⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

دفاتر_تجاری

دفاتر تجارتی به عنوان دلیل اثبات دعوا به نفع صاحب دفتر با توان اثباتی در دو سطح متفاوت قابل استناد است :

1- سند
2- اماره قضایی .

برای این که به عنوان سند به نفع تاجر صاحب دفتر قابل استناد شود باید سه شرط زیر جمع باشند:

1-طرفین دعوا هر دو تاجر باشند:دو طرف باید از تاجرانی باشند که ملزم به رعایت تکلیف تنظیم و نگهداری دفاتر تجارتی هستند یعنی کاسب عمده .اگر خواهان تاجر کاسب عمده باشد و خوانده تاجر کاسب جزء مدعی نمی تواند به دفتر خود به عنوان سند استناد کند چون طرف مقابل با وجود تاجر بودن تکلیفی به تنظیم و نگهداری دفاتر تجارتی ندارد .بین اشخاص حقیقی تاجر و شرکت های تجارتی در ارتباط با این شرط تفاوتی نیست
 2-دفتر قانونی یعنی واجد شرایط شکلی و تنظیمی باشد .در صورت فقدان تمام یا برخی از شرایط فوق تاجر صاحب دفتر با توان اثبات اماره به دفتر خود می تواند استناد کند ،به عنوان مثال در دعوایی که تاجر علیه غیر تاجر یا تاجر کاسب جزء اقامه کرده است مدعی می تواند به دفتر خود در حد اماره قضایی علیه خوانده استناد کتد .توان اثبات اماره به مراتب ضعیف تر از سند است

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت تامین خواسته با دستور موقت

1-نوع تامین:در دستور موقت موقت ممکن است وجه نقد یا غیر وجه نقد باشد  اما  در تامین خواسته وجه نقد است.

2-شکایت:در دستور موقت به همراه اصل دعوی میتوانیم تجدید نظر خواهی کنیم  اما   در تامین خواسته قرار رد و پذیرش آن غیر قابل تجدید نظر خواهی است فقط در همان مرحله بدوی میتواند تجدید نظر شود.

3-معافیت از تامین:در دستور موقت در تمامی موارد معافیت ندارد جز در دعاوی خانوادگی تامین خواسته نمی خواهد  اما   در تامین خواسته طبق م 108سند رسمی باشد اسناد تجاری که واخواست شده یا مال در معرض تضییع و
تفریط باشد.

4:رسیدگی:در دستور موقت قاضی اول جلسه رسیدگی میگذارد و بعد تصمیم می گرد مگر در موارد فوریت که اول اجرا میکند و بعد ابلاغ  اما   در تامین خواسته اصلا رسیدگی ندارد و مدیر دفتر ظرف 2 روز به دست قاضی میدهد قاضی یا آن را رد میکند یا میپذیرد.

5:موضوع:ممکن است توقیف از کاری، انجام کاری، منع از کاری باشد  اما    در تامین خواسته فقط مال را توقیف میکنیم.

6:صلاحیت محاکم:هم اصل دعوی و هم دادگاهی که محل وقوع مال است صلاحیت دارد   اما   در تامین خواسته فقط دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوی را دارد صالح است.

7:دادخواست ماهیتی:ظرف 20 روز از تاریخ صدور دستور موقت   اما  تامین خواسته 10 روز از تاریخ تامین خواسته.

8:از حیث اجرا: دستور موقت باید به تایید رئیس حوزه قضایی برسد  اما  در تامین بدون موافقت رئیس قضایی اجرا میشود نیازی نیست.

9:مطالبه خسارت:ظرف ا ماه از تاریخ رای نهای با تقدیم دادخواست  اما  در تامین ظرف20 روز از تاریخ ابلاغ حکم قطعی.

10:از حیث نسخ دادخواست:در 2نسخه باشد به طرف باید ابلاغ شود   اما   در تامین در 1 نسخه طبق م115ق. ا. د. م.


11:از حیث صدور: دستور موقت نیازی به احراز فوریت دارد  اما   در تامین نیاز به احراز هویت ندارد.

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعارض اصل وظاهر

مقصود از اصل , اصل عملى است که معادل فرض قانونى است و مقصود از ظاهر، اماره است مثلا اگر مال مورد ودیعه تلف شود و مالک خسارت بخواهد وامین ادعاء کند که بدون تعدى و تفریط تلف شده است اصل عدم وقوع مواظبت واحتیاط لازم ازطرف امین بنفع مالک جارى است ولى ظاهر درباب امانات این است که امین خیانت نمیکند زیرا اشخاص مال خود را بعد از تجربه وآزمایش واعتماد به شخصى میدهند وغالبا امین خیانت نمیکند. این ظاهر بنفع امین است در این جا اصل و ظاهر باهم تعارض دارند.
درعمل گاهى ظاهر را بر اصل مقدم میدارند و گاهى اصل را و در فقه قاعده کلى براى تمام موارد تعارض اصل وظاهر دیده نشده است. بنابراین موقعى اصل وظاهر باهم تعارض دارند که مقتضاى اصل، مخالف با مقتضاى ظاهر باشد.

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تعریف ابلاغ

تعریف

*ابلاغ در لغت به معنی رسانیدن است، ابلاغ را میتوان به معنی
آگاه کردن مخاطب از مفاد برگ قضای دانست


انواع ابلاغ


ابلاغ واقعی

=وقتی محقق می شود که ورقه موضوع ابلاغ طبق تشریفات قانونی ، به شخص مخاطب در مورد اشخاص حقیقی یا به شخصی که صلاحیت وصول ورقه را دارد در مورد اشخاص حقوقی ، توسط ماموری که مسوول اجرای امر ابلاغ می باشد تحویل و رسید دریافت و مراتب گزارش گردد . با توجه به این تعریف در این موارد ابلاغ واقعی متحقق می گردد :
-1- تبصره 1 ماده ی 68 ق.آ د .م
-2-ماده ی 71 ق.آ د .م
- 3- ماده ی 75 ق.آ د .م
 -4-ماده ی 76 ق.آ د .م
-5- تبصره های 2 و 3 ماده ی 76 ق.آ د .م
-6- ماده ی 77 ق.آ د .م

 ابلاغ قانونی
✍ در صورتی انجام می شود که مفاد اوراق طبق تشریفات قانونی به طریقی غیر از تحویل به مخاطب به اطلاع او رسانده شود (بقیه مواد مربوط به ابلاغ ، ابلاغ قانونی است)


برگ های مشمول مقررات ابلاغ

+1_دادخواست و اخطاریه های دعوت به جلسه دادرسی
+2-دادنامه
+3-اظهارنامه
+4-برگ ها و احکام و تصمیمات دیوان عدالت اداری
+5-اجراییه
+6-احضاریه گواه
+7-رای مرحله تجدید نظر



مجهول المکان بودن
*دادگاه تکلیفی ندارد تا درباره صحت و سقم ادعای مجهول المکان بودن خوانده تحقیق کند لیکن چنان چه دادگاه یا دفتر آن از نشانی خوانده مطلع باشند یا مطلع شوند می توانند آن را اعلام کنند تا اوراق به نشانی مزبور ابلاغ شودو الا بر فرض که خواهان عمدا خوانده را مجهول المکان معرفی کند و حکم غیابی علیه وی صادر شود ، مقنن در مقررات مربوط به ابلاغ و اجرای احکام غیابی برای جبران خسارت احتمالی وارده به محکوم غیابی (تبصره 2 ماده ی 306 ث.آ.د.م) و حق اعتراض وی به حکم موصوف چاره اندیشی کرده است




ابلاغ به ورشکسته

*اگر دارای مدیر تصفیه_اداره ی تصفیه امور ورشکستگی باشد به آنها ابلاغ میشود=ابلاغ واقعی

*اگر مدیره تصفیه و اداره تصفیه نبود ابلاغ به آخرین مدیر پیش از انحلال در آخرین محلی ک ب اداره ثبت شرکت معرفی شده ابلاغ میشود




نکاتی از ابلاغ

*1-ابلاغ اوراق قضای به همسایه مخاطب صحیح نیس
*2-ابلغ خارج از ایران توسط=مامورین سیاسی یا کنسولی
*3-تاریخ امتناع از ابلاغیه=تاریخ ابلاغ است
*4-در دعوای راجبه ادارات دولتی و سازمانها وابسته به دولت اوراق آن به=ریس دفتر مرجع مخاطب یا قائم مقام او
*5-ابلاغ توسط بخشدار=ابلاغ واقعی است


۱۸ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فایده_تقسیم_تعهد_به_وسیله_و_نتیجه

اصطلاح تعهد به نتیجه و تعهد به وسیله را برای اولین بار این اصطلاح را حقوقدان فرانسوی به نام Domoge
بکار برد .
مازوها برای تعهد به وسیله مراقبت و احتیاط را بکار بردند و به تعهد به نتیجه هم گفتن تعهد معین ولی این اسم گذاری خیلی مورد استقبال قرار نگرفت و الان هم حقوقدان فرانسوی و ایرانی تعهد به وسیله و تعهد به نتیجه را بکار میبرند
بعد از این مقدمه میریم سراغ اصل مطلب که فایده این تقسیم بندی چیست ؟
در تعهد به نتیجه متعهد همیشه مسئول است مگر این که قوه قاهره را ثابت نماید و این کاملا به نفع زیان دیده است و خواهان دعوای خسارت لازم نیست چیزی را اثبات نماید و مسئولیت متعهد مفروض است و اگر خوانده میخواهد عدم مسئولیت خویش را ثابت نماید باید قوه قاهره را اثبات کند .
اما در تعهد به وسیله وضعیت برعکس است و اصل بر این است که متعهد مسئول نیست مگر این که مرتکب تقصیر شده باشد مثلا پزشک مسئول نیست مگر این که طرف مقابل ثابت کند تقصیر پزشک را پس خواهان  دعوای خسارت باید تقصیر پزشک را ثابت کند و این کار زیان دیده رو مشکل میکند در اثبات دعوای خسارت که اگر ثابت کرد میتواند خسارات را مطالبه نماید .

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قبول Acceptation.مدنی3

*قبول در قانون وفقه تعریف نشده است میتوان گفت قبول عبارت است ازقصد انشائى که در جهت عکس ایجاب
قرار گرفت ودرایجاد اثر یک عقد، مکمل ایجاب میباشد. و بطور خلاصه میتوان آنرا قصد انشاء مکمل قصد انشاء دیگر نامید.

*قبول درمقابل رد( ویا اعتراض )مفهومى است مغایربا مفهوم بالا مثلا مالک درعقد فضولى حق دارد عقدی را که روى مال او واقع شده است قبول کند. یا کسیکه حکم بدوى علیه اوصادرشده میتواند بآن اعتراض نکند و این را هم قبول باین معنى مینامند (در فارسى تمکین بحکم گفته میشود) قبول باین معنی را Acquiescement نامیده اند وباین معنى اصطلاحى است که درمدنى و آئین دادرسى مدنی و کیفرى و ادارى بکار می رود.

انواع

قبول انشائى
قبولى که حاکى ازقصد انشاء قبول کننده است. درمقابل قبول رضائى استعمال شده است. فرق بین قبول انشائى وقبول رضائى متفرع براین است که بین طبیعت قصد انشاء و رضا فرق باشد چنانکه در بند اول ماده 190 ق - م این فرق نهاده شده است ولى تحقیق این است که چنین فرقى وجود ندارد

قبول و رضائى
 قبولى که حاکى ازرضاى قبول کننده است بدون اینکه آن رضا همراه قصد انشاء باشد چنانکه گویند اجازه عقد فضولى از طرف مالک یک قبول رضائى است یعنی او عقد را قبول میکند و بآن رضایت میدهد ولى قصد انشاء نمیکند. وجود رضاى بدون قصد انشاء درعقود محل اختلاف است.

قبول صریح Acquiescement expres
قبولى که دلالت آن برقصد قبول کننده صریح( بوسیله دلالت الفاظ یا نوشته یا فعل )باشد. خواه بوسیلة خود شخص ذینفع باشد یا توسط وکیل او. درمعنى اصطلاح خارجى مزبور شرط شده که بیان قصد قبول کننده جنبه تشریفاتی داشته باشد.
 
قبول ضمنى Acquiescement tacite
قبولى که دلالت آن برقصد قبول کننده در بادى نظر محرز نبوده محتاج به نوعى از تامل واستنباط وتفرس باشد خواه دال بر قصد قبول کننده لفظ باشد یانوشته یافعل یا اشاره. اگر استنباط قبول ازناحیه انقضاء مواعد اعتراض باوجود عدم اعتراض باشد آنرا در
اصطلاحات خارجى Acquiescement  implicite نامیده اند.

قبول فعلى
قبولى که دلالت آن برقصد قبول کننده بتوسط عملى از اعمال باش خواه فعل باشد خواه ترک. در مقابل قبول لفظى استعمال شده است که قبول باید بوسیله عبارات بیان شود.

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اصل استصحاب

تعریف اصل استصحاب : استصحاب در لغت به معنای همراه داشتن و همراهی است و در اصطلاح فقه و حقوق معنایی نزدیک به معنای لغوی دارد . کوتاه ترین تعریف آن عبارت است از (ابقاو ماکان) یعنی حکم به باقی ماندن هر آنچه در گذشته بوده است و به آن یقین داشته ایم.

هر گاه یقین داشته باشیم که چیزی در زمان گذشته وجود داشته و حالا به وجود آن شک داشته باشیم که وجود دارد یا ندارد بنابراین آن را موجود فرض می کنیم و استصحاب جاری می کنیم.

مثال: شخص به جبه اعزام شده است اما بعد از گذشت ۳ سال شک می کنیم آن شخص زنده است یا مرده بنابراین اصل استصحاب را جاری می کنیم و آن را زنده فرض می کنیم و تمام حقوق زنده بودن را بر وی بار می کنیم مثلا همسرش نمی تواند ازدواج کند،اموال او به ارث برده نمی شود و سایر احکام...


*عناصر و اجرای اصل استصحاب

 *یقین سابق : منظور از این عنصر این است که چیزی را که می خواهیم استصحاب کنیم باید به وجود آن در زمان گذشته قطع و یقین داشته باشیم،مانند یقین به زنده بودن آن سرباز در مثال فوق.

*شک لاحق: منظور از این عنصر این است که چیزی را که یقین داشته ایم هم اکنون مورد تردید قرار گیرد . مثلا سربازی که پارسال یقین به زنده بودن آن داشتیم الان شک می کنیم زنده است یا خیر

*وحدت متیقن و مشکوک(وحدت موضوع): منظور از این عنصر آن است که آنچه را که به آن یقین داشتیم متیقن (زنده بودن سرباز) و آنچه را که مورد شک و تردید واقع شده است مشکوک(زنده بودن سرباز)یکی باشند.

شک و یقین وجود خارجی ندارند بلکه به حالت انسان می گویند و به موضوع شک و یقین،متقین و مشکوک می گویند که باید یک چیز باشد مثلا زنده بودن سرباز در مثال مورد نظر.

*تعدد زمان متیقن و مشکوک: همانطور که در مثال مشخص است زمان شک و یقین باهم فرق دارند. مثلا یقین به زنده بودن سرباز پارسال بود اما شک به زنده بودن امسال می باشد.

*تقدم زمان متیقین بر زمان مشکوک: منظور از این عنصر این است که زمان متیقن و یقین باید مقدم بر زمان شک و مشکوک باشد . در مثال سرباز ملاحظه می شود زمان متیقن (زنده بودن سرباز) سال قبل است که تقدم دارد بر زمان شک که امسال می باشد . اگر قضیه برعکس شود یعنی زمان متیقن در آخر قرار گیرد آن را اصطلاحا استصحاب قهقرایی یا وارونه می گویند و اجرای استصحاب جایز نیست.

*وحدت زمان شک و یقین : منظور از این عنصر این است که در حال حاضر،هم شک داشته باشیم و هم یقین،البته یقین به وجود چیزی در زمان گذشته و شک در بقای (باقی بودن) آن در حال.

*فعلیت یقین و شک: منظور این است که شخص باید به شک لاحق خود توجه داشته باشد. یعنی شخص این حالت را داشته باشد: نسبت به چیزی در زمان گذشته یقین داشته باشد و در زمان حال نسبت به همان چیز شک داشته باشد (این یقین و شک باید فعلیت داشته باشند)

مثلا:کسی می دانسته وضو ندارد ولی غافل از آن حال نماز می خواند،پس از فراغ از نماز شک می کند که با وضو نماز خوانده یا بدون وضو بنابراین براساس قاعده فراغ شک ادبی اثر است. اما چناچه قبل از نماز به آن حالت خود (بدون وضویی) توجه داشت . اصل استصحاب یعنی عدم وضو جاری می شود و باید وضو می گرفت.
به عبارتی دیگر چون که یقین و شک او فعلیت نداشته است استصحاب جاری نمی شود.

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات قمه زنی در قانون

*مراسم قمه‌زنی، از نظر شرعى و فقهی پایه و اساسی ندارد و برخى از فقها نیز به خاطر تاثیر نامطلوب آن بر افکار دیگران و موجب وهن ‏مذهب بودن، آن را ممنوع و حرام دانسته‏ اند.


*همچنین از دیدگاه حقوقی اگر عمل قمه‌زنی در ملاعام صورت گیرد، مرتکبین آن حسب مواد 618 و 638 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی قابل مجازات هستند.
 
*طبق ماده 618 قانون مذکور
 هر کس با هیاهو و جنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز دارد به حبس از سه ماه تا یک سال و تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
 
و نیز حسب ماده 638 قانون فوق الذکر : هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم می‌گردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمی‌باشد ولی عفت عمومی را جریحه‌دار نماید فقط به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته درموردچک

هرگز چک را جهت اصلاح ، تعویض ،و ... در اختیار ، صادر کننده قرار ندهید . چون در اختیار داشتن چک توسط صادرکننده بمعنای پرداخت دین است . یعنی صادرکننده می تواند مدعی شود که وجه چک را پرداخته و چک را پس گرفته است . و این شمایید که باید ثابت کنید که اینطور نبوده است که کار بسیار مشکل و زمانبری است .

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

عقد ضمان در قانون مدنی

* ضمان در لغت به‌ معنای بر عهده گرفتن و کفیل شدن است و در اصطلاح حقوقی، عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمّه دیگری است، بر عهده بگیرد یا ملتزم شود که اگر کسی به عهد خود وفا نکرد، از عهده خسارت برآید.

*دو طرف عقد ضمان، ضامن و مضمون‌له هستند. مورد ضمانت باید چیزی باشد که به ذمّه تعلق گیرد و مشروط به مباشرت مدیون یا متعهد نباشد. عقد ضمان بر اساس یک رابطه قبلی که بین داین و مدیون بوده، بنا می‌شود. با عقد ضمان بر اساس نظریه فقهای شیعه، ذمّه متعهد به ذمّه ضامن منتقل می‌شود.
ضمان در اصطلاح حقوقی در دو معنای اعم و اخص به‌کار می‌رود:
 
   ضمان اخص
ضمان به معنای اخص عبارت از تعهد به مال است که در ذمه دیگری قرار دارد. به این ضمان، ضمان عقدی هم می‌گویند. ضمان به معنی اخص همان ضمانی است که قانونگذار در ماده 648 قانون مدنی از آن بدین صورت تعریف کرده است: «عقد ضمان عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است به عهده می‌گیرد».
 
   ضمان اعم
ضمان به معنی اعم عبارت است از این که شخصی دین دیگری را تعهد کند یا این که تعهد کند که شخص مدیون را بر طبق مقرر حاضر کند.
 
   اوصاف عقد ضمان
از آنچه که درباره تعریف ضمان گفته شده است، استنباط می‌شود که این عقد دارای اوصاف ذیل است:
 
   1- ضمان، عقدی عهدی است
رکن اصلی ضمان، تعهدی است که ضامن در برابر طلبکار انجام می‌دهد تا دین مضمون‌عنه (مدیون) را بپردازد. بنابراین ضمان عقدی است عهدی که بین ضامن و مضمون‌له (طلبکار یا داین) منعقد می‌شود که در نتیجه آن ضامن، دین مضمون‌عنه را در مقابل مضمون‌له به عهده می‌گیرد تا آن را بپردازد. بنابراین مضمون‌عنه هیچ گونه نقشی در عقد ضمان ندارد و عقد بدون مداخله او منعقد می‌شود.
به همین دلیل ماده 685 قانون مدنی چنین می‌گوید: «در ضمان رضای مدیون اصلی شرط نیست» زیرا طلبکار مالک ذمه مدیون است و طبق قاعده مذکور در ماده 30 قانون مدنی، هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع را دارد. به همین دلیل بدون رضایت مدیون می‌تواند او را ابرا کند و ضمان تبرعی (رایگان) نیز صحیح است.
 
   2-  رضایی و سبب انتقال دین بودن ضمان
عقد ضمان در نتیجه تراضی (توافق) بین ضامن و طلبکار واقع می‌شود و بدون این که نیاز به تشریفات دیگر داشته باشد، باعث نقل (انتقال) ذمه مدیون به ذمه ضامن می‌شود.
 
   3- معوض بودن ضمان
از اینکه در عقد ضمان، طلبکار در برابر ضامن تعهد به امری نمی‌کند، نباید چنین نتیجه گرفت که ضمان عقدی مجانی است. در عقد ضمان، ضامن به رایگان در برابر طلبکار، تعهد به تادیه دین می‌کند و در مقابل آن چیزی نمی‌گیرد، آنچه در این عقد در برابر تعهد ضامن قرار می‌گیرد به سود مدیون اصلی است که برائت می‌یابد.
در عقد معوض ضرورتی ندارد که عوض عاید کسی شود که معوض را می‌دهد. چنانکه در بیمه عمر نتیجه تعهد بیمه‌گر به شخص دیگری می‌رسد و هیچ کس آن را عقد مجانی نمی‌داند.
 
   4- ضمان عقد تبعی است
البته تبعی بودن عقد ضمان به این معنا نیست که شرایط و آثار آن تابع عقد دیگری باشد. بلکه از این نظر، که تعهد ضامن از حیث نفوذ و بقا، تابع دینی است که مضمون‌عنه به طلبکار داشته است. از تبعی بودن ضمان نتایج زیر به دست می‌آید:
 
   الف) مشروعیت سبب دین
ضمان در صورتی صحیح است که مبنای دین، موجود و مشروع باشد. دین زمانی موجود است که بر ذمه مدیون قرار گرفته باشد؛ هر چند احتمال زوال آن برود. به عنوان مثال، پس از وقوع بیع، پرداخت ثمن بر عهده خریدار است و اختیار فسخ معامله با اینکه وجود دین را متزلزل می‌کند، مانع از ثبوت دین و تحقق ضمان نیست.
 
   ب) اوصاف دین ضامن
دین ضامن از حیث مقدار، جنس و شرایط تادیه، همان دین مضمون‌عنه است. اگر ضمان بدون هیچ قید و شرطی منعقد شود، ضامن دین مضمون‌عنه را با تمام اوصاف و خصوصیت‌های آن بر عهده می‌گیرد. با وجود این، چون عقد ضمان می‌تواند آثار ویژه خود را داشته باشد، ممکن است برای تادیه دین حال، اجلی (زمان) معین شود یا ضامن، تعهد به پرداخت فوری دین موجل کند.
 
   د) بطلان تبعی ضمان
در صورتی که بطلان دین اصلی به دلیلی اثبات شود، ضمان نیز باطل است اما هر گاه قراردادی که مبنای آن دین بوده است، فسخ شود، ضمان باطل نیست، چون فسخ ناظر به آینده است و هنگام ضمان دین بر ذمه مضمون‌عنه بوده است.

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

علامت تجارتی چیست؟

علامت تجارتی  طبق تعریف انجمن بازاریابی امریکا، برند یا نمانام، (به انگلیسی: Brand)‏ یک نام، عبارت، طرح، نماد یا هر ویژگی دیگری است که مشخص‌کننده خدمات یا فروشنده محصولی خاص باشد که به وسیله آن از دیگر محصولات و خدمات مشابه متمایز می‌گردد. عنوان قانونی برای برند، نشان تجاری است.
برند مجموعه گره های ذهنی یا تداعیات کارکردی، احساسی، عقلی و مزیت هایی است که ذهن بازار هدف را اشغال نموده است. تداعی معانی و برقراری ارتباط با تصاویر و نشانه ها از مزایا و فواید یک برند است. این مزایا یا فواید برند است که مبنای تصمیم گیری برای خرید آن واقع خواهد شد.
برند، همان چیزی است که مخاطب با دیدن، شنیدن، حس کردن و یا هرگونه ارتباطی با آن بصورت ذهنی (Conceptual)، دیداری (Visual) یا شنیداری (Verbal) صفات و ویژگی‌های آن را در ذهن و قلب خود تداعی می‌کند.
برند شامل همه احساسات، ویژگی ها و مفاهیمی است که به یک نام گره خورده است؛ برند، برداشت افراد از یک نام است.
در فارسی واژه برند معمولا برای اشاره به محصول یا خدمتی به کار می‌رود که ارزش اعتباری و اجتماعی بالایی داشته باشد. به بیان دیگر برند دارای ماهیت اجتماعی است و برندهای قدرت‌مند آن‌هایی هستند که افراد نسبت به آن‌ها حس مالکیت دارند و برای مثال می‌گویند: «این برند، اسم برند دلخواه من است». نمانام‌های برتر می‌توانند هیجان و عواطف مصرف‌کنندگان خود را برانگیزند و مشتریان نیز به این نام‌ها اعتماد داشته و از آنها انتظار خلق ایده‌های برتر و نوآوری در محصولاتشان را دارند.
در این راستا موضوع وفاداری به برند از مهمترین موضوعات موردتوجه شرکتها می‌باشد و شرکتها همواره به دنبال راههایی برای کسب و جلب وفاداری مشتریان می‌باشند. یکی از مهمترین معیارهای وفاداری به برند، عامل یادآوری و بازآوری برند با گروه کالایی خاص می‌باشد که زمینه را برای خریدهای مجدد مشتریان فراهم می‌آورد.
یک برند نیرومند باید از این صفات برخوردار باشد: ۱. تناسب ۲. جایگاه مناسب ۳. تحمل پذیری ۴. اعتبار ۵. الهام بخشی ۶. بی همتایی ۷. جذابیت
برند از نظر مصرف کننده یعنی: ۱. منشا یا مبدا محصول ۲. واگذاری مسئولیت به تولیدکننده ۳. خطرپذیری کمتر ۴. هزینه پرس و جوی کمتر ۵. نشانه کیفیت ۶. معامله یا عهد و پیمان با تولیدکننده محصول ۷. وسیله نمادین برای اظهار شخصیت
علامت تجاری یکی از مهمترین عناصر بازاریابی و موفقیت یک سازمان می باشد و تصویریست که سازمان یا شرکت شما را با همه ابعادش معرفی می کند و خلاصه ای از آنچه را که هستید یا می خواهید باشید را در ذهن بیننده، مشتریان، مصرف کنندگان و… ایجاد می کند.
در واقع نشانه ای است که شرکت یا سازمان شما را از رقبا متمایز می کند و همچنین معرف کالاها و خدمات ایجاد شده توسط شرکت شما می باشد.
در درجه نخست علامت تجاری (برند) یک تعهد است و می گوید که شما آن نام را می شناسید و به تعهد آن اعتماد دارید. اعتماد یک قدم اول حیاتی است که هدف علامت تجاری شتاب دادن به این قدم به وسیله نفوذ تعهد ضمنی علامت تجاری است.
اغلب علائم تجاری یک نشانه ویژه دارند که به عنوان یک میانبر برای به یادآوری تعهد علامت تجاری عمل می کند. این نشانه از رنگ، شکل، حروف، و تصاویر برای خلق یک تصویر متمایز استفاده می کند که هم برای جلب چشم ما و هم برای هدایت نظر ما در مسیری که می خواهد طراحی شده است. علامت تجاری ممکن است با آهنگ، شهرت، عبارات گیرا و … همراه باشد. تمامی قسمتهای تصویر علامت تجاری به عنوان یک محرک روانی یا محرکی که موجب پیوستگی تمامی نظرات دیگر در مورد علامت تجاری است، عمل می کند.
اگر در جزئیات دقیق شوید می بینید که هر چیزی یک علامت تجاری است، چرا که ما درکمان از دنیا را به وسیله خلق ارتباط درباره چیز های مختلف میسازیم. برای مثال یک درخت، تعهدی ضمنی از زیبایی و سایه را دارد. حتی کلمات نیز علامت تجاری هستند. به عنوان مثال زمانی که می گوییم “سرعت" ، در ذهنتان تصویری از یک ماشین سریع و… تداعی می شود. افراد هم علامت تجاری هستند. وقتی که مردم شما رامی بینند یا نام شما را می شنوند، تصویری از شما را که دارند به یاد می آورند (چیزی که شما می توانید فعالانه مدیریت کنید یا اجازه دهید که اتفاق بیفتد). در یک شرکت جایی که افراد قابل رویت برای مشتریان هستند، مثل یک شرکت خدمات تجاری، افراد آن شرکت قسمت بزرگی از علامت تجاری آن شرکت هستند.

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چرا ثبت برند یا علائم تجاری ؟

این مجموعه محتوی پاسخ به سوالات متقاضیان محترم در خصوص ثبت علامت تجارتی می باشد .در این راهنما سعی شده مراحلی را که ثبت یک علامت تجارتی یا تجدید یا تغییر یا اضافه نمودن طبقاتی به طبقات قبلی ثبت شده و یا احیانا اعتراض به تقاضای ثبت علامت یا شکایت از رد انتقال یا تقاضا آن را یا اجزه استفاده به دیگری که لازم است طی شود به زبان ساده بیان گردد و همچنین اطلاعاتی در خصوص قانون ثبت علایم و اختراعات ایران در لابلای گفتار های ذکر شده که دانستن آن برای هر متقاضی ثبت علامت لازم و ضروری می باشد .
دانستن این اطلاعات سبب می گردد که شخص متقاضی ثبت یا صاحب علامت به حقوق مکتسبه خود آشنا گردیده و به موقع برای دفاع از آن قیام نماید.

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

راهکار قانونی برای برخورد با امتناع کنندگان از پرداخت شارژ ساختمان

 در صورتی که مالک یا مستأجر یا استفاده کننده، از پرداخت سهم خود از هزینه های مشترک خودداری کند، مدیر ساختمان مراتب را از طریق ثبت اظهارنامه در دفاتر خدمات قضایی، به وی ابلاغ می‌کند و اگر ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه، وی سهم بدهی‌اش را پرداخت نکند، مدیر ساختمان می‌تواند از دادن خدمات مشترک از قبیل شوفاژ، تهویه مطبوع، آب گرم، برق، گاز و غیره خودداری کند.  لازم به ذکر است که منظور، فقط خدمات مشترک است، بنابراین اگر برق یا آب مختص مالک امتناع کننده از هزینه شارژ باشد، مدیر نمی تواند آن را قطع کند.

۱۶ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت توقیف ، ضبط و مصادره اموال چیست؟

توقیف اموال
عملی حقوقی و موقت است ،
لذا اموال توقیف شده پس از برائت خوانده و یا پس از تادیه دیون به خواهان ، " قابل برگشت" به مالک اولیه اموال می‌باشد.

ضبط اموال
عملی حقوقی و دائم است ،
 لذااموال مضبوط در یک پرونده مطروحه همیشه به نفع دولت جمع آوری می‌گردد و "غیر قابل برگشت" به مالک اولیه اموال می‌باشد.
تمثیلا عملکرد سازمان جمع آوری اموال تملیکی کشور چنین عملی است.


مصادره اموال
در واقع این عنوان حقوقی به ضبط اموالی تلقی میگردد که مصرح قانونی در منطوق قانون(متن قانون) داشته باشد، از جمله مفاد منطوق صریح قانون اساسی در اصل ۴۹، که مبین استحصال ثروتهای نامشروع توسط فرد یا افراد می‌باشد.

۱۶ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت تملیک و تملک

ایا ایقاعات در حقوق ایران وسیله ی تملیک است یا تملک یا هر دو؟؟؟تملیک یعنی مالک کردن و تملک یعنی مالک شدن اگر بخواهیم مالی را به کسی تملیک کنیم حتما باید در جریان یک عقد این امر را انجام دهیم یعنی کسی ایجاب تملیک را بگویم و دیگری قبول تملیک را بگوید . تملیک امکان ندارد در قالب ایقاع باشد چون در ایقاع منتظر جواب نیستیم .اما در تملک که یک اثر حقوقی است ممکن است متعاقب یک عقد یا ایقاع باشد. .پس در قانون مدنی ایقاعات فقط وسیله ی تملک است.

۱۶ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۲۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

وجه التزام در قرارداد به چه معناست و قرار دادن وجه التزام در قولنامه به چه طریقی صورت می گیرد؟

منظور از وجه التزام این است که هرگاه به علتی بیع قطعی انجام نشد این مبلغ به عنوان جریمه از طرفی که عدم انجام معامله مستند به عمل اوست اخذ و به طرف دیگر تعلق گیرد. در واقع وجه التزام، خسارت عدم انجام تعهد انتقال رسمی ملک یا مورد معامله است که در قولنامه به یکی از روش های ذیل می تواند باشد:

1-در قولنامه ذکر می‌شود که در صورتی که فروشنده یا خریدار از اجرای مفاد تعهد خویش امتناع نماید، فلان مبلغ را باید به طرف مقابل بپردازد. در این صورت اگر فروشنده به تعهد خود (انتقال مال) عمل نکند، خریدار می تواند با احراز عدم اجرای تعهد، وجه التزام تعیین شده را مطالبه کند.

2-و یا بصورت جامع تر طرفین توافق می‌کنند که در تاریخی در دفترخانه حضور یابند و سند رسمی تنظیم کنند و در صورت عدم حضور هریک در دفترخانه، طرف دیگر مکلف است مبلغی به طرف دیگر بپردازد و تعهد خویش را نیز انجام دهد. در این حالت با احراز عدم حضور، متعهد باید وجه التزام را بپردازد و تعهد را نیز انجام دهد.

 نکته مهمی که در این میان وجود دارد، این است که کسی که وجه التزام را مطالبه می کند، باید خود تعهداتش را کامل انجام داده باشد. مثلاً خریدار باید در دفترخانه حاضر شود و قیمت معامله را نیز به رؤیت دفتردار برساند و عدم اجرای تعهد طرف دیگر احراز شود.

۱۶ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

" «محکومیت مؤثر» در قانون مجازات اسلامی

چهار اصطلاح غلطی که نیاز به اصلاح دارد:

1-خدا بد نده:
این کلام بی معرفتی به پروردگار است.
زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده:
هیچ خوبی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خدا و هیچ بدی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خود شما (که بخاطر اعمال خودتان است)

2-عیسی به دین خود، موسی به دین خود:
این جمله معنای صحیحی ندارد.
زیرا بین پیامبران خدا، کوچکترین اختلافی نبوده و همه آنها مردم را به توحید و یکتاپرستی دعوت میکردند و عقیدۂ یکسانی داشتند.

3-ولش کردی به اَمان خدا:
این حرف کفر آمیز است.
زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان خدا بسپارد که غمی نیست. بهتر است بجای این کلام گفته شود:
"ولش کردی به حال خودش"

4-انسان جایز الخطاست:
این حرف نیز غلط است، زیرا انسان برای خطا کردن جایز نیست.
بهتر است بگوییم انسان "ممکن الخطا" است.
یعنی ممکن است خطا کند و بهترین خطا کنندگان، توبه کنندگان هستند.

 مرحوم دکتر مهدیه الهی قمشه‌‌ای

۱۶ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت منازعه و شرکت در جرم

مهمترین تمایزات ( و نه همه تفاوتها ) اشاره می کنیم :

* اولا از حیث ماهیت و ذات ، شرکت در جرم در جرایمی قابل تصور است که ارتکاب آنها به صورت انفرادی نیز متصور باشد ، به طور مثال قتل یا سرقت جرایمی هستند که اصولا هم توسط یک نفر و هم توسط چند نفر قابل ارتکاب می باشند ، لیکن منازعه جرمی است که اشتراک و همدستی ، ذات آن را شامل می شود و تعدد مرتکبین رکن لازم محسوب می گردد و منازعه انفرادی مفهومی ندارد ؛ لذا ویژگی اشتراک ، در منازعه ، ذاتی و در شرکت در جرم عرضی است .

* ثانیا از حیث عددی نیز برای تحقق شرکت در جرم دخالت حداقل دو نفر در ارتکاب جرم لازم است در حالی جرم منازعه همانطور که خواهیم گفت از این قاعده تبعیت نمی کند و مداخله حداقل سه تن ضرورری است .

*و در نهایت مهمترین  تفاوتی که می توان ذکر کرد اینکه در شرکت در جرم لازم است که جرم انجام یافته مستند به عمل همه شرکا باشد و یک ” رابطه علیت جز به جز ” بین نتیجه مجرمانه و رفتار شرکت کنندگان در جرم وجود داشته باشد در صورتی که وجود چنین رایطه علیتی در تحقق صدمات جسمانی حین منازعه وجود ندارد و همین که یکی از شرکت کنندگان در منازعه مرتکب یکی از صدمات جسمانی مذکور در ماده 615 ق . م . ا گردد؛ جرم منازعه محقق شده است هر چند که دیگر شرکت کنندگان نقشی در ارتکاب این صدمات نداشته باشند

۱۶ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته مهم کاربردی =یک راه ساده برای اینکه بدانیم آیا دعوا در صلاحیت مرجع اداری است یا قضایی

اگر دعوایی را که میخواهید مطرح کنید بتوانیم علیه هر کس اقامه کنیم مرجع قضایی صالح است برای مثال دعوای مطالبه وجه که میتوانیم علیه هر شخص اعم از حقیقی یا حقوقی (عمومی – خصوصی) اقامه کنیم.
اگر دعوا را فقط توانستیم علیه دولت اقامه کنیم در این صورت باید دعوا در مراجع اداری (اختصاصی – دیوان عدالت اداری) طرح شود بنابراین اگر بخواهیم مجوز ساخت ساختمان بگیریم تنها شهرداری است که باید آن مجوز را صادر کند و اگر صادر نکرد دعوا را فقط میتوانیم در دیوان عدالت اداری اقامه مینماییم.

۱۶ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم غصب و عناوین مشاغل دولتی


غصب عناوین و مشاغل، عنوان مجرمانه ای است که در فصل هشتم مجازات های بازدارنده به آن اشاره شده است و مرتکب جرم را به حبس تا دوسال محکوم  جرم غصب عناوین ومشاغل دولتی دردسته بندی جرایم، در زمره جرایم علیه امنیت طبقه بندی می‌شود.این جرم از طرف اشخاص عادی نسبت به شغل و عناوین مأمورین دولتی و یا اینکه توسط خود مأمورین دولتی آن هم درموردی که بدون اذن رسمی از طرف دولت مداخله در مشاغل وعناوین دولتی می‌نمایند، قابل تصوراست.

در فصل هشتم مجازات‌های بازدارنده آمده است:

فصل هشتم ـ غصب عناوین و مشاغل‌

ماده 555 ـ هرکس بدون سمت رسمی یا اذن از طرف دولت خود را در مشاغل دولتی اعم از کشوری یا لشگری و انتظامی که از نظرقانون مربوط به او نبوده است دخالت دهد یا معرفی نماید به حبس ‌از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد و چنانچه برای دخالت یا معرفی خود در مشاغل مزبور، سندی جعل کرده باشد مجازات ‌جعل را نیز خواهد داشت‌.
ماده 556 ـ هرکس بدون مجوز و به صورت علنی لباسهای رسمی ماموران نظامی یا انتظامی جمهوری اسلامی ایران یا نشان‌ها،مدال‌ها یا سایر امتیازات دولتی را بدون تغییر یا با تغییر جزئی که‌ موجب اشتباه شود مورد استفاده قرار دهد در صورتی که عمل او به‌موجب قانون دیگری مستلزم مجازات شدیدتری نباشد به حبس ازسه ماه تا یک سال و یا جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریال تا شش میلیون ریال محکوم خواهد شد.
و در صورتی که از این عمل خود سوء استفاده کرده باشد به هر دومجازات محکوم خواهد شد.
تبصره ـ استفاده از البسه و اشیای مذکور در این ماده در اجرای‌هنرهای نمایشی مشمول مقررات این ماده نخواهد بود.
ماده 557 ـ هر کس علنی و به صورت غیر مجاز لباسهای رسمی یا متحدالشکل ماموران کشورهای بیگانه یا نشان‌ها یا مدال‌ها یا سایر امتیازات دولت‌های خارجی در ایران را مورد استفاده قرار دهد به‌شرط معامله متقابل و یا در صورتی که موجب اختلال در نظم‌ عمومی گردد مشمول مقررات ماده فوق است‌.

مشاغل دولتی (کشوری، لشکری و انتظامی) به آن دسته از مشاغل گفته می شود که متصدیان آنها از بودجه عمومی ارتزاق می کنند و اعتبار و قدرت شغلی خاصی از سوی قانونگذار به آنها داده شده است .

با توجه به مواد فوق باید به نکته توجه داشت که چون لباس فرم و لباس های نظامی و حتی علائم و نشانه‌های آن به راحتی در بازار یافت می شود و قابل خریداری است و نیز با توجه به این که مردم نسبت به ماموران نظامی و انتظامی اعتماد دارند احتمال اینکه این لباس ها و علائم خریداری شود و به صورت غیر قانونی استفاده شود وجود دارد بنابراین قانونگذار نسبت به این موضوع حساس بوده است و ماده 556 را به این موضوع اختصاص داده است.

۱۶ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر