⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۲۸ مطلب با موضوع «مطالب حقوق جزا وجرم شناسی :: منابعی درموردعلوم جنایی وکیفرشناسی وآسیب شناسی» ثبت شده است

پیشینه اومانیسم

هر چند اومانیسم در معنای خاص آن از جنبه های اساسی و زیربنایی جنبش رنسانس است اما پیشینه ی آن از لحاظ تاریخی به فرهنگ یونان باستان باز می گردد. در یونان باستان، خدایان صفات و سجایای انسانی و حتی صورت انسانی داشتند. موضوع شعر از حماسه های هومری تا واپسین دوره ی فرهنگ یونانی، انسان و سرنوشت انسان بود.

اندام انسانی مهم ترین مسأله هنر مجسمه سازی و نقاشی به حساب می آمد. توجه به انسان در آن دوره به حد اعلای خود رسید؛ و حتی در اندیشه ی سوفسطائیان انسان مقیاس همه چیز بود سقراط نیز در همان دوره تأکید فراوان بر خودشناسی داشت. به طور کلی بسیاری تاریخ فرهنگ یونانی را تاریخ وقوف با ارزش حیثیت انسان و استقلال فرد انسانی می دانند.

با زوال استقلال یونان، فرهنگ یونانی هرچند به صورت رنگ باخته به روم منتقل گردید. دموکراسی و آزادی فردی مطابق نمونه ی یونانی، در روم هرگز پا نگرفت ولی به هر حال شیوه ی فکر یونانی و اندیشه ی استقلال تفکر انسانی در روم به زندگی خود ادامه داد.

اما با ظهور و اشاعه ی مسیحیت در روم و دیگر نقاط اروپا و نضج گرفتن کلیسا وضع از بُن دگرگون گردید. به مرور کلیسا مدعی شد که یگانه حافظ حقیقت الاهی در روی زمین است و انسان شناسی مسیحی بر انسان شناسی متاثر از فرهنگ یونانی غالب شد. در این دوره علم و فلسفه خادم الاهیات مسیحی است. در نتیجه کلیسا حق انتخاب مواد آموزشی و پژوهشی را از پیروان خود سلب می کرد و حتی علوم تجربی را تحت نظارت خود در آورد.

این جریان، خصوصاً در بخشی از دوره ی میانه، ادامه داشت تا این که در قرن چهاردهم یکباره در ایتالیا گرایش آشکار به فرهنگ باستان، نخست ناآگاهانه و اندکی بعد آگاهانه به طور انفجارآمیز پدیدار شد. و پس از آن به سراسر باختر زمین گسترش یافت.

این جنبش به جنبش رنسانس (نوزایی) مرسوم شد. نتیجه ی چنین نگرشی، استقلال فرد انسانی و آزادی از قیمومیت کلیسا و به بیان دیگر، پیدایی اومانیسم بود. اعجاب و شیفتگی این دوره نسبت به غنا و باروری عهد باستان موجب شد که شاعران، نویسندگان، سخنوران، تاریخ نویسان و پژوهشگرانی با عنوان «اومانیست» پدید آیند که ایده آل های خود را در آثار یونان باستان، قهرمانیهای رومیان و عقاید مسیحیان نخستین جستجو کنند.

به هر حال اومانیسم یکی از شاخصه های برجسته و جنبه های پرنفوذ رنسانس بود که با توجه به متون باستانی یونان، انسان را در مرکز تأملات خود قرار می داد.

این جنبش اومانیستی بیشترین همَّ خود را صرف گریز از وضعیت حاکم در دوره ی قرون وسطا و نفوذ کلیسایی قرار داده بود؛ و چندان دغدغه ی نظم دادن به اندیشه های خود در چارچوبهای علمی و فلسفی را نداشت. اومانیست ها، بیشتر از اندیشه هایی استقبال می نمودند که در تقابل و تخالف نظام حاکمِ قرون وسطایی شکل می گرفت. آنها مفاهیمی از قبیل اختیار و آزادی انسان را – در مقابل اندیشه ی حاکمیت امپراتوری و کلیسا و اصول فئودالیته – همواره می ستودند.

طبیعت گرایی، تصدیق جایگاه لذت در زندگی اخلاقی، تساهل و تسامح دینی از دیگر موضوعاتی بود که بتدریج مورد علاقه ی اومانیست ها قرار گرفت.

جنبش اومانیستی هرچند به دلایل مختلف در پایان قرن شانزدهم میلادی – به عنوان یک جنبش – رو به اضمحلال گذاشت، لکن تاثیر خود را به عنوان یک نگرش نوین، در دوره ی خود و جریانهای فکریِ پس از آن و به طور کلی بر فکر و فرهنگ و رفتار تمدن جدید غربی تا به امروز به جای گذاشته است؛ به طوری که در عرصه ی هنر و ادب که اومانیست ها آن را به عنوان نخستین گریزگاه خود برای رسیدن به آزادی اندیشه و بیانِ انسانی انتخاب کرده بودند، افرادی چون پترارک (1304 – 1374)، بوکاچیو (1313 -1375) ظهور کردند که با انسان گرایی خود و این باور که فرهنگ آنها همان فرهنگ عهد عتیق کلاسیک است، بینش عصر رنسانس را پی ریزی کردند.

نظرات آنان الهام بخش بسیاری از نویسندگان، شاعران، نقاشان و پیکرسازان گردید. ظهور افراد دیگری هم چون اراسموس و لوتر در عرصه ی مذهب و پیدایی نهضت اصلاح دین، و پیشرفتهای بزرگ علمی در عرصه ی علوم زیست شناسی، پزشکی، شیمی، فیزیک به گونه ای تحت تاثیر این دوره و این جریان فکری است. از لحاظ فلسفی نیز اغلب فلسفه های پس از رنسانس متاثر از نگرش اومانیستی بوده اند.

نکته ی قابل توجه این که اومانیسمِ دوره ی رنسانس، اومانیسم فلسفی نبود ولی در دوره ی جدید همگام با ظهور فیلسوفانی چون برونو، بیکن، دکارت، اسپینوزا در نحله ی راسیونالیستی (اصالت عقلی) و لاک، بارکلی و هیوم در نحله ی آمپرپستی (اصالت تجربه ای)، بتدریج مفاهیم منسجم فلسفی خود را باز می یافت.

در قرنهای هفدهم و هجدهم (دوره روشنگری) تاثیر اندیشه های اومانیستی بر افکار و آثار این دوره کاملاً آشکار است. در این دوره مجموعه ای از بزرگان ادبا، فلاسفه و دانشمندان مانند ولتر، مونتسکیو، دیدرو، دالامبر، لاک، هیوم، کندرسه و...می زیستند، که اعتقاد عمومی آنها بر این بود که مسأله اساسی و محوری وجودِ آدمی، سر و سامان یافتن زندگی فردی و اجتماعی او، بر طبق موازین عقلی است، نه کشف اراده ی خداوند در مورد این موجودِ خاکی. هدف انسان، نه عشق و ستایش خداوند است و نه بهشت موعود؛ بلکه تحقق بخشیدن به طرحهای انسانی متناسب با این جهان است که از سوی عقل ارائه می شود.

می توان گفت که انسان گرایی این دوره نوعی روند و حرکت فرهنگی بود که زمینه های مختلف اخلاق، سیاست، تعلیم و تربیت، اقتصاد، حقوق و دین شناسی و...را تحت تاثیر جدی و دگرگون ساز خود قرار داده بود: در زمینه ی اخلاق بنا بر اندیشه ی انسان گرایانه ارزشها و باید و نبایدهای اخلاقی تنها بر مبنای عقل و وجدان و اخلاق علمی – و نه بر اساس آموزه های دینی – استوار می شود.

در عالم سیاست نیز امور بر اساس اراده و خواست انسان – در قالب اکثریت – تعیین می گردد؛ و دموکراسی به جای تئوکراسی می نشیند. در واقع اکثر اندیشه های سیاسی قرون اخیر – خصوصاً لیبرالیسم – بر مبنای اومانیسم پی ریزی شده اند.

این روند – یعنی روند اومانیسم دردوره ی روشنگری – تا دوره ی معاصر هم چنان ادامه یافته است. در واقع گذشته از بسیاری از جریانهای انتقادی که بر علیه تفکر اومانیسمِ عقل محور به راه افتاده است، درون مایه ی بسیاری از مباحث اخلاقی، حقوقی، سیاسی، دینی، زیباشناختی معاصر را هنوز اندیشه های انسان گرایانه شکل می دهد؛ هرچند که نامی از اومانیسم در خلال برخی از این مباحث برده نشود. اومانیست های امروزی، بیشترین تاثیر را از دیدگاه های اومانیستی عصر روشنگری پذیرفته اند.

 

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مکتب اومانیسم یا انسان گرایی

اومانیسم در معنای رایج آن، نگرش یا فلسفه ای است که با نهادن انسان در مرکز تأملات خود، اصالت را به رشد و شکوفایی انسان می دهد. این مفهوم را به شواری می توان یک مکتب خاص و مستقل مانند بقیه مکاتب فلسفی به شمار آورد؛ بلکه اومانیسم نگرشی پر نفوذ است که در بسیاری از آرا و نظریه های فلسفی، دینی، اخلاقی، ادبی - هنری و نیز در دیدگاههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعیِ مغرب زمین، از رنسانس به این سو ریشه دوانده است.

واژه اومانیسم از واژگان ابداعی قرن نوزدهم است. کلمه ی آلمانی Humanismus برای اولین بار در سال 1808 برای اشاره به یک شکل از آموزش که تأکید آن بر ادبیات کلاسیک یونانی و لاتین است، جعل شد. بنابراین، واژه ی اومانیسم در زمان رنسانس بکار نرفته است. با این وجود مفهوم این واژه در آن دوره، حضور کامل دارد که امروزه از آن به اومانیسم تعبیر می شود.

اومانیسم در این معنای خاص بر یک جنبشِ فرهنگی در عهد رنسانس اطلاق می شود که اهتمام اصلی آن بر تحقیقات کلاسیک و بویژه لغت‌شناسی بود. هدف این جنبش فرهنگی آن بود که با توجه به متون کلاسیکِ فرهنگ باستانی یونانی - رومی نیروهای درونی انسان را شکوفا سازد و دانش و زندگی اخلاقی و دینی انسانها را از قیمومیت کلیسا آزاد کند.

اما اومانیسم - همچنان که اشاره شد - دارای معنای عام و متداولی نیز هست که از همان معنای خاص، سرچشمه می گیرد. در معنای عام، اومانیسم دیگر به معنای یک جنبش نیست، بلکه عبارت است از یک شیوه ی فکری و حالتی روحی که شخصیت انسان و شکوفایی کامل وی را بر همه چیز مقدم می شمارد؛ و نیز عمل موافق با این حالت و شیوه ی فکر. به عبارت دیگر اومانیسم - طبق تعریفی که اومانیست ها ارائه می دهند - یعنی اندیشیدن و عمل کردن با آگاهی و تأکید بر حیثیت انسانی و کوشیدن برای دستیابی به انسانیت اصیل. در واقع این معنا از اومانیسم است که یکی از مبانی و زیرساختهای دنیای جدید به شمار می آید؛ و در بسیاری از فلسفه ها و افکار و مکاتب پس از رنسانس تا به امروز وجود داشته، هر چند که ظهور و بروز آن در برخی مکاتب فلسفی و سیاسی، نظیر پراگماتیسم، اگزیستانسیالیسم، پرسونالسیم، مارکسیسم و لیبرالیسم، بیشتر بوده است.

این شیوه اندیشه که انسان را محور توجه خود قرار می دهد از رنسانس به این سو منشأ تحولات و چرخشهای فراوان در مقولات گوناگون زندگیِ و تمدن مردم باختر زمین شده است؛ به طوری که انسان‌گرایی را باید از مهمترین شالوده های تفکر جدید غرب و اندیشه ی مدرنیسم به شمار آورد.

به طور کلی اومانیسم در تاریخ غرب با دو قرائت یا در دو گرایش کلی بروز کرده است. یکی گرایش فردگرا و دیگری گرایش جمع‌گرا. فردگرایی که قرائت غالب از انسان‌گرایی بوده است، نه تنها اصالت را به انسان که به فرد انسانی می دهد. در عرصه ی حیات سیاسی و اقتصادی، گرایش جمع‌گرا معمولاً در مکاتب سوسیالیسم و مارکسیسم و گرایش فردگرایانه خصوصاً در لیبرالیسم و کاپیتالیسم خود را نشان داده است.

 

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اومانیسم یا انسان گرایی

اومانیسم در معنای رایج آن، نگرش یا فلسفه ای است که با نهادن انسان در مرکز تأملات خود، اصالت را به رشد و شکوفایی انسان می دهد.

اصطلاح اومانیسم (Humanism) را در فارسی با واژه هایی مانند انسان‌گرایی، انسان‌مداری، مکتب اصالت انسان و انسان دوستی و مانند آن معادل قرار می دهند.

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

درمانگر فاقد اعتقاد معنوی قادر به استفاده از دیدگاه معنوی در درمان جنسی نخواهد بود.

بعضی از درمانگران که دارای نگرش اومانیستی در درمان جنسی هستند، بدیهی است که اعتقادی به مبانی معنوی ندارند. اما درمانگری که قصد استفاده از دیدگاه معنوی در درمان جنسی را دارد، لازم است که خود دارای باورهای معنوی باشد. البته این گونه باورها فقط در حد پذیرش معنویت به صورت ذهنی نبوده، بلکه در عمل و رفتار نیز ملزم به اجرا بوده و آن را به اجرا در آورد. در هر حال اعتقاد نداشتن به معنویت مانع از انجام درمان جنسی از روش معنوی خواهد شد.

منبع: کتاب درمان جنسی | نویسنده: سعید کاوه

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

در صورتی رفتار جنسی نادرست است که آسیب فوری به همراه داشته باشد.

در درمان روانشناختی و همچنین درمان جنسی، سه ملاک زیر مورد استفاده قرار می گیرد.

ج. 1. آمار

ج. 2. هنجارهای اجتماعی

ج. 3. مشکل آفرین بودن رفتار

در ارتباط با آمار اشاره شد که در صورت افزایش تعداد افراد دارای آن رفتار، دیگر رفتاری ناهنجار و آسیب زا به شمار نمی رود. مورد دوم نیز هنجارهای اجتماعی است که اگر به تدریج افکار عمومی و هنجارهای اجتماعی، رفتاری را که در گذشته ناهنجار به شمار می رفته، رفتاری سالم در نظر بگیرد، آن رفتار سالم به شمار خواهد رفت.

هم چنین آسیب زا و مشکل آفرین بودن رفتار نیز در نگرش اومانیستی با توجه به نگرش افراد در نظر گرفته می شود و در صورتی که شخص از بابت رفتار خود مشکلی نداشته باشد، رفتاری ناسالم در نظر گرفته نمی شود. اما در صورتی که برای دیگر افراد مشکل آفرینی به دنبال داشته باشد، در همان حدود و اندازه شخص لازم است که رفتارش را کنترل و محدود نماید تا آسیبی را برای سایرین به دنبال نداشته باشد.

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مکاتب انسانی و ملاک قرار دادن میانگین و یا اکثریت آحاد اجتماع

موضوع دیگر در نگرش اومانیستی، میانگین قرار دادن افراد جامعه است. با توجه به متنوع بودن نگرش های افراد، دیدگاه قالب و حاکم، ملاکی برای صحیح بودن در نظر گرفته می شود. اما این نکته در طول تاریخ مشاهده شده که رفتار و عملکردی که در یک دوره صحیح در نظر گرفته می شده، در دورهای دیگر رفتاری نادرست و اشتباه به شمار می رفته است.

در هر حال میانگین و یا اکثریت رفتار آحاد اجتماع را ملاک قرار دادن فقط در بعضی شرایط و با در نظر گرفتن حقایق مرتبط با آن می تواند ملاک واقع شود. دلیل آن هم میانگین برخی آراء و عقاید افراد در دوران گذشته تاریخ است که برای انسان های حال حاضر قابل قبول نیست.

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

هر فردی می تواند از معیار و مقیاس ویژه ی خود پیروی نماید

یکی از عمده ترین اشکال های وارد بر نگرش اومانیستی تعداد آراء و عقاید افراد، نسبت به موضوع های گوناگون و از جمله رفتار جنسی است. برای مثال، رفتاری را که یک فرد صحیح می داند، شخص دیگر آن را نادرست در نظر می گیرد. هم چنین عملی را که فردی در یک دوره از زندگی مانند جوانی درست می شمارد، با افزایش سن و رسیدن به دوره ی میانسالی، نظری مخالف با دوران جوانی می تواند داشته باشد.

این گونه تفاوت ها در دیدگاه های افراد و همچنین تغییر در نگرش که در دورهای خوب و در دوره و موقعیتی دیگر بد و نادرست شمرده می شود، یکی از عمده ترین ضعف های نگرش اومانیستی به شمار می رود. این امر به ویژه در ارتباط با رفتار جنسی نیز می تواند نوسان های متفاوتی داشته باشد. به همین مناسبت درمان جنسی با بی ثباتی در معیارهای رفتار جنسی مواجه می شود. زیرا رفتار جنسی ملاک درست و نادرست بودنش با مشکل مواجه و معیاری برای آسیب زا بودن و سلامت رفتار جنسی در دسترس نخواهد بود.

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۳:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

علل لزوم پرهیز از نگرش اومانیستی در درمان جنسی

درمان جنسی که در نوشته های موجود بدان پرداخته می شود، از دیدگاه اومانیستی نبوده و با نگرش معنوی بدان پرداخته می شود.

عمده ترین عللی که نگرش اومانیستی مورد استفاده قرار داده نمی شود، به قرار زیر است:

الف. هر فردی می تواند از معیار و مقیاس ویژهای خود پیروی نماید.

ب. مکاتب انسانی و ملاک قرار دادن میانگین و یا اکثریت آحاد اجتماع

ج. در صورتی رفتار جنسی نادرست است که آسیب فوری به همراه داشته باشد.

 

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۳:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

. دیدگاه حاکم در درمان جنسی در جهان غرب نگرش اومانیستی است

در نگرش اومانیستی، انسان تعیین کننده ی ملاک و معیار ارزش ها بوده. چنین نگرشی از دوران باستان و در طول تاریخ بشریت مطرح بوده است. پروتاگوراس دانشمند یونانی گفته ای دارد مبنی بر این که «انسان اساس، مبنا و ملاک ارزیابی تمامی امور و ارزش هاست.»

چنین امری در دوران گوناگون تاریخ بشری مورد توجه قرار گرفته و آدمی خود تعیین کننده ی خوبی و بدی و ارزش ها شده و در موقعیت ها و دورانی نیز ملاک و معیار مبانی الهی و معنوی بوده است.

در جهان غرب تا پیش از رنسانس نگرش معنوی بر امور موجود حاکمیت داشت. اما با تغییراتی که در نگرش های معنوی روی داد و دگرگونی که نهضت پروتستان در مبانی اعتقادی مسیحیت کاتولیک ایجاد نمود، تحولات گوناگونی را به همراه داشت که از جمله مبانی اومانیستی پس از رنسانس تقویت و مورد توجه بیشتری قرار گرفت.

گرایش به مبانی معنوی و معیارهای انسانی نیز برای هر فردی می تواند در طول دوران زندگی روی دهد. بدین صورت که در دوره و موقعیتی نگرش حاکم معیارهای انسانی بوده و با گذشت زمان معیارهای الهی و معنوی برای شخص حاکم می گردد. در حال حاضر نیز برای بعضی افراد و به ویژه در میان جوامع غربی ملاک موجود برای امور انسانی و به ویژه درمان جنسی معیارهای اومانیستی است. زیرا در فهرست آماری و تشخیصی بیماری های روانی DSM (Diagnostic and Statistical Manual) هم جنس گرایی را از اختلال های جنسی خارج کرده اند.

در واقع گرایش و ترجیح فردی اشخاص، ملاک و معیار برای تشخیص اختلال محسوب می شود. از این رو چنین امری وابسته به معیارهای معنوی نخواهد بود. این امر نه فقط در ارتباط با درمان جنسی، بلکه در سایه زمینه های انسانی نیز نمود داشته و هر ساله راهپیمایی هایی از سوی افراد همجنس گرا به اجرا در می آید. البته این مطلب نه بدان معنا که چنین امری مورد پذیرش اکثریت آحاد آن جامعه باشد، بلکه به عنوان یک گزینه، انتخاب و ترجیح فردی در نظر گرفته می شود، که بعضی آن را انتخاب می نمایند.

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۳:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دیدگاه اومانیستی یا انسان گرایی در درمان جنسی=1

یک موضوع مهم و قابل توجه در درمان جنسی حاکم بودن دیدگاه و نگرش درمانگر در درمان جنسی است. دو دیدگاه عمده ی الهی و معنوی و اومانیستی در درمان جنسی حاکم و مورد استفاده قرار می گیرد. در نوشته های موجود نگرش معنوی در درمان جنسی مدنظر بوده و دیدگاه انسانی یا اومانیستی مورد استفاده قرار نمی گیرد.

عمده ترین نکاتی که برای پرهیز از دیدگاه اومانیستی در درمان جنسی می توان عنوان نمود، به شرح زیر است:

1. دیدگاه حاکم در درمان جنسی در جهان غرب نگرش اومانیستی است.

2. علل لزوم پرهیز از نگرش اومانیستی در درمان جنسی

3. درمانگر فاقد اعتقاد معنوی قادر به استفاده از دیدگاه معنوی در درمان جنسی نخواهد بود.

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۰:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دیدگاه اومانیستی یا انسان گرایی در درمان جنسی

یک موضوع مهم و قابل توجه در درمان جنسی حاکم بودن دیدگاه و نگرش درمانگر در درمان جنسی است. دو دیدگاه عمده ی الهی و معنوی و اومانیستی در درمان جنسی حاکم و مورد استفاده قرار می گیرد. در نوشته های موجود نگرش معنوی در درمان جنسی مدنظر بوده و دیدگاه انسانی یا اومانیستی مورد استفاده قرار نمی گیرد.

اومانیسم در معنای رایج آن، نگرش یا فلسفه ای است که با نهادن انسان در مرکز تأملات خود، اصالت را به رشد و شکوفایی انسان می دهد.

دیدگاه اومانیستی یا انسان گرایی

انسان‌گرایی یا اومانیسم، جهان‌بینی فلسفی و اخلاقی است که بر ارزش و عاملیت انسان‌ها به صورت فردی یا جمعی تأکید دارد و عموماً تفکر نقادانه و شواهد (عقلانیت و تجربه گرایی) را بر پذیرش دگم اندیشی و خرافات ترجیح می‌دهد.

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۰:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

هنگامی که در یک مکان شلوغ مانند مرکز خرید یا پارک هستید، از کودک بپرسید:

- از چه کسی کمک می گیرد؟
- آیا شماره موبایل شما را می داند؟
- در صورت گم شدن او چه کار می کند؟

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۰:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جلوگیری از سوء استفاده جنسی از کودکان

والدین باید در نظر داشته باشند که کودک تا وقتی توسط یک پدوفیلیا مورد سوء استفاده جنسی و تجاوز قرار نگیرد، موضوع را تشخیص نمی دهد. از طرفی پدوفیلیا را می توان درمان کرد، اما هرگز به طور قطعی درمان نمی شود. بنابراین با آموزش به فرزند خود می توانید از خطرات احتمالی جلوگیری کنید. به کودک خود آموزش دهید که اگر در شرایط تهدید آمیز با یک متجاوز قرار گرفت چه کاری را باید انجام دهد. به فرزندتان توانایی و آموزش های لازم را آمورش دهید که در صورت عدم حضور شما بداند که چگونه از خودش محافظت کند.

برخی راهکارهای که هر والدینی باید برای حفظ امنیت کودک به او آموزش دهد، عبارتند از:

به فرزند خود قدرت ” نه ” گفتن را بیاموزید.

متجاوزین به کودکان و یا پدوفیلیا ها برای رسیدن به اهداف خود کودکانی را انتخاب می کنند که:

- از مخالفت با بزرگ تر ها می ترسند.
- به راحتی تهدید یا تسلیم می شوند.
- تمایلی به برقراری ارتباط با بزرگ تر ها ندارند.
- به کودک خود بگویید در مواقعی که در برخورد با دیگران احساس راحتی نمی کند و یا از کسی می ترسد به توانایی خودش اعتماد کند و با صدای بسیار بلند فریاد بزند و به آن شخص “نه!” بگوید. به کودک خود آموزش دهید اگر پدوفیلیا از کودک خواسته که راز نگه دار باشد یا با آن شخص جایی برود فوراً این موارد را به شما بگوید و توضیح دهد چه اتفاقی افتاده است.

از کودک خودتان مطمئن نباشید.

فکر نکنید فرزند شما می داند چگونه از خودش محافظت کند.

در یک بررسی که به صورت آزمایشی روی کودکان صورت گرفت، به طور میانگین در عرض 35 ثانیه متجاوزین توانستند کودکان شرکت کننده در آزمون را فریب دهند. این در حالی صورت گرفته بود که قبل از آزمایش، والدین آن ها مطمئن بودند که فرزندشان تا به حال با هیچ غریبه ای صحبت نکرده یا با غریبه ها جایی نمی رود. آن ها تصور نمی کردند که فرزندشان تا این حد آسیب پذیر باشد و فریب بخورد.

روی “خطر غریبه” تمرکز نکنید.

برای کودکان، به ویژه بچه های خردسال، تشخیص این که دقیقاً چه کسی “غریبه” است می تواند گیج کننده باشد. آن ها ممکن است فکر کنند غریبه ها، آدم های ترسناکی هستند. در حقیقت، تحقیقات نشان داده اگر فرد غریبه رفتار دوستانه و به اندازه کافی حرف های متقاعد کننده دارند، به همین علت این احتمال وجود دارد که کودک فریب او را بخورد و از فرد پیروی کند. علاوه بر آن وقتی به کودک گفته می شود ” به غریبه ها اعتماد نکن”، کودک شاید فکر کند اعتماد به افرادی مانند همسایه یا پیشخدمت در یک رستوران، خوب است و آن ها را غریبه نمی داند.

به جای اینکه به فرزند خود بگویید که هرگز با افراد غریبه صحبت نکند، به او یاد دهید که در موارد لازم از یک زن کمک بگیرد. حتی می توانید به او بگویید ترجیحاً از زنی که بچه دارد کمک گرفته و از او بخواهد که با پلیس تماس بگیرد. حتی می توانید به کودک خود آموزش دهید که افرادی که یک برچسب اسمی دارند، پلیس و یا اطلاعات هستند که می توانند در صورت لزوم از آن ها کمک بگیرد. به کودکان خود آموزش دهید که هیچ کس نباید به حریم شخصی او تجاوز کند. به آن ها تاکید کنید، چه در فضای عمومی و چه در خانه بدون حضور والدین کسی حق ندارد به او زیاد نزدیک شود.

بزرگسالان مورد اعتماد را مشخص کنید.

یک لیست کوتاه از بزرگسالان “مورد اعتماد” مانند دایی، کودک پرستار، پدربزرگ و مادربزرگ برای کودک خود تهیه کنید. به او یاد دهید در مواقعی که شما حضور ندارید فقط باید به این افراد اعتماد کنند. به کودک خود بگویید که هرگز سوار اتومبیل فرد ناشناس نشوند. حتی او حق ندارند بدون حضور پدر و مادر یا پرستار خودش به جایی بروند. به فرزند خود تأکید کنید که اگر یک ناشناس و یا غریبه ای سعی دارد کودک را مجبور کند تا با او به جایی برود، کودک باید تا آنجا که می تواند فریاد بزند، “کمک کنید! این پدر من نیست! ” یا “کمک کنید! این مادر من نیست!”.

به او یاد بدهید که در این مواقع باید فرار کند، و اگر پدوفیلی او را گرفت، باید مشت، ضربه و لگد بزند.

کودک را زیاد نترسانید.

سعی کنید او را از هر موقعیتی نترسانید. اعتماد به نفس کودک را افزایش داده و توانایی و راهکارهای لازم را برای جلوگیری و مدیریت خطر احتمالی به کودک خود آموزش دهید. با فرزند خود صحبت کنید و به او یاد بدهید که چگونه موقعیت های خطرناک را بشناسد و از آن ها دور شود.

این آموزش ها را تمرین کنید. این نکات را به خصوص در تابستان که بچه ها بیشتر از خانه خارج می شوند و فصل شکارچیان کودکان می باشد را با هم به طور دوره ای تمرین کنید.

۰۹ تیر ۰۰ ، ۲۰:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

هشدارهای آزار دادن جنسی کودک

ممکن است مجرم در همین نزدیکی شما و یا فردی که سال ها می شناسید باشد، اما کودک شما جرات بازگو کردن اتفاقات را نداشته باشد. علائم زیر می تواند هشدارهایی مبنی بر آزار جنسی کودک شما باشد. نشانه های هشدار دهنده به شرح زیر است:

نشانه های فیزیکی

- خونریزی، کبودی، یا تورم در ناحیه تناسلی
- لباس زیر پاره شده و خونین
- مشکل در راه رفتن یا نشستن
- عفونت های ادراری مکرر
- درد، خارش یا سوزش در ناحیه تناسلی

نشانه های رفتاری

- تغییرات در مسائل بهداشتی، مانند عدم تمایل به حمام رفتن یا حمام کردن بیش از حد
- بروز فوبیا
- نشانه های افسردگی یا اختلال استرس
- افکار خودکشی گرایانه، به خصوص در نوجوانان

- بروز مشکل در مدرسه، مانند غیبت و یا افت تحصیلی
- رفتار غیرعادی جنسی
- کابوس و یا شب ادراری
- احساس ترس از فرد خاص(پرستار و مربی و…)
- بازگشت به رفتارهای واپسین مانند مکیدن انگشت شست
- فرار از خانه و یا مدرسه
- آسیب به خود
- ترس از هر گونه تماس فیزیکی

۰۹ تیر ۰۰ ، ۱۷:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

رفتارهای پدوفیل

رفتار های مربوط به پدوفیل شامل موارد زیر است:

- عریان شدن فرد در معرض کودک

- استمنا (خود ارضایی) در حضور کودک

- بازی با اندام جنسی کودک

- نوازش کودک

- برقراری ارتباط جنسی با کودک

- نشان دادن پورنوگرافی به کودک

- قاچاق جنسی

۰۹ تیر ۰۰ ، ۱۷:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

خصوصیات افراد پدوفیلی

 

رفتارهای پدوفیلی ها سوء استفاده از کودکان محسوب می شود و به جهت پیشگیری از آن آموزش به کودک الزامی است. رفتارهای جنسی دخیل در شخص پدوفیلی طیف وسیعی از فعالیت‌ های ممکن را شامل می‌شود اما نکته مهم و قابل تامل در مورد آنها نوعی گول زدن یا جذب کردن کودک با محبت (در راستای رسیدن به اهداف) است.

در بیشتر موارد گزارش شده است که وقتی کودکی در مقابل یک پدوفیلی مقاومت کند و او مجبور به زور کردن و اجبار کودک بشود و نتواند به فعالیت های خود ادامه دهد و این حرکت کودک مانع رسیدن او به خواسته اش شود، با خشونت و قتل کودک پایان خواهد یافت.

برخی از پدوفیل‌ ها رفتارهای خود را به “افشای خود” یا “استمنا در مقابل کودک” و یا “نوازش کردن” یا “لخت کردن کودک”، اما بدون تماس جنسی محدود می کنند و برخی دیگر از پدوفیل ها کودک را به “شرکت در رابطه جنسی” و “مقاربت تناسلی” وادار می کنند‌.

در برخی از موارد دیده شده است که افراد پدوفیلی به کودکان می گویند اگر از این موضوع با کسی حرف بزنی تو را می کشم یا اعضای خانواده ات، پدر و مادر، خواهر و برادرت را به قتل می رسانم. ترس از حبس و جدا کردن آنها از خانه و خانواده یکی از حربه های این افراد است.

اینکه اگر پدر و مادرت از این ماجرا با خبر شوند تو را دعوا می کنند یا با فهمیدن این موضوع پدر و مادرت با همدیگر به مشکل بر می خورند و دعوا می کنند و از هم جدا می شوند؛ که خود این رفتار نیز عملی آزار دهنده است.

۰۹ تیر ۰۰ ، ۱۷:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دلایل بیماری پدوفیلیا

پدوفیلیا ممکن است هم پوشانی زیادی با اضطراب، افسردگی اساسی یا اختلالات خلقی و اختلالات سوءمصرف مواد داشته باشد. در آمارها نشان داده شده است که نیمی از این افراد در حین ارتکاب جرم الکل مصرف کرده بودند.

دلایل پدوفیلیا و سایر انحرافات جنسی هنوز مشخص نشده است، اما شواهدی مبنی بر وجود ریشه های آن در خانواده وجود دارد، بدین معنا که هم ژنتیک و هم رفتار آموخته شده در بروز آن موثرند.

با آنکه بسیاری از کارشناسان بر این باورند که افراد پدوفیلی قابل درمان نیستند اما روان درمانی می تواند به آنها در کنترل احساسات و رفتار انحرافی شان کمک کند.

بدون شک محیط جامعه، بی بندوباری های اخلاقی، بی توجهی به آموزه های شریعت و عدم التفات به تربیت صحیح، نقش بسزایی در بوجود آمدن چنین پدیده هایی خواهد داشت.

۰۹ تیر ۰۰ ، ۱۷:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

علائم پدوفیلیا

کتاب تشخیصی و آماری اختلالات روانی، که یکی از معتبرترین کتابهای مرجع در دسته بندی اختلالات روانی است، چند ویژگی کلی برای پدوفیلیا را بر می شمارد، از آن جمله:

– تمایلات مکرر و شدید جنسی یا رفتار جنسی با اطفال نابالغ یا اطفالی که بطور عموم ۱۳ ساله یا کمتر از آن باشند. این وضعیت حداقل برای شش ماه دوام داشته باشد.

– شخص بر اساس این تمایلات جنسی دست به رفتار جنسی زده باشد و یا این تمایل بشدت سبب نگرانی و تشویش وی گردد.

– شخص حداقل ۱۶ ساله بوده و حداقل ۵ سال از طفلی که مورد سواستفاده قرار گرفته بزرگتر باشد.

۰۹ تیر ۰۰ ، ۱۶:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دسته بندی های پدوفیلیا

زیربخش های این اختلال عبارت اند از:

- تمایل جنسی به پسرها

- تمایل جنسی به دخترها

- تمایل جنسی به هر دو

- محدود به اعضای خانواده

- منحصر به اطفال (درین گونه شخص تنها به کودکان علاقمند است)

- غیرمنحصر به اطفال (درین گونه شخص هم به اطفال و هم به کلانسالان علاقمند است)

۰۹ تیر ۰۰ ، ۱۰:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پدوفیلیا چیست؟

پدوفیلیا یک انحراف جنسی و یک اختلال روانی است که در آن فرد از لحاظ جنسی جذب کودکان می شود و می توان گفت این نوع جذب شدن غیر طبیعی و غیر عادی است. پدوفیلی با خیال پردازی ها و یا فعالیت های جنسی با کودکان قبل از سن بلوغ، مشخص می شود. مبتلایان به پدوفیلی در اکثر مواقع مردان بوده و به هر دو جنس دختر و پسر جذب می شوند، لازم به ذکر است فرد پدوفیلی با بزرگسالان غیر همجنس خود نیز به خوبی رابطه برقرار می کند.
پدوفیلیا (Pedophilia) یا میل جنسی به کودکان امروزه بشدت مورد بحث قرار گرفته است. پدوفیلی یک ناهنجاری روانی است و عبارت است از تمایل جنسی به کودکان معمولاً 13 سال و جوان تر.

پدوفیلیا یک انحراف جنسی و یک اختلال روانی است که در آن فرد از لحاظ جنسی جذب کودکان می شود و می توان گفت این نوع جذب شدن غیر طبیعی و غیر عادی است. پدوفیلی با خیال پردازی ها و یا فعالیت های جنسی با کودکان قبل از سن بلوغ، مشخص می شود. مبتلایان به پدوفیلی در اکثر مواقع مردان بوده و به هر دو جنس دختر و پسر جذب می شوند، لازم به ذکر است فرد پدوفیلی با بزرگسالان غیر همجنس خود نیز به خوبی رابطه برقرار می کند.

افراد پدوفیلی معمولا خودشان را اینطور توجیه می کنند که کارشان در راستای کمک به کودکان قربانی بوده است و در همین راستا ممکن است به خود بگویند که به پروسه رشد کودک کمک کرده اند و یا کودک قربانی از عمل آنها لذت برده است. با این حال دائما به قربانیان شان تاکید و تهدید می کنند که چیزی به والدین و نزدیکان خود نگویند. آمار ۲۰ درصدی آزار جنسی کودکان در آمریکا، پدوفیلیا را تبدیل به شایع ترین انحرافات جنسی کرده است. متجاوزان در اکثر موارد فامیل، خویشاوندان و کسانی بوده اند که با خانواده کودک ارتباط نسبتا نزدیکی داشته اند. اشکال مختلف رفتارهای مرتبط با پدوفیلیا می تواند از صرفا نگاه کردن به کودک تا در آوردن لباس و لمس وی را شامل شود. مطالعات نشان داده اند که کودکانی که مورد غفلت والدین شان قرار می گیرند و یا تنها هستند بیشتر در معرض خطر آزار یک فرد پدوفیلی قرار دارند.

پدو به زبان یونانی به معنای “کودک” است. فیلیا مشتق یونانی، لاتین و فرانسوی است و به معنی “عشق” است.

ابتلا به پدوفیلیا به سن، نژاد، تحصیلات، شغل، جایگاه اجتماعی یا درآمد ربطی ندارند و آن ها ممکن است هرجایی که بچه ها هستند وجود داشته باشند. دشمنی و کینه توزی علت پدوفیلیا نیست که فرد بخواهد از روی کینه و یا انتقام به کودک آسیب برساند. علت اصلی پدوفیلیا جذابیت جنسی کودکان و رضایت جنسی از آن ها می باشد.

۰۹ تیر ۰۰ ، ۱۰:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر