در حالت عادی حق طلاق با مرد است ، اما اگر زن دارای یکی از شرایط ضمن عقد و یا مقرر در قانون باشد می تواند دادخواست طلاق بدهد .
در حالت عادی حق طلاق با مرد است ، اما اگر زن دارای یکی از شرایط ضمن عقد و یا مقرر در قانون باشد می تواند دادخواست طلاق بدهد .
در قانون ایران در مورد نشوز مرد و عدم تمکین و خودداری از انجام وظایف مرد نسبت به همسر خود بحثی نشده است و هیچگونه ضمانت اجرایی در نظر گرفته نشده است .
میان عدم تمکین و مهریه هیچگونه رابطه ای نیست . بنابراین عدم تمکین بر خلاف نفقه موجب اسقاط حق مهریه نمی گردد .
در مورد نکاح منقطع باید گفت که شرط خیار نسبت به مهر باطل است و علاوه بر این که خود شرط باطل است ، موجب بطلان عقد نیز می شود ؛ زیرا در عقد نکاح منقطع ، مهر از ارکان صحت عقد محسوب می شود و شرط خیار به منزله عدم ذکر مهر و بطلان نکاح موقت است .
فرق تفویض البضع با تفویض مهر در این است که در نکاح مفوضه المهر ، مهر اجمالاً ذکر می شود ، اما در مفوضه البضع مهر به طور کلی ذکر نشده و یا عدم آن در عقد شرط شده است .
چنانچه در عقد ازدواج ، مهر اساساً ذکر نشود یا این که ضمن عقد نکاح ، عدم اعتبار مهر ذکر شود ، این عمل را تفویض بضع و چنین زنی را مفوضه البضع می نامند .
در صورتی که میزان و مقدار مهریه مشخص نشود و زوجین یا اولیای آنها فی الجمله متذکر آن می شوند مثلاً زن به مرد می گوید خود را به ازدواج تو درآوردم به مهری که تو معین کنی ، یا من معین کنم ، در این صورت میزان مهر بستگی به نظر شخصی دارد که تعیین مهر به او واگذار شده است ؛ زنی که این گونه ازدواج می کند مفوضه المهر نامیده می شود و شخصی که تعیین مهر به موجب توافق زوجین ، به او واگذار شده ، داور یا حاکم نامیده می شود .
یکی از شروط معقول در ازدواج ، شرط خیار نسبت به مهریه است ، تعیین مهر در عقد دایم واجب نیست و عقد بدون ذکر مهریه صحیح است . هر چند در نکاح موقت ، تعیین مهر لازم و از ارکان آن است به گونه ای که عقد بدون ذکر آن باطل است . ( مستنبط از مواد 1095 و 1069 قانون مدنی )
نباید در مورد امکان شرط فسخ نسبت به مهریه از جهت عملی استبعاد نمود چه این که دواعی و انگیزه ها مختلف است برای مثال ممکن است مرد بگوید من این مقدار مهر را به شما می دهم ولی بعداً فکر می کنم اگر دیدم این مهر اضافی است ، آن را فسخ می کنم . متقابلاً ممکن است زن بگوید من این مقدار را به عنوان مهر می گیرم ولی اگر بعداً دیدم میزان واقعی مهر من بیشتر است یا مطلع شدم آدم هستی و میتونی مبلغ بیشتری را مهر من قرار دهی ، این مهر را فسخ می کنم و مهری مناسب شأن خود دریافت می دارم .
از نظر قانون حمایت از خانواده با فسخ عقد نکاح بدون رابطه نزدیکی میان زوجین، مهریه به زن تعلق نمیگیرد.
زن در صورتی که یکی از شروط ضمن عقد، حق طلاق یا موارد عسر و حرج را برای طلاق داشته باشد، علاوه بر اینکه میتواند درخواست طلاق خود را به دادگاه خانواده ارائه دهد، همچنین حق مطالبه مهریه خود را از همسرش نیز دارد.
طبق این نوع بخشش مهریه اگر زن به مرد بگوید که دیگر تو تکلیفی برای پرداخت مهریه به من نداری، حق درخواست مهریه برای همیشه از او سلب میشود و تحت هیچ شرایط دیگری امکان باز مطالبه مهریه برای او فراهم نیست. البته تنها نباید روی همین جمله بسنده کرد و سایر جملات مشابه این مفهوم هم میتوانند بازتاب دهنده سلب حق درخواست مهریه برای زن شوند.
در صورت باکره نبودن زن، زن حق مطالبه تمام مهریه را از همسرش دارد.
در صورتی که خیانت از نوع دون زنا باشد، ۹۹ ضربه شلاق برای زوجه در نظر گرفته میشود؛ اما در صورتی که زن با وجود زندگی زناشویی سالم به همسرش خیانت کرده باشد، حکمی که برای زن صادر میشود ممکن است اعدام باشد.
تنها در شرایطی که نکاح بین زوجین فسخ شود زوج نیازی به پرداخت مهریه نخواهد داشت.
خیانت زن با مهریه او ارتباطی ندارد و زوج در صورت مطالبه مهریه توسط زوجه موظف است آن را بپردازد.
برای دریافت تمام مهریه زن یا بخشی از آن پس از طلاق و ازدواج مجدد قانون خاصی در نظر گرفته نشده و زوجه میتواند حتی پس از ازواج با فرد دیگری مهریه خودش را از همسر اولش دریافت کند.
اگر طلاق توافقی باشد یا طلاق از سمت مرد مطرح شده باشد زن میتواند مهریه خودش را پس از بخشش مطالبه کند. در این شرایط مرد نیز میتواند از طلاق رجوع کرده و مجدداً برای زندگی مشترک اقدام کند.
مستثنیات دین مانند لوازم ضروری زندگی مرد، خانهای که در آن ساکن است و وسایل و تجهیزات کسب و کار زوج برای مهریه قابل توقیف نیستند.
پس از توقیف اموال زوجه ۱۰ روز برای بعد از قرار تأمین باید درخواست مهریه را در دفتر خدمات الکترونیکی قضایی ثبت کند. در غیر این صورت زوج میتواند با مراجعه به شعبه قضایی تقاضای رفع توقیف مال کند.
زوجه میتواند مهریه خودش را از طریق اداره ثبت یا دادگاه به اجرا بگذارد و خانه و اموال همسرش را توقیف کند.