⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۱۹۳۱۲ مطلب توسط «هادی کاویان مهر» ثبت شده است

مهدورالدم

مهدورالدم در برابر محقون الدم قرار می گیرد و منظور کسی است که جانش محترم نبوده و می توان او را کشت.
مهدورالدم به دو نوع تقسیم می شود:

۱-غیر معصوم عارضی
انسانی است که جانش فقط در برابر افراد خاصی محترم نیست.
مثلاً قانون مجازات کشتن شخص محکوم به قصاص را بدون اذن ولی دم، موجب تحقق قتلی دانسته است که خود موجب قصاص می باشد.
۲-غیر معصوم بالاصل
کسی که خونش نسبت به همه مباح می باشد.
مانند سب النبی که نسبت به هر شنونده‌ای، مهدورالدم محسوب می شود.

در قانون مجازات اسلامی، ماده ۳۰۲ این قانون به موضوع مهدورالدم پرداخته است.
مطابق ماده ۳۰۲، پنج دسته از اشخاص، مهدورالدم محسوب شده اند و مرتکب جنایت علیه آنها به قصاص و پرداخت دیه محکوم نمی شود.

سه دسته از این افراد، به طور مطلق (یعنی نسبت به همه افراد) مهدورالدم محسوب می شوند که عبارتند از:
_مرتکب جرم حدی مستوجب سلب حیات
_مرتکب جرم حدی مستوجب قطع عضو (مشروط بر اینکه جنایت وارد شده، بیش از مجازات حدی او نباشد)
_شخص متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع است.

دو فقره نیز غیر معصوم عارضی محسوب شده‌اند:
_مستحق قصاص نفس یا عضو فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن
_زانی و زانیه در حال زنا، فقط نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار.

با توجه به اینکه صدور چنین مجوزی برای افراد جهت اقدام علیه مرتکبان چنین جرائمی، می تواند موجب هرج و مرج و چه بسا موجب سوءاستفاده گردد، تبصره یک ماده ۳۰۲ مقرر داشته است که اقدام در این گونه موارد «بدون اجازه دادگاه جرم است و مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم (تعزیرات) محکوم می شود».
در خصوص قتل عمدی، ماده ۶۱۲ قانون تعزیرات و در سایر جرائم عمدی، ماده ۶۱۴ قانون تعزیرات حاکم می باشد.

۲۱ فروردين ۹۸ ، ۰۰:۰۰ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم حضور در منازعه و درگیری چیست؟

در قانون مجازات اسلامی به موضوع منازعه اشاره شده است که به نوعی مخل امنیت و آسایش عمومی مردم است.

در ماده ۶۱۵ قانون مجازات اسلامی برای جرم نزاع مجازات حبس در نظر گرفته شده است.
ماده ۶۱۵: هرگاه عده ای با یکدیگر منازعه کنند هر یک از شرکت کنندگان در نزاع حسب مورد به مجازات زیر محکوم می‌شوند:

۱-در صورتی که نزاع منتهی به قتل شود به حبس از یک تا سه سال .

۲- در صورتی که منتهی به نقض عضو شود به حبس از شش ماه تا سه سال.

۳- در صورتی که منتهی به ضرب و جرح شود به حبس از سه ماه تا یک سال.

تبصره ۱- در صورتی که اقدام شخص، دفاع مشروع تشخیص داده شود مشمول این ماده نخواهد بود.

تبصره ۲- مجازات‌های فوق مانع اجرای مقررات قصاص یا دیه حسب مورد.

 

یکی از مهمترین دلایل مراجعه به پزشکی قانونی و مراجع قضایی، «نزاع و درگیری» است؛ آمارها هم موید این مطلب است. آمارهای پزشکی قانونی کشور نشان می دهد به طور میانگین روزانه هزار و ۶۰۰ شهروند به دلیل نزاع به پزشکی قانونی مراجعه کرده و تشکیل پرونده می دهند که در این میان تهرانی ها در کشور جلودار هستند. این آمارها نشان دهنده کاهش آستانه تحمل میان افراد جامعه و البته ترویج خشونت به جای حل مساله است.

جرم حضور در منازعه

مردم در حالی برای هر موضوع کوچک و بزرگی با یکدیگر گلاویز می شوند که بر اساس ماده ۶۱۵ قانون مجازات اسلامی(مصوب ۱۳۷۵)، «هرگاه عده ای با یکدیگر منازعه کنند، هریک از شرکت کنندگان در نزاع، حسب مورد به مجازات مقرر محکوم می شوند.» منازعه، درگیری جسمی است و نزاع لفظی را شامل نمی شود، البته برای تحقق این جرم حضور بیش از ۳ نفر در دعوا ضروری است.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

حادثه ناشی از کار

درصورت بروز حادثه ناشی از کار، کارفرما مکلف است، اقدامات اولیه برای جلوگیری از تشدید وضع حادثه دیده را به عمل آورد و ظرف سه روز، مراتب را کتبا به اطلاع سازمان تامین اجتماعی برساند.

در صورتی که کارفرما بابت انجام اقدامات اولیه، متحمل هزینه هایی شده باشد سازمان تامین اجتماعی هزینه ها را خواهد پرداخت کرد.

در صورتی که ثابت شود وقوع حادثه، به طور مستقیم ناشی از عدم رعایت مقررات فنی و بروز بیماری، ناشی از عدم رعایت مقررات بهداشتی و احتیاطی لازم از سوی کارفرما باشد، کلیه هزینه های درمان و مستمری که به بیمه شده و افراد تحت تکفل وی تعلق می گیرد، از کارفرما وصول خواهد شد.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط دریافت بیمه بیکاری

بیمه شدگان بیکار در صورت احراز شرایط زیر استحقاق دریافت مقرری بیمه بیکاری را خواهند داشت :

الف – بیمه شده قبل از بیکار شدن حداقل (۶) ماه سابقه پرداخت بیمه را داشته باشد. البته بیمه شدگانی که به علت حوادث غیرمترقبه مثل زلزله و سیل بیکار می شوند از این قانون مستثنی هستند.

ب – بیمه شده مکلف است ظرف (۳۰) روز از تاریخ بیکاری با اعلام مراتب بیکاری به واحدهای کار و امور اجتماعی آمادگی خود را برای اشتغال به کار تخصصی و یا مشابه آن اطلاع دهد. مراجعه پس از سی روز با عذر موجه و با تشخیص هیات حل اختلاف تا سه ماه امکان پذیر خواهد بود.

نکته: کارگرانی که در زمان دریافت مقرری بیمه بیکاری به شغل یا مشاغلی گمارده می شوند که میزان حقوق و مزایای آن از مقرری بیمه بیکاری متعلقه کمتر باشد مابه التفاوت دریافتی بیمه شده از حساب صندوق بیمه بیکاری پرداخت خواهد شد.

 

بیکار کیست؟

بیکار از نظر قانون بیمه بیکاری، بیمه شده ای است که بدون میل و اراده بیکار شده و آماده کار باشد.

بر این اساس بیمه شدگانی که به علت تغییرات ساختار اقتصادی واحد مربوطه به تشخیص وزارتخانه ذیربط و تایید شورای عالی کار ، بیکار موقت شناخته شوند نیز مشمول مقررات این قانون خواهند بود.

هم چنین بیمه شدگانی که به علت بروز حوادث قهریه و غیر مترقبه از قبیل سیل، زلزله جنگ، آتش سوزی و… بیکار می شوند با معرفی واحد کار و امور اجتماعی محل از مقرری بیمه بیکاری استفاده خواهند کرد.

 مقرری بیمه بیکاری چقدر است؟

میزان مقرری روزانه بیمه شده بیکار معادل (۵۵%) متوسط مزد یا حقوق و یا کارمزد روزانه بیمه شده می باشد.

به مقرری افراد متاهل یا متکفل ، تا حداکثر (۴) نفر از افراد تحت تکفل به ازا هر یک از آنها به میزان (۱۰%) حداقل دستمزد افزوده خواهد شد. در هر حال مجموع دریافتی مقرری بگیر نباید از حداقل دستمزد، کمتر و از (۸۰%) متوسط مزد یا حقوق وی بیشتر باشد.

 

افراد تحت تکفل که مشمول بیمه بیکاری می شوند عبارتند از:

۱- همسر (زن یا شوهر)

۲- دختران فرد مشمول تا زمانی که ازدواج ننموده و فاقد حرفه و شغل باشند.

۳- پسران فرد مشمول که سن آنان کمتر از هجده سال تمام باشد و یا منحصرا به تحصیل اشتغال داشته و یا طبق نظر پزشک معتمد سازمان تامین اجتماعی ، ازکارافتاده کلی باشند.

۴- پدر و مادر که سن پدر از (۶۰) سال متجاوز باشد و یا طبق نظر پزشک معتمد سازمان تامین اجتماعی ازکارافتاده کلی باشند و در هر حال معاش آنان منحصرا توسط بیمه شده تامین گردد.

۵- خواهر و برادر تحت تکفل در صورت داشتن شرایط مربوط به فرزندان دختر و پسر که در شماره های ۲ و ۳ قید شد.

 

  • کارگرانی که در زمان دریافت مقرری بیمه بیکاری به شغل یا مشاغلی گمارده می شوند که میزان حقوق و مزایای آن از مقرری بیمه بیکاری متعلقه کمتر باشد مابه التفاوت دریافتی بیمه شده از حساب صندوق بیمه بیکاری پرداخت خواهد شد.
  • افراد مسن مشمول قانون بیمه بیکاری که دارای ۵۵ سال سن و بیشتر می باشند مادامی که مشغول به کار نشده اند می توانند تا رسیدن به سن بازنشستگی تحت پوشش بیمه بیکاری باقی بمانند.
  • مقرری بیمه بیکاری مانند سایر مستمریهای تامین اجتماعی از پرداخت هر گونه مالیات معاف خواهد بود
  • مدت دریافت مقرری بیمه بیکاری جز سوابق پرداخت حق بیمه بیمه شده از نظر بازنشستگی، ازکارافتادگی و فوت محسوب خواهد شد.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم زیست محیطی

جرم زیست محیطی هر نوع فعلی یا ترک فعلی را گویند که باعث ورود آسیب وصدمه شدید به محیط زیست و به خطر افتادن جدی سلامت بشر می شود.

توضیح:

محیط زیست به طور کلی دربرگیرنده محیطی است که انسان و حیوان در آن زندگی می‌کند و به این اعتبار، جرایمی که علیه نباتات و حیوانات صورت می‌گیرند به نوعی برگشت پیدا می‌کنند به انسان. چون نهایتا این انسان است که از منابع طبیعی (حیوانات و نباتات) استفاده می‌کند.
با تعریف فوق جرم‌انگاری اعمالی که علیه نباتات و حیوانات صورت می‌گیرد در مقام حمایت از انسانی است که در این محیط زندگی می‌کند و محیط نیز اعم از محیط زمینی و دریایی و هوایی است و بطور کلی قانونگذار در مقام تأمین آرامش و آسایش و رفاه برای موجود انسانی است که بهره بردار نهایی محیط است.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

پناهنده

براساس تعاریف طرح شده در کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو:

+پناهنده از نظر منابع بین المللى، بیگانه اى است در کشور پذیرنده که به دلیل ترس از تعقیب و نیز نجات جان، مال و آزادى خود، به کشور دیگرى پناهنده مى شود.

+عنصر اساسى در علّت پناهندگى «ترس موجّه از تعقیب و آزار» است که تشخیص و احراز آن، با کشور پذیرنده است و آن کشور با بررسى همه جانبه در مورد دلایل درخواست پناهندگى، یا این دلایل را مى پذیرد و یا رد مى کند.


شرایط پناهنده
برپایهٔ کنوانسیونِ پناهندگان، پناهجو کسی است که در کشور خود یا مبدأ به‌دلیلِ یکی از دلایل زیر مورد آزارواذیتِ جدّی قرار گرفته است:
نژاد
مذهب
ملیت
تعلق به یک گروهِ اجتماعیِ خاص
داشتنِ عقایدِ سیاسیِ اقلیتی

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قانون نگهداری از سگ

حیوانات اهلی و وحشی از نظر قانون
حیوانات به دو گونه وحشی و اهلی تقسیم می‌شوند.

طبق تعریف قانونی:

حیوان اهلی عبارت است از چهارپایان، پرندگان، آبزیان، زنبور‌ عسل و کرم ابریشم که پرورش یا نگهداری آنها از نظر شرع مقدس اسلام، بلامانع است.

حیوانات وحشی نیز آن دسته از حیواناتی هستند که با آموزش صاحب آنها به طور کامل رام نمی‌شوند و نگهداری آنها شرعی به حساب نمی‌آید.

بر این اساس ، نگهداری و پرورش هر نوع حیوان اهلی در محدوده روستاها، بلامانع است و مستلزم اخذ هیچگونه مجوزی نمی‌باشد.

در اماکن با کاربری مسکونی، مشروط به جداسازی فضاهای نگهداری حیوانات از فضاهای سکونت انسان و پیش‌بینی تمهیدات لازم برای دفع بهداشتی کود حیوانی و فاضلاب مربوط، بلامانع است.

عرضه و فروش حیوان در شهر

عرضه و فروش حیوانات اهلی در محدوده شهرها، صرفاً در میادین و مراکز محدود مشخص شده توسط شهرداری‌ها با رعایت قوانین و مقررات مربوط و نظارت سازمان دامپزشکی کشور مجاز است.

در صورت وقوع بیماری‌های واگیر دامی با اعلام سازمان دامپزشکی کشور، عرضه حیوانات مذکور، ممنوع و نیروی انتظامی موظف است از عرضه آنها جلوگیری نماید.

 

بر طبق ماده ۶۸۸ مکرر قانون مجازات اسلامی:

«گرداندن حیوانات خطرناک یا حیواناتی که مضر برای سلامت عمومی بوده یا نجس العین می باشند از قبیل سگ در اماکن و معابر عمومی و وسائط نقلیه ممنوع است و مرتکب علاوه بر جزای نقدی از یک میلیون ریال تا پنج میلیون ریال به ضبط حیوان مذکور محکوم می گردد.

 

همچنین نگهداری حیوانات مذکور در آپارتمانها ممنوع و در منازل مسکونی چنانچه موجب نارضایتی هر یک از ساکنین شود ممنوع است.

نگهدارنده در مرتبه اول موظف است با اخطار دادسرا ظرف مدت ده روز رفع مزاحمت نماید و در مرتبه دوم و یا درصورت عدم رفع مزاحمت به جزای نقدی از پانصد هزار ریال تا پنج میلیون ریال محکوم و در هر صورت حیوانات مذکور ضبط خواهند شد.

 

صاحب هر حیوانی که خطر حمله و آسیب رساندن آن را می‌داند، باید آنرا حفظ نماید.

اگر در اثر اهمال و سهل انگاری موجب تلف یا خسارت گردد، صاحب حیوان عهده دار می‌باشد .

اگر از حال حیوان که خطر حمله و زیان رساندن به دیگران در آن هست آگاه نباشد، یا آنکه آگاه باشد ولی توانایی حفظ آنرا نداشته باشد و در نگهداری او کوتاهی نکند عهده دار خسارتش نیست.

 

هرگاه حیوانی به کسی حمله کند و آن شخص به عنوان دفاع از خود به مقدار لازم او را دفع نماید و همین دفاع موجب مردن یا آسیب دیدن آن حیوان شود، شخص دفع کننده ضامن نمی‌باشد .

همچنین اگر آن حیوان را از هجوم به نفس یا مال محترم به عنوان دفاع به مقدار لازم بازدارد و همین کار موجب تلف و یا آسیب او شود عهده دار نخواهد بود.

هرگاه کسی با اذن وارد خانه کسی بشود و سگ خانه به او آسیب برساند صاحب خانه ضامن می‌باشد، خواه آن سگ قبلاً در خانه بوده یا بعداً وارد شده باشد و خواه صاحب خانه بداند که آن حیوان او را آسیب می‌رساند و خواه نداند.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

چک مشروط

چکی است که پرداخت مبلغ مندرج در متن آن منوط به تحقق شرطی باشد یعنی برای پرداخت چک شرطی تعیین شده باشد.
از دیدگاه قانونی، دارنده چک مشروط می تواند در تاریخ چک به بانک مراجعه نماید و بانک توجهی به شرط مندرج در متن چک نمی کند و چک را پرداخت می نماید و اگر پولی در حساب نباشد یا از وجه چک کمتر باشد گواهی عدم پرداخت یا کسر موجودی صادر می کند.
البته دارنده نمی تواند علیه صادرکننده اقدام کیفری نماید و درخواست محکومیت صادرکننده را کند ولی می تواند با مراجعه به دادگاه و تقدیم دادخواست وجه چک را مطالبه نماید.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اظهارنامه

از جمله اوراق قضایی که شهروندان در مسایل حقوقی خود به نحوی با آن برخورد می نمایند، می باشد.
فردی که خود را صاحب حقی می داند، حتما لازم نیست برای مطالبه حق خویش اقدام به اقامه دعوی نماید. بلکه می تواند با تنظیم و ارسال آن برای مخاطب، به طور رسمی از وی درخواست احقاق حق نماید. در برخی موارد هم ارسال اظهارنامه قبل از اقامه دعوی ضروری است. مثلن زمانی که محلی را به طور امانی به کسی سپرده ایم و شخص از بازپس دادن آن سرباز می زند پس از دریافت اظهارنامه از سوی دادگاه ده روز فرصت دارد محل مزبور را پس بدهد. در غیر این صورت می توان دعوی تصرف عدوانی را مطرح نمود و از مزایای این دعوی که خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی رسیدگی می گردد، استفاده کرد.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

دادخواست حقوقی

رسیدگی به دعاوی حقوقی در دادگستری مستلزم تقدیم دادخواست از طرف مدعی (خواهان) می باشد. دادخواست به دفتر دادگاه و در نقاطی که چندین شعبه وجود دارد به دفتر شعبه اول تسلیم می گردد. دادخواست به برگه چاپی مخصوصی گفته می شود که درخواست خواهان در آن قید شده است یا به عبارت دیگر”دادخواست بیان ادعا نزد مراجع قضایی در اوراق مخصوص است”. دادخواست را می توان از محل فروش اوراق قضایی واقع در کلیه دادگستری ها و مجتمع های قضایی در سراسر کشور تهیه کرد.

دادخواست به برگه چاپی مخصوصی گفته می‌شود که درخواست خواهان درآن قید شده یا به عبارت دیگر “دادخواست بیان ادعا نزد مراجع قضایی در اوراق مخصوص است”.

رسیدگی به دعاوی حقوقی در دادگستری مستلزم تقدیم دادخواست از طرف مدعی (خواهان) می‌باشد. دادخواست به دفتر دادگاه و در نقاطی که چندین شعبه وجود دارد، به دفتر شعبه اول تسلیم می‌شود.

دادخواست به برگه چاپی مخصوصی گفته می‌شود که درخواست خواهان درآن قید شده است یا به عبارت دیگر دادخواست بیان ادعا نزد مراجع قضایی در اوراق مخصوص است”. دادخواست را می‌توان از محل فروش اوراق قضایی واقع در کلیه دادگستری‌ها و مجتمع‌های قضایی در سراسر کشور تهیه کرد.

هر چند دادخواست براساس نوع مطالب مندرج در آن‌ها (بر اساس نوع خواسته) تا حدی با هم متفاوتند اما همگی آنها اغلب حاوی نکات زیر هستند:

نام، نام خانوادگی،‌نام پدر، سن،‌اقامتگاه و در صورت امکان شغل خواهان

خواهان یا مدعی شخصی است که از دادگاه چیزی برای خود و به ضرر دیگری می‌خواهد.

در صورتی که دادخواست توسط وکیل تقدیم شود، مشخصات وکیل باید درج شود.

قید نشدن مشخصات یا ناقص بودن آن باعث رد دادخواست خواهان می شود.

نام، نام خانوادگی، اقامتگاه و شغل خوانده.

خوانده یا مدعی علیه شخصی است که دعوی به او توجه دارد. به عبارت دیگر، شخصی است که ادعا علیه او اقامه شود.

در صورت قید نشدن مشخصات یا ناقص بودن آن، دادگاه طی یک اخطاریه به خواهان فرصت می‌دهد تا نسبت به رفع نقص اقدام کند در غیر این صورت دادخواست خواهان رد خواهد شد.

تعیین خواسته و بهای آن مگر آنکه تعین بها ممکن نبوده یا خواسته مالی نباشد.

آنچه را که مدعی از دادگاه تقاضا می‌کند خواسته یا مدعی به گویند.

تعهدات یا جهاتی که به موجب آن خواهان خود را مستحق مطالبه می‌داند به طوری که مقصود واضح و روشن باشد.

عنوان دادخواست: آنچه را که خواهان از دادگاه درخواست دارد.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

جرم مشهود

جرم مشهود جرمی است که در منظر پلیس یا مردم واقع شود یا به‌منزله آن باشد. بنابراین جرم مشهود، جرمی است که مرتکب آن حین ارتکاب یا بلافاصله پس‌از ارتکاب، دستگیر شود به‌طوری که دلایل ارتکاب از طرف دستگیر‌کننده قابل جمع‌آوری باشد.
قانون آیین دادرسی کیفری مقرر می‌دارد که جرم در موارد زیر مشهود محسوب می‌شود:
۱- جرمی که در منظر ضابطین دادگستری ( ماموران نیروی انتظامی ) واقع شده یا بلافاصله ماموران یاد شده در محل وقوع جرم حضور یافته یا آثار جرم را بلافاصله پس از وقوع مشاهده کنند؛ مثلا فردی در حضور ماموران نیروی انتظامی فرد دیگری را کتک بزند.
۲- درصورتی که دو نفر یا بیشتر که ناظر وقوع جرم بوده‌اند و یا قربانی جرم، بلافاصله پس از وقوع جرم، شخص معینی را مرتکب جرم معرفی کنند؛ مثلا فردی که مال او به سرقت رفته بلافاصله پس از این قضیه شخص معینی را به ماموران نیروی انتظامی به‌عنوان دزد معرفی کند.
۳- بلافاصله پس از وقوع جرم علائم و آثار واضحه یا اسباب و دلایل جرم در تصرف متهم یافت شود یا تعلق اسباب و دلایل یاد شده به متهم محرز شود؛ مثلا از جیب فردی که فرد دیگری را مجروح کرده است یک چاقو پیدا شود.
۴- درصورتی که متهم بلافاصله پس از وقوع جرم قصد فرار داشته یا در حال فرار یا فورا پس از فرار دستگیر شود
۵- در مواردی که صاحب خانه بلافاصله پس از وقوع جرم ورود مامورین را به خانه خود تقاضا کند؛ مثلا فردی که از خانه او سرقت شده است، بلافاصله از ماموران نیروی انتظامی تقاضای کمک کند.
۶- وقتی که متهم ولگرد باشد. ولگرد کسی است که جا و مکان معینی نداشته و شغل خاصی هم ندارد.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

اجرت المثل

به طور کلی هرگاه کسی از دیگری انجام کاری را بخواهد که وظیفه او نیست، اجرت انجام آن کار با آمر است.
لذا در خانواده به موجب شرع و قانون حاکم بر جامعه ما، زن موظف به انجام امور منزل نیست. پس اگر مردی از زنش بخواهد کارهای منزل را انجام دهد و زن نیز قصدش از انجام آن کارها تبرعی( مجانی) بودن نباشد، می تواند با طرح دعوی اجرت آن کارها (اجرت المثل) را دریافت نماید.
تعیین میزان اجرت با دادگاه و کارشناس این امر می باشد که به طول مدت زندگی و کارهایی که زن انجام داده و مسائل دیگر که متخصصین می دانند بررسی و معین می گردد.

اجرت‌المثل یکی از حقوق ویژه‌ای است که شرع و قانون برای زنان در نظر گرفته است. زن وظایف خاصی در زندگی زناشویی دارد که توسط قانون و شرع برشمرده شده است. مطابق قانون به محض ازدواج، میان زوجین وظایف و تکالیفی برقرار می‌شود که آنها باید نسبت به یکدیگر آن را انجام دهند. این وظایف شامل تمکین عام و تمکین خاص است.

 تمکین عام

تمکین عام به معنای حضور زن در زندگی مشترک و عمل به وظایفی است که شرع و قانون تعیین کرده است. مثلا زن شرعا نمی‌تواند بدون اجازه همسرش از خانه خارج شود. ادامه تحصیل و کار کردن زن در خارج از منزل نیز باید با اجازه شوهر باشد، هر چند در حال حاضر بسیاری از زنان این حقوق را در عقدنامه دریافت می‌کنند.

 تمکین خاص

تمکین خاص نیز به معنای عمل کردن زن به وظایف زناشویی است.

 اجرت‌المثل

حال اگر زن در طول زندگی مشترک و در خانه همسر خود، کاری به جز این موارد را به دستور شوهر انجام دهد، مستحق پاداشی است که به آن اجرت‌المثل گفته می‌شود

 

چه عواملی در تعیین میزان اجرت المثل درنظر گرفته می شوند؟

کارشناسی پرونده‌های اجرت‌المثل نیز مانند تمام امور حقوقی شامل فوت و فن‌های خاصی است که کارشناسان با دقت به آن رسیدگی و آن را رعایت می‌کنند. مثلا :
*به زنان شاغل در خارج از منزل همیشه اجرت‌المثل کمتری تعلق می‌گیرد.
در قانون و شرع زن مالک دارایی و پولی است که به دست می‌آورد و حال اگر با توافق شوهر، او در خارج از منزل کار می‌کند، الزامی ندارد که حتی یک ریال از درآمد خود را به همسرش بپردازد یا اینکه در منزل خرج کند.در بحث اجرت‌المثل وقتی زن بیرون از خانه شاغل باشد، طبیعتا وقت کمتری برای کارهای منزل می‌گذارد، هر چند ممکن است استثنا‌هایی وجود داشته باشد و زنی در عین اشتغال در خارج از منزل همه وظایف خود را انجام دهد؛ اما این فرض چندان منطقی نیست زیرا کار در منزل بر اساس وقت تنظیم می‌شود و زنی که در ساعت ۵ بعد از ظهر به خانه می‌رسد، نمی‌تواند مانند زنی که از صبح در خانه است، کار و فعالیت داشته باشد.
نکته جالب اینکه زنانی که فقط خانه‌دار هستند، در زمان کارشناسی برای تعیین اجرت‌المثل، رقم‌های بهتری دریافت می‌کنند.
* تحصیلات زن نیز مساله دیگری است که در اجرت‌المثل او موثر است.
استدلال این نظریه نیز این است که دستمزد یک پرستار با تحصیلات لیسانس بسیار بیش از دستمزد پرستاری با تحصیلات دیپلم است.
*پایگاه اجتماعی، شئون زن، شغل پدر، محل زندگی در زمان مجردی و تحصیلات در زمان تجرد و بعد از ازدواج هم در افزایش میزان اجرت‌المثل تاثیر قابل ‌توجهی دارد.
*تعداد فرزندان نیز از موارد موثر در کارشناسی اجرت‌المثل است. اگر فرزندان مادری دختر باشند، اجرت‌المثل کمتری به او تعلق می‌گیرد چون فرض بر این است که در خانه دختر همیشه کمک حال مادر است؛ حال آن که در خصوص پسرها چنین مساله‌ای همیشگی نیست. اگر مادری فرزند خود را از شیر خود تغذیه کرده باشد نیز مشمول دریافت اجرت‌المثل بیشتری است.
* اینکه زنی در هنگام ازدواج، فرزند یا فرزندان قبلی همسرش از زن سابقش را نیز بزرگ کند، باز هم سبب افزایش میزان اجرت‌المثل زن می‌شود.
*ممکن است مردی بخشی از ایام زندگی خود را در ماموریت کاری خارج از کشور یا مثلا زندان گذرانده باشد. این مساله نیز در کاهش یا افزایش اجرت‌المثل موثر است.
* معمولا برای ایام عقد و زمانی که زن در خانه پدرش است و با همسرش دچار مشکل می‌شود، اجرت‌المثلی تعلق نمی‌گیرد.

 

اجرت المثل در قانون:

حق زوجه برای گرفتن اجرت‌المثل ایام زوجیت مستند به دو ماده قانونی است:
۱- ماده ۳۳۶ قانون مدنی : «هر کس بر حسب امر دیگری اقدام به علمی کند که عرفا برای آن عمل اجرتی بوده یا آن شخص عادتا مهیای آن عمل باشد، عامل مستحق اجرت عمل خود خواهد بود؛ مگر اینکه معلوم شود که قصد تبرع (رایگان) داشته است»
۲- بند الف تبصره ۶ ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب ۲۸ آبان سال ۱۳۷۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام مقرر می‌دارد: «چنانچه زوجه کارهایی را که شرعا بر عهده وی نبوده، به دستور زوج و با نداشتن قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه اجرت‌المثل کارهای انجام‌شده را محاسبه و به پرداخت آن حکم می‌کند»

بنابراین زوجه می‌تواند با استناد به مواد فوق در صورت حصول شرایط لازم، اجرت‌المثل ایام زوجیت را از زوج مطالبه کند.

 

به چه زنانی اجرت المثل تعلق نمی گیرد؟

+ زنی که در خانه به قصد تبرع یعنی به رایگان و در راه رضای خدا کار می کرده است.

+زنی که فعالیت خانه داری را به عنوان شرط ضمن عقد قرار داده باشد.

+زنی که به علتی غیر از عسرو حرج تقاضای طلاق داده باشد.

+زنی که همسرش وی را به خاطر تخلف از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار طلاق می دهد.

 نکته:
اگر به هر دلیل امکان تعیین و مطالبه اجرت المثل نباشد (یکی از دلایل بالا) نوبت به نحله می رسد و نسبت به تعیین نحله اقدام می شود. بنابراین نمی توان هم اجرت المثل گرفت و هم درخواست پرداخت نحله کرد.
در تعیین نحله، دادگاه با توجه به وضع مالی زوج و زحمات زوجه مبلغی را به عنوان نحله تعیین می کند که به زوجه بپردازد و در نحله نیازی به تعیین کارشناس نیست و قاضی باید راجع به وضعیت مالی زوج تحقیق و با توجه به زحمات زن مبلغ متناسبی بابت نحله معین کند.

 

درآمدهای هزینه شده در خانه شوهر

در قانون حمایت از خانواده تاکید شده است که اگر زوجه کارمند باشد و ماحصل دسترنج و دستمزد خودش یا حقوق ماهیانه خودش را در منزل زوج مصرف کند این مبلغ علاوه بر اجرت المثل قابل وصول است.

بر اساس ماده ۳۰ قانون حمایت از خانواده اجرت المثل برای کاری است که زن در خانه شوهرش انجام می دهد اما خانمی که شاغل است و حقوق خود را در خانه همسر مصرف کرده است، می تواند آن را به طور تمام و کمال مطالبه کند.

ماده ۳۰ قانون حمایت از خانواده مصوب سال ۱۳۹۱ اعلام می دارد:
در مواردی که زوجه در دادگاه ثابت کند به امر زوج یا اذن وی (یعنی یا اینکه همسرش به او گفته که حقوق خود را خرج کن یا اینکه اجازه گرفته و خرج کرده است) از مال خود برای مخارج متعارف زندگی مشترک (مال خود یا حقوق ماهیانه خود یا ارثی که به خانواده همسر آورده است) که بر عهده زوجه است هزینه کرده و زوج نتواند قصد تبرع زوجه را اثبات کند می تواند معادل آن را از وی دریافت کند.

اجرت المثل چیست؟

اگر زن در طول زندگی مشترک و در خانه شوهر، کارهایی که  شرعاً وظیفه او نبوده و بدون قصد تبرع «رایگان ،برای رضای خدا، بخشش، انجام نداده باشد» و به دستور شوهر نیز، انجام داده باشد، مستحق پاداشی است که به آن اجرت‌ المثل گفته می‌شود.
در صورت مطالبه از سوی زوجه و اثبات و احراز این موارد در محکمه، مستحق دریافت اجرت المثل خواهد بود و با توجه به سنوات زندگی مشترک، نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهرانجام داده، وسع مالی زوج، تعداد فرزند و... دادگاه مبلغی را توسط کارشناس برای زوجه تعیین میکند.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

فسخ نکاح

وجود بعضی از عیوب در زن یا شوهر موجب انحلال عقد نکاح و قطع رابطه زناشوئی می گردد به عنوان مثال ناتوانی جنسی در شوهر و یا جزام و زمین گیری در زن می تواند از موارد فسخ از طرف یکی از زوجین باشد . البته استفاده از این حق برای زن و شوهر در صورتی است که از وجود این عیب قبل از وقوع عقد مطلع نبوده باشند در غیر این صورت نمی توانند از این حق علیه دیگری استفاده نمایند و یا جنون از عوارضی است که اگر زودگذر نباشد هرچند که مستمر و یا ادواری( به طور دوره ای سالم و بیمار باشد) می تواند از موارد فسخ باشد.
البته ذکر این نکته ضروری است که چنانچه زن پس از وقوع نکاح نیز از جنون همسر خود مطلع گردد می تواند از حق فسخ استفاده نماید ولی شوهر از از این حق محروم است . اختیار فسخی که قانونا به زن یا شوهر داده شده است فوری است یعنی به محض اینکه یکی از طرفین از عیب طرف دیگر مطلع شد باید از این حق استفاده نماید در غیر این صورت حق فسخ او از بین می رود و البته فوریت این حق نیز با توجه به عرف و عادت تعیین می گردد.

منظور از فسخ نکاح آنست که زن یا شوهر نسبت به طرف دیگر و خصوصیات وی در اشتباه بوده است و از آنجایی که از شرایط درست بودن نکاح، رضایت و توافق زوجین است و در این مورد که یکی از آنها نسبت به طرف دیگر در اشتباه بوده و تصور باطلی از او در ذهن داشته مثلا گمان می کرد که وی از سلامت کامل برخوردار بوده ولی بعدا متوجه شده که وی علیل و معیوب می باشد، در این صورت بعد از عقد ، حق فسخ نکاح و بر هم زدن آن را دارد و این در صورتی است که نسبت به عیب یا نقصی که در طرف دیگر است هنگام عقد جاهل بوده.

 

عیب هایی که به زن و شوهر حق فسخ نکاح می دهد، بر دو دسته اند: بعضی از آنها مختص زن یا شوهر و بعضی مشترک بین آن دو است.

 

عیوب مشترکی (عیوبی که چه در زن باشد و چه در شوهر)که (به طرف مقابل)حق فسخ نکاح می دهد:

یکی از عیوب مشترک، دیوانگی است.
مقصود از دیوانگى، فساد و آشفتگی عقل در جمیع اوقات یا بعض اوقات است.

اگر بعد از عقد زناشویی بر یکی از زوجین معلوم شود که دیگری دیوانه بوده، حق فسخ دارد.

همچنین اگر بعد از عقد و حتی بعد از آمیزش، مرد دیوانه شود، زن می تواند ازدواج را فسخ کند،.
ولی اگر زن بعد از آمیزش دیوانه شود، مرد حق فسخ ندارد.

از دیگر عیوبی که به عنوان علت فسخ نکاح در بعضی از کتب مطرح شده «دو جنسی بودن» است.

 

انواع عیوب مرد که به زن حق فسخ نکاح می دهد:

عنن: عنن یک نوع بیماری است که به واسطه آن کمر مرد سست شده و در نتیجه از عمل نزدیکی عاجز می گردد. به شرط آنکه بعد از گذشتن مدت یک سال از تاریخ رجوع زن به حاکم، رفع نشود.

خصاء: عارضه مربوط به اخته شدن مرد

 ناتوانی جنسی و وجود مشکل در دستگاه تناسلی: اگر ناتوانی جنسی پس از عقد نیز انجام شود باز هم زن می تواند فسخ نکاح را بخواهد.

جنون مرد: که این مورد نیز حتی اگر پس از عقد بروز کند از موجبات فسخ خواهد بود.

 

انواع عیوب زن که به مرد حق فسخ نکاح می دهد:

چنانچه زن پیش از عقد به یکی از عیوب زیر دچار باشد و مرد از وجود آن آگاه نباشد، حق فسخ نکاح برای مرد به وجود می آید:

قرن
جذام
برص
افضاء
زمین گیری
نابینایی از دو چشم

نکته:
اگر زن بعد از عقد به یکی از معایب فوق دچار شود، حق فسخ برای مرد نخواهد بود.

 

آیا فقط عیوب موجب فسخ نکاح می شوند:

 خیر. غیر از عیوب موارد دیگری نیز منجر به فسخ نکاح می گردند . از آن جمله:

 فریب: مانند اینکه با همسرى که در ظاهر مسلمان است ازدواج مى‏کند، ولى بعد ثابت مى‏شود که آن زن اهل کتاب است و نه مسلمان، یا با همسرى نکاح مى‏کند به گمان اینکه آزداه است و بعد ثابت مى‏شود که کنیز است.

نادار شدن به نحوى که شوهر قادر به پرداخت مهریه نباشد، زن در این شرایط مى‏تواند قبل از دخول نکاح را فسخ کند و اگر دخول انجام گرفته، حق فسخ نکاح را ندارد، بلکله عقد نکاح به قوت خود باقى و مهریه بر ذمه او است، زن نیز باید به خواسته شوهر تن دهد.

نادار شدن به نحوى که شوهر قادر بر تأمین نفقه نباشد، هرگاه شوهراز دادن نفقه عاجز شد، زن به امید توانگر بودن او در حد توان انتظار کند و بعد مى‏تواند با توسل به مراجع ذى صلاح شرعى خواستار فسخ نکاح شود.

 هرگاه شوهربراى مدت مدیدى غایب شد و آدرسش مشخص نبود و مالى براى نفقه همسر نگذاشته و کسى را براى تأمین نفقه همسر توصیه نکرده باشد و کسى دیگر نیز مسئولیت نفقه را بر عهده نگیرد در چنین حالتى زن مى‏تواند با توسل به مراجع ذى صلاح شرعى، خواستار فسخ نکاح شود.
قاضى او را نخست به صبر توصیه مى‏کند، اگر راضى نشد و تن در نداد، قاضى طلاق نامه را مبنى بر غیبت شوهر تنگدست بودن همسرش در حضور گواهانى که شوهر و همسر را مى‏شناسند تنظیم مى‏کند، بعد حکم فسخ به اجرا در مى‏آید، و این فسخ یک طلاق رجعى محسوب مى‏شود، اگر شوهر در ایام عده پیدا شد و به خانه برگشت، رجوعش ثابت شده و به زندگى خود ادامه بدهند.

 

اگر زن بعد از عقد بفهمد همسرش معتاد است آیا مى تواند عقد را فسخ کند؟

 اگر زن در موقع عقد شرط کند که هرگاه شوهر مثلا مسافرت نماید یا معتاد به موادّ مخدر گردد یا خرجى او را ندهد اختیار طلاق با او باشد این شرط باطل است.

ولى هرگاه شرط کند که او از طرف شوهرش وکیل باشد که هرگاه این کارها را انجام دهد خود را مطلّقه کند این وکالت صحیح است و در چنین صورتى حق دارد خود را طلاق دهد.

 

بدانیدکه:
هرگاه زوجه در موقع ازدواج خود را دوشیزه قلمداد کند و خلاف آن ثابت شود، مرد حق فسخ نکاح را دارد.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مهر المثل

مهریه ای که مقدار آن بر حسب عرف و عادت و با توجه به وضع زن از لحاظ سن، زیبایی، تحصیلات و هم چنین موقعیت خانوادگی و اجتماعی وی در موارد زیر تعیین می‌شود
۱٫ وقتی مهریه ی تعیین شده در زمان عقد، نامعلوم باشد یا جنبه مالی نداشته باشد.
۲٫ وقتی مهریه در زمان عقد تعیین نشده باشد و نزدیکی رخ داده باشد.
۳٫ وقتی نکاح باطل بوده و زن از این مساله آگاه نبوده است.
۴٫ وقتی مهر تعیین نشده و مرد پس از نزدیکی بخواهد همسر خود را طلاق دهد.

 

مهر المثل چیست؟

اگر در زمان انعقاد عقد راجع به مهریه توافق نشده یا اینکه مهریه نوعی تعیین گردیده که مطابق قانون نبوده، ولی عمل زناشوئی بین زوجین رخ داده است، در این حالت بر اساس عرف و عادت محل و وضعیت خاص زوجه مانند تحصیلات، سن، شغل و امثال آن مهریه ای هم شأن زنان مشابه وی تعیین می‌گردد که به این نوع مهریه مهرالمثل می گویند.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مهرالمتعه چه زمانی پرداحت می گردد

مهرالمتعه زمانی پرداخت می‌گردد که مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر بخواهد همسر خود را طلاق دهد. لذا مهرالمتعه تنها در یک مورد و با وجود سه شرط زیر پرداخت می‌گردد:
۱٫ در عقد مهر مشخص نشده باشد.
۲٫ بین زوجین طلاق واقع شود.
۳٫ نزدیکی صورت نگرفته باشد.
برخلاف مهرالمثل که در تعیین آن وضعیت زن در نظر گرفته می‌شود ، در تعیین مهرالمتعه وضعیت مرد از حیث فقر و غنا لحاظ می‌گردد.

مهم ترین نکاتی که باید در مورد تفاوت مهرالمثل با مهر المتعه بدانیم عبارت هستند از:
۱- تعیین مهریه جزو عقد ازدواج است اما شاید بیشتر افراد جامعه از این امر مطلع نباشند که عقد ازدواج دائم بدون مهریه نیز صحیح است برعکس عقد منقطع که تعیین مهر در آن، جزء لاینفک عقد است و بدون مهر عقد باطل خواهد بود.
۲- در مقابل در عقد دائم ذکر نکردن مهر خدشه ای به صحت عقد وارد نمی کند. ممکن است طرفین عقد ازدواج با هم توافق کنند که بعدا مهریه را مشخص کنند منتهی ممکن است یک سری شرایط پیش بیاید که بسته به آن میزان تعیین مهر متفاوت خواهد بود.
۳- اگر زن و شوهر توافق کنند که مهریه را بعدا تعیین کنند و اتفاقا قبل از تعیین مهر دخول رخ دهد در اینجا مهرالمثل برای زن تعیین می شود.
۴- حالت بعد هنگامی است که مهر هنوز تعیین نشده و مرد بعد از نزدیکی با زن او را طلاق می دهد. در این حالت نیز مهرالمثل تعیین خواهد شد. تعیین مهر المثل با دادگاه است که برای تعیین آن، حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات او مانند اینکه تحصیلات او چقدر است و میزان مهریه بستگان زن مانند دخترخاله ها  و دخترعمه ها مورد توجه قرار می گیرد. معمولا با چنین قرینه هایی می توان مهرالمثل را که بسته به شرایط و عرف است تعیین کرد.
۵- در حالت دیگر ممکن است قبل از تعیین مهر توسط زوجین و قبل از دخول و نزدیکی یکی از زوجین بمیرد که در این حال هیچگونه مهری به زن تعلق نخواهد گرفت و آخرین حالت نیز وقتی است که هنوز مهر تعیین نشده و قبل از دخول مرد زن را طلاق می دهد. در این حالت مهرالمتعه به زن تعلق خواهد گرفت.
۶- در تعیین مهرالمتعه برعکس مهرالمثل، این حال مرد است که از حیث غنا و فقر مورد توجه قرار می گیرد. در مهرالمثل این وضعیت زن و بستگان و شان و شخصیت او بود که برای تعیین مهرالمثل ملاک بود اما در مهرالمتعه وضعیت مالی مرد در نظر گرفته می شود و با توجه به دارا بودن یا نبودن اوست که میزان مهریه معلوم می شود.
۷- در هر دو مورد تعیین مهرالمتعه و مهرالمثل نمی توان فرمول خاصی استفاده کرد و به عدد خاصی رسید. این وضعیت و شرایط است که توسط دادگاه سنجیده می شود و بعد مهرالمثل یا مهرالمتعه تعیین می شود.

 

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

قیم

در ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی، صغار( خردسالان)، اشخاص غیر رشید و مجانین ” محجور ” نامیده شده و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع می باشند. لذا در صورت نبودن ولی قهری و وصی( پدر و جد پدری…) برای این اشخاص از طرف مقامات صلاحیت دار قضایی ، قیم تعیین می شود.
قیم می تواند برای انجام امور قیمومیت، درخواست اجرت کند. میزان اجرت بر اساس نوع کار قیم، مقدار اشتغالی که از امر قیمومیت برای او حاصل می شود، محلی که قیم در آنجا اقامت دارد و میزان عایدی مولی علیه تعیین می گردد.

 

وظایف قیم نسبت به فردی که قیم او شده است(مولی علیه):

مواظبت از مولی علیه با قیم است و او باید در تربیت و اصلاح حال محجور سعی و اهتمام نماید.

در صورتی که پزشک ازدواج مجنون را لازم بداند، قیم با اجازه دادستان می تواند برای مجنون همسر اختیار کند و هرگاه طلاق زوجه مجنون لازم باشد، به پیشنهاد دادستان و تصویب دادگاه، قیم آن ها را طلاق می دهد.

در مورد اشتغال به کار و پیشه نیز ولی یا قیم می تواند در صورتی که مقتضی بداند به محجور اجازه اشتغال به کار یا پیشه بدهد. در این صورت اجازه نامبرده شامل لوازم آن کار یا پیشه هم خواهد بود. محجور جز اشتغال به کار یا کسب و استفاده از لوازم کاروکسب، نمی تواندتصرفات یا اقدامات دیگری در حاصل کار و مصنوع خود نماید.

 

وظایف قیم نسبت به اموال فردی که قیم او شده است (مولی علیه) :

اولین وظیفه قیم قبل از مداخله در اموال و امور مولی علیه تهیه صورت جامعی از کلیه دارایی های محجور می باشد. وی مکلف است یک نسخه از صورت اموال را به امضای خود برای دادستان بفرستد تا دادستان یا نماینده او نسبت به میزان دارایی مولی علیه تحقیقات لازم، به عمل آورد. دادستان نیز بعد از ملاحظه صورت دارایی و انجام تحقیقات لازم، مبلغی را که ممکن است هزینه سالیانه مولی علیه بالغ بر آن گردد و مبلغی را که برای اداره کردن دارایی او ممکن است لازم شود، معین نماید. قیم نمی تواند بیش از مبالغ تعیین شده خرج کند مگر با تصویب دادستان.

شایان ذکر است در دادسرا و اداره امور سرپرستی، به محض اطلاع از وجود محجور و قبل از تعیین قیم برای او نمایندگان خود را به محل سکونت او اعزام می کند. این نمایندگان قانونی که اغلب مامورین انتظامی می باشند، جهت تحقیق درباره اموال و سایر امور مربوط به محجور، به تحقیق درباره تعداد صغار، میزان دارایی مجنون یا متوفی، وجود یا عدم وجود ولی خاص، هویت بستگان، نزدیکان یا افراد شایسته قیمومیت و میزان درآمد و هزینه سالیانه می پردازند و نتیجه را در اوراق چاپی خاصی که به همین منظور تهیه شده درج می نمایند. سپس اوراق مزبور را به امضای وارث کبیر و اشخاصی که در موقع صورت برداری حاضرند رسانده و ضمن گزارش، به دادسرا ارسال می دارند.

قیم باید اموال ضایع شدنی محجور را بفروشد و نیز اموال منقولی را که مورد احتیاج محجور نیست، به فروش برساند. وی باید در هر دو مورد با رعایت مصلحت محجور از حاصل فروش، مالی خریداری یا به ترتیب دیگری که مصلحت باشد رفتار نماید. قیم در صورت امکان نباید وجوه زاید بر احتیاج صغیر را بدون سود بگذارد و اگر بیش از شش ماه بدون سود گذاشت، مسوول تادیه خسارات به میزان خسارت تاخیر تادیه(۱۲٪) خواهد بود.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

عقد موقت

در عقد موقت ، زن حق نفقه ندارد، لیکن اگر دادن نفقه شرط شده باشد یا این که عقد موقت مبنی بر آن جاری شده باشد، مرد موظف است نفقه زن را پرداخت کند.
در چنین حالتی اگر مرد نفقه را پرداخت ننماید، زن خود می تواند مساله را به صورت حقوقی در دادگاه پیگیری نماید که در این مورد، دادگاه مرد را ملزم به پرداخت نفقه می نماید.
چنانچه مرد به هردلیلی نفقه را پرداخت نکند و یا زن را رها کند، دادگاه وی را مجبور می کند باقی مدت عقد را ببخشد و بذل مدت نماید.

 

مهریه در عقد موقت:
در عقد دایم ، عدم وجود مهریه یا ذکر نشدن آن جایز است، اما در عقدموقت ، وجود مهریه شرط صحت عقد بوده و بدون آن عقد باطل است .
اگر زنی در اثنای دوره عقد موقت از دنیا برود ، و یا حتی اگر شوهر تا آخر مدت عقد با او نزدیکی نکند ، کل مهریه به او و یا ورثه او تعلق می گیرد.
اما اگر شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت عقد را ببخشد و یا در اصطلاح بذل مدت کند، باید نیمی از مهریه را به زن بدهد.

 

نحوه خواندن صیغه ازدواج موقت

اگر زن و مرد بخواهند خودشان صیغه عقد را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهریه معین شد، زن باید بگوید:

زوّجتُکَ نفسی فی المّدت المعلومۀِ علی المهرِ المعلوم؛

من خودم را به همسری تو در آوردم با مدت معین و با مهر معین.

بعد باید مرد بگوید: قَبِلتُ؛

قبول کردم.

 

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

مستثنیات دین کدامند؟

بعضی از اموال معسر از پرداخت دین مستثنی می شوند. یعنی نمی توان از این اموال برای پرداخت بدهی و دین فرد محکوم استفاده کرد و دادگاه برای اجرای محکومیت های مالی ، در موارد زیر از اموال محکوم تصرفی نمی کند.

الف: منزل مسکونی که عرفا در شان محکوم علیه در حالت اعسار او باشد

ب: اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکوم علیه و افراد تحت تکفل لازم است

ج: آذوقه موجود به قدر احتیاج محکوم علیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفا آذوقه ذخیره می شود

د: کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شان آنها

ه: وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است.

و: تلفن مورد نیاز مدیون

ز: مبلغی که در ضمن عقد اجاره به عنوان قرض به موجر پرداخت می شود مشروط بر اینکه پرداخت اجاره بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد.

بر اساس تبصره این ماده چنانچه منزل مسکونی فرد محکوم بیش از نیاز و شان عرفی او در حالت اعسارش بوده و مال دیگری از وی در دسترس نباشد، به تقاضای شاکی به وسیله مرجع اجرا کننده حکم با رعایت تشریفات قانونی به فروش رفته و مازاد بر قیمت منزل متناسب عرفی، صرف تادیه دیون محکوم خواهد شد.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

عقد و معامله

عقد و معامله
عبارت است از این که یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری کنند که مورد قبول آن ها باشد. هم چون خرید و فروش، وکالت، نکاح، و …
انواع عقد عبارت است از لازم، جایز، خیاری، منجز و معلق

 

عقد لازم
“عقد لازم آن است که هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ آن را نداشته باشند، مگر در موارد معین”.
در صورتی که هر دو طرف عقد، در فسخ و برهم زدن آن توافق حاصل کنند، می‌توانند معامله را فسخ کنند که به آن اقاله می‌گویند. عقود خرید و فروش(بیع)، اجاره ،کشاورزی(مزارعه) و باغداری(مساقات ) از جمله عقود لازم هستند.

 

عقد جایز
عقد جایز آن است که هر کدام از طرفین بتوانند هر وقت بخواهند عقد را فسخ کنند. مانند وکالت، عاریه(قرض) ، ودیعه (امانت). عقد جایز با فوت یا جنون یا سفه یکی از طرفین منحل می گردد.
عقد ممکن است نسبت به یکی از دو طرف جایز و نسبت به طرف دیگر لازم باشد؛ مانند رهن که نسبت به راهن (رهن دهنده) لازم و نسبت به مرتهن( رهن کننده) جایز است.

 

عقد خیاری
عقدی است که برای طرفین یا یکی از آنها یا برای شخص سوم اختیار فسخ معامله داده شود.
برای مثال اگر در قرارداد شرط شود که فروشنده تا ۶ ماه می‌تواند وجه کالا را به خریدار برگرداند و عقد را فسخ کند، دراین مثال نام این قرارداد «عقد خیاری» یا بیع شرط است.

 

قرض:
عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مقدار معینی از مال خود را به طرف دیگر واگذار می کند که آن طرف مثل آن مال را از لحاظ مقدار و جنس و وصف رد نماید.
نکته قابل تامل این که در قرض، برخلاف عاریه، لزوم بر بازگرداندن اصل مال نیست، بلکه طرف ملزم است مثل آن مال را و در صورت عدم امکان، قیمت روز آن را برگرداند.

 

عاریه:
عقدی است که به موجب آن یکی از دو طرف به طرف دیگر اجازه می دهد که از اصل مال او به صورت رایگان بهره مند شود.
هر چیزی راکه بتوان از آن منفعت برد و در همان حال اصل آن باقی بماند، می توان عاریه داد یا عاریه گرفت مثل ساعت یا طلا…
عاریه دهنده باید اهلیت داشته باشد و هم چنین مالک منفعت مالی باشد که عاریه می دهد.

 

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

شرایط صحت قرارداد کار چیست؟

شرایط صحت قرارداد کار چیست؟

– مشروعیت مورد قرارداد
– معین بودن موضوع قرارداد
– ممنوعیت قانونی و شرعی نداشتن دو طرف(کارگر و کارفرما) در مورد تصرف در اموال و یا انجام کار مورد نظر

تبصره- اصل بر این است که کلیه قراردادها از صحت لازم برخوردار هستند مگر این که باطل بودن آن ها در مراجع ذی صلاح به اثبات برسد.

 

مفاد قرارداد کار

۱- مشخصات کارگر و کارفرما

۲-نوع کار یا حرفه یا وظیفه ای که کارگر باید به آن اشتغال یابد .

۳- حقوق یا مزد مبنا و لواحق آن .

۴- ساعات کار ، تعطیلات و مرخصی ها .

۵- محل انجام کار .

۶- تاریخ انعقاد قرارداد .

۷- مدت قرار داد ، چنانچه کار برای مدت معین باشد .(در کارگاه های دایم قرارداد زیر یک سال ممنوع است)

۸- موارد دیگری که عرف و عادت شغل یا محل ، ایجاب نماید .

 

ساعات کاری و اضافه کاری

– بر اساس قانون کار ، هر کارگر بایستی در طول یک هفته ، مدت ۴۴ ساعت به کار اشتغال داشته باشد لذا چنانچه ۴۴ ساعت را بر ۶ روز کاری ( بغیر از روز جمعه ) تقسیم نمائیم نتیجه میگیریم که از هر کارگر انتظار میرود در طول یک روز ۳۳/۷ ( یا بعبارت دیگر هفت ساعت و بیست دقیقه ) به کار اشتغال داشته باشد.
– چون در قانون محدودیتی برای چگونگی توزیع این ۴۴ ساعت ذکر نشده است ، لذا کارفرما می تواند ۴۴ ساعت را در طول یک هفته توزیع نماید ( مثلا ۴ ساعت را به روز پنچشنبه و بقیه را در سایر ایام هفته توزیع نماید ) مشروط به اینکه اولا ساعات اشتغال به کار در هر روز از ۸ ساعت تجاوز ننماید و ثانیا ساعت شروع و خاتمه کار روزانه بین ۶ تا ۲۲ تعیین شده باشد.
– قطعا در طول مدت کار لازم میشود که کارگری بیشتر از مدت هفت ساعت و بیست دقیقه در روز کار کند.
در اینصورت لازم است اولا موافقت کارگر جلب شده و ثانیا میزان ساعات اضافه کاری در هر روز از ۴ ساعت نیز تجاوز ننماید ( مگر در موارد استثناء و با اخذ مجوز اداره کار مربوطه ).
– برای محاسبه دستمزد هر ساعت اضافه کاری ، لازم است مزد ثابت را بر عدد ۲۲۰ تقسیم نموده و در عدد ۴/۱ ضرب نمائیم ، چرا که برابر قانون ، مزد هر ساعت کار اضافه ارجاعی به کارگر ، ۴۰% بیشتر از مزد ساعات کار عادی است.

۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر