندی، موضوعی که به آن تأکید دارید را ، در قالبِ سوال مطرح نمایید.
نمونه:
عالی مقامان؛
مگر نه این است که اقرار سیّد الادلّه است؟ مگر نه این است که هیچ دلیلی نمیتواند اقرارِ صحیح را بلااثر کند؟ پس چگونه است که قاضیِ محترمِ بدوی به این بدیهی ترین و مهمترین عنصرِ دادرسی توجهی ننموده است؟....
فایده ی اینگونه نوشتن این است که ذهنِ قضات را در پاسخ دادن به سوالتان، با خود هم سو می نمایید.
همکاوانِ گرامی؛
در عصرِ ارتباطات، سرعت و ابتکار، دو عامل تعیین کننده در موفقیت افراد هستند.
بیاییم این دو عنصر را در حرفه ی خود معمول داشته، و یکدیگر را در تجارب خو سهیم نماییم.

۱۴ مهر ۹۷ ، ۱۷:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه درخواست ترک تعقیب متهم

در جرائم قابل گذشت ، شاکی می تواند تا قبل از صدور کیفرخواست ، درخواست ترک تعقیب کند ، در این صورت قرار ترک تعقیب صادر خواهد شد ، برای تقاضای ترک تعقیب می توانید از نمونه لایحه درخواست ترک تعقیب متهم که در ذیل آمده استفاده نمایید :

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه ---------- دادیاری

با سلام و تقدیم احترام ، اینجانب -------------- شاکی پرونده به شماره بایگانی  ------------  مطروحه در آن شعبه محترم ، تقاضای ترک تعقیب متهم آقای -------------- را دارم .

                                                                                                                      با احترام مجدد

                                                                                                                            امضاء

 

۱۴ مهر ۹۷ ، ۱۷:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

معرفی داور و قبول داوری در پرونده طلاق

در مواردی که در دادگاه خانواده پرونده طلاق مطرح شده است و از سوی دادگاه امر به داوری می شود ، دادگاه از طرفین می خواهد که داور خود را معرفی کنند ، پس از انتخاب داور ، هر یک از زوجین می بایست داور خود را به دادگاه معرفی و داور نیز می بایست قبولی داوری را به دادگاه اعلام نماید ، در زیر نمونه لایحه معرفی داور و قبولی داوری آورده شده که هریک از زوج و زوجه می توانند بر حسب مورد از آن برای معرفی داور خود و همچنی قبول داوری استفاده نمایند ، لایحه معرفی داور و قبولی داوری می تواند در زیر هم در یک برگ نوشته شود ، کپی کارت ملی داور نیز باید ضمیمه لایحه گردد ، لذا داور می بایست حتماً اصل کارت ملی خود را نیز جهت احراز هویت به همراه داشته باشد .

 

1 - لایحه معرفی داور از سوی زوج و قبول داوری زوج :

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه -----  دادگاه خانواده

موضوع : معرفی داور از سوی زوج

با سلام ، احتراماً اینجانب -------- درخصوص پرونده به شماره بایگانی -------- آقای --------- فرزند ------ به شماره ملی ----------------  را به عنوان داور معرفی می نمایم .

تلفن همراه زوج ------------------

                                                                                                   با احترام

                                                                                                   امضاء زوج   

          

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه ----- دادگاه خانواده

موضوع : قبول داوری

با سلام ، احتراماً اینجانب --------------- فرزند ----------- به شماره ملی ------------------ در خصوص پرونده به شماره بایگانی  900004 مراتب قبول داوری زوج آقای  --------------  را اعلام می نمایم .

نشانی داور زوج : تهران – خیابان ---------- کوچه ----------- پلاک ----- .

تلفن همراه داور  ---------------

                                                                                                    با احترام      

                                                                                                 امضاء داور زوج

 

 

2 - لایحه معرفی داور از سوی زوجه و قبول داوری زوجه :

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه -----  دادگاه خانواده

موضوع : معرفی داور از سوی زوجه

با سلام ، احتراماً اینجانب -------- درخصوص پرونده به شماره بایگانی -------- آقای --------- فرزند ------ به شماره ملی ----------------  را به عنوان داور معرفی می نمایم .

تلفن همراه زوجه -----------------------

                                                                                                   با احترام

                                                                                                  امضاء زوجه

                                                                                                                                                     

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه ----- دادگاه خانواده

موضوع : قبول داوری

با سلام ، احتراماً اینجانب --------------- فرزند ----------- به شماره ملی ------------------ در خصوص پرونده به شماره بایگانی  90801704 مراتب قبولی داوری زوجه خانم  --------------  را اعلام می نمایم .

نشانی داور زوجه : تهران – خیابان ---------- کوچه ----------- پلاک ------- .

تلفن همراه داور  --------------- .

                                                                                                    با احترام      

                                                                                                 امضاء داور زوجه

۱۴ مهر ۹۷ ، ۱۷:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه درخواست اعمال ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

بسمه تعالی

ریاست محترم اجرای احکام مدنی

با سلام و تقدیم احترام ، اینجانب ------------- در خصوص پرونده کلاسه اجرایی --------------- به استحضار می رساند ، نظر به اینکه محکوم علیه آقای ------------- از پرداخت محکوم به خودداری می نماید لذا تقاضای اعمال ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و صدور برگ جلب سیار جهت دستگیری مشارالیه را دارم .

                                                                                                                 با احترام مجدد

                                                                                                                       امضاء

۱۴ مهر ۹۷ ، ۱۷:۰۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه استرداد دادخواست

بسمه تعالی

 ریاست محترم شعبه ---- دادگاه عمومی حقوقی

با سلام و تقدیم احترام اینجانب ---------- خواهان پرونده به شماره بایگانی ---------  به استحضار می رساند نظر به اینکه اولین جلسه رسیدگی برای تاریخ ----------- ساعت ------ تعیین گردیده و هنوز موعد آن نرسیده است لذا بدین وسیله و قبل از اولین جلسه رسیدگی دادخواست خود را استرداد می نمایم .

                                                                                                        با احترام مجدد

                                                                                                              امضاء 

۱۴ مهر ۹۷ ، ۱۷:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه درخواست صدور قرار تأمین خواسته در پرونده کیفری

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه ------ بازپرسی

با سلام و تقدیم احترام ، اینجانب ------------- شاکی پرونده به شماره بایگانی ---------------- به استحضار می رساند با توجه به ضرر و زیان وارده به اینجانب که دلایل آن در پرونده موجود است و به منظور تأمین ضرر و زیان وارده ، تقاضای صدور قرار تأمین خواسته و توقیف اموال متهم آقای ----------- را دارم  .

                                                                                                                                      با احترام

                                                                                                                                        امضاء

۱۴ مهر ۹۷ ، ۱۷:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

استشهادیه اعسار و تقسیط محکوم به

در پرونده های مطالبه وجه ، چنانچه محکوم علیه (بدهکار) ، محکوم به پرداخت وجه شده باشد و توان پرداخت آن را به طور یک جا و یک دفعه نداشته باشد می بایست در مهلت مقرر دادخواست اعسار و تقسیط محکوم به را به همراه سایر مدارک و استشهادیه مربوطه که تکمیل شده باشد را تقدیم نماید ، در زیر نمونه استشهادیه اعسار و تقسیط محکوم به آورده شده است :

بسمه تعالی

اسـتشهـادیه

بدین وسیله از کسانی که علم و اطلاع دارند اینجانب  ............................. فرزند ..................... به شماره شناسنامه ................. صادره از ...................... به شماره ملی ..................................... دارای شغل ..........................به نشانی............................................................................................................. که وسیله امرار معاش اینجانب ................................. می باشد و به دلیل عدم تمکن مالی و نداشتن دارایی کافی قادر به پرداخت یکجا و دفعتاً واحده محکوم به ، به مبلغ / معادل ...................................................... ریال نمی باشم ، خواهشمند است مراتب فوق را در ذیل گواهی نمایید و در صورت لزوم در دادگاه حاضر شده و شهادت دهید .

                                                                                                                           امضاء       

                                                                                                                                                               

1- اینجانب ..................... فرزند ............... به شماره شناسنامه ........... صادره از ......... متولد سال ........ به نشانی ............................................................................................................. .......................... خانم / آقای ..................... فرزند ............... را که از ................... میباشد ، در حدود ...... سال است که می شناسم و با در نظر گرفتن خداوند متعال و حسب اطلاعات خود گواهی می دهم نامبرده در حال حاضر دارای شغل ...................... می باشد و ماهیانه مبلغ ............................. ریال درآمد دارد و از این طریق امرار معاش می نماید و فاقد هرگونه مالی است و توان پرداخت محکوم به معادل .................................. ریال را بطور یکجا و دفعتاً واحداً ندارد و حاضرم مراتب فوق را در دادگاه شهادت دهم .

                                                                                                                          امضاء

 

2- اینجانب ..................... فرزند ............... به شماره شناسنامه ........... صادره از ......... متولد سال ........ به نشانی ............................................................................................................. .......................... خانم / آقای ..................... فرزند ............... را که از ................... میباشد ، در حدود ...... سال است که می شناسم و با در نظر گرفتن خداوند متعال و حسب اطلاعات خود گواهی می دهم نامبرده در حال حاضر دارای شغل ...................... می باشد و ماهیانه مبلغ ............................. ریال درآمد دارد و از این طریق امرار معاش می نماید و فاقد هرگونه مالی است و توان پرداخت محکوم به معادل .................................. ریال را بطور یکجا و دفعتاً واحداً ندارد و حاضرم مراتب فوق را در دادگاه شهادت دهم .

                                                                                                                          امضاء

 

3- اینجانب ..................... فرزند ............... به شماره شناسنامه ........... صادره از ......... متولد سال ........ به نشانی ............................................................................................................. .......................... خانم / آقای ..................... فرزند ............... را که از ................... میباشد ، در حدود ...... سال است که می شناسم و با در نظر گرفتن خداوند متعال و حسب اطلاعات خود گواهی می دهم نامبرده در حال حاضر دارای شغل ...................... می باشد و ماهیانه مبلغ ............................. ریال درآمد دارد و از این طریق امرار معاش می نماید و فاقد هرگونه مالی است و توان پرداخت محکوم به معادل .................................. ریال را بطور یکجا و دفعتاً واحداً ندارد و حاضرم مراتب فوق را در دادگاه شهادت دهم  .

                                                                                                                          امضاء

 

۱۴ مهر ۹۷ ، ۱۶:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

استشهادیه اعسار و تقسیط مهریه

بسمه تعالی

اسـتشهـادیه

بدین وسیله از کسانی که علم و اطلاع دارند اینجانب  ............................. فرزند ..................... به شماره شناسنامه ................. صادره از ...................... به شماره ملی ..................................... دارای شغل ..........................به نشانی............................................................................................................. که وسیله امرار معاش اینجانب ................................. می باشد و به دلیل عدم تمکن مالی و نداشتن دارایی کافی قادر به پرداخت یکجا و دفعتاً واحده محکوم به شامل تعداد ......... سکه طلای تمام بهار آزادی و هزینه دادرسی به مبلغ / معادل ........................................ ریال را نمی باشم ، خواهشمند است مراتب فوق را در ذیل گواهی نمایید و در صورت لزوم در دادگاه حاضر شده و شهادت دهید .

                                                                                                                           امضاء       

                                                                                                                                                               

1- اینجانب ..................... فرزند ............... به شماره شناسنامه ........... صادره از ......... متولد سال ........ به نشانی ............................................................................................................. .......................... خانم / آقای ..................... فرزند ............... را که از ................... میباشد ، در حدود ...... سال است که می شناسم و با در نظر گرفتن خداوند متعال و حسب اطلاعات خود گواهی می دهم نامبرده در حال حاضر دارای شغل ...................... می باشد و ماهیانه مبلغ ............................. ریال درآمد دارد و از این طریق امرار معاش می نماید و فاقد هرگونه مالی است و توان پرداخت محکوم به شامل تعداد ........ سکه طلای بهار آزادی و هزینه دادرسی به مبلغ / معادل .................................. ریال را بطور یکجا و دفعتاً واحده ندارد و حاضرم مراتب فوق را در دادگاه شهادت دهم .

                                                                                                                          امضاء

2- اینجانب ..................... فرزند ............... به شماره شناسنامه ........... صادره از ......... متولد سال ........ به نشانی ............................................................................................................. .......................... خانم / آقای ..................... فرزند ............... را که از ................... میباشد ، در حدود ...... سال است که می شناسم و با در نظر گرفتن خداوند متعال و حسب اطلاعات خود گواهی می دهم نامبرده در حال حاضر دارای شغل ...................... می باشد و ماهیانه مبلغ ............................. ریال درآمد دارد و از این طریق امرار معاش می نماید و فاقد هرگونه مالی است و توان پرداخت محکوم به شامل تعداد ........ سکه طلای بهار آزادی و هزینه دادرسی به مبلغ / معادل .................................. ریال را بطور یکجا و دفعتاً واحده ندارد و حاضرم مراتب فوق را در دادگاه شهادت دهم .

                                                                                                                          امضاء

3- اینجانب ..................... فرزند ............... به شماره شناسنامه ........... صادره از ......... متولد سال ........ به نشانی ............................................................................................................. .......................... خانم / آقای ..................... فرزند ............... را که از ................... میباشد ، در حدود ...... سال است که می شناسم و با در نظر گرفتن خداوند متعال و حسب اطلاعات خود گواهی می دهم نامبرده در حال حاضر دارای شغل ...................... می باشد و ماهیانه مبلغ ............................. ریال درآمد دارد و از این طریق امرار معاش می نماید و فاقد هرگونه مالی است و توان پرداخت محکوم به شامل تعداد ........ سکه طلای بهار آزادی و هزینه دادرسی به مبلغ / معادل .................................. ریال را بطور یکجا و دفعتاً واحده ندارد و حاضرم مراتب فوق را در دادگاه شهادت دهم .

                                                                                                                          امضاء

۱۴ مهر ۹۷ ، ۱۶:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر