در این صورت به دلیل این که دیه زن نصف دیه مرد می باشد اگر اولیای دم مقتول (زن) خواهان قصاص باشند ابتدا باید نصف دیه مرد را بپردازند و سپس تقاضای قصاص کنند.
در این صورت به دلیل این که دیه زن نصف دیه مرد می باشد اگر اولیای دم مقتول (زن) خواهان قصاص باشند ابتدا باید نصف دیه مرد را بپردازند و سپس تقاضای قصاص کنند.
در صورت فوت صاحب حق قصاص، هیچگاه حق قصاص از بین نمی رود بلکه به ورثه ی او به ارث می رسد.
قانون مواردی را ذکر کرده که باعث رفع مسئولیت کیفری می شود اما شیشه جزء موارد رفع مسئولیت کیفری نمی باشد و باتوجه به نوع قتل (عمد یا غیر عمد) مجازات می شود.
بسمه تعالی
موضوع: قتل عمد
با سلام و احترام
ریاست محترم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان………….
احتراما به استحضار می رسانم، اقای ……………(مشتکی عنه) دو روز گذشته در تاریخ ……./………/………. و در ساعت 8 شب به منزل اینجانب آمده بودند که پس از گذشت یک ساعت جر و بحث لفظی بر سر مسائل مالی به دلیل شراکت کاری که باهم داشتیم عصبانی شده و با چاقوی میوه خوری به سمت بنده حمله ورشدند که پسر 24 ساله ی بنده متوجه شده و به قصد جدا کردن ما وارد دعوا شد که آقای……………(مشتکی عنه) با چاقو ضربات متعددی به شکم و قفسه سینه پسرم وارد کرده که توسط پزشکی قانونی نیز تایید شده است.
لذا با عنایت به مطالب ذکر شده و با استناد به ماده 290 قانون مجازات اسلامی تقاضای رسیدگی و تعقیب کیفرسی متهم را از محضر عالی استدعا دارم.
با تجدید احترام
امضاء شاکی
درجرائم قتل ابتدا پرونده به دادسرا فرستاده می شود و پس ازتحقیقات و صدورکیفرخواست، پرونده به دادگاه کیفری فرستاده می شود،طبق ماده 296 قانون آیین دادرسی کیفری جرایمی که مجازات آن ها سلب حیات می باشد در صلاحیت دادگاه کیفری یک می باشد.بنابرین رسیدگی به جرم قتل عمد که مجازات آن قصاص می باشد در صلاحیت دادگاه کیفری یک می باشد و هر یک از طرفین شاکی و متهم می توانند حداکثر تا سه وکیل معرفی کنند.
دادگاه های کیفری یک، ازیک رئیس و دو مستشار(جمعا سه قاضی) و در مرکز استان تشکیل میشود. ( اگررییس قوه قضاییه تشخیص دهد، دادگاه کیفری درحوزه قضایی شهرستان ها هم تشکیل می شود و تعداد دو عضو هم میتوانند به پرونده رسیدگی کنند. در واقع سیستم تعدد قاضی در دادگاه کیفری یک، حاکم می باشد.)
در قتل های غیرعمد (شبه عمد ، خطای محض) پرونده پس از صدور کیفر خواست در دادسرا به داگاه کیفری 2 فرستاده می شود و در آن جا به پرونده رسیدگی می شود .
با توجه به مدارک و مراحل رسیدگی و تحقیقات، قاضی پرونده حکم را صادر میکند و طرفی که حکم به ضرراو صادر شده است چنانچه اعتراضی به رای داشته باشد می تواند تقاضای تجدید نظرخواهی درمهلت تعیین شده نماید که در این صورت پرونده به دادگاه تجدید نظرکیفری فرستاده می شود تا حکم قطعی صادر شود.
1- مدارک هویتی و شناسایی از قبیل کارت ملی و شناسنامه
2- کلیه مدارک و مستندات از قبیل: شهود، فیلم، عکس و…. که برای اثبات جرم قتل می توان استفاده کرد.
مجازات این نوع قتل پرداخت دیه می باشد اما خود مرتکب ملزم به پرداخت دیه نمی باشد وعاقله ی مرتکب باید دیه را پرداخت نماید. ( برمبنای فقه)
1- کسی که مرتکب جرم حدی شده است که مستجوب سلب حیات است.(مهدورالدم مطلق)
2- کسی که مرتکب جرم حدی که مستجوب قطع عضو است به شرطی که که جنایت وارد شده بیشترازمجازات حدی او نباشد.(مهدورالدم مطلق)
3- کسی که مستحق قصاص نفس یا عضو است که فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن قصاص نمی شود.(مهدورالدم نسبی)
4- متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع باشد و در دفاع مشروع براو جنایتی وارد شود.(مهدورالدم مطلق)
5- زانی (مرد زناکار) و زانیه (زن زنا کار) در حال زنا نسبت به شوهر زانیه.(مهدورالدم نسبی)
مهدور الدم به فردی می گویند که اصطلاحا خونش باطل وهدربوده و قانون ازاو حمایتی نمی کند و کشتن او دیه و قصاص ندارد. در مقابل کلمه مهدورالدم محقون الدم قرار دارد که به فردی می گویند که اصطلاحا خونش پاک است، قانون از او حمایت کرده و کشتن وی شامل دیه و قصاص است.
نفقه برای زن شاغل و زنان خانه دار در صورتی شامل حال آن ها می شود که چند شرط وجود داشته باشد. این شرایط عبارت هستند از:
دائمی بودن عقد زن و شوهر: اگر عقد موقت جاری شود، مرد هیچ وظیفه ای برای پرداخت نفقه ندارد.
تمکین زن به صورت کامل: اگر زن در مقابل شوهر خود تمکین نکند، حق دریافت نفقه خود را از دست می دهد. یعنی زن باید تکالیف زناشویی خود را انجام دهد تا نفقه به او تعلق بگیرد.
ناشزه نبودن زن: زنی که به وظایف زناشویی خود عمل نکند و بد رفتار باشد را ناشزه می گویند. اگر بدون اجازه از خانه بیرون برود و یا شغلی مغایر با شأن خانواده انتخاب کند نیز ناشزه محسوب می شود. در این صورت نفقه به او تعلق نمی گیرد و حتی مرد می تواند او را طلاق بدهد.
با توجه به این که نفقه زن شاغل با نفقه زن خانه دار هیچ تفاوتی ندارد، مقدار آن نیز برای هر دو یکسان خواهد بود. هر دو مطابق با ماده 1107 قانون مدنی حق خود را دریافت می کنند. این حق قانونی شامل تمام نیازهای متعارف زن شاغل و یا زن خانه دار می شود.
البته نکته مهمی که وجود دارد این است که مرد باید این حق را متناسب با وضعیت زن پرداخت کند. یعنی شأن زن باید در نظر گرفته شود و سپس با توجه به آن میزان نفقه مشخص شود. نفقه برای زن شاغل و زن خانه دار عموماً تأمین هزینه های موارد زیر را شامل می شود:
مسکن
لباس و کفش و مواردی از این قبیل
خورد و خوراک به صورت کامل
لوازم و اثاث منزل
وسایل رفاهی خانه
هزینه های درمانی و بهداشتی و تمام هزینه های مربوط به سلامت زن
خادم: مرد در صورتی که زن به داشتن خادم عادت داشته باشد و یا به هر علتی نیازمند یک خادم باشد، باید هزینه خادم را بپردازد.
در قانون یک نکته فوق العاده مهم در رابطه با نفقه زن وجود دارد. این نکته بسیار مهم این است که پرداخت این حق قانونی را به زن مشروط به فقر زن نکرده اند. بر همین اساس است که زن در هر شرایطی که باشد، شوهر او باید به او نفقه پرداخت کند. در واقع نفقه برای زن شاغل با وجود هر نوع شرایطی هیچ تفاوتی با نفقه زن خانه دار نخواهد داشت. شرایطی مانند:
زن دارای اموال منقول و غیر منقول مختلف باشد.
زن به راحتی بتواند همه نیازهای خود را تأمین کند.
درآمد زن از درآمد مرد بیش تر باشد.
زن صاحب یک تجارت پرسود باشد.
یکی از راه های انتقال ملک به همسر، استفاده از عقد هبه و هدیه دادن خانه به همسر است، به این معنا که مرد، می تواند ملک خود را هدیه کند که معمولا به صورت بلاعوض و رایگان انجام می شود و یا حتی در مواردی در برابر دریافت عوض مشخصی، هدیه و به نام همسر خود نماید.
روش های انتقال ملکی که بیان شد، از روش های انتقال ارادی و اختیاری بود، اما در انتقال از طریق ارث، انتقال ملک به صورت غیرارادی انجام می شود. طبق قانون مدنی و قواعد ارث، زوجه بعد از فوت همسرش، می تواند اقدام به مطالبه مهریه خود از ماترک متوفی نماید، همچنین غیر از مهریه اگر زوجین فرزند داشته باشند، زوجه یک هشتم از اموال همسر خود را به ارث می برد و اگر فرزندی نداشته باشد، یک چهارم ارث می برد.
واگذاری ملک به همسر، می تواند به موجب وصیت مرد باشد. در این شرایط، با فوت مرد، زن مالک ملکی می شود که به موجب وصیت، به او منتقل شده است. البته، از نظر حقوقی، هر فرد، تنها تا یک سوم از اموال خود را می تواند وصیت کند و وصیت مازاد بر آن، غیر نافذ است.
انتقال اموال از طریق عقد قرارداد صلح، بعد از انتقال از طریق بیع یکی از روش های بسیار رایج برای انتقال سند ملک است. به دلیل اینکه انتقال از طریق قرارداد صلح، بسیاری از پیچیدگی ها و قوانین و الزامات عقد بیع را ندارد، بسیاری از افراد تمایل دارند که از این طریق اقدام به انتقال اموال نمایند.
واگذاری ملک به همسر از طریق صلح عمری به این صورت است که مصالح یعنی صلح کننده که در این فرض مرد است، مالکیت عین ملک، را به متصالح که در این فرض، زوجه است، منتقل می کند اما با انعقاد این عقد، مالک اصلی یعنی مرد، تا زمانی که زنده است، می تواند از ملک و منافع آن استفاده کند و همسر او تا زمان حیات مرد نمی تواند تصرف مالکانه ای در ملک داشته باشد و تنها بعد از فوت او، می تواند مالکیت خانه را به دست می آورد.
طرفین به همراه تمام مدارکی که ذکر شد، طبق تاریخ تعیین شده در مبایعه نامه، برای سند زدن ملک در دفترخانه اسناد رسمی حضور پیدا می کنند.
اگر خریدار، در آن تاریخ، در دفترخانه حاضر نشد و فروشنده نتوانست با او تماس بگیرد، باید تا آخرین ساعت اداری در دفترخانه منتظر بماند اما، اگر فروشنده نیامد، خریدار گواهی عدم حضور می گیرد و می تواند با این گواهی به دادگاه برود و خسارت پشیمانی را از فروشنده بگیرد.
هر کسی که قصد انتقال سند ملک به دیگری در دفتر اسناد به صورت رسمی را دارد باید این مدارک را داشته باشد:
اصل و کپی سند مالکیت
اصل و کپی بنچاق (برگه ای که پیوست و پیش نیاز سند است و در آن مشخصات فروشنده و خریدار، آدرس و تمام هزینه هایی که طرفین پرداخت کردند، در آن آورده می شود)
مدارک هویتی فروشنده و خریدار
اصل و کپی وکالتنامه
اصل و کپی مدرک پایان کار یا عدم خلافی شهرداری
صورت مجلس تفکیکی آپارتمان (در صورت لزوم)
گواهی انحصار وراثت (در مورد املاکی که به ارث رسیده است)
فرم مالیات برارث (در موارد لزوم)
وقتی فروشنده برای انتقال سند به دفترخانه میرود، دفترخانه وظیفه دارد از شهرداری، دارایی، بیمه (در املاک تجاری)، بخشداری (در املاک خارج از محدوده) در مورد بدهی داشتن ملک استعلام کند. به این کار اصطلاحا، مفاصاحساب گفته می شود.
همچنین دفتر اسناد بررسی می کند که سند در رهن یا گروی جای دیگری نباشد و یا اینکه در طرح های ساخت وساز شهرداری نباشد. به این دلیل که در این موارد اجازه معامله داده نمیشود.
چهار درصد قیمت ملک، مالیات انتقال ملک است که توسط اداره دارایی گرفته می شود. عوارض نوسازی نیز از هزینه های انتقال سند است که باید پرداخته شود. همچنین فروشنده باید هزینه ای برای پسماند، و کمک به آموزش وپرورش به شهرداری بپردازد.
مشخصات فروشنده: شامل مشخصات هویتی، آدرس(با ذکر کدپستی)، شماره تلفن
مشخصات خریدار: شامل مشخصات هویتی، آدرس(با کدپستی)، شماره تلفن
مشخصات موضوع مورد معامله: شامل مشخصات کامل ثبتی، جغرافیایی و هندسی
مبلغ مورد معامله: طبق وجه رایج کشوری، یعنی به ریال یا معادل تومان
زمان معامله: نحوه پرداخت (شامل مبلغ، زمان و شرایط پرداخت)، زمان حضور در دفترخانه و تنظیم سند.
بعد از ذکر این موارد، برای شفاف سازی بیشتر، می توانند موارد دیگری هم به مبایعه نامه اضافه کنند. مثلا ذکر شرایط و زمان پشیمانی و تعیین خسارت در این مورد، ذکر جزئیات مربوط به منصوبات و ملزومات ملک و … در مبایعهنامه باید نحوه پرداخت هزینه های انتقال سند نیز نوشته شود و در نهایت توسط دو شاهد امضاء شود.
مرحله بعدی سند زدن ملک، مرحله دریافت کد رهگیری است. برای اینکه مبایعه نامه تبدیل به یک مبایعه نامه منحصربه فرد شود و فروشنده نتواند خانه را به چند نفر دیگر نیز بفروشد، طرفین باید با مراجعه به بنگاه های معامله املاک رسمی و معتبر، مبایعه نامه خود را در سیستم جامع سازمان ثبت املاک، ثبت کنند و کد رهگیری دریافت کنند.
اخذ کد رهگیری تضمین کننده سلامت معامله است و این کار، برای سند زدن خانه به نام دیگری ضروری است. مرحله بعدی مراجعه فروشنده به دفتر اسناد رسمی است. فروشنده با مدارک لازم، به دفتر اسناد مراجعه می کند و لیست مدارک مورد نیاز برای تشکیل پرونده را دریافت می کند تا آن ها را آماده کند.
یکی از راه های شایع حقوقی، انتقال سند خانه و ملک به همسر، استفاده از راه بیع است. اگر سند زدن خانه از راه بیع به همسر انجام شود، مرحله اول برای سند زدن خانه یا ملک توافق طرفین و تنظیم مبایعه نامه است. با تنظیم مبایعه نامه مال به صورت قطعی بین طرفین انتقال می یابد. مبایعه نامه سند غیر رسمی قبل از سند زدن به صورت رسمی، است.
با توجه به اینکه در قانون ایران، حق طلاق با مرد است و زن اختیار طلاق ندارد، برای ایجاد تعادل در روابط زوجین و جلوگیری از تعدی به زن، تحت شرایطی به زن در عقدنامه های چاپی این حق داده می شود که به دادگاه خانواده مراجعه کند و درخواست صدور حکم طلاق را داشته باشد.
یکی از شروطی که زن به واسطه آن می تواند درخواست طلاق بدهد شرط دوم عقد نامه مذکور است که: سوء رفتار و یا سوء معاشرت زوج (مرد)، به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل کند را مجوز حق طلاق برای زن می داند.
علاوه بر این، قانون مدنی نیز در ماده 1130 صریحا به موضوع ضرب و شتم زوجه پرداخته است. در این ماده برخی شرایطی که زن به موجب وقوع آن ها می تواند تقاضای طلاق کند بیان شده است.
در بند ۴ تبصره این ماده آمده است: ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد از مصادیق عسر و حرج است که به واسطه وقوع آن زن می تواند درخواست طلاق بدهد.
طبق موارد گفته شده، در صورتی که مرد همسر خود را مورد ضرب و شتم قرار دهد، زن می تواند با استناد به این شروط و قوانین تقاضای طلاق خود را مطرح نماید.