زن مطلقه از شوهر سابق ارث نمیبرد؛ مگر اینکه طلاق رجعی (به درخواست زوج) بوده باشد و زن در مدت 3 ماه عده باشد که شوهر فوت کند.
زن مطلقه از شوهر سابق ارث نمیبرد؛ مگر اینکه طلاق رجعی (به درخواست زوج) بوده باشد و زن در مدت 3 ماه عده باشد که شوهر فوت کند.
ریاست محترم و مستشاران معزز دادگاه تجدید نظر استان فارس
با درود و احترام
احتراما به وکالت از آقا——–ار در پرونده کلاسه ———- جهت نقض قرار رد دعوی به شماره ———— صادره از دادگاه محترم شعبه —-عمومی حقوقی ......به علت عدم توجه به دلایل ابرازی و مخالفت رای صادره با قانون دفاعیه به شرح ذیل معروض می دارد.
موکل پیرمردی ساده دل است که که تنها اندوخته وی منزلی مسکونی ست که متاسفانه این منزل نیز جهت پرداخت بدهی های معوقه خوانده به شرکت لیزینگ ****ن به تاراج رفته است. در سال —-خوانده بیلی مکانیکی بالغ بر ارزش دویست ملیون تومان به صورت اقساطی را از شرکت لیزینگ *********ن با صورت عقد اجاره به شرط تملیک خریداری می کند و خوانده با خوش صحبتی و اعتماد سازی و طی صحبت هایی که با موکل ساده دل می نماید وی را راضی می کند تا منزل مسکونی خود را جهت ضمانت باز پرداخت اقساط بیل مکانیکی در رهن شرکت لیزینگ بگذارد و اعتماد موکل را به خوبی جلب می نماید.
مبنی بر اینکه اقساط را ماهانه پرداخت می کند و هیچ گونه ضرری به منزل مسکونی موکل وارد نخواهد آمد و مهم تر از همه طبق سندی عادی مورخ———- که اساس پرونده حاضر است خوانده به موکل تعهد می دهد که ظرف پنج سال منزل موکل را با پرداخت اقساط و بدهی های خود به شرکت لیزینگ فک رهن کند که در این خصوص نیز تقاضای احضار شهود دارد.
ولیکن اکنون پس از گذشت شش سال از تاریخ انجام این تعهد بزرگ ، خوانده هیچگونه اقدامی در جهت تعهد خود در جهت فک رهن انجام نداده و دریغ از اینکه یک قسط و بدهی ماهانه خود را به شرکت لیزینگ پرداخته باشد در حال تاراج بردن مال موکل ساده دل است و گویی در اغاز تعهد نیز هیچگونه قصدی در پرواخت بدهی و اقساط خود نداشته است. (طبق اخطاریه اداره ثبت اسناد املاک که ضمیمه پرونده است هم اکنون نیز شرکت لیزینگ در حال مصادره منزل مسکونی است).
قضات محترم و مستشاران معزز دادگاه تجدید نظر گویی دادگاه محترم بدوی متاسفانه هیچ گونه توجهی به اساس ادله موکل که سند عادی تاریخ———– می باشد نشده است.! در این تعهد که در سال ——-تنظیم شده دقیقا درج شده که خوانده بایستی ظرف ۵ سال مجددا می گردد ظرف پنج سال منزل مسکونی موکل را فک رهن نماید به عبارتی خوانده به موکل تعهد نموده نهایتا تا پایان سال —— با پرداخت اقساط ناشی ثمن بیل مکانیکی، منزل مسکونی متعلق به موکل را از رهن شرکت لیزینگ خارج سازد و فک رهن نماید .
طبق سند اجاره به شرط تملیک بیل مکانیکی ضمیمه پرونده کاملا مشخص است که بیل مکانیکی در مالکیت و در اختیار خوانده است. سند رسمی منزل مسکونی موکل هم ضمیمه پرونده است و در این سند و در این سند ذکر شده منزل مسکونی در رهن شرکت لیزینگ قرار گرفته است. لذا درخواس احضار شهود. احضار شرکت لیزینگ و ملاحظه اسناد معنونه جهت صدرو تصمیم شایسته از آن مرجع محترم دارد.
آیا میدانید در اختیار قرار دادن حساب بانکی به دیگری تبعات قانونی دارد و مسئولیت سوء استفاده از آن به عهده صاحب حساب است.
آیا این نکته حقوقی را میدانید! انتشار صوت، تصویر، فیلم خصوصی یا خانوادگی و اسرار دیگری در فضای مجازی بدون رضایت او، جرم محسوب می شود.
پیش از انجام معاملات ملکی با مراجعه به دفتر اسناد رسمی و ارائه پلاک ثبتی، از آخرین مالک، وضعیت توقیفی و ممنوع المعامله نبودن مالک و… اطمینان حاصل نمایید.
قبل از انعقاد قرارداد پیش فروش ساختمان،خریدار باید نسبت به مشخصات مورد معامله شامل واحد ثبتی،مساحت،طبقه،محل پارکینگ و انباری،مصالح مورد استفاده،مشاعات و … اطلاع پیدا نموده و این موارد در قرارداد قید گردد.
آیا می دانید! فراهم آوردن، تسهیل یا آموزش زمینه دستیابی افراد به محتوای مجرمانه از قبیل محتوای منافی عفت، استعمال مواد مخدر، خودکشی، رفتارهای خشونت آمیز و… در فضای مجازی جرم محسوب می شود.
عبارت ساده «اسقاط کافه خیارات» همه حق فسخ هایی راکه می تواند در یک معامله وجود داشته باشد، از بین می برد.
هموطن عزیز! بیشتر دعاوی راجع به املاک ناشی از ثبت نکردن آنها است؛ ثبت رسمی معاملات راهکاری مناسب برای پیشگیری از طرح دعوی و شکایت است.
اگر مالک با علم و اطلاع، خودروی خود را در اختیار فردی که گواهینامه رانندگی ندارد بگذارد، به عنوان معاونت در جرم رانندگی بدون گواهینامه، تحت تعقیب کیفری قرار می گیرد.
اگر یکی از وراث بدون اجازه سایر ورثه اقدام به فروش ملک نماید، مرتکب فروش مال غیر شده و وراث حق دارند علیه وی به عنوان فروش مال غیر و کلاهبرداری شکایت نمایند. (معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه)
این نکته حقوقی را به یاد داشته باشید که در هنگام تنظیم قرارداد به توانایی خود برای انجام تعهدات اطمینان داشته باشید، در غیر اینصورت به پرداخت خسارت به طرف مقابل محکوم میشوید. (معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه)
هرکس با تهدید، ترغیب، تشویق یا فریب، موجب فرار کودک یا نوجوان از خانه یا مدرسه یا ترک تحصیل شود، به مجازات مقرر قانونی محکوم خواهد شد. (معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه)
صرف خشونت در گفتار را، نمی توان توهین کیفری محسوب کرد بلکه ممکن است صرفا یک رفتار بی ادبانه به حساب آید. برای محکوم کردن مرتکب به جرم توهین، رفتار وی باید وهن آور باشد؛ یعنی باعث تحقیر و خفت شخص گردد.
توهین میتواند بخاطر نحوه ارتکاب آن دارای مجازات بیشتری باشد؛ یعنی ممکن است شخص توهین کننده، با مرتبط کردن کلمات و عبارات به یکدیگر، شخص مقابل را در قالب یک قطعه ی نظم یا نثر، مورد اهانت قرار دهد. این کار را هجو می نامند، که از نظر لغت به معنی بدگویی کردن و برشمردن معایب کسی می باشد.
ماده ی 700 قانون تعزیرات به این جرم اشاره کرده و اینگونه مقرر داشته است که هر کس با نظم یا نثر و به صورت کتبی یا شفاهی کسی را هجو کند و یا هجویه منتشر کند، به حبس از یک تا شش ماه محکوم می شود. این جرم نیز مثل توهین ساده، مطلق بوده و تحقق آن نیاز به وقوع نتیجه ی خاصی ندارد. همچنین مثل سایر جرائم، وجود انگیزه شرافتمندانه در مرتکب فقط می تواند به استناد بند پ ماده 38 قانون مجازات اسلامی از زمره کیفیات مخففه محسوب شود.
توهین کیفری می تواند به اعتبار وسیله ارتکاب آن مثلا استفاده از مطبوعات یا استفاده از رایانه دارای مجازات شدیدتری باشد، که برای جلوگیری از اطاله کلام از شرح و تفصیل آن خودداری می شود.
توهین به کارکنان و مقامات دولتی نیز به موجب ماده 609 قانون تعزیرات مصوب سال 1375 دارای مجازات سه تا شش ماه حبس و یا تا 74 ضربه شلاق و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی می باشد. برای تحقق جرم توهین به کارکنان و مقامات دولتی و تشدید مجازات مرتکب به شرح مذکور در فوق، لازم است که مرتکب از سمت کارمند آگاه باشد؛ یعنی از کارمند دولت بودن مخاطب توهین مطلع باشد اما علم مرتکب به سمت دقیق مخاطب توهین ضروری نیست.
به طور مثال اطلاع مرتکب از اینکه طرف توهین، در سلسله مراتب پایین تر و یا سلسله مراتب مدیریتی است تاثیری در مسئولیت او ندارد. همچنین بر خلاف توهین به رهبری که توهین در حال انجام وظیفه یا به سبب وظیفه بودن مرتکب، تاثیری در تحقق جرم نداشت.
در جرم توهین کیفری علیه کارکنان دولت، توهین به کارمند دولت باید در حال انجام وظیفه یا به سبب انجام وظیفه ی او باشد تا این جرم تحقق پیدا کند و مجازات شدید گفته شده در ماده 609 را داشته باشد. بنابراین اگر مرتکب به دلایل شخصی به یک قاضی و هنگامی که وی در منزل خود در حال استراحت است، توهین کند جرم توهین کیفری به کارکنان دولت تحقق نمی یابد و مشمول مجازات توهین ساده می شود.
جرم توهین به ماموران دولت در حین یا به سبب انجام وظیفه دارای جنبه عمومی می باشد و تعقیب مرتکب آنها نیازی به شکایت شاکی خصوصی ندارد. از دیگر مصادیق توهین کیفری که به اعتبار شخصیت و موقعیت مخاطب توهین دارای مجازات شدید تری است توهین به مقامات سیاسی خارجی می باشد.
برای تحقق عمد در ارتکاب جرم توهین کیفری نیاز است که مرتکب در ارتکاب فعل توهین آمیز عامد باشد یعنی آن عمل را با اراده انجام دهد. مثلا در حالت خواب، بیهوشی، مستی، هیپنوتیزم و غیره نباشد و همچنین به تحقیر آمیز بودن فعل یا گفتار خود عالم باشد. نه اینکه به دلایلی مثل اختلاف فرهنگی، مکانی، زمانی، زبانی و غیره معنی رفتار ها و گفتار های خود را نداند.
و اما توهین مشدد، توهین ممکن است به اعتبار شخصیت و مقام طرف اهانت، مجازات بیشتری داشته باشد. به طور مثال توهین به رهبری به استناد ماده 514 قانون تعزیرات مصوب 1375، شش ماه تا دو سال مجازات حبس دارد و برای شمول این قانون لزومی ندارد که توهین به سبب انجام وظیفه یا در حال انجام وظیفه مخاطب توهین باشد بلکه توهین به رهبری حتی با انگیزه های شخصی و در غیر حالت انجام وظی
شاید برای برخی از خوانندگان این سطور این سوال پیش آید که اگر کسی در پاسخ به توهین دیگری، به وی توهین کند آیا او نیز از نظر کیفری قابل تعقیب و مجازات می باشد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت بله؛ برای تحقق جرم توهین، ضرورتی ندارد که شخص، شروع کننده توهین باشد. بلکه حتی کسی که در پاسخ به توهین دیگری، توهین می کند نیز مشمول قانون قرار می گیرد و مرتکب توهین کیفری شده و قابل مجازات می باشد.
همان طور که اگر کسی که در ابتدا مورد ضرب و جرح قرار گرفته است، به طور متقابل اقدام به ضرب و جرح کند موجب عدم مسئولیت او و عدم تحقق جرم توسط او نمی شود. شاید فقط بتوان به موجب بند پ ماده 38 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392، که رفتار و گفتار تحریک آمیز بزه دیده را یکی از جهات مخففه دانسته است، از تخفیف مجازات برخوردار کرد.
در رابطه با قصد لازم برای تحقق جرم توهین باید یادآور شد که جرم توهین جزء جرائم عمدی است و مانند جرم قتل که هم عمدی آن و هم غیر عمدی آن جرم انگاری شده است نمی باشد؛ یعنی اگر کسی از روی اشتباه، تقصیر، حواس پرتی، بی ارادگی و به طور کلی بدون قصد، الفاظ یا حرکات و رفتار های وهن آور نسبت به کسی به کار ببرد، به دلیل عدم وجود قصد، جرم توهین تحقق نمی یابد.
به طور مثال ممکن است الفاظ یا رفتار هایی در بین گروه هایی یا در مناطقی اهانت آمیز و غیر قابل تحمل باشد ولی همان ها در نقاط دیگر و در بین گروه های دیگر وهن آور به حساب نیاید. یا مثلا با توجه به شخصیت مخاطب، ممکن است گفتن بی سواد به یک استاد دانشگاه توهین آمیز باشد اما نسبت به یک کارگر ساده ی ساختمانی وهن آور تلقی نشود.
علاوه بر موارد مذکور در بالا، شرط دیگری که نیاز است تا جرم توهین کیفری تحقق یابد، این است که مخاطب توهین معین باشد یعنی اینکه اگر شخصی به یک گروه کلی، بدون تعیین مصادیق آن -چه با گفتار و چه با رفتار و اشاره- توهین کند، جرم محسوب نمی شود. مثلا به همه کارکنان دولت یا قضات توهین نماید.
اینکه مخاطب توهین کیفری باید معین باشد به این معنی نیست که حتما باید یک نفر باشد؛ بلکه اگر تعداد افراد گروه کم و قابل تشخیص باشند، به گونه ای که بتوان توهین را متوجه تک تک آنها دانست، جرم توهین تحقق می یابد؛ مثل اینکه به اعضای هیئت مدیره یک شرکت یا همه اعضای هیئت علمی فلان دانشکده توهین شود.
همچنین ضرورتی ندارد که توهین علنی باشد تا بتوان جرم توهین کیفری را محقق دانست. منظور از علنی بودن، حضور شاهد در محل ارتکاب توهین کیفری نیست بلکه منظور محلی است که قابلیت حضور افراد را دارد هر چند در آن لحظه هیچ کس در محل حاضر نباشد مثل کوچه، خیابان، بازار و غیره، همین طور حضور مخاطب توهین نیز برای تحقق جرم توهین کیفری لازم نمی باشد.
بنابراین کسی ممکن است در میان دیگران به شخصی که در آن جمع حاضر نیست توهین کند و جرم توهین کیفری تحقق یابد، منظور از حضور مخاطب توهین، لزوما حضور فیزیکی نیست؛ بلکه همین که شخص مخاطب، مثلا از طریق تلفن، الفاظ توهین آمیز را می شنود، یا از طریق ارتباط اینترنتی حرکات توهین آمیز را می بیند یا از طریق پیامک می خواند، کفایت می کند. اما وجود یکی از دو شرط علنی بودن و یا حضوری بودن به شرح فوق، برای تحقق جرم توهین کیفری لازم و کافی می باشد.
جرم توهین می تواند به شکل گفتار، کردار، نوشتار و حتی اشارات مختلف دست و چشم و نظایر آن ها و به هر وسیله ای، از جمله با ارسال ایمیل یا پیامک، ارتکاب یابد. بنابراین هر چند که فحاشی و استفاده از الفاظ رکیک نمونه بارز توهین است، اما فقط یکی از مصادیق متعدد جرم توهین کیفری محسوب می شود.
از مصادیق دیگر آن می توان به انداختن آب دهان به روی دیگری، پرتاب کفش یا تخم مرغ به سوی یک سیاستمدار، برداشتن عمامه یا روسری از سر شخص محترم اشاره کرد چرا که با توجه به عرف باعث تحقیر شخص می شوند. نکته قابل ذکر برای تحقق جرم توهین، این است که صرف خشونت در گفتار را، نمی توان توهین کیفری محسوب کرد بلکه ممکن است صرفا یک رفتار بی ادبانه به حساب آید.
برای محکوم کردن مرتکب به جرم توهین، رفتار وی باید وهن آور باشد؛ یعنی باعث تحقیر و خفت شخص گردد. تشخیص وهن آور بودن رفتار مرتکب نیز با توجه به اوضاع و احوال، زمان و مکان ارتکاب، طبقه اجتماعی و شخصیت مخاطب و نیز موقعیت خاصی که رفتار مورد نظر در آن ارتکاب یافته است، به قضاوت عرف است.