1- احکام مستند به اقرار در دادگاه
2- احکام مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتبا رای آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند
1- احکام مستند به اقرار در دادگاه
2- احکام مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتبا رای آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند
الف) دعاوی مالی که خواسته آن از سیصد هزارتومان متجاوز باشد ( شامل سیصد هزار تومان نمی شود )
ب) دعاوی مالی که ارزش آن ها از سیصد هزار تومان متجاوز باشد ( شامل سیصد هزار تومان نمی شود )
ج) کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی
د) حکم راجع به متفرعات دعوا در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قبل تجدیدنظر باشد
1- مرضی که مانع حرکت است.
2- فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد او.
3- حوادث قهریه از قبیل: سیل، زلزله و حریق که بر اث آن تقدیم دادخواست واخواهی در مهلت مقرر ممکن نباشد.
4- توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد.
نکته: لازم به ذکر است تقدیم دادخواست خارج از مهلت یاد شده و بدون عذر موجه، قابل رسیدگی در مرحله تجدیدنظر و برابر مقررات مربوط به آن مرحله می باشد.
دیوان عالی کشور یک مرجع عالی قضایی بوده و مرجع عالی اعتراض به آرای محاکم و مراجع قضایی اما دیوان عدالت اداری مرجع عالی صالح در مورد تقاضای تجدید نظر نسبت به آرای مراجع اداری و غیر قضایی است.مثل : هیأت حل اختلاف اداره کار یا کمیسیون های شهرداری، مالیاتی، منابع طبیعی و یا سایر مراجع اداری و غیر دادگستری.
رسیدگی در دادگاه تجدید نظر استان و دیوان عالی کشور اصولاً حضوری نیست و به صرف توجه به محتویات پرونده و بر اساس لوایح دفاعیه طرفین رسیدگی می شود.البته در موارد استثنایی ممکن است این مراجع نیز حسب تشخیص دستور تشکیل جلسه بدهند.
قطعاً تجدیدنظر خواهی راه مناسب تری برای اعتراض است چون دادگاه تجدید نظر مجاز به ورود به ماهیت دعوا هست و می تواند رای بدوی را نقض کند و خود رای صادر نماید.اما دیوان عالی کشور در مقام رسیدگی فرجامی فقط مجاز به بررسی شکلی و توجه به رعایت تشریفات دادرسی است و اصولاً به ماهیت دعوا ورود نمی نماید.
به طور کلی و اجمالاً باید گفت تمامی دعاوی مالی با خواسته بالاتر از دو میلیون تومان در صورتی که نسبت به آنها درخواست تجدیدنظر نشود قابل فرجام خواهی است.هم چنین خواسته ها و موضوعات غیر مالی را نیز در این خصوص می توان به دو بخش تقسیم کرد : اول- احکام راجع به اصل نکاح، فسخ نکاح، طلاق، نسب، حجر و وقف در هر حال هم قابل تجدید نظر خواهی است و هم قابل فرجام خواهی. دوم - احکام راجع به ثلث، حبس و تولیت فقط در صورتی قابل فرجام خواهی است که نسبت به آن درخواست تجدید نظر نشده باشد. نکته : سایر احکام قابل درخواست فرجام یا فرجام خواهی نیست.
منظور از شکایت از رای در معنای کلی تجدیدنظر خواهی، فرجام خواهی، واخواهی، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث است.هر یک از این راه های شکایت مهلت، شرایط و تشریفات مخصوص به خود را دارد که در این مقاله به طور کامل به آنها پرداخته شده است.توصیه می شود این مقاله و مطلب را با دقت مطالعه نموده و در صورتی که به طور کامل توجیه نشدید برای مشاوره حضوراً به دفتر وکالت ما مراجعه نمایید.
برای ارسال اظهارنامه میتوان از طریق دفاتر خدمات قضایی و یا سامانه عدل ایرانیان اقدام کرد.
در اظهارنامه و پاسخ به آن الزامی وجود ندارد اما خود اظهار از دو بخش تشکیل شده که برای پاسخ طرف مقابل نیز پیش بینی به عمل آمده است اما چون در پاسخ ممکن است شما ادعایی را مطرح کنید که خلل به حقوق شما وارد کند بهتر است قبل از هر چیز با مشاور و وکیل دادگستری مشورت کنید.
در قانون آیین دادرسی مدنی آمده است که :
“هر کس می تواند قبل از تقدیم دادخواست، حق خود را به وسیله اظهارنامه از دیگری مطالبه نماید.”
برای مثال در مطالبه طلبی یا اعمال حقی مثل حق فسخ و موارد دیگر با ارسال اظهارنامه از طرف مقابل به صورت رسمی میخواهیم که بدهی خود را انجام دهد.
که اگر بعدا در دادگاه اقامه دعوا کردیم این سند اظهارنامه را داشته باشیم که ما مطالبه خود را انجام داده این اما طرف مقابل از انجام تعهد خودداری کرده است.
اظهارنامه نوعی مطالبه حق است و دادگاه به آن رسیدگی نمیکند یعنی هنوز دعوایی اقامه نشده اما در دادخواست فرد اقامه دعوا میکند و همچنین در لایحه فرد در دعوای اقامه شده از حقوق خود دفاع میکند لذا این سه مفهوم با یک دیگر متفاوت هستند.
الزام به تنظیم سند یعنی وقتی شما ملک یا خودرو یا هر چی قولنامه ای خریده اید و یک روز معین می کنید که برای سند به دفترخانه بروید و اگر فروشنده نیاید شما می توانید از طریق دادگاه اجازه سند زدن به نام خود را بگیرید. تنظیم دادخواست الزام به تنظیم سند هم برای همین است که شما اجازه دادگاه رو بگیرید و معمولا با یک دادخواست اختصاصی باید اینکار را کنید.
هنگامی شخصی پولی یا وجه را به کسی می دهد و طرفی که پول را میگیرد قول می دهد در یک تاریخ پول را پس بدهد و به تعهدش عمل نمی کند کسی که پول را قرض داده می تواند مطالبه وجه درخواست کند. برای اینکه کار راحت شود بهتر است به کسی که پول قرض می دهید یک برگه با امضا و اثر انگشت و تاریخ تحویل پول و مبلغ آن را بنویسید. حال به هر طریقی نتوانستید پول خود را بگیرید بهترین کار نوشتن یک دادخواست مطالبه وجه اختصاصی است که براحتی بتواند مطالبه وجه کنید و پول خود را پس بگیرید.
اگر سوگند مستند به رای باشد یا صورتجلسه باشد، بایستی فتوکپی مصدق از ان رای ضمیمه شکایت گردد.
همچنین اگر شهادت شهودی مبنی بر کذب بودن سوگند در کار باشد باید ضمیمه شکواییه گردد.
برای شکایت از چنین جرمی باید در همان محلی که این جرم واقع شده مراجعه کنیم ،به عنوان مثال اگر این جرم در دادگاه های کیفری تهران واقع شده باشد میتوان در دادسرای کیفری تهران شکایت نمود که این مهم از طریق ثبت شکواییه در دفاتر خدمات قضایی بعمل می آید.
سوگند خوردن دروغ چگونه اثبات می شود ؟ بطور کلی اشخاص جهت طرح دعوی در مراجع قضایی ، نیازمند ارائه ادله و مدارک جهت اثبات ادعایشان هستند.
بعنوان نمونه برای اثبات دعوای حقوقی مدعی می تواند به اقرار،سند و شهادت استناد نماید و چنانچه دلایل مذکور را در اختیار نداشته باشد از طریق سازوکار« اتیان سوگند » مبادرت به اثبات دعوای خویش مبادرت بنماید.
بعلاوه قانون گذار در دعوای کیفری به اقرار ،شهادت و قسم و علم قاضی، بعنوان ادله اثبات دعوی کیفری یاد نموده است که بر مبنای آن می توان ادعای خویش را در مراجع قضایی ، استناد و اثبات نمود.
حال با توجه به مطلبی که عنوان شد مشخص می شود سوگند یا قسم از جمله دلایل اثبات دعواست و هر فردی که قسم یا سوگند یاد کند در قبال آن مسئول بوده و اگر سوگند یا قسمی خلاف واقع یاد کرد طبق قانون مجازات اسلامی مجازات خواهد شد .
در بعضی قراردادها و عقودی که در قانون مدنی آمده است، شرط است که مال به طرف مقابل تسلیم بشود. عقد رهن هم جزو این قراردادهاست و مال حتماً باید به رهن گیرنده یا طلبکار تسلیم شود.
اگر مالی بهعنوان رهن یا ضمانت به کسی داده شود، بدهکار همچنان مالک آن است. بنابراین میتواند آن را اجاره دهد.
اگر بدهکار بخواهد مالی را که در رهن است بفروشد، باید موافقت طلبکار را جلب کند. البته بدهکار هر زمان که خواست میتواند با پرداخت بدهی، وثیقه و رهن خود را آزاد کند.
مالی که رهن یا ضمانت داده میشود، باید قابل مشاهده و لمس باشد. فرض کنید فردی که به کسی بدهکار است، از نفر سومی طلبکار باشد. او در این شرایط نمیتواند آن طلب را بهعنوان ضمانت یا رهن در نظر بگیرد. چون آن طلب در حال حاضر قابل مشاهده و لمس نیست. حتی حق سرقفلی مغازه هم به دلیل قابل رؤیت نبودن، نمیتواند وثیقه یا ضمانت باشد.
در صورتی که طلبکار بدهیاش را نپردازد، طلبکار میتواند طلبش را با فروش وثیقه یا ضمانت وصول کند.
عقد رهن قراردادی است که به سبب وجود دین یا بدهی بسته میشود. بنابراین هر زمان که طلب یا دین پرداخت شود یا از بین برود، رهن و ضمانت هم معتبر نخواهد بود.
امکان فسخ قرارداد رهن بعد از امضا شدن برای طلبکار وجود دارد. اما بدهکار نمیتواند بهصورت یک طرفه و بدون موافقت طلبکار قرارداد را فسخ کند.
بدهکار علاوه بر مال خود، میتواند مال شخص دیگری را هم بهعنوان رهن به طلبکار بدهد. البته برای این کار باید رضایت آن شخص را بگیرد. به این نوع رهن، رهن عاریهای گفته میشود.
اگر چند نفر در یک مال شریک باشند (اصطلاحاً مال مشاع باشد) هر کدام از آنها میتوانند سهم خود را به رهن بگذارند.
تعیین رهن برای این است که طلبکار مطمئن شود که بدهکار بدهیاش را پرداخت میکند. در صورتی هم که بدهکار نتواند بدهی را بپردازد، طلبکار میتواند طلبش را از محل ضمانت وصول کند.
می توانید با فسخ وکالت کاری به عمر و اعتبار آن پایان بدهید اگر چه موارد دیگری نیز وجود دارند.