⚖به روز بودن دانشجویان حقوق و پاسخگویی به سوالات هموطنانم.⚖

۲۲۶ مطلب با موضوع «انواع لایحه» ثبت شده است

لایحه اعلام وکالت و مطالعه پرونده در دادگاه کیفری

   ریا ست محترم شعبه ….. دادگاه عمومی کیفری…..

سلام علیکم؛

          احتراماً- با تقدیم وکالتنامه به وکالت ازآقای …..، ضمن اعلام ورود در پرونده کلاسه ….. موضوع  دعوی ….. علیه ….. تحت عنوان اتهامی…..، خواهشمند است دستور فرمائید بدواً  دفتر محترم پرونده امر را جهت مطالعه دراختیار قرار داده و من بعد کلیه اوراق قضائی مربوطه را به نشانی اینجانب نیز ارسال وابلاغ فرمایند.

                                          با تجدید احترام؛ به وکالت از ….. (آقای…..)

۲۷ مهر ۹۷ ، ۲۲:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه اعتراضیه به قرار منع تعقیب - معامله به قصد فرار از دین

ریاست محترم دادگاه کیفری دو ------

سلام علیکم؛

          احتراماً- به استحضار میرساند در پرونده کلاسه .......... شعبه ....... دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ... تهران شکایت موکله خانم ...... علیه آقای ......... و خانم ......... تحت عنوان اتهامی معامله به قصد فرار از دین، منتهی به صدور قرار منع تعقیب مشتکی عنهما به شماره  ........... گردیده و قرار صادره در تاریخ ........ به اینجانب ابلاغ شد، ضمن اعلام اعتراض به مفاد قرار صادره بنا به دلائل و مستندات ذیل استدعای نقض قرار معترض عنه و صدور دستورات شایسته جهت رسیدگی به شکایت معنونه و تعقیب متهمین و اعمال کیفر قانونی آنان را دارم؛

الف- خلاصه شکایت:

1- به موجب سند ازدواج شماره ...... آقای.............. همسر دائمی موکله خانم .......... میباشد، با توجه به حدوث اختلاف فیمابین زوجین از مدتها قبل و مطالبه مهریه از ناحیه موکله، زوج به منظور فرار از پرداخت دین موضوع سند لازم الاجرا نکاحیه، دو دستگاه آپارتمان ملکی خویش را به مادرش خانم ....... منتقل نموده است. 

2- با این توضیح مختصر که؛ با توجه به حدوث اختلاف فیمابین زوجین از مدتها قبل و مطالبه مهریه از ناحیه موکله و عدم تأدیه زوج، ناچاراً دادخواست مطالبه مهریه و صدور قرار تامین خواسته به کلاسه ...... در شعبه ...  خانواده تهران تقدیم که قرار تامین خواسته طی دادنامه شماره ......... صادر گردید و نامه شماره ...... اجراء احکام شعبه مزبور جهت توقیف پلاکهای ... فرعی از.... اصلی و..... در تاریخ ...... ذیل شماره ...... در دبیرخانه اداره ثبت اسناد شمیران ثبت شد، اما مشتکی عنه به قصد فرار از پرداخت دین موضوع سند لازم الاجرا نکاحیه، با نیت و انگیزه عدم تأدیه طلب موکله که به عنوان دین بر ذمه دارد، بصورت صوری و ظاهری و با انگیزه ناروای تضییع حق موکله، در تاریخ ....... پلاکهای فوق الذکر را طی اسناد رسمی شماره ........... و ......... دفترخانه .... تهران به نام مادرش خانم ..... منتقل نموده است، از آنجاییکه منتقل الیها با علم  و آگاهی از موضوع  و مشارکت در انجام معامله صوری، با زوج شراکت و همکاری نموده است، قطعاً معامله و اقدام صوری آنان از مصادیق بارز ماده 4 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی میباشد.

ب- دلائل و مبانی اعتراض به قرار

با نگرش به متن قرار صادره، بازپرس محترم با دو توجیه و استدلال، نهایتاً به لحاظ عدم احراز ارکان بزه اقدام به صدور قرار معترض عنه نمود، حال با توجه به توجیهات مندرجه در متن قرار، موضوع را مورد بررسی قرار داده و مبانی اعتراض را تبیین میدارم:

اولاً- «...این انتقال، قبل از صدور دادنامه و یا اجرائیه به نفع شاکی... صورت گرفته...»

این توجیه و استدلال، محمل قانونی ندارد زیرا؛

1) با ملاحظه نص صریح ماده 4 قانون نحوه محکومیت های مالی که در زمان وقوع معامله مورد بحث حاکم بود، وجود «دین و تعهدات مالی موضوع اسناد لازم الاجراء» برای تحقق وقوع جرم کافی بوده است و علیرغم برداشت بازپرس محترم، قانونگذار علاوه بر دیون ناشی از احکام قطعی و اجرائیه، دین ناشی از اسناد لازم الاجراء را هم تصریح نموده است.

2) جالب تر اینکه در ماده 21 قانون اخیرالتصویب نحوه محکومیت های مالی، موضوع معامله به قصد فرار از دین با کلیت بیشتر و دایره شمول عامتری از قانون سابق تصویب شده و مقرر گردید «انتقال مال به دیگری  به هر نحو به‌ وسیله مدیون با انگیزه فرار از ادای دین به نحوی که باقیمانده اموال برای پرداخت دیون کافی نباشد، موجب حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه شش یا جزای نقدی معادل نصف محکومٌ‌ به یا هر دو مجازات می‌شود و در صورتی که منتقلٌ‌‌الیه نیز با علم به موضوع اقدام کرده باشد در حکم شریک جرم است.»

علیهذا ملاحظه می فرمائید که برداشت بازپرس محترم و به تبع آن صدور قرار منع تعقیب با صراحت قانون مغایرت فاحش و واضح دارد.

ثانیاً- «..این انتقال ... به نفع مشتکی عنه (....) از جانب مادرش (.....) صورت گرفته ...»

ذکر و قید این توجیه در متن قرار نشانگر آن است که بازپرس محترم اصولاً موضوع را متوجه نشده و یا هیچ گونه نگاه و نظری به مفاد اسناد انتقال مورد بحث نفرموده اند، زیرا؛ بر عکس تصور ایشان، حسب صراحت اسناد انتقال موضوع شکایت، زوج آقای ..... به قصد فرار از پرداخت مهریه زوجه «دین موضوع سند رسمی لازم الاجراء»، دو دستگاه آپارتمان ملکی خویش را بطور صوری و رایگان به مادرش ..... انتقال داده اند تا موکله را از وصول مطالبات قطعی و مسلم خویش محروم سازند. اگر موضوع آنگونه که بازپرس محترم فرمودند بود اصولاً طرح شکایت حاضر مفهومی نداشت.

ثالثاً- نواقص دیگر در تحقیقات بازپرسی

نکات و موارد دیگری که بازپرس محترم التفات نفرموده و علیرغم ضرورت بررسی و تحقیق در موارد ذیل، با شتابزدگی اتخاذ تصمیم فرموده اند، اینکه؛

1) در موارد اختلافات خانوادگی، علی القاعده زنان ایرانی با تحمل مدتها زجر و مشقات زندگی متشنج، سعی و تلاش مضاعف جهت استحکام بنیان خانواده و برقراری روابط سالم بعمل می آورند و پس از عدم توفیق در آن، به مراجع قضائی مراجعه مینمایند. در مانحن فیه، پس از حدوث اختلاف بین زوجین از مدتها قبل در محل سکونتشان در کشور ....، موکله در اسفندماه 1393جهت اعمال اقدامات قانونی و احقاق حق خویش به ایران مراجعه نموده و با اعطاء وکالت رسمی شماره .... -12/12/1393 در دفترخانه .... تهران به خواهرش خانم .... و همچنین انتخاب وکیل دادگستری در همان تاریخ و امضاء ذیل وکالتنامه مربوطه، در صدد طرح دعوی و احقاق حق خود برآمد امّا در پی وعد و وعید زوج مبنی بر سعی در تشیید مبانی خانواده، از طرح دعاوی اجتناب ورزید ولی متأسفانه آقای.... از ساده لوحی و ساده اندیشی همسرش سوء استفاده نموده و در فرصتی که به بهانه حل و فصل موضوع و رفع مشکلات از موکله گرفته بود، استفاده نموده و اموال خود (شامل دو دستگاه آپارتمان موضوع دعوی حاضر) را به مادرش انتقال رسمی داد.

توضیح این نکته ضروری است که؛ دستور قضایی توقیف در تاریخ 9/2/94 در دبیرخانه اداره ثبت شمیران ثبت گردید و آقای .... و مادرش در صبح روز 13/2/94 (اولین روز بعد از تعطیلات 10 و 11 و 12/2/94) سند انتقال را امضاء نمودند.

 علیهذا، حدوث اختلاف پیش از انتقال، درخواست مهریه از ناحیه زوجه از زوج، تقارن زمانی تقدیم دادخواست مطالبه مهریه و خصوصاً فاصله یک روزه صدور قرار تأمین خواسته و دستور توقیف با زمان انتقال رسمی ملک، کاملاً مؤید سوء نیت مشتکی عنهما در ارتکاب بزه است.

2) همانطوریکه آقای ..... در بازجوئی خود نزد بازپرس محترم بیان داشت، به لحاظ حدوث اختلافات زوجین در محل اقامتشان در کشور .....، در ..... ماه سال 1394 مطابق مقررات آن کشور از هم متارکه کردند، بدینوسیله تصویر سند متارکه تقدیم حضور میگردد، بی تردید تنظیم این سند مؤید صحت گفتار و استدلال حقیر بوده و با توجه به اینکه مقارنه و فاصله زمانی بین نقل و انتقال موضوع شکایت و متارکه زوجین حدود سه ماه میباشد، تصدیق می فرمائید که مطمئناً کشمکش و اختلاف طرفین از خیلی وقت پیش آغاز شده بود و همانطوریکه گفته شد زوج با وعد و وعید زوجه، فرصت مناسب جهت انجام معامله به قصد فرار از دین و انتقال املاک خود به مادرش بدست آورد.

3) قانونگذار در قانون جدید با بسط و افزایش گستره این بزه - که در واقع همسنگ و هم خانواده جرم کلاهبرداری است- در صدد برآمد تا از سوء استفاده افراد و بدهکاران از ترفندهای به اصطلاح زیرکانه! جلوگیری بعمل آورد. تا جائیکه به موجب ماده 8 قانون اخیرالتصویب نحوه محکومیت های مالی مدعی اعسار را مکلف می نماید که «...فهرست نقل و انتقالات و هر نوع تغییر دیگر در اموال مذکور از زمان یک ‌سال قبل از طرح دعوای اعسار به بعد را ضمیمه دادخواست اعسار خود کند...»، ملاحظه می فرمائید که تقارن زمانی اقدامات حقوقی طلبکار و اقدامات و ترفندهای بدهکار مورد توجه ویژه قانونگذار قرار گرفته است.

4) حسب صراحت قانون، چنانچه انتقال گیرنده با علم و آگاهی از انگیزه و قصد بدهکار با وی وارد معامله شود، شریک جرم تلقی میگردد که در مانحن فیه با توجه به نحوه اظهارات مشتکی عنهما در پرونده، آگاهی و اطلاع خانم .... از موضوع و ایضاً سوء نیت هر دو طرف معامله کاملاً مسجل است.

علیهذا با تقدیم تصاویر مصدق مستندات مربوطه، استدعای نقض قرار معترض عنه و صدور دستورات و اوامر شایسته جهت رسیدگی به شکایت معنونه تحت عنوان مجرمانه معامله به قصد فرار از دین و تعقیب متهمین و اعمال کیفر قانونی آنان و همچنین توقیف پلاک های ثبتی مورد معامله و ابطال اسناد تنظیمی و تأدیه مطالبات موکله را دارم. 10/8/94

                                                      با تجدید احترام؛

                                                      به وکالت از شاکیه (خانم ......)

۲۷ مهر ۹۷ ، ۲۲:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه فرجامخواهی حقوقی

ریاست محترم دیوانعالی کشور

سلام علیکم؛

        احتراماً- به استحضار میرساند در پرونده کلاسه ............ شعبه ....... دادگاه عمومی حقوقی ....... دعوی .......... علیه ........... به خواسته .............، منتهی به صدور دادنامه شماره ........ مورخه ........ مبنی بر .................. گردیده و با تجدیدنظرخواهی از رأی مزبور پرونده به شعبه ....... دادگاه محترم تجدیدنظر استان ...... ارجاع  و مرجع محترم مزبور بدوی بدون مداقه لازم به دلائل اثباتی و جهات ابرازی، طی دادنامه شماره ......... مورخه ............ ضمن تأئید رأی صادره بدوی تجدیدنظرخواهی معنونه را مردود اعلام نموده و دادنامه صادره در تاریخ .......... به ........ ابلاغ گردید، حالیه ظرف مهلت مقرر قانونی، مستنداً به مفاد بند الف ماده 368 قانون آئین دادرسی مدنی و سایر مقررات مربوطه و بنا به دلائل و جهات ذیل الذکر نسبت به دادنامه صدرالاشعار صادره از سوی شعبه ...... دادگاه محترم تجدیدنظراستان .... فرجامخواهی نموده و استدعای رسیدگی، نقض آن و اتخاذ تصمیم قانونی را دارم.

دلا ئل و جهات فرجام خواهی:

1- .............. 2- .............. 3- ..........  و..........

                                    با تجدید احترام؛ به وکالت از فرجامخواه (.........)

۲۷ مهر ۹۷ ، ۲۱:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه دادخواست و لایحه تجدیدنظرخواهی

نمونه دادخواست و لایحه تجدیدنظرخواهی               تجدیدنظرخواه : خانم ..... فرزند ...... شغل .... مقیم ...................... تجدیدنظرخوانده: اداره ثبت احوال مشهد،  مقیم مشهد، بلوار فردوسی، بلوار خیام، جنب سازمان جهاد کشاورزی تجدیدنظرخواسته: تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره ................  – ...  /..../89 صادره از شعبه محترم .... دادگاه عمومی حقوقی مشهد. دلایل و منضمات دادخواست: 1 – تصویر مصدق دادنامه معترض عنه  2 – لایحه مفصل تجدیدنظرخواهی 3 –  نسخه ثانی دادخواست و ضمایم شرح:    ریاست و مستشاران محترم و معزز شعبه     تجدید نظر استان خراسان رضوی سلام علیکم ،  احتراماً معروض می دارد در پرونده کلاسه .........../....  مطروحه درشعبه محترم ... دادگاه عمومی مشهد،  دادنامه فوق ،له طرف و علیه موکل صادر گردیده و در تاریخ .........  ابلاغ شده است . از آنجا که بنا به دلایل و مستندات احصاءشده، در لایحه تجدیدنظرخواهی پیوست ، رای معترض عنه  بر خلاف مقررات قانونی می باشد، لذا بادرنظر گرفتن جهات مذکور درشقوق ج و ﻫ ماده 348 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب، به رای صادره، معترض و تجدید نظر خواه ، می باشد . عطف توجه به معروضات و بذل مداقه در محتویات پرونده و اجابت مستدعیات خود ، رسیدگی و مالاً  نقض دادنامه معترض عنه و  صدور حکم به الزام اداره تجدیدنظرخوانده به تغییر نام اینجانب از ........ به .... ،  مورد استدعاست .                                                   با تجدید احترام   ...........   لایحه تجدیدنظرخواهی :                                                    به نام بهترین وکیلان ریاست و مستشاران محترم شعبه       دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی با سلام احتراماً بدینوسیله ایرادات و اشکالات وارده بر دادنامه شماره ............  صادره از شعبه محترم .... دادگاه عمومی حقوقی مشهد به شرح زیر به عرض می رسد: مقدمتاً معروض می دارد، مطاوی پرونده از جمله استشهاد محلی پیوست آن، حاکی است، برغم اینکه در شناسنامه صادر شده،  موکل به نام ..... نامیده شده ام، مع ذالک از بدو تولد تاکنون، به نام ..... شناخته شده، صدایش زده اند و با همین نام اُخت و بزرگ شده است. و  متاسفانه وجود تناقض میان نام واقعی و نام شناسنامه ای موکل ، همواره در طول دوران کودکی و تحصیلی و همچنین بزرگی اش، مشکلاتی عظیم،  فراروی او قرار داده است که گاه به واسطه آوردن نام اصلی در فرم ها، نام نویسی ها و اعلام حضورها ، ضررهای غیر قابل جبران بر ایشان وارد شده است. اینک که خود بالغ و عاقل شده، برای رفع کاستی و نقصان مذکور به اداره تجدیدنظرخوانده مراجعه تا مشکل ...

۲۵ مهر ۹۷ ، ۲۳:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه لایحه تجدید نظرخواهی=1

هوالوکیل

ریاست ومستشاران معظم دادگاه تجدید نظر استان

موضوع:لایحه اعتراضیه تجدید نظر خواهی

با اهدا ء سلام ،توقیرا " ضمن عرض ادب مراتب ذیل در قالب لایحه حاضر و متعاقب دادخواست تجدید نظرخواهی تقدیمی در اعتراض به دادنامه شماره -------- مورخه -----در پرونده کلاسه ------ صادره از جانب دادگاه محترم عمومی  به دلیل عدم توجه به دلایل ابرازی و... ، لذا بادرنظر گرفتن جهات مذکور درشقوق الف -ج و ﻫ ماده 348 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی وبا استناد به دلایل معنونه در مرحله رسیدگی بدوی ، معترض و تجدید نظر خواه ، می باشد . نخست با عنوان عناوین اعتراضی و قبل از ارائه مشروح مطالب ، مقدمتا " نظر قضات محترم را به جهات تجدید نظرخواهی نسبت به تجدید نظر خواسته را در قالب 5صفحه معطوف مینمایم .

1-عدم توجه دعوی نسبت به اینجانب به لحاظ اینکه طرف اصلی متعاقدین قرارداد مشارکتنامه ----آقای ------- میباشد که دعوی ناشی از قرارداد متنازع فیه بوده واساس دعاوی تجدید نظر خوانده میباشد ودر این خصوص در خواست استعلام از سازمان صنعت ومعدن استان را دارم 2- اساس دعوی از حیث اصحاب واسباب و موضوع دعوی از اعتبار امر مختومه وقضاوت شده برخوردار میباشد . 3- " قرارداد متنازع فیه  متضمن پروانه اکتشاف بوده وحاکم نمی تواند به بیشتر یا کمتر از آنچه که در عقد مورد توافق طرفین بوده ، حکم به الزام نموده واساس حکم قرار دهد. 4- پروانه اکتشاف وپروانه بهره برداری از هر حیث متفاوت و قوانین تخصیص یافته ای بر آنها مترتب میباشد. 5- اعلام انصراف تجدید نظر خوانده با استناد نامه مستعلم دفتر اسناد رسمی شماره ---- از سازمان صنعت ومعدن 6- حکومت قانون نسبت به آتیه و با لحاظ استثنائات حاکم بر قاعده عطف بماسبق نشدن قوانین 7- حکومت قانون خاص (قوانین موضوعه معادن) و اولویت به قانون عام (قانون مدنی )-تشریح مشروح عناوین معنونه با ارایه دلایل و مستندات قانونی : -اولا" دعوی متوجه اینجانب نبوده و طرف اصلی در قرارداد متنازع فیه ، تجدید نظر خواسته ، آقای ----- بوده واینجانب به هیچ وجه با تجدید نظر خواه شراکتی نداشته ام وبه لحاظ اینکه پروانه اکتشاف تا کنون بدون تغییر بنام ایشان مضبوط در سازمان بوده واینجانب به عنوان بهره بردار برابر مبایعنامه مورخه ----- اقدام و پس از تنظیم صلح نامه رسمی در دفترخانه اسناد اقدام به اخذ پروانه و با رعایت قوانین معادن اقدام نموده ام( استعلام از سازمان ) و با توجه به عدم تاسیس هیچگونه شرکتی تجدید نظر خواه از طریق محاکم دادگستری اقدام و بر فرض محال اگر سهمی هم برای ایشان متصور باشد ایشان اعمال وتقسیم نموده است وشراکتی باقی نمانده است که ایشان ادعای شراکت نمایند فلذا طرح دعوی تجدید نظر خوه با خواسته اصلاح پروانه بهره برداری فاقد وجاهت ومحمل قانونی میباشد . -ثانیا" باتوجه به رد ایراد برخورداری دعوی از اعتبار امر مختومه وقضاوت به لحاظ وحدت موضوع ، اصحاب وسبب در مرحله بدوی وبا مداقه در استباط دادرس محترم که به سبب وجود حکم نهایی مصدور یافته از جانب دادگاه محترم شعبه ---دادگاه عموی حقوقی تبریز با نقض یک /پنجم از پروانه اکتشاف را اساس رای خود نهاده ودر قضاوت خود تجدید نظر خواسته را موضوع دیگری قلمداد نموده ،جای بسی تامل دارد که نهایتا در حکم خویش الزام به اصلاح یک /پنجم از پروانه بهره برداری را انشاء نموده است آیا از کلمات نقض واصلاح به میزان یک /پنجم معانی متفاوتی حاصل میشود !!!!!؟ با توجه دعاوی متعدد به شماره دادنامه های--------- و دعوی تجدید نظر خوانده از اعتبار امر مختومه وقضاوت شده برخوردار وطرح دعاوی متعدد فاقد محمل و وجاهت قانونی بوده است . -ثالثا" خواسته تجدید نظر خوانده یا همان تجدید نظر خواسته ودلیل اصلی در دادخواست اصلی وی ، مشارکتنامه متنازع فیه بوده و بر اساس آن ، قرارداد موصوف که متضمن پروانه اکتشاف بوده و طرف اصلی قرارداد شراکت---- بوده ودر حقیقت ایشان پروانه اکتشاف را صرف نظر از ممنوعیت قانونی (انعقاد خلاف قوانین معادن) با شرکاء به اصطلاح به صورت اجتماعا " وبه نحو اشاعه منعقد نموده با توجه رد به دلایل ابرازی هم در محکومیت اصحاب دعوی وهم در حکم به تجدید نظر خواسته ایراد واعتراض آشکار مشهود واینست که محکومیت طرف اصلی آنهم حکم به الزام پروانه اکتشاف و آنهم در قالب دادخواست دیگر به غیر از دعوی حاضر میسور بوده وحاکم شرعا " وقانونا" نمی توانسته به چیزی بیشتر یا کمتر از آنچه توافق شده است حکم دهد در واقع الزام طرف اصلی مد نظر قرار نگرفته است ومحل اشکال میباشد . رابعا" قرارداد متنازع فیه متضمن پروانه اکتشاف بوده وخواسته تجدید نظر خوسته به الزام بر اصلاح پروانه بهره برداری فاقد وجاهت ومحمل قانونی بوده است چرا که پروانه اکتشاف وبهره برداری از هر حیث متفاوت و مقرراتی خاص وجداگانه ای بر آنها حاکم میباشد وهر گونه انتقال با شرایط قانونی مقرره در بازه زمانی مشخص وبا تعریف شخص حقیقی وحقوقی میسور بوده و چه بسا از پروانه اکتشافی که منجر به تبدیل به پروانه بهره برداری نگردیده اند (ماده 13 آیین نامه اجرایی قانون معادن ) -خامسا " با توجه به نامه استعلام گردیده مورخه ------دفتر خانه اسناد شماره ----تبریز از سازمان صنعت ومعدن در جهت تنظیم پروانه اکتشاف ، به لحاظ مغایرت با قوانین موضوعه بخش معادن و عدم نفوذ مشارکتنامه متنازع فیه ،عملا " شرکاء به اصطلاح ولو شخص تجدید نظر خوانده بنابر دلایل معنونه از اجرای طرح تعهدی خود انصراف نموده اند وهیچگونه شرکتی در عالم امکان تاسیس نشده است وبه عبارت ساده اینجانب با مبایعنامه علیحده خرید کلیه حقوق متصوره وقانونی پروانه اکتشاف برابر موافقت اصولی مورخه ----سازمان انجام ووکلیه پروسه انتقال وطرح وشناسنامه وتجهیز معدن مطابق قوانین ومقررات معادن با نظارت سازمان نه به نحو اشاعه بلکه به صورت کلی اقدام نموده ام و تجدید نظر خواه با توسل به حیله های نا صواب متاسفانه با طرح دعاوی متعدد که منتج به اصدار آرا ء متهافت نیز گردیده است که عملا به عینه آثار عقد غیر نافذی را که هیچ اثر قانونی بر آن مترتب نبوده را با عدم ضمانت اجرایی احکام لمس نموده است ودعوی وی علیرغم ثبوت اثر قانونی نداشته است ومطابق قاعده فقهی :الممنوع شرعا کال ممتنع عقلا . ( چیزی که شرعاً ممنوع است گویا عقلا هم ممکن نیست ) -سادسا" قاعده واگشت ناپذیری قانون وعطف بماسبق نشدن قانون مگر در صورت تجویز وترتیب در خود همان قانون و آشکار است که حقوق وروابط افراد وکردارها واعمال حقوقی با وضع قانون جدید ،چه بسا منقلب گردد ودر دعوی حاضر تجدید نظر خوانده که در احکام قبلی به دلیل عدم ضمانت اجرایی و عدم قابلیت تقسیم علیرغم عنوان تجدید نظر خواسته دلیل اینکه مطابق قوانین زمان انعقاد قرارداد وحتی قوانین زمان اجرای حق (حکم ) جای بسی شگفت است که با استناد قانون اخیر التصویب اقدام به صدور رای (تجدید نظر خواسته) میشود بر فرض مثال وکالت در محاکم دادگستری مستلزم دریافت پروانه وکالت از کانون وکلاء میباشد وشخصی با وکیلی در جهت انتفاع از پروانه کار آموزی وی مثلا تراضی به ایجاد وثبت موسسه حقوقی وشرکت عادی مینمایند و در شروط ضمن عقد شرکت چنین متعهد میشوند که سرمایه های مالی تاسیس از یک طرف وپروانه وکالت وکیل، طرف دیگر عقد باشد و نهایتا "به طور مشاع از حقوق متصوره پروانه وکالت پایه یک استفاده نمایند صرف نظر از، عدم نفوذ چنین عقدی آیا میتوان وکیل یا کانون وکلاء را ملزم به اصلاح پروانه وکالت نمود !؟ وبا قانون جدیدی که اشعار داشته باشد که وکیل قبلا حق نداشته پروانه خود را به صورت مشاع منتقل نماید ولی با قانون جدید حق انتقال لحاظ شده است و این را بتوان به عقد غیر نافذ قبلی تسری داد!!!! -سابعا" ٔ اگر قانون عام و کلى وجود داشته باشد و پس از آن قانون خاصى تصویب شود که حقى یا امتیازى را براى افراد یا گروه خاصى منظور کند، قانون خاص (جدید)، قانون عام سابق را تا آنجا که مغایر با آن است نسخ ضمنی مى‌کند ودر این مورد به خصوص دادرس محترم با وجود قوانین موضوعه معادن از ماده 522 قانون مدنی (عام) استفاده و حتی آنکه موضوع ماده مذکور در مورد عقد مزارع بود ه وخارج از بحث شراکت یا معادن میباشد .

در پایان کمال ادب و احترام خود را نسبت به ریاست ومستشاران معظم دادگاه تجدید نظر استان و به دادگاه بدوی صادر کننده رای تقدیم می نماید و تقاضای رسیدگی مجدد و نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم بر بطلان دعوی تجدید نظر خوانده مورد استدعاست.

توجه :این لایحه جنبه آموزشی داشته وفاقد هرگونه ارزش قضایی میباشد.

۱۹ مهر ۹۷ ، ۱۴:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

نمونه لایحه تجدید نظرخواهی

هوالحق

ریاست ومستشاران معظم دادگاه تجدید نظر

سلام علیکم :

موضوع : لایحه  تجدید نظر خواهی

احتراما"  عطف به پرونده کلاسه    ----و نظر به دادنامه شماره------مورخه -----اصداری از جانب دادگاه محترم شعبه عمومی حقوقی تبریز  مراتب اعتراض  در قالب لایحه حاضر به پیوست دادخواست   تقدیمی  به لحاظ عدم توجه به دلایل ابرازی و...،لذا با در نظر گرفتن   شقوق الف –د-ه    ماده 348 قانون آیین دادرسی  دادگاههای عمومی وانقلاب در امور مدنی  وبه استناد به دلایل معنونه   ،معترض وتجدید نظر خواه میباشد .

نخست   نظر قضات  محترم  را به عناوین  موضوعه  لایحه حاضر معطوف  مینماید:

1-    عدم توجه به دلایل ابرازی 
2-    عدم تفکیک ناپذیری اقرار 
3-    عدم توجه به  اصل عدم تقدیر 
4-    تفسیری غیر اصولی  از مفهوم دلایل معنونه

-اولا "  بر حسب    واقعیات  موجود و در جهت  روشن شدن   حقیقت  اظهارات  مقرون به صحت،  توسط دادرس محترم اقرار تلقی شده  و برفرض  اقرار قلمداد نمودن اظهارات  (دوفقره  فاکتور )  قسمت  بعدی اظهارات را  از  به اصطلاح اقرار منقسم  نموده اند  و   دادگاه محترم بدوی به هیچ یک از دلایل ودفاعیات بعمل آمده در پرونده توجهی ننموده وبه طور کلی وعام حکم قضیه را صادر نموده است  ! مطابق ماده 1282قانون مدنی  واصل عدم تفکیک پذیری اقرار  ،تقسیم وتفکیک  مطالب وجملات مکتوب   که در قالب  دفاعیات تقدیمی   اینجانب  را  به عنوان اقرار  قلمداد نموده اند ،   فاقد وجاهت قانونی وشرعی میباشد  چراکه تجزیه اقرار و استفاده از  قسمتی    به نفع مقرله وصرف نظر از قسمت دیگر که  بخشی از واقعیات   است   جای بسی تامل دارد!!!!

-ثانیا" با توجه  رد      دلیل بر پرداخت ثمن دوفقره فاکتور طی چک شماره ---عهده بانک سپه شعبه ---  بتاریخ سر رسید -----از جاری شماره -----نام صادر کننده آن آقای -----  که حداقل اقدام تحقیقاتی بعمل نیامده واستعلامی از   نحوه مراجعت حامل چک به بانک محال علیه تحقیقی صورت  نپذیرفته  است     چرا که  ثمن دو فاکتور  رسید شده  اقلام آن  بوسیله چک  موصوف  پرداخت وهیچگونه دینی متوجه  ودر ذمه اینجانب باقی نمانده است

-نتیچتا "  معروض میدارد که به غیر از دوفقره فاکتور شمارتین 001038-001021    که  علیرغم   عدم انتساب   امضا ء  یکی از آنها که جمعا "  هردو    یعنی اقلام آن   وصول گردیده   ومابقی فاکتور ها ارائه  شده   و  وامضا های مندرج    آنها   منتسب به اینجانب نمیباشد   و  جعل  گردیده  ومورد قبول اینجانب نبوده وقویا "  رد مینماید  ونیز مبالغ دوفاکتور مذکور  طی چک موصوف با مشخصات مرقوم به تجدید نظر خوانده پرداخت شده   وهیچگونه  دینی بر ذمه اینجانب نمیباشد.

 

در پایان کمال ادب و احترام خود را نسبت به ریاست ومستشاران معظم دادگاه تجدید نظر  و به دادگاه بدوی صادر کننده رای تقدیم می نماید و تقاضای رسیدگی مجدد و نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم بر بطلان دعوی تجدید نظر خوانده مورد استدعاست.

 

 

این لایحه جنبه آموزشی داشته وفاقد هرگونه ارزش قضایی میباشد.

1394/1/20

۱۹ مهر ۹۷ ، ۱۴:۴۹ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه تجدید نظر خواهی اعسار

بسمه تعالی

 ریاست و مستشاران معظم دادگاه تجدید نظر استان

بااهداء سلام / توقیرا ً عطف به پرونده کلاسمان 95  مراتب در اعتراض  به تجدید نظرخواسته به  دادنامه شماره مورخ  صادره از جانب  شعبه 17 دادگاه خانواده توجها ً به شق ((ج)) ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب  در امور مدنی ، در فرجه قانونی  معترض و تقاضای رسیدگی مجدد دارم .

در ماهیت امر معروض است که:

اولا ً در اعتراض به حکم که در منطوق آن دادگاه محترم بدوی رای به تقیسط محکوم به ، بمیزان 14 قطعه سکه و  هر 3 ماه یک قطعه نموده اند در نوع خود نا متناسب بوده و مطابق قاعده فقهی (( تکلیف مالا یطاق )) محسوب می شود و مدارک موید ادعا اینکه 3 فرزند به ترتیب 1- === (18 ساله) 2---- (14 ساله)3- ==== (2 ساله ) دارم که هزینه نفقه و تربیت و ... آنان ماهانه بالغ بر 000/000/7 ریال می باشد که صد البته با هزار جور زحمت و نیز صرفه جویی تامین می شود و اخیرا فرزند ارشدم از دانشگاه آزاد واحد == شمال قبول شده و آن نیز هزینه های اجتناب ناپذیر خود را دارد ( مدرک بپیوست )

ثانیا ً همانطوریکه در دادگاه محترم بدوی ابراز نمودم و متاسفانه مورد عنایت ایشان قرار نگرفته وبدان توجهی نشده (در دعوی اعسار) بنده کارگری بیش نیستم و کار به  جهت رکود بازار مسکن و فصلی بودن آن با هزینه ها ی تعطیل نشدنی که دارم !! متناسب نیست و شایسته بود دادگاه محترم بدوی  به این امر توجه می نمودند که اگر هر 3 ماه یک بار یک قطعه سکه از بابت محکوم به بپردازم پس چطور مایحتاج خانواده را تامین کنم !! البته این مهم را هم میدانم که مهریه حق مسلم زن است وتجدید نظر خوانده از این امر مستثنی نیست لکن توان وملائت معسر که در دادگاه محترم احراز شده نیز باید توجه قرار گیرد چرا که در راستای اعمال قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی که دادگاه محترم حکم به عسرت و تقسیط داده اند تجدید نظر خوانده محترمه به استناد همان قانون اگر چنانچه نتوانم اقساط را بپردازم !  که صد البته اگر این حکم پایدار باشد نخواهم توانست از تامین آن بر آیم و تجید نظر خوانده محترمه درخواست اعمال ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی را خواهد خواست که در آنصورت بنده روانه زندان و خانواده به امان خدا خواهد بود !!

شایان ذکر است که بنده کارگر هستم و مدارک مثبته از جمله دفتر چه بیمه درمانی (بپیوست ) و نیز وام بانکی از کمیته امداد امام خمینی دارم که ماهانه مبلغ  000/000/1670ریال از این بابت می پردازم و عملا با توجه به هزینه های درمانی و آموزشی و مایتاج فرزندانم مابقی مبلغ دستمزد ماهانه ام تقریبا 000/500/4 ریال خواهد بود  و این درحالیست که پزشک مرا از  انجام کارهای سخت  منع نموده اند و تداوم آن را منوط به عمل جراحی نموده که تا کنون فرصت و هزینه درمان را پیدا نکرده ام !

 

نهایتاً  در پاسخ به اظهارات تجدید نظر خوانده محترم که عنوان میدارد که با اینجانب ازدواج  دوم کرده است وگویی عملی قبیح به زعم وی از من سر زده است !! باید محضر دادگاه عالی برسانم که اینطور نبوده و نیست که ازدواج دوم از حیث دیگری باشد فقط و فقط به سبب فوت مرحومه همسر اول که در حادثه دلخراش رانندگی فوت نمود و  به جهت تربیت و رشد ونمو فرزندانم لاجرم تن به ازدواج مجدد با تجدید نظر خوانده ، حاضر نمودم که شور بختانه بخت با من یار نبود و به عوض زندگی و تشیید بنیان خانواده ، نای وتوان زندگی را با طرح دعاوی موهوم  از من ستانده است بناء علیهذا تقاضای رسیدگی مجدد به سبب موارد معنونه از آن دادگاه عالی مورد استد عاست.

این لایحه جنبه آموزشی داشته وفاقد هر گونه ارزش قضایی است.

۱۸ مهر ۹۷ ، ۲۳:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه دفاعیه نسبت به ادعای زورگیری

بازپرسی محترم شعبه -- دادسرای عمومی وانقلاب

احتراماً عطف به پرونده کلاسه ..... در خصوص دفاع  و رد ادعای کذب و بی اساس شاکی مراتب دفاعیات خود را بشرح ذیل تقدیم حضور و تقاضای صدور قرار منع تعقیب بلحاظ عدم تحقق جرم  مورد استدعاست .

بر حسب محتویات پرونده علی الخصوص اظهارات طی صفحات 4 و5 پرونده و صورتجلسات  باز بینی دوربین های امنیتی و مدار بسته برابر صفحات 37 و50 مختصرا ً اینکه موکل در ساعت 12 در خودروی شاکی می نشیند و پس از 8 دقیقه  صحبت وبحث وبررسی بر حسب گزارش موجود در صفحه 20 موکل،  مبلغ  موجود مورد نزاع را پس از باز کردن خودرو  به شاگردش تحویل ومجددا در حالیکه در ب خودرو چند دقیقه ای باز بوده  است داخل خودرو می نشیند و پس از چند دقیقه موکل از خودرو پیاده و در کمال آرامش طی مسیر می نماید و راننده خودرو دنده عقب کشیده و به سمت خیابان اصلی ادامه مسیر که آنهم بصورت عادی  می رود که در این مقام بر حسب گزارش افسران آگاهی و صورتجلسه باز بینی صحنه های مربوطه هیچگونه سلاح اعم از سرد وگرم مشاهده نشده است( شاهد حال صفحه 23 پرونده) و حتی بر اساس صفحه 37 بند 3 صورتجلسه شاکی بدون اینکه حتی از ماشین پیاده شود به راه خود ادامه می دهد و در صفحه سطر 4 در ساعت 14:10:42  شاکی با خوروی خود بصورت عادی دنده عقب گرفته وبه سمت خیابان اصلی حرکت می کند و از طرفی بر اساس صفحه 50 صورتجلسه بازبینی فیلم مغازه --- افسران آگاهی مقرر نموده اند ( سطور 8و9) ---- در زمان 12:44:50 هنگام تردد در صورتیکه نایلون

 به دست داشته مشاهده شده است حال سوال و فروض مسئله چنین است که بر حسب صورتجلسه مورخ 28/7/1395 وجود اختلاف قبلی در خصوص توقیف خودروی موکل از ناحیه شاکی مشخص و مبرهن میگردد :

1- شاکی بر چه اساس و استدلالی و بر اساس چه توجیهی چکهای مورد ادعایی را بدون در یافت وجه تحویل موکل می نماید !؟

2-شاکی اذعان میدارد که اینجانب در راستای ممانعت از فرار متهم لباس ایشان  را نگرفته و لی نتوانستم مانع شوم در حالیکه بر اساس صورتجلسه باز بینی تصاویر ضبط شده در دوربین های امنیتی مشخصا صفحه 37 پرونده امر بیان شده  (آقای ---/ متهم)  بصورت عادی از ماشین پیاده و به راه خود ادامه می دهد و همچنین شاکی در ساعت 14:10 (بصورت عادی دنده عقب گرفته و به خیایان اصلی حرکت می کند)  در حالیکه شاکی ادعا می کند متعاقب آن اینجانب از ماشین پیاده شده وبه سمت ایشان و... این اظهارات ضد و نقیض را چگونه توجیه می نماید !؟

۳-شاکی ادعا می کند که متهم هیچ چیزی در دست نبوده و آن بسته  نایلونی که حاوی 6 میلیون وجه نقد بوده از کنسول خودرو برداشته و به شاگردش از پنجره خودرو (متهم ردیف دوم ) داده است و ایشان متواری شده است در حالیکه بر اساس گزارش پرونده مشخصا در صفحه 20 پس از گفتگو  به مدت 10 دقیقه موکل در خودرو را باز و شاگردش را صدا می کند و در خودرو چند دقیقه ای باز می ماند تا متهم رامین نزدیک و نایلون را از آرش تحویل و سپس به مسیر خود بصورت عادی ادامه می دهد حال سوال اینست که !؟ اگر مورد بحث زور گیری بوده چرا در این حین و حتی زمانیکه در خودر و باز بوده هیچ عکس العملی از شاکی صورت نمی پذیرد علی الخصوص اینکه پس از تحویل نایلون به رامین مجدداً درب خودرو را می بندد و با همدیگر صحبت می کنند و پس از چند دقیقه آرش از خودرو پیاده و پشت سر رامین طی طریق می نماید و رانده هم بدون اینکه عکس العملی از خود نشان دهد آنهم ادر محل و ممر ی که مملو از جمعیت بوده هیچ عکس العملی  و داد وفریادی از خود بروز نداده و بصورت عادی دنده عقب کشیده و طی طربق می نماید (شاهد حال صفحات 22و23 پرونده)

آیا هر مالباخته ای آنهم در ملاء عام چنین عکس العملی نرمالی و عادی را در زمان وقوع جرم  انجام می دهد !! جملگی این حکایات نشان از ساختگی وکذایی بودن ادعای شاکی بوده و افترائی بیش نیست ! تقاضای امعان نظر و صدور قرار منع تعقیب بلحاظ عدم تحقق هر گونه جرمی ، مورد استدعاست ونیز تقاضای محکومیت نامبرده در خصوص شکایت  مبنی بر توهین وافتراء و همچنین دور زدن قانون توسط شاکی حاضر مورد در استدعاست .

 

این لایحه جنبه آموزشی داشته وفاقد هر گونه ارزش قضایی است.

۱۸ مهر ۹۷ ، ۲۳:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه تمکین

ریاست محترم شعبه   دادگاه خانواده

بااهداء سلام

توقیرا عطف به پرونده -----  در پاسخ به لایحه وکیل محترم  محکو م علیه(همسرم) در ماهیت دعوی تمکین که مورد حکم آن دادگاه عالی قرار گرفته است مراتب در پاسخ به اظهارات کذایی محکوم علیه که بوسیله وکیل محترمشان منتقل میشود !

به استحضار عالی می رساند ادعای سکونت در -- کذب محض بوده و  محکوم علیه اصالتا" ، زاده و بزرگ شده روستای --- می باشد و جای تاسف دارد که وکیل محترم محکوم علیه ادعا ی وی را مطرح  می نماید و اظهار میدارند که همسرم از قبل در --سکونت داشته اند د ر جواب باید یگویم که اولا" ایشان هرگز در ---سکونت نداشته اند ثانیا " منزل شخصی که حقیر در روستای --- دارم  امنیت جانی ندارم و  برادران و فامیلهای همسرم چندین بار مورد شتم قرار داده اند بطوریکه قید سکونت در آنجا را علیرغم تحمیل هزینه اجاره زده ام  ثالثا" حسب عمومات قانون مدنی  زن بایستنی در منزلی که شوهر اختیار می کند سکنی داشته باشد و این چنین نیست که اختیار تعیین منزل را بنده به  همسرم داده باشم !!

نهایتا" با توجه به اقدامات ایذایی محکوم علیه هر چند از مر قانونی  و توسط وکیل شان  خاطر نشان میدارد که اقدامات آنها صرفا اطاله دادرسی را سبب خواهد شد و نیت و قصدی که سازنده باشد و همسرم را مجیب به رجوع به منزل نماید بهیچوجه در ایشان وجود نداشته وندارد و خدا می داند که چه ها از دست وی می کشم ! و نیز اشعار میدارد که مسکنی که اختیار کرده ام از حیث درجه و میزان مرغوبیت از هر لحاظ دست کمی از خانه موجود در ---- نداشته و ادعای همسرم بر اینکه حاضر به تمکین در --- را دارد صرفا در جهت دور زدن قانون بوده و لاغیر .

نهایتا "در راستای اجرای حکم صادره از ان دادگاه عالی خواهشمند است تصمیمات لازم را در این خصوص صادر و مرحمت فرمایید .

 

این لایحه جنبه آموزشی داشته وفاقد هر گونه ارزش قضایی است.

۱۸ مهر ۹۷ ، ۲۳:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه اعتراضیه به اصل رای داوری و دستور موقت

بسمه تعالی

               ریاست  ومستشاران معظم دادگاه تجدید نظر

 احتراما ًعطف به پرونده کلاسه --توجهاً به دادنامه شماره -- بتاریخ --  صادره از شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تبریز ،  مراتب به  جهت عدم توجه دادگاه محترم بدوی بنابر تجویز ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب در امور مدنی  - معترض می باشم  تقاضای رسیدگی و تجدید نظر خواهی داشته و وفق لایحه اعتراضیه حاضر مراتب اعتراض  راجع به تجدید نظر خواسته بهمراه مستندات تقدیم  آن دادگاه معظم میگردد.

 در ماهیت امر معروض میدارد :که 1- مطابق  سند عادی مورخه 30/10/1395   مبیع خود را به خوانده ( خریدار  ) واگذار نموده امو اینطور نبوده که یگانه دلیل  مبایعه نامه مورخه 04/11/1395 باشد که متاسفانه علیرغم ارایه دلایل دادگاه محترم بدوی به وجود مبایعه نامه اخیر الذکر اکتفاء  واستناد نموده  و اقدام به رد دعوی بصورت شکلی نموده است این درحالیست که اینجانب  ولو خوانده به ترتیب در مقام فروشنده و خریدار شرط داوری مندرج در ماده 7 مبایعه  نامه  چاپی را توافق ننموده ایم بطوریکه حتی این مورد را  با خط  ممتد رد نموده ایم و  با این وجود اصرار  در رد دعوی بصورت یادشده فاقد وجاهت قانونی بوده و همانطوریکه در فراز لایحه بدان اشارت گردید نه تنها  بند مذکور و مربوط به داوری مورد توافق متعاملین نبوده  بلکه اصول استنادی دادخواست سندعادی اولیه موسوم بتاریخ 30/11/1395 بوده  است که این سند که در نفس بیع  انشاء گردیده توسط  2 نفر شهود مورد تایید قرار گرفته است وتمسک دادگاه محترم بدوی به نهاد داوری و رد دعوی جز اطاله دادرسی و سر در گمی سودی نخواهد داشت در مانحن فیه ،علیرغم عدم  اختیار کردن شرط داوری  در راستای  اثبات حسن نیت   و توجهاً به غبن فاحش صورت گرفته در معامله  و در راستای اعتبار بخشیدن به مدلول رای دادگاه محترم بدوی ، موضوع  را  جهت صلح وسازش احتمالی به مشاوره معاملاتی ارجاع داده ایم که ایشان با تشریک مساعی نیز منتج به نتیجه نشده است .

2-راجع به  تقاضای دستور موقت مبنی بر جلوگیری از نقل و انتقال  خواسته که دادگاه محترم بدوی  قرار رد دستور  موقت صادر نموده اند نظر بر تجویز ماده 325 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب در امور مدنی که مقرر نموده دستور موقت مستقلاَ قابل اعتراض نمی باشد با استفاده از حق اعتراض در مقام تجدید نظر خواهی نسبت به اصل دعوی  ماهیتاً معروض میدارد:

 که در راستای تودیع تامین متناسب نسبت به  جبران خسارت احتمالی که موکل سند  قطعی غیر منقول  بشماره پلاک 33947  بمیزان000/50 مترمربع  را بعنوان  توثیق به دادگاه محترم ارایه نموده بودند که متاسفانه مورد عدم پذیرش قرار گرفته بود این در حالیست که   طبق نامه بانک کشاورزی بشماره 10396/2/6465 فقط بمیزان 13878 مترمربع  بصورت مفروزی از آن سند مورد ترهین بانک قرار گرفته و حق عینی بانک بمیزان اشارت شده محفوظ و  مازاد بر آن را جهت توثیق  ارایه  داد یم  که متاسفانه مورد پذیرش قرار نگرفته است نتیجتاً تقاضای رسیدگی نسبت به تجدید نظر خواسته و نقض  آن  و صدور حکم شایسته و ارجاع  امر به کارشناس رسمی جهت تعیین غبن مورد استدعاست .

                                                                                   باتقدیم احترام

۱۸ مهر ۹۷ ، ۲۳:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه تعاقب ایادی

بسمه تعالی                                                                          -

 مرجع محترم تجدید نظر

احتراماً عطف به حکم صادره از جانب شعبه --- دادگاه کیفری دو شهر--- تحت دادنامه شماره --- بتاردر پرونده کلاسه ---که منتج به اعمال برائت گردیده است حسب مواد 433و434 از قانون آیین دادرسی کیفری بلحاظ عدم توجه به دلایل ابرازی ، معترض و تقاضای رسیدگی مجدد و تجدید نظر خواهی با استناد ایرادات ومستندات ذیل را خواستارم .

 در ماهیت امر معروض است که اینجانب با توجه به تعاقب ایادی متعاملین سابق که بدین ترتیب که اسناد آن تقدیم دادگاه محترم میگردد و اینجانب مبایعه نامه عادی مورخه 19/1/1391 بشماره  سریال ---- یک قطعه زمین مزروعی را ابتیاع نموده ام ومتعاقب آن تحت شماره 75717 بتاریخ 25/2/1391  اقدام به تنظیم سند رسمی با عنوان قطعی غیر منقول نموده ام  حالیا برابر  شکواییه اولیه مبنی بر مزاحمت از حق که علیرغم اجرای حکم قهری توسط شعبه سوم  اجرای احکام مدنی  ----- که تصویر اوراق قضایی به پیوست تقدیم آن دادگاه عالی میگردد موید ادعا بوده و تجدید نظر خوانده همچنان به مزاحمت ولو تصرف عدوانی خود ادامه  می نماید وبا توجه به بومی بودن آنها و غیر بومی بودن اینجانب و دوری راه و بعد مسافت مزید بر علت بوده وایشان از موقعیت بدست آمده سوء استفاده نموده و همچنان به اعمال بزهکارانه خود دایر بر دروکردن  علوفه مزرعه و ایجاد مزاحمت از طرق مختلف و نهایتا ً اخیرا اقدام به تصرف عدوانی نموده اند که شکواییه جداگانه آن به دادسرای محل وقوع جرم تقدیم شده است لهذا در مانحن فیه خواهشمند است نسبت به اعتراض اینجانب امعان نظر و نقض دادنامه معترض عنه مورد استدعاست .

۱۸ مهر ۹۷ ، ۲۳:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه دفاعیه تخریب

ریاست محترم شعبه دوم دادگاه عمومی بخش ----

موضوع لایحه : واخواهی

احتراما عطف به پرونده کلاسه ---- توجها به رای غیابی علیه اینجانبا ن---- نظر بر عدم حضور در جلسه رسیدگی و عدم ایفا د لایحه و نیز عدم استخدام وکیل بلحاظ غیابی بودن حکم اصداری با توجه به اعتراض نسبت به حکم در فرجه مقرر قانونی مراتب بعنوان لایحه دفاعیه  بحضور عالی ایفاد میگردد .

در ماهیت دفاع و جرح شهود  معروض میدارد :

 اولاً  :شاکی در شکایت خود  از  5 نفر بعلاوه یک فرد ناشناس  خبر داده که با اظهارات شهود بنامهای آقایان  ------ در تضاد است  چرا که ایشان در بازجویی ها خبر  از 4 نفر داده اند که این تضاد آشکار و کلی گویی و اقل و اکثر گویی های شاکی ولو شهو د حکایت از کذب محض بودن ادعای شاکی دارد .


 

ثانیا ً :  دو  تن از مطلعین که یکی از آنان برادرزاده شاکی بنام ----می باشد و دیگری همکار وی حکایتی را روایت می کنند که شاکی برایشان تعریف کرده و اظهارات آنان نه تنها ارزش شهادت ندارد بلکه در مقام مطلع نیز بلحاظ خویشاوندی و نیز دشمنی دنیوی که چندین بار بلحاظ قلدری و قدرت نمایی  در محل معدن از همین مرجع محترم قضایی علیه ایشان و نیز از مرجع قضایی ---- شکایت صورت گرفته و بدین شرح جرح میگردد . که شایان ذکر است دو فقره شکایت از همین مرجع محترم با قرار منع تعقیب مختومه شده که از وقوع آن هنوز 1 سال نمی گذرد !

ثالثا : در بر گ  اظهارات شهود در پاسگاه  شهود که دو برادر یعنی آقایان ---تعارض و تناقض گویی نسبت به اظهارات خود نزد قاضی دارند بطوریکه  عین عبارات بکار رفته ( کپی اظهارات بپیوست ) احد از شهود  بنام ----- در سطر  پنجم اظهاراتش  عیناگفته که کیف را از ماشین پیکان  برداشتن !!!!!!! و احد از شهود دیگر بنام --- در سطر پنجم  اظهاراتش (کپی بپیوست ) عنوان نموده که کیف را از دست راننده پیکان با زور گرفت   در تحلیل تعارض  و تناقض گویی این قسمت از اظهارات شهود خاطر نشان میدارد که:

 ((( الدلیلان اذا تعارضا  تساقطا  )))  چرا که یکی میگوید از ماشین دیگری می گوید از دست راننده کیف گرفته !  یکی می گوید گرفت  ( یعنی فعل یک نفر )  دیگری میگوید از ماشین برداشتن ( حکایت به قول آنان یعنی بیش از یک نفر و فعل دو نفر )  تعارضات و تناقض گویی های شهود محکوم به رد و ادله محسوب نمی شود !!!! دروغگو حافظه ندارد به قول قدمای ترک!

و اینکه  شهود میگویند احساس کردیم تصادف است بعد دیدیم که تخریب است نکته حایز اهمیت اینکه اگر چنین ادعایی صحیح بود  ایشان عاجز از تهیه فیلم وعکس نبودند و جز تایید اظهارات شاکی و دروغگویی  ادله ای بر اظهارات ایشان نمی تواند بار شود  و تناقض گویی آنان مبرهن و آشکار  و نیز در اظهارات احد از شهود که در سطر بنام === در برگ بازجویی بتاریخ 14/12/1395 که از لفظ تخریب استفاده کرده موید  اینست که ادعای شاکی را خواسته کذبا تایید کند چرا که یک فرد معمولی که حقوقدان نیست هیچوقت در الفاظ خود از کلمه تخریب استفاده نمی کند و می توانست بجای آن از کلمه شکستن استفاده کند جملگی حکایت از دیکته کرد ن شاکی به ایشان است !

رابعا: در جلسه ای که 3 تن از فرزندانم در آن حضور داشته اند و بنده بهمراه فرزند دیگرم غیاباً محکوم شده ایم  شهود گفته اند که قیافه ها یادم نیست !  نکته جالب و صحیح اینکه اینقسمت از اظهارات شهود واقعا ًو انصافاً درست و صحیح است چرا که کسی از طرف بنده ولو خانواده ام در جایی که شاکی مدعی است وجود نداشته اند که شهود ببیند و قیافه ها یادش باشد  !!!

خامسا : آقای ---(شاکی) شخصی بیکار و ولگرد می باشد و نزدیک به   28  فقره شکایت از اینجانب در محاکم محترم علیه بنده  دارند و نیز در  روز ی که شکایت و ادعا دارند یعنی 24/09/1395 ایشان از بنده به تبع شکایت کیفری که داشته از بازپرسی محترم شعبه-- داسرای عمومی وانقلاب تبریز برگ جلب ورود به مخفیگاه با تامین 1 میلیاردی  در ید داشت که همان روز خانه بنده توسط  ضابطین آگاهی-- مورد حکم تحت تفتیش جهت جلب قرار گرفته و بند ه بساعت 10:00 بتاریخ    در پرونده ای که با شاکی یعنی --- داشتم و عبارت بود از مزایده سنگ های توقیفی از طرف وی که نتوانستم در بخش قضایی ---- شرکت نمایم و جالب اینکه تا کنون از آن مزایده بی خبرم و شاکی حاضر در کمال وقاحت چون در پرونده ای در شعبه -- دادگاه محترم کیفری دو  غیاباً با عنوان تهدید علیه بنده بشماره دادنامه بتاریخ == موفق به  اخذ رای شده که قطع نظر از عدم قطعیت آن شاکی حاضر جری تر شده  و شایان ذکر است که پرونده تحت امر بازپرسی محترم مذکور منتج به حکم دادگاه محترم شعله کیفری دو تبریز تحت دادنامه شماره --- بتاریخ 1==گردید که حکم به برائت  علیرغم صدور برگ جلب  به دفعات شده که کپی آن بپیوست تقدیم میگردد و در پرونده حاضر به دنبال اتهام زنی علیه بنده ولو تمام افراد خانواده ام بر آمده که واقعاً و انصافاً امان از ما بریده است با این کذایی کاری هایش و نیز سوال اساسی که باید از آقای شاکی باید پرسید اینکه 1- مگر جز اینست که  شاکی خواهر زاده ام است و آدرس منزل بنده را می داند چرا و به چه  دلایلی ابلاغ بنده ولو پسرانم که می داند ساکن شهرتبریز اند نشانی  را به روستای خالی از سکنه معرفی کرده است !!!!        2-جملگی در  یک ساختمان 5 طبقه در=== ساکن هستیم  و ابلاغ ها را به روستای  خالی از سکنه === می برد آیا جز اینست که خواسته اقدام به  دستیابی به نتیجه عدم حضور باصطلاح گردد که البته در این راه موفق بوده و توانسته رای غیابی  اخذ کند !  شایان ذکر  است که بلحاظ شغل بنده که معدنچی می باشم و معدن در روستا واقع شده  شاکی چنین ابلاغ بازی می کند و نیز  خاطر نشان میدارد که در پرونده تحت کلاسه --- شاکی حاضر علیرغم دست وپا کردن شهود دروغین بر علیه بنده و احد از پسرانم  تحت دادنامه شماره === بتاریخ === از دادگاه بخش == حکم برائت صادر گردید که جملگی حکایت از کذب بودن اظهارات شاکی دارد

نتیجتا به استحضار عالی می رساند چون اختلاف  مالکیت معدن داریم  و شاکی حاضر ادعای مالکیت یک / پنجم بر منابع معدنی دارد و وزارت صنعت ومعدن بنابر قانون معادن هر گونه دخالت اشخاص را بدون مجوز و داشتن پروانه رد می کند علیرغم وجود آراء متهافت و متشتت در ید شاکی حاضر چون ایشان حق دخالت در برداشت از ذخایر معدن را بنابر موانع قانونی معنونه ندارد همواره در مقام ادعا بر می آید و اینگونه ما را از زندگی و هستی ساقط نموده است چرا که وی خود شخصی بیکار و ولگرد و  ممر و اعاشه معاش وی مشخص نیست !!‌

تقاضای رسیدگی به دلایل حسب مواد 174 -180-192 -193 از قانون مجازات اسلامی و به قضاوت طلبیدن وجدان آگاه  آن دادگاه عالی تقاضای رد و اعمال اصل کلی برائت  مورد استدعاست .

                                                           با تقدیم احترامات

۱۸ مهر ۹۷ ، ۲۳:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه اعتراض به قرار منع تعقیب افشای اسرار شخصی

مرجع محترم تجدید نظر

موضوع : اعتراض به قرار منع تعقیب

با سلام /احتراما" عطف به پرونده کلاسه ------ توجها "به  قرار صادره از جانب شعبه --- بازپرسی محترم دادسرای عمومی وانقلاب -- تحت دادنامه شماره ---1 بتاریخ --- که در خصوص شکایت اینجانب --- علیه -- و آقای -- دایر بر ارایه  اسناد سری و افشای اسرار شخصی  قرار منع تعقیب صادر شده  است مراتب  اعتراض در فرجه قانونی بااستناد مواد قانونی ،جهت رسیدگی بحضور ایفاد میگردد.

حسب مواد  604 و 648 قانون مجازات اسلامی با توجه به اقرار صریح آقای --- دایر بر تحویل سند قضایی منتسب به اسرار شخصی اینجانب و ارایه آن به شعبه  محترم -- بازپرسی وقوع بزه از حیث عناصر ثلاثه اعم از قانونی معنوی مادی با مشارکت مشتکی عنهم محرز و استدلال بلاجهت بازپرس محترم صادر کننده قرار  قابل خدشه بوده و با تلحیظ منطوق دادنامه (قرار) که نوعی توجیه غیر قانونی و صد البته با رعایت منزلت و شان اداری قضایی  مشتکی عنه ---- در مقام بایگان شعبه --- دادگاه معظم تجدید نظر---  صورت پذیرفته است .

استدلال باز پرس محترم فاقد وجاهت قانونی بوده وآن اینکه : با توجه به نص ماده 351 قانون آیین دادرسی کیفری  که اشعار میدارد ارایه اوراق قضایی بدون دستور قاضی  ونسبیت تباین قایل شدن به اینکه حسب ماده 351 قانون آیین دارسی کیفری این دوافعال که عنصر قانونی بر آنها مترتب است در تباین هم قرار دارند و به قول اصولیون هر ارایه ای جرم نیست ! و به عبارتی ساده هر بایگان مجرم نیست  و هر مجرم بایگان نیست ! در اینجا قیاس مع الفارق است وتسری  وتخصیص ماده 604 قانون مجازات با ماده 351 قانون آیین دادرسی کیفری توجیه قانونی و عقلانی نداشته و عدم تصریح مصادیق مجرمانه و نوع  اسناد، مجوزی دال بر برائت مشتکی عنهم نبوده ونیست .

در اینجا با طرح مثالی وجدان آگاه را به قضاوت می طلبم آیا اسنادی که در اثنای رسیدگی  به دعاوی، قضات محاکم از باب اختیارات قانونی خود وبجهتی از جهات قانونی از جمله اینکه سوابق کیفری متهمین را از مراجع ذیصلاح اخذ می کنند آن سند (سابقه کیفری) آیا جزو اسناد قابل مطالعه و مطالبه جهت اخذ اطلاعات از سوی اشخاص عادی  تلقی میشود!!! ؟؟؟؟؟(نص ماده 315 ق.آ.د.ک) که آقای ---- ، چنین  بی محا با از دادگاهی که در پرونده تحت امر متهم بوده اخذ و به  باز پرسی  محترم شعبه ---  ارایه می نماید واین درحالیست که ارایه  سوابق کیفری اینجانب ارتباطی به منشاء دعاوی نداشته و بغیر از باز پرسی محترم شعبه --  به اشخاص عادی نیز رونوشت وفتوکپی سوابق کیفری را ارایه نموده  است آیا بازپرس محترم شعبه --- دادسرای عمومی وانقلاب تبریز عاجز از آن بوده اند !!! که سوابق کیفری اینجانب را راسا "از اداره تشخیص هویت استعلام بفرمایند !

با توجه به اینکه احتمال وجود سابقه کیفری هر شخص ولو  آقای ---- در اداره تشخیص هویت محتمل است  !!؟؟؟

  با در نظر گرفتن اینکه  استدلال غیر قانونی باز پرس محترم صادر کننده قرار اگر اعمال ار تکابی مشتکی عنهم و خصوصا" ---- جرم نیست!  که هست!  و اینکه وی بدون دستور قضایی چگونه ! به راحتی توانسته به سوابق کیفری  دسترسی داشته باشد !! که این اختیارات صرفا "مخصوص مقامات قضایی می باشد سوالی که حادث میشود  آیا بنده نه غیر قانونی مثل وی  بلکه قانونی می توانم از دادگاه ، درخواست اخذ رونوشت از سوابق کیفری آقای --- را داشته باشم !؟ و به هر کس و مرجعی ارایه نمایم !و اینها وهمه سوالات بی پاسخ همه وهمه ناشی از اقدامات بی محا با و مجرمانه آقای ---- با مشارکت دیگر مشتکی عنه بوده و دسیسه و توطئه علیه حیثیت اینجانب بوده و اعلام برائت از بزه انتسابی توسط بازپرسی محترم قابل تاسف ونا امید کننده است که چنین مقام قضایی غیر مستدل قرار منع تعقیب صادر می نمایند  آیا با وجود رونوشت سوابق کیفری در دست مشتکی عنه آقای ---  که با وقاحت تمام در اختیار اشخاص قرار می نماید ! بطوریکه در میان دوست وآشنا و فامیل زبا ن زد عام وخاص شده است !!!

  ؟آیا جز این نیست که وی را برای ارتکاب جرایم دیگر حریص تر می نماید!؟  و هر مجرمی را بیش از بیش به  شیطنت  وا می دارد  لازم به ذکر است که با توجه به شکایت اینجانب علیه  شخصی بنام آقای === که  در بازپرسی شعبه == دادسرای عمومی وانقلاب == با کلاسمان ==   در جریان است  آقای == سوابق کیفری اینجانب را در اختیار آنان نیز قرار داده است  .

عدالت قضایی ایجاب می نماید که لااقل  مشتکی عنهم  به حداقل مجازات مقرر در ماده 604 قانون مجازات اسلامی محکوم شود که دگر بار فرصت و طمع ارتکاب جرم علیه اینجانب را نداشته باشد. چرا که  برای پیشگیری از جرایم می بایستی اقدامات بازدارنده و حداقلی ترین اقدام قضایی که متضمن بازدارندگی مشتکی عنهم را داشته باشد صورت پذیرد النهایه از دادگاه محترم با توجه به اقرار صریح مشتکی عنهم و تطبیق عمل ارتکابی ایشان با قانون  و نیز وجود سوء نیت خاص  مجرمانه  ، تقاضای رسیدگی و نقض قرار منع تعقیب و جلب به دادرسی مشتکی عنهم مورد استدعا وتمنی است . 

                                                                                                  بااحترام

۱۸ مهر ۹۷ ، ۲۳:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه درخواست ممنوع الخروجی محکوم علیه

بسمه تعالی

ریاست محترم اجرای احکام

با سلام و تقدیم احترام ، اینجانب ------------ در خصوص پرونده کلاسه اجرایی شماره -----------  به استحضار می رساند ، نظر به اینکه برگ اجرائیه به محکوم علیه آقای ------------ ابلاغ شده و تا کنون از پرداخت محکوم به ، خودداری نموده لذا تقاضای ممنوع الخروجی محکوم علیه را دارم .

                                                                                                                        با احترام مجدد

                                                                                                                             امضاء

۱۵ مهر ۹۷ ، ۱۴:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه درخواست صدور برگ اجرائیه (در صورتیکه رأی دادگاه غیابی بوده و خوانده مجهول المکان باشد)

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه ---- دادگاه عمومی حقوقی

با سلام و تقدم احترام ، اینجانب -------- در خصوص پرونده به شماره بایگانی ---------- که منجر به صدور دادنامه شماره ----------- مورخ ---------- گردیده و قطعی نیز شده است ، با توجه به اینکه محکوم علیه آقای ----------- مجهول المکان می باشد ، تقاضای صدور برگ اجرائیه و ابلاغ آن به محکوم علیه را از طریق انتشار آگهی در یکی از روزنامه های کثیر الانتشار دارم .

                                                                                                             با احترام مجدد

                                                                                                                   امضاء

۱۵ مهر ۹۷ ، ۱۴:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه درخواست صدور برگ اجرائیه (در صورتیکه رأی دادگاه حضوری باشد)

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه ---- دادگاه عمومی حقوقی

با سلام و تقدم احترام ، اینجانب -------- در خصوص پرونده به شماره بایگانی ---------- که منجر به صدور دادنامه شماره ----------- مورخ ---------- گردیده و قطعی نیز شده ، تقاضای صدور برگ اجرائیه و ابلاغ آن به محکوم علیه آقای ------------- را دارم .

                                                                                                             با احترام مجدد

                                                                                                                   امضاء

۱۵ مهر ۹۷ ، ۱۴:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه درخواست کپی از اوراق پرونده

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه ----- دادگاه عمومی حقوقی

با سلام و تقدیم احترام ، اینجانب -------------- در خصوص پرونده به شماره بایگانی -------- خواهشمندم دستور فرمایید از اوراق پرونده کپی تهیه و به اینجانب تحویل گردد .

                                                                                                                             با احترام مجدد

                                                                                                                                  امضاء

۱۵ مهر ۹۷ ، ۱۴:۲۶ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه مجهول المکان اعلام نمودن خوانده

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه --------- دادگاه عمومی حقوقی

با سلام و تقدیم احترام ، اینجانب -------------- در خصوص پرونده به شماره بایگانی ----------- مطروحه در آن شعبه محترم به استحضار می رساند ، با توجه به اینکه آدرس دیگری از خوانده آقای ----------- ندارم ، لذا با مجهول المکان اعلام نمودن خوانده ، خواهشمندم  اوراق قضایی از طریق نشر آگهی در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار به خوانده ابلاغ گردد .

                                                                                                                                 با احترام مجدد

                                                                                                                                       امضاء

۱۵ مهر ۹۷ ، ۱۴:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه اعلام نشانی خوانده

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه ------- دادگاه عمومی حقوقی

با سلام و تقدیم احترام ، اینجانب -------------- در خصوص پرونده به شماره بایگانی ------------ مطروحه در آن شعبه محترم به استحضار میرساند که هزینه دستمزد کارشناسی به مبلغ ---------------- ریال و طی فیش بانکی شماره --------------- مورخ ------------ به حساب مربوطه واریز گردیده که اصل فیش بانکی پرداخت دستمزد کارشناسی به پیوست تقدیم می گردد .

                                                                                                                                         با احترام مجدد

                                                                                                                                              امضاء 

۱۵ مهر ۹۷ ، ۱۴:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر

لایحه تقدیم فیش بانکی هزینه کارشناسی به دادگاه

بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه ------- دادگاه عمومی حقوقی

با سلام و تقدیم احترام ، اینجانب -------------- در خصوص پرونده به شماره بایگانی ------------ مطروحه در آن شعبه محترم به استحضار میرساند که هزینه دستمزد کارشناسی به مبلغ ---------------- ریال و طی فیش بانکی شماره --------------- مورخ ------------ به حساب مربوطه واریز گردیده که اصل فیش بانکی پرداخت دستمزد کارشناسی به پیوست تقدیم می گردد .

                                                                                                                                         با احترام مجدد

                                                                                                                                              امضاء 

۱۵ مهر ۹۷ ، ۱۴:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی کاویان مهر