⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۳۱۳۹ مطلب با موضوع «مطالب حقوق جزا وجرم شناسی» ثبت شده است

قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی – مصوب ۱۳۵۴

قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی مصوب ۱۳۵۴ به همراه آیین نامه اجرایی آن:

‌ماده واحده –
۱ – هرکس شخص یا اشخاصی را در معرض خطر جانی مشاهده کند و بتواند با اقدام فوری خود یا کمک طلبیدن از دیگران یا اعلام فوری به‌ مراجع یا مقامات صلاحیتدار از وقوع خطر یا تشدید نتیجه آن جلوگیری کند بدون اینکه با این اقدام خطری متوجه خود خود او یا دیگران شود و با‌ وجود استمداد یا دلالت اوضاع و احوال بر ضرورت کمک از اقدام به این امر خودداری نماید. به حبس جنحه‌ای تا یک سال و یا جزای نقدی تا پنجاه‌ هزار ریال محکوم خواهد شد. در این مورد اگر مرتکب از کسانی باشد که به اقتضای حرفه خود می‌توانسته کمک مؤثری بنماید به حبس جنحه‌ای از سه‌ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ده هزار ریال تا یکصد هزار ریال محکوم خواهد شد. مسئولان مراکز درمانی اعم از دولتی یا خصوصی که از پذیرفتن‌ شخص آسیب‌دیده و اقدام به درمان او یا کمکهای اولیه
امتناع نمایند به حداکثر مجازات ذکر شده محکوم می‌شوند.
‌نحوه تأمین هزینه درمان این قبیل بیماران و سایر مسائل مربوط به موجب آیین‌نامه‌ای است که به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
۲ – هرگاه کسانی که حسب وظیفه یا قانون مکلفند به اشخاص آسیب‌دیده یا اشخاصی که در معرض خطر جانی قرار دارند کمک نمایند از اقدام‌ لازم و کمک به آنها خودداری کنند، به حبس جنحه‌ای از شش ماه تا سه سال محکوم خواهند شد.
۳ – دولت مکلف است در شهرها و راهها به تناسب احتیاج مراکز درمان فوری (‌اورژانس) و وسایل انتقال مصدومین و بیماران که احتیاج به کمک‌ فوری دارند ایجاد و فراهم نماید.
۴ – مأمورین انتظامی نباید متعرض کسانی که خود متهم نبوده و اشخاص آسیب‌دیده را به مراجع انتظامی یا مراکز درمانی می‌رسانند بشوند. ‌

قانون فوق مشتمل بر یک ماده پس از تصویب مجلس شورای ملی در جلسه روز سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴ در جلسه روز دوشنبه پنجم خرداد ماه یک هزار و سیصد و پنجاه و چهار شمسی به تصویب مجلس سنا رسید.
‌رییس مجلس سنا- جعفر شریف‌امامی

آیین‌نامه اجرایی قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی:

‌ماده ۱- ‌فوریتهای پزشکی به مواردی از اعمال پزشکی اطلاق می‌شود که بایستی بیماران را سریعاً مورد رسیدگی و درمان قرارداد و چنانچه اقدام فوری به عمل نیاید‌ باعث خطرات جانی، نقص عضو، یا عوارض صعب‌العلاج و یا غیر قابل جبران خواهد شد.
‌ماده ۲- ‌از نظر این آیین‌نامه فوریتهای پزشکی (‌اورژانس) شامل موارد زیر می‌شود:
۱ – مسمومیت‌ها
۲ – سوختگیها
۳ – زایمان‌ها
۴ – صدمات ناشی از حوادث و سوانح و وسائط نقلیه
۵ – سکته‌های قلبی و مغزی
۶ – خونریزی‌ها و شوک‌ها
۷ – اغماء
۸ – اختلالات تنفسی شدید و خفگی‌ها
۹ – تشنجات
۱۰ – بیماریهای عفونی خطرناک مانند مننژیت‌ها
۱۱ – بیماریهای نوزادانی که نیاز به تعویض خون دارند
۱۲ – سایر مواردی که در شمول تعریف ماده ۱ قرار می‌گیرد.
‌ماده ۳- ‌بیمار مشمول این آیین‌نامه شخصی است که طبق تعریف فوریت های پزشکی (‌اورژانس) احتیاج به کمک فوری دارد.
‌ماده ۴- ‌کلیه بیمارستانها، اعم از دولتی و غیر دولتی در تمام اوقات شبانه‌روز و نیز درمانگاه‌ها و سایر مؤسسات درمانی در ساعات فعالیت طبق پروانه تأسیس که از‌وزارت بهداری سابق دریافت داشته‌اند مکلف به پذیرش بیمارانی که مشمول فوریتهای پزشکی هستند می‌باشند.
‌ماده ۵- ‌در مناطقی که مراکز اورژانس وجود دارد و به نحوی از موارد فوریتهای پزشکی اطلاع پیدا می‌کند مسئولیت مستقیم انتقال بیمار به مراکز درمانی با مراکز اورژانس‌ می‌باشد.
‌تبصره- ‌همه افراد مکلفند به محض مشاهده هر گونه موارد اورژانس در صورت دسترسی به مرکز اورژانس از طریق تلفن و سایر وسائل ارتباطی فوراً مورد را به آگاهی‌نزدیکترین مرکز اورژانس برسانند و در صورت عدم دسترسی به واحد اورژانس نسبت به انتقال بیمار اورژانسی به نزدیکترین مراکز درمانی اقدام نمایند.
‌ماده ۶- ‌در صورتی که بیمار اورژانس در واحدهای بخش دولتی تحت مداوا قرار گیرد حق‌العلاج پزشکی که جهت مداوای بیمار فراخوانده می‌شد در صورتی که در‌ساعات غیر اداری باشد برابر ۵۰% تعرفه خدمات درمانی مورد عمل در آن مورد خاص خواهد بود.
‌تبصره- ‌پزشکانی که منحصراً در بخش خصوصی به کار اشتغال دارند در صورتی که به دلیل نیاز از آنان کمک خواسته شود در تمام اوقات از مزایای این ماده استفاده‌خواهند نمود.
ماده ۷- ‌در صورتی که بیمار اورژانس در واحدهای درمانی غیر دولتی تحت مداوا قرار گیرد هزینه درمان توسط بیمار طبق تعرفه خدمات درمانی پرداخت خواهد شد.

‌تبصره- ‌در موارد استثنایی که بیمار استطاعت پرداخت کامل هزینه درمان خود را نداشته باشد طبق نظر کارشناسی مددکاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی‌حداکثر تا ۸۰% کل هزینه توسط آن وزارتخانه پرداخت خواهد شد. بدیهی است مابه‌التفاوت پرداختی وزارتخانه مذکور را خود بیمار باید به واحد درمانی‌مربوطه بپردازد.
‌میرحسین موسوی – نخست‌وزیر

۰۹ مهر ۹۷ ، ۱۸:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قتل در قانون ایران

یکی از بزرگ‌ترین جرائم در همه کشورها، جرم قتل است. قتل در قانون ایران دارای انواع مختلفی است که در این مقاله به بیان تفاوت آن‌ها خواهیم پرداخت.

تعریف قتل

قتل واژه‌ای عربی و به معنای کشتن و کشتار است. در واقع از زمانی که جامعه بشری شکل گرفت و کشاکش و اصطکاک منافع بین انسان‌ها آغاز شد، جرم کشتن نیز به وجود آمد. به طور کلی قتل به دو دسته «عمد» و « غیرعمد» تقسیم‌بندی می‌گردد. تفاوت اساسی این دو دسته کشتار نیز در هدف و نیت عامل یا عاملان آن است.

انواع قتل

بر اساس ماده ۲۸۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲، جنایت بر نفس دارای ۳ نوع است: عمد، شبه عمد و خطای محض (یا همان غیرعمد)

  • قتل عمد

    وقتی محقق می‌شود که فردی با انجام کاری قصد کشتن شخصی را داشته باشد و یا کاری که انجام داده نوعا کشنده باشد و یا هرچند کارش نوعا کشنده هم نبوده، اما با در نظر گرفتن وضعیت مقتول از قبیل پیری یا بیماری یا کودکی نسبت به او کشنده تلقی شود. درواقع قتل عمد قتلی است که عملی که در مورد مقتول انجام می‌یابد، آگاهانه بوده و مقصود از آن نیز کشتن وی باشد.

  • قتل شبه عمد

    در تعریف جنایت شبه عمد در ماده ۲۹۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ آمده است:

    • الف- هرگاه مرتکب نسبت به مجنیٌ علیه قصد رفتاری را داشته لکن قصد جنایت واقع شده یا نظیر آن را نداشته باشد و از مواردی که مشمول تعریف جنایات عمدی می‌گردد، نباشد. از مصادیق این مورد می‌توان به مواردی اشاره کرد که شخص سالم و با جثه نسبتاً خوبی را از جای کوتاهی پرت کنند ولی اتفاقا فرد مذکور پس از سقوط فوت کند.
    • ب ـ هرگاه مرتکب ، جهل به موضوع داشته باشد مانند آنکه جنایتی را با اعتقاد به اینکه موضوع رفتار وی شیء یا حیوان و یا افراد مشمول ماده ( ۳۰۲ ) این قانون است به مجنیٌ علیه وارد کند، سپس خلاف آن معلوم گردد.
    • پ ـ هرگاه جنایت به سبب تقصیر مرتکب واقع شود، مشروط بر اینکه جنایت واقع شده مشمول تعریف جنایت عمدی نباشد. در این مورد می‌توان به تخلفات رانندگی منجر به فتل اشاره کرد.
  • خطای محض

    جنایت در موارد زیر خطای محض محسوب می‌شود:

    • الف ـ در حال خواب و بیهوشی و مانند آنها واقع شود.
    • ب ـ به وسیله صغیر و مجنون ارتکاب یابد.
    • پ ـ جنایتی که در آن مرتکب نه قصد جنایت بر مجنیٌ علیه را داشته باشد و نه قصد ایراد فعل واقع شده بر او را ، مانند آنکه تیری به قصد شکار رها کند و به فردی برخورد نماید.

مجازات قتل

در حالت کلی دو نوع مجازات برای کشتن افراد درنظر گرفته شده است.

  • ۱) قصاص و کشتن قاتل
  • ۲) پرداخت دیه از سمت قاتل

البته علاوه بر دو مورد مجازات فوق، در بعضی از موارد قانون‌گذار بنا بر مصالح اجتماعی علاوه بر پرداخت دیه، مجازات حبس هم قرار داده است.

در مورد قتل عمد، اگر اولیای دم مقتول رضایت ندهند و بخواهند فرد قاتل اعدام (قصاص) شود، آنگاه فرد قاتل را قصاص می‌کنند و البته هیچ مبلغی به عنوان دیه به خانواده مقتول پرداخت نخواهد شد. اما اگر اولیای دم از قصاص قاتل بگذرند و بخشش کنند، آنگاه قاتل را قصاص نمی‌کنند ولی فرد قاتل موظف خواهد بود تا ظرف یک‌سال (از تاریخ ارتکاب قتل)، مبلغ دیه را بپردازد. در این مورد و همچنین در مواردی که اولیای دم حتی نسبت به دیه نیز گذشت نمایند دادگاه بنابر شرایط می تواند مجرم را به ۳ تا ۱۰ سال حبس محکوم نماید.

مجازات کشتن غیرعمد ناشی از تخلفات رانندگی که درواقع یکی از مصادیق قتل در حکم شبه‌عمد است، در ماده ۷۱۴ قانون یاد شده از ۶ ماه تا ۳ سال حبس و نیز پرداخت دیه در صورت مطالبه از ناحیه اولیای دم پیش‌بینی شده است.

مهلت پرداخت دیه در قتل‌های غیرعمد نیز در مورد قتل شبه عمد دو سال و در قتل خطای محض سه سال می‌باشد. این مدت در صورت رضایت طرفین می‌تواند به تأخیر بیفتد و اگر در شبه عمد، قاتل در مدت معین قادر به پرداخت نباشد به او مهلت مناسب داده خواهد شد.

نکته آخر اینکه مسئول پرداخت دیه در قتل عمد و شبه عمد همواره قاتل می‌باشد اما در خصوص قتل‌های خطایی مسئول پرداخت حسب مورد متفاوت است. اگر (در قتل خطایی) قتل با اقرار قاتل یا خودداری او از سوگند و یا قسامه ثابت شد، دیه به عهده خود اوست و در صورتی که قتل با بینه (دلیل) یا قسامه (نوع خاصی از اثبات دعوا که با قسم انجام می‌شود) یا علم قاضی ثابت شود، پرداخت دیه به عهده عاقله می‌باشد. منظور از عاقله، بستگان مرد نَسَبی پدر و مادری که در صورت فوت قاتل می‌توانند از او ارث ببرند، است که به صورت مساوی عهده‌دار پرداخت دیه خواهند بود.

۰۹ مهر ۹۷ ، ۱۸:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

زنا و نکات حقوقی آن در قانون ایران

زنا یکی از گناهانی کبیره ای است که قانون اساسی نیز مجازات های سنگینی برای آن در نظر گرفته است. این مجازات‌ها تنها در صورتی قابل اعمال هستند که اسناد محکمی برای اثبات وقوع این فعل حرام وجود داشته باشد. در این مقاله فارغ از بعد مذهبی به بررسی‌ ابعاد حقوقی زنا خواهیم پرداخت.

 

تعاریف زنا

زنا به نزدیکی بین زن و مرد (شامل آمیزش جنسی مهبلی و مقعدی) بدون ازدواج اطلاق می‌شود. یعنی مرد و زن نامحرمی بی آنکه عقد دائم یا موقت بخوانند با هم از راه جلو یا پشت نزدیکی نمایند و دخول صورت بگیرد. یعنی آلت مرد در آلت زن یا مقعد داخل گردد و دخول هم به مقدار ختنه‌گاه صورت بگیرد. اگر نزدیکی و دخول صورت نگیرد، به آن زنا نمی‌گویند. بنابراین هر چند لمس و یا دیدن بدن دختر نامحرم، حرام است اما حکم زنا را ندارد و حد زنا جاری نمی‌شود.

این‌ جرم‌ زمانی‌ توسط مرد و زن‌ ارتکاب ‌می‌یابد که‌ بالغ‌ و عاقل‌ و مختار باشند و نسبت‌ به‌حکم‌ و موضوع‌ آن‌ نیز آگاه‌ باشند بنابراین‌ چنانچه‌ یک‌ طرف‌ از زن‌ و مرد از تحقق‌ آن آگاهی‌ نداشته ‌باشد و یا علم‌ به‌ حرمت‌ مباشرت‌ جنسی‌ حرام ‌نداشته‌ باشد، محکوم‌ به‌ مجازات حد نمی‌شود و تنها طرفی‌که‌ از حکم‌ و موضوع‌ آگاه‌ باشد محکوم به حدمی‌شود.

انواع زنا

باتوجه به تعریف فوق، بر حسب اینکه شرایط زانی و زانیه چگونه باشد، چهار نوع زنا در فقه و حقوق ایران تعریف شده است:

  • ۱- زنای با محارم نَسَبی:

    محارم نَسَبی کسانی هستند که انسان به علت هم خونی با آن‌ها محرم است. برای نمونه خواهر،مادر، عمه و خاله برای مرد و برادر، پدر، دایی و عمو برای زن از محارم سببی محسوب می‌شوند. در نتیجه زنا با محارم به معنای آن است که مثلاً یک مرد با یکی از زن‌هاییی که جزو محارم نَسَبی وی هستند و ازدواج کردن با آنان ممنوع (حرام) است، مرتکب این گناه شود.

  • ۲- زنای به زور:

    زنای به زور یا زنای به عنف، با زور و اجبار و تجاوز همراه است. مثلاً زنی به این عمل راضی نباشد و مرد با زور و ارعاب و تهدید با او نزدیکی کند. هرگاه کسی به زنی که راضی به همبستر شدن با او نباشد در حال بیهوشی، خواب یا مستی تجاوز کند رفتار او در حکم زنای به عنف است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش، تهدید و یا ترساندن زن اگر چه موجب تسلیم شدن او شود نیز حکم زنای به عنف جاری است.

  • ۳- زنای محصن (محصنه):

    زنای محصنه به معنای آن است که شخص زناکننده دارای همسر دائمی باشد به گونه‌ای که هرگاه بخواهد با همسر خود نزدیکی کند مانعی در کار نباشد و با این حال تن به این گناه داده باشد. به زبان ساده‌تر اگر یک زن متاهل زنا کند، به فعل رخ داده زنای محصنه گفته می‌شود و اگر زانی مرد باشد زنای محصن گفته می‌شود. البته اموری از قبیل مسافرت، حبس، حیض، نفاس، بیماری مانع از مقاربت یا بیماریی که موجب خطر برای طرف مقابل می‌گردد مانند ایدز و سفلیس، زوجین را از احصان خارج می‌کند. به عنوان مثال اگرچنانچه زنی در هنگام غیاب شوهرش (مثلا به یک مسافرت طولانی رفته است)، با فرد دیگری زنا کند، در حکم محصنه نیست.

  • ۴- زنای غیرمحصنه:

    به زنایی گفته می‌شود که شخص زناکار (زن یا مرد) فاقد همسر و مجرد باشد و به اختیار خود رابطه جنسی برقرار کرده باشد و یا شرایط احصان برای زن و مرد وجود نداشته باشد. به زبان ساده‌تر به زنای شخص مجرد، زنای غیر محصنه گفته می‌شود.

راه‌های اثبات زنا

دو راه اصلی برای اثبات عبارت است از اثبات با اقرار خود فرد و اثبات با شهادت چهار نفر.

در مورد اثبات با اقرار خود شخص، علاوه بر شرایط عمومی (بلوغ، عقل، اختیار و آزاد بودن خود فرد) لازم است تا چهار بار اقرار در نزد قاضی (و نه مثلا پلیس یا هر فرد دیگری) صورت پذیرد.

راه دوم اثبات، شهادت چهار نفر شاهد مرد عادل به دیدن عمل است، و اگر سه مرد و دو زن عادل هم شهادت دهند کافی است و جرم ثابت می‌شود. دقت شود که براى حفظ آبرو و شرف دیگران، اسلام براى اثبات زنا، چهار شاهد مقرّر کرده است وگرنه مقایسه کنید با اثبات قتل که دو شاهد کافى است!
البته طبق ماده ۱۲۰ قانون مجازات اسلامی یکی از شرایط اثبات این جرم، علم قاضی است که از طریق متعارف حاصل می‌شود. بنابراین در صورتی که زنا با فیلمبرداری اثبات شود و قاضی یقین به زنا پیدا کند نیز حکم به مجازات صادر می‌شود.

مجازات‌ زنا

بستگی به نوع زنا و همچنین شرایط اتفاق جرم، طیف گسترده‌ای از مجازات برای آن تعریف شده است. از جمله مهم‌ترین آن‌ها عبارت است از: اعدام، سنگسار و شلاق.

  • مجازات اعدام

    ۱- رابطه با محارم نسبی که موجب اعدام مرد و زن می‌شود
    ۲- رابطه با زن پدر که موجب اعدام مرد زناکار است
    ۳- رابطه مرد غیرمسلمان با زن مسلمان که موجب اعدام مرد زناکار است
    ۴- زنای به عنف و اکراه که موجب اعدام مرد زناکار است
    ۵- فرد زناکار که سه بار به دلیل زنا مجازات (شلاق) شده است، در مرتبه چهارم اعدام می‌شود

  • مجازات سنگسار برای اعدام

    حد زنا برای زانی محصن و زانیه محصنه رجم (سنگسار) است. در صورت عدم امکان اجرای رجم با پیشنهاد دادگاه صادرکننده حکم قطعی و موافقت رییس قوه قضاییه، چنانچه جرم با دلیل ثابت شده باشد (مثلا شهادت چهار شاهد)، موجب اعدام زانی محصن و زانیه محصنه است و در غیر این صورت (اثبات به وسیله اقرار) موجب صد ضربه شلاق برای هریک می‌باشد.

  • مجازات شلاق برای زنا

    حد زنا در مواردی که مرتکب غیرمحصن باشد، صد ضربه شلاق است، البته برای دفعات اول تا سوم!
    همچنین مردی که همسر دائم دارد، هرگاه قبل از دخول، مرتکب این جرم شود حد وی صد ضربه شلاق، تراشیدن موی سر و تبعید به مدت یک سال قمری است.
    در زنا با محارم نسبی و زنای محصنه، چنانچه زانیه بالغ و زانی نابالغ باشد (در واقع زن شوهردار با پسربچه نابالغ رابطه برقرار کند) مجازات زانیه صد ضربه شلاق است.

نکات تکمیلی

تحت برخی از شرایط، مجازات زنا می‌تواند ساقط شود. به عنوان مثال اگر طرفین ادعای زوجیت کنند (که به اشتباه تعبیر می‌شود به زور عقدشان کردند!) و یا شخص پیش از اثبات زنا نزد حاکم توبه نماید. همچنین اگر ثابت شود که زن به زور و از روی اکراه به زنا تن داده است و یا اغفال شده است مجازات وی ساقط خواهد شد.

همچنین توجه به این نکته هم ضروری است که شرایط قانون برای شهادت‌دهندگان (شهود) نیز بسیار سخت‌گیرانه است. شهادت شهود باید روشن و بدون ابهام و مستند به مشاهده باشد و شهادت حدسی معتبر نیست. بنابراین هرگاه شهود خصوصیات مورد شهادت را بیان کنند، این خصوصیات باید از لحاظ زمان و مکان و مانند آن‌ها اختلاف نداشته باشند و در صورت اختلاف بین شهود، علاوه بر این که زنا ثابت نمی‌شود، شهود نیز به حد قذف محکوم می‌شوند، یعنی به دلیل تهمت به متهم، شلاق می‌خورند!

درنهایت نکته مهمی که در مورد زنای به عنف (تجاوز به عنف) مطرح می‌شود، موضوع اثبات زنا و از آن مهم‌تر اثبات این است که آیا زنا بدون رضایت زن و با قهر و غلبه صورت گرفته است یا خیر؟ و اثبات این موضوع نیز بر عهده قربانی است. بنابراین، اگر چنانچه زنا مورد انکار مرد باشد زن باید آن را اثبات کند و در عین حال باید ثابت کند که نزدیکی بدون رضایت وی رخ داده است! البته در صورتی که زنای به عنف از طرف زن اثبات نشود ولی اصل زنا اثبات گردد مرد به مجازات زنای غیرعنف محکوم می‌شود.

محکوم به حد

جمع آوری مطلب هادی کاویانمهر

۰۹ مهر ۹۷ ، ۱۸:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نکته از قانون مجازات

 از عوامل تام رافع مسئولیت کیفری

۱-کودکی
۲-جنون
۳-اجبار
۴-خواب

 از عوامل نسبی رافع مسئولیت کیفری

 ۱- اشتباه
 ۲- مستی

تفاوت عوامل تام ونسبی رافع مسئولیت کیفری
در عوامل تام،اصل بر عدم مسئولیت کیفری است ،ولی در عوامل نسبی اصل بر مسئولیت است .

۰۸ مهر ۹۷ ، ۱۴:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قتل شبه عمد :

مطابق ماده 291 قتل شبه عمد دارای سه حالت است:

1=مرتکب قصد رفتاری را نسبت به مجنی علیه داشته ولی قصد جنایت واقع شده را نداشته باشد . این حالت مصداق معروف و بارز قتل غیرعمدی را بیان می کند. در جرایم عمدی رفتار مجرمانه باید منتهی به نتیجه (قتل) شود و مرتکب علاوه بر قصد رفتار مجرمانه، قصد حصول نتیجه (قاتل) را هم داشته باشد ولی اگر فقط قصد رفتار مجرمانه وجود داشته باشد، قتل غیرعمدی به حساب می آید .

2=مرتکب نسبت به مقتول قصد کشتن او را داشته و نه رفتارش عرفاً کشنده بوده ولی نسبت به موضوع جهل داشته است. به عنوان مثال شخص الف قصد داشته رفتاری نسبت به حیوان یا شی انجام دهد بعداً خلاف آن معلوم می شود که اشتباه کرده و موضوع در حقیقت انسان بوده نه شی یا حیوان. مثل اینکه شکارچی به گمان اینکه سیاهی از دور، حیوان است به سوی آن شلیک کند اما معلوم شود که انسان است.

3=شخص مرتکب تقصیر می شود و این تقصیر ممکن است در اثر بی احتیاطی- بی مبالاتی و عدم رعایت مقررات و عدم داشتن مهارت باشد ودراینجا شخص مرتکب نه قصد کشته را دارد و نه رفتارش عرفاً کشنده است. به عنوان مثال تصادفات رانندگی.

=*مجازات جرم قتل شبه عمد: بدلیل عمدی نبودن مجازات قصاص منتفی می شود مجازات قتل شبه عمد پرداخت دیه توسط خود مرتکب است علاوه بر پرداخت دیه مجازات حبس (در تصادفات رانندگی) محکوم می گردد.

۰۸ مهر ۹۷ ، ۱۳:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

افرادی که اموال دزدی را خریداری کنند به زندان خواهند رفت.

مطابق ماده ۶۶۲ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵، خرید و معامله مال مسروقه جرم محسوب می‌شود و افراد در خرید کالای دست دوم دقت کنند.

* طبق ماده ۶۶۲، بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵، هرکس با علم و اطلاع یا با وجود قراین اطمینان آور به اینکه مال در نتیجه ارتکاب سرقت به دست آمده است آن را به نحوی از انحاء تحصیل یا مخفی یا قبول کند یا مورد معامله قرار دهد به حبس از شش ماه تا سه سال و تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

۰۸ مهر ۹۷ ، ۱۳:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نظریه_های_جرم_شناسی سبک_زندگی


عنوان نظریه:   سبک زندگی



=نظریه شیوه زندگی بواسطه عواملی تحت تأثیر قرار می گیرد. یکی از این فاکتورها نقشی است که افراد در جامعه ایفا می کنند و این نقش، بعضاً کمابیش آنها را بسوی بزه دیدگی می کشاند.


*برای مثال جوانان بیشتر در معرض خطر بزه دیدگی قرار دارند. زیرا نقش های اجتماعی آنها سبب می شود بیشتر در محیط های مجرمانه و خطرناک و یا در زمان های خطرناک رفت و آمد کنند.


*عامل دیگر تصمیمات افراد در مورد محدوده رفتارهایشان است.


*افراد با انتخاب فعالیت هایی در زمان ها و مکان هایی خاص و خطرناک، احتمال بزه دیدگی خود را افزایش می دهند.


=موقعیت فرد در ساختار اجتماع نیز می تواند در احتمال بزه دیدگی مؤثر باشد.


* چرا که اغلب هرچه افراد دارای موقعیت اجتماعی بالاتری باشند به دلیل فعالیت هایی که انجام می دهند و محیط هایی که به آن رفت و آمد می کنند خطر بزه دیدگی شان پایین می آید.


* هرچه افراد با اشخاص بزهکار و یا محیط هایی مجرمانه و خطرناک و یا زمان های خطرناک بیشتر رفت و آمد کنند شانس بزه دیدگی خود را افزایش می دهند.


* موقعیت های احتمالی بوجود آمده بین بزهکار و بزه دیده بالقوه با توجه به سبک زندگی آنها تغییر می کند.

*بنابراین با توجه به تصمیماتی که افراد برای برگزیدن انواع شیوه های زندگی اتخاذ می کنند احتمال بزه دیدگی نسبتاً قابل پیش بینی است و می توان گفت علل بزه دیدگی برخی افراد انتخاب نوع سبک زندگی آنان است که خطر بزه دیدگی را کم یا زیاد می کند.

۰۶ مهر ۹۷ ، ۲۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آشنایی_با_جرم_شناسی


* انسان ها به شکلی طبیعی در راستای منافع شخصی، عمل می کنند.


*جامعه پذیری و یادگیری برای محدود کردن منافع شخصی و ایجاد خود-کنترلی ضروری هستند.

* تربیت نامناسب یا ناکافی کودک، به ایجاد خصلت هایی می انجامد که حاصل آن، خودکنترلی کم و تعهد اجتماعی ضعیف است.

* سطوح پایین خودکنترلی به توالی بالا در رفتارهای کوتاه مدت و لذت جویانه منجر می شود.

* جرم، یکی از انواع رفتارهای فی نفسه دارای منفعت است.

* افزایش میزان خودکنترلی به سطوح پایین تر جرم و دیگر رفتارهای مرتبط با آن می انجامد.

۰۶ مهر ۹۷ ، ۲۲:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جنایت بر غیر جان آدمى بر سه قسم است

جنایت بر غیر جان آدمى بر سه قسم است: ایراد جراحت، جنایت بر اعضا، و جنایت بر منافع بدن، مانند دیدن و شنیدن .در فقه از جراحتهاى پدید آمده در سر و صورت "شِجاج" و در غیر سر و صورت «جرح» تعبیر مى‌گردد
شجاج به نظر مشهور امامی بر نه قسم است:
1=حارصه(خارصه):خراشیدگی پوست بدون آنکه خون جاری شود.
 
2=دامیه:زخمی که اندکی در گوشت نفوذ کند و موجب جاری شدن خون گردد.

3=متلاحمه(باضعه):جراحتی که بخش زیادی از گوشت را فرا گیرد ولی به پوشش نازک روی استخوان (سمحاق)نرسد

4-سمحاق:زخمی که از گوشت عبور کند و به پوشش استخوان برسد.

5=موضحه:جراحتی که سمحاق را پاره کند و سفیدی استخوان(وضح)را آشکار سازد.
 6=هاشمه:آنچه موجب شکستگی استخوان شود هرچند با جراحت همراه نباشد.

7=منقله:آنچه موجب جابه جا شدن استخوان گردد.

8=مأمومه:جراحتی که به پرده مغز (ام الدماغ) برسد.
9=دامغه:زخمی که در آن پرده مغز شکافته شود و به مغز برسد

۰۶ مهر ۹۷ ، ۲۲:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مجازات استفاده غیرمجاز از عناوین علمی


قانونگذار با وضع قانونی در تاریخ ۱۶/۱۲/۱۳۸۸ ماده واحده ای را تحت عنوان «قانون مجازات استفاده غیر مجاز از عناوین علمی» به تصویب رساند که با تأئید شورای نگهبان در تاریخ ۲۵/۱۲/۱۳۸۸ به مرحله اجرا در امد.

مطابق ماده واحده مذکور:
استفاده از عناوین علمی دکتر،مهندس و مانند اینها که شرایط اخذ آن مطابق قوانین و مقررات مربوط تعیین می گردد توسط هر فرد برای خود مستلزم داشتن مدرک معتبر از مراکز علمی و دانشگاهی داخلی و یا خارجی مورد تأئید رسمی وزارت خانه های علوم، تحقیقات و فناوری یا بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و شورای عالی انقلاب فرهنگی می باشد. مرتکبین استفاده غیرمجاز از عناوین علمی مذکور به مجازات ماده ۵۵۶ فصل هشتم کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی محکوم خواهند شد.
تبصره- استفاده غیرمجاز از عناوین فوق شامل استفاده در مکاتبات اداری یا در تبلیغ عمومی از طریق وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه، مجله، تارنما (سایت) یا نطق درمجامع و یا انتشار اوراق چاپی یا خطی خواهد بود.»

 ارکان جرم
جرم استفاده از عناوین علمی نیز همانند سایر جرایم زمانی وقوع پیدا می کند که دارای سه رکن قانونی، مادی و معنوی باشد، به عبارتی دیگر به منظور وقوع جرم، وجود هرسه عنصر مذکور الزامی است و در صورتی که هر کدام از عناصر سه گانه وجود نداشته باشند، جرم محقق نخواهد گردید.

عنصر قانونی
همانگونه که ذکر گردید قانون مربوط به استفاده از عناوین علمی، «ماده واحده مجازات استفاده غیر مجاز از عناوین علمی» می باشد که در بالا بدان اشاره گردید. از طرفی دیگر قانونگذار در ماده 555 به بعد از فصل هشتم کتاب تعزیرات از غصب عناوین و مشاغل دولتی یاد کرده است.
مطابق ماده 556 :
« هرکس بدون مجوز و به صورت علنی لباسهای رسمی ماموران نظامی یا انتظامی جمهوری اسلامی ایران یا نشان‌ها،مدال‌ها یا سایر امتیازات دولتی را بدون تغییر یا با تغییر جزئی که‌ موجب اشتباه شود مورد استفاده قرار دهد در صورتی که عمل او به‌موجب قانون دیگری مستلزم مجازات شدیدتری نباشد به حبس ازسه ماه تا یک سال و یا جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریال تا شش میلیون ریال محکوم خواهد شد و در صورتی که از این عمل خود سوء استفاده کرده باشد به هر دومجازات محکوم خواهد شد.»

 عنصر مادی
منظور از عنصر مادی جرم مذکور، نمود خارجی یافتن و تحقق جرم استفاده از عناوین علمی می باشد. لذا باید بیان داشت عنصر مادی آن از نوع فعل می باشد، بنابراین به صورت ترک فعل محقق نخواهد گردید، چه اینکه استفاده کردن از مدرک و عنوان تحصیلی، صرفاً به صورت فعل محقق می گردد.
مصادیق جرم مذکور؛ استفاده در مکاتبات اداری یا در تبلیغ عمومی از طریق وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه، مجله، تارنما (سایت)، یا نطق در مجامع یا انتشار اوراق چاپی یا خطی دانسته شده است.
قابل ذکر است که در جرم مذکور، مرتکب باید از عناوین علمی، استفاده غیر مجاز نماید، نه عناوین شغلی. از این رو استفاده از عناوینی مانند وکیل و قاضی و غیره مصداق رکن مادی این جرم نبوده، لذا از شمول مقررات  ماده واحده ذکر شده خارج خواهد بود.
همچنین جرم مذکور، جرمی مستمر است و استفاده از مدرک و عنوان علمی دارای استمرار در طول زمان خواهد بود.
مطابق ماده واحده مذکور، صرف داشتن مدرک دانشگاهی ، اجازه استفاده از عنوان علمی را به شخص نخواهد داد، بلکه دارنده مدرک باید مدرک دانشگاهی خویش را از یکی از مراکز یا دانشگاههای داخلی ویا خارجی یا شعب آنها در داخل کشور که حسب مورد، مورد تأئید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد اخذ نموده باشد؛ بنابراین مرجع تشخیص اعتبار یا عدم اعتبار مدارک دانشگاهی، وزارتخانه های مذکور در متن ماده واحده و شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
بنابراین چنانچه فردی از یکی از دانشگاهها و مراکز آموزش عالی خارج از کشور مبادرت به اخذ مدرک دانشگاهی نماید، تا زمانی که تحصیلات وی توسط مراجع مربوطه ارزشیابی نگردد و اعتبار مدرک تحصیلی وی احراز نگردد، حق استفاده از عنوان علمی دکتر را نخواهد داشت.

 عنصر معنوی
منظور از عنصر معنوی، احراز سوءنیت مرتکب می باشد. سوء نیت نیز به دو نوع عام و خاص تقسیم می شود که در جرایم مقید به نتیجه ، نیاز به احراز هر دو سوءنیت است و در جرایم مطلق صرفاً وجود سوءنیت عام کفایت می نماید. در جرم استفاده از عناوین علمی که یک جرم مطلق است تنها احراز سوءنیت عام کافی خواهد بود و نیاز به سوءنیت خاص نخواهد بود، پس اهمیتی ندارد که انگیزه و قصد مرتکب چه بوده است، بلکه همین که از عنوان علمی، استفاده غیرمجاز نماید، مجرم خواهد بود.

۰۶ مهر ۹۷ ، ۲۱:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

" تعدّد جرموانواع آن

1 - تعریف تعدّد جرم:
- تعدّد جرم، یعنی: ارتکاب جرایم متعدّد، بدون آن که متّهم برای اتّهامات متعدّد پیشین خود، به محکومیّت کیفری قطعی رسیده باشد. (بر خلاف تکرار جرم)

2-  " انواع تعدّد جرم " :
- تعدّد جرم، بر دو نوع است:
۱- تعدّد مادّی جرم. (که به آن، تعدّد عینی یا حقیقی یا واقعی نیز گفته می شود).

۲- تعدّد معنوی جرم. (که به آن، تعدّد روانی یا اعتباری نیز گفته می شود).


3 - " تعدّد معنوی جرم " :
- ارتکاب یک رفتار؛ که دارای عناوین مجرمانه ی متعدّد است.
- به موجب  مادّه ی ۱۳۱ قانون مجازات اسلامی  ۱۳۹۲:
"در جرایم قابل تعزیر، هر گاه فعل واحد دارای عناوین متعدّد جرم باشد، مجازات جرمی داده می شود که مجازات آن اشدّ است".


4- " تعدّد مادّی جرم " :
- ارتکاب رفتارهای متعدّد که دارای عناوین مجرمانه ی متعدّد نیز است. اعمّ از این که، این رفتارها دارای عناوین مجرمانه ی مشابه یا مختلف باشند.
عناوین مجرمانه ی مشابه، مانند: ارتکاب سرقت تعزیری و شروع به سرقت.
و عناوین مجرمانه ی مختلف، مانند: ارتکاب سرقت تعزیری و توهین.
- فروض مختلف تعدّد مادّی جرم، در مادّه ی ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ مقرّر شده است.
5 - " مصادیقی از تعدّد معنوی جرم " :
- انتقال سهم الارث بقیّه ی ورّاث با جعل امضاء.
- قتل غیر عمد ناشی از  رانندگی بدون پروانه. ( مادّه ی ۷۱۸ قانون مجازات اسلامی - تعزیرات ۱۳۷۵ و رای وحدت  رویّه شماره ی ۶۳۸ مورّخ ۱۳۷۸/۶/۹).

- فروش مال امانی. (انتقال مال غیر از طریق خیانت در امانت).
- کلاهبرداری با استفاده از سند مجعول.
- کلاهبرداری با اتّخاذ عناوین دولتی یا عمومی.
- ترک انفاق زن و فرزندان. (رأی وحدت رویّه شماره ی ۳۴ مورخ ۱۳۶۰/۸/۳).
- تحصیل مال از طریق نامشروع با استفاده از سند مجعول.

6 - دقّت شود؛
در صورتی که، رفتار واحد، دارای نتایج متعدّد باشد، تعدّد مادّی (و به تعبیری، در حکم تعدّد مادّی) محسوب می شود، نه تعدّد معنوی. (تبصره ی ۱ مادّه ی ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲). مانند: ارتکاب توهین همزمان به دو نفر. که دارای یک رفتار مجرمانه است. ولی، دو نتیجه به دنبال دارد.

7- هم چنین، در صورتی که مجموع رفتارها و جرایم ارتکابی، در قانون دارای عنوان مجرمانه ی خاصّی باشد، مقرّرات تعدّد جرم اعمال نمی شود. بلکه، مرتکب به مجازات مقرّر در قانون محکوم خواهد شد. (تبصره ی ۲ مادّه ی ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲). مانند: نهب و غارت با قهر و غلبه. (مادّه ی ۶۸۳ قانون مجازات اسلامی - تعزیرات ۱۳۷۵ )؛ یا سرقت مقرون به آزار. (مادّه ی ۶۵۲ همان قانون).

8 - بالاخره این که، توجّه داشته باشید که قواعد تعدّد جرم اعمّ از تعدّد معنوی یا تعدّد مادّی مربوط به جرایم تعزیری است. (مفادّ موادّ ۱۳۱ و ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲)؛ و تعدّد جرم در حدود و قصاص و دیات بر اساس ضوابط خاصّ این ابواب خواهد بود. یعنی؛ در حدود و قصاص و دیات در باب تعدّد جرم، ضوابط خاصّی که در آن ابواب مقرّر شده است، حاکم می باشد.

۰۶ مهر ۹۷ ، ۲۱:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

طبق ماده 669 قانون مجازات اسلامی

نصب تابلوی "پارک = پنجری" تهدید و جرم بوده و مجازات 74 ضربه شلاق یا دو ماه تا دو سال زندان دارد.

۰۶ مهر ۹۷ ، ۲۱:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

کدام ماده قانون ورود به عنف است:

طبق اصل بیست و دوم قانون اساسی، مسکن افراد از تعرض دور است و حتی در مواردی که برای کشف جرم یا دستگیری مجرم اجازه ورود به حریم  اشخاص داده می‌شود، این اقدام باید بر مبنای قانون و با اجازه دادگاه باشد. ورود اشخاص به منزل دیگران باید با گرفتن اجازه از صاحبخانه باشد و اگر کسی در نبود صاحب خانه وارد منزلش شود و اجازه ورود به منزل را هم نداشته باشد این ورود غیر قانونی و از نظر کیفری قابل مجازات باشد.
*اگر صاحبخانه حاضر باشد، عنف یا اجبار نسبت به او صورت گرفته و در صورتی که حضور نداشته باشند و به عنوان مثال، فرد متهم از دیوار ملک بالا رفته ، عنف یا اجبار نسبت به وسایل صورت می‌گیرد.


*برابر ماده ۶۹۴ قانون مجازات اسلامی هر کس به منزل یا مسکن دیگری به زور یا تهدید وارد شود به مجازات از شش ماه تا سه سال حبس محکوم میشه و اگر این عمل از سوی دو نفر یا بیشتر انجام بشه و همراه یکی از آنان اسلحه باشد، به حبس از یک تا شش سال محکوم میشند.
/ماموران پلیس نیز برای ورود به خانه و بازرسی باید حکم قضایی داشته باشند و شهروندان در صورت رو به رو شدن با ماموران کارت شناسایی و حکم ورود به منزل را از آنها بخواهند.

۰۶ مهر ۹۷ ، ۲۱:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قاچاق کالا‌های مجاز، مجاز مشروط، یارانه‌ای و ارز در قانون چه مجازاتی دارد؟

فصل سوم از قانون مباره با قاچاق کالا

ماده ۱۸- هر شخص که مرتکب قاچاق کالا و ارز و حمل و یا نگهداری آن شود، علاوه بر ضبط کالا یا ارز، به جریمه های نقدی زیر محکوم میشود:
الف- کالای مجاز: جریمه نقدی یک تا دو برابر ارزش کالا
ب- کالای مجاز مشروط: جریمه نقدی معادل یک تا سه برابر ارزش کالا
پ - کالای یارانه ای: جریمه نقدی معادل دو تا چهار برابر ارزش کالا
ت - ارز: جریمه نقدی ارز ورودی، یک تا دو برابر بهای ریالی آن و جریمه نقدی ارز خروجی، دو تا چهار برابر بهای ریالی آن
 
تبصره ۱- عرضه و فروش کالای قاچاق موضوع این ماده جرم محسوب و مرتکب به حداقل مجازات‌های مقرر در این ماده محکوم می شود.

تبصره ۲- فهرست کالا‌های یارانه ای با پیشنهاد وزارتخانه های امور اقتصادی و دارایی و صنعت، معدن و تجارت تهیه میشود و به تصویب هیأت وزیران می رسد.

تبصره ۳- وزارت صنعت، معدن و تجارت مکلف است فهرست کالا‌های مجاز مشروط را اعلام نماید.

ماده ۱۹- در صورتی که کالای قاچاق موضوع ماده (۱۸) این قانون با کالای دیگر مخلوط شود و امکان تفکیک وجود نداشته باشد تمام کالا ضبط و پس از کسر جریمه های ماده مذکور و سایر هزینه های قانونی به نسبت کالای غیر قاچاق از حاصل فروش به مالک مسترد میشود.

ماده ۲۰- وسایل نقلیه مورد استفاده در حمل قاچاق کالای موضوع ماده (۱۸)این قانون، اعم از زمینی، دریایی و هوایی به شرح زیر ضبط می‏گردد:

الف- وسایل نقلیه سبک در صورتی که ارزش کالای قاچاق مکشوفه یکصد میلیون (۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا بیشتر باشد.

ب - وسایل نقلیه نیمه سنگین زمینی در صورتی که ارزش کالای قاچاق مکشوفه سیصد میلیون (۳۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا بیشتر باشد.

پ. - وسایل نقلیه نیمه سنگین هوایی و دریایی در صورتی که ارزش کالای قاچاق مکشوفه نهصد میلیون (۹۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا بیشتر باشد.

ت. - وسایل نقلیه سنگین زمینی در صورتی که ارزش کالای قاچاق مکشوفه یکمیلیارد (۱.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا بیشتر باشد.

ث. - وسایل نقلیه سنگین هوایی و دریایی در صورتی که ارزش کالای قاچاق مکشوفه سه میلیارد (۳.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا بیشتر باشد.
 
تبصره ۱- در غیر از موارد فوق وسیله نقلیه توقیف میشود و در صورتی که محکومٌ‌علیه ظرف دو ماه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی، جریمه نقدی مورد حکم را نپردازد از محل فروش وسیله نقلیه برداشت و مابقی به مالک مسترد می‏گردد.

تبصره ۲- در صورتی که ارتکاب جرم قاچاق با هر یک از انواع وسایل نقلیه مذکور حداقل سه بار تکرار شود و ارزش کالا در مجموع معادل یا بیشتر از مبالغ این ماده ‏باشد وسیله نقلیه ضبط می‌شود.

تبصره ۳- مصادیق وسایل نقلیه در این ماده به پیشنهاد وزارت راه و شهرسازی تهیه می‌شود و به تصویب هیأت وزیران می‌رسد.

تبصره ۴- در صورتی که وسیله نقلیه متعلق به شخصی غیر از مرتکب قاچاق باشد و از قرائنی از قبیل: سابقه مرتکب ثابت شود با علم و اطلاع مالک برای ارتکاب قاچاق در اختیار وی قرار گرفته است، وسیله نقلیه ضبط می شود و در غیر اینصورت وسیله نقلیه به مالک مسترد و معادل ارزش آن به جریمه نقدی مرتکب اضافه میگردد.

تبصره ۵- درصورتی‌که وسیله نقلیه بلاصاحب یا صاحب متواری و یا مجهول‌المالک باشد، عین وسیله نقلیه به نهاد مأذون از سوی، ولی فقیه تحویل می‏شود و یا با هماهنگی و أخذ مجوز فروش از نهاد مأذون کالای مزبور توسط سازمان جمع‌آوری و فروش اموال تملیکی به فروش می‌رسد و وجوه حاصل از آن به حساب نهاد مأذون از سوی، ولی فقیه واریز می‏شود.

ماده ۲۱- در صورتی که ارزش کالای قاچاق و یا ارز مکشوفه موضوع ماده (۱۸) این قانون، برابر تشخیص اولیه دستگاه کاشف معادل ده میلیون (۱۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال یا کمتر باشد با قید در صورتجلسه کشف به امضای متهم میرسد و در صورت استنکاف، مراتب در صورتجلسه کشف قید و حسب مورد، کالا ضبط و به همراه صورتجلسه به سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی تحویل میشود و ارز مکشوفه به حساب مشخص شده توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران واریز و رونوشتی از اوراق به متهم ابلاغ میگردد.
 
تبصره ۱- صاحب کالا و یا ارز می‌تواند ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ در اداره تعزیرات حکومتی شهرستان محل کشف به این تصمیم اعتراض نماید. تا تعیین تکلیف قطعی قاچاق از سوی سازمان تعزیرات حکومتی، باید عین کالا نگهداری شود.

تبصره ۲- مرتکب قاچاق موضوع این ماده در صورت تکرار برای مرتبه سوم و بالاتر علاوه بر ضبط کالا و یا ارز به جریمه نقدی موضوع ماده (۱۸) این قانون محکوم میگردد.

تبصره ۳- به کشفیات موضوع این ماده وجهی تحت عنوانحق الکشف یا پاداش تعلق نمی‏گیرد



نظریه مشورتی شماره: 1161/93/7 مورخ: 1393/05/18


 1- منظور از فعل وارد کردن، در ماده 741 الحاقی مصوب 5/3/1388 قانون مجازات اسلامی در فصل مربوط به جرائم رایانه ای ، وارد کردن داده ها به هر ترتیبی است که منتهی به تحصیل وجه یا مال یا منفعت یا خدمات یا امتیازات مالی برای خود یا اشخاص دیگر باشد؛ اعم از اینکه شخص مذکور قبلاً اطلاعات مربوط به داده ها را در اختیار داشته یا به وسائل متقلّبانه، اطلاعات مورد نظر خود را کسب نماید.  2- چون ملاک تحقق جرائم مندرج در قانون جرایم رایانه ای، استفاده از سامانه های رایانه ای یا مخابراتی یا حاملهای داده است و در فرض سؤال به لحاظ اینکه سرقت انجام شده با استفاده غیر مجاز از داده¬های رایانه ای و وارد نمودن رمز کارت عابر بانک دیگری صورت گرفته است،موضوع مشمول ماده741 الحاقی به قانون مجازات اسلامی (موضوع ماده13 قانون جرایم رایانه ای مصوب 5/3/1388) است.


۰۶ مهر ۹۷ ، ۲۰:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم مجاز در زلزله

ماده ۱۵۲ ـ هر کس هنگام بروز خطر شدید فعلی یا قریب الوقوع از قبیل آتش سوزی، سیل، طوفان، زلزله یا بیماری به منظور حفظ نفس یا مال خود یا دیگری مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوب می‌شود ؛ قابل مجازات نیست ،
مشروط بر اینکه خطر را عمداً ایجاد نکند و رفتار ارتکابی با خطر موجود متناسب و برای دفع آن ضرورت داشته باشد.
*تبصره ـ کسانی که حسب وظیفه یا قانون مکلف به مقابله با خطر می باشند نمی توانند با تمسک به این ماده از ایفای وظایف قانونی خود امتناع نمایند.


۰۶ مهر ۹۷ ، ۱۹:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نحوه محاسبه دیه در ماه‌های حرام بر اساس قانون مجازات اسلامی

بر اساس ماده 549 قانون مجازات اسلامی موارد دیه کامل همان است که در مقررات شرع تعیین شده است و میزان آن در ابتدای هر سال توسط رئیس قوه قضائیه به تفصیل بر اساس نظر مقام رهبری تعیین و اعلام می‌شود.

بر اساس ماده 555 این قانون هرگاه رفتار مرتکب و فوت مجنی علیه هر دو در ماههای حرام «محرم، رجب، ذی القعده وذی الحجه» یا در محدوده حرم مکه، واقع شود خواه جنایت عمدی خواه غیرعمدی باشد، علاوه بر دیه نفس، یک سوم دیه نیز افزوده می‌گردد و  سایر مکانها و زمانهای مقدس و متبرک مشمول حکم تغلیظ دیه نیست.

در تبصره این ماده تصریح شده است که معیار شروع و پایان ماههای حرام، مغرب شرعی است مانند ماه رجب که از مغرب شرعی آخرین روز ماه جمادی الثانی، شروع و با مغرب شرعی آخرین روز ماه رجب به پایان می‌رسد.

در ماده 556 قانون مجازات اسلامی در حکم تغلیظ دیه فرقی میان بالغ و غیربالغ، زن و مرد و مسلمان و غیرمسلمان نیست. سقط جنین نیز پس از پیدایش روح، مشمول حکم تغلیظ است. تغلیظ دیه، در مواردی که عاقله یا بیت المال پرداخت کننده دیه باشد نیز جاری است. در قتل عمدی که به علت عدم امکان قصاص یا عدم جواز آن دیه پرداخت میشود نیز این حکم جاری است.

ماده 557 تصریح می‌کند: تغلیظ دیه مخصوص قتل نفس است و در جنایت بر اعضاء و منافع جاری نیست.

۰۶ مهر ۹۷ ، ۱۹:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قتل در حکم خطای محض

جنایت اگر در حال خواب و بیهوشی و مانند آنها واقع شود جنایت خطای محض است.

جنایات واقع شده به ‌وسیله صغیر و مجنون جنایت خطای محض است
 اینکه جنایتی که در آن مرتکب نه قصد جنایت بر مجنیٌ‌علیه را داشته باشد و نه قصد ایراد فعل واقع شده بر او را، مانند آنکه تیری به قصد شکار رها کند و به فردی برخورد نماید جنایت خطای محض می باشد.

۰۶ مهر ۹۷ ، ۱۸:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

سیر تحوّل مخالفت با کیفرهای سالب حیات:

1- مخالفت با اجرای علنی کیفرهای سالب حیات و غیرعلنی سازی آن

2- کوتاه کردن زمان اجرای کیفرهای سالب حیات (از دو ساعت به کم ترین زمان ممکن)


3- تغییر شیوه اجرای کیفرهای سالب حیات از روش های خشن و دردآور به روش های ملایم و با کم ترین میزان درد و  رنج

4- ممنوع کردن کیفرهای سالب حیات در رابطه با بزه ها و بزه کاران سیاسی (الغای موضوعی)


5- الغای شخصی کیفرهای سالب حیات (ممنوعیّت اعدام افراد زیر 18 سال در زمان ارتکاب جرم، افراد دارای اختلال روانی شدید، زنان باردار، زنان دارای فرزند شیرخوار، سالمندان)

6- محدود کردن کیفرهای سالب حیات به شدیدترین و سنگین ترین جرایم (الغای موضوعی: کیفر مرگ باید محدود به جرایم شود که: از درجة جنایت باشد / عمدی باشد / منجر به مرگ دیگری شده باشد)


7- الغای کیفرهای سالب حیات در زمان صلح (محدود شدن کیفر مرگ به جرایم نظامیِ شدیدِ نظامیان که در زمان جنگ ارتکاب یابند)
8- الغای کامل و جامع کیفرهای سالب حیات (قرن بیست و یکم: از سال 2003 شروع شده است)

۰۶ مهر ۹۷ ، ۱۸:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم توهین و فحاشی

مطابق قانون،توهین و فحاشی به دیگران مجازات 74 ضربه شلاق و یا جزای نقدی از 5 تا 100 هزار تومان در پی خواهد داشت.در انجام جرم توهین راست یا دروغ بودن نسبت ها شرط نیست و مهم این است که گفتار یا رفتار در نظر عرف وهن آور و سبک کننده باشد.
اگر شخصی به دیگری نسبت زنا یا لواط دهد مشمول جرم قذف شده که مجازات آن 80 ضربه شلاق می باشد.


نکته اول:
جرم توهین می‌تواند به شکل گفتار، کردار، نوشتار و حتی اشارات مختلف دست و چشم باشد. بدین ترتیب اعمالی مثل آب دهان به روی دیگری انداختن، هل دادن تحقیر‌آمیز دیگری یا برداشتن خشونت‌آمیز کلاه یا روسری از سر شخصی محترم و پرتاب کردن آن می‌تواند توهین کیفری محسوب شود. همین طور برخی اشارات انگشتان دست در فرهنگ کشور ما یا کشورهای دیگر اهانت‌آمیز تلقی می‌شوند.



نکته دوم:
لزومی ندارد که توهین رو در رو باشد بلکه همین که شخص مخاطب، مثلا از طریق تلفن، الفاظ توهین‌آمیز را می‌شنود یا از طریق ارتباط اینترنتی حرکات توهین آمیز را مشاهده کند کفایت می‌‌کند.


نکته سوم:‌
در صورت وقوع جرم توهین، قربانی جرم باید برای پیگیری موضوع به دادسرای محل وقوع جرم مراجعه و با ابراز دلایل خود از جمله شهادت شهود موضوع را ثابت و متهم را به مجازات قانونی محکوم کند.

۰۶ مهر ۹۷ ، ۱۸:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مقایسه تعویق صدور حکم با تعلیق اجرای مجازات در قانون مجازات مصوب ١٣٩٢

1- تعویق صدور حکم محکومیت را به تاخیر می اندازد ولی تعلیق، اجرای حکم را معلق می نماید.

2- پس از گذشت مدت تعویق دادگاه اقدام به  صدور حکم مجازات یا معافیت از آن اقدام می نماید  ولی پس از مدت تعلیق یا مجازات بلا اثر می شود یا به اجرا درخواهد آمد.(مواد 40 و 46 و 45و54)




3- تعویق در جرایم تعزیری درجه 6 تا 8 قابل اعمال است در حالی که تعلیق در جرایم تعزیری درجه  3 تا 8  قابل صدور رای است.

4- مدت تعویق صدور حکم 6ماه تا 2سال است در حالی که مدت تعلیق اجرای مجازات 1سال تا 5 سال است.



5- شرایطی که به دادگاه اختیار می دهد که صدور حکم را معوق نماید یا اجرای حکم را معلق نماید یکی است و همان شرایط ذیل ماده  40  است. (ماده46)

6- تعویق و تعلیق هردو می تواند به شکل ساده یا به شکل مراقبتی اعمال شوند. تعویق یا تعلیق مراقبتی مستلزم اجرای تدابیر و دستورات دادگاه هستند.




7- دستورات دادگاه در تعویق یا تعلیق مراقبتی وقتی باید صادر شوند که دستورات در زندگی مرتکب یا خانواده وی اختلال اساسی ایجاد ننمایند.

8- جرایم ماده 47 مشترکا قابل تعلیق و تعویق نیستند.



9- تعویق قبل از صدور حکم است و تعلیق همراه با صدور حکم یا پس از آن  است. قاضی اجرای احکام  یا دادستان یا متهم می تواند پس از اجرای یک سوم مجازات از دادگاه تقاضای تعلیق مابقی اجرای مجازات را بنمایند.

10- در صورت عدم اجرای دستورات دادگاه، توسط فردی که صدور حکمش معوق شده است دادگاه اختیار می یابد که تا نصف مدت مقرر در قرار به مدت تعویق اضافه نماید یا اقدام به صدور حکم نماید. و در تعلیق اگر دستورات دادگاه اجرا نشوند برای بار اول دادگاه می تواند یک تا دو سال به مدت تعویق اضافه نماید یا قرار تعلیق را لغو نماید. و برای بار دوم فقط می تواند قرار تعلیق را لغو نماید.


۰۶ مهر ۹۷ ، ۱۸:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر