رابطه بین شخص و یک جسم خارجی است مثل حق مالکیت مثلاً من مالک این دفتر هستم یعنی یک حق مالی بین من و این جسم خارجی پدید آمده که همان مالکیت است.
رابطه بین شخص و یک جسم خارجی است مثل حق مالکیت مثلاً من مالک این دفتر هستم یعنی یک حق مالی بین من و این جسم خارجی پدید آمده که همان مالکیت است.
ملکی که به دستور مراجع و محاکم قضایی و بنا بر دلایلی مثل بدهی توقیف شده باشد ملک بازداشتی نام دارد که در چنین حالتی تا زمان رفع بازداشت نمیتوان آن را مورد خرید و فروش یا انتقال به غیر قرار داد.
ملک موروثی ملکی است که مالک آن فوت نموده و آن ملک به ورثه منتقل شده باشد که در چنین صورتی وراث می توانند با ارائه مدارکی از قبیل تقاضای صدور سند ملکی فرم گواهی حصر وراثت، فرم ۱۹ مالیاتی، اصل سند مالکیت مورث، از اداره ثبت محل درخواست کنند تا برای آنها سند مالکیت صادر شود.
ملک مجهول المالک از نظر مقررات ثبتی به ملکی گفته می شود که ظرف مهلت مقرر یعنی ۶۰ روز از تاریخ انتشار آگهی ماده ۱۰ قانون ثبت که اصطلاحاً آگهی مقدماتی نامیده می شود به وسیله اظهارنامه درخواست ثبت آن صورت نگرفته و یا اظهارنامه مربوطه در مهلت قانونی به ثبت اعاده نگردیده باشد حتی اگر دارای مالک معلوم باشد ولی بر اساس قانون مدنی ملک مجهول المالک، ملکی است که قبلا در مالکیت شخص یا اشخاصی بوده و چشم پوشی و اعراض مالک از ملک خود مسلم نیست و یا عدم اعراض و چشمپوشی مالک محقق می باشد ولی به جهتی از جهات مالک آن شناخته نیست.
ملک ثبت شده ملکی است که دارای سابقه ثبت در دفتر املاک می باشد.
ملک جاری به ملکی گفته می شود که سابقه ثبت در دفتر املاک را ندارد.
منظور از مشترک زمینی است که در آن درخت وجود دارد در حقیقت مشجر هم معنی باغ می باشد.
کلمات عرصه و اعیان کلماتی هستند که خیلی مورد استفاده قرار می گیرند. منظور از عرصه، زمین است و منظور از اعیان همه آثار غیر منقولی است که انسان در روی زمین ایجاد می کند مثلاً خانه یا درخت.
در اصطلاح حقوقی منظور از واژه ملک دسته ای از اموال است که به مالکیت اشخاص در آمده اند ولی در معاملات ملکی منظور از ملک همان خانه و زمین است که مورد معامله واقع می گردد.
اموال را در یک تقسیم بندی می توان به عین و منفعت تقسیم نمود که منظور از عین، مالی است که ماهیت مستقل دارد و وجود آن وابسته به مال دیگری نیست مانند میز و صندلی ولی منفعت مالی است که به تدریج از عین مال دیگری به وجود میآید و وابسته به مال دیگری است و به عبارت دیگر از آن حاصل می گردد.برای مثال خانه عین است و سکونت در آن منفعت.
اموال منقول، اموال مادی هستند که قابل جابجایی از مکانی به مکان دیگر می باشند بدون آنکه به خود آن ها یا محل استقرار آنها آسیبی وارد شود مانند خودرو. ولی در مقابل، مال غیر منقول مالی است که جابجایی آن غیر ممکن است و سبب آسیب به خود آن مال یا محل استقرار آن می گردد.
حال که با انواع مسئولیت، اوصاف و گستردگی آن آشنا شدیم مسئله ی مهم و قابل تامل میزان مسئولیت است.
مسئولیت را می توان به به دو دسته نسبی و تضامنی تقسیم نمود که آن ها عبارتند از :
مسئولیت نسبی: میزان مسئولیت در فرض نسبی به عوامل مختلفی همچون میزان تعهد، میزان تقصیر و… بستگی دارد و در صورت اثبات این امر شخص فقط و فقط تا همان مقدار تعیین شده مسئول می باشد.
برای مثال فرض کنید سرنشینان دو خودرو با یکدیگر تصادف نموده و پس از بررسی مشخص می شود که هردو به میزان مساوی قصور داشته اند که در این صورت مسئولیت و جبران خسارت نیز باید به صورت مساوی جبران شود.
مسئولیت تضامنی: نوع دیگر مسئولیت، مسئولیت تضامنی می باشد که در آن میزان مسئولیت برخلاف نسبی که مشترک یا درصدی بود در مسئولیت تضامنی میزان مسئولیت کامل و صد درصدی می باشد.
به بیان دیگر در مسئولیت تضامنی در صورتی که چند نفر مسئول یا مقصر باشند همه ی آنها مسئول پرداخت تمام و کمال وجه، جبران خسارت و… می باشند و به نوعی مسئولیت تضامنی کامل ترین نوع از میزان مسئولیت است.
همانطور که از نامش پیداست، مسئولیت، تعهد و ضمانی است که به وسیله ی یک تعهد به وجود می آید. مسئولیت های قراردادی نسبت به مسئولیت مدنی و غیر قراردادی شایع تر است و بسیاری از تعهدات را در برمی گیرد.
برای مثال انعقاد قرارداد فروش خانه والزام طرفین به تعهداتی که در برابر یک دیگر دارند.
مسئولیت مدنی که جنبه ی بسیار عام و گسترده ای دارد و در بسیاری از قوانین ما به آن تصریح شده است و اصولا در حوزه های مالی محقق می شود؛ بیانگر وضعی است که شخص یا اشخاصی بدون وجود قرارداد یا تکلیف قانونی مکلف به پرداخت یا جبران خسارت به شخص یا اشخاص دیگر می شوند.
مسئولیت مدنی اصولا ریشه در تقصیر و اهمال شخص داشته و به عبارتی در اثر بی احتیاطی و بی مبالاتی وی منجر به ایجاد مسئولیت و به تبع آن پرداخت خسارت می گردد.
برای مثال شخصی در اثر سرعت زیاد و عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی با یک خودرو یا عابر پیاده ای تصادف نموده است که مسئول جبران خسارات وارده خواهد بود.
مسئولیت قانونی در واقع همان مسئولیت اخلاقی است منتهی با یک تفاوت و آن هم در نوع پیگیری و مطالبه آن.
همانطور که اشاره شد در مسئولیت اخلاقی شخص مسئول جبران و ادای دین بود ولی قانونا امکان الزام وی وجود نداشت. اما در مسئولیت قانونی امکان الزام و مطالبه از وی امکان پذیر است.
برای مثال مطالبه ی وجه از شخصی به موجب سفته یا قراردادی که در دست طلبکار وجود دارد. بسیاری از مسئولیت ها در زمره مسئولیت های قانونی قرار دارند.
یکی از انواع مسئولیت ها، مسئولیت اخلاقی می باشد. مسئولیت اخلاقی ریشه در وجدان و درون افراد دارد. مسئولیت اخلاقی بیشتر جنبه شخصی دارد و اصولا این نوع مسئولیت قابل مطالبه و پیگیری نمی باشد.
برای مثال شخصی به دیگری بدهی داشته ولی طرف مقابل مدارک و دلایلی برای مطالبه و اثبات ادعای خود ندارد. در این خصوص باید بیان داشت که درست است که از نظر قانونی شخص مسئولیت ندارد و قابل مطالبه نیست ولی در برابر طلبکار مسئولیت اخلاقی دارد.
در لغت مسئولیت، مصدر مسئول و به معنای ضمانت، ضمان، تعهد و مواخذه است. و آنچه که انسان از وظایف و اعمال و افعال عهده دار و مسئول آن باشد.
در اصطلاح حقوقی مسئولیت، تعهد قانونی شخص بر رفع ضرری که به دیگری وارد کرده بیان شده است. در همین معنا لفظ ضمان را به کار برده اند و معنی آن هر نوع مسئولیت اعم از مسئولیت مالی و مسئولیت کیفری است. بنابراین در هرجایی که کسی مکلف به جبران خسارات دیگری است، در برابر او مسئولیت داشته و باید پاسخگو باشد.
معمولاً مسئولیت را به مسئولیت اخلاقی، قانونی، قراردادی، غیر قراردادی، مدنی جزایی تقسیم بندی می نمایند.
امین نمی تواند از مال امانی استفاده نماید؛ مگر اینکه امین از سوی مالک مال اجازه ای مبنی بر استفاده از مال اخذ نموده باشد.
درج چنین شرطی از سوی امین اصولا صحیح می باشد مگر اینکه عمدا مال تلف شده باشد یا اینکه امین قصوری در حفظ مال مرتکب شده باشد.