ازدواج مجدد مرد بدون اجازه از همسر دارای ضمانت اجرای قانونی است و با ازدواج دوم، برای زن حق طلاق ایجاد خواهد شد ولی عقد ازدواج دوم کاملاً صحیح است.
ازدواج مجدد مرد بدون اجازه از همسر دارای ضمانت اجرای قانونی است و با ازدواج دوم، برای زن حق طلاق ایجاد خواهد شد ولی عقد ازدواج دوم کاملاً صحیح است.
یارانه زن در صورت طلاق و دریافت مرد از طریق دادخواست حقوقی قابل مطالبه است و همچنین امکان جداسازی یارانه پس از طلاق از طریق فرمانداری و پلیس + ۱۰ وجود خواهد داشت.
مطابق تبصره ماده 5 قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر، بخشی از اتومبیل ها، که بدون تجسس، در معرض دید عموم می باشد، حریم شخصی محسوب نمی شود.
این قانون، هم چنین، قسمتهای مشترک آپارتمانها، هتلها و بیمارستانها را از شمول حریم خصوصی خارج کرده است.
میزان نفقه با توجه به شرایط زن اعم از تحصیلات، محل زندگی، توانایی مرد و... توسط کارشناس در صورت اختلاف مشخص خواهد شد.
برای بخشیدن مهریه از طرف زوجه تعدادی از دفاتر اسناد رسمی، حضور پدر زوجه را الزامی می دانند.
البته برای بخشش مهریه توسط زوجه نیازی به حضور پدر وی نیست و این الزام از طرف قانون نبوده و تعدادی از دفاتر اسناد رسمی به دلیل عدم وجود ترس، تهدید از سوی زوج، احساسات و... حضور پدر زوجه را الزامی می دانند.
به طور کلی هرگاه کسی از دیگری انجام کاری را بخواهد که وظیفه او نیست، اجرت انجام آن کار با آمر است.
لذا در خانواده به موجب شرع و قانون حاکم بر جامعه ما، زن موظف به انجام امور منزل نیست. پس اگر مردی از زنش بخواهد کارهای منزل را انجام دهد و زن نیز قصدش از انجام آن کارها تبرعی( مجانی) بودن نباشد، می تواند با طرح دعوی اجرت آن کارها (اجرت المثل) را دریافت نماید.
تعیین میزان اجرت با دادگاه و کارشناس این امر می باشد که به طول مدت زندگی و کارهایی که زن انجام داده و مسائل دیگر که متخصصین می دانند بررسی و معین می گردد.
اجرتالمثل یکی از حقوق ویژهای است که شرع و قانون برای زنان در نظر گرفته است. زن وظایف خاصی در زندگی زناشویی دارد که توسط قانون و شرع برشمرده شده است. مطابق قانون به محض ازدواج، میان زوجین وظایف و تکالیفی برقرار میشود که آنها باید نسبت به یکدیگر آن را انجام دهند. این وظایف شامل تمکین عام و تمکین خاص است.
تمکین عام
تمکین عام به معنای حضور زن در زندگی مشترک و عمل به وظایفی است که شرع و قانون تعیین کرده است. مثلا زن شرعا نمیتواند بدون اجازه همسرش از خانه خارج شود. ادامه تحصیل و کار کردن زن در خارج از منزل نیز باید با اجازه شوهر باشد، هر چند در حال حاضر بسیاری از زنان این حقوق را در عقدنامه دریافت میکنند.
تمکین خاص
تمکین خاص نیز به معنای عمل کردن زن به وظایف زناشویی است.
اجرتالمثل
حال اگر زن در طول زندگی مشترک و در خانه همسر خود، کاری به جز این موارد را به دستور شوهر انجام دهد، مستحق پاداشی است که به آن اجرتالمثل گفته میشود
چه عواملی در تعیین میزان اجرت المثل درنظر گرفته می شوند؟
کارشناسی پروندههای اجرتالمثل نیز مانند تمام امور حقوقی شامل فوت و فنهای خاصی است که کارشناسان با دقت به آن رسیدگی و آن را رعایت میکنند. مثلا :
*به زنان شاغل در خارج از منزل همیشه اجرتالمثل کمتری تعلق میگیرد.
در قانون و شرع زن مالک دارایی و پولی است که به دست میآورد و حال اگر با توافق شوهر، او در خارج از منزل کار میکند، الزامی ندارد که حتی یک ریال از درآمد خود را به همسرش بپردازد یا اینکه در منزل خرج کند.در بحث اجرتالمثل وقتی زن بیرون از خانه شاغل باشد، طبیعتا وقت کمتری برای کارهای منزل میگذارد، هر چند ممکن است استثناهایی وجود داشته باشد و زنی در عین اشتغال در خارج از منزل همه وظایف خود را انجام دهد؛ اما این فرض چندان منطقی نیست زیرا کار در منزل بر اساس وقت تنظیم میشود و زنی که در ساعت ۵ بعد از ظهر به خانه میرسد، نمیتواند مانند زنی که از صبح در خانه است، کار و فعالیت داشته باشد.
نکته جالب اینکه زنانی که فقط خانهدار هستند، در زمان کارشناسی برای تعیین اجرتالمثل، رقمهای بهتری دریافت میکنند.
* تحصیلات زن نیز مساله دیگری است که در اجرتالمثل او موثر است.
استدلال این نظریه نیز این است که دستمزد یک پرستار با تحصیلات لیسانس بسیار بیش از دستمزد پرستاری با تحصیلات دیپلم است.
*پایگاه اجتماعی، شئون زن، شغل پدر، محل زندگی در زمان مجردی و تحصیلات در زمان تجرد و بعد از ازدواج هم در افزایش میزان اجرتالمثل تاثیر قابل توجهی دارد.
*تعداد فرزندان نیز از موارد موثر در کارشناسی اجرتالمثل است. اگر فرزندان مادری دختر باشند، اجرتالمثل کمتری به او تعلق میگیرد چون فرض بر این است که در خانه دختر همیشه کمک حال مادر است؛ حال آن که در خصوص پسرها چنین مسالهای همیشگی نیست. اگر مادری فرزند خود را از شیر خود تغذیه کرده باشد نیز مشمول دریافت اجرتالمثل بیشتری است.
* اینکه زنی در هنگام ازدواج، فرزند یا فرزندان قبلی همسرش از زن سابقش را نیز بزرگ کند، باز هم سبب افزایش میزان اجرتالمثل زن میشود.
*ممکن است مردی بخشی از ایام زندگی خود را در ماموریت کاری خارج از کشور یا مثلا زندان گذرانده باشد. این مساله نیز در کاهش یا افزایش اجرتالمثل موثر است.
* معمولا برای ایام عقد و زمانی که زن در خانه پدرش است و با همسرش دچار مشکل میشود، اجرتالمثلی تعلق نمیگیرد.
اجرت المثل در قانون:
حق زوجه برای گرفتن اجرتالمثل ایام زوجیت مستند به دو ماده قانونی است:
۱- ماده ۳۳۶ قانون مدنی : «هر کس بر حسب امر دیگری اقدام به علمی کند که عرفا برای آن عمل اجرتی بوده یا آن شخص عادتا مهیای آن عمل باشد، عامل مستحق اجرت عمل خود خواهد بود؛ مگر اینکه معلوم شود که قصد تبرع (رایگان) داشته است»
۲- بند الف تبصره ۶ ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب ۲۸ آبان سال ۱۳۷۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام مقرر میدارد: «چنانچه زوجه کارهایی را که شرعا بر عهده وی نبوده، به دستور زوج و با نداشتن قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه اجرتالمثل کارهای انجامشده را محاسبه و به پرداخت آن حکم میکند»
بنابراین زوجه میتواند با استناد به مواد فوق در صورت حصول شرایط لازم، اجرتالمثل ایام زوجیت را از زوج مطالبه کند.
به چه زنانی اجرت المثل تعلق نمی گیرد؟
+ زنی که در خانه به قصد تبرع یعنی به رایگان و در راه رضای خدا کار می کرده است.
+زنی که فعالیت خانه داری را به عنوان شرط ضمن عقد قرار داده باشد.
+زنی که به علتی غیر از عسرو حرج تقاضای طلاق داده باشد.
+زنی که همسرش وی را به خاطر تخلف از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار طلاق می دهد.
نکته:
اگر به هر دلیل امکان تعیین و مطالبه اجرت المثل نباشد (یکی از دلایل بالا) نوبت به نحله می رسد و نسبت به تعیین نحله اقدام می شود. بنابراین نمی توان هم اجرت المثل گرفت و هم درخواست پرداخت نحله کرد.
در تعیین نحله، دادگاه با توجه به وضع مالی زوج و زحمات زوجه مبلغی را به عنوان نحله تعیین می کند که به زوجه بپردازد و در نحله نیازی به تعیین کارشناس نیست و قاضی باید راجع به وضعیت مالی زوج تحقیق و با توجه به زحمات زن مبلغ متناسبی بابت نحله معین کند.
درآمدهای هزینه شده در خانه شوهر
در قانون حمایت از خانواده تاکید شده است که اگر زوجه کارمند باشد و ماحصل دسترنج و دستمزد خودش یا حقوق ماهیانه خودش را در منزل زوج مصرف کند این مبلغ علاوه بر اجرت المثل قابل وصول است.
بر اساس ماده ۳۰ قانون حمایت از خانواده اجرت المثل برای کاری است که زن در خانه شوهرش انجام می دهد اما خانمی که شاغل است و حقوق خود را در خانه همسر مصرف کرده است، می تواند آن را به طور تمام و کمال مطالبه کند.
ماده ۳۰ قانون حمایت از خانواده مصوب سال ۱۳۹۱ اعلام می دارد:
در مواردی که زوجه در دادگاه ثابت کند به امر زوج یا اذن وی (یعنی یا اینکه همسرش به او گفته که حقوق خود را خرج کن یا اینکه اجازه گرفته و خرج کرده است) از مال خود برای مخارج متعارف زندگی مشترک (مال خود یا حقوق ماهیانه خود یا ارثی که به خانواده همسر آورده است) که بر عهده زوجه است هزینه کرده و زوج نتواند قصد تبرع زوجه را اثبات کند می تواند معادل آن را از وی دریافت کند.
اجرت المثل چیست؟
اگر زن در طول زندگی مشترک و در خانه شوهر، کارهایی که شرعاً وظیفه او نبوده و بدون قصد تبرع «رایگان ،برای رضای خدا، بخشش، انجام نداده باشد» و به دستور شوهر نیز، انجام داده باشد، مستحق پاداشی است که به آن اجرت المثل گفته میشود.
در صورت مطالبه از سوی زوجه و اثبات و احراز این موارد در محکمه، مستحق دریافت اجرت المثل خواهد بود و با توجه به سنوات زندگی مشترک، نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهرانجام داده، وسع مالی زوج، تعداد فرزند و... دادگاه مبلغی را توسط کارشناس برای زوجه تعیین میکند.
وجود بعضی از عیوب در زن یا شوهر موجب انحلال عقد نکاح و قطع رابطه زناشوئی می گردد به عنوان مثال ناتوانی جنسی در شوهر و یا جزام و زمین گیری در زن می تواند از موارد فسخ از طرف یکی از زوجین باشد . البته استفاده از این حق برای زن و شوهر در صورتی است که از وجود این عیب قبل از وقوع عقد مطلع نبوده باشند در غیر این صورت نمی توانند از این حق علیه دیگری استفاده نمایند و یا جنون از عوارضی است که اگر زودگذر نباشد هرچند که مستمر و یا ادواری( به طور دوره ای سالم و بیمار باشد) می تواند از موارد فسخ باشد.
البته ذکر این نکته ضروری است که چنانچه زن پس از وقوع نکاح نیز از جنون همسر خود مطلع گردد می تواند از حق فسخ استفاده نماید ولی شوهر از از این حق محروم است . اختیار فسخی که قانونا به زن یا شوهر داده شده است فوری است یعنی به محض اینکه یکی از طرفین از عیب طرف دیگر مطلع شد باید از این حق استفاده نماید در غیر این صورت حق فسخ او از بین می رود و البته فوریت این حق نیز با توجه به عرف و عادت تعیین می گردد.
منظور از فسخ نکاح آنست که زن یا شوهر نسبت به طرف دیگر و خصوصیات وی در اشتباه بوده است و از آنجایی که از شرایط درست بودن نکاح، رضایت و توافق زوجین است و در این مورد که یکی از آنها نسبت به طرف دیگر در اشتباه بوده و تصور باطلی از او در ذهن داشته مثلا گمان می کرد که وی از سلامت کامل برخوردار بوده ولی بعدا متوجه شده که وی علیل و معیوب می باشد، در این صورت بعد از عقد ، حق فسخ نکاح و بر هم زدن آن را دارد و این در صورتی است که نسبت به عیب یا نقصی که در طرف دیگر است هنگام عقد جاهل بوده.
عیب هایی که به زن و شوهر حق فسخ نکاح می دهد، بر دو دسته اند: بعضی از آنها مختص زن یا شوهر و بعضی مشترک بین آن دو است.
یکی از عیوب مشترک، دیوانگی است.
مقصود از دیوانگى، فساد و آشفتگی عقل در جمیع اوقات یا بعض اوقات است.
اگر بعد از عقد زناشویی بر یکی از زوجین معلوم شود که دیگری دیوانه بوده، حق فسخ دارد.
همچنین اگر بعد از عقد و حتی بعد از آمیزش، مرد دیوانه شود، زن می تواند ازدواج را فسخ کند،.
ولی اگر زن بعد از آمیزش دیوانه شود، مرد حق فسخ ندارد.
از دیگر عیوبی که به عنوان علت فسخ نکاح در بعضی از کتب مطرح شده «دو جنسی بودن» است.
عنن: عنن یک نوع بیماری است که به واسطه آن کمر مرد سست شده و در نتیجه از عمل نزدیکی عاجز می گردد. به شرط آنکه بعد از گذشتن مدت یک سال از تاریخ رجوع زن به حاکم، رفع نشود.
خصاء: عارضه مربوط به اخته شدن مرد
ناتوانی جنسی و وجود مشکل در دستگاه تناسلی: اگر ناتوانی جنسی پس از عقد نیز انجام شود باز هم زن می تواند فسخ نکاح را بخواهد.
جنون مرد: که این مورد نیز حتی اگر پس از عقد بروز کند از موجبات فسخ خواهد بود.
چنانچه زن پیش از عقد به یکی از عیوب زیر دچار باشد و مرد از وجود آن آگاه نباشد، حق فسخ نکاح برای مرد به وجود می آید:
قرن
جذام
برص
افضاء
زمین گیری
نابینایی از دو چشم
نکته:
اگر زن بعد از عقد به یکی از معایب فوق دچار شود، حق فسخ برای مرد نخواهد بود.
خیر. غیر از عیوب موارد دیگری نیز منجر به فسخ نکاح می گردند . از آن جمله:
فریب: مانند اینکه با همسرى که در ظاهر مسلمان است ازدواج مىکند، ولى بعد ثابت مىشود که آن زن اهل کتاب است و نه مسلمان، یا با همسرى نکاح مىکند به گمان اینکه آزداه است و بعد ثابت مىشود که کنیز است.
نادار شدن به نحوى که شوهر قادر به پرداخت مهریه نباشد، زن در این شرایط مىتواند قبل از دخول نکاح را فسخ کند و اگر دخول انجام گرفته، حق فسخ نکاح را ندارد، بلکله عقد نکاح به قوت خود باقى و مهریه بر ذمه او است، زن نیز باید به خواسته شوهر تن دهد.
نادار شدن به نحوى که شوهر قادر بر تأمین نفقه نباشد، هرگاه شوهراز دادن نفقه عاجز شد، زن به امید توانگر بودن او در حد توان انتظار کند و بعد مىتواند با توسل به مراجع ذى صلاح شرعى خواستار فسخ نکاح شود.
هرگاه شوهربراى مدت مدیدى غایب شد و آدرسش مشخص نبود و مالى براى نفقه همسر نگذاشته و کسى را براى تأمین نفقه همسر توصیه نکرده باشد و کسى دیگر نیز مسئولیت نفقه را بر عهده نگیرد در چنین حالتى زن مىتواند با توسل به مراجع ذى صلاح شرعى، خواستار فسخ نکاح شود.
قاضى او را نخست به صبر توصیه مىکند، اگر راضى نشد و تن در نداد، قاضى طلاق نامه را مبنى بر غیبت شوهر تنگدست بودن همسرش در حضور گواهانى که شوهر و همسر را مىشناسند تنظیم مىکند، بعد حکم فسخ به اجرا در مىآید، و این فسخ یک طلاق رجعى محسوب مىشود، اگر شوهر در ایام عده پیدا شد و به خانه برگشت، رجوعش ثابت شده و به زندگى خود ادامه بدهند.
اگر زن در موقع عقد شرط کند که هرگاه شوهر مثلا مسافرت نماید یا معتاد به موادّ مخدر گردد یا خرجى او را ندهد اختیار طلاق با او باشد این شرط باطل است.
ولى هرگاه شرط کند که او از طرف شوهرش وکیل باشد که هرگاه این کارها را انجام دهد خود را مطلّقه کند این وکالت صحیح است و در چنین صورتى حق دارد خود را طلاق دهد.
بدانیدکه:
هرگاه زوجه در موقع ازدواج خود را دوشیزه قلمداد کند و خلاف آن ثابت شود، مرد حق فسخ نکاح را دارد.
مهریه ای که مقدار آن بر حسب عرف و عادت و با توجه به وضع زن از لحاظ سن، زیبایی، تحصیلات و هم چنین موقعیت خانوادگی و اجتماعی وی در موارد زیر تعیین میشود
۱٫ وقتی مهریه ی تعیین شده در زمان عقد، نامعلوم باشد یا جنبه مالی نداشته باشد.
۲٫ وقتی مهریه در زمان عقد تعیین نشده باشد و نزدیکی رخ داده باشد.
۳٫ وقتی نکاح باطل بوده و زن از این مساله آگاه نبوده است.
۴٫ وقتی مهر تعیین نشده و مرد پس از نزدیکی بخواهد همسر خود را طلاق دهد.
مهر المثل چیست؟
اگر در زمان انعقاد عقد راجع به مهریه توافق نشده یا اینکه مهریه نوعی تعیین گردیده که مطابق قانون نبوده، ولی عمل زناشوئی بین زوجین رخ داده است، در این حالت بر اساس عرف و عادت محل و وضعیت خاص زوجه مانند تحصیلات، سن، شغل و امثال آن مهریه ای هم شأن زنان مشابه وی تعیین میگردد که به این نوع مهریه مهرالمثل می گویند.
مهرالمتعه زمانی پرداخت میگردد که مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر بخواهد همسر خود را طلاق دهد. لذا مهرالمتعه تنها در یک مورد و با وجود سه شرط زیر پرداخت میگردد:
۱٫ در عقد مهر مشخص نشده باشد.
۲٫ بین زوجین طلاق واقع شود.
۳٫ نزدیکی صورت نگرفته باشد.
برخلاف مهرالمثل که در تعیین آن وضعیت زن در نظر گرفته میشود ، در تعیین مهرالمتعه وضعیت مرد از حیث فقر و غنا لحاظ میگردد.
در عقد موقت ، زن حق نفقه ندارد، لیکن اگر دادن نفقه شرط شده باشد یا این که عقد موقت مبنی بر آن جاری شده باشد، مرد موظف است نفقه زن را پرداخت کند.
در چنین حالتی اگر مرد نفقه را پرداخت ننماید، زن خود می تواند مساله را به صورت حقوقی در دادگاه پیگیری نماید که در این مورد، دادگاه مرد را ملزم به پرداخت نفقه می نماید.
چنانچه مرد به هردلیلی نفقه را پرداخت نکند و یا زن را رها کند، دادگاه وی را مجبور می کند باقی مدت عقد را ببخشد و بذل مدت نماید.
مهریه در عقد موقت:
در عقد دایم ، عدم وجود مهریه یا ذکر نشدن آن جایز است، اما در عقدموقت ، وجود مهریه شرط صحت عقد بوده و بدون آن عقد باطل است .
اگر زنی در اثنای دوره عقد موقت از دنیا برود ، و یا حتی اگر شوهر تا آخر مدت عقد با او نزدیکی نکند ، کل مهریه به او و یا ورثه او تعلق می گیرد.
اما اگر شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت عقد را ببخشد و یا در اصطلاح بذل مدت کند، باید نیمی از مهریه را به زن بدهد.
اگر زن و مرد بخواهند خودشان صیغه عقد را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهریه معین شد، زن باید بگوید:
زوّجتُکَ نفسی فی المّدت المعلومۀِ علی المهرِ المعلوم؛
من خودم را به همسری تو در آوردم با مدت معین و با مهر معین.
بعد باید مرد بگوید: قَبِلتُ؛
قبول کردم.
بعضی از اموال معسر از پرداخت دین مستثنی می شوند. یعنی نمی توان از این اموال برای پرداخت بدهی و دین فرد محکوم استفاده کرد و دادگاه برای اجرای محکومیت های مالی ، در موارد زیر از اموال محکوم تصرفی نمی کند.
الف: منزل مسکونی که عرفا در شان محکوم علیه در حالت اعسار او باشد
ب: اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکوم علیه و افراد تحت تکفل لازم است
ج: آذوقه موجود به قدر احتیاج محکوم علیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفا آذوقه ذخیره می شود
د: کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شان آنها
ه: وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است.
و: تلفن مورد نیاز مدیون
ز: مبلغی که در ضمن عقد اجاره به عنوان قرض به موجر پرداخت می شود مشروط بر اینکه پرداخت اجاره بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد.
بر اساس تبصره این ماده چنانچه منزل مسکونی فرد محکوم بیش از نیاز و شان عرفی او در حالت اعسارش بوده و مال دیگری از وی در دسترس نباشد، به تقاضای شاکی به وسیله مرجع اجرا کننده حکم با رعایت تشریفات قانونی به فروش رفته و مازاد بر قیمت منزل متناسب عرفی، صرف تادیه دیون محکوم خواهد شد.
1- در صورت باردار شدن زوجه
2- توافق طرفین
3- شروط ضمن عقد
نمونه توافق، طلاق توافقی بدین شرح است:
در طلاق توافقی، طرفین می توانند به صورت توافقی نسبت به موضوعات مورد اختلاف تعیین تکلیف نموده و در صورتی که در حکم دادگاه قید گردد، رسمیت می یابد و هرگاه بر اساس توافق زوجین، گواهی عدم امکان سازش صادر گردد، و به هر دلیلی از درجه اعتبار ساقط شود، کلیه توافقاتی که در گواهی عدم امکان سازش و طبق توافقات قبلی، رسمیت یافته است، ملغی می گردد.
نمونه توافق طلاق توافقی
بنام خدا
قرارداد حاضر فی مابین آقای........ فرزند....... به شماره شناسنامه......... و شماره ملی....... به نشانی.................. و شماره تماس..... و سرکار خانم...... فرزند....... به شماره شناسنامه........ و شماره ملی......... به نشانی..................... به شرح مواد آتی منعقد گردید.
1- سرکار خانم...... تعداد..... سکه از مهریه خود را در قبال اجرای صیغه طلاق به آقای..... بذل می نماید و حق رجوع به مابذل را از خود سلب و ساقط می نماید.
توافق گردید آقای..... جمعاً مبلغ..... به سرکار خانم..... به عنوان مهریه/نفقه/ اجرت المثل «عنوان دقیق حقوق مالی که مقرر است به زوجه پرداخت شود» پرداخت نماید که مبلغ...... به عنوان پیش پرداخت در دفتر ازدواج وطلاق و ماهیانه مبلغ..... به شماره حساب/ شماره کارت..... واریز نماید.
نکته- بذل مهریه می تواند نسبت به تمام آن باشد و یا بخشی از آن و زوجه الزامی به بذل کلمهریه خود در قبال اجرای صیغه طلاق ندارد.
2- سرکار خانم........ جهیزیه خود را مسترد نموده/ مسترد می نماید/ ادعایی در خصوص جهیزیه ندارد/ مبلغ..... بابت جهیزیه و در قبال اجرای صیغه طلاق می گیرد.
3- سرکار خانم..... در خصوص نفقه گذشته، حال و آینده و همچنین در خصوص اجرت المثل، و در قبال اجرای صیغه طلاق ادعایی ندارد/ نفقه خود را به مبلغ.... طبق پرنده کلاسه.... دریافت می نماید/ نفقه و اجرت المثل خود را دریافت نموده و پس از اجرای صیغه طلاق ادعایی در این خصوص ندارد.
4- در خصوص فرزندان مشترک به نام های..... و.....، فرزندان تحت حضانت پدر/ مادر می باشند و می توانند در هر هفته در روزهای 5 شنبه و جمعه یا... از ساعت..... الی ..... با پدر/ مادر خود در ...... ملاقات داشته باشند.
5-نفقه فرزندان طبق توافق برای هرکدام مبلغ...... و جمعاً...... تعیین گردید که با توجه به شرایط موجود در هر سال 10 درصد به مبلغ اضافه می گردد و آقای..... مکلف است در هر ماه این مبلغ را از طریق کارت به کارت به شماره کارت ............. و یا از طریق بانک به شماره حساب........ واریز نماید، ادعای پرداخت از سوی آقا بدون وجود فیش پذیرفته شده نیست.
نکته- در خصوص افزایش نفقه نیز می توان یک شخص مشخص را به عنوان داور مشخص نمود.
6- طرفین در قبال اجرای صیغه طلاق کلیه پرونده های حقوقی و کیفری مطروحه نسبت به یکدیگر را در قبال اجرای صیغه طلاق مختومه می نمایند. «نام برده شود به اضافه شماره پرونده و شعبه»
امضاء و اثر انگشت زوج امضاء و اثر انگشت زوجه
امضاء شاهد امضاء شاهد
هرگاه مسؤول حضانت از انجام تکالیف مقرر خودداری کند یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود، برای بار اول به پرداخت جزای نقدی درجه هشت و درصورت تکرار به حداکثر مجازات مذکور محکوم می شود.
اداره کل حقوقی قوه قضائیه در نظریهای مشورتی به شماره 7/93/2305 در رابطه با مرجع رسیدگی به ماده 54 ﻗﺎﻧﻮﻥﺣﻤـﺎﯾﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ 1391 ﮐﻪ ﻣﺴﺘﻠﺰﻡ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺟﺰﺍی ﻧﻘﺪی ﺩﺭﺟﻪ ٨ ﺍﺳﺖ اعلام کرد:
ﺍﻭﻻًـ ﺭﺳﻴﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻓﺼﻞ ﻫﻔﺘﻢ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ 1391 ﻭﻓﻖ ﻋﻤـﻮﻣﺎﺕ ﺁﯾﻴـﻦﺩﺍﺩﺭﺳـﯽ ﮐﻴﻔـﺮی ﻭ ﻋﻠـیاﻻﺻـﻮﻝ ﺩﺭ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﻋﻤﻮﻣﯽ (ﮐﻴﻔﺮی) ﺭﺳﻴﺪﮔﯽ میﺸﻮﺩ، ﺯﯾﺮﺍ ﺻﻼﺣﻴﺖ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺧـﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺍﻣﺮی ﺍﺳﺘﺜﻨﺎﯾﯽ ﻭ ﻣﺴﺘﻠﺰﻡ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺑﻪ ﻗﺪﺭ ﻣﺘﻴﻘﻦ ﺍﺳﺖ، ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ 18ﮔﺎﻧﻪ ﻣﺬﮐﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﺎﺩﻩ 4 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﯾﺎﺩﺷﺪﻩ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
در این نظریه همچنین آمده است، ﺛﺎﻧﻴﺎً ـ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﺎﺩﻩ 54 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ 1391 (ﺧﻮﺩﺩﺍﺭی ﺍﺯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺗﮑﺎﻟﻴﻒ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺣﻀﺎﻧﺖ ﻭ ﻣﻤﺎﻧﻌﺖ ﺍﺯﻣﻼﻗﺎﺕ ﻁﻔﻞ)، ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻌﻘﻴﺐ ﮐﻴﻔﺮی ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﺩ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺑﺰﻩ ﻣﺬﮐﻮﺭ ﺑﺎﻟﺤﺎﻅ ﻣﺎﺩﻩ19 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻣﺼﻮﺏ 1392، ﺻﺮﻓﺎً ﺟﺰﺍی ﻧﻘﺪی ﺗﺎ ﺩﻩ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﺭﯾﺎﻝ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻧﻄﺒﺎﻕ ﺍﯾﻦﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺑﺎ ﺑﻨﺪ »ﺍﻟﻒ« ﻣﺎﺩﻩ ٩ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺷﻮﺭﺍﻫﺎی ﺣﻞﺍﺧﺘﻼﻑ ﻣﺼﻮﺏ 1387، ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺭﺳﻴﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﻓﻮقاﻟﺬﮐﺮ ﺩﺭ ﺻﻼﺣﻴﺖ ﺷﻮﺭﺍی ﺣﻞ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺍﺳﺖ.
1- زن کارهایی را که شرعاً بر عهده وی نبوده و عرفاً برای آن کار اجرت المثل متصور است، انجام داده باشد.
2- زن قصد تبرع نداشته باشد.
3- به دستور مرد، کارها را انجام داده باشد.
مدارک لازم برای طرح دعوی طلاق توافقی عبارت است از:
1- کپی کارت شناسائی زوجین «کارت ملی یا شناسنامه»
2- کپی عقدنامه «در صورت عدم وجود عقدنامه می توان رونوشت آن را از دفتر ازدواج تهیه نمود»
3- توافق نامه طلاق توافقی «صورتجلسه طلاق توافقی» برای اطلاع از نمونه صورتجلسه طلاق توافقی «نمونه صورتجلسه طلاق توافقی»
4- دادخواست
5- در صورت وکالت در طلاق ارائه کپی وکالتنامه
نکته: مدارک مورد نیاز می بایست برابر اصل شده و در جلسه رسیدگی نیز اصل آن وجود داشته باشد.
نمونه ای از قرارداد و توافقات قبل از طلاق توافقی جهت ارائه به دادگاه وتعیین تکلیف قبل از دادگاه.
بنام خدا
«صورتجلسه طلاق توافقی»
صورتجلسه در مورخ... فی مابین آقای... فرزند... صادره از... به شماره شناسنامه... به شماره ملی... و سرکار خانم... فرزند... صادره از.... به شماره شناسنامه .... به شماره ملی ... تنظیم گردید و ضمن عقد خارج لازم طرفین نسبت به مفاد و بندهای ذیل در راستای مواد 10 و 219 قانون مدنی توافق و رضایت خود را در کمال صحت عقلانی با امضاء در ذیل آن تأیید می نمایند و مفاد این قرارداد برای طرفین لازم اتباع میباشد.
علت طلاق:...
1- مهریه: مهریه زوجه به میزان... می باشد که زوجه اقرار به بذل... در قبال طلاق می نماید و زوج نیز قبول بذل می نماید و زوجه نیز حق رجوع از مابذل را از خود ساقط می نماید.
2- حضانت: در خصوص حضانت فرزند... ساله مشترک بنام... توافق نمودند که حضانت فرزند به عهده... باشد ولی حق ملاقات فرزند، برای.... محفوظ باشد و ... نیز متعهد می گردد هفته ای/ هر هفته به میزان... ساعت فرزند را در محل... در اختیار.... قرار دهد و ... فرزند را در مکان مذکور تحویل گرفته و متعهد می گردد در همان مکان فرزندان را تحویل ... دهد.
3- نفقه: زوجه نسبت به نفقه حال، گذشته و آینده هیچ ادعایی ندارد.
4- جهیزیه: در خصوص جهیزیه زوجه هیچ گونه ادعایی ندارد.
5- اجرت المثل: زوجه هیچ ادعای نسبت به اجرت المثل ندارد.
6- زوجه و زوج متعهد می گردند کلیه دعاوی حقوقی و کیفری در گذشته، حال و آینده را نسبت به یکدیگر ساقط نمایند.
لازم به ذکر است زوجه در خصوص کلیه حقوق مالی متعلق به خود هیچگونه ادعایی ندارد و همچنین طرفین هیچگونه شرط دیگری در این توافقنامه بجز بندهای فوق الذکر ندارند و هر 2 طرفین نسبت به توافقات حاصله حق رجوع ندارند و این توافقنامه در یک نسخه تنظیم و طرفین با امضاء در ذیل آن در حضور شهود کلیه مفاد و مندرجات این توافقنامه را قبول نمودند.
امضاء زوج: امضاء زوجه:
برای طلاق توافقی به کجامراجعه کنیم ؟
علیرغم آنکه بسیاری از افراد جامعه بر این تصور غلط می باشند که برای طلاق توافقی می توانند به دفاتر طلاق مراجعه و اقدام به ثبت طلاق توافقی نمایند گفتنی است برای اخذ گواهی عدم امکان سازش برای طلاق توافقی نیازمند مراجعه به دادگاه خانواده می باشد.
بر اساس قانون و جهت طلاق توافقی می بایست اقدام به اخذ گواهی عدم امکان سازش از دادگاه خانواده نمود وسپس بر اساس حکم صادره، نسبت به اجرای صیغه طلاق اقدام نمود.
در طلاق توافقی به دلیل آنکه زوجین بدون تحمل پروسه طولانی سال ها دادرسی به نیت خود می رسند در جامعه از استقبال خاصی برخوردار است. البته طلاق توافقی به نسبت طلاق یک طرفه بسیار زودتر انجام می شود.
دفاع در قبال دعوی مطالبه اجرت المثل خودرو توسط زوجین به طرفیت یکدیگر:
در مواردی ممکن است که زوج یا زوجه ای که مالکیت رسمی بر یک دستگاه خودور دارد؛ دعوایی را به خواسته مطالبه اجرت المثل ایام استیفاء منفعت و استهلاک اتومبیل به انضمام جرایم متعلقه به طرفیت همسر خویش مطرح کرده باشد.
برای دفاع مؤثر در قبال چنین دعوایی که منتهی به صدور حکم به بطلان دعوی خواهان یا بی حقی وی شود باید دفاعی بدین ترتیب ارائه داد که:
اولاً: درباب مطالبه اجرت المثل، نظر به اینکه غلبه ظاهر در زندگی مشترک زناشویی بر آن است که مالکیت اتومبیل به نام هر یک از زوجین که باشد و طرف دیگر برای رفع حوائج زندگی مشترک و به طور معمول و متعارف از آن استیفاء منفعت کند، ماذون در انتفاع از اتومبیل می گردد؛ لذا عنصر عدوان جهت احراز غصب و یا استفاده شخصی و یا استفاده از اتومبیل برای اخذ درآمد بدون رضایت طرف مقابل قابل احراز نبوده و از این حیث با عنایت به عدوانی نبودن تصرفات، صدور حکم به اجرت المثل ایام تصرف و اجابت خواسته خواهان ممتنع و نتیجتاً دعوی مطروحه در این قسمت محکوم به بطلان است.
ثانیاً: در مورد جرائم راهنمایی رانندگی به مبلغ ....ریال که حسب ادعای خواهان، ناظر بر تخلفاتی است که خوانده با اتومبیل انجام داده است؛ نظر به اینکه از ناحیه خواهان، دلیلی که ثابت نماید تخلفاتی که منتهی به صدور قبوض جریمه گردیده است از ناحیه خوانده صورت گرفته است ارائه نشده و دلیلی هم وجود ندارد که این تخلفات را ایشان انجام داده باشد، لذا دعوی خواهان در این قسمت نیز قابلیت اجابت نداشته و محکوم به رد است.
ثالثاً: در مورد مطالبه استهلاک خودرود نیز با عنایت به اینکه استهلاک، نتیجه بلافصل استفاده و استیفاء از خودرو بوده و کاهش ارزش ناشی از استهلاک معمولی یک اتومبیل با عنایت به مفقود بودن رکن سببیت بر فرض وجود ضرر قابلیت مطالبه از عضو دیگر خانواده که عرفاً ماذون در استفاده از اتومبیل میباشد را ندارد لذا دعوی خواهان در این قسمت نیز قابلیت پذیرش و اجابت خواسته را ندارد و محکوم به بطلان است.
سوال
با توجه به ماده ۲۱قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۹۳۱و توجهاً به اینکه ترک انفاق در ماده ۳۵این قانون جرم انگاری گردیده، آیا در خصوص شکایت ترک انفاق زوجه میتواند در محل سکونت خود (که غیر از محل زندگی مشترک است) طرح شکایت کند یا خیر؟ نظریه شماره ۷/۴۹/۴۰۰۱ـ ۴۹۳۱/۴/۲۲
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
ماده ۲۱قانون حمایت خانواده مصوب ۱۹۳۱، صرفاً ناظر به دعاوی مورد اشاره در ماده ۴قانون مذکور است که زوجه میتواند در محل سکونت خود علیه زوج در دادگاه خانواده طرح دعوا نماید. در مورد شکایت کیفری ترک انفاق، طبق عمومات آئین دادرسی کیفری، مرجع قضایی محل وقوع جرم، صلاحیت دارد
+در صورتی که شوهر بعد از دریافت گواهی عدم امکان سازش از اجرای مفاد آن انصراف دهد و برای اجرای طلاق در دفتر خانه حاضر نشود و زن نیز وکالت در طلاق نداشته باشد، دادگاه نمی تواند شوهر را مجبور به انجام مفاد گواهی عدم امکان سازش و طلاق نماید.
+بهترین عمل قانونی برای جلوگیری از چنین پیشامدی این است که اگر زن وکالت در طلاق ندارد، در هنگام ارجاع دادگاه به داوری، درخواست درج مفاد التزام به گواهی عدم امکان سازش را در حکم دادگاه بنماید و شوهر نیز موافقت خود را اعلام دارد (سازش در دادگاه).
+در اینصورت زن می تواند با استناد به گواهی سازش در دادگاه مفاد گواهی عدم امکان سازش را رأساٌ و بدون حضور شوهر در دفترخانه طلاق اجرا کند. این نکته مهمی است که اختیاز زن را در درخواست طلاق افزایش می دهد.
سلام من میتونم طلاهارو بعنوان مهریه خودم وردارم البته اینم بگم که فاکتورطلاها به اسم پدر شوهرم است؟
با توجه به اینکه تعهد پرداخت مهریه با زوج است صرفا در صورتی که پدر همسرتان رضایت بر این امر داشته باشد می توانید طلاها را به ازاء مهریه در نظر بگیرید.