به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.

۳۴۳ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

مراحل وابستگی به فیلم های پورن

مرحله اول

عموما اولین تماشای فیلم‌های پورنوگرافی در سنین نوجوانی اتفاق می‌افتد. به علت ترشح بیشتر دوپامین در این سن، بستر و آمادگی بیشتری برای اعتیاد وجود دارد. مخصوصا در این روزها، نوجوانان و حتی کودکان ما با داشتن فیلتر شکن‌های رایگان به راحتی جذب سایت‌های پرونوگرافی می‌شوند. کنجکاوی آن‌ها در این سنین امری طبیعی است اما نداشتن آگاهی و آموزش صحیح، عواقب خطرناکی مانند اعتیاد را به دنبال دارد. کمک گرفتن از مشاوره جنسی برای والدین در نحوه صحیح آموزش جنسی می تواند بهترین انتخاب باشد.

مرحله دوم

در مرحله دوم فرد دچار نوعی وسواساجباری می‌شود به طوری که کنترلی بر روی میل خود ندارد. این مرحله با احساس اجبار به تماشای فیلم پورن می تواند شروع اعتیاد باشد.

مرحله سوم

فرد دیگر با یک فیلم کوتاه تحریک نمی‌شود. او به مرور زمان باید فیلم‌های متنوع و طولانی‌تری را ببیند تا تحریک شود. این مرحله مانند مصرف بیشتر دوز موادمخدرمی‌ماند.

مرحله چهارم

در این مرحله فرد دیگر از تماشای فیلم لذت نمی‌برد و با هیچ محرکی، تحریک نمی‌شود. اما نمی‌تواند دیدن آن را ترک کند.

مرحله پنجم

این مرحله زمانی اتفاق می‌افتد که شخص در رابطه جنسی لذتی نمی‌برد و سعی دارد رفتارهای تحریک آمیز فیلم‌های پورن را در واقعیت اجرا کند. نکته‌ای که در این قسمت باید به آن توجه کنیم این است که تحریک های پورنوگرافی از رابطه جنسی بیشتر بوده و باعث می‌شود به فرد احساس ناتوانی دست بدهد. در همین زمان است که به فکر ترک اعتیاد به پورن و درمان آن می‌افتد. روانشناسی ترک اعتیاد به پورن در این مرحله به شخص کمک بزرگی می‌کند.

۱۵ تیر ۰۰ ، ۱۷:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

علائم و نشانه های اعتیاد به پورنوگرافی

• تمایل شدید برای دیدن فیلم پورن

• عدم تمرکز و کند شدن عملکر ذهنی به مرور زمان

• اعتیاد به خودارضایی

• تحلیل رفتن قوای جسمی و جنسی

• حالت‌های عصبی و پرخاشگرانه به دلیل سرکوب میل جنسی یا سرخوردگی

• نداشتن کنترل بر روی این رفتار با وجود حس عذاب وجدان

• با وجود تمامی آسیب‌هایی که به فرد وارد شده باز هم به آن ادامه می دهد.

۱۵ تیر ۰۰ ، ۱۷:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اعتیاد به پورنوگرافی

اعتیاد به پورنوگرافی یا اعتیاد به پورن، یک مدل از اعتیاد به رفتارهای اجباری جنسی با استفاده از فیلم‌ها و تصاویر هیجان‌انگیز جنسی است که بر خلاف آثار فیزیکی، ذهنی، اجتماعی و اقتصادی آن می‌تواند همچنان دنبال گردد.

 اعتیاد به پورنوگرافی یا اعتیاد به پورن، یک مدل از اعتیاد به رفتارهای اجباری جنسی با استفاده از فیلم‌ها و تصاویر هیجان‌انگیز جنسی است که بر خلاف آثار فیزیکی، ذهنی، اجتماعی و اقتصادی آن می‌تواند همچنان دنبال گردد. معیارهای تشخیص عمومی پذیرفته‌شده‌ای برای اعتیاد به پورنوگرافی یا تماشای مخاطره‌آمیز پورنوگرافی وجود ندارد اما آزمایش‌های انجام‌شده در مورد علائم پورنوگرافی بر روی انسان، اعتیاد جنسی اینترنتی را به عنوان یکی از مصادیق اعتیادهای رفتاری نشان می‌دهد.

اعتیاد به پورنوگرافی پدیده‌ای است که افکار فرد بیمار را کاملا تحت تسلط قرار می‌دهد و او را وادار به استفاده از تصاویر یا مطالب محرک کرده و با وجود داشتن آگاهی نسبت به عواقب منفی، به مرور زمان بیشتر و شدیدتر می‌شود. جامعه روان‌شناسان آمریکا اعتیاد به پورنوگرافی را به عنوان یک اختلال و ناهنجاری می‌شناسند، با این وجود تحقیقات علمی و تجربیات شخصی افراد بیان‌گر این حقیقت است که وجود منابع بی‌پایان پورنوگرافی در اینترنت، این مشکل غیرقابل انکار را تشدید کرده و باعث تخریب روح و جسم فرد و در نتیجه اجتماع خواهد شد.

۱۵ تیر ۰۰ ، ۱۷:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مبایعه نامه وسو استفاده از کهولت سن و بیسوادی

پدر من کاملا بیسواد است .واز قوانین کوچکترین اطلاعی ندارد.یکی از فرزندان وی برای گرفتن اجاره نامه آپارتمان برای مدرسه و اجاره نامه مغازه جهت گرفتن جواز کسب اقدام کردند.ولی از وی مبایعه نامه گرفتند البته با کلک و حیله و نیرنگ.حال جهت ابطال آن من را راهنمایی کنید .پدرم 91 سال سن دارد و فردی روستا زاده و زحمت کش است.

 

در صورتی که در تنظیم مبایعه نامه حیله و تقلبی به کار رفته می توانید تقاضای ابطال مبایعه نامه را کنید ولی قبل از آن باید محجوریت پدرتان یا فریب در معامله را از طریق دادگاه کیفری یا دادگاه سرپرستی حسب مورد اثبات کنید ب
۱۵ تیر ۰۰ ، ۱۷:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

آثار مالی ترک کار:

در این قسمت از بحث می توان این سوال را مطرح کرد که آیا قانون گذار برای ترک کار مزایای سنوات خدمت در نظر گرفته است؟

قانونگذار درموارد متعددی ،در قانون کار ازجمله مواد 11،20 و تبصره آن، 24، 27، 31، 32و 165 به مزایای پایان کار کارگر و خاتمه قرارداد او اشاره نموده است. قبل از ابلاغ دستورالعمل شماره 17 وزارت کار ، آرای متفاوتی از سوی مراجع  حل اختلاف  صادر می شد. بعضی به عدم استحقاق پایان خدمت کارگر، حتی در سال های قبل از ترک کار  او نظر می دادند. ولی بعضی دیگر به عدم استحقاق سنوات خدمت کارگر ، فقط  برای سالی که ترک کار او محرز شده است اظهار عقیده کرده و رای مقتضی صادر می کردند.
وزارت کار با ابلاغ دستورالعمل اخیر تصویب به آرای متشتت هیات های محترم حل اختلاف پایان داد و در این خصوص در بندهای 4 و 5  آن دستورالعمل چنین بیان می کند:
 
بند 4 « با توجه به این که قانونگذار برای ترک کار مزای پایان کار در نظر نگرفته است، چنانچه کارگر دارای قرارداد دائم باشد(غیر موقت) و اقدام به ترک کار کند، مزایای پایان کار (فقط حق سنوات) به وی تعلق نخواهد گرفت.»
 
بند 5  « اگر کارگر دارای قرارداد کار مدت موقت باشد و مبادرت به ترک کار کند ،در صورتی که مزایای پایان کار قراردادهای سابق را در هنگام اتمام هر قرارداد دریافت نموده باشد ، یا آن مزایا به حساب او منظور شده باشد، صرفاّ مزایای پایان کار آخرین قرارداد به وی تعلق نمی گیرد. چنانچه قراردادهای قبلی با کارگر تسویه حساب نشده باشد، مستحق مزایای پایان کار کل مدت کارکرد خود نخواهد بود.»
 
در توضیح بند 5 می توان گفت، چنانچه کارگری با کارفرمای خود قراردادی برای مدت موقت مثلاّ یک ساله منعقد نماید ودر پایان قرارداد تمامی حقوق و مزایای قانونی او را بپردازد ولی حق سنوات او درحساب مالی کارفرما نگه داشته شود و به دلایلی پرداخت نگردد، مجدداّ  برای سال دوم  نیز قرارداد موقت یک ساله با کارگر  منعقد گردد، و این کار به طور مثال تا 7 سال تکرار شود . در این  فرض  ، برداشت حقوقی این است که حق سنوات کارگر مزبور با تنفیذ او در حساب مالی کارفرما  به طور امانت نگه داشته شده است، انعقاد قرارداد جدید به منزله تسویه و خاتمه قرارداد قبلی است. در نتیجه هرگاه این کارگر در آخرین سال خدمت خود مرتکب ترک کار شود، مستفاد از بند 5 دستورالعمل شماره 17 وزارت کار ، کارفرما فقط میتواند حق سنوات او را در آخرین سال خدمت او پرداخت ننماید.
۱۴ تیر ۰۰ ، ۲۰:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مباحث حقوق تر ک کار از نظرقانون کار

الف – مفهوم اصطلاحی ترک کار:

در خصوص تعریف حقوقی ترک کار  و آثار آن بر روابط کارگر و کارفرما، بین مراجع حل اختلاف و کارشناسان واحدهای کار و امور اجتماعی در سطح کشور اختلاف نظر وجود دارد ، که در نتیجه این امر  موجب ایجاد رویه متفاوت گردیده است،و با موضوع عدالت و نظم حقوقی سازگار نیست.عبارت ترک کار در قانون کار 1369 و آیین نامه های اجرایی آن به صریح بیان نشده است.
در ماده 25 ق.ک. اشعار می دارد: « هرگاه قرارداد کار برای مدت موقت و یا برای انجام کار معین منعقد شده باشد، هیچ کدام از طرفین به تنهایی حق فسخ آن را ندارد.»  در تبصره همین ماده قانونی می گوید: « رسیدگی به اختلاف ناشی از نوع این قراردادها در صلاحیت هیات های تشخیص و حل اختلاف است.» با توجه به این ماده قانونی ، اگر کارگر بدون رعایت مقررات قانون کار ، قرارداد کاری خود را که هنوز موعد آن منقضی نشده است طوریکه جانبه و بدون توجیه قانونی فسخ نماید، اقدام به ترک کار کرده است. در این صورت کارفرما حق دارد علیه چنین کارگری در مراجع حل اختلاف طرح دعوی نماید.

ب – بار اثبات و احراز ترک کار عهده چه کسی است؟

چنان چه کارگری ترک کار کرده باشد، اثبات آن بر عهده کدام یک از اصحاب دعوا می باشد؟

باتوجه قاعده حقوقی  «البینه للمدعی» بار اثبات ترک کار با مدعی و خواهان ترک کار  می باشد. کارفرما می تواند طی دادخواستی علیه کارگر ،به خواسته اثبات ترک کار، در مراجع حل اختلاف طرح دعوا نماید. همچنین کارفرما می تواند در مراجع مزبور در مقام دفاع ، ادعای ترک کار خواهان (کارگر) را بنماید. بنابراین کارفرما در هر دو فرض  می بایست این عمل حقوقی را به وسیله ادله اثبات دعوا اثبات نماید.

ج – تفاوت غیبت با ترک کار:

بعضا کارگرانی هستند که به دلایل مختلفی چند روزی سر کار خود حاضر نبوده و مرتکب غیبت می شوند و کارفرمای مربوطه غیبت آنان را ترک کار تلقی کرده و اقدام به اخراج آنان می نماید. کارگر اخراج شده علیه کارفرما طرح دعوا نموده و مدعی است که به دلیل مشکلات شخصی یا خانوادگی ، غیبت کرده است. در فرض مسئله و دیگر مسائل مشابه به دلیل این که تا کنون عناصر بارزی  برای احراز قصور کارگر و یا ترک کار وی از سوی مراجع قانونی معین و ابلاغ نشده بود ، اکثریت اعضای محترم مراجع حل اختلاف ، این گونه غیبت ها را ترک کار تلقی می نمودند، و در نتیجه مزایای پایان کار کارگر تضییع می گردید.
تفاوت غیبت با ترک کار در این است که در غیبت  قصد فسخ قرارداد وجود ندارد، بنابراین از نظر زمان عدم حضور در کارگاه ملاک مشخصی نمی توان ارائه نمود. زیرا امکان دارد یک روز یا کمتر از یک روز ، عدم حضور در کارگاه به قصد ترک کار باشد. اما حتی ده روز یا بیشتر، عدم حضور در کارگاه غیبت محسوب شود(نه ترک کار)و کارگر قصد فسخ یکجانبه قرارداد را نداشته باشد. البته هر چه زمان عدم حضور در کارگاه بیشتر باشد می تواند ظاهراّ، اماره و قرینه ای به همراه قراین دیگ،  ترک کار محسوب شود.»
۱۴ تیر ۰۰ ، ۲۰:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چند نکته در مورد حقوق کارگر

۱:در صورت ترک کار از سوی کارگر در قرارداد دائم ، قانون کار برای کارگر هیچ حقوقی در نظر گرفته نشده  و کارگر نمی تواند جهت گرفتن سنوات ادعایی داشته باشد.
 
۲:در صورت ترک کار از سوی کارگر در قرارداد موقت، کارگر اگر مزایای قراردادهای قبلی خود را هم نگرفته باشد می تواند مزایای پایان کار کل کارکرد خود را دریافت کند در غیر این صورت هیچ گونه مزیتی و حقوقی برای کارگر در نظر گرفته نمی شود.
۱۴ تیر ۰۰ ، ۲۰:۳۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قواعد و مقررات قانون کار

با توجه به قانون کار باید میان کارگر و کارفرما قرارداد کار منعقد شود تا تمام قواعد و شرایط برای طرفین به صورت واضح مشخص شود. این قرارداد میتواند هم به صورت کوتاه مدت و یا برای انجام کار مشخصی تنظیم شود و طرفین نمیتوانند به تنهایی این قرارداد را فسخ کنند. اگر در این قراردادها اختلافاتی به وجود بیاید هیئت تشخیص و حل اختلاف صلاحیت رسیدگی به این اختلاف ها را دارد و اگر شخصی که قصد ترک از کار را دارد قبل از اتمام مدت قرارداد شغل خود را ترک کند و به موجب این عمل باعث فسخ قرارداد منعقد شده  باشد ،کارفرما می تواند به مراجع حل اختلاف رفته و شکایت خود را در این مراجع از کارگر تنظیم نماید.
 
برای ایجاد شدن عمل ترک کار باید کارگر قصد و نیت ترک کردن کار را داشته باشد و اگر همچین قصدی نداشته باشد این عمل، ترک کار محسوب نمیشود، مثلا اگر کارگر در دادگاه حاضر نشود این به این معناست که وی قصد ترک کردن کار خود را نداشته پس عمل ترک کار انجام نشده است.
۱۴ تیر ۰۰ ، ۲۰:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حقوق کارگر پس از ترک کار چیست؟

شخصی که قصد داشته باشد کار خود را تغییر دهد باید اقداماتی را انجام دهد، اولین اقدام شخص این است که به کارفرما یا ارشد خود بابت ترک کار خبر دهد سپس تصمیم خود را به دیگر کارکنان خبر دهد تا کارفرما فرصت کافی داشته باشد شخصی را بجای کسی که قصد ترک کار را دارد پیدا کند. معمولا فرصت اطلاع دادن بابت ترک کار ۱۵ روز و کمتر نیز میباشد این اطلاع نباید لحضه آخری باشد. شخصی که قصد ترک کار دارد با اطلاع دادن این موضوع به کارفرما فعلی خود و هماهنگی با مدیر جدید میتواند برنامه ریزی مناسبی جهت کار داشته باشد. اقدام بعدی هم نوشتن نامه ای رسمی بابت استعفا از کار میباشد. در نوشتن نامه استعفا نیازی نیست هر موضوعی ذکر شود و نامه باید به صورت مختصرو محترمانه و به صورت واضح علت ترک کار نوشته شود.

۱۴ تیر ۰۰ ، ۲۰:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارث مرد متاهل بدون فرزند در صورت تعدد زوجین

اگر متوفای مرد بدون اولاد چند زن عقدی داشته باشد و به جز این زنان وارثی نداشته باشد اموال به شکل مساوی بین آنها تقسیم می شود اما اگر به جز زنان وارث دیگری هم داشته باشد به هر کدام یک چهارم اموال متوفی خواهد رسید.
 
اگر زنی شوهرش فوت کند و مهریه وی توسط مرد پرداخت نشده باشد زن می تواند علاوه بر سهم خود مهریه اش را نیز از وراث دیگر طلب کند و ورثه باید مهریه را یا از اصل مال یا فروش اموال متوفی پرداخت کنند اما اگر مقداری از آن توسط مرد پرداخت شده باشد مابقی مهریه و پرداخت آن بر عهده وراث می باشد.
 
وسایل منزل خانه هم جزء اموال متوفی می باشد، اگر قبل از فوت منزل به طور قانونی به کسی منتقل شده باشد اما لوازم خانه باید بعد از انحصار ورثه بین وراث تقسیم شود.
۱۴ تیر ۰۰ ، ۲۰:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارث مرد بدون فرزند

در رابطه با ارث مرد بدون فرزند می توان گفت که زن و مردی که در نکاح دائمی بوده اند به محض عقد ازدواج از همدیگر در کنار تمام طبقات وراث ارث خواهند برد مگر اینکه بین آنها عقد موقت بوده باشد یا در زمان فوت همسر در قید حیات نبوده باشند.
 
اگر مردی فوت کند و فرزندی نداشته باشد و از او اموالی باقی مانده باشد یک چهارم اموال به همسرش و مابقی بین بقیه ی وراث تقسیم می شود، اما اگر اولاد داشته باشد یک هشتم اموال به همسرش خواهد رسید.
 
در صورت فوت مرد بدون اولاد اگر وصیت به ارث رسیدن همه اموال او به همسر کرده باشد این وصیت فقط در مورد یک سوم از اموال او جایز خواهد بود و مابقی بین بقیه ی وراث قابل تقسیم می باشد.
 
در تقسیم اموال مرد بدون اولاد به دلیل نبود فرزند طبقه اول یعنی پدر و مادر وی تنها وراث وی می باشند و ارث وی به سه قسمت و سهم مادر وی یک سوم و سهم پدر دو سوم مابقی خواهد بود.
 
در صورت نبود پدر و مادر مرد بدون اولاد تقسیم ارث طبقه دوم یعنی جد و جده و برادر و خواهرهای متوفی و اولاد آنها انجام خواهد شد و در صورت نبود افراد هر طبقه ارث به طبقه بعد منتقل می گردد.
 
اگر همسر مرد بدون فرزند تمام اموال وی را مصادره کند طبق قانون این کار خلاف مقررات ارث خواهد بود و اگر معامله ای در آنها صورت گیرد ابطال معامله اعلام خواهد گردید.
۱۴ تیر ۰۰ ، ۲۰:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

تقسیم ارث مرد بدون فرزند چگونه است؟

کسانی که از طریق خویشاوندی از متوفی ارث می برند در سه طبقه با توجه به درجات نزدیکی آن ها با متوفی تقسیم شده اند و سهم هر کدام در قانون مشخص شده است. به نکات ارث زن بدون فرزند پرداختیم اما باید دید تقسیم ارث مرد بدون فرزند چگونه است.
۱۴ تیر ۰۰ ، ۲۰:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارثیه زن در صورتی که اولادی نداشته باشد

در صورت فوت زن بدون اولاد بعد از پرداخت نصف اموالش به شوهر نیم دیگر اموال اگر وراث پدر و مادرش باشند ارث باقی مانده به سه قسمت تقسیم و سهم مادرش یک سوم و سهم پدرش دو سوم خواهد بود. نبود افراد هر طبقه از ارث باعث می گردد که ارث به افراد طبقه بعد منتقل گردد و وجود یک فرد از هر طبقه مانع به ارث رسیدن اموال به طبقه بعد می شود.
 
اگر مرد زن خود را به قتل برساند از وی ارثی نخواهد برد حتی اگر آن زن بدون اولاد باشد یا وارثی نداشته باشد در هر حال قتل یکی از موانعی می باشد که باعث می شود فرد از لیست وراث حذف شود .
 
اگر زن بدون فرزند در مورد تمام  اموالش به نفع شوهر وصیت کند این وصیت فقط در مورد نصف اموال پذیرفته خواهد شد و نصف دیگر اموال باید بین وراث دیگر تقسیم گردد.
۱۴ تیر ۰۰ ، ۲۰:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

ارث زن بدون فرزند

در رابطه با تقسیم ارث زن بدون فرزند می توان عنوان نمود که همسر متوفی که با وی در ازدواج دائم بوده است ودر زمان فوت متوفی در قید حیات بوده در کنار تمام طبقات وراث از متوفی ارث خواهد برد و اموالی که قبل از فوت متوفی به طور قانونی به وی منتقل شده است دیگر توسط وراث قابل تقسیم نخواهد بود وجود افراد طبقات ارث باعث نمی گردد که همسر متوفی از وی ارثی نبرد.
 
وقتی زن فوت کند و فرزندی نداشته باشد نصف اموال وی متعلق به همسرش خواهد بود و مابقی ارث و اموال بین بقیه وراث که در طبقات سه گانه وراث قرار دارند تقسیم می شود.اگر در فوت زن شوهر خود فرزند داشته باشد و فرزندان از زن فوت شده نباشند باز نصف اموال زن سهم مرد خواهد بود.هر گاه زنی فوت کند و اولادی نداشته باشد و به جز همسر وارثی هم نداشته باشد همه اموال وی به همسرش خواهد رسید اما اگر اولاد داشته باشد یک چهارم اموال به شوهرش و مابقی بین اولاد وی تقسیم خواهد گردید.
برخلاف اینکه اگر زن فوت کند و به جز شوهرش وارثی نداشته باشد همه ارث به شوهر خواهد رسید اگر مردی فوت کند و به جز زنش وارثی نداشته باشد فقط یک چهارم اموال وی به زن خواهد رسید و مابقی سهم حاکم شرع خواهد بود.
۱۴ تیر ۰۰ ، ۲۰:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط طلاق غیابی

در هر مرحله از رسیدگی به دعوا در دادگاه، دعوت‌نامه‌ای برای حضور طرفینِ دعوا ارسال می‌شود که به این دعوت‌نامه ابلاغیه می‌گویند. هرگاه ابلاغیه‌ به خوانده‌ی دعوا (یعنی شخصی که دعوا علیه او طرح شده) ابلاغ نشده باشد یا در محل سکونت وی به یکی از بستگانش تحویل داده شود و خوانده در نتیجه‌ی این ابلاغ در جلسه‌‌ی دادگاه حاضر نشود یا لایحه نیز نفرستاده باشد، چنانچه رأی به محکومیت وی صادر شود، رأیِ صادره غیابی محسوب می‌شود. راجع به موضوع خواسته‌ی طلاق هم این شرایط وجود دارد. هنگامیکه خواهان طلاق، دادخواست طلاق دهد و ابلاغیه‌ی زمان رسیدگی دادگاه، به دست خوانده نرسد یا به وی ابلاغ شده باشد و در دادگاه حاضر نشود و لایحه هم ندهد، چنانچه محکوم شود رأی صادره شده راجع به طلاق، غیابی محسوب می‌شود. خواهانِ طلاق می‌تواند هر کدام از زوج (مرد) یا زوجه (زن) باشند.

شرایط طلاق غیابی از طرف مرد

طبق قانون ایران، حقِ طلاق به مرد داده شده است و چه زن در دادگاه حاضر شود چه نشود حکم طلاق صادر می‌شود. اما اگر زن در دادگاه حضور نیابد و لایحه هم ندهد رأی صادره راجع به طلاق، غیابی می‌شود و زن در مهلت ۲۰ روز حق واخواهی دارد. به درخواست مرد امکان صدور رأی طلاق وجود دارد اما برای ثبت طلاق مرد باید حق و حقوقِ مالیِ زن که عبارت اند از مهریه، اجرت المثل ایام زوجیت، نفقه‌ی ایام عده، نفقه‌ی معوقه (چنانچه که زوجه شرایط مطالبه داشته باشد و مطالبه نماید) و شرط تنصیف (نصف شدن) اموال درج شده در عقدنامه (به شرایط امضا و وجود شرایطش) را بپردازد که این موضوع در رأی دادگاه درج می‌شود.

شرایط طلاق غیابی از طرف زن

اگر دادخواست طلاق از طرف زوجه (زن) صادر شده باشد و دلیل موجه طلاق را هم دارا باشد و زوج با وجود ابلاغ، در دادگاه حضور نیابد و لایحه نفرستد و برگه‌ی ابلاغیه به خود شخص زوج داده نشده باشد، دادگاه رأی طلاق غیابی صادر می‌کند.
 
یکی از شرایطی که زن میتواند طلاق غیابی بگیرد این است که هرگاه زوج چهارسال تمام غایبِ مفقودالاثر باشد (یعنی غایب باشد و هیچ خبری از وی در دست نباشد) و زوجه دادخواست طلاق دهد، محکمه سه نوبت آگهی –هریک به فاصله‌ی یک ماه- در جراید محل و یکی از جراید کثیرالانتشار محل تهران با هزینه‌ی خواهان منتشر می‌کند. بعد از گذشتن یک سال از اولین آگهی چنانچه خبری از زنده بودن زوج نشود دادگاه حکم به موتِ فرضی زوج می‌دهد.
 
یکی دیگر از شرایطی که زن می‌تواند غیابی طلاق بگیرد نپرداختن نفقه توسط زوج به مدت ۶ماه است، حتی اگر خودداری مرد از دادن نفقه به دلیل تنگدستی و فقر وی باشد. ابتدا زن می‌تواند برای مطالبه‌‌ی نفقه به دادگاه مراجعه کند و در صورت عدم پرداخت نفقه از طرف مرد، می‌تواند دادخواست طلاق دهد. البته اگر زن در قبال شوهر تمکین نکند و از انجام تکالیف مقرره برایش بدون دلیل موجه امتناع ورزد ناشزه محسوب می‌شود و حق دریافت نفقه را نخواهد داشت.
 
درست است که حق طلاق برای مرد در نظر گرفته شده است اما زن می‌تواند برای خلاصی از زندگی پرمشقت و تحمل‌ناپذیر درخواست طلاق دهد و در صورت اثبات عُسر و حَرَج خود و احراز این شرایط توسط دادگاه، دادگاه رأی به طلاق صادر می‌کند.
 
 
عسر و حرج یعنی سختی و مشقتی که تحمل ادامه‌ی زندگی برای زن وجود نداشته باشد. زن می‌تواند با رجوع به دادگاه تقاضای طلاق نماید و دادگاه می‌تواند زوج را مجبور به طلاق کند. چنانچه اجبار میسر نباشد در این صورت حق طلاق از شکل انحصاری بودن آن برای مرد خارج می‌شود و به زن داده می‌شود و زوجه به اذنِ حاکمِ شرع طلاق داده می‌شود. معیار تعیین عسر و حرج زن، عرف است که با توجه به شرایط روحی و اجتماعی زوجین و محیط و زمان و مکان تعیین می‌شود. اما مصادیق عسر و حرج میان دادگاه‌های خانواده مورد اختلاف است و دامنه‌ی شمول عسر و حرج میان شعبات متفاوت است. به همین دلیل یک تبصره به ماده‌ی ۱۱۳۰ قانون مدنی اضافه شد که موارد عسر و حرج را مشخص کرد.
 

ماده‌ی ۱۱۳۰ قانون مدنی اینگونه مقرر می‌دارد:

درصورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه کند و تقاضای طلاق نماید، چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق کند، در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود.

موارد ذیل در صورت محرز شدن برای دادگاه از مصادیق عسر و حرج محسوب می‌شود:

_ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت ۶ ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب و در مدت یک سال بدون عذر موجه؛
_اعتیاد زوج به یکی از مواد مخدر یا ابتلا وی به مشروبات الکلی که بر اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است. در صورتی که زوج به تعهد خود عمل نکنند یا پس از ترک، مجددا به مصرف مواد مذکور روی بیاورد بنا به درخواست زوجه طلاق انجام خواهد شد؛
_محکومیت حتمی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر؛
_ضرب و شتم یا هر گونه سوءِرفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوج قابل تحمل نباشد.
_ابتلای زوج به بیماری‌های صعب‌العلاج روانی یا ساری یا هر گونه عارضه صعب‌العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل کند.
_خودداری از آمیزش، بی‌اعتنایی و اهانت به همسر، ازدواج مجدد وفادار نبودن در زندگی زناشویی و ارتباط نامشروع هم می‌تواند از دیگر موارد عسر و حرج باشد.
_البته غیر از این موارد، دادگاه‌ها با احراز زندگی پرمشقت و تحمل‌ناپذیرِ زن، می‌توانند حکم طلاق صادر کند.
 
البته اکثر قضات، سلیقه‌ای عمل می‌کنند. امکان دارد در شعبه‌ای مورد عسر و حرج یک زن، خیلی زود به نتیجه برسد و در شعبه‌ای دیگر همان مورد، برای قاضی مورد قبول نباشد.
 
زوجه بری اثبات ادعای عسر و حرج خود، شرایط زندگی مشترک زناشویی خود را در معرض تحلیل و قضاوت دادگاه قرار می‌دهد و باید توجیه و ثابت کند که هر کسی با شرایط و وضعیت مشابه او قادر به ادامه‌ی زندگی مشترک نخواهد بود. اثبات این ادعا از مشکل‌ترین مواردی است که زن برای مطالبه‌ی طلاق با آن روبرو است. هر چند زوجه در صورت عسر و حرج باید دادخواستی علیه زوج تنظیم کند تا اثبات شرایط عسر و حرج خویش را تسهیل کند.
 

مدارک لازم برای درخواست طلاق توافقی

 
کارت ملی؛
شناسنامه؛
سند ازدواج (عقدنامه) زوجین.
زوجین باید هردو باهم با در دست داشتن مدارک فوق‫الذکر در تهران به دفتر خدمات قضایی و در شهرستان به واحدِ ثبت دادخواست، مراجعه کنند. موضوع خواسته‌ی آنها در برگ دادخواست «صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی) است».
 
مطابق ماده‌ی ۱۱۱۹ قانون مدنی: طرفین عقد ازدواج می‌توانند هر شرطی که مخالف با اقتضای عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنماید. یعنی طرفین می‌توانند هر شرطی را که نامشروع و غیر قانونی نبوده و با شالوده و ذات عقد ازدواج در تعارض نباشد را در عقد نکاح شرط کنند. مثل اینکه شرط شود هر گاه شوهر، زنِ دیگری بگیرد، در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق کند، علیه حیات زن سوءِ‌قصد کند، سوءِ‌رفتاری نماید که زندگانی آن ها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود، زن بتواند با مراجعه به دادگاه و اثبات شرایط حاصل شده، طلاق خود را بگیرد.
 
چنانچه مرد هر کدام از موارد شروط ضمن عقد یا همه‌ی آن را پذیرفته باشد، در صورت تخلف از هر کدام به زن حق می‌دهد که دادخواست طلاق بدهد. البته امکان اضافه کردن شروط ضمن عقد توسط زن وجود دارد. بعد از درج این شروط در ضمن عقد، هرگاه مرد از آن عدول نماید، زن حق تقاضای طلاق دارد.
 
در مورد حق طلاق به این نکته باید توجه شود که زن فقط ضمن عقد نکاح یا در قراردادی مستقل می‌تواند از همسر خود وکالت در طلاق بگیرد که در این صورت، زن، وکیلِ شوهر خود برای اجرای طلاق می‌شود و بعد از صدور حکم توسط دادگاه زن مطلقه می‌شود. بنابراین حتی اگر زن، از جانب شوهرِ خود وکالت در طلاق هم داشته باشد به این معنا نیست هر وقت بخواهد بتواند خود را مطلقه کند، با اینکه بدون حضور شوهر در دفتر ثبت طلاق، خودش وکیلِ شوهر می‌شود اما این امر مستلزم صدور حکم طلاق از طرف دادگاه است.
۱۴ تیر ۰۰ ، ۲۰:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه قرارداد جعاله

این قرارداد براساس ماده ی 10 و ماده های 569 و 570 قانون مدنی و با علم و اطلاع کامل و در عین سلامت عقلی و اهلیت دو طرف منعقد گردیده است و کلیه مفاد آن برای طرفین نافذ و لازم الاجرا است.

ماده ی 1- طرفین قرارداد

1-1: جاعل (ملتزم): آقای /خانم…………………………به نشانی…………………………………………………………………………………با شماره تماس………………………

1-2: عامل(طرف): آقای /خانم……………………………به نشانی…………………………………………………………………………………… با شماره تماس……………………….

ماده ی 2- موضوع قرارداد

ارائه ی خدمات در خصوص انجام امورات……………………………………………………….(برای نمونه دریافت گواهی ساخت و پایان کار ساختمان) می باشد.

ماده ی 3- اجرت قرارداد

3-1: دستمزد و حق الزحمه ی عامل برای تمام خدمات انجام گرفته به مبلغ …………………………ریال……………درصد از آن چیزی است که بابت جعاله به دست می آید توافق گردیده است.

3-2: پیش پرداخت مبلغ…………………..نقداً یا طی چک شماره ی ……………………….مورخ………………………..بانک از طرف اول به طرف دوم پرداخت گردید………………..ریال و یا…………………….درصد از مالی که از جعاله به دست آمده است.

تبصره: طرف اول می تواند کلیه مطالبات و خسارات قانونی و قراردادی خود را از محل وجه تضمین فوق بدون نیاز به هیچگونه اقدام اداری و قضایی حصول نماید.

3-3: تضمین اجرت: طرف اول برای تضمین پرداخت اجرت یک فقره چک به شماره ی…………………بانک……………. را نزد عامل قرار داده است که در صورت هر گونه خلاف تعهد از طرف اول به وسیله ی طرف دوم قابل وصول باشد.

ماده ی 4- مدت قرارداد

مدت قرارداد جعاله مورد نظر از تاریخ دریافت پیش پرداخت حداقل به مدت……………ماده کاری تعیین و توافق گردیده است که با توافق طرفین قابل تغییر خواهد بود.

ماده ی 5- سایر موارد

این قرارداد در 5 ماده و 4 نسخه یکسان و متحدالشکل تنظیم گردیده است که در صورتی که موانع قانونی و حوادث غیرمنتظره از قبیل سیل، زلزله و… باعث توقف عملیات عامل شود قرارداد فسخ و حسابهای بین طرفین تسویه خواهد شد.

امضای طرف اول (جاعل): امضای طرف دوم (عامل):

 

 

۱۳ تیر ۰۰ ، ۲۳:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

طرح دعوای مربوط به قرارداد جعاله

در برخی موارد ممکن است  یکی از طرفین قرارداد جعاله در انجام وظایف قراردادی خود کوتاهی کرده  و یا از انجام تعهدات خود سر باز زند ؛ در این صورت شخص زیان دیده می تواند با مراجعه به مرجع صالح جهت احقاق حقوق قانونی خود طرح دعوا نماید.

دعوای مربوطه به قرارداد جعاله باید در دادگاه محل اقامت خوانده اقامه گردد و مرجع صالح آن هم با توجه به بهای خواسته شورای حل اختلاف یا دادگستری محل خواهد بود. هزینه دادرسی این دعوا نیز با توجه به تعرفه قانونی تعیین شده براساس خواسته تقویم شده مشخص می گردد.

۱۳ تیر ۰۰ ، ۲۳:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فوت طرفین قرارداد جعاله

در صورت فوت یا جنون عامل یا جاعل ، حتی اگر مقداری از عمل مورد نظر توسط عامل انجام شده باشد ، قرارداد منفسخ می گردد و هیچ یک از طرفین حقی بر دیگری نخواهد داشت.

۱۳ تیر ۰۰ ، ۲۳:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

بطلان قرارداد جعاله

ماده 570 قانون مدنی صراحتا مقرر نموده که جعاله بر عمل نامشروع و یا بر عمل غیر عقلائی باطل است.

با این وجود ، خواه جاعل ، عالم و یا جاهل  بر بطلان قرارداد باشد ،  عامل مستحق اجرت المثل قسمتی از اعمال جعاله که انجام داده است ، خواهد بود.

۱۳ تیر ۰۰ ، ۲۳:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فسخ قرارداد جعاله

عقد جعاله از عقود جایز است و لذا در قرارداد مزبور می توان ماده ای را برای فسخ قرارداد در نظر گرفت.

از آنجایی که در عقد جعاله ، عمل عامل مد نظر است و عمل انسان محترم می باشد ، لذا چنانچه فسخ قرارداد ، قبل از شروع به عمل باشد، عامل حقی بر جاعل پیدا نمی کند ؛ زیرا کاری نکرده است که مستحق اجرت باشد ، اما در صورتی که جاعل پس از شروع به کار عامل قرارداد جعاله را  فسخ نماید موظف است اجرت المثل را به عامل پرداخت نماید.

اما در صورتی که فسخ قرارداد از سوی عامل باشد ، حتی اگر در این خصوص هزینه هایی را نیز متقبل شده باشد ، مستحق اجرت المثل نخواهد بود.

در عین حال چنانچه عملی که در قرارداد جعاله مد نظر طرفین است ، دارای اجزای متعددی باشد و هر یک از آن اعمال ، جاعل را به هدف و منظور خودش برساند و قرارداد جعاله پس از انجام یکی از این موارد  فسخ گردد ، عامل مستحق اجرت المثل می باشد ؛ در این فرض فرقی نمی کند که فسخ از ناحیه جاعل باشد یا عامل.

۱۳ تیر ۰۰ ، ۲۳:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر