⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖بابیش از8سال سابقه حقوقی

تفاوت تقاص و تهاتر

1- تهاتر تنها در میان دو حق دینی روی می دهد و نتیجه ی آن تساقط هر دو حق است در حالی که در قلمرو تقاص، حقوق عینی نیز وجود دارد.

 

2- در تهاتر اراده ی درخواست کننده ی آن، عامل بیرونی محسوب می گردد و بدون اراده ی دو طرف واقع می گردد؛ بنابراین باید آن را جز وقایع حقوقی قرارداد. در حالی که تقاص جز اعمال حقوقی است.

 

3- تهاتر ارتباطی به نظم عمومی ندارد و مربوط به منافع خصوصی افراد است در حالی که در هماهنگی تقاص با نظم جامعه تردید وجود دارد. 

نکته قابل توجه در خصوص قاعده تقاص این است که مشهور فقها تقاص را نهادی خلاف اصل و استثنایی میدانند و بنابراین باید به قدر متیقن آن اکتفا کرد. برای نمونه اگر اثبات امر نزد قاضی آسان بوده و مستلزم هیچگونه مشقتی نباشد، امکان تقاص منتفی است. یا اینکه بدهکار منکر حق باشد، بدین معنا که به طور کلی اظهار ناآگاهی نماید یا آنکه اقرار به اصل بدهی داشته اما اراده در پرداخت طلب ندارد، در غیر این صورت امکان تقاص منتفی است. 

 

#:لازم به ذکر است در مواردی که مقاص برای مرافعه نزد دادگاه مراجعه میکند، در جهت جلوگیری از تزلزل آرای محاکم که به اخلال در نظام منتهی میشود، تقاص ممنوع است. 

 

#:قاعده منع اختلال نظام مستلزم منع تقاص اضراری است، ازاین رو به تبعیت از عمومات قاعده مقابله به مثل باید گفت در تقاص باید به حداقل لوازم و آثار اکتفا کرد و نمیتوان از هر ابزاری برای رسیدن به حق خود استفاده کرد.

۱۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۲:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط تقاص در فقه

1- نسبت به حقی می توان اعمال تقاص کرد که آن حق در عالم ثبوت وجود داشته باشد و از لحاظ حکمی نیز تردیدی در مشروعیت آن نباشد اما موضوعا ممکن است این حق مورد اختلاف باشد؛ مثلا صاحب حق دلیلی برای اثبات حق خود ندارد.

  نکته:لازم به ذکر است حقی که با استناد به آن حق تقاص اعمال می گردد ممکن است عینی باشد یا دینی. بطور کلی نسبت به حقی که وصول به آن بطور متعارف متعذر باشد می توان اعمال تقاص کرد.

 

2- تقاص گیرنده باید نسبت به دو مورد علم داشته باشد تا بتواند به اعمال حق تقاص بپردازد: اول: علم به ثبوت حق خود داشته باشد، دوم: علم به عدم امکان وصول حق خود به طریق متعارف داشته باشد.

 

3- زمانی فرد می تواند به اعمال تقاص بپردازد که صاحب حق امکان طرح دعوا در محاکم را نداشته باشد.

 

4- حق مقتص عنه ممکن است عین یا دین یا منفعت یا حق مالی باشد. صاحب حق می تواند با تحقق سایر شرایط بدون محدودیت در نوع مال احقاق حق نماید.

 

5- مقاص نمیتواند از هر ابزاری برای رسیدن به حق خود استفاده کند و تقاص باید بدون ورود ضرر یا تحقق جرم صورت گیرد.

 

6- یکی دیگر از شروط تقاص آن است که مقاص عنه منکر حق باشد، بدین معنا که یا به طور کلی بگوید بدهی وجود ندارد یا آنکه اقرار به اصل بدهی دارد، اما اراده جدی در پرداخت طلب ندارد.

 

نکته:لازم به ذکر است از آنجا که تقاص سبب مالکیت تقاص گیرنده می شود، بنابراین، از اسباب تملک حق محسوب می شود.

۱۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۲:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا می شود بدون حکم دادگاه فردی طلب خود را از اموال بدهکار بردارد ؟

تقاص در لغت به معنای به حساب یکدیگر رسیدن و تلافی از یکدیگر، قصاص نمودن، مقابله به مثل و تلافی کردن آمده است.

تقاص در اصطلاح فقها به گونه های مختلفی تعریف شده است.

زمانی که داین، با رعایت شرایط خاصی و بدون مراجعه به قاضی، حق خود را از اموال مدیون (که در دسترس اوست) استیفا کند، تقاص صورت پذیرفته است.

قاعده تقاص باید گفت از آنجایی که تقاص قاعده ای است استثنایی و منوط به تحقق تمامی شرایط، ازجمله منکر شدن بدهکار و عدم امکان وصول طلب از طریق مراجعه به دادگاه، می توان نسبت به این عمل اعتراض نمود.

 

۱۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۲:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارکان دعوای رفع تصرف عدوانی

اثبات سبق تصرف خواهان؛

اثبات لحوق تصرفاتخوانده

اثبات غیرقابل قانونی بودن تصرفات خوانده.

بنابراین در دعوای خلع ید، خواهان باید مالکیت خود را ثابت کند؛ ولی در دعوای رفع تصرف عدوانی نیازی به اثبات مالکیت نیست و اثبات سبق تصرف خواهان کفایت می‌کند.و از سوی دیگرصرف اثبات و احراز تصرفات غیرقانونی فعلی خوانده در دعوای خلع‌ ید کافی است؛اما در دعوای رفع تصرف عدوانی،لحوق تصرفات غیرقانونی خوانده بایدثابت و احراز گردد.

۱۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۰:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارکان دعوای خلع ید عبارت‌اند از

اثبات مالکیت خواهان

اثبات تصرفات غیرقانونی فعلی خوانده

اثبات تصرف غیرقانونی بر مال غیرمنقول.

۱۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۰:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تفاوت در ارکان دو دعوا

دعوای خلع ید و رفع تصرف عدوانی هردو دارای ارکان منحصر به فرد و مربوط به خود هستند که باید ادله تشکیل‌دهنده هر دو دعوا توسط متقاضیان آن‌ها به دادگاه ارائه و توسط محکمه محرز گردد.

۱۲ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۰:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

خلع ید از ملک مشاع

دعوای خلع‌ ید به معنای اخص در ملک مشاع: در مواردی که حکم خلع‌ ید علیه متصرف ملک مشاع به نفع مالک قسمتی از آن صادر شده باشد از تمام ملک خلع‌ ید می‌شود ولی تصرف محکوم‌له در ملک خلع‌ ید شده مشمول مقررات املاک مشاعی است. مقررات املاک مشاعی عمدتاً در مواد ۵۷۶ و ۵۸۲ قانون مدنی است که تصرف هر شریک در ملک مشاع را منوط به اذن سایر شرکا دانسته و در صورت نبودن اذن، متصرف ضامن است.

 

بنابراین محکوم‌له در دعوای خلع‌ ید در ملک مشاعی هنگامی می‌تواند تقاضای تحویل ملک متنازع فیه را به خود نماید که از سایر شرکا اذن داشته باشد.

 

البته باید به یاد داشته باشیم مالکیت طلق خواهان بر موضوع دعوا شرط اقامه دعوا نیست بلکه مالکین مشاعی نیز می تواند علیه همدیگر دعوای خلع ید طرح نمایند همانطوری که ماده ۴۳ ق.ا.ا.م در این خصوص مقرر می‌دارد:«در مواردی که حکم خلع‌ ید علیه متصرف ملک مشاع به نفع مالک قسمتی از ملک مشاع صادر شده باشد از تمام ملک خلع ید می‌شود ولی تصرف محکوم‌له در ملک خلع‌ ید شده مشمول مقررات املاک مشاعی است.»

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۳:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارکان تشکیل‌دهنده دعوای خلع ید

الف)مالکیت خواهان دعوا بر موضوع تصرف:

اولین شرط دعوای خلع ید این است که خواهان مالکیت موضوع دعوا را داشته باشد یا از طرف مالک موضوع دعوا سمت نمایندگی یا وکالت داشته باشد بنابراین باید دلایل مالکیت خود را به دادگاه تقدیم کند تا دادگاه پس از رسیدگی به دلایل مالکیت و احراز سایر شرایط دعوا در ماهیت موضوع حکم صادر نمایدچرا که رسیدگی به دعوای خلع ید فرع بر اثبات مالکیت است.در صورتی که اصل مالکیت خواهان محل نزاع واقع شده و دلایل و مدارک کافی برای اثبات مالکیت خود نداشته و مطالب و اظهارات وی حاکی از نوعی ادعای مالکیت باشد که احراز آن منوط به رسیدگی مستقل به این ادعاست، در این‌صورت دعوای خلع ید خواهان به‌تنهایی قابلیت استماع نداشته و به استناد ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی قابل رد می‌باشد.

 

ب) تصرف غیرقانونی (غاصبانه) خوانده بر موضوع دعوا:

باید تصرف خوانده دعوا بر مال غیر منقول بر خلاف قانون یا قرارداد و بدون اذن یا اجازه مالک یا قائم‌مقام وی باشد در صورتی که تصرفات خوانده در موضوع دعوا عنوان «غاصبانه یا در حکم غاصبانه» را نداشته باشد طرح دعوای خلع‌ ید مواجه با ایراد قانونی است.

 

ج) مال غیرمنقول بودن موضوع دعوا:

باید موضوع دعوا خلع‌ ید از اموال غیرمنقول ذاتی باشند در تعریف اموال غیر منقول ماده ۱۲ ق.م. مقرر می‌دارد: «مال غیرمنقول آن است که از محلی به محل دیگر نتوان نقل نمود اعم از اینکه استقرار آن ذاتی باشد یا به‌ واسطه عمل انسان به نحوی که نقل آن مستلزم خرابی یا نقض خود مال یا محل آن شود» یعنی باید موضوع دعوای خلع‌ ید اموال غیرمنقول چون زمین، خانه، آپارتمان، مغازه باشند نه اموال منقولی چون ماشین و قایق.

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۳:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست دعوای تمکین

خواسته یا موضوع الزام خوانده به تمکین

دلایل و منضمات ۱- سند نکاحیه ۲- اظهارنامه ۳- گواهی گواهان

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی

احتراماً به استحضار می‌رسانم در تاریخ…. به موجب سند نکاحیۀ شمارۀ … خوانده به عقد زوجیت دائم اینجانب درآمده است. اما مدتی است بدون اجازه، زندگی مشترک زناشویی را ترک و از تمکین نسبت به اینجانب خودداری می‌ورزد. علی‌رغم مراجعات مکرر و ارسال اظهارنامۀ شمارۀ …. مورخ … مبنی بر دعوت به مراجعت زندگی زناشویی همچنان به نشوز خود ادامه می‌دهد.

بنابراین مستند به ماده ۱۱۰۳ و ۱۱۱۴ قانون مدنی صدور حکم بر محکومیت خوانده به الزام به تمکین را استدعا دارم.

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۳:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخوست تقابل صدور حکم تمکین در مقابل دادخواست مطالبه نفقه

تقاضای صدور حکم تمکین

دلایل و منضمات کپی مصدق: ۱٫ عقدنامه ۲٫ اظهارنامه شماره…/ تلگراف مورخ…، …

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی

احتراماً به استحضار می‌رساند:

با سلام، احتراماً مستند به ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی دادخواست تقابل در خصوص پرونده کلاسه … مطروحه در شعبه … به عرض می رساند:

 

اینجانب به استناد کپی مصدق عقدنامه شماره… مورخ / / باخوانده عقد ازدواج دائمی در دفترخانه… منعقد کرده‌ایم. نظر به اینکه خوانده (زوجه قانونی اینجانب) بدون عذر موجه و علت شرعی و قانونی و بدون اخذ اجازه در تاریخ…، زندگی مشترک را ترک نموده و در منزل پدری خود به سر می‌برد و با مراجعات مکرر و ارسال اظهارنامه/ تلگراف (کپی مصدق پیوست) حاضر به تمکین و بازگشت به منزل مشترک نشده است، فلذا مستنداً به ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی تقاضای صدور حکم به تمکین زوجه و رد دعوای مطالبه نفقه را دارد.

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۳:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آیا در صورت اسقاط خیارات می توان خیاز تبعض صفقه اعمال کرد؟

خیر زمانی که شما قراردادی را امضا کردید که در آن اسقاط کافه خیارات آمده باشد، و شما آن را امضا کردید؛ یعنی دیگر حق اعمال خیارات و همین خیار تبعض صفقه را نخواهید داشت.

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۸:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

خیار تبعض صفقه برای چه معاملاتی است؟

این خیار مختص بیع(خرید و فروش) نبوده و در تمام معاملات معوض امکان اجرای آن وجود دارد.

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۸:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

خیار تبعض صفقه فوری است؟

خیر فوری نیست اما نباید اعمال آن را انقدر به تاخیر بیاندازید که تصور شود دیگر به این معامله رضایت داده اید.

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۸:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اسقاط خیار تبعض صفقه

در صورتی که شما و طرف مقابل به این نتیجه برسید که حق اعمال خیار را هیچکدامتان نداشته باشید؛ می توانید در قرارداد اشاره کنید که حق اعمال خیار تبعض صفقه را اسقاط کرده اید.

همچنین اگر در قراردادی جمله “اسقاط کافه خیارات” ذکر شده باشد و شما این قرار داد را امضا کنید یعنی پذیرفته اید که حق اعمال خیارات را نداشته و به استناد هیچ یک از آنها نمی توانید معامله را بهم بزنید.

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۸:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

معاملاتی که خیار تبعض صفقه ایجاد می کند

درست است که ماده ۴۴۱ قانون مدنی که پیش تر گفتیم، تنها به بیع (خرید و فروش) اشاره کرده است، اما برای پاسخ به این که خیار تبعض صفقه در چه معاملاتی اعمال می شود باید گفت:

 

خیار تبعض صفقه در تمامی معاملات معوض قابل اعمال است (مانند اجاره)

خیار تبعض صفقه فقط مخصوص مشتری نبوده، بلکه برای فروشنده نیز امکان پذیر است. بنابراین اگر قیمت (ثمن) هم به دو بخش صحیح و باطل تقسیم شود این اختیار برای فروشنده هم قابل اجرا است.

مثلا اگر شخصی ماشین خود را در مقابل ملکی به دیگری فروخته است و پس از عقد معلوم می شود که سه دانگ آن ملک وقف بوده است و قرارداد نسبت به آن سه دانگ باطل است، فروشنده حق دارد معامله را نسبت به سه دانگ صحیح نیز فسخ نماید.

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۸:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط اعمال خیار تبعض صفقه

برای اینکه شما بتوانید این اختیار فسخ را در معاملات داشته باشید برای هریک از خیارات شرایطی وجود دارد.

 

شرایط اعمال خیار تبعض صفقه نیز عبارت است از:

 

یکی از مهمترین شرایط برای اعمال خیار تبعض صفقه این است که معامله قابل تجزیه باشد مانند مثال خرید خانه یا حتی خرید ماشین.

پس در این صورت شما می توانید این اختیار بهم زدن معامله را داشته باشید. بنابراین اگر به شما حیوانی فروخته شده است که یک عضوی را ندارد این معامله قابل تجزیه نیست و شما نمی توانید خیار تبعض صفقه را اعمال کنید.

مشتری در زمان معامله، آگاه به باطل بودن یک بخش معامله نباشد. مثلا اگر خریدار بداند که سه دانگ خانه ای که خریده است وقف بوده، دیگر اختیار بهم زدن معامله به استناد خیار تبعض صفقه را نخواهد داشت زیرا با آگاهی کامل تصمیم به خرید گرفته است.

خیار تبعض صفقه جز خیارات فوری در قانون مدنی نیست. اما با این وجود مشتری نباید اعمال این اختیار را آنقدر به تاخیر بیاندازد که از این تاخیر، رضایت او به معامله و اسقاط خیار تبعض صفقه تفسیر شود.

طرفین نباید در زمان عقد این حق خیار تبعض صفقه را برای خود حذف یا اسقاط نمایند. زیرا در صورت اسقاط خیار تبعض صفقه شما دیگر اختیار بهم زدن معامله را نخواهید داشت.

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۸:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مثال برای خیار تبعض صفقه

مثلا شخصی خانه ای را که سه دانگ آن متعلق به خودش و سه دانگ دیگر آن متعلق به همسرش است را به شما می فروشد.

 

این معامله نسبت به سه دانگی که برای خودش بوده است صحیح و نسبت به سه دانگی که برای همسرش بوده است و او هم رضایت به فروش ندارد، باطل است.

 

در این حالت دو راه وجود دارد:

 

با توجه به اختیار فسخ در قانون مدنی که به آن خیار تبعض صفقه گفته می شود معامله را بهم بزنید.

از فسخ صرف نظر کنید و فقط نسبت به سه دانگی که معامله باطل است، مبلغی که قبلا به فروشنده داده اید، پس بگیرید. همچنین شما هم موظفید نسبت به بخش صحیح معامله که آن را قبول کردید مبلغ مربوط را به فروشنده بپردازید.

در قانون مدنی نیز، ماده ۴۴۱ درباره خیار تبعض صفقه بیان می کند:

 

«خیار تبعض صفقه وقتی حاصل می شود که عقد بیع نسبت به بعض مبیع به جهتی از جهات باطل باشد در این صورت مشتری حق ‌خواهد داشت بیع را فسخ نماید یا به نسبت قسمتی که بیع واقع شده است قبول کند و نسبت به قسمتی که بیع باطل بوده است ثمن را استرداد کند.»

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۸:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

خیار تبعض صفقه چیست؟

خیار تبعض صفقه به این صورت تعریف می شود که یک معامله به دو بخش صحیح و باطل تقسیم می شود. خیار تبعض صفقه زمانی اعمال می شود که پس از عقد، مشخص شود که بخشی از قرارداد به دلایلی باطل بوده است.

در این حالت قیمت (ثمن) معامله نسبت به بخشی که باطل است به مشتری برگردانده می شود. همچنین مشتری می تواند با توجه به اختیاری که دارد، بخش صحیح معامله را هم بهم بزند و یا می تواند بخش صحیح معامله را قبول کند و مبلغ آن را به فروشنده بدهد، این امر دیگر به اختیار خریدار است.

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۸:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حل اختلاف با پیمانکار در مراجع دادگستری اصل ۱۵۷ قانون اساسی و مواد ۱ تا ۳ قانون آیین دادرسی مدنی

دادگستری مرجع رسمی تظلمات عمومی می باشد و اشخاص همگی می توانند اختلافات و شکایات و درخواست های خود از شکایت پیمانکار از کارفرما را حسب مورد به دادگاه های مربوط به دادگستری ارجاع داده و تظلم خواهی و دادخواهی کنند در قرارداد های پیمانکاری می توان درصورتیکه موضوع اختلاف فی المثل مطالبه پول و اجرت پیمانکار می باشد دادخواست مطالبه وجه داد یا اگر موضوع عمل پیمانکار به تعهداتش می باشد دادخواست التزام به تعهد و قرارداد ،‌جبران خسارات یا فسخ تقدیم کرد.

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۲:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پیمان های دسته جمعی کار

اختلاف در اندیشه انسان‌ها هر چند ذاتی و به هر حال امری میمون و مبارک برای رشد و تعالی آدمی است، اما در اجرای هر قراردادی ممکن است ضررهای مادی و معنوی برای هر یک و یا هر دو طرف قرارداد وارد شود که البته این را نمی‌توان به عنوان اتفاقی خوشایند تعبیر و تفسیر نمود ، به ویژه آن‌که موضوع قرارداد به طرح‌های عمرانی و ملی مربوط باشد.

پس، چاره کار این است که برای سهولت اجرای قرارداد این اختلافات را از میان برداشت تا راه برای حصول نتیجه قرارداد هموار گردد. بنابراین در صورت بروز اختلاف در قراردادها حل و فصل آن ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۲:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر