پرسش
سلام.خواستم ببینم ازدواج با اذن دادگاه چقدر طول میکشه که دختر پسر عقد شن. ایا همون لحظه عقد میشن یا طول میکشه؟
پاسخ
مادامی که رأی مبنی بر اذن قضایی ازدواج قطعی شود، می توانید با آن نسبت به ثبت ازدواج اقدام کنید.
پرسش
سلام.خواستم ببینم ازدواج با اذن دادگاه چقدر طول میکشه که دختر پسر عقد شن. ایا همون لحظه عقد میشن یا طول میکشه؟
پاسخ
مادامی که رأی مبنی بر اذن قضایی ازدواج قطعی شود، می توانید با آن نسبت به ثبت ازدواج اقدام کنید.
پرسش
یکی از اقوام در سال 65 در شعبه 259 عقد کرده الان به مشکل خورده میخواد برای طلاق اقدام کنه ولی عقدنامه رو همسرش مفقود کرده ایا میشه عقد نامه رو المثنی رو صادر کرد؟
پاسخ
به همان دفترخانه ای که ازدواج ثبت شده است، مراجعه کنید و درخواست صدور رونوشت آن را دهید.
پرسش
نامزدم9 ماه نه تماسی نه هیچی من خانه پدرم ول کرده و رابطه با دختر نامحرمی دارد و با احساسات من و روحیه من بازی کرد و من را به عقد خود در آورده و با هم 6 ماه خوب بودیم در عقد بعد متوجه رابطه او با دیگری شدم نکاح خوانده شده و مراسم عقد کنان در حضور 100 نفر گرفته شده ازمایش خون همه هم طی شده و دارم مدرک و شاهد لطفا راهنمایی کنید
پاسخ
اگر عقدتان ثبت محضری شده است، می توانید نسبت به مطالبه نفقه و مهریه اقدام کنید.
.اعتیاد به مشروبات الکلی، مواد مخدر و قمار
.انجام کارهای غیر اخلاقی و غیر شرعی
.داشتن بیماری روانی (با تشخیص پزشکی قانونی
.وادار کردن کودک به کارهای خلاف شرع و اخلاق
.وادار کردن کودک به گدایی
.وادار کردن کودک به امر قاچاق
.اعمال خشونت و کتک زدن فرزند
به طور کلی، هر عملی که باعث شود تا پدر و مادر توانایی مراقبت از فرزند خود را نداشته باشد، جزء موارد سلب حضانت محسوب میشود. در این مورد دادگاه میتواند تصمیم عادلانه اتخاذ کند.
بعد از اینکه فرزند پسر به سن ۱۵ سالگی رسید، از سن حضانت خارج میشود و بر اساس قانون، خود به تنهایی میتواند والدینش را انتخاب کند. بنابراین، حضانت فرزند پسر بعد از سن پانزده سالگی به اقدام قانونی نیاز ندارد زیرا اختیار حضانت بر عهده فرزند است. اگر فرزند پسر بعد از ۱۵ سالگی مادر را انتخاب کند، نفقه فرزند با پدر است. این موضوع در خصوص حضانت دختر یا پسر تفاوتی ندارد و دختر نیز بعد از ۱۵ سالگی خود مسئول انتخاب والدین است. همچنین، در صورت فوت یکی از والدین حضانت فرزند پسر بر عهده والد دیگر است. اگر هر دو فوت کنند، حضانت پسر بر عهده پدربزرگش است.
بر اساس قانون مدنی، پس از اینکه فرزند پسر به سن هفت سالگی رسید، حضانت از مادر گرفته میشود و از این به بعد بر عهده پدر است. اما مطابق ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی، اگر در خصوص حضانت پسر مشکلی بین والدین ایجاد شود، دادگاه برحسب شرایط فرزند تصمیم گیری میکند. اما در صورت عدم اختلاف، پس از پایان ۷ سالگی پسر، حضانت به پدر سپرده خواهد شد. حضانت پدر بر فرزند پسر تا سن پانزده سالگی ادامه پیدا میکند. البته مادر همچنان حق ملاقات با فرزند خود را دارد و فردی نمیتواند از این امر جلوگیری به عمل آورد.
بر اساس قانون مدنی، حضانت فرزند در صورت ازدواج مجدد مادر با پدر خواهد بود. این موضوع در قانون ۱۱۷۰ به این صورت آمده است: «اگر مادر در مدتی که حضانت فرزند با اوست به جنون مبتلا شود یا همسر اختیار کند، حضانت پسر با پدر خواهد بود.» دلیل این امر مشخص است زیرا در بیشتر موارد مادر توانایی نگهداری فرزند را ندارد. بدین معنا که وظایف ناشی از حضانت کودک و تکالیف مربوط به همسرداری اغلب با مشکل همراه است. بنابراین، قانونگذار پدر را به عنوان مسئول نگهداری فرزند پسر را بعد از ازدواج مادر در نظر گرفته است.
روشهای اثبات پرداخت نفقه در دعاوی نفقه زوجه و اقارب اعم از اقرار سند شهادت، سوگند و اماره است .
در دعوای نفقه زوجه اکثر دادگاهها این موضوع را بر عهده شوهر دانسته که پرداخت نفقه یا عدم تمکین همسر خود را به اثبات رساند ولی در دعوای نفقه اقارب همیشه این خویشاوند مستحق نفقه میباشد که بایستی برای اثبات دعوا اقدام کند.
مهریه شرعی همان است که در ضمن عقد واقع شده است و نمی توان برای افزایش یا کاهش مهریه اقرارنامه اصلاحی نوشت.عوض افزایش مهریه می توان در یک سند مجزا مرد به زن خود را بدهکار کند. به جای کاهش مهریه نیز، زن و زوجه می تواند مقداری که می خواهد کاهش دهد را اقرار به وصول مهریه کند.
اقرار به وصول مهریه دو مدل است. یکی اینکه زوجه و خانم اقرار می کند که تمام مهریه را دریافت کرده است. نوع دیگر اقرار به وصل مهریه است که خانم اقرار می کنم تنها بخشی از مهریه را دریافت کرده است.به عنوان مثال همسر در دفترخانه می تواند اقرار کند که از 100 سکه مهریه خود تمام یا بخشی از آن را دریافت کرده است.
در این مورد زن حق شوهرش را نسبت به مهریه ساقط می کند مثلا می گوید تو نسبت به پرداخت مهریه بری الذمه هستی.اساساً ابراء اسقاط دین میباشد و قابل رجوع نیست.
زن در عوض بخشش مهریه انجام یا عدم انجام کاری را از زوج می خواهد ، مثلا در عوض موافقت زوج با طلاق ، تمام یا قسمتی از مهریه خود را به او می بخشد.
در این مورد زن بدون هیچ عوضی، مهریه خود را می بخشد یعنی بدون اینکه انجام یا عدم انجام کاری را از زوج بخواهد.
بخشش مهریه از جانب زن گاهی در اثر ناآگاهی از عواقب آن ،صورت می گیرد و در مواقعی پیامدهای نامطلوب بخشش مهر ،ضرر و زیان های مادی و معنوی بسیاری را متوجه زوجه می کند. زن باید از وقوع اتفاقاتی که باعث پشیمانی او از بخشش می شود مطلع گردد. مثلا زن باید بداند که در صورتی که مرد ورشکسته شود و یا قصد طلاق او را بکند زن ، دیگر هیچ حقی بر مهر ندارد.
برای طی کردن مراحل بخشیدن مهریه نیازی به مراجعه به دادگاه نیست . چرا که بذل مهریه می تواند به موجب سند عادی باشد و یا به موجب سند رسمی . بخشش مهریه از طریق سند عادی یعنی اینکه زن به موجب دست نوشته ای بر روی کاغذ یا برگه ای مهریه خود را به مرد ببخشد و یا اینکه از طریق مراجعه به دفترخانه اسناد رسمی ، سند رسمی مبنی بر بذل مهریه به نفع مرد تنظیم کنند. در هر دوی این موارد ، بخشیدن مهریه معتبر و صحیح است.اما بهتر است در دفترخانه انجام شود تا جای هیچ شک و شبهه و اختلافی در آینده نباشد.
بخشیدن مهریه به طرق مختلف امکانپذیر است . گاهی زن به موجب سند یا نوشته ای اقرار می کند که مهریه اش را از مرد گرفته است ، یا اینکه زوجه به موجب سندی ذمه مرد را اصطلاحا بری کرده است ، حالت دیگر این است که زن مهریه خود را به مرد هبه یا هدیه می کند . هرکدام از این روش ها با هم متفاوتند و آثار متفاوتی هم به جای می گذارند . چرا که اگر زن ذمه شوهرش را بری از پرداخت مهریه کند ، یا اقرار به دریافت مهریه کند ، دیگر نمی تواند از بخشیدن مهریه رجوع کند و دوباره مهریه اش را بگیرد.
هرگاه خانمی با استفاده از سند عادی یا رسمی ، تمام یا بخشی از مهریه خود را به شوهرش ببخشد ، به این عمل بذل یا بخشش مهریه می گویند .
تحت هر شرایطی مهریه به زن تعلق می گیرد مگر در صورت بذل مهریه از طرف زن.
در مورد هبه غیر معوض، زن همیشه می تواند به مابذل ( آنچه بخشیده ) رجوع کند. ولی در صورتی که هبه معوض باشد و عوض هم داده شده باشد طبق ماده ۸۰۳ قانون مدنی هبه، قابل رجوع نیست. اما هرگاه هبه، معوض و در قبال طلاق باشد، در صورتی که زوجه در دوران عده به مهریه رجوع کند، زوج هم می تواند رجوع به زوجیت کند. یعنی طلاق بائن تبدیل به طلاق رجعی میشود. از طرف دیگر اگر بخشیدن مهریه در مقابل طلاق باشد و طلاق داده نشود، این امر ابراء محسوب نشده و یک هبه قابل رجوع است. حالت آخر ( ابراء) نیز بدلیل آنکه اسقاط دین است،اساساً قابل رجوع نیست. چرا که ابراء یکی از اسباب سقوط تعهد است.