⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۹۳۶۲ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

وظایف حق‌ العمل‌ کار

۱- انجام دستورات آمر

 

حق‌ العمل‌ کار موظف است، معاملاتی را که آمر به او دستور می‌دهد، انجام دهد و در صورت عدم انجام دستورات آمر یا تقصیر و غفلت در انجام دستورات حق‌العمل‌کار مسئول می‌باشد. در این مورد نص صریحی در قانون تجارت وجود ندارد فقط ماده‌ ۳۶۴ پیش بینی می‌کند: «اگر حق‌العمل‌کار تقصیر کرده باشد باید از عهده‌ کلیه‌ خساراتی نیز که از عدم رعایت دستور آمر ناشی شده برآید».

۲- انجام معامله با خود

 

حق‌ العمل‌ کار گرچه به حساب آمر عمل می کند، ولی باید معامله را به نام خود انجام دهد و جز در مواردی که آمر اجازه داده باشد نباید نام آمر را افشاء کند و حتی در بعضی موارد باید از لحاظ شغلی نام آمر را مکتوم نگاه دارد. حق العمل کار کیست

 

۳- ذی‌نفع نبودن در معامله

 

حق‌ العمل‌ کار نمی‌تواند شخصاً طرف معامله قرار گیرد، زیرا در این صورت ممکن است نفع خود را بر نفع آمر ترجیح می‌دهد که در این صورت حق‌العمل‌کاری از بین می‌رود. با در نظر گرفتن ماده‌ ۳۷۳ قانون تجارت فقط در مواردی که اجناس مظنه‌ بورسی دارند حق‌العمل‌کار می‌تواند شخصاً طرف معامله واقع شود و در سایر موارد مجاز نمی‌باشد.

۴- اطلاع به آمر

 

مطابق ماده‌ ۳۵۹ قانون تجارت :«حق العمل‌کار باید آمر را از جریان اقدامات خود مستحضر داشته و مخصوصاً در صورت انجام مأموریت این نکته را به فوریت به او اطلاع دهد.» این موضوع در حق العمل‌کاری اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد، زیرا قیمت اجناس همیشه ثابت نیست و ممکن است ترقی و تنزل نماید و در مواردی که جنس ترقی پیدا کند اگر فوراً اطلاع ندهد به وسوسه خواهد افتاد که معامله را برای خود انجام دهد و از نفع آن استفاده کند، در حالی که اگر انجام معامله را فوراً اطلاع داده باشد دیگر نمی‌تواند معامله را برای خود نگاه دارد.

۵- وکالت و امانت

 

حق العمل‌ کار باید کوشش و مراقبت را برای حفظ مال‌التجاره و حفظ حقوق احتمالی آمر به عمل آورد. در این راستا ماده‌ ۳۶۱ قانون تجارت مقرر می‌دارد: اگر مال‌التجاره‌ای که برای فروش نزد حق‌العمل‌کار ارسال شده دارای عیوب ظاهری باشد، حق‌العمل‌کار باید برای محفوظ داشتن حق رجوع بر علیه متصدی حمل ونقل و تعیین میزان خسارت بحری (آواری) به وسایل مقتضیه و محافظت مال‌التجاره اقدامات لازمه به عمل آورد و آمر را از اقدامات خود مستحضر کند و الا مسئول خسارات ناشیه از این غفلت خواهد بود.

۶- بیمه اجناس

 

طبق ماده‌ ۳۶۰ قانون تجارت: «حق‌العمل‌کار مکلف به بیمه کردن اموالی که موضوع معامله است نیست، مگر اینکه آمر دستور داده باشد». بنابراین اگر حق ‌العمل‌کار مال‌التجاره را بیمه نکند، نمی‌توان به او ایرادی گرفت.

 

۷- منافع معامله

 

حق‌ العمل‌ کار معامله را به حساب آمر انجام می دهد بنابراین کلیه نفع و ضرری که از معامله حاصل می‌شود، متعلق به آمر است. در نتیجه اگر در معاملاتی که انجام دهد نفع بیشتری حاصل شود متعلق به آمر است و نمی‌تواند به حساب خود منظور نماید. به همین جهت ماده ۳۶۵ قانون تجارت مقرر می‌دارد: اگر حق‌ العمل‌ کار مال‌التجاره را به کمتر از قیمتی که آمر معین کرده بخرد و یا به بیشتر از قیمتی که آمر معین نموده، بفروش رساند، حق استفاده از تفاوت را نداشته و باید آن را در حساب آمر محسوب دارد.

۸- معاملات اعتباری

 

ماده‌ ۳۶۶ قانون تجارت مقرر می‌دارد: اگر حق ‌العمل‌ کار بدون رضایت آمر مالی را به نسیه بفروشد یا پیش قسطی دهد، ضررهای ناشیه از آن متوجه خود او خواهد بود، معذالک اگر فروش به نسیه داخل عرف تجارتی محل باشد، حق‌العمل‌کار ماذون به آن محسوب می‌شود، مگر در صورت دستور مخالف آمر.

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۱۸:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حق العمل کار کیست و چه وظایفی دارد؟

حق العمل کار کسی است که با اسم خود ولی به حساب دیگری (آمر) معاملاتی کرده و در مقابل حق العمل دریافت می دارد (ماده ۳۵۷ قانون تجارت). ماده ۳۵۸ قانون تجارت تصریح می‌کند که: «جز در مواردی که به موجب مواد ذیل استثناء شده، مقررات مراجعه به وکالت در حق‌ العمل‌ کاری نیز رعایت خواهد شد»؛ ولی باید توجه داشت که حق‌العمل‌کاری با نمایندگی و وکالت تفاوت زیادی دارد؛ زیرا در نمایندگی عادی یا وکالت، نماینده یا وکیل بنام آمر یا موکل خود عمل می‌کند، در صورتی که حق‌العمل کار اغلب نام آمر خود را کتمان می‌کند و حتی طرف معامله حق‌ العمل‌ کاری نمی‌داند معامله برای کیست بلکه فقط حق‌ العمل‌ کاری را در مقابل خود می‌شناسد. قانون تجارت هیچ گونه شرطی برای مبادرت به حق‌ العمل‌ کاری در نظر نگرفته و هر کسی که اهلیت تاجر بودن را دارا باشد، می‌تواند به حق‌ العمل‌ کاری مبادرت نماید، علاوه بر آن هیچ گونه پروانه یا اجازه مخصوصی برای اشتغال به حق‌ العمل‌ کاری لازم نیست، برخلاف شغل دلالی که نیاز به کسب پروانه هم دارد.

حق‌ العمل‌ کاری همانند دلال واسطه در معاملات است با این تفاوت که دلال جز معرفی طرفین معامله به یکدیگر وظیفه‌ای ندارد و جز با اجازه مخصوص نمی‌تواند نمایندگی یکی از طرفین را عهده‌دار باشد اما حق‌ العمل‌ کاری خود طرف معامله بوده و علاوه بر آن‌که در مقابل طرف معامله مسئول انجام تعهداتی می‌باشد که به نام خود تقبل کرده است، در مقابل آمر نیز مسؤل است که حاصل معامله را به او واگذار نماید. بنابراین حق‌ العمل‌ کار دو تعهد مستقیم دارد؛ یکی در مقابل طرف معامله که صرف‌نظر از این که آمر، معامله را قبول کند یا خیر، مسؤل انجام تعهداتی است که تقبل کرده است و دیگر در مقابل آمر، که باید انجام معامله را به اطلاع او برساند و حاصل معامله را در اختیار او بگذارد ولی باید در نظر داشت که چنانچه حق‌ العمل‌ کار حسن انجام معامله را ضمانت نکرده و کوتاهی هم نکرده باشد، مسئول عدم اجرای معامله از جانب طرف معامله نخواهد بود. 

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۱۸:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اختیارات و وظایف مجمع عمومی فوق العاده

مجمع عمومی فوق العاده چیست – صلاحیت های مجمع مذکور در ماده ای خاص احصا نشده بلکه به صورت پراکنده در مواد مختلف قابل شناسایی است که از جمله مواد ۴۲، ۴۳، ۸۳، ۱۹۴، ۱۹۹ و ۲۷۸ لایحه اصلاحی قانون تجارت مصوب ۱۳۴۷ را می توان ذکر نمود. با این حال می توان اختیارات مجمع عمومی فوق العاده را به شرح زیر دانست:

 

۱- تغییر در اساسنامه شرکت.

 

۲- تغییر در سرمایه شرکت.

 

۳- انحلال پیش از موعد شرکت.

 

۴- تبدیل سهام از بانام به بی نام و بالعکس.

 

۵- تصمیم به صدور سهام ممتازه یا تغییر در امتیازات مربوط به آنها.

 

۶- انتشار اوراق مشارکت.

 

۷- تمدید مدت شرکت.

 

۸- تبدیل شرکت.

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۱۸:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجمع عمومی فوق العاده چیست و چه وظایفی دارد؟

مجمع عمومی فوق العاده برای رسیدگی و اتخاذ تصمیم درباره امور استثنایی و شرایط فوق العاده که تصمیم گیری در مورد آنها از حیطه اختیار و صلاحیت مجمع عمومی خارج باشد، تشکیل می شود. لذا زمان و موعد خاصی برای تشکیل آن ضروری نیست و هر زمان شرایط اقتضا کند منعقد می شود.

حد نصاب تشکیل و تصمیم گیری مجمع عمومی فوق العاده

 

تشکیل جلسه مجمع عمومی فوق العاده به موجب ماده ۸۴ لایحه اصلاحی قانون تجارت مصوب ۱۳۴۷، با حضور دارندگان بیش از نصف سهامی که حق رای دارند، صورت می پذیرد. در صورتی که این حد نصاب در جلسه نخست حاصل نشود، مجمع باید برای بار دوم ضمن قید نتیجه جلسه اول در دعوتنامه، فراخوانده شود. رسمیت جلسه دوم با حضور دارندگان بیش از یک سوم سرمایه شرکت که دارای حق رای هستند، محقق می شود. برای مثال اگر کل سرماه شرکت به ۱۰۰ سهم تقسیم شده باشد در جلسه نخست حضور دارندگان ۵۱ سهم از صد سهم برای رسمیت جلسه کافی است. در صورتی که این حد نصاب به دست نیاید، مجمع برای بار دوم فراخوانده شده و این بار برای اعتبار جلسه دارندگان ۳۴ سهم باید حاضر باشند. چرا که یک سوم ۱۰۰ سهم عبارت است از ۳۳۳۳/۳۳ است و با فرض آن که هر سهم از یک رای بهره مند بوده و پاره سهم (با فرض وجود پاره سهم در شرکت) از داشتن رای محروم باشد، در نتیجه با دارندگان ۳۴ سهم امکان انعقاد جلسه متصور است. همچنین مطابق ماده ۸۵ قانون مذکور تصمیم گیری در این مجمع، خواه در جلسه اول باشد یا دوم، با اکثریت دو سوم آرای حاضر اعتبار دارد.

 

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۱۸:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا مرد می‌تواند همسرش را به دلیل نازایی طلاق دهد؟

حق طلاق در کشور ما با مرد است و زوج برای جدایی از همسرش نیازی به ارائه دلیل ندارد.

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا طلاق دادن زن بدون پرداخت مهریه امکان‌پذیر است؟

تنها در صورت باطل شدن عقد یا فسخ نکاح مهریه به زوجه تعلق نمی‌گیرد. در غیر این صورت باید مهریه زن به طور کامل پرداخت شود.

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارکان دعوی خلع ید

ارکانی که برای طرح دعوا خلع ید به آن‌ها توجه می‌شود عبارتند از:

 

.غیرمنقول بودن مال

.استیلا بر مال توسط مدعی علیه

.عدوانی بودن تصرف

.مالکیت خواهان

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت خلع ید و تصرف عدوانی

فرق دعوای خلع ید با رفع تصرف عدوانی چیست؟

 

۱.طرح دعوای مال غیرمنقول یا خلع ید تنها توسط مالک آن ممکن است؛ اما دعوا تصرف عدوانی توسط فردی که در منافع مال سهیم است هم می‌تواند مطرح شود.

۲.دعوای خلع ید به عنوان دعوای حقوقی شناخته می‌شود و تنها در دادگاه‌های حقوقی قابل مطرح کردن است؛ اما دعوای تصرف عدوانی را می‌توان در دادگاه‌های حقوقی یا کیفری مطرح کرد.

۳.دعاوی خلع ید از نوع دعاوی مالی است و هزینه دادرسی آن‌ها طبق دعاوی مالی محاسبه می‌شود؛ اما دعاوی تصرف عدوانی به عنوان دعاوی غیرمالی شناخته می‌شوند و هزینه دادرسی آن‌ها نیز طبق دعاوی غیرمالی در نظر گرفته خواهد شد.

۴.دعوای خلع ید نیاز به تشریفات دارد و تا زمان صدور رأی دادگاه قابل اجرا نخواهد بود؛ اما دعوای تصرف عدوانی تشریفات خاصی ندارد و بلافاصله بعد از صدور حکم قابل اجرا خواهد بود.

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

خلع ید چقدر زمان می‌برد؟

در دعاوی حقوقی مانند دعوای خلع ید زمان مشخصی برای رسیدگی به پرونده در نظر گرفته نشده است؛ بنابراین دعوای مطرح شده ممکن است در زمان کمتر از چند ماه رسیدگی و تعیین تکلیف شود، یا با توجه به تراکم بالای پرونده‌ها در شعبه دادگاه رسیدگی به این دعاوی نیاز به زمان طولانی‌تری داشته باشد.

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

هزینه اجرای حکم خلع ید

هزینه‌ای که برای طرح دعوا و اجرای حکم خلع ید در نظر گرفته می‌شود مطابق با مبلغی است که برای دعاوی مالی غیرمنقول مانند ملک تعیین شده. هزینه دادرسی این دعواها طبق ارزش معاملاتی ملک یا زمین در منطقه مورد نظر محاسبه می‌شود. توجه به این نکته نیز ضروری است که مشاع بودن یا نبودن زمین در محاسبه این هزینه تاثیری نخواهد داشت.

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکاتی درباره خلع ید

.برای طرح دعوای خلع ید داشتن سند رسمی ملک یا حکم قطعی ثبت مالکیت الزامی است.

.شورای حل اختلاف تنها می‌تواند به دعاوی کمتر از ۲۰ میلیون تومان رسیدگی کند، بنابراین برای طرح دعوای خلع ید لازم است که فرد به دادگاه مراجعه کند.

.علاوه بر فردی که مالک خانه، زمین و… است، کسی که در منافع آن شریک است نیز می‌تواند طرح دعوای خلع ید را مطرح کند.

هم‌زمان با طرح دعوای خلع ید مالک می‌تواند برای الزام به پرداخت اجرت‌المثل ایام تصرف با توجه به نظر کارشناسی اقدام کند.

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست دعوا خلع ید

تعیین خواسته و بهای آن: خلع ید به……. ریال به انضمام کلیه خسارات قانونی

 

دلایل و منضمات: کپی مصدق سند مالکیت، معاینه و تحقیق محلی با جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری

 

ریاست محترم ..……

 

باسلام احتراماً به استحضارمی رساند:

 

به موجب سند مالکیت شماره……. دانگ پلاک ثبتی/ بخش «شماره و نام شهرستان» واقع در نشانی متعلق به این‌جانب است.

 

نظر به اینکه خوانده/خواندگان بدون اذن و اجازه این‌جانب پلاک ثبتی مذکور را در تصرف غاصبانه خود گرفته و با وصف مراجعات مکرر از رفع تصرفات غاصبانه خود و تحویل آن به این‌جانب امتناع می‌نماید.

 

فلذا با تقدیم این دادخواست مستندات به ماده ۳۰۸ و ۳۱۱ قانون مدنی صدور حکم به خلع ید غاصبانه خوانده/خواندگان جزء پلاک ثبتی فوق‌الذکر به انضمام کلیه خسارات و هزینه دادرسی مورد استدعاست.

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا دادخواست خلع ید از طریق شکایت کیفری پیگیری می‌شود؟

این دعوا ماهیتی حقوقی دارد و صرفاً از طریق دادگاه حقوقی قابل طرح و پیگیری خواهد بود.

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا امکان طرح دعوای خلع ید و تصرف عدوانی به صورت هم‌زمان وجود دارد؟

طبق ماده ۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی امان طرح چندین دعوا برای هر فرد وجود دارد. با توجه به اینکه دعوای خلع ید و تصرف عدوانی یک منشأ دارند، متقاضی می‌تواند هر دو دعوا را با هم مطرح کند و دادگاه به این دعواها طبق سلسله‌مراتب تعیین شده رسیدگی خواهد کرد.

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا بدون سند رسمی می‌شود دادخواست خلع ید داد؟

به طور معمول دعوی خلع ید با ارائه سند عادی در محاکم حقوقی پذیرفته نمی‌شود؛ اما تحت شرایط خاصی امکان رسیدگی به این دعوا با قولنامه نیز وجود دارد.

۰۱ خرداد ۰۲ ، ۰۰:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا با مطالبه مهریه از طریق اجرای ثبت امکان جلب زوج وجود دارد؟

با مطالبه مهریه از طریق اجرای ثبت تنها می‌توانید اموال زوج را توقیف کنید و برای دریافت حکم جلب مرد نیاز به رای دادگاه وجود دارد.

۳۱ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۳:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط حکم جلب مهریه

برای ارائه درخواست قرار جلب مرد به خاطر عدم پرداخت مهریه شرایط خاصی در نظر گرفته شده است. این شرایط به طور کلی عبارتند از:

.ارائه دادخواست مطالبه مهریه توسط زوجه یا وکیل او به دلیل امتناع زوج از پرداخت مهریه

.اثبات تمکن مالی مرد برای پرداخت مهریه عندالستطاعه

.دریافت حکم جلب مرد یک ماه پس از ارائه درخواست مطالبه مهریه در صورت عدم اعلام اعسار توسط زوج

.دریافت حکم جلب مهریه در صورت عدم پرداخت مهریه در قسط‌های مشخص شده توسط دادگاه

.مشخص بودن مقدار و مبلغ مهریه جهت دریافت عین مال یا معادل آن توسط زن

۳۱ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۳:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اختلافات آورده و سهم الشرکه و تقسیم در قرارداد مشارکت در ساخت

در این بخش مهم ترین اختلافات و دعاوی در خصوص آورده و سهم الشرکه و تقسیم بررسی می شود.

 

۱- عدم تناسب آورده با سهم الشرکه

ماده ۵۷۵ قانون مدنی مقرر می دارد که (هر یک از شرکاء به نسبت سهم خود در نفع و ضرر سهیم است مگر اینکه برای یک یا چند نفر از آن ها در مقابل عملی سهم زیادتری منظور شده باشد.) بر اساس ظاهر قانون مدنی و نظر مرحوم دکتر امامی و برخی فقهاء، اگر شرط شود که یک شریک سهم زیادتری ببرد بدون این که در مقابل عملی باشد، شرط باطل است.

اکنون پرسش این است که آیا منع ماده ۵۷۵ قانون مدنی در قرارداد مشارکت در ساخت هم جاری است؟؟ آیا تعیین درصد سهم الشرکه در قرارداد مشارکت در ساخت باید لزوماً با ارزش آورده هر شریک تناسب و تعادل داشته باشد؟؟ اگر آورده مالک و سازنده هر کدام به درستی ۵۰۰ میلیون تومان ارزیابی گردد (نصف نصف)، آیا می توان درصد سهم الشرکه در ساختمان احداثی را به نسبت ۷۰ درصد و ۳۰ درصد تعیین و توافق کرد؟

 

به نظر می رسد منعی نباشد خصوصاً که عرف کاری این نحوه تعیین سهم الشرکه را پذیرفته است. از ماده ۵۷۵ قانون مدنی لزوم تناسب درصد سهم الشرکه با ارزش آورده برداشت نمی شود و اگر آورده ها صحیح و به قیمت ارزیابی شده باشند و در عین حال سهم الشرکه یک شریک تناسب با آورده او نداشته باشد اعم از این که کمتر باشد یا بیشتر، مشمول منع ماده ۵۷۵ قانون مدنی نمی شود و تراضی طرفین محترم است. چرا که :

ماده ۵۷۵ قانون مدنی در مورد سهم الشرکه

اولاً : ماده ۵۷۵ قانون مدنی ناظر به تناسب سهم الشرکه با نفع و ضرر حاصله از مال مشاع است که با شرط توافق می شود نه تناسب آورده با خود درصد سهم الشرکه ها. در واقع کلمه سهم در ابتدای ماده یعنی سهم الشرکه نه آورده و کلمه سهم در انتهای ماده یعنی سهم زیادتری در نفع و ضرر حاصله از مال نه سهم الشرکه.

 

ثانیاً : سهم زیادی در نفع و ضرر حاصله از مال مشاعی در ماده ۵۷۵ قانون مدنی به موجب شرط است ولی تعیین درصد سهم الشرکه ها بین دو شریک، عوض شراکت است نه شرط ضمن شراکت.

 

ثالثاً : منظور از عمل در ماده ۵۷۵ قانون مدنی، آورده نیست چرا که آورده در زمان تحقق شراکت و مال مشاع است درحالی که در ماده ۵۷۵ قانون مدنی، عمل اضافی یک شریک ناظر به بعد از تحقق شراکت و آورده ها است و فرع بر آورده است.

تقسیم سهام بر اساس ماده ۵۷۵

نتیجتاً اگر آورده مالک و سازنده هر کدام ۵۰۰ میلیون تومان ارزیابی گردد (پنجاه پنجاه)، می توان درصد سهم الشرکه در ساختمان احداثی را به نسبت ۶۰ و ۴۰ تعیین کرد و الزامی به تناسب با آورده نیست. حال اگر طرفین آپارتمان مشاعی را باهم اجاره بدهند باید اجاره بهاء (نفع و ضرر حاصله) طبق ماده ۵۷۵ قانون مدنی به نسبت همین سهم الشرکه ۶۰ و ۴۰ تقسیم گردد و بنابراین شرط سهیم بودن در اجاه بهاء به نسبت ۷۰ و ۳۰ باطل است.

 

تفسیر دیگری که می توان ارائه داد این است که وقتی در ماده ۵۷۵ قانون مدنی تناسب سهم الشرکه با درآمد و عواید حاصله از مال مشاع لازم باشد، پس به طریق اولی تناسب آورده با خود سهم الشرکه هم لازم است. در واقع وقتی که هر یک از شرکاء به نسبت سهم الشرکه خود در نفع و ضرر شریک باشد، پس لزوماً باید در خود مال مشاع هم به نسبت آورده خود شریک شود. فلذا از این دیدگاه در ماده ۵۷۵ قانون مدنی، سهم یعنی آورده و سهیم یعنی سهم الشرکه.

 

البته بر خلاف ماده ۵۷۵ قانون مدنی که فقط شرط باطل است، در این تفسیر منع قانونی به خود عوض قرارداد سرایت می کند و قرارداد مشارکت در ساخت باطل می شود و یا اغماض کنیم و بگوییم فقط توافق بر تعیین درصد ناعادلانه سهم الشرکه ها قابل ابطال است بدون فسخ یا ابطال خود قرارداد مشارکت در ساخت.

۲- ارزیابی اشتباه آورده

اگر در ارزیابی ارزش آورده یک شریک اشتباه صورت گرفته باشد و بر اساس این اشتباه درصد سهم الشرکه تعیین شده باشد، در این صورت طرف زیان دیده چه اقدامی می تواند انجام دهد؟؟ به طور مثال زمین مالک ۵۰۰ میلیون و خدمات سازنده ۵۰۰ میلیون تومان ارزیابی و سهم الشرکه هر طرف نیز ۵۰ درصد ساختمان تعیین گردد و سپس کاشف به عمل آید که زمین مالک ۶۰۰ میلیون تومان بوده است. در این فرض سه راه حل متصور است :

الف : فسخ قرارداد مشارکت در ساخت با خیار غبن

اگر یک شریک متوجه اشتباه ارزیابی آورده شود و در نتیجه تعیین درصد سهم الشرکه مثلاً نصف نصف به ضررش شده باشد، می تواند با خیار غبن قرارداد مشارکت در ساخت را فسخ نماید. این نظر بیشتر در زمان قبل از تحقق مال مشاع (احداث اولین خشت ساختمان) و یا قبل از توافق بر تقسیم ساختمان متصور است. چرا که با احداث اولین جزء مال مشاع (بنای ساختمان) پای احکام شرکت قانون مدنی به میان می آید.

 

ب : ابطال تعیین درصد سهم الشرکه

نظر دیگر این است که علت تامه غبن، ارزیابی اشتباه نبوده بلکه تعیین درصد سهم الشرکه نصف نصف است. پس اگر سهم الشرکه ۶۰ درصد مالک و ۴۰ درصد سازنده تعیین گردد، غبن مالک دیگر منتفی می شود. فلذا تا زمانی که بتوان با تغییر و تعدیل درصد سهم الشرکه، تناسب و تعادل آورده با درصد سهم الشرکه را برقرار نمود، نوبت به خیار غبن نمی رسد.

 

مستند ابطال توافق بر تعیین سهم الشرکه نیز می تواند ملاک مواد ۶۰۰ و ۶۰۱ قانون مدنی باشد. چرا که تقسیم ناعادلانه در ماده ۶۰۰ و ۶۰۱ قانون مدنی می تواند ناشی از تعیین درصد سهم الشرکه ناعادلانه نیز باشد.

ج : ابطال تقسیم

اگر تقسیم نامه بین طرفین بر اساس ارزیابی اشتباه آورده یک طرف تنظیم شده باشد، در این صورت قانون مدنی در ماده ۶۰۱ به طور مطلق حق ابطال تقسیم را برای متضرر به رسمیت شناخته است. فلذا در این نظر نیز نوبت به خیار غبن نمی رسد. این نظر را ماده ۶۰۰ قانون مدنی تقویت می کند چرا که به جای خیار عیب، به هم زدن تقسیم (ابطال تقسیم) را مقرر نموده است و خیار غبن با خیار عیب وحدت ملاک دارد.

 

اما این نظر از این جهت قابل تضعیف است که ابطال تقسیم در ماده ۶۰۰ و ۶۰۱ قانون مدنی شامل حالت غبن در ارزیابی اولیه آورده ها و وقوع اشتباه در تعیین درصد سهم الشرکه ها نمی شود. در واقع تا زمانی که عدم تناسب درصد سهم الشرکه با آورده برطرف نشود، با ابطال تقسیم مشکل حل نمی شود.

 

تعیین درصد سهم الشرکه نابرابر علت اصلی غبن است و به فرض تقسیم ابطال شود، دلیل بر بی اثر شدن توافق تعیین درصد سهم الشرکه هر شریک نیست چرا که درصد سهم الشرکه هر شریک (مثلاً پنجاه درصد مالک پنجاه درصد سازنده) عوض قرارداد مشارکت محسوب می شود. فلذا اگر این اشکال را قبول کنیم، چاره ای جز فسخ قرارداد با خیار غبن نیست و ابطال تقسیم و درصد سهم الشرکه ها مسموع نیست.

۳- عیب آورده

عیب آورده در قرارداد مشارکت در ساخت منحصراً در مورد زمین متصور است. اشکالاتی مانند در طرح قرار گرفتن و یا توقیف بودن سند مالکیت زمین می تواند به عنوان عیب زمین نیز فرض شود.

 

ماده ۶۰۰ قانون مدنی وجود عیب در سهم مفروزی یک شریک را از موارد ابطال تقسیم دانسته است نه فسخ تقسیم با خیار عیب. عیب سهم مفروزی می تواند به علت عیب آورده ی اولیه باشد و یا عیب مال مشاع ایجاد شده (ساختمان احداثی). ولی به نظر می رسد که عیب مذکور در ماده ۶۰۰ قانون مدنی ناظر به عیب مال مشاع است نه عیب آورده ی اولیه که منتهی به مال مشاع (ساختمان) شده است. فلذا اگر زمین مالک دارای عیب باشد، سازنده حق فسخ قرارداد مشارکت در ساخت را با خیار عیب دارد نه این که ابطال تقسیم متصور باشد.

۴- کاستی یا فزونی آورده

یکی از اختلافات مهم این است که بعد از قرارداد مشارکت در ساخت، کاشف به عمل آید که آورده مالک (زمین) که عین معین و مشخص است، در حین عقد دارای مقدار مذکور در قرارداد نبوده است و با نمی تواند باشد. مثلاً آورده مالک یک قطعه زمین ۱۰۰۰ مترمربعی ذکر شده است لکن بعد عقد مشخص می گردد که ۹۰۰ متر است. البته متراژ در سند مالکیت ذکر شده ولی ممکن است خود سند اشتباه باشد و یا کاستی زمین می تواند به دلیل عقب نشینی و در حریم بودن باشد. همچنین ممکن است زمین مالک زیادتر باشد و بحث فزونی آورده مالک مطرح شود.

۵- عدم تسلیم آورده

اختلاف مهم دیگر در خصوص آورده بحث عدم تسلیم آورده است. تسلیم آورده در مورد زمین بیشتر مطرح می شود. تسلیم زمین در قرارداد مشارکت در ساخت دو مفهوم دارد: تسلیم فیزیکی و تسلیم قانونی. تسلیم فیزیکی یعنی مالک از زمین خود رفع تصرف کند و یا خانه کلنگی را تخلیه و تحویل سازنده نماید. اما تسلیم قانونی یعنی زمین مالک قابلیت اخذ جواز ساخت را داشته باشد و نیز قابلیت تقسیم در زمان تفکیک و تقسیم ساختمان. فلذا اگر زمین در طرح باشد یا سند آن توقیف گردد تسلیم واقعی محقق نمی گردد ولو ظاهراً سازنده زمین را تحویل گرفته باشد.

۶- اشتباه در تقسیم

اگر آورده ها کامل و طبق مقدار مندرج در قرارداد باشد و صحیح هم ارزیابی شود و درصد سهم الشرکه ها هم به تناسب آن تعیین گردد ولی در مرحله تقسیم مال مشاع، ارزش واحدهای تقسیم شده یک شریک با درصد سهم الشرکه او از حیث مرغوبیت (کیفیت) یا متراژ (کمیت) تناسب نداشته باشد، در این صورت طبق ماده ۶۰۱ قانون مدنی شریک متضرر می تواند تقسیم را ابطال نماید. فلذا فسخ یا ابطال خود قرارداد مشارکت در ساخت متصور نیست. همچنین فسخ تقسیم به استناد غبن یا عیب نیز پیش بینی نشده است و قانون مدنی خیارات را در تقسیم نپذیرفته و صرفاً ابطال تقسیم متصور است.

 

البته معمولاً طرفین با پرداخت ما به التفاوت مرغوبیت یا کاهش و افزایش متراژ، تعادل تقسیم با درصد سهم الشرکه را برقرار می کنند و از آنجا که هر واحد نیز لزوماً باید در سهم یک شریک قرار گیرد، با پرداخت ما به تفاوت تناسب بر قرار می گردد. فلذا با توجه به این عرف قاطع، دعوای مطالبه ما به التفاوت متراژ باید بدواً مسموع تلقی گردد و نیازی به دعوای ابطال تقسیم نیست.

 

نکته مهم دیگر این که اگر صورتمجلس تفکیکی تنظیم شده باشد، در این صورت دعوای ابطال تقسیم ملازمه با طرح دعوای ابطال صورتمجلس تفکیکی ندارد.

۳۱ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۳:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تقسیم واحدها در مشارکت در ساخت

فلذا تا زمانی که ساختمان به طور کامل ساخته نشده است، از حالت اشاعه خارج نمی شود و تقسیم نامه مندرج در قرارداد مشارکت در ساخت اثر جداکنندگی ندارد. به همین خاطر اگر طبقه اول ساخته شود مالک نمیتواند بگوید که این طبقه مال من است. چرا که هنوز سرنوشت کل ساختمان و مال مشاع معلوم نیست. فلذا بعد از ساخت کامل ساختمان و صدور گواهی پایانکار، اثر حقوقی (اثر جداکنندگی) تقسیم نامه عادی مندرج در متن قرارداد جاری می شود هرچند که تقسیم نامه رسمی تنظیم نشده باشد.

۳۱ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۳:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تقسیم سهم در شراکت

در حالی که قرارداد مشارکت در ساخت، قراردادی برای تحقق و سبب مالکیت مشاعی در یک ساختمان و سپس زوال اشاعه (تقسیم) است. فلذا لاجرم قرارداد مشارکت در ساخت در قسمت مربوط به مال مشاع ایجاد شده (ساختمان احداث شده) و تقسیم ساختمان و تقسیم سهم در شراکت اصولاً از احکام شرکت در قانون مدنی تبعیت می کند ولی از جهت این که قراردادی برای خلق شرکت (تحقق مال مشاع) است، مشمول ماده ۱۰ قانون مدنی است.

 

بنابراین در قراردادهای مشارکت در ساخت در یک منطقه بینابین هستیم و در مقام بررسی و تفسیر نباید فقط به یک سمت برویم. متاسفانه آرایی دیده شده که قرارداد مشارکت در ساخت را با مواد شرکت در قانون مدنی در خصوص جواز رجوع از اذن در مال مشاع یکسان فرض کرده و حکم به جایز بودن (لازم الاتباع نبودن) قرارداد مشارکت در ساخت داده اند!

۱- آورده

آورده در واقع موضوع شراکت هر شریک برای تحقق مال مشاع است. در قرارداد مشارکت در ساخت آورده مالک، زمین و عرصه است و در مقابل آن، عملیات و هزینه های ساخت ساختمان جدید، آورده سازنده است. آورده ها باید ارزیابی و قیمت گذاری شود تا به تناسب آن سهم الشرکه هر شریک در مال مشاع ایجاد شده (ساختمان) تعیین گردد.

 

مثلاً اگر آورده مالک یک زمین به قیمت ۵۰۰ میلیون تومان و آورده سازنده ۵۰۰ میلیون تومان هزینه های ساخت باشد، در این صورت سهم الشرکه به تناسب آورده ها به میزان هر شریک ۵۰ درصد در مال مشاع (ساختمان احداثی) است.

 

۲- سهم الشرکه

سهم الشرکه به معنای درصد مالکیت هر شریک در کل ساختمان احداثی (مال مشاع) است. تعیین درصد سهم الشرکه هر شریک در حین عقد و به تناسب ارزش آورده ها مشخص می شود و در واقع عوض قرارداد مشارکت در ساخت است. سهم الشرکه حتماً باید به درصد مشخص شود. مواد ۵۷۵ و ۱۵۰ قانون مدنی.

۳- تقسیم

تقسیم یک عمل حقوقی برای جداسازی سهم هر شریک از مال مشاعی است. تقسیم ساختمان مشاع در قرارداد مشارکت در ساخت از قواعد تقسیم مال مشاع در قانون مدنی تبعیت می کند. البته تقسیم در قانون مدنی ناظر به مال مشاع موجود است لکن منظور از تقسیم در متن قرارداد مشارکت در ساخت، توافق بر تقسیم در آینده است و در واقع تقسیم معلق به ساخت کامل ساختمان است چرا که حین انعقاد قرارداد مشارکت در ساخت، هنوز مال مشاع ایجاد نشده است تا تقسیم در عمل محقق گردد.

۳۱ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۳:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر