اگر خواهان علل هایی که خود را خواهان مطالبه حق می داند، در دادخواست خود درج ننماید، ابلاغیه رفع نقص برای او ارسال می شود، که باید آن نقص ها را برطرف نماید، در غیر اینصورت دادخواست وی رد می شود.
اگر خواهان علل هایی که خود را خواهان مطالبه حق می داند، در دادخواست خود درج ننماید، ابلاغیه رفع نقص برای او ارسال می شود، که باید آن نقص ها را برطرف نماید، در غیر اینصورت دادخواست وی رد می شود.
هنگام تنظیم دادخواست در صورتیکه دعوی مالی باشد، باید بهای خواسته ی آن درج شده باشد، لذا در صورتیکه میزان بهای خواسته ی شما درج نشده باشد، به دادخواست شما نقص وارد می گردد، که بایستی این نقص را برطرف نمایید.
اصولا برای طرح دعوی باید خواسته ی شما منجز و مشخص باشد، لذا در غیر اینصورت برای شما ابلاغ رفع نقص صادر می شود، که بایستی در فرصت ارائه شده، این نقص را برطرف نمایید.
اگر شما برای ثبت دادخوست خود، هزینه های دادرسی آن را پرداخت ننمایید، و یا کوتاهی در پرداخت آن به عمل بیاورید، ابلاغیه رفع نقص برای شما صادر می شود، که بایستی این نقص را برطرف نمایید.
هنگامی که شما قصد طرح دعوی را دارید، ابتدا باید در وهله اول، مدارک و ادله های مربوطه به طرح دعوی خود را ضممیه داخواست کنید، زیرا در صورتیکه فاقد مدارک کافی باشد، دادخواست شما عنوان واهی به خود می گیرد، لذا در گاهی مواقع دادخواست شما رد و یا ابلاغیه رفع نقص صادر می شود، لذا به همین دلیل در ضمیمه کردن ادله خود دقت کافی را داشته باشید، تا نقصی بر دادخواست شما وارد نگردد.
در هنگام تنظیم دادخواست، باید نام و نام خانوادگی، محل سکونت و شغل خوانده قید شود، لذا در صورتیکه در هنگام تنظیم دادخواست، این عناوین درج نشود، دادخواست شما دارای نقص می باشد، و بایستی توسط ابلاغیه صادر شده برای شما، نقص موجود در آن را برطرف نمایید.
تنظیم دادخواست مستلزم داشتن مهارت می باشد، لذا در صورتیکه هریک از موارد تنظیم دادخواست رعایت نشده باشد، ابلاغیه رفع نقص صادر می شود.
اصولا در وهله اول که شما قصد طرح دعوی دارید، باید دادخواستی مبنی بر شکایت خود تنظیم نمایید، تا به اطلاع خوانده برسد، که علیه او شکایت شده است، لذا در صورتیکه در هنگام تقدیم دادخواست به دادگاه، نقصی در آن وجود داشته باشد، ابلاغیه رفع نقص برای خواهان دعوی ارسال می گردد، تا نقص های موجود را برطرف نماید.
در حال حاضر معافیت مالیات بر ارث به صورت زیر است:
1=اثاث خانه محل سکونت متوفی. منظور از اثاث خانه، وسایل ضروری زندگی و لوازم خانگی است.
2=اموالی که برای وزارت خانهها و موسسات دولتی و دستگاههایی که بودجه آنها توسط دولت تامین میشود.
3=اموال شهدای انقلاب اسلامی به وراث طبقات اول و دوم
4=وجوه بازنشستگی، وظیفه و پسانداز خدمت و مزایای پایان خدمت، بازخرید خدمت، مطالبات مربوط به خسارت اخراج، مرخصی استحقاقی استفاده نشده و بیمههای اجتماعی و نیز وجوه پرداختی توسط موسسات بیمه یا بیمهگذار و یا کارفرما از قبیل انواع بیمههای عمر و زندگی، خسارت فوت، بیمه عمر
3 درصد از قیمت اجناس داخل مغازه مشمول پرداخت مالیات بر ارث می شود.
در صورتی که شخصی علیه دیگری دعوایی را مطرح کند و این دعوا رد شود یا مطالب غیرواقعی را علیه او اظهار کند که باعث تویش اذهان عمومی یا تخریب شخصیت فرد در مقابل افراد دیگر شود و از این نظر خسارات مادی یا معنوی به وی وارد کند، علاوه بر اینکه ملزم به جبران خسارت است بلکه در مواردی نیز به مجازات محکوم میشود.
ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی به صورت دقیق این موضوع را بیان کرده است:
«هرکس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله، نامه، شکوائیه، مراسلات، عرایض، گزارش یا توزیع هرگونه اوراق چاپی یا خطی با امضا یا بدون امضا اکاذیبی را اظهار کند
یا به همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت را سا یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی تصریحاً یا تلویحاً نسبت دهد اعم از اینکه به طریق مزبور به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به غیر واقع شود یا نه علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان، باید به حبس از ۲ ماه تا ۲ سال و یا شلاق تا ۷۴ ضربه محکوم شود»
در این وضعیت، شخص میتواند دادخواست اعاده حیثیت به دادگاه بنماید تا از این طریق حقوق خود را مطالبه کند.
این مرجع به شکایت مردم، علیه ماموران یا واحدهای دولتی رسیدگی میکند.
از اینرو در صورتی که شخصی بخواهد دعوایی را در دیوان عدالت اداری مطرح کند، باید این دادخواست را تنظیم نماید.
اولین مرجعی که خواهان دعوای خود را مطرح میکند،
دادگاه بدویست که به رسیدگی اولیه در مورد دعوا میپردازد.
اگر فردی به اموال عمومی که مورد استفاده مردم است آسیب برساند با مجازات های ذیل روبرو میشود:
سه ماه تا ۱۰ سال حبس در انتظار کسانی است که به خراب کردن، آتش زدن، از کار انداختن یا هر نوع خرابکاری دیگر در این موارد بپردازند؛
«وسایل و تأسیسات عمومی از قبیل شبکههای آب و فاضلاب، برق، نفت، گاز، مخابرات، رادیو و تلویزیون و متعلقات مربوط به آنها اعم از سد، کانال، انشعاب لولهکشی، نیروگاههای برق، خطوط انتقال نیرو و مخابرات و دستگاههای تولید، توزیع و انتقال آنها که با هزینه دولت یا با سرمایه مشترک دولت و بخش غیردولتی یا توسط بخش خصوصی برای استفاده عمومی ایجاد شده است.
و همچنین در علائم راهنمایی و رانندگی و سایر علائمی که به منظور حفظ جان اشخاص یا تأمین تأسیسات فوق یا شوارع (خیابانها و کوچهها) و جادهها نصب شده است».
قابل ذکر است اگر کسی مرتکب این جرائم شود اما به نتیجه نهایی عملش دست پیدا نکند (مثلا اقدام به خرابکاری بکند اما موفق نشود)، باز هم مجازات خواهد شد. مجازات مبادرت به این جرائم از یک تا سه سال حبس است.
که برای استفاده مستقیم تمام مردم آماده است، یا اختصاص به حفظ مصالح عمومی داده شده و دولت، تنها از جهت ولایتی که بر عموم دارد، میتواند آن را اداره کند: مانند پلها، موزههاو معابر عمومی.
در واقع تنها این دسته از اشیاء دارای مالک خاص نیست و سایر اموال دولتی مالک معین دارد. برای مثال، کشتیهای تجاری، اموالی که دولتها اختصاص به تشکیل بانکها و شرکتهای خصوصی دادهاند، و ترکه بدون وارث، و جنگلها و زمینهای موات اطراف شهر، مال دولت محسوب میشود.
موسسات عمومی حق مالکیتی مانند سایر اشخاص بر این اموال دارند. با این که قوانین، تصرفات دولت را در این اشیاء نیز تا اندازهای محدود کرده است، ولی حق دولت بر اموال دولتی به معنی خاص شبیه حق مالکیت افراد بر سایر اموال است.
یک نوع تقسیم بندی عام ، تقسیم اموال به عمومی و دولتی است .
1-اموالی که سند آن بنام دولت است( اموال دولتی است )
2-اموال و مشترکات عمومی(مثل پارک ها ، بزرگراه ها و..)
.طرق و شوارع عامه و کوچه هایی را که آخر آن ها مسدود نیست
.پل ها و کاروانسراها و آب انبارهای عمومی و مدارس قدیمه و میدان گاه های عمومی،قنوات و چاه هایی که مورد استفاده عموم است
.اموال دولتی که برای مصالح یا انتفاعات عمومی مثل استحکامات و قلاع و خندق ها و خاکریزهای نظامی و قورخانه و اسلحه و ذخیره و سفاین جنگی و هم چنین اثاثیه و ابنیه و عمارات دولتی و سیم های تلگرافی دولتی و موزه ها و کتابخانه های عمومی و آثار تاریخی و امثال آن ها